فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۰۱ تا ۷۲۰ مورد از کل ۹٬۱۵۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
نقش دولت در اجتماع سیاسی مهمترین بحث فلسفه سیاسی درباره دولت است. با این حال چه منشا دولت را قرارداد بدانیم و چه دولت را پدیده ای طبیعی تلقی کنیم، رسالتی که برای آن قایل می شویم تا حدی می تواند مستقل از بحث درباره منشا آن مطرح شود. نظریه های مرتبط با نقش دولت را در دو گروه عمده می توان جای داد. گروه نخست که به مداخله محدود دولت در اجتماع نظر دارد این گروه مکتب لیبرالیسم و گرایشها و برداشتهای متفاوت آن را شامل می شود. در این گروه نقش دولت بنابر اصل، نقش منفی و بازدارنده است و مداخله دولت در حقوق شهروندان جنبه استثنایی دارد که باید براساس مفاهیم پایه ای آزادی، عدالت و برابری توجیه شود.گروه دوم، ویژه نظریه های مبتنی بر مداخله دولت در اجتماع و ایفای نقش رفاهی دولت است. در این نظریه ها نقطه ی آغازین بحث، اجتماع است و فرد تابع اجتماع تلقی می شود. هرچند که در این گروه نیز برای آزادی حرمت بسیار قایل هستند. با این حال تأمین آزادی را جز در سایه عدالت(بویژه عدالت توزیعی) و برابری میسر نمی دانند. شاخص ترین نماینده این گروه مکتب سوسیالیسم است که در نظامهای سیاسی اروپای امروز رواج بسیاری دارد. این نقش های دولت ها از منظر اخلاقی به نحو قابل توجهی بر سرنوشت افراد جامعه و فعالان اقتصادی موثر بوده و بعضا موجب خسارت های فراوانی به ایشان شده است. بر این اساس لازم است تا ضمن بررسی ماهیت سیاست های این دو گروه از حیث قرارگیری در دسته اعمال حاکمیتی یا تصدی، از منظر اخلاقی نیز، به بررسی امکان جبران خسارات ناشی از آن و مبنای این جبران خسارت پرداخته شود.
تحلیل و نقد دیدگاه تربیت اخلاقی رهنمودی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۵ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۵)
117-138
حوزههای تخصصی:
به عقیده مایکل هند، هدف اصلی تربیت اخلاقی پیروی از معیارهای اخلاقی است و «تربیت اخلاقی رهنمودی» نوعی تأمل آگاهانه برای ترغیب پیروی از معیارهای اخلاقی موجّه است. از این رو، نمی توان در قبال معیارهای اخلاقی موجّه موضعی بی طرف اتخاذ کرد و باید بحث را به شکل هدفمند به سوی نتیجه سوق داد. این امر - از نظر هَند - شرط لازم برای تداوم حیات اجتماعی است. پرسش اصلی پژوهش این است که آیا توجیه معیارهای اخلاقی از راه استدلال، شیوه مناسبی برای تربیت اخلاقی است؟ پژوهش حاضر، تکیه هَند بر استدلال و توجیه عقلانی معیارهای اخلاقی به عنوان بهترین شیوه تربیت اخلاقی را به چالش کشیده است؛ زیرا استدلال منطقی به تنهایی برای تشویق و اقناع پیروی از اصول اخلاقی کافی نیست. ادعای پژوهش، پیروی ضمنی از معیارهای اخلاقی است. اجماع و توافق در باب معیارهای اخلاقی مبتنی بر نوعی درک ضمنی ناشی از زیستن در یک نوع فرهنگ و هویت خاص است که قابل تدوین در قالب استدلال عقلانی نیست. تربیت اخلاقی، متکی بر خزانه دانش ضمنی منجر به کسب بینش عمیق درباره اخلاق می شود که نقش مهمی در حصول فضایل اخلاقی دارد. پژوهش حاضر از این ویژگی با عنوان پیروی ضمنی از معیارهای اخلاقی دفاع کرده است.
طراحی و تدوین الگوی تربیت معلم کارآمد تراز جمهوری اسلامی با تأکید بر اسناد بالادستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۰ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۴
279 - 301
حوزههای تخصصی:
به منظور بهره مندی از تعلیم وتربیت با کیفیت، برخورداری از یک الگوی تربیت معلم اثربخش امری ضروری است. هدف پژوهش حاضر، طراحی و تدوین الگوی تربیت معلم کارآمد تراز جمهوری اسلامی با تأکید بر اسناد بالادستی بود. روش پژوهش،کیفی و از نوع داده بنیاد(گرندد تئوری) است. جامعه آماری پژوهش از میان استادان صاحب نظر دانشگاه فرهنگیان بود. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. تعداد نمونه ها در پژوهش، بر اساس اصل اشباع نظری 21 نفر بود. مدت زمان مصاحبه 30 الی 40 دقیقه بود. سؤالات مصاحبه بر اساس اسناد بالادستی تهیه و سپس با استفاده از روش دلفی به رؤیت و ملاحظه صاحب نظران رسید و روایی محتوایی به مدد خبرگان مورد تائید قرار گرفت همچنین برای سنجش پایایی آن از ضریب کاپا(میزان توافق بین داوران) استفاده شد. پایایی از طریق باورپذیری، انتقال پذیری، وابستگی و اعتمادپذیری انجام شد. ضریب به دست آمده 87/0بود. مفاهیم استخراج شده از این مصاحبه ها شامل 105کد اولیه،15 طبقه اولیه و سه طبقه (تخصص، تعهد، تحول)که طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی در قالب یک الگوی نظری، با محوریت مقوله های اصلی، شرایط علی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها منعکس شده است و منجر به طراحی الگوی تربیت معلم تراز جمهوری اسلامی شد.
ساخت، اعتباریابی، رواسازی و هنجاریابی مقیاس های سود و زیان به عنوان عاملی برای تبیین چرایی انجام دادن و ندادن رفتارهای اخلاقی در موقعیت های گوناگون زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره سوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
115 - 149
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ساخت، اعتباریابی، رواسازی و هنجاریابی مقیاس های سود و زیان به عنوان عاملی برای تبیین چرایی انجام دادن و ندادن رفتارهای اخلاقی در موقعیت های گوناگون زندگی انجام شد. در این پژوهش از روش ترکیبی (از نوع طرح اکتشافی) استفاده شد. در مرحله اول (بخش کیفی) با روش پژوهش کیفی از نوع پدیدارشناختی، ابتدا با 222 نفر مصاحبه (مصاحبه ساختاریافته) انجام شد. روش نمونه گیری در دسترس و براساس اشباع نظری بود. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از مصاحبه ها از روش تحلیل محتوای آشکار استفاده شد. نتایج دو عامل سود (سود روانشناختی و سود موقعیتی) برای چرایی انجام دادن و دو عامل زیان (زیان روانشناختی و زیان موقعیتی) برای چرایی انجام ندادن رفتارهای اخلاقی را نشان داد. در مرحله دوم (بخش کمی)، براساس کدگذاری و تدوین مضامین اطلاعات حاصل از بررسی مصاحبه ها، دو مقیاس سود (33 گویه ای) و زیان (26 گویه ای) برای اندازه گیری عامل های شناسایی شده ی سود روانشناختی، سود موقعیتی، زیان روانشناختی، و زیان موقعیتی ساخته شدند. سپس براساس روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای تعداد 1093 نفر دانش آموز دبیرستانی مقطع متوسطه دوم (515 نفر دختر و 578 نفر پسر) در شهر همدان در پژوهش شرکت کردند. برای بررسی روایی ابزار از روش های تحلیل عاملی اکتشافی، روایی محتوایی و روایی همزمان و برای بررسی پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج تحلیل عامل اکتشافی، 4 عامل سود روانشناختی، سود موقعیتی، زیان روانشناختی و زیان موقعیتی را نشان داد. ضریب پایایی ابزار با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای کل مقیاس سود 954/0 و برای خرده مقیاس های سود روان شناختی و سود موقعیتی به ترتیب 918/0 و 934/0 و ضریب آلفای کرونباخ برای کل مقیاس زیان 965 /0 و برای خرده مقیاس های زیان روان شناختی و زیان موقعیتی به ترتیب 949/0 و 928/0 به دست آمد. بر پایه یافته های پژوهش می توان گفت که مقیاس های سود و زیان از روایی و پایایی مناسبی برخوردار است و می تواند در موقعیت های گوناگون کاری، تحصیلی، اجتماع، خانوادگی، سیاست، و اقتصاد در رابطه با علت انجام دادن و انجام ندادن رفتارهای اخلاقی به کار برده شود.
برابری در آراء و نظرات شورای نگهبان با تاکید بر کرامت انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
207 - 236
حوزههای تخصصی:
امروزه برابری حقوقی کرامت محور، نقش بی بدیلی در حقوق بشر نوین یافته است. از این رو، از یک طرف، در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران اصول متعددی از جمله بند نهم اصل سوم و اصول نوزدهم و بیستم به اصل برابری پرداخته و از طرف دیگر شورای نگهبان به عنوان نهاد صیانت از قانون اساسی به هنگام تطبیق قوانین و مقررات با شرع و قانون اساسی باید این اصول را مدنظر قرار داده و به آنها استناد نمایید. در این پژوهش با رویکردی توصیفی-تحلیلی، سعی بر آن است تا جایگاه برابری از منظر کرامت انسانی در نظرات شورای نگهبان مورد بررسی قرار گرفته تا مشخص گردد شورای نگهبان در آرا و نظرات خود تا چه حد به این اصل مبنایی استناد داشته و حقوق مصرح در فصل دوم قانون اساسی را تضمین نموده است؛ چراکه کرامت انسانی، بنیاد برابری حقوقی بوده و انسانها از حیثیت برابری برخوردار و در نتیجه در حق ها نیز برابرند. مطالعه نظرات شورای نگهبان از ابتدای انقلاب تاکنون نشان می دهد که این شورا در نظرات خود در موارد متعددی به اصل برابری و منع تبعیض استناد داشته است؛ اما نکته قابل تأمل این است که نوع نگرش شورا به اصل برابری، گاهی صرفاً شکلی است و برابری ماهوی و تبعیض مثبت در مواردی نادیده گرفته شده است.
تبیین انسجام درونی ارزش های اخلاقی ناظر به مواجهه احساسی در نظام اخلاقی اسلام(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
احساسات و عواطف، ازجمله سرمایه های وجودی آدمی است که وی را از سایر موجودات ممتاز کرده و نیروی محرک وی برای انجام رفتارهای اختیاری قلمداد می شوند. ازآنجاکه اختیار انسان در ایجاد، تقویت و تضعیف احساسات نقش مستقیم دارد، یک نظام جامع اخلاقی، نمی تواند نسبت به ارزیابی اخلاقی آنها بی تفاوت بوده، نسبت به آنها خوب و بد اخلاقی را مطرح نکند. سؤال مهمی که در این زمینه مطرح است اینکه انسان باید چه احساسی نسبت به خود، خدا، انسان های دیگر و طبیعت پیرامونی داشته باشد و از چه احساساتی باید پرهیز کند؟ سؤال مهم تر اینکه آیا میان ارزش های اخلاقی ناظر به این احساسات، ارتباطی وجود دارد یا خیر؟ پاسخ به سؤال اخیر، مسئله اصلی این تحقیق است. هنگامی در فضای آموزه های اسلامی با ارزش های اخلاقی ناظر به مواجهه احساسی در ارتباطات مختلف انسان مواجه می شویم، همه آنها را با یکدیگر و با محوریت مبنای هماهنگ کننده؛ یعنی «خداخواهی» منسجم و هماهنگ می یابیم. در این تحقیق، با روش تحلیلی توصیفی سعی شده به صورت تفصیلی تبیینی صحیح از انسجام درونی ارزش های اخلاقی ناظر به مواجهه احساسی ارائه گردد.
بررسی ویژگی های اخلاقی و فکری انسان کامل در آثار مسلّم عطّار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جست و جوی انسان کامل و پیروی از او همواره آرمان بشر در طول تاریخ بوده است. عطّار همواره با تأسی به انبیای الهی، به کمال انسانی می اندیشد و معتقد است راه یافتن به دنیای علم و معرفت و حقیقت، فقط با دستگیری انسان کامل میسر می شود. عطار شاعر نام آور قرن هفتم، خود پیر دل سوخته ای است که با عشق الهی برای پیمودن طریق حقیقت، چراغ شریعت را فروزان کرده و فرا راه طالبان حقیقت قرار داده است تا هفت وادی عرفان را از طلب تا فقر و فنا، منزل به منزل طی کنند. او همواره به کمال انسانی می اندیشد و در تمام آثار خود به نوعی موضوع انسان کامل را مطرح می کند. شیخ عطار شاعر و عارف بزرگی است که هم به عرفان نظری هم به عرفان عملی هر دو نظر داشته و بین آنها ارتباط برقرار کرده و بسیاری از نکات اخلاقی را با دقت بیان کرده است که شاید از این حیث در آثارش همانند یک معلم اخلاق عمل کرده است. او با استفاده ی از شیوه ی تمثیل به خوبی توانسته است هم مسائل عرفانی و هم نکات اخلاقی را که برگرفته از فرهنگ قرآنی و دستورات دینی است آشکار کند. این نوشتار بر آن است با روش توصیفی تحلیلی به بیان نگرش و اندیشه عطار نیشابوری در مورد ویژگی های اخلاقی و فکری انسان کامل و چگونگی پیمودن مراحل کمال در آثار مسلّم عطار بپردازد.
بررسی اثربخشی مشاوره گروهی با رویکرد سهم گذاری مبتنی بر هستی شناسی اسلامی در ارتقاء مسئولیت پذیری و سازگاری دختران جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی مشاوره گروهی با رویکرد سهم گذاری مبتنی بر هستی شناسی اسلامی در ارتقاء مسئولیت پذیری و سازگاری دختران جوان بود. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی همراه با پیش آزمون و پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری شامل دختران جوان شهر تهران که 24 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سازگاری بل و مقیاس مسئولیت پذیری کالیفرنیا بود. آزمودنی های گروه آزمایش 10 جلسه در برنامه آموزش گروهی الگوی سهم گذاری شرکت کردند، اما گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. درنهایت داده ها، با استفاده از نرم افزار spss و در دو سطح آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل واریانس چندمتغیری و تحلیل کوواریانس) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد بین آزمودنی های گروه آزمایش که مورد آموزش الگوی سهم گذاری قرارگرفته اند و گروه کنترل که هیچ گونه آموزشی دریافت نکرده اند، در مقیاس مسئولیت پذیری (189/13= F و 001/0 P< ) و خرده مقیاس های سازگاری عاطفی ( 013/7= F و 05/0> P ) ، سازگاری اجتماعی (368/11= F و 01/0> P ) تفاوت معنی داری وجود دارد. بدین معنا که در گروه آزمایش با آموزش الگوی سهم گذاری، مسئولیت پذیری و سازگاری عاطفی و اجتماعی در دختران افزایش پیدا کرده است. نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که آموزش الگوی سهم گذاری بر ارتقای سطح سازگاری و افزایش میزان مسئولیت پذیری دختران جوان تأثیر معنی داری دارد.
تبیین چیستی و چرایی تربیت هنری اسلامی در بستر نظریه اسلامی تعلیم و تربیت هنری (با تکیه بر آرای ابن عربی و ملاصدرا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف این مطالعه ، طراحی شاکله نظریه تربیتی متلائم و متناسب با فرهنگ بومی جامعه با تمرکز بر تبیین مبانی ، چیستی و چرایی تربیت هنری با تاکید بر آرای ابن عربی و ملاصدرا است . حال، با عنایت به اینکه علم اسلامی، مبانی خود را از آموزه های اسلامی اتخاذ می کند؛ باید دید که قرآن کریم (به مثابه متقن ترین منبع اسلامی) در راستای تدوین مبانی نظریه چگونه زایا است؛که به جهت اتخاذ رویکرد گزیده گویی در قرآن، می بایست به سراغ علومی رفت که در راستای تبیین مبانی مذکور قدم برداشته اند؛ که این علوم، دو علم عرفان و فلسفه اسلامی است. روش: روش این پژوهش کیفی از نوع نظری است که به تناسب بحث، از روشهای توصیفی تحلیلی (تحلیل محتوا)، استنتاجی و تلفیقی استفاده شده است . یافته ها:یافته های حاصله در بعد چیستی تعلیم و تربیت هنری حاکی از این است که نظریه اسلامی تعلیم و تربیت هنری متشکل از سه رویکرد مجزا می باشد که هر رویکردی نسخه بدیلی برای نظام تعلیم و تربیت کشور دارد. این سه رویکرد عبارتند از: رویکرد اول: تربیت هنری از رهگذر برنامه درسی هنر تحقق می بابد؛ رویکرد دوم از رهگذر قلمداد کردن تربیت هنری به منزله رویکرد حاکم بر تمام ابعاد برنامه درسی تحقق می یابد؛ و رویکرد سوم که سراسر حیات آدمی را در بر می گیرد، از رهگذر زیست و سلوک هنری آدمی به سوی خداگونگی تحقق می یابد که این رویکرد تبیین کننده چرایی و ضرورت طرح و تبیین تربیت هنری اسلامی، به ویژه اصل وجودی ساحت و کارکرد تربیت هنری در بستر اسلامی و متعاقب آن پر کردن این خلأ از منظر دلالتهای منتج از این کارکرد می باشد. نتیجه گیری : نظریه تربیت هنری در نظام تعلیم و تربیت رسمی می تواند دست مایه برنامه درسی در سایر حوزه ها قرار گیرد .
مقایسه ابعاد و مولفه های حقوق کودک در پیمان نامه جهانی با اسناد بالا دستی نظام آموزشی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی مولفه های حقوق کودک در پیمان نامه جهانی و مقایسه با اسناد بالادستی نظام آموزشی ایران انجام یافته است. روش: رویکرد پژوهش حاضر کیفی، از نوع تحلیل محتوا و روش تحقیق نیز تحلیل اسنادی بود. جامعه آماری پژوهش اسناد بالادستی نظام آموزشی ایران بود که با استفاده از نمونه گیری هدفمند، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، سند برنامه درسی ملی و سند چشم انداز، به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات بررسی مشاهده ای و مطالعات اسناد بالادستی و ابزار تجزیه و تحلیل داده ها نیز تحلیل محتوای اسناد سه گانه مذکور و مقایسه آن با مولفه ها و بندهای کنوانسیون جهانی حقوق کودک بود. یافته ها: یافته تحقیق معرف 6 دسته حقوق (تربیتی، مدنی/ سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و بهداشتی) گردید. یافته ها نشان دادند که تعارض و بی سازمانی در تعریف کودک و کودکان به لحاظ حقوقی در ایران، عدم وجود نهاد ملی مشخص برای تجویز و سیاستگذاری در این زمینه، دوگانگی سیتم افکار دستگاه های متولی برنامه های حمایت از کودکان، شکاف بین تعاریف نهادهای مختلف از جمله نهاد دین، قانون و حقوق در خصوص کودک و حقوق او، شکاف بین نظریه و عمل در برنامه های آموزشی در خصوص حقوق کودک، منجر به ایجاد موانعی در بهبود وضعیت حقوق کودکان در ایران شده است. نتیجه گیری: براین اساس لزوم بازنگری در تعریف کودک و سیاستگذاری دقیق مبتنی بر مولفه های حقوق کودک، هماهنگی میان نهادهای قانونی در خصوص رعایت دقیق مفاد حقوقی در برنامه های عملیاتی بسیار ضروری است.
تحلیل انتقادی طبیعت گرایی اخلاقی مورد نظر فلانگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره سوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
27 - 46
حوزههای تخصصی:
فلانگان در مقاله طبیعی کردن اخلاق، نوعی طبیعت گرائی اخلاقی را تبیین نموده و معقول ترین گونه طبیعت-گرائی اخلاقی را نوسازگارگرائی می داند. براساس این نوع طبیعت گرائی، اراده آزاد با تعیّن گرائی سازگار بوده و شاهد نوعی تعیّن گرائی علمی، در عین مسئولیت اخلاقی خواهیم بود. فلانگان در مقاله خود نقدهای هیوم و مور در مقابل طبیعت گرائی اخلاقی را پاسخ می دهند و از منتهی شدن طبیعت گرائی اخلاقی مورد نظر خویش به نوعی نسبیت گرائی و نیهیلیسم ابائی ندارد، زیرا در هر حال ارزش و خوبی را وابسته به انسان و اکولوژی آن می دانند. پژوهش حاضر ابتدا گزارشی از ماهیت طبیعی گرائی اخلاقی در اندیشه فلانگان بیان می کند. در ادامه از موارد تقویت و نقد کسبییر و راس و ریلتن در قبال دیدگاه فلانگان سخن گفته می شود و در نهایت نقدهائی هستی شناسانه، معرفت شناسانه و انگیزشی و همچنین نقدهائی معطوف به پذیرش نسبی گرائی و نیهیلیسم اخلاقی بر ماهیت طبیعت گرائی اخلاقی مورد نظر فلانگان ارائه می شود.
کاوشی تحلیلی و مقایسه ای بر انواع آزادی از دیدگاه اسلام و غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با روش توصیفی و تحلیلی و به کمک اسناد نوشتاری، انواع آزادی از دیدگاه اسلام و غرب جهت افزایش اثربخشی و رشد بهره وری اخلاقی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. از نگاه اسلام، آزادی وسیله ای برای رسیدن به اهداف است و با مفهوم بی بندوباری و لاابالی گری که از خصلت های مذموم اخلاقی به شمار می روند فرق دارد. آزادی در نظام اجتماعی به ویژه جامعه دینی با رعایت حدود و مرزهای آن، فواید و آثار مهمی دارد. برای نیل به چنین آرمانی باید به طور دقیق انواع آزادی از نظر اسلام تحلیل و بررسی شود. پرسش پژوهش حاضر این است که با توجه به آموزه های اسلامی، انواع آزادی کدامند؟ تفاوت دیدگاه اسلام و غرب در مسأله آزادی چیست؟ آزادی های غیرمشروع و غیرمعقول کدامند؟ در این مقاله، روشن شد که برای آزادی، انواع و تعاریف گوناگونی ارائه شده که هر یک از آن ها به بُعدی از ابعاد آن توجه دارد. از آن جا که انسان موجودی اجتماعی است، نمی تواند آزادی مطلق داشته باشد؛ بنابراین، همیشه آزادی، محدود به قیود و شرایطی خواهد بود و عقل، وحی و قانون از حدود کلی آن به شمار می روند. دین اسلام با ملاحظاتی که اساس آن ها را موافقت با مبانی دین تشکیل می دهد، آزادی اندیشه، بیان و سیاسی را پذیرفته و مورد تأکید قرار داده و ضمن تفکیک آزادی اندیشه از آزادی عقیده، و تأکید بر آزادی اندیشه و آزادی از تفتیش عقاید، آزادی عقیده را نمی پذیرد.
تجربه اخلاقی دختران سِن بالا از تجرّدی در مواجهه اجتماعی؛ یک مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۶)
105-131
حوزههای تخصصی:
گزارش ها حاکی از رشد فزاینده نرخ دختران مجردِ سن بالا در دو دهه اخیر در ایران است. شرایط بوم شناختی فرهنگی نیز نشان می دهد که این دختران در تیررس مستقیم نگاه های متفاوت اجتماعی بوده و نسبت به زنان متأهل در قضاوت های اخلاقی جامعه در وضعیت هنجاری ۔ اخلاقی، منطقی قرار ندارند. با این نگاه ، هدف از این پژوهش پاسخ به این پرسش است که دختران به لحاظ جامعه شناختی چه تفسیری از تجربه اخلاقی حاصل از زیست تجردی شان در مواجهه اجتماعی با دیگران دارند. رویکرد این پژوهشْ کیفی است و از روش تحلیل مضمون برای تحلیل داده ها استفاده شده است. داده ها از طریق مصاحبه نیم ساختاریافته با 20 نفر از دختران مجرّد 40 تا 50 سال شاغل و ساکن شهر اصفهان جمع آوری شده که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. پس از تنظیم متن مصاحبه ها و کدگذاری داده ها تجربه اخلاقی دختران در مواجهات اجتماعی در ۶ مضمون سازمان دهنده شناسایی و در سه مقوله فراگیر «کالاشدگی جنسی» ، «هویت اخلاقی ناپایدار» و «منزلت اجتماعی فروکاسته» سامان یافت.
الگوی مفهومی تغییر درونی مطلوب بر پایه قرآن کریم: استنتاج اصول تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : گام نخستین در بهبودبخشی به وضعیت نامطلوب و نابسامان یک جامعه، تغییر در سیستم آموزش و پرورش آن جامعه و تحول در اساس آن سیستم یعنی انسان است. بدین منظور پژوهش حاضر به استنتاج اصول تغییرات درونی مطلوب در ساحات درونی شخصیت افراد (باورها، احساسات و خواسته ها) پرداخته است تا افراد بتوانند با دریافت این آموزش ها و قرار دادن آنها به عنوان راهنمای عمل خویش، وضعیت مطلوبی در سطح فردی و اجتماعی فراهم آورند. روش: این پژوهش با بکارگیری صورت بازسازی شده ی الگوی استنتاج عملی فرانکنا انجام شد. جامعه مورد تحلیل، منابع اصیل اسلامی یعنی قرآن کریم به همراه تفاسیر (نور و المیزان) بود که پس از متن خوانی و فیش برداری اطلاعات مورد نظر هدفمندانه گردآوری شدند. یافته ها: مطابق یافته های حاصله، برپایه قرآن کریم انسان به عنوان موجودی آزاد و مختار قادر است با انتخاب آگاهانه و مشتاقانه مسیر تغییر خود در جهت مطلوب را فراهم آورد و به قرب الی الله (هدف غایی) نائل آید. نتایج: اصول مستخرج عبارتند از: باور به وجود خدای آگاه، اعتقاد به معاد، تغییر تدریجی و گام به گام، عاملیت معیارمند، آزادی، تکریم شخصیت انسان، مسئولیت پذیری، توجه جدی و فعالانه به فطرت، عبرت گیری، زمینه سازی برای تغییر و رشد مطلوب، بکارگیری ابزار معرفت
واکاوی معنا شناختی "وفاداری" به مثابه یک فضیلت اخلاقی با مطالعه موردی در زندگانی ام المومنین خدیجه کبری علیها سلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۲۳)
177 - 207
حوزههای تخصصی:
مساله اصلی پژوهش حاضر درنگی در فضیلت اخلاقی وفاداری و تحلیل معناشناختی و بیان اقسام آن است و کوشش شده مصادیق آن در زندگی همسر پیامبر خاتم، حضرت خدیجه کبری ارزیابی شود و دلایل شاخص بودن ایشان بدین وصف واکاوی گردد. روش تحقیق این نوشتار تحلیلی _ کتابخانه ای است . نتایج و یافته های پژوهش که با تامل در میان منابع تاریخی ، روایی و اخلاقی بدست آمده است، حکایت از دو کاربرد و معنای کلان وفاداری دارد؛ یکی ماهیتی حقوقی و اجتماعی داشته و آن تعهد و سرسپردگی نسبت به پیمان، عهد و میثاق است. معنای دوم ثبات در محبت و ارادت و اتمام مودت و شفقت نسبت به محبوب است و البته اطلاق دوم از نتایج و توابع اطلاق اول است و هر دو معنا فضیلتی اخلاقی هستند . شخصیت حضرت خدیجه کبری، نمونه عالی وفاداری است در تمام معانی و مختصات آن ، از تقدیم سرمایه و گذشتن از مناسبات طایفه ای گرفته تا پشتیبانی و همراهی جسمی و روحی خالصانه و فروتنانه ، نسبت به دین و رسول خدا را در بر می گیرد.
جایگاه اراده گرایی الهیاتی جدید در میان نظریات واقع گرایانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۸
157 - 180
حوزههای تخصصی:
اراده گرایی الهیاتی که رویکردی ریشه دار در فلسفه اخلاق است و در رساله اثیفرون نیز نمود یافته، به دنبال اثبات وابستگی اخلاق به خدا است. در این مقاله که با روشی تحلیلی و کتابخانه ای به بررسی مسائل پرداخته شده است، ابتدا با محور قرار دادن واقع گرایی حداقلی -که شامل ذهن گرایی، بین ذهن گرایی و عینیت گرایی است نظامی جامع برای طبقه بندی نظریات واقع گرایانه ارائه می شود. در ادامه با تبیین مؤلفه های اراده گرایی الهیاتی جدید روشن خواهد شد که اراده گرایی الهیاتی جدید در ارزش شناسی در زمره واقع گرایی حداکثری و یک نوع عینیت گرایی بدیع است. اراده گرایان الهیاتی جدید در حوزه ارزش شناسی مطابَق قضایای اخلاقی را یک ذات خارجی که همان ذات خوب خدا است، می دانند. اراده گرایان الهیاتی در حوزه وظیفه شناسی به هیچ وجه در زمره واقع گرایان حداکثری طبقه بندی نمی شوند. اراده گرایی الهیاتی جدید در بخش وظایف اخلاقی از نوعی ذهن گرایی خاص حمایت می کند که در آن، تمایلات و خواسته های خداوند محوریت دارد و نه گرایشات و ترجیحات انسانی.
مبانی الهیاتی برنامه درسی هویت دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۰ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۵
193 - 231
حوزههای تخصصی:
تصمیم گیری های عملی و اجرای سودمند در برنامه درسی نیازمند درکی روشن از خاستگاه فلسفی و تشریح دقیق مبانی است، در این راستا پژوهش حاضر با هدف تبیین مبانی الهیاتی برنامه درسی مختص به هویت دینی انجام شد. روش پژوهش تحلیلی- استنباطی و منبع اصلی آن قرآن کریم و تفسیر گران قدر المیزان بود. نتایج نشان داد که برنامه درسی هویت دینی از روح الهی برخوردار می باشد و با نگاه ویژه ای هستی را بستر تعالی انسان، جلوه ای از خداوند متعال و مظهری از فیوضات او تلقی می کند. در این برنامه درسی سرسلسله علل خداوند متعال بوده و دنیا ظرفیت بقا را ندارد و اصالت با زندگی آخرت است. بندگی، تبعیت از قضا و قدر الهی، تسلیم بر اراده الهی، رحمانیت و رحیمیت خدای سبحان، احترام به علم، حکمت و عدالت خداوندی و وجود راهنما از دیگر یافته هایی است که از درون مبانی الهیاتی نضج گرفته و به دنبال ایجاد و جهت دهی برنامه درسی هویت دینی می باشد. تأثیرپذیری اهداف، موضوع، کارکرد و مسائل برنامه درسی هویت دینی از مبانی و گزاره های الهیاتی دیگر خروجی مقاله حاضر است که نقش مهمی در شکل گیری بینش ها، گرایش ها و کنش های دانش آموزان دارد و به آنان کمک می کند تا گستره اعتقادی خود را توسعه داده و با قدم هایی استوار به مقصد حقیقی رهنمون شوند.
«آموزش درباره ادیان» به مثابه بدیلِ «آموزش دین» از منظر فقه تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال هفدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۹
27 - 47
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر باتوجه به نفوذ و ترویج ایده های سکولاریستی در تربیت درصدد است ایده «آموزش درباره ادیان» را −که هدفش آموزش صلح، رواداری، احترام به دیگران و آموزش ادیان به مثابه مقولاتی تاریخی و فرهنگی است و شناخت و التزام و ایمان و اعتقاد به یک دین مدنظر نیست− را از منظر فقه تربیتی بررسی نماید و با پای بندی به روش شناسی «تفقه تربیتی» تلاش کرده است هفت استدلال بر ممنوعیت و حرمت ایده فوق اقامه نماید و ایده/تجویز «آموزش درباره ادیان» را از منظر عقلی بخاطر قُبح إغراء به جهل و إضلال و ظلم، تقبیح نماید و نیز آن را مصداقِ ترک واجب، إضلال، شبهه افکنی، سلطه کفار، تسنین سنن حرام و در نهایت مصداقِ علمِ غیرنافع و علم مأخوذ از غیر اهل بیت به شمار آورد.
اخلاق گستری در نهاد روحانیت با تأکید بر نقش های اجتماعی در گفتگو با دکتر سیدحسین شرف الدین(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵ (پیاپی ۶۸)
129 - 147
حوزههای تخصصی:
از نظر جامعه شناختی، روحانیت چه در نظام دینی شیعی چه در نظام مسیحی کاتولیک، یک صنف نیست، بلکه یک نهاد دینی تلقی می شود که نقش های اجتماعی گسترده ای به ویژه در جامعه ما بر عهده دارد. بدون تردید، حلقه وصل این نهاد با جامعه، زمانی مطلوب جلوه خواهد کرد که این نهاد در کنش هایی که بواسطه ارتباطی که با جامعه دارد، امر اخلاق و قواعد اخلاقی را به طور شایسته رعایت کند. از طرف دیگر، ایفای این نقش ها در جامعه توسط روحانیت باید به گونه ای باشد که شرایط گسترش اخلاق را در جامعه فراهم کند. این توضیح، این پرسش کلی را در اذهان ایجاد می کند که اساساً روحانیت چگونه می تواند با ایفای نقش های اجتماعی خود در هر دو بخش، یعنی رعایت اخلاق و قواعد اخلاقی و گسترش اخلاق در جامعه، مؤثر باشد.
ارائه الگوی آگاه سازی مخاطب برای برون رفت از فریب کاری رسانه (مبتنی بر محیط خانواده)(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۴ (پیاپی ۶۷)
105 - 130
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، ارائه الگوی آگاه سازی مخاطب برای برون رفت از فریب کاری رسانه مبتنی بر محیط خانواده است. در عصر ارتباطات، دستیابی به مخاطبان و آگاه سازی مخاطب و اثرگذاری برآنان، از اهداف دست اندرکاران رسانه های مختلف است. یکی از مهم ترین عناصر ارتباط با مخاطب، اثری است که رسانه بر او می گذارد. با نگاهی به پیشینه تحقیق درباره اثرگذاری رسانه ها و آگاه سازی مخاطب، به ویژه در محیط خانواده، برای برون رفت از فریب کاری رسانه می توان دریافت که اثرگذاری رسانه ها بر مخاطب همواره موردتوجه گردانندگان آن ها، اندیشمندان حوزه مطالعات رسانه ای و دولت بوده است. در واقع، متصدیان و متولیان رسانه ها همواره این پرسش را مطرح می کنند که آیا رسانه ها می توانند تأثیری بر مخاطبان خود به ویژه در حوزه خانواده داشته باشند و آیا می توانند آن ها را در رسیدن به اهدافشان یاری کنند؟ روش تحقیق، کتابخانه ای و اسنادی و ابزار گردآوری اطلاعات، یادداشت برداری است. برای گردآوری اطلاعات، کتاب های نظری درباره رسانه و مطالعات انتقادی، مقالات علمی پژوهشی، تخصصی و ترجمه متون تخصصی بررسی و واکاوی شد.آنگاه با توجه به موضوع مقاله حاضر، زمینه ها و عوامل فریب کاری در رسانه، تحلیل و راه های برون رفت از آن، شناسایی شد. همچنین، اثرگذاری رسانه ها بر آگاه سازی مخاطب بررسی گردید.