مطالب مرتبط با کلیدواژه

لوئیس


۱.

بررسی تطبیقی دیدگاه های هیوم، لوئیس، و مکی در باب علیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علیت شرطی خلاف واقع نظریه انتظام هیوم لوئیس مکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۵ تعداد دانلود : ۵۸۳
علیت یکی از مسائل مهم فلسفی است که تحلیل های هیوم آن را با چالش ها و معضلات زیادی روبرو ساخته و تئورسین های بسیاری را به نظریه پردازی در این خصوص واداشته است. از جمله این نظریه پردازان می توان به تلاش های دو فیلسوف تحلیلی، یعنی لوئیس و جی. ال. مکی در این خصوص اشاره کرد که هر دوی آن ها اساس و بنیاد نظریه خود را بر پایه نقد و اصلاح نظریه هیوم بنا نموده اند. نویسنده در این مقاله با یک بررسی تطبیقی، به تبیین منطقی رویکردهای مزبور می پردازد و "ابهام در مدلول علت" را به عنوان یکی از مهم ترین عوامل نارسایی و نقصان در رویکردهای مزبور معرفی می کند. از نگاه او، اگر چه به گفته لوئیس رویکرد هیوم تنها متضمن علت های کافی است و به همین سبب جامع نیست. رویکرد خود لوئیس نیز تنها متضمن علت های لازم است. بنابراین در مظان همین اتهام قرار خواهد داشت. سرانجام نویسنده با تبیین دیدگاه پیچیده جی.ال. مکی، آن را به عنوان دیدگاه مطلوب تر می پذیرد و بر این نکته نیز تأکید می کند که توسل تبیین گرایان یک رویداد خاص به شرطی های خلاف واقع در وصول به شرط های لازم آن، در اغلب موارد اجتناب ناپذیر است، لیکن در چنین مواردی ضروری است که مدلول علت کاملاً مشخص گردد.
۲.

ارزیابی دیدگاه لوئیس در مسئله تمایز روابط علّی از غیر علّی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علیت طبیعی لوئیس شرطی های خلاف واقع وابستگی علی علم حضوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۶ تعداد دانلود : ۴۳۷
مسائل علّیت طبیعی، به ویژه مسئله تمایز روابط علّی از غیرعلّی، یکی از پرمناقشه ترین مسائل فلسفی در میان فیزیکدانان و فیلسوفان سده اخیر می باشد. لوئیس، در پاسخ به این مسئله بنیادی، از دو رویکرد مختلف هستی شناختی و معرفت شناختی بهره می گیرد. او ابتدا با یک رویکرد هستی شناسانه شاخصه وابستگی علّی را به عنوان فصل ممیز روابط علّی از غیرعلّی مطرح می کند و سپس با یک رویکرد معرفت شناسانه، قالب شرطی های خلاف واقع را برای آزمودن این معیار به کار می گیرد. اما بررسی رویکرد هستی شناسی او نشان می دهد که شاخصه مزبور، شرط ممانعت از غیر را ندارد و وابستگی هایی مانند وابستگی عرض به موضوع و غیره را نیز شامل می شود. در مقابل، نظام هستی شناسی صدرایی، با ارائه فصل ممیزی خاص تر موسوم به «وابستگی ذاتی»، گستره روابط علّی را از سایر وابستگی های وجودی که در پیدایش مقارن یکدیگرند، جدا می سازد. نظریه معرفت شناسی او نیز ضمن مواجه با نقدهایی مانند عدم تفکیک علت اصلی از شرایط پیش زمینه، دربرگرفتن گستره محدودی از علت ها و ...، کارایی لازم را نیز در فرایند علت یابی و کشف روابط علّی، در اختیار اهل علم قرار نمی دهد؛ در حالی که، نظام معرفتی صدرایی، با مبنا قرار دادن علم حضوری به عنوان علم حقیقی انسان، در مقام کشف روابط علّی معیار بهتری را ارائه می دهد که برغم اشکالاتی که بر آن وارد شده است، به نظر نویسنده می تواند نتیجه های عملی خوبی به ارمغان آورد.
۳.

مطالعه تطبیقی جهان های موازی فیزیک و جهان های ممکن دیوید لوئیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جهان های موازی جهان های ممکن مکان - زمان لوئیس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۲ تعداد دانلود : ۱۵۳
در نگاه نخست به نظر می رسد می توان شباهت هایی بین جهان های ممکن مورد نظر لوئیس و نظریه جهان های موازی فیزیک یافت. هر دو این نظریات به امکان وجود جهان هایی بیش از جهانی که در آن زندگی می کنیم، اشاره دارند. پس از رساله اورت، توجه فیزیک دانان به چندجهانی و جهان های موازی جلب شد. اکنون جهان های موازی یکی از نظریه های مورد توجه دانشمندان و پژوهشگران حوزه فیزیک است. دیوید لوئیس با تکیه بر فیزیکالیسم و رئالیسم موجهاتی از جمله طرفداران نظریه جهان های ممکن است. در این مقاله کوشیده ایم با استفاده از روش تحلیلی-توصیفی ابتدا مبانی دو نظریه را تبیین کرده و سپس نظریه لوئیس را در مورد جهان های ممکن با توجه به نظریه جهان های موازی مورد بررسی قرار دهیم. هر دو نظریه وجود جهان های دیگر را ممکن می دانند. نظریه لوئیس شش ویژگی اصلی دارد: ۱- وجود و واقعیت جهان های ممکن، ۲- عدم وجود رابطه علی میان جهان های ممکن، ۳- شباهت جهان های ممکن با جهان ما و تفاوت در محتوای جهان ها، ۴- عدم امکان تقلیل جهان های ممکن، ۵- نمایه ای بودن واقعیت و ۶- اتحاد مکان- زمان اجزای هر جهان و مجزا بودن روابط زمان-مکان جهان ها. نتایج پژوهش نشان می دهد در صورتی که جهان های موازی، زمانی به عنوان یک حقیقت علمی مورد تأیید قرار بگیرند، آنگاه ممکن است ویژگی های دوم، سوم و ششم نظریه لوئیس با واقعیت فیزیکی در تضاد قرار بگیرند. در صورت وجود تضاد -به جهت بنیادی بودن این ویژگی ها- نظریه جهان های ممکن لوئیس دچار تزلزل فراوان خواهد شد.
۴.

ملاحظاتی در نقد گنسلر بر برهان اخلاقی لوئیس در باب اثبات وجود خدا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عینیت ارزش های اخلاقی لوئیس اثبات وجود خدا گنسلر ناظر آرمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶ تعداد دانلود : ۱۲۵
لوئیس در کتاب مسیحیت ناب کوشیده است بر مبنای «عینی بودن ارزش های اخلاقی» استدلالی برای «اثبات وجود خداوند» ارائه دهد. بنابر عقیده او قوانین اخلاقی عینی وجود دارند و ما در رفتار خویش به نوعی معیار عینی و رفتاری تمسک می کنیم که انتظار داریم طرف مقابل به آن معرفت داشته باشد. این که همه انسان ها در هر فرهنگ، دین و آئینی باشند خود را ملزم می دانند که به نحو خاصی رفتار کنند و راه گریزی از آن ندارند و زمانی که بر خلاف آن رفتار می کنند خود را مورد ملامت قرار می دهند، حاکی از واقعی و عینی بودن احکام اخلاقی است که فراتر از رفتار عادی و معمول انسان هاست. قوانینی که هیچ یک از آنها را ما وضع نکرده ایم، اما به نحو پیشینی می یابیم که این قوانین بر ما تحمیل می شوند و ما را در موقعیت های مختلف تحت فشار قرار می دهند. لوئیس خاستگاه عینیت احکام و ارزش های اخلاقی را خدا می داند چون طبیعت گرایی هرگز نمی تواند حضور ارزش های واقعی اخلاقی را توجیه و تبیین کند، چرا که امر مادی به هیچ وجه نمی تواند تعالیمی برای انسان داشته باشد. بنابرین حضور ارزش های اخلاقی نشانه و شاهدی است برای دلالت بر یک روح یا ذهن برتری که این قوانین را به ما القاء کرده است که او همان خداست. در این جستار ادعای او را تقریر کرده و نقدهای مطرح شده و به نحو خاص نقدهای گنسلر بر استدلال او را شرح داده و مورد گفت وگو قرار می دهیم.