فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۴۱ تا ۸۶۰ مورد از کل ۹٬۱۱۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
مسئله کانونی این مقاله ، توصیف و تحلیل تمایزات دو مقوله حجاب فقهی و عفاف اخلاقی است. این دو در پیشینه پژوهشی تمایز روشنی ندارند و به تبَع ، در قوانین اجتماعی یکسان انگاری شده اند. این مقاله با روش توصیفی۔ تحلیلی و انتقادی و با مراجعه به منابع کتابخانه ای ، از هفت تمایز عمده میان این دو مفهوم سخن خواهد گفت. «حجاب» به معنای پوشش بدن بانوان ، تکلیفی بیرونی و وظیفه ای فقهی است ، اما «عفاف» به معنای خویشتن داری در مسائل جنسی ، امری درونی و فضیلتی اخلاقی است. همه زنان و مردان موظف به انجام رفتارهای عفیفانه اند ، اما همه زنان مکلف به رعایت حجاب نیستند. شاخص «حجاب» ، امری کمّی و قابل اندازه گیری است ، اما شاخص «عفاف» امری کیفی و وابسته به فرهنگ است. «عفاف» وظیفه ای عقل پذیر با توجیه پیشینی است ، اما «حجاب» به خودی خود ، تکلیفی عقل گریز با توجیه پسینی است. «عفاف» ، مصالح و مفاسدی برای جامعه دارد و در نتیجه ، تکلیفی اجتماعی است ، اما «حجاب» به خودی خود و صرفِ نظر از موارد انطباق با «عفاف» مصالح اجتماعی ندارد و از باب مراعات دستورات تعبدی برای فرد مفید است.
مؤلفه های کلیدی برندسازی اسلامی-اخلاقی برای ورود به بازارهای بین المللی در کسب و کارهای کوچک و متوسط صنایع غذایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
239 - 264
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر مفهوم پردازی و اولویت بندی مؤلفه های برند سازی اسلامی-اخلاقی در کسب و کارهای کوچک و متوسط صنایع غذایی به منظور ارائه چارچوبی مفهومی برای ورود به بازارهای بین المللی می باشد. روش انجام تحقیق ترکیبی می باشد که در دو بخش کیفی و کمی انجام شده است.نخست در بخش کیفی با استفاده از مصاحبه های عمیق نیمه ساختار یافته با چهارده نفر از خبرگان، متخصصان و اساتید در زمینه برندسازی اسلامی و بازاریابی که به روش گلوله برفی انتخاب شده اند و با استفاده از روش کدگذاری باز و محوری،مؤلفه های برند سازی اسلامی- اخلاقی شامل سه مؤلفه اصلی (دیدگاه ها و رویکردها، نقاط ضعف و تهدیدات، نقاط قوت و فرصت ها ) و پانزده زیر مؤلفه شناسایی و دسته بندی شدند. سپس در مرحله کمی از طریق ابزار پرسشنامه محقق ساخته، نظر و دیدگاه مدیران و کارشناسان بازاریابی در کسب و کارهای کوچک و متوسط صنایع غذایی کشور که بر اساس اطلاعات کسب شده از وزارت صنعت، معدن و تجارت 8618 شرکت در حال فعالیت بوده، جمع آوری شد. که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران،نمونه ای به تعداد 364 نفربدست آمد که این تعداد نمونه از طریق روش نمونه گیری خوشه ای از جامعه آماری انتخاب گردید. برای تحلیل داده های کمی از تحلیل عاملی تأییدی و آزمون تی تک نمونه ای و نرم افزار های اس پی اس اس 22 و آموس 22استفاده گردید . یافته های تحقیق حاکی از آن است که مؤلفه دیدگاه ها و رویکردها بالاترین رتبه را در بین مؤلفه های اصلی داشته و رویکرد مفهومی؛ از دیدگاه ها و رویکردها؛ دارای بیشترین اهمیت بوده،مهمترین نقطه قوت وفرصت؛ آموزه های اسلامی و پر اهمیت ترین ضعف و تهدید؛ ریسک سرمایه گذاری در برندسازی اسلامی –اخلاقی است.
رهاورد نفس براساس مناجات الشاکین(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
خداوند برای هدایت انسان ها عقل و نیز پیامبران و امامان را برای راهنمایی آنان قرار داده است تا با شنیدن سخنان راهنمایان دین و تفکر و تأمل در آنها، راه سعادت و کمال را پیدا و طی طریق کنند. اما انسان ها از جهت انسان بودن، برخوردار از هوای نفسی هستند که همواره درصدد غلبه بر عقل و به دست آوردن امامت و امارت وجود آنهاست. هوای نفس در صورت پیروزی، به بدی امر نموده، انسان را به سوی گناهان سوق می دهد. همچنین، نسبت به معاصی حریص بوده، در صورت ارضاء خواسته های آن، عطش بیشتری پیدا کرده، با ایجاد آرزوهای پنداری و روی آوردن به لهو و لعب، زمینه غفلت و هلاکت انسان را فراهم می آورد. هوای نفس، که در انجام گناهان تعجیل دارد، با فراهم شدن شرایط توبه، با بهانه تراشی و توجیه گری، درصدد تأخیر آن است. این پژوهش با محوریت «مناجات الشاکینِ» امام سجاد (ع)، با بیان این ویژگی های هوای نفس، درصدد توضیح آنها براساس آیات و روایات است.
تبیین فرایند فرهنگ پذیری بر اساس آموزه های اسلامی با تأکید بر نقش مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تبیین فرآیند فرهنگ پذیری بر اساس آموزه های اسلامی با تاکید بر نقش مدارس انجام شد. روش: پژوهش کیفی از نوع هیبرید بود که در سه بخش تحلیل نظری، کار در عرصه و تحلیل نهایی انجام شد. در بخش اول از روش تحلیل محتوا و در بخش دوم از روش مصاحبه استفاده شد. بخش سوم نیز، تحلیل یافته ها در دو بخش بود. جامعه تحقیق در بخش اول ، قرآن کریم و در بخش دوم مدیران و معلمان مدارس متوسطه اول شهر تهران سال تحصیلی 1400 بود. نمونه ها به شیوه هدفمند تا رسیدن به اشباع مقولات با تعداد14 نفر به شیوه مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. از طریق تحلیل محتوا و کدگذاری باز، محوری و انتخابی داده های جمع آوری شده تحلیل گردید. یافته ها: در بخش اول با استفاده از تحلیل محتوا به روش استقرائی-قیاسی، مولفه های فرایند فرهنگ پذیری از سیره پیامبران اولولعزم در قرآن در4 دسته مقوله شناسایی و هر کدام در سطحی بالاتر در سه حیطه (شناختی، عاطفی و عملی) دسته بندی شد. ازجمله: 1-راهبرد فرهنگ پذیری با تاکید برتوحیدباوری با شاخص های سلوک نبوی، 2-مقدمات؛ با زیرمقولات فرهنگ شناسی، مخاطب شناسی، نیروسازی و داشتن تشکیلات، زمانبندی مناسب ؛ 3-اصول از جمله استقامت و بردباری، حفظ کرامت انسانی، تعهد و الزام درونی، صراحت بیان و وضوح پیام؛ 4-روش های نهادینه کردن ارزش ها از جمله دعوت به تعقل و انگیزه بخشی. در بخش دوم بر اساس مولفه های احصا شده فرایند فرهنگ پذیری اسلامی و مصاحبه و کدگذاری، دو دسته نقش برای مدارس شناسایی شد. 1- نقش آموزشی شامل روشهای مستقیم ( تمرین و تکرار در فرایند تدریجی )، نیمه مستقیم (بحث و گفتگو، مناظره ) و غیرمستقیم (یادگیری مبتنی برتجربه وعمل) 2- انگیزه بخشی شامل روش های خودیاری فرهنگی، روش اقناع و ... نتیجه گیری: درمرحله آخربراساس تحلیل وترکیب داده های نظری و تجربی چنین نتیجه گیری شدکه معلم برپایه اصل محبت واقناع سازی الگوهای ارتباطی در فرایند فرهنگ پذیری، بایدضمن تقویت روحیه توحید باوری درخود و دانش آموزان، با تعامل موثر با متربیان، نقش آفرینی بیشتری در فرآیند فرهنگ پذیری نسل جدید داشته باشند.
قلمرو فقه و اخلاق(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
شناخت دقیق مرزهای هر علم ازجمله مبانی مهم ساخت یک نظام هماهنگ و استنباطی دقیق در حیطه علوم انسانی است. اشتراکات فقه و اخلاق در ناحیه موضوع و محمول و قرابت زیاد آنها در منابع و روش ها نیازمند تبیین بیشتر حدود این دو علم است. مسئله این است که ما چگونه می توانیم گزاره های فقهی را از گزاره های اخلاقی بازشناسی کنیم؟ تا این مسئله حل نگردد و قلمرو هریک از آنها روشن نشود، استنباطات فقهی و اخلاقی قادر به تعیین یک نظام جامع نخواهند بود و باید منتظر رویکردهای افراطی و تفریطی در این دو حوزه باشیم. گروهی سخن از حذف فقه برای حفظ اخلاق می گویند و برخی روش فقهی خود را به مثابه تنها روش معتبر تلقی می کنند. این تحقیق به هدف تعیین قلمرو دانش های فقه و اخلاق انجام شده است. روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و روش تحقیق تبیینی تحلیلی است. نتیجه اینکه علم فقه به رعایت حدود می خواند، و اخلاق به کمالات روحی و معنوی دعوت می کند. فقه به سبب کارکرد خاص خود، عموماً به مصالح نوعی و منابع نقلی نظر می نماید، ولی علم اخلاق با توجه به استقلال ثبوتی خود، به تعداد مراتب ممکن، حکم اخلاقی صادر می کند. غایت یکی از نقاط مهمی است که تمایز این دو علم را روشن تر می کند.
امکان تغییر اخلاق از نگاه جلال الدین دوانی و غیاث الدین منصور دشتکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۴)
123 - 151
حوزههای تخصصی:
پایه علم اخلاق بر این اصل استوار است که تغییر اخلاق ممکن است و اگر انسان نتواند اخلاق خود را تغییر دهد آموزه های اخلاقی و توجه به آنها در علم اخلاق نتیجه ای نخواهد داشت. شبهه امکان تغییر اخلاق توسط فیلسوفان مختلف پاسخ داده شده است. جلال الدین دوانی و دشتکی با ذکر دلایل نقلی و عقلی، به طرح مسئله امکان تغییر اخلاق و شبهات پیرامون آن پرداخته اند. پاسخ های این دو فیلسوف نسبت به این شبهه متفاوت است. در این مقاله پس از تبیین دیدگاه این دو فیلسوف درباره تغییر پذیری اخلاق، دلایل و شواهد هر یک از آنها بر موضوع طرح، و سپس نقد و بررسی شده است. هدف از این مقاله توصیف دیدگاه این دو اندیشمند و سپس مقایسه آنها با هم است. روش این مقاله مبتنی بر توصیف، تحلیل و مقایسه است. با مقایسه پاسخ ها به این نتیجه می رسیم که دوانی معتقد است که تغییر برخی اخلاق ها امکان دارد اما تغییر برخی ممکن نیست، اما دشتکی معتقد به تغییر هر اخلاقی است. کلید واژه: تغییر اخلاق، دیدگاه ها، دوانی، دشتکی، اخلاق جلالی، اخلاق منصوری.
گستره ی دگر پروایی در اخلاق مراقبت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره سوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
69 - 89
حوزههای تخصصی:
در جهان کنونی که مسائلی چون فقر، تغییرات اقلیمی، جنگ و ... به بحرانی های فراملی تبدیل شده اند، نظریه پردازان اخلاقی به دنبال یافتن راهی برای پایان دادن یا کمترکردن عواقب ویران گر این بحران ها هستند. در این میان، اخلاق مراقبت معتقد است نظریه های سنتی به علت مبانی عقل گرایانه شان نمی توانند راه حل مؤثری برای این بحران ها عرضه دهند و این اخلاق مراقبت است که با توجه به اصول خود می تواند در این زمینه مؤثر واقع شود. با این وجود، این نظریه به علت تمرکز بر الگو های مادرانگی همواره متهم بوده که نسبت به عرصه عمومی بی توجه است؛ چراکه بر خلاف رویکرد های سنتی اخلاق، بیشتر به حوزه خصوصی و روابط افراد با دیگرانِ خاص شان توجه دارد. از این رو، در این مقاله قصد آن است تا دامنه دیگرپروایی در اخلاق مراقبت روشن شود و به این سؤال پاسخ داده شود که آیا اخلاق مراقبت درحقیقت به حوزه عمومی یا به بیان دقیق تر، به بحران های جهانی بی تفاوت است؟ بر همین اساس، با بررسی نظریات فیلسوفان این عرصه، درنهایت به این نتیجه رسیدیم که اگرچه توجه اخلاق مراقبت بیشتر بر ساحت خصوصی است، اما محصور در این حوزه نیست. آن چنان که عده ای از فیلسوفان مراقبت به طور خاص در باب پروا داری در ساحت عمومی، مسائل سیاسی و بین المللی نظرورزی کرده اند.
بررسی تحلیلی ریشه های دافعه های روانی – جنسی و احساس همسرگریزی در زوج های متقاضی طلاق و ارائه راهکارهای آموزشی و تربیتی در اسلام برای کاهش طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۰ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۴
215 - 238
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تحلیلی ریشه های دافعه های روانی- جنسی و احساس همسرگریزی در زوج های متقاضی طلاق و ارائه راهکارهای آموزشی و تربیتی در اسلام برای کاهش طلاق شکل گرفت. طرح پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش شامل کلیه زوج های متقاضی طلاق مراجعه کننده به مراکز شورای حل اختلاف شهر تهران در نیمه دوم سال 1400 بودند که از میان آن ها 300 نفر (150 نفر زن و 150 نفر مرد) به شکل در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه رضایت مندی زوجیت افروز (1387) بود. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی جهت تحلیل داده ها و از تحلیل عامل تأییدی جهت تعیین نقش مؤلفه های مرتبط با رضایت مندی زوجیت استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد، تعامل احساسی- کلامی، رضایت در اوقات فراغت، رضایت زناشویی، رضایت مندی در حل مصالح، رفتارهای شخصی و نگرشی، فرزندپروری و رضایت عاطفی تأثیر معناداری در تبیین رضایت مندی زوجیت دارند. ازاین رو، ارائه آموزش ها و مداخلات تربیتی مبتنی بر آموزه های اسلامی جهت ارتقا مهارت های زوجین در هنگام مشاوره پیش از ازدواج و جلسات زوج درمانی و جلسات حل اختلاف با هدف پیشگیری و کاهش نرخ طلاق لازم است مورد توجه قرار گیرد.
تبیین ویژگی های برنامه درسی آموزش ارزش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۰
75 - 92
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی ویژگی های برنامه درسی آموزش ارزش ها است. رویکرد مقاله کیفی و روش آن مرور سیستماتیک براساس مدل رایت و همکاران (2007) است. جامعه پژوهش متشکل از 87 مقاله درباره ویژگی های برنامه درسی آموزش ارزش هاست که بین سال های 2000 تا 2020 میلادی در مجلات علمی معتبر ارائه شده اند. نمونه پژوهش شامل 31 مقاله است که به صورت هدفمند جمع آوری و براساس پایش موضوعی داده ها انتخاب شدند. داده های مقاله از تحلیل کیفی اسناد مورد مطالعه گردآوری شده اند. براساس تجزیه و تحلیل داده ها، ویژگی های برنامه درسی آموزش ارزش ها در دو بعد چرایی برنامه درسی آموزش ارزش ها در قالب ضرورت ها و نیازهای فردی و ضرورت ها و نیازهای اجتماعی و بعد چگونگی برنامه درسی آموزش ارزش ها در قالب مقولاتی مانند اهداف: غایی، کلی و جزیی؛ محتوا: اصول، چگونگی سازماندهی، الگوی سازماندهی و مفاهیم؛ راهبردهای یاددهی−یادگیری: مستقیم، نیمه مستقیم و غیرمستقیم؛ مواد و منابع یادگیری: منابع مکتوب و منابع غیرمکتوب؛ نیروی انسانی: نقش معلم و صلاحیت های معلم؛ گروه بندی: گروه همیاری؛ تجارب یادگیری: تجارب فردی و تجارب گروهی؛ مکان: اصلی و فرعی؛ زمان: رسمی و غیررسمی و ارزشیابی: شفاهی و عملی استخراج گردید.
تبیین ماهیت ایثار و حکم مراتب آن از منظر فقه الاخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
117 - 133
حوزههای تخصصی:
در گستره حیات انسانی، دو عنصر «عدل و احسان» از جایگاه ویژه ای برخوردارند؛ با این وجود، در مواقع بحرانی که انسان ها در موضع چالش های اخلاقی قرار می گیرند، آنها حاضرند آنچه را دارند در اختیار غیر بگذارند و از منافع خود چشم بپوشند؛ تا جایی که در وقت ضرورت از جان خود نیز برای مصالح دیگران بگذرند. ایثار از منظر اخلاقی، فی نفسه، فعلی ارزشمند، گرانبها و نیکوست. ایثار هم از جنبه آموزه های دینی و هم از جهت ارزش های انسانی، عملی اخلاقی است؛ هر چند در مواردی، مانند: فداکارى و بخشش مال در راه باطل، مقدم داشتن دنیا بر آخرت و گزینش هواى نفس بر اراده الهی، از مصادیق مذموم و ناپسند آن محسوب می شود، امّا آنچه محل تأمّل است، این است که ایثار و از خودگذشتگی از آن حیث که معروض احکام شرعی واقع می شود، چگونه ارزیابی می گردد؟ و در صورت مشروعیت، قلمرو آن تا کجاست؟ این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی انجام پذیرفته است، تلاش دارد با نظر به منابع فقه اسلامی پاسخ های مستدل برای این پرسش ها بیابد. نتیجه تحقیق آن است که گرچه فقها ایثار مثبت را فی نفسه و مطلقاً دارای حسن و مستحب می دانند، لکن به اطلاق وجوب شرعی آن قائل نیستند و تنها در مواضعی خاص ایثار مالی، آبرویی و جانی را واجب می دانند.
واکاوی رویکرد «گفت وشنود میان فرهنگی» در اندیشه علامه طباطبایی و ارائه دلالت های تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش، واکاوی و تبیین رویکرد «گفت وشنود میان فرهنگی» در اندیشه علامه طباطبایی و ارائه دلالت های تربیتی آن است. روش: روش به کاررفته در این پژوهش توصیفی – استنتاجی است. یافته ها: پس از تبیین رویکرد گفت و شنود میان فرهنگی، نخست به مبانی انسان شناختی و معرفت شناختی، به عنوان پشتیبانان نظری این رویکرد، اشاره شده، و سپس به اصول و روش های تربیتی برآمده از این مبانی به عنوان دلالت های تربیتی رویکرد گفت وشنود میان فرهنگی پرداخته شد. مبانی انسان شناختی رویکرد گفت وشنود میان فرهنگی در آثار و نگاه علامه از این قرار هستند: انسان موجودی است استخدام گر و کمال گرا، و در ذیل مبنای معرفت شناختی رویکرد نیز به اعتبار سازی انسان اشاره شده است. اصول و روش های تربیتی که از این مبانی استنتاج شده اند همه معطوف به رویکردی هستند که از آن با عنوان "گفت وشنود میان فرهنگی" نام برده ایم. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که در دین مبین اسلام و در اندیشه ی متفکران اسلامی از جمله علامه طباطبایی نگاه به دیگری، به خرده فرهنگ ها و فرهنگ های متکثر در جهان نگاهی مبتنی بر انسانیت انسان هاست و ازاین رو جهت زیست مسالمت آمیز، روابط صلح- محور و مبتنی بر گفت وشنود نیازمند مبانی، اصول و روش های تربیتی منتج از اندیشه ی این متفکران می باشیم و در این بین نظام آموزش و پرورش به عنوان نهاد متولی تربیت در جامعه نیازمند بهره گیری از این رویکرد انسانی در سیاست گذاری های تربیتی می باشد.
بررسی دیدگاه برخی خاورشناسان در موضوع فضیلت شکر در قرآن و رابطه آن با اخلاقی بودن ایمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۷
۶۸-۴۹
حوزههای تخصصی:
ایزوتسو شکر را در قرآن با ایمان مترادف دانسته و راینهارت با توجه به تقابل شکر و کفر در قرآن، آن را دلیل بر الزام اخلاقی دانسته است. گر چه اصل ادعا، مبانی و دلایل ایشان با اشکالاتی مواجه است؛ اما توجه آنها به تضاد شکر و کفر در قرآن، راهبردی مبنی بر پیوند شکر و ایمان و فضیلت اخلاقی شدن ایمان ارائه می دهد. بر اساس تحلیل لفظ شکر در قرآن و آیات آنکه در مقابل با کفر قرار گرفته و اشاراتی که در کلام مفسران و اندیشمندان اسلامی آمده، لازمه شکر نعمت های مادی و دنیوی، شناخت منعم و استفاده از نعمت ها در مسیر خواست الهی است که نتیجه آن ایمان است؛ نیز لازمه شکر نعمت هدایت انسان به دین، بهره گیری از این هدایت و ایمان آوردن به خدا است و انکار خداوند در واقع ناسپاسی در مقابل نعمت هایی است که قابل انکار نیست. روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی است.
ارزیابی نظریه و رویکرد وظیفهگرایانه کانت از منظر اخلاق اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«وظیفه گرایی»، به عنوان مشهورترین و مناقشه برانگیزترین نظریه ها در حوزه اخلاق، همواره در تقابل با رهیافت پیامدگرایانه تعریف و تلقی شده و رقیب سنّتی فایده گرایی به حساب آمده است. به اعتقاد بسیاری، نظریه وظیفه گرایانه ایمانوئل کانت، مشهورترین تقریر وظیفه گرایانه است که البته، از منظرهای مختلف بررسی و نقد شده و نقد آن از منظر مبانی اخلاق اسلامی نیز ضروری و مهم می نُماید. در این پژوهش - با روش تحلیلی۔انتقادی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و به ویژه منابع ناظر به اخلاق اسلامی - ضمن واکاوی مؤلفه ها و زوایای نظریه کانت، در صدد ارزیابی این نظریه بر اساس آموزه ها و مبانی اخلاق اسلامی برآمده ایم. به رغم ظرفیت ها و مزیّت های در خورِ توجه نظریه کانت، رویکرد مطلق گرایانه و همچنین عقل گرایی رادیکال کانت، چالش بر انگیز و آماج اشکالات و نقدها بوده است و برخی پیش فرض ها و دعاوی او و از جمله ادعای ناکامی و ناموجّه بودن ابتنای اخلاق بر دین - دست کم از منظر هواداران اخلاق دینی - ناپذیرفتنی و از مهم ترین نقاط ضعف رویکرد و نظریه او به شمار آمده است.
شهرهای هوشمند و چالش های اخلاقیِ مکانیکی شدن روابط انسانی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۶)
133-149
حوزههای تخصصی:
فناوری های آینده ، زندگی بشر را دستخوش تغییر کرده و شهرها را به شهرهای هوشمند مبدّل می سازند. شهرهای هوشمند ، به رغم زمینه سازی برای ارتقای کیفیت زندگی و سلامت همگانی ، سبب بروز برخی از معضلات اخلاقی نیز می شوند که باید برای رفع آنان چاره ای اندیشید. مکانیکی شدن روابط انسان ها یکی از این معضلات است که در اثر کاهش روابط انسانی و افزایش روابط انسان و ماشین پدید می آید. در این پژوهش ، به روش تحلیلی ، به معضلات اخلاقی ناشی از مکانیکی شدن روابط انسانی و به ویژه کاهش میزان شفقت ورزی و نوع دوستی ، کاهش عبرت آموزی اخلاقی ، از بین رفتن قدرت تصمیم گیری و کمرنگ شدن نقش اسوه های اخلاقی پرداخته شده و با نیم نگاهی به آموزه های اخلاقی اسلام ، برای رفع وحل آنها راهکارهایی چون تلاش برای افزایش سواد رسانه ای ، تقویت عزتمندی و کرامت در نسل جدید ، افزایش ارتباطات انسانی ، ارائه شده است.
تأملی در نظریه نوین «لکه اخلاقی»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۵ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۵)
95-116
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر برای نخستین بار در زبان فارسی به استقبال مفهوم «لکه اخلاقی» رفته و به تشریح و مطالعه انتقادی آن می پردازد. لکه اخلاقی عبارت است از تحقّق حالت منفی در شخصیت اخلاقی فرد بی آنکه فرد در تحقّق منشا آن دخالتی داشته باشد. اصطلاح «لکه اخلاقی» اصطلاح نوینی است، با این حال، واقعیت این مباحث و مسمای لکه اخلاقی در نوشته های متقدم تر نیز دیده می شود. در مقاله حاضر - برای تبیینِ بیشتر این اصطلاح - مقایسه ای میان این اصطلاح، با بخت اخلاقی و گناه متافیزیکی برقرار و پیامدهای احتمالی لکه اخلاقی، یعنی شرم، تأسف عامل، مسئولیت اخلاقی و جبران نیز به گفت و گو نهاده شده است. دیدگاه مختار در بحث لکه اخلاقی آن است که این نظریه از انسجام لازم برخودار نیست و تقریر آن با ایرادهای متعددی مواجه است. تأمل در زوایای این مفهوم نشان می دهد که لکه اخلاقی، همان رسوایی و بدنامی است که بیش از آن که یک امر اخلاقی باشد، یک امر اجتماعی است. اگر چه انگیزه طراحان ایده لکه اخلاقی مبنی بر فراموش نکردن جنایت ها علیه بشریت و تلاش برای عبرت آموزی از آنها، انگیزه ای قابل دفاع بوده، اما انگیزه صحیح موجب تصحیح ایده نمی گردد.
نگاهی انتقادی به نظریه نفس الامری صادق لاریجانی در فلسفه اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
123 - 140
حوزههای تخصصی:
صادق لاریجانی با توجه به آنکه نظریاتی را که در باب فلسفه اخلاق مطرح گردیده دارای خلل های اساسی می داند در پی تبیین نظریه نوین نفس الامری برآمده است. ایشان ابتدا، به تفصیل، مهم ترین نظریات در این باب را مورد نقد قرار می دهد و پس از آن نظریه خود را طرح می نماید. در این تحقیق با روش جمع آوری اطلاعات، مقارنه آرا و تحلیل آن، در پی تبیین نظریه نفس الامری با توجه به اشکالات وارد بر نظریه محمدتقی مصباح یزدی است. بر این اساس ابتدا اشکالات چهارگانه صادق لاریجانی بر نظریه مصباح یزدی مورد تحلیل و تبیین قرار می گیرد و پس از آن نظریه نفس الامری صادق لاریجانی تبیین می گردد تا در نهایت اشکالات مبنایی و بنایی این نظریه مورد بحث قرار گیرد. اگرچه رفع اشکالات مبنایی نظریه نفس الامری موجب بازسازی این نظریه می گردد، اما اشکالات بنایی این نظریه موجب می گردد تا پایه های آن سست گردد. از جمله اشکالات مبنایی این نظریه آن است که گزاره های اخلاقی را انشائی می داند، در حالی که ادله ای در متن برای اخباری بودن آنها ارائه می گردد. اشکال مبنایی دیگر آن است که ابراز ادراکات نمی تواند انشاء باشد. از جمله اشکالات بنایی این نظریه عدم تبیین موطن گزاره های اخلاقی و نسبی شدن گزاره های اخلاقی است.
طراحی و اعتباریابی الگوی تعاملات والد- فرزندی مبتنی بر آموزه های قرآنی با تمرکز بر رویکرد سهم گذاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل ویژگی های محتوایی الگوی تعاملات والد- فرزندی مبتنی بر آموزه های قرآنی با تمرکز بر رویکرد سهم گذاری است. برای انجام دادن پژوهش از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده کرده و گردآوری داده ها را با استفاده از اسناد مکتوب انجام داده ایم. جامعه تحقیق، قرآن کریم و تفسیر نور را شامل می شود. واحدهای تحلیل در این پژوهش، آیه های مرتبط با تعاملات والد- فرزندی هستند که ابتدا به شیوه هدفمند از قرآن و سپس از تفسیر نور انتخاب شده اند و برای تحلیل داده ها از شیوه تحلیل مضمون استفاده شده است. پس از انجام دادن کدگذاری ها با محور عاملیت انسان سهم گذار، دو مضون فراگیر مسئولیت های والدین و مسئولیت های فرزندان به دست آمد و بر همین اساس، شش مضمون سازمان دهنده، هجده مضمون پایه و 64 مصداق برای مسئولیت های والدین استخراج شد. یافته ها نشان می دهد مضامین سازمان دهنده مسئولیت های والدین درقبال فرزندان، شامل تکریم فرزند، تربیت دینی فرزند، توانمندسازی فردیِ فرزند، توانمندسازی اجتماعی فرزند، اعتقاد به تولید و توسعه نسل، و مراقبت از فرزند است؛ علاوه بر آن، دو مضمون سازمان دهنده، شش مضمون پایه و شانزده مصداق برای مسئولیت های فرزندان استخراج شد. یافته ها نشان می دهد مضامین سازمان دهنده مسئولیت های فرزندان درقبال والدین، شامل احسان و اطاعت هستند. واژه «احسان» به دلیل وسعت معناییِ چشمگیر آن، مضامینی همچون انفاق به والدین، دعاکردن برای والدین، قدرشناسی از والدین، تواضع دربرابر والدین، احترام گزاردن به والدین و گفتار کریمانه با والدین را دربر می گیرد. درنهایت، این مضامین به صورت شبکه تارنما ترسیم و روابط آن ها درقالب الگو نشان داده شده است. اعتباریابی درونی الگو نیز با استفاده از روش دلفی انجام شده است و نشان می دهد الگو از روایی محتوایی زیادی برخوردار است.
مبانی و انواع خودآگاهی ازمنظر فلاسفه اسلامی و کاربست آن در سند تحول بنیادین آموزش وپرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال دهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸
149 - 168
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی مبانی و انواع خودآگاهی ازمنظر فلاسفه اسلامی و میزان به کارگیری آن در سند تحول بنیادین آموزش وپرورش بوده است و برای انجام دادن تحقیق، از روش ترکیبی (کیفی و کمّی) استفاده کرده ایم؛ بدین شرح که در بخش کیفی، روش تحلیل مفهومی و استنتاجی و تحلیل محتوای کیفی (استقرایی) و در بخش کمّی، روش تحلیل محتوای کمّی را به منظور تحلیل سند تحول بنیادین آموزش وپرورش (مبانی انسان شناسی و اهداف) به کار گرفته ایم. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی، آثار فلاسفه اسلامی و سند تحول بنیادین آموزش وپرورش را شامل می شود و روش نمونه گیری در بخش کیفی، ازنوع هدفمند و در بخش کمّی، ازنوع تحلیل محتوای مقوله ای بوده است. برای تحلیل اطلاعات از روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده کرده ایم. یافته های پژوهش نشان می دهد مبانی خودآگاهی ازمنظر فلاسفه اسلامی، شامل ارتباط نفس و بدن، اندیشه ورزی، تکامل و تعالی نفس، غیرت، غایت گرایی و انواع خودآگاهی (اعم از فیزیکی، هیجانی، اجتماعی، معنوی و عقلانی) است؛ همچنین یافته های پژوهش در بخش تحلیل محتوای سند تحول بنیادین آموزش وپرورش نشان می دهد در بخش مبانی انسان شناسی، به خودآگاهی عقلی و در بخش اهداف سند موردبحث، به خودآگاهی فیزیکی و معنوی، به بیشترین میزان توجه شده است.
پیوستگی اصول عام اخلاقی در اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۷
۲۶-۷
حوزههای تخصصی:
اصول عام اخلاقی ارزش هایی عام هستند که دیگر ارزش ها از آنها استنتاج می شوند. بسیاری از اختلافات در نظریات اخلاقی از تبیین این اصول نشأت می گیرد. شش اصل عام اخلاقی (کمال، آزادی، عدم آسیب، منفعت عمومی، استحقاق و عدالت) به هم پیوسته هستند و جانبداری از یک اصل بدون تبیین نسبت آن با دیگر اصول موجه نیست. اصل کمال، لزوم اخلاقی تحصیل کمالات مادی و معنوی را نشان می دهد. اصل آزادی بر اساس اصل کمال، از آزادی کسب اهداف میانی و نهایی دفاع می کند و اصل عدم آسیب، حدود اصل آزادی را نشان می دهد. همچنین اصل منفعت عمومی از محروم کردن افراد از منافع عمومی جلوگیری می کند و اصل استحقاق، منافع عمومی را بنابر دلایل موجه تخصیص می زند. نهایتا اصل عدالت، هماهنگی و تعادل میان دیگر اصول را رقم می زند. در این مقاله ضمن تبیین اصول عام هنجاری، پیوستگی این اصول را با روش توصیفی– تحلیلی از نگاه اسلام تبیین خواهیم کرد.
اخلاق عبادی دعا در ماه رمضان بر اساس تحلیل محتوای دعاهای 44 و 45 صحیفه سجادیه(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵ (پیاپی ۶۸)
149 - 176
حوزههای تخصصی:
کلام امامان معصوم(ع)، پس از قرآن کریم، از مهمترین منابع در تبیین معارف دینی هستند که با تجزیه و تحلیل کلام این بزرگواران می توان به دیدگاه ها و مبانی نظری کلام شان دست یافت. در این میان، صحیفه سجادیه که شامل دعاهای امام سجاد(ع) است، از محتوا و مضامین دقیق اخلاقی، تربیتی و اعتقادی برخوردار است. دعاهای 44 و 45 صحیفه سجادیه با عناوین دعا به هنگام فرارسیدن ماه رمضان و دعای وداع با ماه رمضان، مشتمل بر نکات اخلاقی و تربیتی نسبتاً جامعی است که تحلیل آن ها بیانگر ژرفای معارف امام چهارم(ع) در خصوص دعا در ماه رمضان است. در این مقاله تلاش شده با استفاده از روش تحلیل محتوا و تکنیک تحلیل مضمون، مضامین موجود در این دعاها بررسی شده و در نهایت، ساختار این دو دعا ترسیم شود. در پرتو بررسی صورت گرفته، نتایج تحلیل نشان داد محتوای این دو دعا مشتمل بر موضوعات شناخت فضائل ماه رمضان، تحمید الهی، درخواست بخشش، الهام شکر از سوی خداوند، انفاق در راه خدا، درخواست توفیق اعمال صالح و صلوات است. امام سجاد(ع) در این دو دعا، نمونه عالی از ادب نیایش در ماه رمضان را به تصویر کشیده است که این امر عاملی برای صیقل جان و آرامش روح و رابطه بین انسان و خالق هستی است.