فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۸۱ تا ۸۰۰ مورد از کل ۹٬۱۵۱ مورد.
منبع:
اخلاق سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۴ (پیاپی ۶۷)
11 - 40
حوزههای تخصصی:
پیش نیازهای اخلاقی دانش اندوزی به آن دسته از ارزش های اخلاقی در حوزه دانش اندوزی اطلاق می شود که دانش اندوز قبل از شروع تحصیل دانش به آن ها نیاز دارد. هم نیازهای اخلاقی نیز به آن دسته از ارزش های اخلاقی گفته می شود که بر دانش اندوزان لازم است هم گام با تحصیل دانش، خود را به آن ها مزین کنند. با توجه به مسائل اخلاقی گوناگونی که در فضاهای علمی به چشم می خورد، در این تحقیق، بدون نگرش انتزاعی صرف، به ارائه راهکارهایی برای حل این مسائل توجه شده است. این نوشتار بر آن است پیش نیازها و هم نیازهای اخلاقی دانش اندوزی را از دیدگاه عقلی، نقلی و عرف رایج بومی وطنی و با روش توصیفی-تحلیلی بررسی کند. طبق بررسی های انجام شده، می توان به اخلاق در حوزه پیش نیازها، از سه جنبه عام، علمی و معنوی و در حوزه هم نیازها، از سه جنبه ملاحظات عمومی، ملاحظات یادگیری و ملاحظات اجتماعی-محیطی توجه کرد. گفتنی است که هریک از جنبه های پیش گفته، خود مشتمل بر ارزش های زیرشاخه ای هستند که در این نوشتار از آن ها با عنوان «مورد پژوهانه» بحث شده است.
وظیفه مندی و نقشهای آموزش و پرورش در ترویج دوستی و برادری میان مذاهب اسلامی و مبانی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف این مقاله بررسی وظیفه مندی و نقشهای آموزش و پرورش در ترویج دوستی و برادری میان مذاهب اسلامی و استخراج مبانی آنها از منابع اسلامی است . روش : روش مورد استفاده برای دست یابی به هدف فوق روش اجتهادی - استنباطی است. برای دستیابی به این هدف، نخست قرآن و سیره و سنت پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) و فقه و کلام اسلامی مطالعه و مبانی وظیفه مندی و نقش آفرینی آموزش و پرورش در این زمینه استخراج و همراه با مستندات آنها تبیین و تشریح شد. سپس با روش استنباطی، لزوم نقش آفرینی و وظیفه مندی آموزش و پرورش اثبات و در پایان نقشهایی که باید در این زمینه ایفا کند، مشخص شد. یافته ها: در این تحقیق سه مبنا برای وظیفه مندی و نقش آفرینی آموزش و پرورش در ترویج برادری میان مذاهب اسلامی به دست آمد: 1) مسلمان بودن پیروان همه مذاهب اسلامی، 2) اهل نجات بودن اکثر آنها و 3) برادری همه مذاهب اسلامی. بر اساس این مبانی وظیفه مندی و لزوم نقش آفرینی آموزش و پرورش رسمی اثبات شد. همچنین مشخص شد مهمترین اقداماتی که آموزش و پرورش کشورهای اسلامی در این زمینه باید انجام دهند عبارتند از: آشنا کردن متربیان با آموزه برادری اسلامی، برطرف کردن شبهات، پرورش روحیه احترام به عقاید دیگران، احساس مسنولیت نسبت به سرنوشت مسلمانان، پرورش قدرت تفکر، حقجویی و پرهیز از تعصبهای نابجا، پرورش مهارتهای گفتگوی منطقی، آگاهی بخشی نسبت به پیامدهای تفرقه و اختلاف. نتیجه گیری: ساحت تربیت اجتماعی – سیاسی سند تحول بنیادین زمینه مناسبی برای عملیاتی نمودن اهداف فوق الذکر است
جایگاه سلامت معنوی در کتاب های هدیه های آسمانی دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی جایگاه مؤلفه های سلامت معنوی در کتاب های درسی هدیه های آسمانی دوره ابتدایی انجام شده است. روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع تحلیل محتوا است. جامعه آماری پژوهش شامل کتاب های درسی هدیه های آسمانی دوره ابتدایی می باشد که به علت ماهیت پژوهش و محدودیت جامعه آماری، نمونه گیری انجام نشد و همه جامعه آماری بررسی شد. ابزار پژوهش، چک لیست تحلیل محتوای محقق ساخته بوده که روایی آن مورد تأیید صاحبنظران بوده و پایایی آن با روش ویلیام اسکات 92 درصد محاسبه شده است و شیوه پردازش داده ها بر اساس روش آنتروپی شانون بوده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که در کتاب های مذکور، مؤلفه های «نماز» و «ایمان به خدا» دارای بیشترین فراوانی و مؤلفه های «پرهیز از حسد»، «توبه»، «پرهیز از تجسس بیجا»، «تفکر» و «دوری از تکبر» دارای فراوانی بسیار کمی بوده است. از نظر شاخص ضریب اهمیت مؤلفه های «امید»، «امر به مروف و نهی از منکر»، «انس با قران»، «وفای به عهد»، «صبر»، «توبه»، «امانت داری»،«توکل»، «توسل»، «صله ارحام»، «پرهیز از حسد»، «پرهیز از تکبر»، «پرهیز از تجسس بیجا»، «پرهیز از غیبت» دارای ضرایب اهمیت پایین می باشند که نشان دهنده توزیع و پراکندگی نامناسب این مؤلفه ها در کتاب های درسی هدیه های آسمانی می باشد. نتیجه گیری: در کتاب های درسی هدیه های آسمانی، به طور متعادل و متوازن به مؤلفه های سلامت معنوی توجه نشده است. واژگان کلیدی : سلامت معنوی، کتاب های درسی، تحلیل محتوا
ارائه الگوی عملیاتی برای ارزیابی اثربخشی کنش های هنجاری روحانیون(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵ (پیاپی ۶۸)
65 - 102
حوزههای تخصصی:
امروزه مردم بیش از پیش با منابع و آموزه های متنوع فرهنگی و اجتماعی روبه رو هستند. روحانیت نیز مانند دیگر رسانه ها باید روش های به روز و مناسب ارتباط با مخاطب را پیدا کند. پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی ارزیابی رفتار هنجاری روحانیون برای اقناع مخاطب و سنجش الگوی طراحی شده صورت گرفته است. برای طراحی الگوی ارزیابی، مطالعات نظری قابل توجهی در زمینه اثربخشی و متقاعدسازی انجام شد. الگو شش وجهی ارزیابی استاد سخنران یا روحانی مشاور طراحی شد. این الگو با روش مشاهده مشارکتی و مصاحبه ساختاریافته، در جلسات حلقه های معرفت که آستان قدس در حرم امام رضا برگزار می کند، اجرا و ارزیابی شده است. الگوی یادشده برای ارزیابی اثربخشی رفتار هنجاری روحانیون شامل شش مؤلفه فرم گفتار، تحریک مخاطب، صمیمیت، جزمیت، اعتبارسازی و ویژگی های فیزیکی است. همچنین، پس از مطالعه رفتار هنجاری روحانیون در جلسات حلقه های معرفت، خوشه بندی شاخص های ارزیابی روحانیون در زمینه اقناع نیز استخراج گردید که عبارت اند از: ویژگی های ارتباطی (ارتباط فعال / ارتباط منفعل)، جانب داری در پیام (موضع گیری آشکار / نبود موضع گیری آشکار)، تشابه با مخاطب (پیوسته / گسسته)، رویکرد (عاطفی / عقلانی)، شیوه پاسخ گویی (ارجاعی / استدلالی).
ارزیابیِ دیدگاه انتقادی لوئیس پویمن در باب نسبی گرایی اخلاقیِ ذهنی و قراردادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
51 - 71
حوزههای تخصصی:
لوئیس پویمن فیلسوف آمریکایی معاصر درآثارخود از زوایای مختلف به نقد و بررسی نسبی گرایی اخلاقی پرداخته است. در این مقاله با روشن ساختن مواضع و صورت بندیِ استدلال های وی سعی در ارزیابی دیدگاه انتقادی او در باب نسبی گرایی اخلاقی «ذهنی» و «قراردادی» داریم. در نظر پویمن تعارضی آشکار میان مفهوم بنیادین اخلاق و نسبی گرایی اخلاقی وجود دارد. نسبی گرایی ذهنی ما را به ورطه فردگرایی افراطی و زیبایی شناسیِ سلیقه ای فرو می غلطاند. نسبی گرایی قراردادی نیز در حل و فصل نمودن مناسبِ مشکلاتی مانند تعریف فرهنگ، اجتماع و پاره ای دیگر از انتقادات با شکست مواجه می شود. پویمن با تحلیلی دقیق، دو عنصر تنوع و وابستگی را که دو مدعا اصلی نسبی گرایی قراردادی اند به چالش کشیده و نارسایی های آن را آشکار می سازد. وی در نهایت پس از بررسی نسبی گرایی اخلاقی در دو شاخه مهم آن و ارزیابی جانانه استدلال ها و گزاره های نسبی گرایان، به این نتیجه می رسد که نسبی گرایی در قرائت های مختلف خود قابل دفاع نیست و در نتیجه باید به اخلاقی عینی که ساختاری منسجم و بارز داشته باشد پناه برد.
مبانی معرفت شناختی نظریه سنت گرایی سید حسین نصر و دلالت های آن برای تربیت عقلانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۰ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۵
105 - 134
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل مبانی معرفت شناختی نظریه سنت گرایی سید حسین نصر و دلالت های آن برای تربیت عقلانی انجام شد. روش پژوهش توصیفی–تحلیلی بود و نتایج آن نشان داد معرفت شناسی نصر توأم با معرفت و شناخت دینی می باشد که منشأ آن علم قدسی است، علمی که این امکان را ایجاد می کند تا انسان خدا را در همه جا ببیند و بدین ترتیب به عالم بالا و بنیاد قدسی هستی برسد. امکان دستیابی انسان به حقیقت مطلق به واسطه عقل شهودی، همراهی معرفت قدسی با ایمان و یقین، تلازم معرفت قدسی با فضایل اخلاقی و وابستگی معرفت قدسی به عمل مبانی معرفت شناختی علم قدسی هستند. در نظر داشتن این نوع از معرفت می تواند دلالت هایی مانند بهره گیری از قوه عاقله جهت برخورداری از صفت علم، استفاده از شهود به عنوان منبعی برای معرفت و عاملی برای توجیه باورها، تعیین پیشاپیش اهداف و اصول بر اساس ارتباط با امر قدسی، هدایت متربیان به شناخت پیوسته، جلوگیری از شکاکیت ذهنی در متربیان، ایجاد شالوده ای تعقلی برای فضایل اخلاقی، کمک از معرفت قدسی برای شناخت ذات اشیا در مرتبه ربوبی و استفاده از محتوای ترکیبی را برای تربیت عقلانی متربیان به همراه داشته باشد.
بررسی نقش داستان حضرت موسی (ع) و حضرت خضر (ع) از منظر قرآن در آموزش تفکر مراقبتی مبتنی بر آموزه های فلسفه برای کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال هفدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۹
73 - 91
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی داستان موسیg و خضرg مبتنی بر آموزش تفکر مراقبتی براساس آموزه های فلسفه برای کودکان است تا بتواند کاربرد داستان های قرآنی را به منظور چگونگی آموزشِ تفکر از جنس مراقبتی بازگو نماید. روش پژوهش از نوع توص یفی-تحلیلی است. نمونه موردی شامل آیات 60 تا 82 سوره کهف و تفاسیر مربوطه می باشد که فاکتورهای تفکر مراقبتی از جمله تفکر ارزش گذاری، عاطفی، فعال، هنجاری و همدلانه را در خود دارد. یافته های تحقیق، داستان فوق که خود حاوی سه داستان پندآموز و تفکر برانگیز از نوع استاد-شاگردیست را در زمره داستان هایی با قابلیت حضور فاکتورهای تفکر مراقبتی و آموزش از طریق آن برشمرده است. همچنین دارا بودن ویژگی های پرسش و پاسخ در متن داستان و چالش های موجود در مسیر تجربه اندوزی، یادگیری و رشدِ تکاملیِ شخصیتِ حضرت موسیg در پایان داستان را برای آموزش کودکان مناسب می داند. به نظر می رسد بررسی چنین داستان هایی از جنس دیالوگ های احساسی و عقلانی که ارکان تشکیل دهنده تفکر مراقبتی از منظر فلسفه برای کودکان را در خود دارد، برای رشد و تکاملِ پرورش این جنس از تفکر در کودکان سودمند باشد. در نتیجه گیری حاصله از یافته ها، به دو معنا از تفکر مراقبتی می رسیم، نخست اینکه متوجه آنچه می اندیشیم باشیم و دیگر آنکه متوجه نحوه اندیشیدنمان باشیم.
تأثیر کلام امام علی (ع) در دیدگاه سرّاج طوسی در تبیین مقام عرفانی رضا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۷
۱۶۰-۱۴۱
حوزههای تخصصی:
«رضا» یکی از مقامات عرفانی و بلکه والاترین آنهاست. با توجه به اهمیّت آن در سیر و سلوک عرفانی، پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی- تحلیلی، مقام عرفانی رضا را در اللّمع سرّاج طوسی به عنوان قدیمی ترین اثر تعلیمی عرفانی مورد بررسی قرار داده و مبتنی بر کلام امیرالمؤمنین (ع) آن را نقد کرده و تأثیرپذیری این متن را از آموزه های امام عارفان شناسایی کرده است. سرّاج همچون بعضی دیگر از عارفان با شاخص هایی مقامات را از احوال جدا کرده و «رضا» را جزو مقامات لحاظ کرده است و پس از آن، احوال را برمی شمارد. اما تطبیق کلمات امیرالمؤمنین (ع) در خصوص «رضا» بر شاخص های مذکور، نشان می دهد دیدگاه عرفایی چون ابن عربی با کلام حضرت سازگارتر است که تفاوت احوال و مقامات را از حیث شدت و ضعف می بینند و تمایز ماهوی میان آن ها قائل نیستند. در سخنان حضرت، مرز گذاری و دسته بندی میان احوال و مقامات وجود ندارد و می توان هم احادیث دالّ بر مقام و اکتسابی بودن رضا و هم احادیث دالّ بر حال و اعطایی بودن رضا را در آن مشاهده کرد. با توجه به کلام امیرالمؤمنین (ع)، مرتبه سومی که سرّاج برای اهل رضا قائل شده است، امکان تحقق ندارد و این از ایرادات تقسیم بندی سه گانه اوست.
جنسیت و فاعل اخلاقی در رویکرد تکاملی به اخلاق(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تحلیل کُنش اخلاقی افراد، حسب مبانی و چارچوب نظری دیدگاه های مختلف روان شناختی متفاوت بوده و دامنه این تفاوت می تواند تا تمایز جنسیتی نیز گسترده شود. از طرفی، فرضیه تکامل داروین، با نفوذ گسترده و قدرتمند خود در حوزه زیست شناسی و دیگر حوزه ها، تحلیل کنشگری اخلاقی افراد را نیز تحت تأثیر قرار داده و از همین رو، تبیین هایی منطبق با مبانی دیدگاه تکاملی در این حوزه مطرح شده است. در تحقیق حاضر، به مرور اصول تأثیرگذار بر فاعلیت اخلاقی در نظریه تکامل پرداخته شده و ضمن واکاوی برخی امیال و رفتارها که به شکل مستقیم و یا غیر مستقیم از مصادیق خُلق یا سطوح فاعلیت اخلاقی به شمار می آیند، نقش جنسیت بر کنشگری اخلاقی افراد تحلیل و بررسی شده است. مرور دیدگاه های اخلاق تکاملی، مؤید این نکته است که اصول، مبانی و تبیین های منطبق بر دیدگاه تکاملی و لوازم آن، اراده و مسئولیت رفتار افراد را تحت تأثیر خود قرار می دهد. همچنین وجود تبیین هایی از برخی امور اخلاقی نظیر همدلی، مراقبت، تعهد و پرخاشگری مبتنی بر دیدگاه تکاملی، می تواند بحث جنسیت پذیری اخلاق در این رویکرد را درخور پی گیری سازد.
طراحی الگوی مفهومی تربیت مبتنی بر دیدگاه امام رضا (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۰ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۴
141 - 178
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از نگرانی های جامعه در باره چگونگی تربیت است. در این راستا، هدف اصلی این پژوهش طراحی الگوی مفهومی تربیت بر اساس دیدگاه امام رضا(ع) است. روش پژوهش، تحلیل محتوا با رویکرد کیفی و استنتاجی است. واحدهای بررسی این پژوهش اسناد و متون مرتبط با حوزه تربیت از منظر امام رضا(ع) بوده است. بر اساس یافته های پژوهش ده مبنا، پنج اصل و هفت روش به دست آمد که الگوی مفهومی تربیت را ترسیم نمود. در این الگوی تربیت، اصول شامل رعایت خدامحوری، ارتقای روحیه و انگیزه، توجه به سلامتی جسم و روح، اخلاق مداری و تعامل مؤثر با جامعه تعیین گردید. روش های متناظر با اصول شامل شناخت زندگی سعادتمندانه و هدفمند، روش تربیت مبتنی بر عمل، بهره گیری مسئولانه از طبیعت، درک اهمیت سلامتی و تعادل جسم و روان، نهادینه سازی فضایل اخلاقی، خویشتن داری و پرورش هویت اجتماعی بود. معرفی الگوهای تربیتی شایسته و شیوه های تربیت صحیح در خانواده، از طریق سیاست گذاری در نهادهای تربیتی مانند رسانه و کاهش فاصله میان سخن و عملِ الگوهای تربیتی، ازجمله پیشنهادهای کاربردی این پژوهش است.
نقش روش تغییر موقعیت در تربیت اخلاقی از منظر علامه مصباح یزدی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
گزینش موقعیت برتر و قرار گرفتن در آن، از روش های مؤثر تربیتی محسوب می شود. درخصوص تأثیرات روش «تغییرِ موقعیت» در تربیتِ اخلاقی، این پرسش مطرح است که این روش چه تأثیری در پیشگیری و درمان آسیب های اخلاقی و نیز رشد معنوی و اخلاقی دارد؟ همچنین در هریک از حوزه های سه گانه فوق چه راهکارهایی در منابع اسلامی ارائه شده است؟ هدف از پژوهش حاضر، پاسخ به پرسش های فوق از منظر علامه مصباح یزدی(ره) است. روش تحقیق «توصیفی تحلیلی» بوده و گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای انجام شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که براساس روش «تغییرِ موقعیت»، راهکارهای «سیر در آفاق»، «انجام مناسکِ عبادی»، «فرار از موقعیتِ آسیب زا»، «پرهیز از همنشینی با هواپرستان» و «فاصله گرفتن از موقعیت های زمینه سازِ گناه» به منظور پیشگیری از بروز آسیب های اخلاقی تأثیرگذارند. همچنین برای درمان انحرافات اخلاقی از «انجام مناسکِ عبادی»، «همنشینی با صالحان» و «هجرت از موقعیتِ گناه» استفاده می شود. برای رشد اخلاقی نیز «انجام مناسکِ عبادی»، «همنشینی با صالحان» و «حرکت در مسیرِ معنویت» نمونه هایی از کاربرد این روش محسوب می شوند.
نقد و بررسی دیدگاه طه عبدالرحمن در باب رابطه دین و اخلاق(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
رابطه میان دین و اخلاق، همواره یکی از موضوعات محوری در فلسفه اخلاق و فلسفه دین بوده است. طٰه عبدالرحمن - فیلسوفِ نامدار مراکشی - یکی از جریان ساز ترین اندیشمندان جهان عرب به شمار می آید و آراء و ایده های او در مسائل گوناگون فلسفی، او را به متفکری نظام ساز بدل کرده است. در باب رابطه دین و اخلاق نیز عبدالرحمن با طرح نظریه «اتحاد و یگانگی اخلاق و دین» به دنبال درافکندن طرحی نو است. به اعتقاد او، نگرش های رایج به رابطه اخلاق و دین، برخاسته از تفکری است که دوگانگی را، پیش فرض گرفته است؛ در حالی که اخلاق و دین دو تافته جدا بافته نیستند که دوگانگی میان آن دو معنا داشته باشد. در این مقاله، پس از بررسی نحوه نگرش عبدالرحمن به «اخلاق» و «دین»، به تحلیل و ارزیابی دیدگاه او در باب رابطه دین و اخلاق پرداخته و روشن خواهیم ساخت که او در اثبات اتحاد مفهومی و مصداقی دین و اخلاق ناکام بوده است.
نقش صبر در تکامل روحی انسان از دیدگاه آیات و روایات
منبع:
مطالعات دین پژوهی سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۲
75 - 90
حوزههای تخصصی:
دغدغه و آرزوی دیرینه بسیاری از انسان ها، رسیدن به قله کمال است. صبر که در آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت (ع) به وفور از آن یاد شده است عامل تکامل دهنده روح و بعد معنوی انسان است. صبر بر طاعت، صبر بر مصیبت، صبر بر دوری از گناه و معصیت از عوامل مهم در آیات قرآن است که می توان با آن، موانع تکامل گرایی را از سر راه برداشته و به سرمنزل مقصود نهایی رسید. نوشتار حاضر با مراجعه به روایات اهل بیت (ع)، آیات قرآن و سخنان اندیشمندان بزرگ مسلمان با بررسی انواع صبر و تحلیل آن برای رسیدن به کمال نوشته شده است. نتایج نشان می دهد که انسان با صبر می تواند از گناهان دوری کند، سختی ها و مصائب را تحمل کرده و با پرورگار عالم هستی انس و الفت بگیرد. این عوامل مهم، زمینه ساز رسیدن انسان به کمال مطلق است. روایات اهل بیت (ع) به ویژه سخنان حضرت علی(ع) در برجسته کردن ارتباط صبر و تکامل روحی درخور توجه است.
گونه شناسی فریب های نفس اماره؛ چیستی و راه های مقابله با آن از منظر آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۴)
31 - 65
حوزههای تخصصی:
فریب های نفس عبارت اند از حیله گری هایی که نفس در حق خود انجام می دهد و باعث دور شدن انسان از فضای واقعیت شده، واقعیات را در درون خود، طور دیگری جلوه می دهد. این فریب کاری معضل بزرگ انسان در سلوک فردی و اجتماعی انسان است. هدف پژوهش کمک به حل این معضل بزرگ از طریق شناخت دقیق انواع این فریب ها و راهیابی به راهکارهای کارآمد برای مقابله با تک تک آن هاست. به همین جهت از روش تحلیلی و برداشت فقهی از منابع قرآنی و روایی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد فریب های نفس در بدی ها و خوبی ها شکل های گوناگونی مانند تسویل، مبادرت، وسوسه، تسویف و استصعاب به خود می گیرند که می توان راهکارهایی بینشی(شناخت خدا، شناخت نفس اماره)، گرایشی(تقویت محبت به خدا و اولیاء او، کم کردن محبت و وابستگی به دنیا، ترس از خدا) و عملی(یادآوری مستمر، مخالفت عملی با خواسته های نفس، نیرنگ با نفس و یاری گرفتن از خدا) را برای مقابله با آن ها تجویز کرد.
تحلیل نسبت میان تربیت اخلاقی و تلقین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
27 - 48
حوزههای تخصصی:
آیا تربیت اخلاقی امری عقلانی عاری از تلقین است یا این که لزوما با تلقین اخلاقی همراه می باشد؟ در پاسخ به این پرسش و نسبت میان تربیت اخلاقی و تلقین دو دیدگاه کاملا متفاوت وجود دارد. دیدگاه مخالف تلقین، منکر هرگونه نسبتی میان تربیت اخلاقی اصیل با تلقین است. در این نگرش تلقین بر اساس چهار معیار قصد، روش، محتوا و پیامد صورت می گیرد. در دیدگاه موافق تلقین، نقش تلقین برای تربیت اخلاقی، حیاتی و اجتناب ناپذیر است. در این رویکرد از آن جایی که تصدیق معیار غایی اخلاقی غیرممکن است تلاش در تربیت اخلاقی مسلما رنگ و بوی تلقین دارد. فصل مشترک دو دیدگاه فوق، نادیده گرفتن شرایط سنی یادگیرنده در امر تربیت اخلاقی است. پژوهش حاضر برخلاف دیدگاه مخالف تلقین، تربیت اخلاقی بدون تلقین را امری غیرممکن می داند. اما از سوی دیگر با محصور کردن کارکرد مثبت و لازم تلقین به دوران اولیه رشد بچه از دیدگاه تربیت اخلاقی تلقینی نیز فاصله خواهد گرفت. مطابق این ادعا، از آن جایی که بچه در مراحل اولیه رشد خود فاقد قوای انتقادی و استدلالی لازم برای فهم و پذیرش و تبعیت از یک معیار اخلاقی است، تربیت اخلاقی در این دوره با تلقین درآمیخته است. این نوع تلقین، تاثیر گذاری بر تمایلات، عادات و انتظارات بچه است که منجر به شکل گیری تعهد اخلاقی نزد او خواهد شد. لذا تلقین اصول اخلاقی در دوران بچگی ناقض تفکر و سنجش نقادانه قضاوت های اخلاقی در دوره رشد و بلوغ فکری او نخواهد بود.
عقل عملی و نقش آن در اخلاق سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
47 - 67
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با روش تحلیلی- توصیفی و تا حدی تطبیقی ابتدا گزارشی از آراء شاخص حکمای مسلمان در مورد عقل عملی و ریشه های آن در آثار ارسطو عرضه می شود آنگاه تبیینی نو از رأی ابن سینا در مورد ادراکی یا تحریکی بودن عقل عملی بر اساس مبانی نفس شناسی وی ارائه می شودو اجمالا تقابل آن با نظر فارابی مورد بررسی قرار می گیرد. در ادامه بر اساس معانی دو گانه حکمت عملی در آثار ابن سینا نقش عقل عملی در اخلاق سینوی مورد بررسی قرار می گیرد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که ابن سینا بر اساس مبنای خود در تفکیک قوا هرگز یک فعل را به نحو اولی و ذاتی به دو قوه نسبت نمی دهد بر همین اساس ادراک کلیات معقول فعل ذاتی عقل نظری و ادراک جزئیات نیز فعل ذاتی قوای مدرکه نفس حیوانی است و ابن سینا عقل عملی را بدین سبب هرگز مدرکه نمی داند. فعل ذاتی عقل عملی استنباط حسن و قبح و خیر و شر افعال جزئی با استفاده از مدرکات قوای ادراکی است. این کارکرد عقل عملی برای حکمت عملی به مثابه علم، نقشی سلبی و زمینه ساز و برای حکمت عملی به مثابه فضیلت، نقشی ایجابی تحریکی دارد. البته در این میان نباید نقش مهم دیگر عقل عملی نیز در تولید گزاره های مشهوری اخلاقی در سطح عامه مردم مغفول بماند.
اومانیسم در «رمان پاییز فصل آخر سال است» نسیم مرعشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اومانیسم یا انسان محوری، مفهوم پدیده ای است که از اروپا آغاز شد، در سراسر جهان انتشار یافت و با فرهنگ های مختلف در هم آمیخت. با رشد انسان محوری انسان با موقعیت و جایگاه واقعی خود آشنا گردید. اگرچه گاهی انسان منزلت واقعی خود را نیافت، اما با آشنایی انسان به موقعیت خود، او همواره برای به دست آوردن این شأن و منزلت تلاش نمود. هدف اصلی این مقاله بررسی مؤلفه های اومانیسم در رمان های نسیم مرعشی است. روش پژوهش به صورت توصیفی – تحلیلی است. نتیجه مقاله حاکی از آن است که در آثار مرعشی و علی الخصوص در رمان «پاییز فصل آخر سال است» مؤلفه هایی همچون خردگرایی، فردگرایی، واقع گرایی، اراده انسان و ... را که از ویژگی های اصلی اومانیسم است، می توان مشاهده نمود.
واکاوی برآیندی آثار فزاینده و کاهنده «علاقه» در تفکر انتقادی از دیدگاه روایات اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : با مطالعه گزاره های درون دینی و برون دینی می توان دو نوع تأثیرگذاری را میان علاقه و تفکر انتقادی مشاهده کرد؛ اشاره به نقش پیش برنده علاقه و دیگری به نقش کاهنده آن در فرآیند تفکرورزی. روش :نگاره پیش رو با هدف تبیین و حل تنافی نام برده با رویکرد تطبیقی و از روش «توصیفی-تحلیلی» و در گردآوری اطلاعات به صورت «کتابخانه ای» بهره برده است. یافته ها: یافته های به دست آمده نشان می دهد اگرچه علاقه داشتن به منزله یک تمایل انسانی، به طور کلی تأثیر مثبتی بر تفکر دارد، اما همین مؤلفه در مواردی مانع دیدن کاستی ها و نقص ها نیز می شود. ازاین رو در تفکری همانند تفکر انتقادی که نیاز به قضاوت و ارزیابی بیشتر نمود دارد، بایستی برای ارتقای آن، علاقه به موضوع را کنترل کرده تا نگاه انتقادی به مسئله به درستی شکل گیرد. بر اساس برآیند نتایج، پیشنهاد می شود که به نقش کاهنده علاقه در تفکر انتقادی، به ویژه در درک شناختی و فراشناختی ساختار ذهنی تفکر، توجه دقیق تری شود و از آموزه های درون دینی در درک بهتر از آثار برآیندی علاقه در تفکر انتقادی بهره گرفته شود. نتیجه گیری : بر این اساس بازخوانی به روز و روشمند آموزه های دینی از ضروریات زیست آگاهانه در هزاره سوم به شمار می آید؛ به ویژه زمانی که رویکرد مؤثر و زاینده به مؤلفه های روان شناختی بیش ازپیش مورد نیاز زندگی پیچیده امروز است.
تبیین اصول اخلاقی حاکم بر تولید و توزیع محتوا در فضای مجازی از منظر اخلاق اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۴ (پیاپی ۶۷)
41 - 72
حوزههای تخصصی:
فعالیت تولیدکنندگان و ترویج دهندگان محتوا در فضای مجازی به نوعی زیربنای فعالیت های سایبری کاربران و استفاده کنندگان از محتوای مجازی است و از همین رو، این گروه از جایگاه ویژه ای در اخلاقی شدن فضای مجازی برخوردارند. مسئله مهم، تبیین ملزومات پایبندی اخلاقی و رفتارهای اخلاقی تولیدکنندگان و ترویج دهندگان محتوا در فضای مجازی است و تا زمانی که این مسئله تبیین نگردد، رفتار اخلاقی این افراد و در نتیجه، اخلاقی شدن فضای مجازی، امری ناممکن و دست نیافتنی است. هدف از این پژوهش، پاسخ به سؤالاتی است که با بنیان های ارزشی افعال و مسئولیت های اخلاقی تولیدکنندگان و ترویج دهندگان محتوا در فضای مجازی و فناوری های اطلاعات و ارتباطات پیوند دارد. روش تحقیق از نظر گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و رصد میدانی فضای مجازی و از نظر ارائه اطلاعات، تحلیلی و از نظر هدف، کاربردی است. از منظر آموزه های وحیانی اسلام، اصول و ارزش های اخلاقی حوزه تولید و ترویج محتوا در فضای مجازی عبارت اند از: راستی و صدق، اهتمام به امور دیگران و خدمت رسانی، مسئولیت پذیری و وظیفه شناسی، امانت داری و رعایت حقوق دیگران، دانش افزایی، پرهیز از اشاعه فحشا، حفظ محیط زیست و پرهیز از شایعه پراکنی.
تحلیل معانی و اطلاقات عتاب در نهج البلاغه؛ هم سو با روش های تربیت اخلاقی (مطالعه موردی نامه های17، 39 و 41)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۲۳)
63 - 95
حوزههای تخصصی:
دین اسلام بر محوراخلاق است وکلیه افراد انسانی از حقوق خاصی برخوردار هستند و هرگونه عدم احترام به ساحت انسانی با ذات و فطرت انسانها در تقابل است.این مقاله با هدف تحلیل مصادیق عتاب (نکوهش ها و تحقیرها)در نامه های نهج البلاغه بر اساس روشهای تربیت اخلاقی،انجام شده است تا مشخص شود که دلایل کاربرد این عبارات از طرف مربی بزرگ بشری چه بوده است.روش انجام پژوهش توصیفی- تحلیلی و معناشناختی بوده است و نامه های 17، 39 و 41نهج البلاغه که دارای این مصادیق بودند مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتند.یافته های پژوهش حاکی از این است که حضرت امیر(ع)با تأسی به روشهای تربیت اخلاقی از جمله؛تذکر،مواجهه با نتایج اعمال،آگاهی بخشی و بینش-دهی،تمثیل،موعظه،محاسبه،انذار و عبرت آموزی؛نسبت به آگاهی بخشی به مخاطب اهتمام ورزیده و هدف نهایی ایشان از بیان این عبارات؛اعطای بینش به مخاطبان خاص از عمل ناپسند خود و بیدار سازی سایر افراد از مکر وحیله آنان می-باشد.از مجموع روش های تربیتی مورد استفاده توسط حضرت(ع)،روش تربیتی آگاهی بخشی و بینش دهی،دارای بیشترین فراوانی است که مبین اهمیت و تأثیرگذاری این روش،جهت روشنگری و اصلاح بشر،نسبت به سایر روشهای تربیتی می-باشد.