فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۲۱ تا ۶۴۰ مورد از کل ۹٬۰۶۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
نظریه امر الهی، یکی از نظریات مهم و پرسابقه در باب چیستی ارزش های اخلاقی است. علل و ادله مختلفی موجب پیدایش چنین دیدگاهی شده است. وجود برخی احکام به ظاهر غیر اخلاقی در متون دینی، ازجمله دستور قتل کودک بی گناه، استناد به مالکیت مطلق الهی، استناد به اختیار مطلق خداوند متعالی و محدود نبودن وی در اوامر و نواهی خود به چارچوب های اخلاقی، استناد به عدم توانایی عقل، در درک حسن و قبح اعمال بدون کمک شرع و نسخ برخی احکام اخلاقی و نسبیت آنها، دلایلی است که موجب شده برخی متکلمان طرفدار این نظریه شوند. بررسی این امور نشان می دهد که عدم درک درست از وجه اخلاقی احکام دینی و نیز درک ناقص از صفات خداوند متعالی و تأثیری که بر نحوه آفرینش می گذارند، موجب چنین رویکردی شده است. مقاله حاضر با روش تحلیل عقلی و جمع آوری اطلاعات به روش کتابخانه ای، نشان می دهد که اخلاق دینی با تفسیر نظریه امر الهی نادرست است، گرچه می توان تفسیر درستی از آن ارائه داد که برتری قابل توجهی نسبت به اخلاق سکولار دارد.
گونه شناسی خوبی اخلاقی در نظریه تناسب وجودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره سوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
7 - 26
حوزههای تخصصی:
تاکنون تبیین های مختلفی از خوبی اخلاقی به عمل آمده است. در برخی از این تبیین ها خوبی اخلاقی تافته جدابافته از خوبی های دیگر نیست و قابل فروکاهش به خوبی غیر اخلاقی است. در مقابل، برخی دیگر از تبیین ها برای خوبی اخلاقی جایگاهی مستقل قائلند. هرکدام از این نگاه های استقلالی و غیر استقلالی خود به شاخه های مختلفی تقسیم شده اند. اکنون سؤال این است که خوبی اخلاقی در نظریه تناسب وجودی چگونه تبیین می شود. مدعای اساسی در نظریه تناسب وجودی این است که همه ارزش های اخلاقی از تناسب وجودی برمی خیزند. نویسنده این نظریه را در آثار دیگر توضیح داده است. در این مقاله با روش تحلیلی، ابتدا معناشناسی خوبی، به طور عام و گام به گام صورت گرفته و درنهایت معنای خوبی اخلاقی به طور خاص مشخص گردیده است. نتیجه به دست آمده این است که خوبی مفهومی فلسفی است که از نسبت سنجی میان برخی امور به دست می آید. این مفهوم فلسفی شامل برخی عناصر معنایی مشترک و برخی عناصر معنایی خاص است. دو عنصر معنایی مشترک در همه اقسام خوبی، «تأیید» و «تناسب» است. آن چیزی که اقسام خوبی را از یکدیگر جدا می کند، عنصر معنایی خاص است که نقش کلیدی در معنای هر قسم از خوبی ایفا می کند. عنصر معنایی خاص در خوبی اخلاقی، «تحسین پذیری و ارزشمندی» است که باعث استقلال خوبی اخلاقی از دیگر اقسام خوبی می شود. همچنین، تناسبی که منجر به خوبی اخلاقی یا ارزش اخلاقی می شود تناسبی خاص بوده و غیر از تناسبی است که در اقسام دیگر خوبی با آن سر و کار داریم.
نقش ارزش ها در علم اقتصاد و در تعیینِ «واقعیت»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۶)
55-83
حوزههای تخصصی:
مسائل بنیادین در علوم مختلف و از جمله در اقتصاد است که ترابط آنها ناخواسته مغفول واقع شده و یا به عمد با اهدافی نظیر ترویج سکولاریسم یا تداوم سلطه اقتصاد سرمایه داری نادیده گرفته می شود. هنوز این باور در میان برخی از صاحب نظران وجود دارد که ارزش ها هیچ نقشی در علم اقتصاد یا در تعیین «واقعیت» نداشته و در بطن نظریه های علمی گنجانده نشده اند و خارج از قلمرو عینیت هستند. پژوهش حاضر بر این مبنا استوار شده که نمی توان تحقق اقتصاد فارغ از ارزش را پذیرفت. به تعبیر روشن تر ، تفکیک گزاره های اثباتی از گزاره های هنجاری ، نه ممکن است و نه مطلوب. از نقطه نظر کاربردی نیز این تفکیک نادرست است و پیامدهای ناگواری دارد. در این پژوهش که با روش توصیفی۔تحلیلی انجام پذیرفته ، مسیرهای مختلف ورود ارزش ها به گزاره های اثباتی اقتصاد ، تبیین شده و تلاش شده تا برخی از لوازم و تبعات این تفکیک ، مورد توجه قرار گیرد.
طراحی مدل خلق مجموعه ارزش شرکت، با در نظر گرفتن ارزش اخلاقی مشتری و ارزش اخلاقی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
235 - 256
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به دنبال بررسی نقش ارزش اخلاقی مشتری و ارزش اخلاقی اجتماعی در تقویت اثرات مثبت ارزش دریافت شده مشتری و رضایت از تأمین کننده است. سازمان زمانی ارزشمند، قابل احترام و تأثیرگذار است که مشتریان، ارزش اخلاقی و عملکردی از اقدامات سازمان دریافت کنند. طرح ارزش آفرینی اخلاقی رویکردی یکپارچه است که نشان می دهد سازمان چگونه می تواند و باید در منظر ذینفعان و بویژه مشتریان، ارزش اخلاقی خلق کند. افزایش نگرانی نسبت به محیط زیست و همچنین مقررات دولتی و افزایش آگاهی مصرف کنندگان، شرکتها را بر آن داشت که در سلامت جسمانی و روانی و پاکیزگی محیط مصرف کنندگان (ضمن تاکید بر اخلاقیات) نیز تأمل کنند و به مرور زمان مفاهیمی نظیر بازاریابی سبز، بازاریابی محیطی و اجتماعی برای عمل به مسئولیت های اخلاقی اجتماعی بنگاه ها وارد ادبیات بازاریابی شد . به دلیل نقش مهم صنعت بیمه در اقتصاد کشور و باتوجه به قابلیت به کارگیری تئوری بازاریابی مثبت در این صنعت ، هدف کلی این پژوهش ارائه مدلی برای خلق مجموعه ارزش شرکت، ارزش اخلاقی مشتری و ارزش اخلاقی اجتماعی با رویکرد بازاریابی مثبت است. این پژوهش از نظر داده در زمره تحقیقات آمیخته اکتشافی (کیفی- کمی) قرار دارد. این فرآیند در دو فاز انجام می شود. تکنیک مورد استفاده برای گردآوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل داده ها، در فاز کیفی از روش مبتنی بر تئوری داده بنیاد و در فاز کمی روش مدل سازی معادلات ساختاری جهت سنجش برازش الگو تحقیق استفاده شد. در این فاز اول این مطالعه جهت ساخت و ارائه الگو با استفاده از روش آمیخته اکتشافی، با بهره گیری از نظر 15 نفر از خبرگان و کارشناسان و تکیه بر منابع مطالعاتی، چارچوب الگو ارائه و اعتبارسنجی شد. جامعه آماری در فاز دوم تحقیق جهت سنجش و آزمون مدل، گروه مشتریان خدمات بیمه کارآفرین است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران در جامعه تعداد 384 نفر مشخص شد. ابزار گردآوری اطلاعات میدانی نیز پرسشنامه بسته پنج گزینه ای طیف لیکرت است. در بخش اول در سنجش روابط متغیرهای مستقل و میانجی، نقش و تاثیر «بازاریابی سببی»، «بازاریابی سبز» و «بازاریابی اجتماعی» بر روی «بازاریابی مثبت» به لحاظ آماری مورد تایید قرار گرفت که بر اساس نتایج بازاریابی اجتماعی بیشترین تاثیر و نقش را بر روی بازاریابی مثبت دارد. در بخش دوم مدل یعنی رابطه متغیر میانجی و متغیرهای وابسته، نقش و تاثیر «بازاریابی مثبت» بر « ارزش شرکت»، «ارزش اخلاقی مشتری» و «ارزش اخلاقی اجتماعی» به لحاظ آماری مورد تایید قرار گرفت که بر اساس نتایج بازاریابی مثبت بیشترین تاثیر و نقش را بر روی ارزش شرکت دارد. همچنین می توان چنین انتظار داشت که اعتماد مشتری به فروشنده ناشی از ارزش اخلاقی مشتری و فروشنده است و نشان از پذیرش ارزش های اخلاقی سازمان ارائه دهنده خدمات توسط مشتری دارد.
بررسی اثربخشی مشاوره گروهی با رویکرد سهم گذاری مبتنی بر هستی شناسی اسلامی در ارتقاء مسئولیت پذیری و سازگاری دختران جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی مشاوره گروهی با رویکرد سهم گذاری مبتنی بر هستی شناسی اسلامی در ارتقاء مسئولیت پذیری و سازگاری دختران جوان بود. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی همراه با پیش آزمون و پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری شامل دختران جوان شهر تهران که 24 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سازگاری بل و مقیاس مسئولیت پذیری کالیفرنیا بود. آزمودنی های گروه آزمایش 10 جلسه در برنامه آموزش گروهی الگوی سهم گذاری شرکت کردند، اما گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. درنهایت داده ها، با استفاده از نرم افزار spss و در دو سطح آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل واریانس چندمتغیری و تحلیل کوواریانس) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد بین آزمودنی های گروه آزمایش که مورد آموزش الگوی سهم گذاری قرارگرفته اند و گروه کنترل که هیچ گونه آموزشی دریافت نکرده اند، در مقیاس مسئولیت پذیری (189/13= F و 001/0 P< ) و خرده مقیاس های سازگاری عاطفی ( 013/7= F و 05/0> P ) ، سازگاری اجتماعی (368/11= F و 01/0> P ) تفاوت معنی داری وجود دارد. بدین معنا که در گروه آزمایش با آموزش الگوی سهم گذاری، مسئولیت پذیری و سازگاری عاطفی و اجتماعی در دختران افزایش پیدا کرده است. نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که آموزش الگوی سهم گذاری بر ارتقای سطح سازگاری و افزایش میزان مسئولیت پذیری دختران جوان تأثیر معنی داری دارد.
«آموزش درباره ادیان» به مثابه بدیلِ «آموزش دین» از منظر فقه تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال هفدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۹
27 - 47
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر باتوجه به نفوذ و ترویج ایده های سکولاریستی در تربیت درصدد است ایده «آموزش درباره ادیان» را −که هدفش آموزش صلح، رواداری، احترام به دیگران و آموزش ادیان به مثابه مقولاتی تاریخی و فرهنگی است و شناخت و التزام و ایمان و اعتقاد به یک دین مدنظر نیست− را از منظر فقه تربیتی بررسی نماید و با پای بندی به روش شناسی «تفقه تربیتی» تلاش کرده است هفت استدلال بر ممنوعیت و حرمت ایده فوق اقامه نماید و ایده/تجویز «آموزش درباره ادیان» را از منظر عقلی بخاطر قُبح إغراء به جهل و إضلال و ظلم، تقبیح نماید و نیز آن را مصداقِ ترک واجب، إضلال، شبهه افکنی، سلطه کفار، تسنین سنن حرام و در نهایت مصداقِ علمِ غیرنافع و علم مأخوذ از غیر اهل بیت به شمار آورد.
منشاء عینی ارزش های اخلاقی از نظر افلاطون و ابن عربی با تکیه بر آموزه مثل و اعیان ثابته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۷
۱۴۰-۱۲۱
حوزههای تخصصی:
اعتقاد به جاودانگی و ثبات منشاء ارزش های اخلاقی تاثیرات مهمی بر نحوه تفکر و زندگی انسانها دارد. این پژوهش به شیوه تبیینی و تحلیلی آراء دو متفکر بزرگ عالم اسلامی و غرب را در این باره مقایسه کرده که بر اساس آن افلاطون طبق نظریه «مثل» تمامی پدیده ها و از جمله ارزش های اخلاقی مانند شجاعت و عدالت را دارای الگو، مثال و منشاء عینی در جهانی برین می داند و همچنین بنا بر نظر ابن عربی بر اساس نظریه اسماء و اعیان ثابته ، از آنجا که خلقت ظهوری از اسماء و صفات خداوند است، اخلاقیات نیز مظاهر اسماء و صفات خدا هستند که در مرتبه علم الهی به شکل اعیان ثابته اخلاقی وجود داشته و در انسان که محل ظهور جامع اسمای الهی است، به شکل اخلاق ظهور و تجلی می یابند.
چالش های اخلاقی در مشاوره و حل آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۲۲)
163 - 201
حوزههای تخصصی:
این تحقیق چالش های اخلاقی مشاوره و راه های حل آن را بررسی می کند. چالش اخلاقی مشاور؛ موقعیتی بالینی است که هیچ گزینه ای برای آن رضایت بخش به نظر نمی رسد، و مشاور به عنوان فاعل اخلاقی هم زمان دو یا چند وظیفه اخلاقی نسبت به مراجع دارد که هر کدام به تنهایی وظیفه او است، ولی به دلیل هم زمانی نمی تواند همه آن ها را انجام دهد. روش تحقیق شامل دو رویکرد رعایت اصول و نظریه های اخلاقی و در نظر گرفتن همه ابعاد در یک مورد جزیی است که آن موازنه متفکرانه نامیدند. بر اساس یافته های تحقیق؛ حل یک چالش اخلاقی در مشاوره شامل شش گام است. این روش برای حل ده نوع چالش اخلاقی زیر در مشاوره به کار گرفته شد: پذیرش یک مراجع یا ادامه مشاوره با او، مسایل جنسی، دینداری، اختلالات روانی و آزمون ها مسایل قانونی، مشاوره ازدواج، زوج درمانی، خیانت، طلاق و مشاوره کودک.
بررسی تطبیقی الهیات عملی در اسلام و مسیحیت با تکیه بر اندیشه های آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادیان الهی به دنبال راهنمایی پیروان خود،جهت تعالی زندگی دنیوی و اخروی و دست یافتن آنان به حیاتی ارزشمند و کارآمد می باشند.در سنت مسیحیت،الهیات عملی در پی مواجهه با مسائل روزمره زندگی آدمیان با رویکرد الهیاتی است تا از این رهگذر به الهیات تحول آفرین دست یابد.از سوی دیگر اسلام با توجه به ویژگی های خاص خود،همواره در ابعاد اجتماعی،سیاسی،فرهنگی،اقتصادی و...توصیه ها و دستورالعمل هایی داشته است؛اما این ظهور اجتماعی دین، دچار فراز و نشیب هایی در طول تاریخ شده است.هدف از این نوشتار مقایسه الهیات عملی در مسیحیت و اسلام با تکیه بر اندیشه های آیت الله جوادی آملی است.روش تحقیق، توصیفی–تحلیلی است. در میان آثار آیت الله جوادی آملی می توان گفت که کتاب مفاتیح الحیات به بهترین نحو ممکن نماینده الهیات عملی اسلامی است؛چراکه اولاً این کتاب آیینه حق محوری در تدبیر نظام اجتماعی با سه عنصر جهان دانی، جهان داری و جهان آرایی است؛ثانیاً موضوعات مورد بحث در این کتاب به نحویی است که از یک سو اشاره به معضلات زندگی بشر معاصر دارد و از سوی دیگر به تمامی شبکه زندگی انسان توسعه یافته است و شامل تبیین و تحلیل چگونگی تعامل انسان با خود،با همنوعان،با نظام سیاسی-اجتماعی حاکم،با حیوانات و در نهایت با محیط زیست می باشد.با بازخوانی کتاب مفاتیح الحیات از منظر الهیات عملی می توان به الهیاتی تحول آفرین دست یافت که قدرت تولید راهبرد، برنامه، فرآیند و حتی محصول را دارد.یافته های پژوهش حاکی از آن است که مولفه های الهیات عملی اسلامی از منظر آیت الله جوادی آملی، ابتناء بر زندگی توحیدی، جهان شمولی و جاودانگی، مشاهده حیات همه مراتب موجودات و در نهایت هماهنگی میان عقل و نقل در الهیات عملی اسلامی است.
طراحی مدل تعالی مدیریت منابع انسانی سبز در شرکت های توزیع نیروی برق شمال کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
287 - 304
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی مدل تعالی مدیریت منابع انسانی سبز در شرکت های توزیع نیروی برق شمال کشور است. جامعه آماری پژوهش شامل دو بخش خبرگان و کارکنان و روش جمع آوری اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای و میدانی می باشد. جهت تبیین روابط ساختاری عوامل مدل تعالی مدیریت منابع انسانی سبز از تکنیک دیمتل، برای تعیین وزن عوامل شناسایی شده با استعانت از مدل ایزو 34000 منابع انسانی، از آزمون دالالا و جهت ارزیابی عوامل و اولویت بندی آنها از تکنیک AHP استفاده شد. براساس تحلیل معادلات ساختاری نیز مشخص شد که هر چهار نظام با مدیریت منابع انسانی سبز از دید کارکنان نیز دارای ارتباط میباشند و بیشترین ارتباط مرتبط با آموزش و کمترین ارتباط با کاربرد میباشد. در نتیجه مدل طراحی شده پژوهش، تاثیر نظامهای مدیریت منابع انسانی بر مدیریت منابع انسانی سبز را تائید می کند و براساس نتیجه تکنیک AHP از دید خبرگان، به ترتیب اولویت با آموزش و بهسازی، حفظ و نگهداری، جذب و تامین و کاربرد میباشد و با توجه به پشتوانه نظری، توافق بالای خبرگان و محاسبات آماری برازش مدل، دارای اعتبار بوده و می تواند به عنوان معیاری برای پژوهش های آتی در جهت ساخت ابزاری برای انجام پژوهش های مرتبط باشد.
بررسی و تحلیل دیدگاه علامه مصباح یزدی در زمینه مفهوم «تربیت»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این نوشتار تبیین و تحلیل مفهوم تربیت و واژگان همسوی آن از دیدگاه استاد مصباح(ره) است. در این مقاله با استفاده از روش «تحلیلی انتقادی» پس از آشنایی اجمالی با دیدگاه برخی از صاحب نظران عرصه تعلیم و تربیت، دیدگاه استاد مصباح در این زمینه تبیین شده است. اندیشمندان غربی بدون توجه به عنصر فطرت و نقش اساسی آن در نهاد انسان به تربیت نگریسته اند، درحالی که در نگاه دین و اندیشمندان دینی، عنصر تربیت از جایگاه اساسی برخوردار است. نتیجه آنکه «تربیت» از منظر ایشان دارای دو معنای عام و خاص است. مفهوم خاص آن مختص انسان است که باید علاوه بر فراهم آوردن شرایط مساعد رشد، زمینه ای برای انتخاب صحیح او نیز فراهم شود. بنابراین تعلیم و تربیت فراهم کردن زمینه ها و عوامل برای به فعلیت رساندن و شکوفا کردن همه استعدادهای انسان و حرکت تکاملی او به سوی هدف مطلوب، به وسیله برنامه ای سنجیده و حساب شده است.
واکاوی معنا شناختی "وفاداری" به مثابه یک فضیلت اخلاقی با مطالعه موردی در زندگانی ام المومنین خدیجه کبری علیها سلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۲۳)
177 - 207
حوزههای تخصصی:
مساله اصلی پژوهش حاضر درنگی در فضیلت اخلاقی وفاداری و تحلیل معناشناختی و بیان اقسام آن است و کوشش شده مصادیق آن در زندگی همسر پیامبر خاتم، حضرت خدیجه کبری ارزیابی شود و دلایل شاخص بودن ایشان بدین وصف واکاوی گردد. روش تحقیق این نوشتار تحلیلی _ کتابخانه ای است . نتایج و یافته های پژوهش که با تامل در میان منابع تاریخی ، روایی و اخلاقی بدست آمده است، حکایت از دو کاربرد و معنای کلان وفاداری دارد؛ یکی ماهیتی حقوقی و اجتماعی داشته و آن تعهد و سرسپردگی نسبت به پیمان، عهد و میثاق است. معنای دوم ثبات در محبت و ارادت و اتمام مودت و شفقت نسبت به محبوب است و البته اطلاق دوم از نتایج و توابع اطلاق اول است و هر دو معنا فضیلتی اخلاقی هستند . شخصیت حضرت خدیجه کبری، نمونه عالی وفاداری است در تمام معانی و مختصات آن ، از تقدیم سرمایه و گذشتن از مناسبات طایفه ای گرفته تا پشتیبانی و همراهی جسمی و روحی خالصانه و فروتنانه ، نسبت به دین و رسول خدا را در بر می گیرد.
جایگاه اراده گرایی الهیاتی جدید در میان نظریات واقع گرایانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۸
157 - 180
حوزههای تخصصی:
اراده گرایی الهیاتی که رویکردی ریشه دار در فلسفه اخلاق است و در رساله اثیفرون نیز نمود یافته، به دنبال اثبات وابستگی اخلاق به خدا است. در این مقاله که با روشی تحلیلی و کتابخانه ای به بررسی مسائل پرداخته شده است، ابتدا با محور قرار دادن واقع گرایی حداقلی -که شامل ذهن گرایی، بین ذهن گرایی و عینیت گرایی است نظامی جامع برای طبقه بندی نظریات واقع گرایانه ارائه می شود. در ادامه با تبیین مؤلفه های اراده گرایی الهیاتی جدید روشن خواهد شد که اراده گرایی الهیاتی جدید در ارزش شناسی در زمره واقع گرایی حداکثری و یک نوع عینیت گرایی بدیع است. اراده گرایان الهیاتی جدید در حوزه ارزش شناسی مطابَق قضایای اخلاقی را یک ذات خارجی که همان ذات خوب خدا است، می دانند. اراده گرایان الهیاتی در حوزه وظیفه شناسی به هیچ وجه در زمره واقع گرایان حداکثری طبقه بندی نمی شوند. اراده گرایی الهیاتی جدید در بخش وظایف اخلاقی از نوعی ذهن گرایی خاص حمایت می کند که در آن، تمایلات و خواسته های خداوند محوریت دارد و نه گرایشات و ترجیحات انسانی.
تربیت اخلاقی فضیلت مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۱
1 - 14
حوزههای تخصصی:
تربیت اخلاقی به عنوان یکی از مهم ترین ارکان یک نظام تربیتی، سهمی عمده در جهت گیری آن نظام دارد از این لحاظ منظری که ما بر مبنای آن مواجهه با مسائل اخلاقی را برمی گزینیم، به صورت کاملاً تعیین کننده ای نظام تربیتی را برمی سازد. از این رو تربیت اخلاقی فقط یک زمینه و ساحت تربیتی مشخص و منفک نیست، بلکه به یک معنا، عمق و جوهره ی نظام تعلیم و تربیت را نشان می دهد. در این میان اخلاق فضیلت گرا به عنوان بدیلی برای نظام های اخلاقیِ عمل محور، می تواند چشم انداز متفاوتی را در فهم ما از مسائل اخلاقی رقم زند و بنیاد تربیت اخلاقی را نیز دستخوش تحول بنیادین گرداند. هدف از این مقاله واکاوی و صورت بندی این نقش در نظام تربیتی کلان است تا مشخص گردد که تربیت اخلاقی فضیلت مند می تواند چارچوبی متفاوت برای کلیت نظام تربیتی باشد. در این مقاله تلاش بر این است تا اولاً به صورت فلسفی و نظر یک به اخلاق فضیلت در ارتباط با تأثیرگذاری بر نظام تربیتی پرداخته شود و از سوی دیگر تنها جنبه خاصی از این نظام مورد توجه نباشد، بلکه تأثیر اخلاق بر کلیت نظام تربیتی مورد بررسی قرار گیرد. مقاله نهایتاً با این رهیافت به پایان می رسد که: تربیت اخلاقی فضیلت مندانه در اساس نوعی نگرش متفاوت به ساحت تربیت اخلاقی را رقم خواهد زد، زیرا بسیاری از بنیان های تربیت اخلاقی در نظام رسمی تربیتی بر پایه رویکردی قاعده مدار و بیرونی استوار شده است که اجازه شکل گیری درونی شاکله های اخلاقی را از متربیان سلب می نماید. در تربیت اخلاقی فضیلت مند، هدف از تربیت اخلاقی دنبال نمودن کمال اخلاقی در ابعاد مختلف زندگی متربیان خواهد بود و نه پرداختن صرف به انجام تکالیف از سوی آنها.
تحلیل انتقادی طبیعت گرایی اخلاقی مورد نظر فلانگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره سوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
27 - 46
حوزههای تخصصی:
فلانگان در مقاله طبیعی کردن اخلاق، نوعی طبیعت گرائی اخلاقی را تبیین نموده و معقول ترین گونه طبیعت-گرائی اخلاقی را نوسازگارگرائی می داند. براساس این نوع طبیعت گرائی، اراده آزاد با تعیّن گرائی سازگار بوده و شاهد نوعی تعیّن گرائی علمی، در عین مسئولیت اخلاقی خواهیم بود. فلانگان در مقاله خود نقدهای هیوم و مور در مقابل طبیعت گرائی اخلاقی را پاسخ می دهند و از منتهی شدن طبیعت گرائی اخلاقی مورد نظر خویش به نوعی نسبیت گرائی و نیهیلیسم ابائی ندارد، زیرا در هر حال ارزش و خوبی را وابسته به انسان و اکولوژی آن می دانند. پژوهش حاضر ابتدا گزارشی از ماهیت طبیعی گرائی اخلاقی در اندیشه فلانگان بیان می کند. در ادامه از موارد تقویت و نقد کسبییر و راس و ریلتن در قبال دیدگاه فلانگان سخن گفته می شود و در نهایت نقدهائی هستی شناسانه، معرفت شناسانه و انگیزشی و همچنین نقدهائی معطوف به پذیرش نسبی گرائی و نیهیلیسم اخلاقی بر ماهیت طبیعت گرائی اخلاقی مورد نظر فلانگان ارائه می شود.
مقایسه ابعاد و مولفه های حقوق کودک در پیمان نامه جهانی با اسناد بالا دستی نظام آموزشی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی مولفه های حقوق کودک در پیمان نامه جهانی و مقایسه با اسناد بالادستی نظام آموزشی ایران انجام یافته است. روش: رویکرد پژوهش حاضر کیفی، از نوع تحلیل محتوا و روش تحقیق نیز تحلیل اسنادی بود. جامعه آماری پژوهش اسناد بالادستی نظام آموزشی ایران بود که با استفاده از نمونه گیری هدفمند، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، سند برنامه درسی ملی و سند چشم انداز، به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات بررسی مشاهده ای و مطالعات اسناد بالادستی و ابزار تجزیه و تحلیل داده ها نیز تحلیل محتوای اسناد سه گانه مذکور و مقایسه آن با مولفه ها و بندهای کنوانسیون جهانی حقوق کودک بود. یافته ها: یافته تحقیق معرف 6 دسته حقوق (تربیتی، مدنی/ سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و بهداشتی) گردید. یافته ها نشان دادند که تعارض و بی سازمانی در تعریف کودک و کودکان به لحاظ حقوقی در ایران، عدم وجود نهاد ملی مشخص برای تجویز و سیاستگذاری در این زمینه، دوگانگی سیتم افکار دستگاه های متولی برنامه های حمایت از کودکان، شکاف بین تعاریف نهادهای مختلف از جمله نهاد دین، قانون و حقوق در خصوص کودک و حقوق او، شکاف بین نظریه و عمل در برنامه های آموزشی در خصوص حقوق کودک، منجر به ایجاد موانعی در بهبود وضعیت حقوق کودکان در ایران شده است. نتیجه گیری: براین اساس لزوم بازنگری در تعریف کودک و سیاستگذاری دقیق مبتنی بر مولفه های حقوق کودک، هماهنگی میان نهادهای قانونی در خصوص رعایت دقیق مفاد حقوقی در برنامه های عملیاتی بسیار ضروری است.
واکاوی اصول تعلیم وتربیت اسلامی در اندیشه های عرفانی امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پایه های تربیتی عرفان حضرت امام بر روی شریعت بنا شده، دراین نظام عرفانی فضایل دینی از فضایل تربیت عرفانی تفکیک نمی شود. این فضایل می تواند انسان را به اخلاق دینی و هم اخلاق عرفانی رهنمون سازد. در فضایل دینی است که فضایل تعلیم وتربیت عرفانی معنا می یابد موضوع تربیت عرفانی، از منزلت و جایگاهی بس رفیع برخوردار است. بی تردید یکی از ابعاد فکری بنیان گذار جمهوری اسلامی، امام ، که از بنیادی ترین رویکردهای ایشان می باشد،مقوله تعلیم و تربیت و تزکیه نفس است تأکید امام آن است که نفس تزکیه شده در راستای ارزشهای الهی قرار می گیرد و سر اطاعت در پیشگاه خداوند فرود می آورد و به قدرتهای غیر الهی بی توجه است؛ از این رو اهتمام بر این امر را بر همه ی آحاد جامعه لازم دانسته و ضرورت آن را برای کسانی که با تربیت مردم سر و کار دارند، افزون می شمرد.تعلیم وتربیت ،روش انبیای الهی که برای تربیت انسان ووصول وی به مقصد والای آفرینش ذکر شده است. تربیت عرفانی امام در ساختن انسان های متعالی نقش بسزایی ایفامیکند. اندیشه عرفانی امام در زمینه تعلیم وتربیت اسلامی وتهذیب نفس دلالت های را برای تربیت اخلاقی با تاکید بر اندیشه عرفانی امام ارائه دهد روش تحقیق مقاله ،کیفی واز نوع تحلیلی می باشد درمرحله اول با مراجعه به کتب عرفانی امام در زمینه تعلیم وتربیت اخلاقی وعرفانی اندیشه های ایشان استخراج گردیدکه نتیجه تربیت عرفانی امام ساختن انسان های که با تزکیه وتهذیب نفس که به تحول درونی ومعنویت پرداختند و به قرب الهی نائل آمدند.
تأمّلات اخلاقی جواز نکاح صغیره و تعارض آن با قاعده عدالت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
95 - 118
حوزههای تخصصی:
در احکام فقهی دین مبین اسلام، جواز ازدواج دختران از بدو تولّد به چشم می خورد که تقریباً مورد اتّفاق علمای متقدّم قرار گرفته است. علاوه بر این، به زوج حقّ هرگونه استمتاع، به جز رابطه زناشویی قبل بلوغ سنّی، داده شده است. هدف این مقاله نشان دادن پیامدها و آثار سوء مترتّب بر این حکم فقهی بود که به موجب این پیامدهای منفی، تعارضاتی با اصل عدالت نمایان شد. در این مقاله، با روش توصیفی-تحلیلی، ابتدا قاعده عدالت و چگونگی کاربرد آن در احکام فقهی و مواردی را که این قاعده داخل می شود، تبیین شد و سپس پیامدهای منفی فردی، خانوادگی و اجتماعی این حکم فقهی و پیامدهایی که در نکاح صغیره، مصداق ظلم تلقّی می شود و مفاسد مترتب بر آن تبیین شد. بر اساس یافته ها، از جمله پیامدهای منفی روحی و روانی می توان به مواردی چون: افسردگی و اضطراب، سلب عشق و محبّت بر اثر تحمیل مسئولیّت خارج از حدّ توان و پیامدهای دوری از دوران شیرین کودکی اشاره کرد. همچنین، پیامدهای جسمی و جنسی مانند: آسیب به اندام تناسلی و مرگ و میر، پیامدهای اجتماعی و خانوادگی مانند: طلاق عاطفی و عدم توانایی در تربیت فرزندان، نیز از مصادیق بی عدالتی در این حکم هستند که با قاعده عدالت که اصلی عقلائی و منطبق بر مذاق شارع مقدّس است، در تعارض اند. بنابراین، با عنایت به اینکه اصل نکاح از امور عقلائی است و تحقق آن منوط به احراز اصول عقلائی است، هرجا با اصل عقلائی در تعارض باشد، مرجوح می گردد. بر اساس نتایج این تحقیق، اصل جواز نکاح صغیره جز در مواردی است که می تواند توسط فقیه و مجتهد مورد بازنگری قرار گیرد و شرایط زمانی، مکانی و خاصّ اجتماعی امروز در آن لحاظ شود.
دلالت های تربیتی دعای عرفه در ساحت تربیتِ توحیدمدار با تکیه بر روش های تربیت اخلاقی عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال هفدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۹
93 - 112
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بیان روش های تربیت اخلاقی عرفانی در ساحت تربیت توحیدمدار با تکیه بر دعای عرفه، با استفاده از روش تحقیق توصیفی تحلیلی است. سؤال پژوهش این است که روش های تربیت اخلاقی عرفانی در کلام و بیان حضرت امام حسینj در دعای عرفه چیست؟ یافته های پژوهش نشان می دهد: 1. دعای عرفه از آغاز تا انجام بر مدار توحید ایراد شده و با وجود مضامین متکثر و متعدد یک متن جامع و به هم پیوسته در موضوع توحید و مشحون از دلالت های تربیتی است؛ 2. در منشور تربیتی دعای عرفه، روش های ویژه ای برای پرورش دادن و ربّانی شدن انسان مورد تأکید قرار گرفته، و در ساحت تربیت اخلاقی عرفانی مشتمل بر روش های تربیتی در خور توجه است؛ 3. روش های تربیت اخلاقی عرفانی دعای عرفه در دو زمینه خودتربیتی و دیگرتربیتی است. در این مقاله روش هایی که در هر دو زمینه کاربرد دارد مورد بررسی قرار گرفته است؛ 4. در این مقاله روش یادآوری نعمت های خداوند، روش تربیتی تضرع، روش تربیتی ایجاد امید، روش مثبت اندیشی، روش آخرت گرایی، روش التزام به اخلاق و روش محبت مورد بررسی قرار گرفته است.
بررسی هویت انقلابی در کتاب های درسی دوره متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی و تحلیل میزان توجه به مؤلفه های هویت انقلابی در محتوای کتاب های درسی دوره متوسطه دوم انجام شده است. روش مطالعه، توصیفی و از نوع تحلیل محتوا است. جامعه آماری شامل تمام کتاب های درسی دوره متوسطه دوم می باشد که در سال 1399 چاپ شده است. شش عنوان کتاب «آمادگی دفاعی»، «جامعه شناسی»، «دین و زندگی»، «تاریخ»، «تحلیل فرهنگی» و «هویت اجتماعی» با 16 جلد کتاب به صورت هدفمند در نمونه قرار گرفت. یافته های این پژوهش بیانگر این است که در کتاب های درسی دوره متوسطه دوم در رشته علوم انسانی، به مؤلفه «ایثار و شهادت» با 500 فراوانی (2/29 درصد) بیشترین توجه و به مؤلفه های «مبارزه با تحجر و التقاط» با 28 فراوانی (6/1 درصد) و «حمایت از مستضعفین» و «آگاهی نسبت به قانون اساسی» هر کدام با 12 فراوانی (7/0 درصد)، کمترین توجه را شده است، و در رشته های تجربی و ریاضی هم، به مؤلفه های «ایثار و شهادت» با 454 فراوانی (26 درصد)، بیشترین توجه و به مؤلفه «حمایت از مستضعفین» با 10 فراوانی (57/0 درصد) کمترین توجه شده است. فراوانی مؤلفه های «اعتقاد به امام خمینی (ره)»، «روحانیت»، «آگاهی به وقایع و تاریخ انقلاب اسلامی» و «مبارزه با تحجر و التقاط» در محتوای کتاب های درسی رشته های علوم تجربی و ریاضی به صورت معناداری بیشتر از کتاب های درسی رشته علوم انسانی می باشد.