مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
دوره اول متوسطه
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تحلیل محتوای کتب درسی تفکر و سبک زندگی دوره متوسطه اول در مورد ترویج و تعمیق فرهنگ حجاب بر اساس اهداف سند تحول بنیادین انجام شده است. روش پژوهش توصیفی و از نوع تحلیل محتوا بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کتاب درسی تفکر و سبک زندگی دوره متوسطه اول بود. به دلیل محدود بودن جامعه آماری، نمونه و جامعه آماری یکسان بودند. برای گردآوری داده ها از سیاهه تحلیل محتوای حجاب و عفاف بر اساس سند تحول بنیادین استفاده شد که روایی و پایایی آن مورد تأیید قرار گرفته است. واحد تحلیل، جمله های موجود در کتاب درسی بود. بمنظور تجزیه و تحلیل داده ها از محاسبه فروانی و درصد استفاده شد و نتایج پژوهش نشان داد که در کتاب درسی تفکر و سبک زندگی پایه هفتم به مقدار 25/1 درصد به اقناع فکری برای پذیرش قلبی و درونی حجاب؛ 49/0 درصد به ارایه الگوی لباس و پوشش مناسب در راستای تقویت مراتب اسلامی؛ 21/0 درصد به ارایه خدمات جسمی و روحی توجه شده است و جلب مشارکت سازنده خانواده در اشاعه حیا و عفاف مورد غفلت قرار گرفته است. هم چنین، در کتاب درسی تفکر و سبک زندگی پایه هشتم به هیچ کدام از این ابعاد توجه نشده است.
کاروفناوری: تجربه زیسته معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی و تبیین تجارب زیسته معلمان از اجرای برنامه درسی کار و فناوری دوره اول متوسطه است. رویکرد این پژوهش کیفی از نوع پدیدارشناسی است. جامعه پژوهش، معلمان دوره اول متوسطه شهر کرج که از طریق نمونه گیری هدفمند ملاک محور، تعداد 15 نفر از معلمان تا رسیدن به اشباع داده ها، از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند در پژوهش شرکت داده شدند. یافته ها حاکی از آن است که معلمان درک سطحی نسبت به برنامه درسی کار و فناوری دارند. همچنین غفلت مسئولین از دانش عملی معلمان، نبود راهبردی مناسب برای ارزشیابی سبب بی انگیزگی معلمان این برنامه درسی و کناره گیری تعدادی از آن ها از گستره آموزشی شده است. بهبود نگرش معلمان نسبت به برنامه درسی جدید کار و فناوری با ارائه آموزش های مناسب ضمن خدمت، ایجاد بستر مناسب برای تدریس و ارتباط مستمر با مسئولین امکان پذیر خواهد بود و سطح آگاهی مدیران و والدین نسبت به اهمیت برنامه درسی جدید کار و فناوری نیاز به بازنگری دارد.
تحلیل محتوای کتابهای فارسی دوره اول متوسطه برحسب میزان توجه به مولفه های سرمایه فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل محتوای کتاب های فارسی دوره متوسطه اول، برحسب میزان توجه به مولفه های سرمایه فرهنگی بود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و با توجه به ماهیت آن از روش تحقیق توصیفی از نوع تحلیل محتوا استفاده گردید. جامعه آماری این پژوهش شامل محتوای تمامی کتاب های فارسی دوره اول متوسطه در سال تحصیلی 95-94 بوده و نمونه آماری نیز با جامعه آماری یکسان در نظر گرفته شد. ابزار پژوهش شامل سیاهه تحلیل محتوای محقق ساخته سرمایه فرهنگی برحسب نظریه بوردیو بود که برای برآورد روایی سیاهه تحلیل از روایی محتوایی استفاده شد. پایایی سیاهه تحلیل نیز از طریق روش اسکات برابر 54/89 درصد محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از سنجش فراوانی وروش آنتروپی شانون استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که مولفه نهادینه از کمترین میزان توجه برخوردار بوده و مولفه عینیت یافته از بالاترین میزان اهمیت برخوردار است در حالی که مولفه تجسمیافته که بیشترین ارتباط را با درس فارسی دارد جایگاهی درخور ندارد.
واکاوی ابعاد برنامه درسی مغفول مطالعات اجتماعی پایه هفتم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واکاوی ابعاد برنامه درسی مغفول مطالعات اجتماعی پایه هفتم متوسطه معصومه بهرامی پور* دکتر مرجان کیان** دکتر زهرا نیکنام*** چکیده هدف پژوهش حاضر واکاوی ابعاد برنامه درسی مغفول مطالعات اجتماعی پایه هفتم دوره اول متوسطه با توجه به ابعاد محتوایی، فرآیندی و عوامل مؤثر بر شکل گیری این برنامه درسی بود. به این منظور از رویکرد پژوهش کیفی و روش پدیدارشناسی استفاده شد. گروه هدف، شامل دانش آموزان و معلمان مدارس متوسطه شهر کرج بودند که با روش نمونه گیری هدفمند و براساس قاعده اشباع نظری، تعداد 15 معلم و 20 دانش آموز مورد مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمونی استفاده شد. روایی و پایایی داده ها از طریق سه معیار قابل قبول بودن، قابلیت اطمینان و تاییدپذیری به دست آمد. یافته ها نشان دادند که معلمان در دستیابی به اهداف نگرشی و مهارتی موفق عمل نکردند و این سطوح از برنامه درسی در عمل حذف شدند. در ارائه محتوا به سطح دانش در حیطه شناختی بسنده شد و سطوح بالای این حیطه نادیده انگاشته شد. عدم استفاده از روشهای تدریس فعال، مهم ترین فرآیندی است که سبب بروز محتوای مغفول شد. در مرحله اجرای برنامه درسی مطالعات اجتماعی، عواملی مانند دشواری محتوا، کمبود زمان، ناکافی بودن فضا و امکانات و ارزشیابی نامناسب مانع پدیداری برنامه درسی قصد شده مطالعات اجتماعی شد. بنابراین چیدمان و ساختار کلاس، مدت زمان آموزش و شیوه ارزشیابی نیاز به تغییر متناسب با محتوای برنامه درسی جدید مطالعات اجتماعی دارد. نتایج این مطالعه برای چابکی برنامه درسی و پیشگیری از گرفتار شدن در دام سنت و عادت در برنامه درسی مطالعات اجتماعی به کار می آید. کلید واژگان: برنامه درسی مغفول، مطالعات اجتماعی، پایه هفتم، دوره اول متوسطه تاریخ دریافت: 12/10/ 94 تاریخ پذیرش: 95/11/16 * کارشناس ارشد رشته برنامه ریزی درسی از دانشگاه خوارزمی (این مقاله مستخرج از پایان نامه کارشناسی ارشد است) masoome.bahramipur@yahoo.com ** استادیار گروه مطالعات برنامه درسی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران (نویسنده مسئول) kian@khu.ac.ir *** استادیار گروه مطالعات برنامه درسی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران niknam@khu.ac.ir
جایگاه محورهای تربیت هنری، ساختار محتوایی و الگوی سه وجهی برنامه درسی در کتاب های درسی فرهنگ و هنر دوره اول متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکوفاسازی ظرفیت های هنری دانش آموزان از رسالت های مهم آموزش و پرورش در سند تحول بنیادین است. از یک سو محورهای پنج گانه تربیت هنری متشکل از ارتباط با طبیعت، زیبایی شناسی، تولید هنری، آشنایی با تاریخ و میراث فرهنگی-هنری و نقد هنری و از سوی دیگر ساختار محتوایی کتاب های درسی فرهنگ و هنر شامل هنرهای تجسمی، خوشنویسی، هنرهای سنتی، آوایی و نمایشی همگی موضوعاتی هستند که می بایست در پرورش توانمندی های بالقوه آدمی، مد نظر برنامه ریزان قرار گیرند. این مطالعه به شیوه تحلیل محتوا صورت گرفت. جامعه هدف عبارت بود از کتاب های درسی فرهنگ و هنر هر سه پایه دوره اول متوسطه در سال تحصیلی 95-1394. واحد ثبت به متن، تصویر و فعالیت اختصاص یافت. کدگذاری به شیوه قیاسی و براساس محورهای موضوعی و ساختاری آموزش فرهنگ و هنر انجام پذیرفت. به منظور اعتباربخشی به فرایند کدگذاری، ده درصد از محتوا توسط ارزیاب دوم کدگذاری شد که میزان همبستگی برابر 89/0 بود. نتایج نشان داد که پرکاربردترین محورهای تربیت هنری به ترتیب عبارتند از تولید هنری، زیبایی شناسی، نقد هنری، آشنایی با تاریخ و میراث فرهنگی-هنری و ارتباط با طبیعت. همچنین، اولویت های اول تا پنجم در ساختار محتوایی کتاب ها عبارتند از هنرهای تجسمی، هنرهای سنتی، خوشنویسی، هنرهای آوایی و هنرهای نمایشی. بررسی الگوی ساختار برنامه درسی نیز نشان داد که به هر سه وجه فعالیت های تجویزی، نیمه تجویزی و غیرتجویزی توجه شده، اما محتوای این کتاب ها به لحاظ تناسب فعالیت ها با محتوای آموزشیِ ارائه شده، شکل تلفیق، توازن و تنوع محتوایی و عدم تحریک و تهییج خلاقیت دانش آموزان نیازمند بازنگری است.
تحلیل محتوای کتاب های درسی علوم تجربی در دوره اول متوسطه از لحاظ توجه به آموزش های زیست محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره هشتم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
200 - 226
حوزههای تخصصی:
آموزشهای زیست محیطی در دورههای تحصیلی مختلف میتواند نقش موثری در بسیج افکار عمومی جهت حفاظت از محیط زیست داشته باشد. با توجه به نقش کتابهای درسی علوم دوره متوسطه در این زمینه، هدف از این پژوهش بررسی محتوای کتابهای درسی علوم تجربی از لحاظ توجه به آموزشهای زیست محیطی است. این پژوهش به روش تحلیل محتوای کمی انجام شد. جامعه و نمونه آماری شامل تمام کتابهای علوم تجربی دوره اول متوسطه در سال تحصیلی 1396-1395 است که به شیوه کدگذاری قیاسی بررسی شدند. جهت اعتبار بخشی به یافتهها، از دو کدگذار دیگر نیز استفاده شد و میزان توافق میانکدگذارها برابر با90% به دست آمد. یافتهها بیانگر آن است که مقولههای آموزش محیط زیست به صورت (65%)متن، (11%) پرسش،(21%)تکلیف و(13%) تصویر قرار گرفتهاند. همچنین مقولههای آموزش محیط زیست در بعد شناختی (78%) و در ابعاد نگرشی (17%) و مهارتی (13%) است. مهمترین نقطه قوت کتابهای مورد بررسی، توجه به سطوح بالای شناختیدر طراحی تکالیف گروهی است. اما به قدر کافی توجه نکردن به اصول سازماندهی در ارائه محتوا، به ویژه در پایه هشتم، به عنوان مهمترین ضعف این کتابها، محسوب میشود. از مهمترین پیشنهادهای ارائه شده براساس یافتههای این پژوهش میتوان به این موارد اشاره کرد: اعمال دیدگاههای برنامهریزان درسی در مورد چگونگی رعایت اصول سازماندهی محتوا؛ نیازسنجی نیمه متمرکز درمورد مسائل زیست محیطی کشور و طراحی و تدوین کتابی فعالیتمحور در حوزه آموزش حفاظت از محیط زیست؛ چگونگی طراحی فعالیتهایی جهت ارتقای نگرش و مهارتهای دانشآموزان در کتاب موجود.
تبیین شکاف میان برنامه های درسی قصد شده، اجرا شده و کسب شده دوره اول متوسطه و ارائه راهکارهای عملیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۵ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۳۷
129-148
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل ایجاد شکاف میان بین سه برنامه درسی قصدشده، اجرا شده و کسب شده در دوره اول متوسطه صورت گرفته است و از نوع توصیفی میدانی و مطالعه اسنادی است. نمونه آماری دو گروه 30 و 50 نفری از برنامه ریزا ندرسی و افراد صاحب نظر و ده گزارش ارزشیابی از برنامه های درسی دوره اول متوسطه بوده که در پنج سال اخیر به اجرا درآمده است. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه و مطالعه کتابخانه ای و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. یافته ها نشان داده که به منظور کاهش شکاف میان سه برنامه درسی قصد شده، اجرا شده و کسب شده، ضروری است راهکارهای زیر از سوی برنامه ریزان درسی به کار گرفته شوند: در بعد برنامه درسی قصد شده، متناسب سازی برنامه های درسی با رشد سنی و عقلانی دانش آموزان، تبیین جنبه های کاربردی محتوا، توجه به باورهای اعتقادی، اجتماعی و فرهنگی و ارزشهای حاکم بر جامعه و پرهیز از مفاهیم بسیار انتزاعی و بسیار دشوار می تواند کارساز باشد. در بعد برنامه درسی اجرا شده، گسترش دوره های ضمن خدمت (حضوری و مجازی) و ارتقای کیفیت آنها و اختصاص دادن زمان کافی برای تبیین برنامه جدید و توجه به تربیت معلمان واجد صلاحیت در دروسی که نیاز به معلم متخصص دارند، در اولویت قرار گیرد. در بعد برنامه درسی کسب شده، آشنا کردن معلمان با شیوه ها و اصول ارزشیابی در طراحی سؤالات مفهومی و استاندارد با توجه به تفاوتهای فردی دانش آموزان می تواند در یادگیری موضوعات درسی مؤثر باشد.
طراحی الگوی برنامه درسی تربیت دینی و اخلاقی برای دانش آموزان دوره اول متوسطه بر اساس رویکرد ترکیبی عقل و ایمان از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش طراحی یک الگوی برنامه درسی تربیت دینی و اخلاقی برای دانش آموزان دوره اول متوسطه بر اساس رویکرد ترکیبی عقل و ایمان از منظر قرآن کریم است .روش پژوهش از نوع توصیفی است که در آن پس از تببین مولفه های اصلی رویکرد جامع قرآنی در خصوص نسبت عقل و ایمان،عناصر اصلی برنامه درسی تربیت دینی و اخلاقی با توجه به مدل برنامه ریزی تیلور مشخص گردیده است.نتایج پژوهش نشان داد که اهداف ،محتوا،روشهای تدریس و شیوه های ارزشیابی برنامه درسی تربیت دینی و اخلاقی با توجه به رویکرد جامع قرآنی چگونه باید تعیین شوند و در پایان با توجه به نتایج پژوهش، پیشنهاداتی به مسئولین و متصدیان آموزش و پرورش جهت بهبود عملکرد آموزش های دینی و اخلاقی مدارس متوسطه اول داده شد.
تبیین مفهوم برنامه درسی سایه در نظام آموزشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
245 - 275
حوزههای تخصصی:
آموزش های زیست محیطی در دوره های تحصیلی مختلف می تواند نقش موثری در بسیج افکار عمومی جهت حفاظت از محیط زیست داشته باشد. با توجه به نقش کتاب های درسی علوم دوره متوسطه در این زمینه، هدف از این پژوهش بررسی محتوای کتاب های درسی علوم تجربی از لحاظ توجه به آموزش های زیست محیطی است. این پژوهش به روش تحلیل محتوای کمی انجام شد. جامعه و نمونه آماری شامل تمام کتاب های علوم تجربی دوره اول متوسطه در سال تحصیلی 1396-1395 است که به شیوه کدگذاری قیاسی بررسی شدند. جهت اعتبار بخشی به یافته ها، از دو کدگذار دیگر نیز استفاده شد و میزان توافق میان کدگذارها برابر با90% به دست آمد. یافته ها بیانگر آن است که مقوله های آموزش محیط زیست به صورت (65%) متن، (11%) پرسش، (21%) تکلیف و (13%) تصویر قرار گرفته اند. همچنین مقوله های آموزش محیط زیست در بعد شناختی (78%) و در ابعاد نگرشی (17%) و مهارتی (13%) است. مهم ترین نقطه قوت کتاب های مورد بررسی، توجه به سطوح بالای شناختی در طراحی تکالیف گروهی است. اما به قدر کافی توجه نکردن به اصول سازماندهی در ارائه محتوا، به ویژه در پایه هشتم، به عنوان مهم ترین ضعف این کتاب ها، محسوب می شود. از مهم ترین پیشنهادهای ارائه شده براساس یافته های این پژوهش می توان به این موارد اشاره کرد: اعمال دیدگاه های برنامه ریزان درسی در مورد چگونگی رعایت اصول سازماندهی محتوا، نیازسنجی نیمه متمرکز در مورد مسائل زیست محیطی کشور و طراحی و تدوین کتابی فعالیت محور در حوزه آموزش حفاظت از محیط زیست؛ چگونگی طراحی فعالیت هایی جهت ارتقای نگرش و مهارت های دانش آموزان در کتاب موجود.
آسیب شناسی اجرای برنامه درسی تربیت بدنی و سلامت دوره اول متوسطه بر اساس الگوی اکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی آسیب های موجود در اجرای برنامه درسی تربیت بدنی و سلامت دوره اول متوسطه مطابق با الگوی علمی اَکر بود. جهت انجام پژوهش از روش پژوهش توصیفی- پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری شامل متخصصان (اساتید دانشگاه و مؤلفان برنامه درسی)، کارشناسان و معلمان تربیت بدنی دبیرستان های دولتی شهر تهران بود. انتخاب نمونه آماری شامل 18 متخصص به شیوه نمونه گیری هدفمند، 88 معلم زن به شیوه خوشه ای چندمرحله ای بر اساس جدول مورگان و 39 کارشناس حوزه تربیت بدنی به شیوه نمونه گیری در دسترس انجام شد. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود که بر اساس الگوی برنامه ریزی درسی اکر تدوین شد. روایی صوری و محتوایی ابزار، از طریق دریافت نظر 8 صاحب نظر تأیید شد و پایایی آن بر اساس ضریب آلفای کرونباخ، عدد 97/0 بدست آمد. داده ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی شامل آزمون علامت دار ویل کاکسون تک نمونه ای، تحلیل واریانس رتبه ای کروسکال– والیس و آزمون یومن ویتنی تحلیل شدند. یافته ها نشان داد آسیب های اجرای برنامه درسی تربیت بدنی و سلامت، شامل طیف متنوعی از مؤلفه های برنامه درسی است، از جمله، فضای آموزشی، زمان، محتوا، اهداف، نقش معلم، مواد و منابع. براین اساس، پیشنهاد می شود سیاستگذاران و تصمیم گیرندگان برنامه درسی تربیت بدنی، عناصر را با اهداف هماهنگ کنند، فضای آموزشی را بهبود بخشند و زمان تدریس را متناسب نمایند تا ضعف های شناسایی شده برطرف شود.
الگوی برنامه درسی آموزش کارآفرینی دوره متوسطه مبتنی بر نظریه برخاسته از داده ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش کارآفرینی اثر قابل توجهی در رشد اقتصادی جوامع دارد. هدف از آموزش کارآفرینی، پرورش مهارت ها و ویژگی های کارآفرینانه است. با پرورش این مهارت ها در سنین پایین تر، می توان در آینده، جوانانی توانمند، خلاق و نوآور در تمامی ابعاد اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی داشت. هدف این تحقیق، ارائه الگویی مطلوب، جهت طراحی برنامه درسی آموزش کارآفرینی برای دوره اول متوسطه است. حوزه مورد مطالعه، شامل متون و اسناد تالیفی در حوزه های برنامه درسی و آموزش کارآفریی است. جامعه آماری، متخصصان و اساتید دانشگاه، و نمونه آماری، 30 نفر از متخصص برنامه درسی و کارآفرینی بودند که به روش در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات فیش های مطالعاتی و مصاحبه، و روش انجام پژوهش، آمیخته است. یافته های پژوهش شامل الگویی طراحی شده، است جهت آموزش کارآفرینی، برای دانش آموزان متوسطه اول.
بررسی دیدگاه دبیران علوم اجتماعی پیرامون نقش مطالعات اجتماعی در گسترش فرهنگ ایثار و شهادت در بین دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی دیدگاه دبیران علوم اجتماعی پیرامون نقش مطالعات اجتماعی در گسترش فرهنگ ایثار و شهادت در بین دانش آموزان است. روش پژوهش پیمایشی و جامعه آماری شامل کلیه دبیران علوم اجتماعی شهر تهران در مدارس دولتی و غیردولتی دوره اول متوسطه بودند که از این جامعه تعداد 155 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و با استفاده از معادله نمونه گیری کوکران انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه محقق ساخته بود که روایی آن با استفاده از روایی محتوایی با استفاده از قضاوت متخصصان و پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ مورد بررسی و تایید قرار گرفت. داده های حاصل با استفاده از آمار توصیفی(میانگین ، انحراف معیار) و آمار استنباطی(آزمون مجذور خی) تجزیه و تحلیل شد. یافته های حاصل حاکی از این است که حوزه مطالعات اجتماعی می تواند در درونی نمودن ارزش های ایثار و شهادت، باور به ارزش های دفاع مقدس ، تبلیغ و ترویج ارزش های دفاع مقدس و آشنایی با خصوصیات و ویژگی شهدا در دانش آموزان ایفای نقش کند. از این رو لازم است برنامه ریزان درسی در تدوین کتاب های درسی مطالعات اجتماعی به گسترش و ترویج این فرهنگ(ایثار و شهادت) اهتمام ویژه داشته باشند.
تأثیر بسته آموزش کارآفرینی مبتنی بر برنامه آموزشی دانشگاه ساسکاچئون بر روحیه کارآفرینی دانش آموزان: یک طرح ترکیبی لانه ای هم زمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال هجدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۷۱
83 - 104
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف سنجش تأثیر بسته آموزش کارآفرینی مبتنی بر برنامه آموزشی دانشگاه ساسکاچئون بر روحیه کارآفرینی دانش آموزان در دوره اول متوسطه صورت گرفته است. جامعه آماری آن شامل همه دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه اصفهان در سال تحصیلی 98-1397 بود. روش انجام پژوهش به شیوه ترکیبی لانه ای هم زمان بود. به منظور سنجش کمی روحیه کارآفرینی،30 نفر به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گمارش شدند. هر دو گروه در مراحل پیش آزمون و پس آزمون به پرسش نامه روحیه کارآفرینی پاسخ دادند. برای گروه آزمایش 13 جلسه آموزش برگزار شد، اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. برای «تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چند متغیره» استفاده شد. در مرحله دوم، به منظور بررسی و تأیید یافته های کمّی، در پایان هر جلسه با دانش آموزان مصاحبه ای صورت گرفت. نتایج پژوهش نشان دادند، بسته آموزش کارآفرینی مبتنی بر برنامه آموزشی دانشگاه ساسکاچئون، بر روحیه کارآفرینی دانش آموزان مؤثر بوده است (001/0). از این رو مؤلفه های «نوآوری»، «ریسک پذیری»، «موفقیت طلبی» و «استقلال طلبی» در سطح 001/0 معنادار بودند و مؤلفه های «ابهام پذیری» و «کنترل پذیری» معنادار نبودند. نتایج مصاحبه های به دست آمده هم تحلیل کمی را تأیید کرده اند. بنابراین می توان گفت: با توجه به اهمیت آموزش کارآفرینی در مدرسه، در کنار سایر برنامه ها و روش های موجود می توان از بسته آموزش کارآفرینی مبتنی بر دانشگاه ساسکاچئون استفاده کرد.
تبیین مؤلفه های رشد اخلاقی برای دانش آموزان دوره اول متوسطه در چهارچوب فلسفه تعلیم وتربیت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش مفاهیم اخلاقی، در شکل گیری هویت و ﺑﻬﺒﻮد ارﺗﺒﺎﻃﺎت اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ دانش آموزان اهمیت بسیاری دارد. بااین وجود، مطالعات انجام شده نشان می دهد ارزش های اخلاقی آنچنان که باید در وجود آنان نهادینه نشده است و دانش آموزان دﭼﺎر ﺑﺤﺮان ﻫﻮﯾﺖ، ﻣﻌﻨﻮﯾﺖ و اﺧﻼق ﺷﺪه اند. ازاین رو، لازم است مؤلفه های رشد اخلاقی که بتواند نیازهای آموزش مفاهیم اخلاقی را در آنان برطرف سازد، تبیین شود. لذا هدف از پژوهش حاضر، تبیین مؤلفه های رشد اخلاقی برای دانش آموزان دوره اول متوسطه، در چهارچوب فلسفه تعلیم وتربیت اسلامی است. پژوهش حاضر، با روش توصیفی، کتابخانه ای و استنادی صورت گرفت. جامعه موردبررسی در این پژوهش، اسناد مکتوب، تجارب جهانی، مبانی نظری و پیشینه های موجود در ارتباط با رشد اخلاقی و تعلیم وتربیت اسلامی بود و روش نمونه گیری به صورت هدف مند بوده و تا رسیدن به اشباع نظری داده ها ادامه یافت. یافته ها نشان می دهد با بررسی مبانی نظری مربوط به رشد اخلاقی و تعلیم وتربیت اسلامی، 388 مؤلفه رشد اخلاقی به دست آمد و با تحلیل و ادغام این تعداد مؤلفه، 7 مؤلفه اصلی و 14 مؤلفه فرعی رشد اخلاقی استخراج شد. ازجمله: 1. مؤلفه بازشناسی امور خوب از بد و کشاندن به سوی ارزش ها شامل مؤلفه های انتخاب و تصمیم گیری، بایدها و نبایدها و... بود، 2. مؤلفه استدلال گرایی و قضاوت درست شامل رسیدن به بینش، ایجاد درک درست و ... بود. 3. مؤلفه شکفتن قابلیت ها شامل تعالی وجود، 4. مؤلفه اصول عام و فراگیر شامل اصول اخلاق قراردادی، 5. مؤلفه خودسازی و خودباوری شامل شهودگرایی و...، 6. مؤلفه حکمت عملی شامل رفتارهای انسانی، و 7. مؤلفه قانون مداری شامل توجه به قوانین و مقررات بود. نتایج به دست آمده نشان می دهد از میان مؤلفه های فرعی به دست آمده، مهم ترین نیاز، افزایش توجه به مؤلفه" اصول اخلاق قراردادی" است.
مطالعه کیفی آموزش بهداشت روانی مطلوب در مدارس دوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
433 - 406
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی مولفه های بهداشت روان جهت آموزش در دوره متوسطه اول می باشد. لذا در این تحقیق تلاش شده است پاسخی برای این سوال بیابد که مولفه های بهداشت روان مطلوب آموزش در دوره اول متوسطه کدامند؟ روش پژوهش از نظر هدف کاربردی؛ از نظر روش جمع آوری داده ها توصیفی- اکتشافی و از نظر نوع داده، کیفی و بود. جامعه پژوهش، شامل مدیران مدارس، متخصصان برنامه ریزی درسی و متخصصان بهداشت روان استان همدان بود. حجم نمونه با استفاده از اصل اشباع و روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند 30 نفر تعیین شد. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه های نیمه ساختار یافته بود. با توجه به سوالات پژوهش از روش تجزیه و تحلیل کیفی مبتنی بر شناسایی مولفه ها استفاده شد. بدین صورت که برای شناسایی مولفه های بهداشت روان در آموزش بهداشت روانی در دوره متوسطه اول از فرآیند دلفی فازی و اجماع نظر خبرگان حول مولفه ها استفاده شد. از میان 40 مولفه شناسایی شده، تعداد 31 مولفه در چهار بعد سلامت جسم یو رفتاری، اضطراب و روحیات فردی، کنش ورزی اجتماعی و افسردگی و ناامیدی بر بهداشت روان دانش آموزان متوسطه اول موثر تشخیص داده شدند.تدوین برنامه درسی بر مبنای 31 عامل موثر شناسایی شده می تواند بهداشت روان دانش آموزان متوسطه دوم را تا حد بالایی بهبود بخشد.
تاثیر روش آموزش معکوس بر یادگیری درس کاروفناوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ششم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
1 - 14
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر به کارگیری روش آموزش معکوس بر یادگیری درس کاروفناوری پایه هشتم(دوره اول متوسطه) بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون برای گروه کنترل بوده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان پایه هشتم متوسطه اول، شهرستان بهارستان، ناحیه یک استان تهران بودند که به شیوه نمونه گیری چند مرحله ای یک مدرسه دخترانه به عنوان نمونه انتخاب شد و دو کلاس به صورت تصادفی به عنوان گروه کنترل(26 نفر) و گروه آزمایش(26نفر) تعیین شدند. ابزار پژوهش آزمون محقق ساخته ای است که روایی آن مورد تایید جمعی از دبیران این رشته و متخصصان علوم تربیتی قرار گرفت و ضریب پایایی آن براساس ضریب آلفای کرانباخ 79/0 بدست آمد. مدت ده جلسه 2 ساعته روش تدریس معکوس و سنتی اجرا شد و سپس پس آزمون از هر دو گروه گرفته شد. داده های پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی کوواریانس و آزمون تی تحلیل شد. یافته های پژوهش، به لحاظ آماری نشانگر آن است که شیوه تدریس معکوس در یادگیری دانش آموزان نسبت به روش تدریس سنتی( توضیحی) موثرتر بوده است. به گونه ای که گروه آزمایش در آموزش به شیوه معکوس دارای میانگین نمره بالاتری نسبت به گروه کنترل هستند. بنابراین به معلمان پیشنهاد می شود برای تدریس دروس مختلف به ویژه برنامه های درسی در سطح نگرش و مهارت به شیوه آموزش معکوس توجه بیشتری داشته باشند و تا حد امکان در تولید فیلم های آموزشی و ایجاد بانک های اطلاعاتی تلاش نمایند.
تحلیل برنامه درسی مطالعات اجتماعی دوره اول متوسطه ازنظر میزان توجه به مؤلفه های آموزش چندفرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
48 - 24
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش تحلیل محتوای کتاب های درسی مطالعات اجتماعی دوره اول متوسطه (پایه های هفتم ،هشتم ونهم) براساس مولفه های آموزش چند فرهنگی به منظور شناسایی میزان توجه به این مولفه هاست . در این پژوهش از روش توصیفی وتحلیل محتوا استفاده شده است.روش مورد استفاده برای توصیف داده ها فراوانی،درصدفراوانی،جداول وبرای تحلیل محتوای پژوهش، از آزمون مجذور خی تک متغیری استفاده شده و واحدتحلیل نیز صفحات(متن،تصاویر وفعالیت ها) کتاب می باشد.جامعه آماری شامل سه جلد کتاب تالیف سال 1395 با عنوان مطالعات اجتماعی دوره اول متوسطه بود ودر مجموع489 صفحه ازکتاب مطالعات اجتماعی دوره اول متوسطه راشامل می شدند. نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها نشان می دهد که تفاوت کتاب های درسی مطالعات اجتماعی پایه هفتم، هشتم و نهم در میزان توجه به مولفه-های آموزش چند فرهنگی معنی دار می باشد. بی توجهی به تعدادی از مولفه ها در محتوای کتابها دیده می شود که نیازمند توجه در چاپ های بعدی می باشند. بر اساس یافته هایی به دست آمده در این پژوهش از میان ده مولفه آموزش چند فرهنگی بیشترین توجه به مولفه های شماره 1- انعکاس وپذیرش تنوع قومی، نژادی، محیطی، دینی و مذهبی در برنامه های درسی4- حمایت از حفظ و انتقال میراث فرهنگی وقومی 6 - تحکیم همبستگی وانسجام اجتماعی 8- آگاه سازی کودک از وجود سایر فرهنگها، جوامع و شیوه های زندگی 9- افزایش مهارتها تعاملی ( تحمل وبردباری افراد،تساهل ،همدلی ،اعتماد و...)در بین اقوام ونژادها شده است اما به پنج مولفه ی دیگر کمترین توجه مبذول شدهاست.
بازنمایی علل کاهش انگیزه شغلی معلمان در انجام فعالیت های حرفه ای:یک مطالعه پدیدارشناختی
حوزههای تخصصی:
افت انگیزه شغلی، از مهمترین علل کاهش کیفیت عملکرد حرفه ای است. شواهد و مستندات میدانی از کاهش چشمگیر انگیزه شغلی معلمان حکایت می نماید. پژوهش حاضر با هدف بازنمایی ادراک و تجربه زیسته معلمان در خصوص علل کاهش انگیزه شغلی آن ها به انجام رسید و در آن سعی شد با استفاده از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی از نوع توصیفی به بازسازی معنایی ادراک معلمان از علل کاهش انگیزه پرداخته شود. به منظور گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده شد. با استفاده از نمونه گیری هدفمند و راهبرد زنجیره ای، پس از 20 مصاحبه، اشباع داده ها حاصل شد. تحلیل عمیق تجربه زیسته معلمان با استفاده از راهبرد هفت مرحله ای کُلایزی، به شناسایی و دسته بندی پنج دسته عمده از عوامل کاهش انگیزه معلمان دوره اول متوسطه منجر گردید. این پنج علت به ترتیب اهمیت شامل؛ الف) مسائل آموزشی؛ ب) مسائل داخل سازمانی؛ ج) مسائل اقتصادی؛ د) مسائل اجتماعی؛ ه) مسائل شخصی و خانوادگی است. یافته ها نشان داد که معلمان مورد مطالعه، علل متعدد و متفاوتی را برای کاهش انگیزه شغلی شان معرفی کرده اند و این بدان معنی است که هر یک از معلمان با چالش های متعدد و متفاوتی در امر آموزش و انجام فعالیت های حرفه ای خود روبرو هستند و کم توجهی در بهبود وضعیت ایشان، می تواند نظام آموزشی و به ویژه پویایی و بالندگی جامعه را در آینده ای نزدیک با مخاطرات عمده ای همراه سازد.
بررسی جایگاه آموزش هنر بر مبنای جامعه در کتاب های درسی فرهنگ و هنر دوره اول متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال شانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۰
37 - 64
حوزههای تخصصی:
رویکرد آموزش هنر بر مبنای جامعه با توجه به اهمیت بحث تربیت هنری و به قصد برقراری ارتباط نزدیک تر بین جامعه، فرهنگ و آموزش، مطرح شده است. از این رو هدف مقاله، تبیین جایگاه آموزش هنر بر مبنای جامعه در برنامه درسی هنر دوره اول متوسطه است. این مقاله به روش تحلیل محتوای کیفی و کمی انجام گرفته است. جامعه و نمونه پژوهش با هم برابر بوده و شامل کتاب های درسی فرهنگ و هنر دوره اول متوسطه در سال تحصیلی 97-1396 بوده است. ابتدا مؤلفه های رویکرد آموزش هنر بر مبنای جامعه به روش تحلیل محتوای کیفی، از طریق کدگذاری و مقوله بندی کتاب های مورد مطالعه و رفت و برگشت با مبانی نظری پژوهش تدوین گردیده است که موجب استخراج چهار مؤلفه شده است. سپس کتاب های درسی فرهنگ و هنر دوره اول متوسطه ایران در سال تحصیلی 97 -1396 بر اساس آن مؤلفه ها به شیوه ی کمی تحلیل شده است. نتیجه تجزیه و تحلیل داده ها مبین آن است که از 1523 مورد واحد شمارش، در مجموع 369 مورد فراوانی در رابطه با این رویکرد می باشد که از این میان بیشترین تأکید بر مؤلفه «توجه به تفاوت های هنرهای قومی» (67/12 درصد) و پس از آن «معرفی هنر فرهنگ های بومی/ منطقه ای» (33/8 درصد) می باشد. دو مؤلفه دیگر، «دخالت دادن هنرهای بومی/ منطقه ای به عنوان تجربیات آموزشی» (95/2 درصد) و «استفاده از ظرفیت های انواع رسانه های آموزشی هنر مبتنی بر محیط» (26/0 درصد)، جایگاه درخور توجهی در این کتاب ها نداشتند.
مقایسه میزان حضور مولفه های هویت ملی در کتاب های قدیم و جدید زبان انگلیسی نظام آموزش و پرورش رسمی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال شانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۰
147 - 174
حوزههای تخصصی:
مسئله هویت ملی می تواند به عنوان یکی از عناصر مهم تشکیل دهنده شخصیت فرد و بارزترین نوع هویت جمعی به شمار رود. از طرفی نظام آموزش و پرورش از جمله عناصر اصلی شکل دهنده هویت فردی افراد جامعه است، لذا بررسی کتاب های آموزشی و مواد درسی به عنوان اصلی ترین بخش های این مهم می تواند زمینه ساز ایجاد بسترهای مناسب رشد و ارتقا هویت افراد جامعه باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه میزان حضور مولفه های هویت ملی در کتاب های قدیم و جدید زبان انگلیسی آموزش و پرورش رسمی ایران صورت پذیرفته است. روش مورد استفاده برای تحقق بخشیدن به این هدف، روش توصیفی-تحلیلی از نوع کتابخانه ای (اسنادی)و تحلیل محتوای کتاب های تازه تالیف زبان انگلیسی دوره متوسطه اول با عنوان (English for schools: Prospect Series) و کتاب های زبان انگلیسی دوره راهنمایی قدیم (The Right Path to English) است. در این راستا ابعاد مختلف هویت ملی از جمله ابعاد ملی، فرهنگی، مذهبی، جغرافیایی، سیاسی، اقوام و خرده فرهنگ ها و نیز نمادهای ملی مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که ابعاد مختلف هویت ملی را می توان در قالب تصاویر و کلمات کتاب های تازه تالیف زبان انگلیسی به وضوح مشاهده کرد و این امر در مقایسه با کتاب های دوره راهنمایی قدیم بسیاردقیق تر و بیشتر مورد توجه مولفان قرار گرفته اند و تفاوت معناداری در نمود مولفه های مورد بررسی مشاهده می گردد.