فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱٬۷۵۷ مورد.
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۳
69 - 102
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش یکی از مهم ترین کارزار های انتخاباتی در ایران- مناظره های ریاست جمهوری که یکی از پربیننده ترین برنامه های نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری در رسانه ملی است- از منظر تحلیل گفتمان انتقادی بررسی شده است. ازاین رو، نمایندگان دو گفتمان غالب در مناظره های سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری برای بررسی انتخاب شدند؛ آقایان رئیسی به عنوان گفتمان نزدیک به گفتمان انقلابی یا همان اصول گرایی و همتی به عنوان گفتمان نزدیک به گفتمان اصلاح طلبی و سازندگی. برای بررسی این گفتمان، از روش تحلیل گفتمان انتقادی "ون دایک" استفاده شده و جامعه مورد مطالعه نیز مناظره اول تلویزیونی با موضوع اقتصادی بوده است. از بین سه مناظره، مناظره اول به دلیل اهمیت شرایط اقتصادی در کشور انتخاب شد. این مناظره در سه سطح سَبک، معنا و استدلال بررسی و در نهایت گزاره اساسی متن مناظره استخراج شد. تحلیل داده ها نشان می دهد اصلی ترین گزاره های رئیسی در مناظره اقتصادی شامل «حمایت از تولید ملی»، «مبارزه با فساد»، «دولت عملگرا برای احیای شرایط اقتصادی» و «انتقاد به عملکرد دولت حسن روحانی» و اصلی ترین گزاره های همتی شامل «مهندسی انتخابات»، «پوششی بودن سایر کاندیداها» و «تأثیرات تحریم ها و عدم عضویت در کنوانسیون « FATF بر اقتصاد» بوده است.
ویژگی ها و مفاهیم طنز برای مخاطب کودک در رسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۱
99 - 122
حوزههای تخصصی:
طنز و شوخ طبعی، از عناصر بنیادی در تولید و پخش پیام های رسانه ای برای کودکان است. برای تولیدکنندگان برنامه های کودک در رسانه، دست یابی به ارتباطی موفق با مخاطب کودک، در گرو به کارگیری زبانی مناسب و قابل درک برای کودکان است، از این رو، بهره گیری از عنصر طنز و شوخ طبعی به مثابه ابزاری کارآمد برای ارتباط و جذب کودکان در رسانه محسوب می شود و جایگاهی ویژه دارد. به کارگیری موفق طنز در تولیدات رسانه ای ویژه کودکان، به شناخت کودک و ویژگی های رشد او، شناخت طنز و مفهوم آن و تسلط بر رسانه و ظرفیت های آن در ساخت موقعیت های طنزآمیز بستگی دارد. طنز، آموزش بسیاری مسائل و موضوع های تربیتی را در قالب غیرمستقیم و به زبانی موثر و مفرح برای کودکان ممکن می سازد و نیاز او به سرگرمی و شادی را برآورده و زمینه رشد او را فراهم می سازد. این مقاله، به روش پژوهش کتابخانه ای، تلاش می کند ضمن تبیین مفهوم طنز کودک با در نظر گرفتن اهداف تربیتی و آموزشی طنز و ویژگی های آن، ضمن تاکید بر اهمیت طنزپردازی برای مخاطب کودک، چگونگی کاربرد طنز را در برنامه های کودک بررسی نماید.
تحلیل و بررسی زمان سینمایی از دیدگاه نظریه دریافت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۲
135-162
حوزههای تخصصی:
ظرفیت های خاص عنصر زمان ، چونان علمی و هنری بودن آن ، که می توان در دراماتیک سازی پدیده ها مورد نظر قرار گیرد، ویژگی منحصربفردی به آن در مقوله سینما بخشیده و خوانش های متفاوتی را دامن زده است، خوانش هایی که منجر به دریافت های متنوع می شود و قابلیت های نمایشی آن را هر چه بیشتر آشکار می سازد. یک خوانش متفاوت را از دریچه ی نظریه دریافت و خصوصیاتی که در زمینه ی پژوهش های مختلف ایجاد می کند، می توان جستجو نمود.هدف اساسی این پژوهش، پاسخ دادن به این پرسش است که سینما چگونه زمان را عرضه می کند و مخاطب چگونه زمان را دریافت می کند؟ این مقاله توصیفی – تحلیلی است. وجه توصیفی آن بحث زمان از منظر متفکرین و تمرکز روی زمان سینمایی است و جنبه تحلیلی آن به بازنمایی زمان سینمایی از دریچه نظریه دریافت، پرداخته است .برای گردآوری اطلاعات نیز از روش کتابخانه ای استفاده شده است. در نتیجه ی پژوهش نشان داده شده است که مواردی چون پایان باز، نشانه ها و رمزگان سینمایی، نگاه های منتقدانه ( نقد گرایی)، تکرار و دریافت ابعاد جدید، پرکردن فضاهای خالی داستانی، دریافت متفاوت و وابسته به شرایط فردی و فکری و پیشینی و در هربار تماشا و... ازجمله ویژگی هایی است که از طریق آن، مخاطب می تواند به دریافت پدیده زمان در سینما نایل گردد.
مفهوم پردازی نظری ابتسام در ادبیات عرفانی برای طراحی طنز رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شادی از جمله موضوعاتی است که در عرفان نظری و عملی بدان پرداخته شده و با مفاهیمی همچون فرح، سرور، تبسم، وجد، سماع و بهجت وجوه مختلف آن تعریف شده و در ادبیات تعلیمی به لحاظ هنری مصداق های کاربردی آن در قالب طنز قابل مطالعه است. ابتسام به معنای لبخند زدن یا شکرخند از کلام ابن سینا در کتاب اشارات و تنبیهات اخذ شده، که با مطالعه مفاهیم فرح، سرور و بهجت در نزد حکما و عرفای اسلامی و نیز مطالعه مصداق های کاربردی آنها در ادبیات تعلیمی عرفانی از منظر عرفان نظری، حالت بهجت نفس انسانی است، که به سبب ادراک حقیقت برای او حاصل می شود و عارف بدان جهت بسّام است که در حال ادراک حقیقت است. از منظر عرفان عملی ابتسام کارکردی اجتماعی دارد و عبارت است از بهجتی که به هنگام یقظه به انسان دست می دهد و شادی حاصل از آن، برخاسته از آگاهی به لحظه است و نه غفلت از لحظه. این پژوهش با هدف مفهوم پردازی نظری طنز بر مبنای ادبیات عرفانی و با بهره گیری از روش اسنادی و کتابخانه ای در گردآوری داده ها و شیوه قیاسی -استقرایی در منطق استدلال، به مطالعه مفاهیم نظری مرتبط با طنز در ادبیات عرفانی می پردازد. بر مبنای نظریه ابتسام، طنز رسانه ای از رهگذر آگاهی مخاطب، تبسم را موجب می شود و چنین خنده ای در درون خود، تعلیم، آموزش و آگاهی را در پی دارد.
سویه های اجتماعی طنز دراماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۱
57 - 73
حوزههای تخصصی:
قدمت طنز در غرب، به آغاز فعالیت های نمایشی یونان باستان و سپس روم باستان باز می گردد و در شرق، در نزد شاعران بزرگی همچون رودکی، سنایی، انوری، سعدی، حافظ، مولوی و دیگر شاعران به فراوانی قابل مشاهده است. نکته مهم در این متون، پذیرش آنها به عنوان نوعی بیان ادبی، به قصد اصلاح امور است و صرفاً تفنن و تسلط بر ادبیات، مورد نظر نیست. پیشرفت ادبیات، مدیون توجه به متن جامعه است. سیر و روند نظریه های ادبی نیز نشان می دهد، طنز زبان «کردار و کنش» است. این نوع نگاه به طنز، مخاطب و جامعه را آماده کنش و تغییر رفتار می کند و طنز را کنشی دیالکتیک وار در متن جامعه می داند، که بر رفتار مخاطب تأثیر می گذارد و او را آماده پذیرش تغییر می کند. براساس این معیار، بسیاری از مطالب خنده دار طنز نیستند؛ چرا که ما را به کنش و تغییر وانمی دارند و هیچ گونه وضعیت دراماتیک و سویه اجتماعی در آن ها مشاهده نمی شود.در این مقاله تلاش شده است، سویه های اجتماعی طنز دراماتیک، به روش اسنادی بررسی شود. نتایج تحقیق نشان می دهد، امروزه ترکیب طنز با تراژدی، با حوصله بشر سازگارتر است و انسان ها با آن بیشتر به تغییر و تفکر و آرامش می رسند. با این ملاحظات، طنزِ کسی قوی تر است که تراژدی را خوب می فهمد و کسی طنز را خوب می فهمد که تا مرز تراژدی رفته و برگشته است.
مردم نگاری ترجمه سیاست خبری در تحریریه خبر 21 شبکه یک سیما(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۳
131 - 166
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل قدیمی میان پژوهشگران اتاق خبر، کنترل اجتماعی آن برای حفظ سیاست خبری در فرآیند تبدیل آن به پیام است. کنترل اجتماعی در سازمان ها با مفهوم اجرای سیاست درهم تنیده است. این مفهوم ابعاد مختلفی داردکه اصلی ترین آنها، ترجمه و تفسیر سیاست برای مجریان، با هدف ایجاد فهم مشترک بین سیاست گذار و مجری آن است. اهمیت این امر، با توجه به ماهیت کار رسانه ای بمثابه عملی خلاق و خبررسانی بمثابه عملی به شدت متغیر از نظر سیاست گذاری، در سازمان های خبری، شاید بیش از دیگر سازمان هاست. بر این اساس، این پژوهش به مطالعه چگونگی ترجمه سیاست های خبری، برای تحریریه بخش خبری 21 شبکه یک سیما، با روش مردم نگاری می پردازد. این پژوهش برای پاسخ به سئوال اصلی، سه سطح سازمانی معاونت سیاسی، اداره کل اخبار سیما و درون تحریریه خبر 21 را، ارزیابی می کند. در هریک از این سطوح شیوه هایی همچون ترجمه شفاهی(جلسه، تلفن و ارتباط رودررو) و مکتوب(صورت جلسه و پیام رسان های اجتماعی) در شکل و شیوه های ابلاغی(دستوری و اقناعی) یا مشارکتی بودن در رویکرد، برای ترجمه های عمودی و افقی سیاست های خبری شناسایی و از منظر روزنامه نگاران(اعم از مدیر، سردبیر و یا دبیر خبر) تحلیل شده است. این پژوهش، مواردی همچون افزایش وضوح سیاست ها از طریق نزدیک تر کردن آن به تصمیم، کاهش واسطه ها در ترجمه، توضیح علل حین ترجمه و ضرورت محرم دانستن بیشتر روزنامه نگاران را به مدیران صدا و سیما توصیه می کند.
تحلیل نشانه شناختی بازنمایی خانواده در مجموعه های داستانی (سریال) تلویزیونی (مطالعه موردی: مجموعه لحظه گرگ و میش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خانواده از جمله مضامین و بن مایه های محوری مجموعه های تلویزیونی است. پژوهش حاضر به مطالعه نشانه شناختی یکی از پربیننده ترینِ این مجموعه ها، باعنوان لحظه گرگ و میش، می پردازد که موضوع اصلی آن تحول خانواده در دهه های گذشته است. از مدل نشانه شناسی جان فیسک برای تحلیل متن استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که لحظه گرگ و میش با کاربست انواع مختلف رمزگان سعی در دراماتیزه کردن سویه های عادی زندگی خانوادگی و ایده آلیزه کردن خصایل پیشامدی آن دارد تا شکلی از خانواده آرمانی را که غیرتاریخی و ماورایی است به منزله الگو معرفی کند. ویژگی هایی مثل اقتدار مردانه، خانواده گسترده، فرزند آوری و همسرگزینی ستایش می شود و برای تعارض ها و واگرایی هایی خانواده صرفاً راه حل هایی اخلاقی و فردی تجویز می شود. خانواده آرمانی پاسخ گویی تمامی نیازها و خواسته های اعضا است و یگانه مأمن باثبات و تسلابخش است که فرد باید در پناه آن به جستجوی کمال برآید. برخی از عمده ترین مضامین این مجموعه که در سطح هر سه نوع رمزگان برساخت و بازنمایی می شود عبارتند از: نوستالژی گذشته طلایی؛ بازتولید ایدئولوژی مردسالاری؛ دراماتیزه کردن امور روتین و روزمره از طریق خلق صحنه ها، نماها و سکانس-های نامتعارف؛ توجیه اطاعت فرد از نهادهای ریشه دار سنتی؛ پنهان نمودن نقش ساختارهای اجتماعی؛ روانشناسانه کردن مسایل اجتماعی؛ ارایه راه حل فردی برای غلبه بر شکاف نسلی؛ برجسته کردن نقش افراد در کم رنگ شدن اعتماد اجتماعی؛ و بازنمایی تنوع گروه های اجتماعی و سبک های زندگی در قالب دوگرایی خیر و شر.
تحلیل نشانه-معناشناختی مکان و فضا در سریال های تلویزیونی (مطالعه موردی: سریال «خانه سبز»)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۲
163-188
حوزههای تخصصی:
امروزه بسیاری از سریال های تلویزیونی مکان محور، تنها دارای یک لوکیشن اصلی هستند. در برخی از آثار موفق این گونه نمایشی، به نظر می رسد عدم تنوع و تغییر مکان (لوکیشن)، نه تنها مانعی برای روایت پردازی و زایش امکانات معنایی مرتبط با مکان نشده، بلکه فرصت های تازه ای را نیز فراهم آورده است. هدف مقاله حاضر، واکاوی جلوه های استحاله مکان و فضا در سریال های تلویزیونی با رویکرد نشانه معناشناختی است. بر اساس یک انتخاب هدفمند، سریال «خانه سبز» از میان سریال های مکان محور به عنوان نمونه مطالعاتی مورد خوانش قرار می گیرد تا به این پرسش پاسخ داده شود که یک مکان ثابت در سریال های تلویزیونی چگونه دستخوش تغییرات معنایی گوناگون می شود. روش تحقیق این پژوهش از نوع کیفی و تحلیل نشانه معنا شناختی بوده و ابزار گردآوری داده ها شامل فیش برداری از منابع مکتوب و متنی کردن نمونه مطالعاتی است. نتیجه ای که از تحلیل یافته های مقاله حاصل گردیده، نشان می دهد که یک مکان واحد علی رغم ثابت بودگی می تواند وجوه استعاری متعدد بیابد و تغییرات معنایی گوناگونی را تجربه کند. همچنین مکان در این قبیل سریال ها می تواند تا رسیدن به وضعیت استعلایی پیشروی کند و در فرآیند تبدیل مکان به فضا، جلوه های معنایی گسترده ای از جمله کیفیت «روح مکان» را به اثر ببخشد.
ارائه مدل عوامل تأثیرگذار بر توسعه بازاریابی اجتماعی در سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۳
197 - 232
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین عوامل تأثیر گذار بر سودآوری و موفقیت سازمان ها و رسانه های اجتماعی، توجه به بازاریابی اجتماعی و عوامل آن است. این پژوهش که ﺑﻪ ﺗﺮﺳیﻢ مدلی برای عوامل تأثیرگذار بر توسعه بازاریابی اجتماعی در سازمان صدا و سیمای ایران می پردازد، از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، از سه بخش تشکیل شده: بخش اول- "شناسایی شاخص ها"(در این بخش به بررسی و کدگذاری داده های مصاحبه ها پرداخته می شود) بخش دوم- "صحت سنجی"(در این بخش برای اعتباریابی داده ها از روش دلفی استفاده شده است) بخش سوم- "ارائه مدل"(این بخش از تحقیق به رتبه بندی، بررسی روابط و ارائه مدل به کمک معادلات ساختاری می پردازد) جامعه آماری این بخش، کارمندان و مدیران بخش بازاریابی سازمان صدا و سیما به تعداد 250 نفر و حجم نمونه با فرمول کوکران، 152 نفر محاسبه و داده های مورد نظر از طریق پرسشنامه حضوری و با نمونه گیری تصادفی ساده، گردآوری شده است. بررسی ها نشان می دهد که عوامل شش گانه زیر به ترتیب: عوامل مرتبط با مشتری با ضریب رگرسیون 878/0، مدیریتی با ضریب 777/0، زیرساختی با ضریب 712/0، محتوا با ضریب 681/0، رسانه با ضریب 675/0 و بازاریابی با ضریب 405/0، از اصلی ترین عوامل تأثیرگذار بر توسعه بازاریابی اجتماعی در سازمان صدا و سیما است. نتایج پژوهش معلوم می کند که در صدا و سیمای ایران لازم است نیازهای مشتری در مرکز توجه قرار گیرد.
انتقال مفهوم در تجربه زیسته نمایش فیلم برای نابینایان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انتقال مفهوم فیلم به نابینایان ، یک پدیده چند بعدی است. این پدیده زیستی با کمک معانی مرتبط به آن ، تعیین می کند چگونه یک مخاطب نابینای سینما ، واقعیت چنین رویدادی را درک و تفسیر کند. انتقال مفهوم فیلم به افراد نابینا ، بستگی به روش ها و دانشی دارد که برای تحقق بهتر این امر به کار گرفته می شود.توصیف شفاهی یکی از این روش هاست. این مطالعه پدیدارشناسی تلاشی است برای اینکه انتقال مفهوم در تجربه زیسته افراد نابینای مادرزاد علاقمند به فیلم و سینما را تبیین کند. در این مطالعه روش پدیدارشناسی تفسیری استفاده شده است. این پژوهش در سال 1400 بر روی 25 فرد نابینای مادرزاد در تهران، شیراز ، رشت و یزد که به سینمای نابینایان و دیدن فیلم های دارای توصیف شفاهی علاقمند بودند، انجام شد. از مصاحبه های نیمه ساختارمند برای گردآوری داده ها استفاده شد. مصاحبه ها پس از پیاده سازی با رویکرد پدیدارشناسی ون منن مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. شش مضمون اصلی حس برتر ،ارتباط عاطفی ، وایتگری صوتی ، روایت مطلوب، اخلال و نقصان کلام استخراج شد. نتایج حاصل نشان داد تجربه زیسته نابینایان از انتقال مفهوم در فیلم شنوی منحصر به فرد است. لذا درک پیچیدگی های تجربیات نابینایان، در نظر گرفتن نیاز مخاطب نابینا در نمایش و توصیف صوتی دار کردن فیلم ، آموزش توصیف کنندگان یا روایتگران و توجه به توانمندیها، محدودیتها، باورها و نگرش های نابینایان برای بهره مندی مطلوب تر از این محصول فرهنگی فرهنگ ساز ضروری است.
خشونت کلامی در مجموعه های کمدی سیما(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۱
27 - 55
حوزههای تخصصی:
در جامعه ماشینی امروز که رسانه ها بر تمام وجوه زندگی انسان سایه افکنده اند و از عوامل مهم تاثیرگذار بر سبک زندگی فردی و گروهی افراد محسوب می شوند، هر روز بر نیاز جامعه به شادی و نشاط فزونی گیرد. وقایعی مانند بلایای طبیعی، جنگ و شیوع بیماری ها مانند کووید ۱۹ نیز بر اهمیت توجه به آرامش و نشاط آفرینی می افزاید. مجموعه های کمدی از جمله برنامه های محبوب و پرمخاطب به شمار می روند که طیف گسترده و متنوعی از مخاطبان را جذب می نمایند. اما اغلب مشاهده می شود میزان کاربرد خشونت کلامی به عنوان رفتاری عمدی، در مجموعه های کمدی زیاد است. ازاین رو، در این مقاله سه مجموعه کمدیِ پرمخاطب که در نیمه اول سال ۱۴۰۰ از سیما پخش شده اند، میزان خشونت کلامی در قالب راهبردهای بی ادبی کلامی کالپپر(2011/ 1988) بررسی می شود . سه مجموعه «بوتیمار»، «زیرخاکی2» و «دودکش۲» به عنوان جامعه آماری انتخاب شده اند و از هر مجموعه سه قسمت به شکل تصادفی انتخاب و به طورکامل مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج نشان می دهد خشونت کلامی با کاربرد دشواژه و کاربرد جملات خشنی که در آنها بی ادبی آشکار و بی ادبی منفی به کار رفته، به ویژه در کلام مردان بروز یافته است. در مجموع، میزان کاربرد خشونت کلامی در مجموعه «بوتیمار» بیشتر بود. نتایج این پژوهش ضرورت بررسی زبانی تولیدات کمدی را قبل از پخش برنامه نشان می دهد
سیاست گذاری رسانه های نوین در ایران :(مطالعه موردی: سازمان صدا و سیما و مرکز ملی فضای مجازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه هرگونه سیاست گذاری رسانه ای مستلزم لحاظ کردن دیگر زمینه های ارتباطات از جمله فناوری های نوین ارتباطی است. این مقاله به موضوع سیاست گذاری رسانه های نوین در ایران می پردازد. هدف تحقیق، شناسایی نقاط قوت و ضعف، فرصت ها و تهدیدهای سیاست گذاری رسانه های نوین در ایران با محوریت سازمان صدا و سیما و مرکز ملی فضای مجازی است. در این تحقیق با استفاده از روش ماتریس تحلیلی سوات، سیاست گذاری های سازمان صدا و سیما و مرکز ملی فضای مجازی در مواجهه با رسانه های نوین (از طریق مصاحبه هدفمند با 26 نفر از کارشناسان و صاحبنظران حوزه رسانه و سیاست گذاری) بررسی شده است. نتایج نشان می دهد نقاط ضعف سازمان صدا و سیما در سیاست گذاری رسانه های نوین، بیشتر از نقاط قوت آن بوده و تهدید های پیش روی این سازمان نیز بر فرصت های آن غلبه دارد، از این رو، لازم است سازمان صدا و سیما با در دستور کار قراردادن سیاست های علمی، پرهیز از موازی کاری، مقاومت در برابر فشارهای غیررسمی و به کارگیری سیاست های مخاطب پسندانه درراستای کاهش آسیب پذیری اقدام کند. در مقابل، نقاط قوت مرکز ملی فضای مجازی در سیاست گذاری این رسانه ها بیشتر از نقاط ضعف آن بوده و فرصت های پیش روی این مرکز نیز بر تهدید های آن غلبه دارد؛ در نتیجه، این مرکز نیز باید با نظارت هر چه بیشتر بر فضای مجازی کشور از طریق تقویت زیرساخت ها و ایجاد شبکه ملی اطلاعات، سیاست گذاری درخصوص تولید محتوا با مضامین سبک زندگی ایرانی- اسلامی، استفاده از توان شرکت های دانش بنیان و بخش خصوصی در این حوزه و سیاست گذاری درراستای ارتقای سواد رسانه ای مردم از طریق این فناوری ها، از فرصت های بیرونی درراستای تقویت نقاط قوت خود بهره ببرد. این نتایج، عناصر سیاسی و ایدئولوژیک و پیچیدگی فرایند های آن را در سیاست گذاری رسانه ای نشان می دهند.
فضاسازی در مجموعه «روایت فتح»؛ مطالعه ای انتقادی بر ویژگی های سینمای اشراقی از منظر سید مرتضی آوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۲
109-134
حوزههای تخصصی:
مجموعه ی روایت فتح یکی از شاخص ترین سری مستندهای مربوط به جنگ هشت ساله ی ایران و عراق است و به نوعی به تاریخ مصور دفاع مقدس تبدیل شده است. سیدمرتضی آوینی نویسنده، تدوینگر و چهره اصلی تولید این مجموعه، برای توصیف رویکرد و شیوه تولید این مجموعه از اصطلاح «مستند اشراقی» استفاده می کرد. مبانی نظری، فلسفی و همچنین جهان بینی آوینی سبب شده است که این مجموعه در میان همتایان خود شاخص شود. فضاسازی یکی از مهم ترین عناصری است که آوینی به وسیله آن اندیشه و ایدئولوژی خود را در بافت و بطن فیلم نقطه گذاری می کند. این پژوهش با تحلیل نحوه استفاده از سه تمهید تدوین، گفتار روی تصویر و مصاحبه نشان می دهد که مهم ترین ویژگی های فضاسازی در روایت فتح به چه شکلی تحقق یافته اند و در نهایت با نظر به ویژگی های این مجموعه مستند، برخی ابهامات موجود در مفهوم سینمای اشراقی را مورد بررسی قرار می دهد. نتایج نشان می دهد که در بنا نهادن فضای خاص این مجموعه، تدوین مهم ترین و مؤثرترین تمهید مورداستفاده آوینی در تحقق این امر است. این مقاله همچنین به بررسی انتقادی کاربرد مفاهیمی مانند واقعیت، خودبنیادی، سوبژکتیویته و مونتاژ در آثار آوینی پرداخته و برخی ابهامات در این زمینه را تبیین می کند.
طراحی الگوی مدیریت هوشمند جدول پخش تلویزیون جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۳
103 - 130
حوزههای تخصصی:
افزایش رقابت، تمایز، تکثیر رسانه ها، هم چنین بخش بندی فزاینده مخاطبان موجب نیاز به تغییر شیوه مدیریت جدول پخش تلویزیون صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، به کارگیری فناوری در مدیریت پخش، برنامه ریزی، تصمیم گیری، تخصیص بهینه منابع مبتنی بر هوش مصنوعی، یادگیری ماشینی جهت دستیابی به اهداف و جذب مخاطبان شده است. هدف این پژوهش، چگونگی طراحی الگوی مدیریت هوشمند جدول پخش تلویزیون ایران، با اتکا به شناخت ابعاد، مؤلفه ها و شاخص ها است، روش تحقیق ترکیبی است، داده های کیفی از مطالعه کتابخانه، اسنادی، مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان(نمونه گیری هدفمند) به دست آمده است. شیوه و مؤلفه های مدیریت هوشمند جدول پخش استخراج و الگوی اولیه پیشنهاد شده و تأیید الگو نهایی از داده های کمّی پرسش نامه شیوه دلفی بهره برده است. مدیریت هوشمند از هوش مصنوعی، زمان بندی و برنامه ریزی خودکار، سیستم های پشتیبانی تصمیم گیری هوشمند جهت حل بهینه مسائل چندمعیاری و چندهدفی چینش جدول پخش تلویزیون ایران استفاده خواهد کرد. یادگیری ماشینی، الگوریتم های با نظارت، یادگیری تقویتی و سامانه توصیه گر پالایش گروهی برای تنظیم داده ها، اطلاعات رسانه، در برنامه ها و جدول پخش استفاده می شود. شاخصه های انتخاب و تناسب برنامه های مجاور، نحوه چینش، توالی، تکرار برنامه و بازخورد صریح، ضمنی و تجربی، برای مدیریت هوشمند جدول پخش بکار می رود. ابعاد الگوی مدیریت هوشمند جدول پخش تلویزیون ایران، شامل تنظیم هوشمند داده های ورودی(مدیریت منابع)، برنامه ریزی هوشمند(تصمیم گیری هوشمند) پیش بینی، تخصیص بهینه منابع و ارزیابی هوشمند در این پژوهش، شناسایی و معرفی شده اند.
روش های اقناع مخاطب در سریال های تلوزیونی (مطالعه موردی: سریال «چرنوبیل»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناخت روش های اقناع مخاطب در سریال های تلویزیونی است. موردمطالعه آن سریال خارجی چرنوبیل است. در این تحقیق با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی سیستماتیک انسِلم اشترا وس، سریال چرنوبیل مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است. یافته های تحقیق نشان داد:با توجه به اینکه فیلم و سریال اثر هنری نیز محسوب می شود، جذابیت تصویری، فضاسازی قوی، نورپردازی، رنگ محیط، لباس های نظامیان که در بهترین شکل ممکن طراحی شده، صحنه های انفجار، موقعیت های مکانی و جزییات دقیق نیروگاه چرنوبیل و جذابیت های نوستالژیکی مندرج در اثر، از دیگر عوامل اقناع و جذب تماشاگر در این سریال است. از دیگر ;کدهای مهم، بهت و وحشت است که کارگردان با استفاده از این تکنیک در صحنه های پیاپی با ساخت لحظات پر هرج ومرج، مخاطب را بهت زده کرده و با بهره از جاذبه احساس کنجکاوی اش را برمی انگیزد. نگاه منفی به مقامات شوروی، ایثار و فداکاری همرزمان، عمق فاجعه، شجاعت، ابهام و راز آلودگی، بی تجربگی، ایثار و فداکاری، انکار واقعیت و وجود شخصیت های بارز منفی در طول فیلم از مقولات برجسته ای است که باعث اقناع مخاطب شده است. درنهایت از بین مقوله های محوری به 2 دسته مقوله در کدگذاری انتخابی دست یافتیم که عبارت اند از: ۱- جاذبه متن: شامل جملات طلایی، القای مستقیم،استعاره و تکرار،2-تصویر شامل جاذبه ترس و جاذبه احساس محتوای ارائه شده در فیلم با تکیه بر تکنیک القای مستقیم از طریق جملات تأثیرگذار مهم ترین عامل در این حوزه است. تأثیر خاص پیام ها بر مخاطبان کاملاً مشهود است. سریال بانفوذ در درون گیرنده پیام توانسته به هدف اصلی منبع که پروپاگاندای هالیوود است دست یابد.
در میانه اسکروتن و لوپس (تمهیدی برای رویکردی نشانه شناسانه درعکاسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
راجر اسکروتن، فیلسوف بریتانیایی، نقش مؤثری در بسط زیبایی شناسی تحلیلی داشته است. وی علاوه بر حوزه های نظری، به بحث فلسفی پیرامون شاخه های هنری نیز پرداخته است. یکی از مهم ترین مباحث این حوزه، مربوط به مقاله عکاسی و بازنمایی می باشد، که واکنش های بسیاری را بدنبال داشته و یکی از بهترین واکنش ها، اثر مک آیور لوپس است. این پژوهش، با استفاده از روش تحلیل منابع کتابخانه ای، ضمن تلخیص آرای اسکروتن و لوپس، به منظور برون رفت از دوگانه ی نیت مندی و علیّت، در منازعات این دو در نسبت هنر و عکاسی، رویکردی نشانه شناسانه را پیشنهاد می دهد. در این رویکرد، عکس همچون نشانه است؛ اما نشانه ای که از طریق راهه هایی، تمایل زیبایی شناختی ما را به خود عکس و نه به موضوع آن، باز می گرداند. بدین ترتیب، هسته اصلی تفکر اسکروتن، یعنی تمایل به خود عکس، حفظ می شود و بازنمودی بودن آن، به حالت تعلیق در می آید. همچنین، امکان تبدیل عکس به هنر نیز، آن گونه که لوپس مدنظر دارد، فراهم می گردد. به این منظور، نمونه هایی از عکس های نشانه ای و راهه های مربوط به آنها ، معرفی می شوند. راهه های پیشنهادی عبارتند از: یادآوری، یادآوری و ایجاد امید/ترس، پرسشگری، پرسشگری و توبیخ/سرزنش، شگفتی و حیرت، تمرکز و انسجام بخشی، تفاوت بین اعمال اجتماعی، توازن و تعادل اجتماعی.
عوامل موثر بر ارتقای کمی و کیفی برنامه های ترکیبی طنز سیما(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۱
75 - 98
حوزههای تخصصی:
برنامه های ترکیبی طنز، از جمله پربیننده ترین برنامه های تلویزیون است و این ظرفیت را دارند که بیشترین و ماندگارترین تاثیر را بر مخاطب بگذارند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر ارتقای کمی و کیفی برنامه های ترکیبی طنز سیما و شناسایی دیدگاه های متخصصان رسانه ای در راستای رسیدن به راهکارهای نهایی و عملیاتی انجام شده است. روش تحقیق این مقاله، کیفی و شیوه انجام آن مصاحبه نیمه ساخت یافته است. جامعه آماری شامل متخصصان رسانه ای است که به طور موقت یا دائم در حوزه نقد و تحلیل برنامه های طنز تلویزیون بوده اند. نمونه پژوهش به شکل هدفمند از میان کسانی انتخاب شده که به صورت نظری و عملی با مراحل پیش تولید، تولید، پخش و تحلیل برنامه های ترکیبی طنز در ارتباط هستند. سوالات مصاحبه ها پژوهشگرساخت بوده و مصاحبه شوندگان به روش گلوله برفی انتخاب شده اند. تجزیه و تحلیل مصاحبه ها، بر مبنای تحلیل مضمون و با تکنیک کدگذاری(کدهای باز، محوری و گزینشی) انجام شده است. سوالات نیز بر اساس مدل سوات (SWOT) و مبتنی بر ارتقای کمی و کیفی برنامه ها، سازماندهی شده اند. از مهم ترین یافته های این پژوهش می توان به ضرورت افزایش تجربه و رواداری مدیران در مقوله طنزهای سیاسی و اجتماعی، ایجاد آیتم های خلاقانه نمایشی و گنجاندن ابزارهای برخط و تعاملی مردم با برنامه های طنز، تغییر سیاست های کلی سیما در حوزه نویسندگی طنز و فرهنگ سازی در بین اقشار و اصناف مختلف جامعه، برای افزایش روحیه نقدپذیری در بستر برنامه های ترکیبی طنز سیما اشاره کرد.
تأثیر ظرفیت های تعزیه در تولید قالب هایا برنامه های کوتاه رادیویی (با نگاهی گذرا به روایت و روایت شنو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۳
167 - 196
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف شناخت تأثیر ظرفیت های تعزیه عاشورایی در تولید برنامه های کوتاه رادیویی (با نگاهی گذرا به روایت و روایت شنو) نگاشته شده است، که سعی در ارائه الگوی پیشنهادی قالب یا شکل برنامه سازی جدیدی، به نام "بیت استوری" دارد. به این منظور، با تحلیل روایت تعزیه های عاشورایی در خصوص شاخصه های برنامه سازی، برای تولید قالب کوتاه "بیت استوری" مقوله هایی شامل نوع موسیقی، ریتم برنامه، نوع اجرا، کارکرد و قالب برنامه بررسی شدند. همچنین با تحلیل روایت دو نسخه از مجالس تعزیه عاشورایی، بازشنوایی اجراهای موجود و بررسی عناصر برنامه سازی رادیو، در مطالعه و بررسی تأثیر ظرفیت های تعزیه عاشورایی، برای تولید برنامه های کوتاه رادیویی، نگاهی گذرا به نظریه های روایت نیز شده است. بر اساس یافته های این پژوهش، رادیو در جایگاه خود توانسته با استفاده از طیف برنامه های کوتاه، در سراسر دنیا انواع مختلفی از فرم برنامه سازی ارائه دهد، با معرفی و پیشنهاد استفاده از قالبی به نام "بیت استوری"جهت اطلاع رسانی و آموزش کاربران، می توان شاهد حفظ و معرفی بخش مهمی از فرهنگ ایرانی- اسلامی و توسعه آن در رشد و جذب مخاطبان جهانی رادیو در این زمینه باشیم.
معیارهای بنیادین طنزپردازی در سریال های تلویزیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۱
149 - 170
حوزههای تخصصی:
این پژوهش کیفی با استفاده از روش تبیینی تحلیلی، به صورت استنتاجی و اکتشافی درصدد پاسخ به این پرسش است که چه معیارهای بنیادینی جهت طنزپردازی در سریال های تلویزیونی باید مبنای عمل قرار گیرند؟ برای پاسخ به این پرسش مبنای تبیین معیارها، مدل «فرانظریه» بوده است تا با نگاه کلان از طریق «روش مثلث سازی» میان مبانی اندیشه اسلامی، معارف عقلی و نظریه های طنزپردازی در ادبیات نمایشی، معیارهای بنیادین تبیین شوند. نتایج چنین نشان می دهد که معیارهای طنزپردازی عام و خاص هستند. معیارهای عام مبتنی بر نظریه توحیدی شادکامی، سعادت طلبی، اصلاح طلبی و معرفت بخشی است که باید مبنای عمل قرار گیرند و معیارهای خاص که بیشتر در ساخت جهان داستان و تحقق شرایط مفروض آن نقش دارند، عبارتند از صدق و حقیقت در انتخاب موضوع، نصح و خیرخواهی در ایجاد موقعیت های دراماتیک و پایبندی به هنجارهایی چون حفظ کرامت انسانی، احترام به حریم خصوصی، پرهیز از توهین به افراد و مقدسات در شخصیت پردازی و نگارش دیالوگ های دراماتیک.
طراحی الگوی بازاریابی تأثیر گذار بر بستر رسانه اجتماعی اینستاگرام درصنعت نشر دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۳
35 - 68
حوزههای تخصصی:
با توجه به تاثیر روزافزون عملکرد «اینفلوئنسر مارکتینگ» (بازاریابی تأثیرگذار)، این پژوهش با بهره گیری از دو برنامه فرهنگی صدا سیما - با نام های برنامه «کتاب باز» (پخش شبکه نسیم) و برنامه «چراغ مطالعه» (پخش شبکه 4 سیما) - به تأثیر «اینفلوئنسر»های فرهنگی رسانه ملی برمخاطبان انجام شده است. پژوهش حاضر بدنبال پاسخ گویی به این پرسش بوده که «اینفلوئنسر»ها درحوزه فرهنگ و ادب چگونه می توانند با بهره گیری از ظرفیت صدا و سیما و نیز رسانه اینستاگرام، بر بینندگان تأثیر گذاشته و سبب ترویج فرهنگ کتاب خوانی و متعاقبا رونق صنعت نشر شوند. هدف از انجام این پژوهش، شناسایی مولفه های اثرگذار و ارائه الگویی دربازاریابی صنعت نشرکتاب توسط «اینفلوئنسر»ها می باشد. روش این پژوهش از حیث هدف، توسعه ای -کاربردی و رویکرد مطالعاتی آن کیفی است. نمونه آماری از دوگروه شامل: گروه اول66 نفر از بینندگان برنامه های «کتاب باز» و «چراغ مطالعه» که نظرات خود را نسبت به مطالعه عناوین معرفی شده، در قالب استفاده ازکتب چاپی، کتب دیجیتال، پادکست ها وکتاب خوانهای صوتی در بستر اینستاگرام ثبت نموده اند وگروه دوم نخبگان شامل 14 نفر از استادان حوزه رسانه و مدیران ارشد وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی و نیز مدیران بازاریابی می باشد. به منظورگردآوری داده ها ازرویکرد نتنوگرافی و نیز بهره گیری ازجدول "احساسی پلاچیک" برای شناسایی و انجام مصاحبه با مخاطبین و از روش تحقیق کیفی «نظریه داده بنیاد» جهت ارائه مدل، استفاده شده است. براساس نتایج به دست آمده، مهم ترین مقوله های اثرگذار بر ترویج کتاب خوانی و رونق صنعت نشر، مستخرج از این پژوهش، تغییر رویکرد مدیریت و الزامات ساختاری از سنتی به دیجیتال، استفاده ازفن آوری درصنعت نشر دیجیتال، مخاطب گرایی و شناخت انتظارات اهالی کتاب می باشند. یافته های این پژوهش بیانگر نقش پراهمیت و معنی دار اینفلوئنسرها بر مخاطبان کتاب خوان براساس مولفه اعتماد بوده و بابررسی سایر عوامل تاثیرگذار به خلق یک مدل پارادایمی و راهکارهایی جهت ترویج کتاب خوانی و متعاقباً رونق صنعت نشر دیجیتال- با استفاده ازظرفیت های صدا سیما- انجام شده است.