فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۱٬۷۵۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
رسانه در دنیای امروز به عنوان یک هویت هم شأن با دولت است که از حیث تأثیرگذاری تا حد شکل دهی به ماهیت فردی و اجتماعی انسان، توانا است. ظرفیت انواع رسانه، به ویژه تلویزیون، به اندازه ای است که به عنوان عاملی در توسعه انسانی مطرح است. نگاه توسعه انسانی به انسان به مثابه ظرفیتی است که باید شکوفا شود. این شکوفایی جز از مسیر توانمند سازی افراد حاصل نمی شود. از این رو؛ هدف پژوهش حاضر، پاسخ به این سؤال است که چگونه می توان از مجرای رسانه تلویزیون برای توسعه توانمند سازی فردی استفاده کرد؟ این پژوهش کیفی، با استفاده از روش مفهوم سازی داده بنیاد انجام گرفته است. در این پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری نظری تعداد سیزده نفر ازاستادان دانشگاه، مدیران و کارشناسان دارای تجربه کاری در حوزه ارتباطات و توسعه تحت مصاحبه عمیق قرار گرفتند. داده های حاصل از طریق کد گذاری باز، محوری و انتخابی مورد تفسیر قرار گرفت. یافته های پژوهش، چهار کارکرد اصلی فراهم سازی بستر و ایجاد آزادی فرصت، فراهم سازی شرایط علّی، فراهم سازی عوامل میانجی و استراتژی تغییر را به منظور توانمند سازی فردی، برای رسانه تلویزیون شناسایی نموده است.
مطالعه جنبه های آموزش غیر مستقیم و بهبود هوش هیجانی کودکان پیش دبستان در مجموعه انیمیشنی دورای جستجوگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
79 - 108
حوزههای تخصصی:
یادگیری مهارت های زندگی و چگونگی مقابله با مسائل و رویدادهای مختلف، نقش مهمی در پیشرفت و موفقیت انسان ها برعهده دارد. این توانایی ها که مهارت های هوش هیجانی نام گرفته اند، می توانند در بهبود ارتباطات اجتماعی و کیفیت زندگی افراد نقش بسزایی داشته باشند. امروزه رسانه های جمعی ازجمله تلویزیون، ابزار آموزشی مناسبی در جهت افزایش آگاهی کودکان به حساب می آیند که علاوه بر آموزش های گوناگون، می توانند کودکان را تحت تأثیر اطلاعات و مفاهیم ضمنی خود قرار دهند. در این مقاله تأثیر انیمیشن دورای جست وجوگر از جهت آموزش های غیرمستقیم و نمایش مهارت های هوش هیجانی، مورد مطالعه قرار می گیرند. به همین منظور هشت قسمت از این مجموعه انیمیشنی با تکیه بر نظریه یادگیری مشاهده ای آلبرت بندورا و براساس مؤلفه های مدل هوش هیجانی بار آن، بررسی و تحلیل می گردد. نتایج مقاله حاکی از آن است که این مجموعه انیمیشنی دربرگیرنده بازنمایی های مختلفی از مؤلفه های هوش هیجانی است که می تواند در بهبود این مهارت ها در کودکان پیش دبستانی مؤثر واقع شود. با توجه به سال های طولانی پخش این مجموعه و مخاطبان بسیاری که در سطح جهان دارد، به نظر می رسد که بررسی و مطالعه این انیمیشن ها در بستر هوش هیجانی، می تواند اطلاعات مفیدی را در جهت ساخت مجموعه های موفق مشابه در کشور خودمان به دست دهد.
واکاوی نظام إرتقاء کیفیت در فعالیت ها و تولیدات رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۱
117-149
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با اتکاء به مبانی و قواعد «نظام ارتقای کیفیت» و با نگاهی به فعالیت ها و تولیدات در سپهر رسانه ای کشور؛ فرایند و چالش های این حوزه بررسی و تحلیل شده و بر شناسایی شبکة مسائل اصلی موجود در مراحل ایده پردازی، طراحی، تولید و انتشار آثار و محصولات رسانه ای، تأکید شده است. هدف این تحقیق؛ واکاوی نقش و عملکرد نظام ارتقای کیفیت در حوزة فعالیت ها و تولیدات رسانه ای کشور بوده و رفع چالش های اساسی این حوزه و سازوکارهای بهبود آن، استخراج و توصیه شده است. این تحقیق با روش پژوهش «مطالعة موردی» که از راهبردهای کیفی مورد استفاده در مطالعات مدیریت و نظام ها می باشد، با بهره گیری از ابزار مصاحبه برای بررسی عمیق شرایط خاص «فعالیت های رسانه ای» و بایسته های «نظام ارتقای کیفیت» سامان یافته است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که؛ روابط و فرایند فعالیت های رسانه ای، روابطی است که هنوز هم در عرصه هایی به طور مشخص و معناداری بر پایة استقلال فرهنگی استوار نیست و در این میان رعایت نظام مند فرایند ارتقای کیفیت «فعالیت ها و تولیدات رسانه ای» نقش عمده و زیربنایی در تعالی فرهنگی کشور خواهد داشت.
شناسایی مؤلفه های کلیدی و پیشران های سرگرمی در بستر سیمای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
163 - 189
حوزههای تخصصی:
آینده، برآیند و حاصل بر همکنش مؤلفه های بسیار زیاد در سیستمی پیچیده و پویاست. گام نخست برای شناسایی تصاویر آینده، شناخت سیستم مورد مطالعه است. منظور از شناخت سیستم مورد مطالعه، مشخص کردن مؤلفه های اثرگذار و اثرپذیر در سیستم و تعیین وزن و جایگاه احتمالی هر مؤلفه در ساخت واقعیت های بدیل آینده است. در این پژوهش 86 مؤلفه اثرگذار از طریق مرور منابع و مصاحبه با صاحب نظران استخراج شد. سپس با رجوع به پنل خبرگی، 34 مؤلفه مهم تر (دارای اثرگذاری بیشتر بر آینده های صنعت سرگرمی در بستر سیمای جمهوری اسلامی ایران) شناسایی شد؛ پس از آن در یک فرایند دلفی دومرحله ای 16 عامل کلیدی (دارای بیشترین اهمیت و عدم قطعیت در خصوص موضوع پژوهش) احصاء گردید و سرانجام ضمن تحلیل تأثیرات متقابل میان عوامل، 6 نیروی پیشران سازنده بدیل های احتمالی آینده این صنعت در بستر سیمای جمهوری اسلامی ایران از طریق اجماع خبرگان، تعیین شد. این پیشران ها عبارتند از: «رقابت و تنوع رسانه ای»، «سطح رفاه اقتصادی مردم (مخاطبان)»، «توسعه فناوری های همگرا و تعاملی»، «توان تأمین مالی سیمای ملی»، «روند توسعه صنعت سرگرمی در ایران و جهان» و «فرهنگ سیاسی حاکم بر کشور». همچنین، نقشه اثرگذاری و اثرپذیری مؤلفه های کلیدی و نیز شدت ارتباطات میان آنها با بهره گیری از نرم افزار میک مک تحلیل و بازشکافی شده است.
دیپلماسی عمومی برای کودکان: مطالعه موردی پویانمایی های والت دیزنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۳ بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۹
133 - 158
حوزههای تخصصی:
«دیپلماسی عمومی برای کودکان» یا «دیپلماسی کودکان»، اقدامات و برنامه های دیپلماسی عمومی است که با هدف اثرگذاری بر روی کودکان طراحی و اجرا می شوند. بخشی از اهمیت دیپلماسی کودکان از جهت اثرات بلندمدت و عمیق آن است. تصورات و دیدگاه های اولیه از هر کشور، دولت و یا ملت که در ذهن کودکان دیگر کشورها ایجاد شود، مقدمه لازم برای برنامه ریزی های بعدی به منظور تغییرات بیشتر و یا جذب افکار عمومی و حتی نخبگان آن کشور را فراهم می سازد و بدین ترتیب دیپلماسی عمومی برای کودکان می تواند به عنوان زمینه و مقدمه ای در سایر روش ها و شیوه های دیپلماسی عمومی نیز مدنظر قرار گیرد. یکی از نمونه های قابل توجه در این عرصه شرکت والت دیزنی و اقدامات آن در جهت دیپلماسی عمومی آمریکا است. به این منظور نحوه بازنمایی اصول و ارزش های آمریکایی در پویانمایی های ساخت این شرکت با استفاده از روش نشانه شناسی بارت با تحلیل نظام نشانه شناختی ثانویه در این مقاله بررسی شده است. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و با توجه به تعریف ارائه شده از دیپلماسی عمومی برای کودکان، پویانمایی هایی که به موضوع مقاله نزدیک تر بودند (داستان اسباب بازی سه ، زوتوپیا و شش قهرمان بزرگ) مورد تحلیل قرار گرفت. توجه ویژه به موضوع سبک زندگی یکی از محوری ترین موضوعاتی بود که در بازنمایی دیزنی از آمریکا بیشتر مورداستفاده قرارگرفته است. به عبارت دیگر، بازنمایی سبک زندگی آمریکایی اصلی ترین موضوع بازنمایی شده در پویانمایی های موردبررسی بود.
سیاست سرگرمی در شبکه ماهواره ای «من و تو» تحلیل گفتمان انتقادی پنج فیلم مستند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیاست سرگرمی را می توان نوع جدیدی از ارتباطات سیاسی به شمار آورد که در قالب هایی مانند طنز سیاسی، فیلم مستند و نمایش تلویزیونی نمود می یابد. در این مقاله، به تحلیل نمونه هایی از سیاست - سرگرمی در شبکه ماهواره ای «من و تو» پرداخته ایم. بدین منظور، پنج فیلم مستند این شبکه («از تهران تا قاهره»، «37 روز»، «رضاشاه»، «هرگز نخواب کوروش» و «آدرس: بهارستان») که به موضوعات انقلاب اسلامی، نظام جمهوری اسلامی ایران و رژیم پهلوی پرداخته اند را انتخاب کردیم. تحلیل گفتمان انتقادی این مستندها نشان داد که انقلاب و نظام جمهوری اسلامی به عنوان «دیگریِ» رژیم پهلوی تصویر شده است. امام خمینی (ره) به عنوان «دیگریِ» شاه پهلوی و طرفداران شاه و رژیم پهلوی و طرفداران امام (نیروهای انقلابی) نیز با عناصر گفتمانی کاملاً متفاوتی معرفی و تصویر شده اند. در این مستندها، رژیم پهلوی و شاه به عنوان «ما» (جبهه خودی) و انقلاب، امام و نظام جمهوری اسلامی به عنوان «آنها» (جبهه دشمن) تعریف شده است. شاه، میراث دار هخامنشیان و کوروش خوانده شده و از این طریق، رژیم پهلوی، طبیعی جلوه داده شده است. در مقابل، انقلاب اسلامی، نتیجه دخالت بیگانگان و ابرقدرت های جهانی خوانده شده است. تاریخ سیاسی - اجتماعی نظام جمهوری اسلامی ایران نیز، به کشمکش و درگیری انقلابیون بر سر قدرت و تلاش برای از میان بردن مخالف فرو کاسته شده و بر نبود آزادی و تحمل مخالف در نظام جمهوری اسلامی ایران تأکید شده است. در بعضی از این مستندها، به صراحت در مورد آینده ایران گفت وگو و مخاطب به تلاش برای بازگرداندن رژیم پهلوی تشویق می شود. بنابراین، تحلیل گفتمان انتقادی این فیلم ها نشان داد که شبکه من و تو، در تلاش برای ترویج و هژمونیک ساختن گفتمان رژیم پهلوی و سلطنت طلبان و بدین ترتیب، بخشی از پروژه جنگ نرم رسانه ای با جمهوری اسلامی ایران است.
مطالعۀ اسلوب های اختصاصی شبکۀ خبری بی بی سی فارسی برای جلب اعتماد مخاطبان: مطالعه موردی خبر 60 دقیقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیش شرط اثرگذاری پیام های رسانه ای، داشتن اعتماد مخاطب است. در این مقاله به دنبال دستیابی به اسلوب های اختصاصی جلب اعتماد مخاطبان در شبکه بی بی سی فارسی است و برای این کار اصلی ترین بخش خبری این شبکه یعنی خبر 60 دقیقه را مورد مطالعه قرار می دهد. این پژوهش از نظریۀ اعتبار منبع، جنگ نرم، نظریه استفاده و رضامندی و اَنگ زنی استفاده کرده است. این پژوهش با روش تحلیل محتوای کیفی با راهبرد استقرایی دو ماه از خبر 60 دقیقه را به طور کامل مورد مطالعه قرار داده است. در پایان با طبقه بندی کدهای به دست آمده 78 مفهوم احصا شد که در 20 مقوله انسجام یافتند و این مقوله ها مبنای تحلیل قرار گرفت. اسلوب های اختصاصی این شبکه برای جلب اعتماد مخاطبان عبارت است از: فرا اطلاعات، اعتباربخشی، واقع نمایی مکان رویداد، حضور در مکان های خبرساز، درگیر کردن مخاطب، ارتقای واقعی کردن اهمیت رویداد، توجه به تازگی رویداد، جامع نگری، مخاطب محوری، پیوند خبر و زندگی روزمره مخاطب، بی واسطگی، نزدیکی به مخاطب، مشارکت دادن مخاطب در تولید خبر، مرجعیت خبرنگاران، بکارگیری فیلم های تولیدی گروه های دخیل در خبر، بکارگیری شاهدان عینی، بیان چراها، رجوع به متخصصان خبره، مستند کردن گفته ها، استفاده از نقل قول و مکتوبات. یکی از خصوصیات اصلی برنامه خبری 60 دقیقه، نشان دادن ملموس معیارهای جلب اعتماد به مخاطب است و این خود نشان دهندۀ این موضوع است که این برنامه به خوبی اهمیت خبر تلویزیونی را که اساس آن بر تصویر است، درک کرده و می کوشد به انحای گوناگون هر رویدادی را به طور ضمنی و مستقیم به نمایش بگذارد.
راهکارهای مقابله با موانع کاربرد زبان های محلی و شکل گیری هویت قومی در شبکه های استانی صداوسیما(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۳ بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۹
159 - 181
حوزههای تخصصی:
هویت های قومی و نسبت آن با هویت ملی یکی از مسائل اساسی در کشورهای چند قومیتی به شمار می آید که می تواند بر روی همبستگی و انسجام ملی در این کشورها تاثیر بگذارد. حفظ و ترویج عناصر فرهنگی اقوام مختلف کشور از مهمترین اهداف راه اندازی شبکه های استانی صداوسیما بوده است. با وجود این، کاربرد گونه های زبانی بومی در این شبکه ها همواره با موانعی روبرو بوده که افزایش دانش برنامه سازان و بهره گیری از رهنمودهای آنها بی تردید در رفع آنها بسیار مؤثر خواهد بود. هدف کلی این پژوهش، شناخت دیدگاه ها و راهکارهای پیشنهادی زبان شناسان در مورد کاربرد زبان محلی در برنامه های شبکه استانی مازندران است. این پژوهش، یک تحقیق کاربردی با رویکردی کیفی است که به روش مصاحبه عمیق و با استفاده از نمونه گیری هدفمند صورت گرفته است. به موجب یافته های پژوهش، به طور کلی تأسیس نهادی که متولی تمام امور مربوط به فرهنگ و زبان مازندرانی ازجمله برنامه ریزی زبانی، تعیین گونه زبانی مشترک و صورت نوشتاری مربوط به آن باشد، اصلی ترین راه حل مشکلات موجود است. به اعتقاد صاحب نظران، در سطح شبکه استانی نیز افزایش آگاهی برنامه سازان، استفاده هوشمندانه و حرفه ای از ظرفیت های کم نظیر زبان محلی در برنامه های طنز، کاربرد سطوح متعالی تر طنز (طنز موقعیت) و اتخاذ گونه زبانی مشترک ضمن احترام به همه تنوعات گویشی موجود و انعکاس آنها در برنامه ها، تدابیر رسانه ای مؤثری برای حفظ زبان محلی، افزایش نگرش مثبت زبانی و رضایت مخاطبان از شبکه مازندران خواهد بود.
ساختارشناسی روایت «لدوبه» برای تولید نمایش رادیویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روایت های کهن، سال ها در میان مردم زندگی کرده اند و در طی قرن ها دوام آورده اند. این روایت ها، گاه به صورت شفاهی و گاه به صورت نوشتار، از نسلی به نسل دیگر منتقل شده اند؛ اما شفاهی بودن و شنیداری بودن از شاخص های همیشگی این روایت ها بوده است. روایت ها و داستان های امروزی که در رسانه ها تولید و پخش می شود، به جز اندکی، ماندگاری روایت های کهن را ندارند. شناخت تک تک عناصر این روایت ها به ما امکان می دهد بتوانیم ساختار روایت هایمان را به روز کنیم و در یابیم که هر روایت باید چه ویژگی هایی داشته باشد تا بتواند ماندگار شود. برای انجام این پژوهش از روش تحلیل کیفی استفاده شده است. تحلیل روایت، رویکرد تحلیلی در تحلیل کیفی است. در این پژوهش، ساختار روایت «لدوبه»[1] از منظر ساختار دراماتیک بررسی و پژوهش شده است تا بتوان بر اساس این کنکاش، الگویی برای نوشتن در رادیو و بر مبنای ساختارشناسی روایت ارائه نمودکرد.
سنخ بندی نظریات مربوط به بازی های رایانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۱
271-307
حوزههای تخصصی:
رویدادهای فضای رسانه ای، حائز بالاترین اهمیت در زمینه علوم اجتماعی و رفتاری هستند، چرا که مرزهای تئوریک علوم اجتماعی را دگرگون می کنند. بازی های ویدئویی، بیش از هر چیز، شبیه ساز نحوی از زندگی قابل کنترل هستند. این وجه متمایز بازی های رایانه ای پای واقعیت افزوده را به حیطه ارتباطات رسانه مند باز می کند که تجربه تاریخی ما در تحلیل آن بسیار نارساست. در واقع، بشر در بخش قاطع و حتی کاملی از تاریخ زیست خود، چنین تجربه ای نداشته است. در بررسی چنین پدیده هایی، بسیار مهم است که پیوسته به مسیر پیموده شده بنگریم، و در مورد جمع بندی تجربیات و تحلیل های خود وسواس بورزیم. از این قرار، منظور و مقصود این مقاله آن است که به اتکای مرور مفصل برداشت های نظری از بازی های ویدئویی که در یک تحقیق مستقل صورت گرفته است، آخرین جمع بندی را از انواع تیپ های فکری در قبال این موضوع را فهرست نماید، که نهایتاً به شانزده تیپ نظری در این حیطه دست یافته است. در یک افق عمومی، مناقشه اصلی در انباشت نظری حوزه بازی های رایانه ای دایر بر این است که آیا بازی های رایانه ای استمرار انگیزش های انسانی هستند که در دنیای سایبر و تعاملی بازی های رایانه ای، پاسخ آسان تری دریافت می کنند، و این، دلیل اصلی افراد برای پناه بردن با دنیای بازی های رایانه ای است؟ یا در سوی مقابل، این سؤال مطرح است که آیا بازی های رایانه ای، گیم پلی و زیست فضای مستقل خود را خلق می کنند، و افراد با قرار گرفتن در این زیست فضا خود را با اقتضائات آن تطبیق می دهند و تبدیل به بازی باز آن بازی های می شوند؟ تنوعی از دیدگاه ها در این دو جبهه نظری وجود دارد که سنخ بندی آن ها الهامات مهمی برای آینده مواجهه نظری و عملی ما با دنیای بازی های رایانه ای و در کل، سایبرفضا خواهد داشت.
شناسایی راه های ارتقاء جایگاه رسانه ملی در سپهر رسانه ای کشور با تأکید بر شبکه های تلویزیونی فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سپهر رسانه ای به عنوان فضایی متنوع و متکثر از رسانه در حقیقت فضایی رقابتی بین رسانه ها است که هر رسانه سعی می کند از راههای مختلف جایگاه خود را ارتقاء بدهد، این پژوهش بر آن است که ضمن شناسایی جایگاه رسانه ملی به عنوان رسانه جمهوری اسلامی ایران در سپهر رسانه ای کشور، راههای ارتقاء جایگاه رسانه ملی در سپهر رسانه ای کشور با تأکید بر شبکه های تلویزیونی فارسی زبان بررسی کند. در پاسخ به این پرسش، پژوهش پیش رو به صورت کیفی و با بهره گیری از روش تحلیل محتوای کیفی انجام گرفته است، داده های پژوهش از طریق مصاحبه عمیق با 13 کارشناس، گردآوری و پس از استخراج و کدگذاری، مقوله بندی شده است. درنهایت، در چهار دسته در قالب، ویژگی های سپهر رسانه ای، جایگاه رسانه ملی در سپهر رسانه ای، رقبای اصلی رسانه ملی و نسبت رسانه ملی به رقبا در سپهر رسانه ای و همچنین راههای ارتقاء جایگاه رسانه ملی در سپهر رسانه ای دسته بندی شد، که حاصل آن پیشنهاد 14 راه برای ارتقاء جایگاه رسانه ملی در سپهر رسانه ای کشور است.
چگونگی بازنمایی بدن در گفتمان های لذت و خوشایندی، سلامت و منزلت در آگهی های بازرگانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۳ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۰
134 - 156
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف بازنمایی و تفسیر گفتمان های بدن در آگهی های بازرگانی شبکه یک سیمای ملی؛ به بازخوانی و طبقه بندی متون برآمده از آگهی ها پرداخته است. برای دست یافتن به هدف، 72 آگهی به صورت هدفمند در بازه زمانی سال 95 انتخاب و تحلیل شد. به نحوی که با بهره گیری از قابلیت های روش تحلیل گفتمان و چارچوب نظری جامعه شناسی تفسیری، سه گفتمان «لذت و خوشایندی»، «سلامت» و «منزلتِ» بدن، در تبلیغات بازنمایی شده است. در گفتمان لذت و خوشایندی، «حس و حال خوب»، در گفتمان سلامت، «عافیت جسم» و در گفتمان منزلتِ بدن، «شأن برتر یا پرستیژ» به عنوان دال مرکزی شناسایی شد. در برآیند کلی مطالعه گفتمان تبلیغات بازرگانی در حوزه بدن، مشخص گردید این گفتمان ها تحت گفتمان بزرگ تر «جسمی یا بیولوژیکی» برساخت می شود و دال مرکزی مجموع این گفتمان ها «انسان مصرفی» است. برحسب نتایج به نظر می رسد، هر یک از گفتمان ها متأثر از خاستگاه های متنوع و نظریه هایی هستند؛ که متناسب با سیاست های حاکم بر رسانه ظهور یافته اند.
تدوین شاخص های ارزیابی استراتژیک رسانه خدمت عمومی در حوزۀ فنی و زیرساخت صداوسیما(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۱
151-183
حوزههای تخصصی:
رسانۀ خدمت عمومی برمبنای مسئولیت پذیری اجتماعی شکل گرفته است. نظام مطلوب مدیریت رسانه در سازمان صداوسیما به الگوی رسانه خدمت محور نزدیک تر است. حضور مؤثر در زیست بوم صنعت رسانه و محتوا، نیازمند برنامه ریزی راهبردی و مهمتر از آن ارزیابی و اصلاح این راهبردها است. فقدان شاخص های مناسب ارزیابی عملکرد، موجب اتلاف منابع مالی و سرمایه های انسانی خواهد شد. حوزۀ فنی و زیرساخت به عنوان یکی از مهمترین حوزه های کلیدی سازمان صداوسیما، نیز از این قاعده مستثنی نیست. هدف اصلی این پژوهش «شناسایی شاخص های ارزیابی برنامه های راهبردی حوزۀ فنی و زیرساخت سازمان صداوسیما برای تحقق مفاهیم رسانه خدمت عمومی است.» محقق در گام نخست، با استفاده از روش اسنادی، متون و منابع مهم انتشاریافته توسط مراجع بین المللی در حوزۀ رسانه خدمت عمومی را مورد بررسی قرار داده و 11 مفهوم را احصاء نموده است. در گام دوم، با تطبیق کلیه برنامه های راهبردی حوزۀ فنی و زیرساخت سازمان صداوسیما با این مفاهیم، چهار استراتژی (مشتمل بر ده برنامه راهبردی) متناظر با دو مفهوم رسانۀ خدمت عمومی یعنی «جامعیت» و «تمایز» استخراج شد که نشان می دهد در برنامه ریزی راهبردی سازمان صداوسیما، ویژگی های این نظام رسانه ای انعکاس یافته است. در نهایت، با استفاده از کارت امتیازی متوازن و برگزاری چهار جلسه گروه متمرکز با حضور 6 نفر از مدیران کل و 9 نفر کارشناس خبره حوزه فنی که به صورت هدفمند انتخاب شدند، شاخص های ارزیابی در چهار بعد فرایندها، مالی (اقتصاد رسانه)، رشد و یادگیری (سرمایه انسانی) و مشتری (مخاطب و ذی نفع) شناسایی و تبیین شده است.
خبرنگاری تلویزیونی در عصر همگرایی رسانه ها (مطالعه موردی: میزان و نحوه استفاده خبرنگاران صدا و سیما از رسانه های اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وجود گسترش رسانه های اجتماعی، هنوز تلویزیون مهم ترین و رسمی ترین رسانه جمعی محسوب می شود اما رسانه های اجتماعی امروزه بخشی جدایی ناپذیر از حیات حرفه خبرنگاری به شمار می روند. این رسانه ها توانسته اند تا حدودی اقتدار خبرنگاران رسانه های سنتی از جمله تلویزیون را زیر سوال ببرند. به نظر می رسد خبرنگاران تلویزیون نیز از رسانه های اجتماعی به عنوان یکی از مهم ترین ابزار خبرنگاری استفاده می کنند. هدف از پژوهش حاضر شناسایی میزان و نحوه استفاده از رسانه های اجتماعی در حرفه خبرنگاری در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران است تا مشخص شود که این رسانه های نوین برای خبرنگاران چه کارکردی دارند و با چه انگیزه و هدفی توسط آنها استفاده می شوند. برای یافتن پاسخ، با تکیه بر نظریه های همگرایی رسانه ای و استفاده و رضایت مندی، به روش پیمایش، نظر خبرنگاران خبرگزاری صدا و سیما، شبکه خبر و باشگاه خبرنگاران جوان در این خصوص احصا شد. یافته ها نشان می دهد خبرنگاران صدا و سیما در فعالیت حرفه ای خود از شبکه ها یا پیام رسان های اجتماعی به عنوان ابزاری کمکی با هدف پیگیری اخبار مربوط به حوزه فعالیت و رصد سایر رسانه ها، سوژه یابی و تعامل با مخاطبان استفاده می کنند. میزان بالای استفاده از پیام رسان های خارجی بویژه تلگرام و واتس آپ در مقایسه با پیام رسان های داخلی در میان خبرنگاران و کمترین استفاده از اینستاگرام در امور خبری از دیگر یافته های این پژوهش است.
راه کارهای نقش آفرینی شبکه سبلان در توسعه اقتصادی استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
139 - 162
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف بررسی راهکارهای نقش آفرینی شبکه استانی سبلان در توسعه اقتصادی استان اردبیل صورت گرفت. این پژوهش به روش کیفی با ابزار مصاحبه عمیق به جمع آوری داده ها پرداخته است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه کارشناسان اقتصادی، توسعه ای، رسانه ای در استان اردبیل بودند که با نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و بعد از 18 مصاحبه محقق به اشباع داده رسید و با کدگذاری داده های به دست آمده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. راهکارهای نقش آفرینی رسانه مورد نظر در توسعه استان اردبیل در مقولات به دست آمده مورد بررسی و تحلیل واقع گردید. مقولات مربوط به راهکارها و اقدامات عملی شبکه سبلان از منظر پاسخگویان عبارت بودند از؛ بازشناسی و بازتعریف دوباره از رسانه و کارکردهای آن، جذب و تقویت بدنه کارشناسی برنامه سازی، استفاده از تجارب موفق سایر شبکه ها، نگاه علمی استراتژیک به برنامه سازی، طرح عمیق مشکلات استان در برنامه سازی ها، اطلاع رسانی و خبررسانی اقتصاد محور، جلوگیری از نفوذ نهادها و صاحبان نفوذ، گفتمان سازی نقد عملکرد مدیران، استقلال مالی از بدنه حاکمیت، راه اندازی اتاق فکر اقتصادی در رسانه، طرح دغدغه های متولیان توسعه، برنامه سازی توسعه محور، مخاطب سنجی درست، شناخت پتانسیل ها و ظرفیت های اقتصادی استان اردبیل، استفاده از قالب های متنوع برنامه سازی، گفتمان سازی توسعه.
شناسایی عوامل تأثیرگذار در برند شدن رسانه خبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مخاطبان، مهم ترین سرمایه رسانه های جمعی محسوب می شوند. از این رو، جذب و حفظ مخاطب همواره یکی از دغدغه ها اصلی سازمان های رسانه ای است. این دغدغه ، مشابه دغدغه سودآوری در سازمان های تجاری است. برندینگ برای هر سازمان رسانه ای ، ارزشی ویژه ایجاد می کند، باعث تمایز آن با رقبا می شود و برای مشتری یا مخاطب، معنا خلق می کند. یکی از راهکارهای جذب و حفظ مخاطب، ایجاد برند برای رسانه های خبری است. هدف از انجام این تحقیق، پاسخگویی به این سؤال است که: چه عواملی در برند شدن یک رسانه خبری مؤثرند؟ برای پاسخ به این سؤال از روش «متاسنتز» استفاده کرده ایم. جامعه آماری این تحقیق، مطالعات کیفی است که با موضوع برند رسانه به ویژه برند رسانه خبری در بازه زمانی سال های 2000 تا 2017 منتشر شده اند. با استفاده از تحلیل محتوا، درمجموع، تعداد 87 کد، 18 مفهوم و 5 مقوله برای برند رسانه خبری کشف و برچسب گذاری شدند. یافته های این تحقیق نشان می دهد که عواملی چون: اداره و سازمان، پیام، ارتباطات، مخاطبان و ارزش ها در برند شدن یک رسانه خبری مؤثرند.
بازنمایی زنان چادری در سریال های تلویزیونی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۳ بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۹
183 - 207
حوزههای تخصصی:
یکی از کارکردهای اساسی رسانه ها، بازنمایی واقعیت های جهان خارج برای مخاطبان است. تصویری که ما به مثابه یک مخاطب از پدیده های مختلف داریم، در موارد زیادی ناشی از تجربه مواجهه با گزارش ها و تصاویری است که به وسیله رسانه ها ارائه شده است. چادر به عنوان حجاب برتر مورد نظر دین مبین اسلام، یک پدیده فرهنگی در حوزه پوشش زنان است که در طول سال ها، در تلویزیون بازنمایی شده است. این پژوهش در پی پاسخ به این سؤال است که چادر در سال های پس از انقلاب اسلامی چگونه در سریال های تلویزیونی بازنمایی شده است. در این پژوهش، با استفاده از روش تحلیل محتوای کمی، شخصیت های چادری 40 سریال از پربیننده ترین سریال های پخش شده از تلویزیون ایران در سال های پس از انقلاب اسلامی مورد تحلیل قرار گرفته است. به این دلیل که واحد تحلیل در این پژوهش، «شخصیت» است، بر این اساس تعداد 107 شخصیت چادری این سریال ها، به صورت تمام شماری انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته اند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار spss و آمار توصیفی و استنباطی (آزمون کای اسکور) استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که در سال های پس از انقلاب اسلامی تصویر مطلوبی از زنان چادری در تلویزیون ارائه نشده است، به طوری که زنان چادری یا اساساً حضور پررنگی در سریال های تلویزیونی ندارند یا اگر دارند اغلب دارای ضعف ها و مشکلات مختلفی هستند که در مقایسه با شخصیت های زن غیر چادری نمود پررنگ تری دارد. زنان چادری به گونه ای معنادار؛ مسن، بدون تحصیلات دانشگاهی، از طبقه متوسط و پایین جامعه، دارای مشکلات روحی و روانی و دارای چهره ای متوسط و زشت به تصویر کشیده شده اند. بر این اساس چادر، پوشش زنی معرفی می شود که احتمالاً کمتر مخاطبی تمایل به همذات پنداری و احیاناً الگوبرداری از او خواهد داشت.
خوانش فلسفی از فیلم ماتریکس بر اساس مکتب شک گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۳ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۰
108 - 133
حوزههای تخصصی:
استفاده از فلسفه مزیتی رقابتی برای فیلم سازان به شمار می رود. ماتریکس از این مزیت بهره برده است. این فیلم مرزهای واقعیت و خیال را درنوردیده است، اما فیلمی صرفاً حادثه ای یا علمی تخیلی نیست؛ ماتریکس فیلمی فلسفی است. این تحقیق به دنبال پاسخ به این سوال است که چرا فیلم ماتریکس یک فیلم فلسفی است و همچنین به دنبال بررسی چگونگی ارایه مفاهیم فلسفه شک گرایی در صورت زیبایی شناختی فیلم است. این پژوهش بر شفاف ساختن نحوه استفاده از محتوای فلسفی در این فیلم به منظور استفاده فیلم سازان متمرکز است. روش تحقیق در این مقاله، ترکیبی از تحلیل محتوای کیفی، تحلیل تصویر و مطالعه موردی، با رویکرد روایی و رویکرد فرمی است. یافته های تحقیق در سه محور پیرنگ، شخصیت پردازی و میزانسن بیان شده است. این یافته ها نشان می دهد که در بخش پیرنگ، هشت مفهومِ فلسفی غار افلاطون، مغزهای درون خمره، اتوپیا، سیمولاکرا، جهان رؤیا و اصالت ادراک، قرص قرمز یا آبی در جهان خیالی یا واقعی، دیالوگ به مثابه عمل فلسفی، و ماتریکس به مثابه شک فلسفی وجود دارد. در شخصیت پردازی، نئو به مثابه سقراط و دکارت در فیلم دیده می شود و در فرم، با میزانسن «شک فلسفی» روبه رو هستیم. نتایج این بررسی نشان می دهد که «ماتریکس» به اعتبار نظریات و ادبیات فلسفی و همچنین بنابر تحلیل های برخی فیلسوفان معاصر، فیلمی فلسفی است و بر اساس «مکتب شک گرایی» قابل تحلیل و تفسیر است که مجموع این موارد سبب شکل گیری مدل شک گرایی در فیلم ماتریکس شده است.
سبک ماکیومنتری؛ از دگرگونی فرم مستند تا واژگونی ادعای بازنمایی واقعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۳ بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۹
53 - 76
حوزههای تخصصی:
نظریه پردازان مطالعات فیلم در مورد فیلم «مستند» تعاریف و دیدگاه های مختلفی داشته اند. عوامل گوناگون فرهنگی و اجتماعی در دوره های مختلف تاریخی باعث به وجود آمدن پیش فرض های متفاوتی درباره فیلم مستند شده و انتظارات مختلفی از این فرم سینمایی و تلویزیونی پدید آورده و روند تحولات آن را تحت تأثیر قرار داده است. ازجمله این تحولات، دگرگونی شیوه بازنمایی واقعیت در فیلم مستند است. در نتیجه این تحولات، گونه های جدیدی به وجود آمده که تناقضات موجود در ماهیت فیلم مستند را برملا کرده و ادعاهای مستندنمایی را به چالش می کشند. ماکیومنتری یکی از همین گونه هاست که در سال های اخیر نمونه های آن در بخش های سینمایی و تلویزیونی جهان و ایران افزایش یافته اما درباره آن پژوهش های چندانی انجام نشده است. این مقاله با استفاده از یافته های یک پژوهش با روش توصیفی تحلیلی به این پرسش می پردازد که پیدایش سبک ماکیومنتری مبتنی بر چه ابعاد نظری و تاریخی بوده و این سبک چه تغییرات فرمی در بازنمایی واقعیت در فیلم مستند به وجود آورده است. مقاله استدلال می کند که ماکیومنتری با بهره مندی از تکنیک های رایج در هر دو قالب مستند و داستانی، مرزهای این دو را به چالش کشیده و جایی میان آن دو قرار می گیرد. علاوه بر این، ماکیومنتری با استفاده از تمهیداتی مانند انعکاسی بودن و پارودی، ادعای بازنمایی واقعیت در مستند را واژگون کرده و از این طریق واقعیت های پنهان دیگری را در قالبی دیگر آَشکار می کند. بدین ترتیب این مقاله جایگاه ماکیومنتری در تاریخ تحولات فیلم مستند را تبیین کرده و نشان می دهد که این سبک سینمایی چه دگرگونی های فرمی در بازنمایی واقعیت ایجاد کرده است.
الگوهای بسط شخصیت در مجموعه تلویزیونی فارگو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۳ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۰
63 - 82
حوزههای تخصصی:
این مقاله با بررسی عنصر شخصیت به عنوان یکی از مهم ترین عناصر فیلمنامه نویسی برای سینما و تلویزیون به مقایسه فنون شخصیت پردازی بکار رفته در فیلم و مجموعه تلویزیونی اقتباسی فارگو می پردازد. چگونگی اقتباس از سینما برای تلویزیون بطور کلی تاکنون مورد بررسی دقیق قرار نگرفته است. روش تحقیق در این مقاله بر دیدگاه ساختارشکنانه دن سیگر در گسست از قواعد ساختار سه پرده ای استوار است. به این منظور، نخست نظرهای کلاسیک درباره شخصیت پردازی، قراردادهای رایج و فرمولی در این زمینه مورد بررسی قرار می گیرند. بر اساس یافته های این مقاله، فنون بکار رفته به منظور بسط شخصیت پردازی ها و روابط بین شخصیت ها در فارگو شامل این موارد است: انتساب ویژگی ها و نقص هایی به شخصیت به منظور همراه کردن مخاطب با آنها؛ بسط روابط بین شخصیت های اصلی با شخصیت های فرعی و با یکدیگر؛ تبدیل شخصیت های دوبعدی به شخصیت های سه بعدی؛ تبدیل شخصیت های فرعی به شخصیت های اصلی؛ حذف یا افزودن شخصیت های فرعی؛ و افزودن شخصیت هایی کاملاً جدید. بر اساس یافته های این مقاله، روش «اشتقاق شخصیت های فرعی از شخصیت های اصلی یا فرعی» رایج ترین روش برای گسترش فیلمنامه سینمایی به مجموعه تلویزیونی است.