فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۳٬۲۲۲ مورد.
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۴بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۰)
113 - 154
حوزههای تخصصی:
در دنیای پرچالشی که بسیاری از انسان ها یا به سوی پوچ گرایی تمایل پیدا کرده اند و یا سرگردان و حیران روزگار می گذرانند، معنای زندگی اهمیت بیشتری پیدا کرده است. علم جدید و فناوری، با وجود فراهم کردن زندگی راحت تر؛ اما با حذف یا بی توجهی به امور معنوی و قدسی، انسان معاصر را از معنای حقیقی زندگی و زیست اخلاقی دور کرده است. قاضی سعید قمی با پیشینه فکری روایی، عرفانی و فلسفی، از اندیشمندان دوره ی صفویه است که برای انسان امروزی حرف های زیادی برای شنیده شدن دارد. پرسش اصلی ما این است که آیا زیست اخلاقی با رویکرد معنویت دینی بر معنای زندگی ما اثر دارد؟ در این مقاله با روش کتابخانه ای و تمرکز بر آثار و کتاب های این متفکر شیعی که بازتاب دهنده ی افکار او و اندیشه های اساتیدش است، تلاش شده که ارتباط میان اخلاق و معنویت و معنا بازخوانی شود و با ارائه راهکارهایی انسان بی هویت یا باهویت مصنوعی را به مسیر هدفمند خلقت بازگرداند و با نشان دادن خانه ی حقیقی معنابخش زندگی، از پوچ انگاری ها و خودکشی ها و بی اخلاقی های فردی و مشکلات روانی، اخلاقی فردی و اجتماعی جامعه بشری بکاهد. تنها راه معنابخشی به زندگی، بازگشت به معنویت دینی و اخلاق است. با این نگرش، زیست اخلاقی، بدون معنویت دینی معنا ندارد و بدون زیست اخلاقی و معنوی نمیتوان معنای دقیق و حقیقی برای زندگی داشت.
تربیت اخلاقی مبتنی بر هویت اخلاقی یک پارچه: پلی میان نظر و عمل اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
99 - 129
حوزههای تخصصی:
مسأله شکاف میان نظر و عمل اخلاقی، قرن هاست که از سوی متفکرین مختلف، پاسخ های متفاوتی دریافت کرده است. این پاسخ ها بطور کلی در قالب سه رویکرد قابل بازیابی است؛ رویکردهای متمرکز بر: استدلالِ اخلاقی، احساساتِ اخلاقی و هویت اخلاقی. این پژوهش درصدد است تا به تببین تربیت اخلاقی مبتنی بر هویتِ اخلاقیِ یک پارچه یا به عبارتی آرمان اصالت بپردازد. به این منظور، به روش توصیفی- تحلیلی، هویت اخلاقی یک پارچه به مثابه راه حلی کارآمد برای تحقق عمل اخلاقی معرفی می شود. در این رویکرد هر دو بعدِ استدلال و احساساتِ اخلاقی توأمان موردنظر قرار می گیرند. لذا با اولویت دادن به منش و شخصیت اخلاقی، و انسجام و یکپارچگی اهدافِ اخلاقی با اهدافِ شخصی در قالب شکل گیری یک «خودِ اخلاقی»، امکان کاهش شکاف میان نظر و عمل اخلاقی بهتر مهیا می شود. در این راستا، «شخص» با خودشناسی، تعهد و قبول مسئولیت نسبت به «خود»، در مقایسه با متعهد بودن نسبت به یک «اصلِ» خاص، درواقع از نیروی انگیزشی بیش تری برای عملِ اخلاقی بهره مند است. در این پژوهش برخی از اهمِ زمینه ها و موانع شکل گیری یک خود اخلاقیِ اصیل و یک پارچه، به طور مجزا مورد توجه قرار گرفته است. به این ترتیب با نزدیکی و سازگاری میان ساحات وجودی ِ فرد، زمینه کاهش شکاف میان نظر و عمل اخلاقی، و بهره مندی از سلامت روانِ بیش تر فراهم می آید.
بررسی جایگاه اخلاق هم زیستی مسالمت آمیز در کتاب های درسی تاریخ در رشته علوم انسانی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۷۷)
166 - 196
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی وضعیت مؤلفه های اخلاق همزیستی مسالمت آمیز در کتاب های درسی تاریخ علوم انسانی با بهره گیری از اندیشه اسلامی انجام شده است. روش پژوهش توصیفی و از نوع تحلیل محتوا است. واحد تحلیل؛ متن و تصویر می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کتاب های درسی تاریخ علوم انسانی در سال تحصیلی 1402- 1401 بود که، کل جامعه آماری به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. ابزار پژوهش سیاهه تحلیل محتوای محقق ساخته بوده که روایی آن بوسیله متخصصان تعیین شده و برای تعیین پایایی از روش ویلیام اسکات استفاده شده است. داده های حاصل با استفاده از شاخص های توصیفی در فرایند تحلیلی «آنتروپی شانون» مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که در کتاب های تاریخ علوم انسانی، 92 مرتبه به مؤلفه های اخلاق همزیستی مسالمت آمیز اشاره شده است. در این کتاب ها مؤلفه های «نفی خشونت» با ضریب اهمیت 126/0 و «اصل صلح جویی» با ضریب اهمیت 124/0، دارای بیشترین ضریب اهمیت و مؤلفه های «تألیف قلوب و گسترش حوزه نفوذ اجتماعی» با ضریب اهمیت 0.066 و «تعاون در مسائل بین المللی» با ضریب اهمیت 044/0 دارای کمترین ضریب اهمیت بوده است.
بررسی تحلیلی تمایز عادت و ملکه از دیدگاه ملاصدرا در پرتو مقایسه با حکمت مشاء(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۵
۱۳۲-۱۱۳
حوزههای تخصصی:
در فلسفه مشاء ملکات نفسانی به عنوان حالتی تلقی می شوند که صدور رفتار از آنها با سهولت تحقق می یابد؛ از این طریق، مفهوم ملکه در اخلاق، کاربرد پیدا می کند و شالوده ی اخلاق فضیلت گرایانه نزد فیلسوفان مسلمان ریخته می شود. در گفتمان مشائی ملکه حالتی است حاصل از تکرار فعل که این بیان، مرز عادت و ملکه را نشان نمی دهد و ملکه را به عادت، فرو می کاهد. از یافته های پژوهش حاضر اینکه از ارسطو تا ملاصدرا تمایزی میان ملکه و عادت یافت نمی شود و ملاصدرا اولین فیلسوف مسلمانی است که با فروکاستن ملکه به عادت به مخالفت پرداخته است. یکی از مرزهای متمایز کننده عادت و ملکه حالت عارضی عادت بر نفس است درحالی که ملکات، اگر راسخ شوند، ذاتی نفس خواهند شد. هدف از پژوهش حاضر نشان دادن این تمایز با تکیه بر نوآوری ملاصدرا در تبیین نسبت عادت و ملکه است که با روش و رویکرد تحلیلی از حیث لوازم منطقی تحقق می یابد.
چالش های اخلاقی والدگری در عصر دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
97 - 132
حوزههای تخصصی:
اخلاق در ابعاد مختلف زندگی نقش و تاثیر به سزایی دارد. یکی از ابعاد و عرصه هایی که اخلاق در آن حضور پررنگ و مداومی دارد، والدگری و روابط والد-فرزندی است. امروزه با توجه به رشد بی سابقه تکنولوژی، توسعه و فراگیر شدن رسانه ها و دسترسی آسان به فضای مجازی، گستره والدگری تحول یافته و دامنه نقش والدین به عنوان مسئول، راهنما و مربی اصلی فرزندان، از زیست واقعی به زیست مجازی آن ها نیز امتداد پیدا کرده است. پدر و مادر در عصر دیجیتال می بایست زمینه و ظرفیت کسب مهارت های لازم برای استفاده مسئولانه و ایمن از فناوری های دیجیتال را جهت بهرمندی و مصونیت حداکثری فرزندان فراهم آورند و متناسب با مختصات دنیای زیست دوم، تدابیر و اصول خاص والدگری دیجیتال را رعایت نمایند. طبیعتا هر رابطه ای نیازمند آگاهی و رعایت اخلاق در آن است و این مهم در رابطه والد-فرزندی که سطح ارتباط بالایی می طلبد، به فراخور نظارت، کنترل و ایجاد محدودیت ها از طریق وضع قوانین مصرف دیجیتال، بیشتر در معرض چالش های اخلاقی قرار می گیرد. در این پژوهش چالش های والدگری عصر دیجیتال شناسایی، دسته بندی و با نگاهی تحلیلی بررسی و ارزیابی شده است. نقض حریم خصوصی فرزندان، مواجهه غیرتخصصی با موقعیت های آسیب زای فضای مجازی، تعارض کنترل گری والدین با خودکنترلی، خودانگیختگی و خلاقیت اخلاقی فرزندان از مهم ترین چالش های اخلاقی والدگری در عصر دیجیتال به شمار می آیند.
دنیای اسلام و آداب و رسوم و جشن های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
113 - 126
حوزههای تخصصی:
ورود اسلام به ایران سر آغاز دوره ی تازه ای برای ایرانیان و دنیای اسلام بود. این دوره دارای پستی و بلندی های فراوانی بود. نفوذ اعتقادی اسلام گسترده بود و تاثیر فرهنگ و تمدن ایرانی غیر قابل انکار. پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که به چه میزان آداب و رسوم و جشن های ایرانی به حیات خود ادامه داده و دنیای اسلام تا چه حد آن را پذیرفته و با آن مدار کرد؟ آیا با سقوط ساسانیان همه ابعاد زندگی ایرانیان دچار تغییر شد؟ فرضیه اصلی تحقیق ادامه حیات جنبه های گوناگون آداب و رسوم و سنن ایرانی در بعد اسلام است که در دوره خلافت اول عباسی جامعیت می یابد و در دیگر حوزه های تمدنی گسترش می یابد. شواهد تاریخی به ما نشان می دهد بسیای از این آداب و رسوم دستکم در سه قرن اول به قوت خود باقی بوده و حتا حاکمان مسلمان با آن همراهی می کرده اند.
عملکرد حوزه علمیه قم در حیطه اخلاق اجتماعی در یکصد سال اخیر(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
از زمان تأسیس حوزه علمیه قم که قریب یکصد سال می گذرد، این حوزه نقش تأثیرگذاری در تحولات اجتماعی داشته است. این تحولات از منظر اخلاقی قابل بررسی و واکاوی است. مقاله حاضر با گونه شناسی این تأثیرات بر اساس شاخص هایی همچون جغرافیای تأثیر، قلمرو تأثیر، نوع مخاطب متأثر از حوزه، نوع برونداد تأثیر و نیز زمان و تاریخ این تأثیرگذاری به ابعاد گوناگون تأثیرات اخلاقی حوزه می پردازد. این گونه شناسی نشان می دهد که در یکصد سال تأسیس حوزه علمیه قم- چه قبل از انقلاب اسلامی ایران وچه بعد از آن - این حوزه توانسته است با تأثیرات اخلاقی خود در برخی مقاطع تاریخی، تحولات قابل توجهی را ارائه کند. مبارزات سیاسی- اجتماعی، خدمات عمومی و عام المنفعه، تواصی و خیرخواهی اجتماعی و مشارکت های همدلانه، و پس از انقلاب اسلامی در مقاطعی مثل جنگ، محرومیت زدایی و سازندگی کشور همواره حوزه ها الهام بخش اخلاقی اجتماع بوده اند. این تأثیر فراتر از کشور ایران در کشورهای دیگر نیز قابل رصد است.
عشق از نگاه اخوان الصفا: مقایسه آرای اخوان الصفا پیرامون عشق انسانی با آرای ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
41 - 71
حوزههای تخصصی:
این مقاله مطالعه ای است با مداقّه بر سی وهفتمین رساله اخوان الصفا (در ماهیت عشق) و این اثر را با رسائل فیلسوفان مسلمان، ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا، نمایندگان پیشگام و شاخص مکاتب مشاء، اشراق و حکمت متعالیه به ترتیب در باب عشق مقایسه می کند. ممیزه اساسی رویکرد اخوان، باور و برداشت مثبت آنها از عشق میان انسان ها، ازجمله مؤلفه های عاشقانه و زناشویی آن است. چنین عشقی کاملاً تحت اختیار و انقیاد انسان نیست؛ کرات سماوی نیز تأثیر خویش را اعمال می کنند. اخوان الصفا مدعی اند جامعه و تمدن به سبب عشق رونق می-گیرد و کام می یابد و بر خلاف بسیاری دیگر بر آن اند که عشق الهی یا حقیقی را با عشق میان ابنای بشر سازگاری دهند. باآنکه اخوان فواید عشق انسانی و روابط زناشویی را ارج می نهند، ابن سینا آنها را زیان بار می داند و سهروردی موجب پریشانی خاطر. ملاصدرا با تأثیر از اخوان الصفا و نیز شیخ الرئیس، موضعی میانه دارد.
چهار فضیلت اخلاقی متناظر در قرآن و تورات؛ بررسی ریشه شناختی و تطورات معنایی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۳)
77 - 96
حوزههای تخصصی:
متون مقدّس ادیان ابراهیمی در بسیاری از مفاهیم با هم مشترک اند و این در موضوع اخلاق به نحو برجسته ای نمایان می شود. این مقاله بر چهار فضیلت اخلاقی در قرآن و تورات متمرکز خواهد بود که افزون بر پیوندهای ریشه شناختی، به جهت کاربست های معنایی نیز به صورت حداکثری متناظر هم هستند. این چهار ریشه فعلی عبارتند از: بِرّ (ברר/ḇrr) «نیکی»، زکو زکی (זכה/zkh) «خلوص»، صِدق (צדק/ṣdq) «راستی» و طُهر (טהר/ṭhr) «پاکی». پس از مقدمه و بیان مسئله، مقاله متضمن چهار بخش، به ترتیب واژه های مذکور است. طبق یک الگوی تقریباً ثابت، ابتدا مباحث ریشه شناسی تاریخی ۔تطبیقی مطرح و از دورترین معنای حسّی تا تحولات معنایی واژه ها بررسی می شود و بعد از آن کاربست های معنایی مشترک - به ترتیب تاریخی - در تورات و قرآن آمده و در نهایت، در ضمن یک تحلیلِ معنایی پیوند آنها را بررسی شده است. بخش نتیجه گیری نیز به جمع بندی کلی، سِیر مباحث و برخی بایسته های پژوهشی اختصاص یافته است.
«خود فراموشی مذموم» در دیدگاه آیت الله جوادی آملی (بازخوانی و تحلیل مبانی، زمینه ها و راهکارها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
5 - 28
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی در این پژوهش تحلیلِ مبانی، زمینه ها و راه حل های خودفراموشی مذموم از دیدگاه آیت الله جوادی آملی است. هدف این تحقیق، راه کارهای پیشگیری از ابتلای انسان به خودفراموشی و ارائه راهکار رهایی در صورت دچار شدن به آن است. در مرحله اول، مبانی خودفراموشی با تأکید بر آثار ایشان استخراج و صورت بندی شده و با روش توصیفی -تحلیلی پردازش می شود. در ادامه اقسام خودفراموشی (مذموم و شیرین)، حیات حقیقی، خودبیگانگی، بازگشتِ خودفریبی به فاعل، و خودفریبی ناخودآگاه، تبیین شده است. در مرحله بعد، زمینه های خودفراموشی مذموم: خدافراموشی، دنیاگرایی، غفلت از فطرت الهی و پرداختن به ناخود، تبیین و تحلیل شد. درپایان، راهکارهای رهایی از خودفراموشی و آفات آن ارائه شده است: الف) انسان شناسیِ وحیانی عقلانی؛ ب) حاکمیت عقل بر انسان و تبعیت نفس از عقل. یافته ها بیانگر آن است که راه یافتنِ شهوت و غضب به ساحت ملکوتی انسان و دست اندازیِ خودِ حیوانی به خودِ الهی (فطرت الهی)، عامل خودباختگی انسان می شود؛ مهم ترین اثر خودباختگی، خودفراموشی است. درحقیقت، چیره شدنِ خودِحیوانی بر انسان، هم مانع درک و شهود خداوند می شود و هم مانع تحقق فضایل اخلاقی در او خواهد شد. پس خودفراموشی نتیجه خدافراموشی است.
مفهوم شناسی منش مؤمنانه با تاکید بر مفهوم «نور» در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
29 - 66
حوزههای تخصصی:
مفهوم «نور» در کاربست های قرآنی، از معانی جامع و بنیادین برخوردار بوده و بالغ بر43 بار در سیاق های گوناگون به کار رفته است.این پژوهش به دنبال بروز و تجلی نور در وجود انسان ها به عنوان وجهی از منش مؤمنانه است. هدف پژوهش حاضر، تدوین مدل مفهومی منش مؤمنانه با تاکید بر مفهوم «نور» در قرآن کریم بود. از روش تحلیل محتوای کیفی سیه و شانون (2005) به شیوه تحلیل محتوای قراردادی استفاده شد؛ بدین منظور سه مرحله کدگذاری انجام و با استفاده از 31 کد در مرحله کدگذاری باز، 83 کد محوری در مرحله اول، 22 کد محوری در مرحله دوم، مدل مفهومی منش مؤمنانه با تاکید بر مفهوم «نور» در قرآن ترسیم گردید. یافته های پژوهش نشان دادکه پنج عامل عقلانیت، ایمان به غیب، ارتباط با قرآن، منبع کنترل درونی، باور به خواست خدا، شکل دهنده منش مؤمنانه، پنج عامل قابل درخواست، قابل رویت، ساخت در دنیا، پیوستاری بودن، اکتسابی بودن پیش فرضهای منش مؤمنانه و دوازده مولفه ایمان، اهل قرآن، ثبات درونی، انگیزش درونی، تجارب معنوی، سلامت روان، بهزیستی روان شناختی، تعالی خواهی، ، شادکامی حیات بخش، هدف در زندگی، خود شکوفایی، شکرگذاری نشانه منش مؤمنانه با تاکید بر مفهوم نور در قرآن می باشد. در این راستا، منش مؤمنانه را می توان به عنوان منشی معرفی کرد که به نور و هدایت الهی متصل است و از این رو به دیگران نیز نور و هدایت را منتقل می کند.
پیشگیری از ضعف اخلاقی در روان شناسی شناختی؛ با تأکید بر نظریه های پیاژه، کلبرگ و بندورا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
141 - 168
حوزههای تخصصی:
ضعف اخلاقی یکی از مسائل مهم دانش روان شناسی اخلاق است که به چرایی و چگونگی پدیداری شکاف میان معرفت و عمل اخلاقی می پردازد. این پدیده را می توان در یک تعریف جامع، کنش آگاهانه بر خلاف باور، قضاوت و اصولی که شخص به لحاظ اخلاقی پذیرفته است دانست. ضعف اخلاقی یا مسئله شکاف میان باور و عمل اخلاقی و راه حل پر نمودن این فاصله از جمله دغددغه های بنیادین همه افرادی است که دل در گرو حیاتی فضیلت مندانه دارند. در این میان یکی از دانش هایی که دارای ظرفیت مناسبی جهت تبیین این پدیده و بیان راهکار جهت درمان یا پیشگیری این پدیده را داشته و کمتر بدان توجه شده است دانش روان شناسی است. بدین جهت پژوهش پیش رو با روش تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای بر آن است تا با عطف توجه به ظرفیت فراوان این دانش و معطوف به رویکرد شناختی آن، عوامل مؤثر بر پدیداری این مسئله و نیز راهکار پیشگیری از این پدیده را تبیین نماید. نتایج پژوهش حاکی از آن است که تقلید، عدم تقویت قدرت و استدلال عقلی و نیز توجیه غیرمنطقی می توانند از عوامل پدیدایی ضعف اخلاقی به شمار آیند که این ضعف را می توان با دوری از پذیرش سخنان تقلیدی و عمدتاً از طریق بحث و گفتگوی استدلالی میان متربیان و نیز طرح معماهای اخلاقی جهت تقویت این امر توسط مربیان و همچنین الگوپذیری از افراد اخلاقی برطرف نمود.
روش های آموزش اخلاق در یک سده اخیر حوزه علمیه قم(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
معرفت اخلاقی سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۶)
109 - 126
حوزههای تخصصی:
روش های اخلاقی نقش مهمی در شناخت تفکر اخلاقی دارد. حوزه علمیه قم، به ویژه در سده معاصر نقش مهمی در آموزش اخلاق شیعه داشته است. بدین روی پاسخ به این سؤال اهمیت دارد که روش های آموزش حوزه علمیه قم در این سده چه بوده است؟ مقاله حاضر کوشیده است با «تحلیل و توصیف» در یافتن این روش ها به تبیین آنها بپردازد و با روش های اصلی و فرعی و جزئی به شواهد و مصادیق آنها اشاره نماید. نتیجه این تحقیق یازده روش متداول در حوزه است که عبارتند از عقلی، عرفانی، نقلی، تلفیقی، مرجعیت، ارائه تجربه، وعظ، ارائه الگو، امر به معروف و نهی از منکر، انذار و تبشیر. با آنکه برخی از آنها از نوع آموزشی- تربیتی هستند، اما به علت نقش مهم این روش ها در آموزش اخلاق حوزه، لازم می نمود به آنها نیز اشاره شود.
بینش و گرایش فطری انسان به حسن و قبح از دیدگاه علامه جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
5 - 37
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های کسب معرفت در معرفت شناسی عام، فطرت یا وجدان است. در معرفت شناسی اخلاق، درباره اینکه آیا وجدان اخلاقی وجود دارد یا نه و در صورت وجود داشتن، بینش و گرایش به حسن و قبح اخلاقی دارد یا نه و در صورت دارا بودن بینش، علمش حضوری است یا حصولی، اختلاف است. علامه جوادی آملی معتقدند فطرت انسان یا خلقت خاصی که خداوند بر اساس آن انسان را آفرید، هم از بینش و هم از گرایش برخوردار است. از آنجا که ادله و شواهد ایشان، آیاتی از قرآن کریم است که با رویکرد عقلی تبیین شده است، این مقاله با روش توصیفی تحلیلی به تبیین ادله در دو دسته آیات ناظر به بینش فطری به حسن و قبح و آیات ناظر به گرایش فطری به حسن و قبح پرداخته و حاصلش این شد که چون بینش فطری برخاسته از علم مستقیم و بی واسطه نفس است و نه با واسطه عقل نظری، از قبیل علم حضوری خواهد بود و نه حصولی. و از آنجا که گرایش و تحریک نفس حاصل شأن عامله نفس است که بدان عقل عملی گویند پس نفس از گرایش فطری نیز برخوردار است.
تحلیل روش های تربیتی مواجهه با «طول امل»در سبک زندگی اخلاق مدارانه بر اساس نهج البلاغه(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۷۸)
126 - 153
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تبیین روش های تربیتی مواجهه با «طول امل» (آرزوهای دور و دراز) در سبک زندگی اخلاق مدارانه از منظر نهج البلاغه انجام شد. مساله اصلی، چگونگی مواجهه و مهار آرزوهای فناپذیر مادی و بعضاً غیراخلاقی در عصر حاضر بود که با گسترش زندگی مادی و نفوذ سبک زندگی غربی، به مانعی برای تحقق حیات طیبه تبدیل شده اند. پرسش محوری پژوهش این بود که مهم ترین روش های تربیتی امام علی(ع) در مواجهه با طول امل، مبتنی بر مفاهیم اخلاق کاربردی، چگونه می تواند به شکل گیری سبک زندگی اسلامی بینجامد؟ این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی انجام شد و با استناد به خطبه ها، نامه ها و حکمت های نهج البلاغه، شش روش تربیتی استخراج شد: تبشیر (امیدواری به فضل الهی و بازتعریف آرزوها در قالب «خیر مأمول»)، اسوه سازی (الگوگیری از متقین و خاندان پیامبر(ص) برای هدایت آرزوها به سمت ارزش های متعالی)، انذار (هشدار درباره عواقب ویرانگر آرزوهای دنیوی و فریبندگی آن ها)، عبرت آموزی (درس گیری از سرنوشت پیشینیان و ناپایداری دنیا)، مواجهه با نتایج اعمال (آگاهی بخشی درباره پیامدهای اخلاقی و اخروی رفتارها) و تحمیل به نفس (مدیریت آرزوها از طریق زهدورزی و خودکنترلی). یافته های تحقیق نشان می دهد، امام علی(ع) با محوریت بخشیدن به تغییر نگرش به حیات و تأکید بر فناپذیری دنیا، در پی ایجاد بصیرتی عمیق در مخاطب هستند تا آرزوهایش را در چارچوب حیات معناساز، بازتعریف کند.
هرمنوتیک فلسفی گادامر در آینه فلسفه اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
7 - 26
حوزههای تخصصی:
هسته مرکزی و غایت هرمنوتیک گادامر، تأمل فلسفی در ماهیت فهم و تبیین چگونگی دستیابی به آن است. فهمی که تاریخ مندی، زبان مندی و بازی مندی شاخصه های آن هستند و در بستر ساحات وجودی انسان (سنت، تاریخ و فرهنگ) متعین می شود. نوشتار پیش رو بر آن است تا بر پایه شاخصه های تعیین کننده یادشده، هرمنوتیک فلسفی گادامر را در آینه وظیفه گرایی و پیامدگرایی اخلاقی بررسی کند و در متن این بررسی به امکان سنجی واگرایی وظیفه گرایی اخلاقی و هم گرایی پیامدگرایی اخلاقی با رویکرد هرمنوتیکی گادامر بپردازد. از منظر فلسفه گادامر، هر کنشی (اخلاقی/ سیاسی) در موقعیت هرمنوتیکی رخ می دهد. این بدان معناست که دانش اخلاقی ای با هرمنوتیک فلسفی گادامر منطبق است که در تقابل با مطلق انگاری، ماهیت وجودی و تاریخی کنشگر را در خود جای دهد. از این رهگذر به نظر می رسد دانش اخلاقی پیامدگرا دانشی است که امکان این کنش اخلاقی را برای کنشگر فراهم می کند و در نقطه مقابل، دانش اخلاقی وظیفهگرا بر پایه مطلق انگاری، این امکان را سلب خواهد کرد و کنش اخلاقی را تا سطح عمل بازتولیدی صرف، فرو خواهد کاست. البته شاخصه های خاص هرمنوتیک گادامر راه را برای امکان انطباق پذیری با اخلاق وظیفه گرا نیز هموار می کند.
روایتی از چگونگی تلفیق اخلاق در برنامه درسی مدارس والدورف و اشارات تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
111 - 143
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی چگونگی تلفیق اخلاق در برنامه درسی مدارس والدورف و واکاوی اشارات تربیتی آن است. بدین منظور نخست به اختصار رویکرد تربیت اخلاقی در فلسفه رودلف اشتاینر تحلیل شد. سپس برای دستیابی به چگونگی امکان تربیت اخلاقی در ساختاری کل نگرانه در مدارس والدورف بر پایه اندیشه های اشتاینر، چهار بنیان اصلی تحقق تربیت اخلاقی شامل بنیان معنوی فلسفه اشتاینر، انسان شناسی سه بُعدی قلب و سر و دست، رویکرد هنرمحور و وجوه اثربخش نقش معلمان احصا، توصیف و تحلیل شد. پس از آن، برای وضوح مسئله پژوهش، ابعاد عملی تربیت اخلاقی در مدارس والدورف بررسی شد. درنهایت دلالت های تربیتی رویکرد تربیت اخلاقی در مدارس والدورف به منظور بازاندیشی، ایجاد تغییرات مطلوب و بهبود دیدگاه های سنتی در آموزش اخلاق عرضه شد. یافته ها نشان می دهد رویکرد والدورف با هدایت فرایند رشد همه جانبه فراگیران در تلاش است زمینه های ایجاد تعادل میان ابعاد وجودی را برقرار کند؛ ازاین رو با تکیه بر بُعد معنویت، برای تحقق انگیزه های درونی اخلاق به فراگیر کمک می شود در زمینه ای آزاد، معنای زیست اخلاقی را درک کند. درنهایت تصویر کل نگر این پژوهش بیانگر آن است که نوعِ تربیت اخلاقی در مدارس والدورف می تواند زمینه هایی برای بازاندیشی و درس آموزی در تربیت اخلاقی موجود فراهم کند.
جلوه های پست مدرنیسم در رمان «دل فولاد» نوشته ی منیرو روانی پور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
169 - 196
حوزههای تخصصی:
پست مدرنیسم اصطلاحی است که از اروپا به ایران وارد شده و با وجود شناخته و پذیرفته شدن، به علت عدم آشنایی کامل با خاستگاه ها، اصول و مؤلفه های این نوع ادبی، هنوز نسبت به حضور آن در ادبیات داستانی ایران تردید وجود دارد. این که چه خصایص و مؤلفه هایی را می توان به عنوان مبنای این نوع ادبی قرار داد، مهم ترین موضوع در این نوع است. بر همین اساس این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی در نظر دارد که با تحلیل رمان «دل فولاد» منیرو روانی پور، نویسنده ی دوره ی معاصر ایران که به سبک پست مدرنیسم نگاشته شده، به معرفی و شناخت نسبی این مؤلفه ها بپردازد و در نهایت به این نتیجه رسیده است که مؤلفه هایی همچون بى نظمى زمانى در روایت رویدادها، عدم قطعیت، تناقض، جابه جایى، عدم انسجام، فقدان قاعده، زیاده روى در استفاده از صنایع ادبى، دور باطل، پارانویا، اختلالات زبانى و بالاخره استفاده ی افراطى از شیوه ی جریان سیال ذهن در این رمان وجود دارد و سبک نوشتاری روانی پور متأثر از مکتب ادبى پست-مدرن بوده و بسیارى از مؤلفه هاى ادبیات پست مدرن در رمان وى قابل مشاهده است.
رواداری اجتماعی مقابله با عصیانگری مدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
235 - 252
حوزههای تخصصی:
اعتراضات در نقطه مقابل اطاعت و فرمانبری، به معنی سرپیچی از دستورات و اعتراض به قوانین است. این مفاهیم وجوه تشابه و تمایزی دارند و دارای احکام معینی هستند تا انسان به سوی مسیر کمالش حرکت کند که این جرائم مانع این حرکت می شوند. لذا این پژوهش به بررسی تمایز مفهومی و حکمی محاربه و اعتراضات مدنی با محوریت و تاکید در دیدگاه امام خمینی(ره) پرداخته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد رابطه محاربه و اعراض مدنی، عموم و خصوص من وجه است؛ یعنی بعضاً در محاربه اعتراض مدنی هم صورت می گیرد و برخی از آنها توام با محاربه می باشند. اعتراض مدنی متضمن توسل به سلاح لزوماً نیست که ممکن است در راهها و شوارع و سالب امنیت عمومی نباشد هر چند در مصادیق جرم سالبه امنیت اعمال کیفر همراه با شدت عمل خواهد بود ولی خروج مصداقی با کیفر محارب دارد. جرم محاربه چنانچه در داخل شهرها نیز واقع شوند مشمول حکم شدید محاربه می شوند. رابطه محاربه و بغی که از وجوه اعتراضات مدنی می تواند باشد عموم و خصوص من وجه است زیرا دو مفهوم علاوه بر داشتن مصادیق مشترک، مصادیق مخصوص به خود را نیز دارند و ... شارع مقدس برای حفظ ارزشهای انسانی و اجتماعی در مرحله اول به نشر تعلیمات اخلاقی، در مرحله دوم امر به معروف و نهی از منکر و در مرحله بعد به اجرای حدود و تعزیرات اهتمام دارد. این پژوهش به روش توصیفی از نوع کتابخانه ای با هدف کاربردی، جهت پاسخگویی به نیازهای جامعه می باشد که می تواند در مراکز مختلف آموزشی و پژوهشی مورد استفاده قرار گیرد.
کاربست معناشناسانه تقوا و زهد در سبک اخلاق مدارانه از زیست مؤمنانه(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۶)
163 - 191
حوزههای تخصصی:
تقوا و زهد از آموزه های مهم دینی است. قرآن کریم با بیان اینکه خداوند فقط کارهای باتقوایان را می پذیرد، ملاک ارجمندی انسان ها را درجه تقوایشان دانسته و مؤمنان را به افزایش توشه آن سفارش کرده است. از سوی دیگر، در روایات معتبر بارها به مفهوم زهد اشاره شده است. بنابراین شناخت درست معنای این دو و رابطه آنها با سبک اخلاق مدارانه از زیست مؤمنانه ضروری به نظر می رسد؛ به ویژه آنکه از آغاز ترجمه قرآن تا کنون، بسیاری از مترجمان فارسی، واژه تقوا را به «پرهیزکاری» و گروه بسیار اندکی به «خودنگهداری» معنا کرده اند و حال آنکه این دو ترجمه، گویای دو شکلِ کاملا متفاوت از سبک زندگی است که فقط یکی از آنها با آموزه های معتبر دینی همخوان است. برداشت نادرست از مفهوم زهد نیز به این ابهام افزوده است. در این پژوهش ضمن معنایابی دقیق این واژگان، تأثیر این مفاهیم بر سبک اخلاق مدارانه زندگی را بررسی کرده و نشان داده ایم که ترجمه تقوا به پرهیزکاری، با این آموزه ها همخوانی ندارد، ولی تقوا به معنای خودنگهداری، افزون بر هماهنگی با مفهوم درست زهد، همان معنای مورد نظر در آموزه های معتبر دینی و سبکی پویا از زندگی است که از مؤمنِ باریافته به ملکه خودنگهداری، انسانی تلاشگر و سازنده می سازد؛ فردی که در عین حضورِ فعال در جامعه و بهره مند از مواهب آن، آزاده است و وابستگیِ زمین گیر ندارد.