فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۸۱ تا ۱٬۲۰۰ مورد از کل ۳٬۹۴۷ مورد.
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۲ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴۶
183 - 198
حوزههای تخصصی:
آیا پیدایش تصوف وعرفان اسلامی در ادبیات صوفیانه، یک پدیده ناگهانی بود، یا تحت تاثیر سیر تاریخی تحولات اجتماعی وسیاسی ملل مختلف دنیای باستان و جهان اسلام بوده است؟گرچه اندیشه های عرفانی و تصوف به مفهوم عام در تاریخ جوامع بشری قدمت دارد، اما جز تعداد معدودی تصویر های مبهم بر دیواره کوه ها و یا اساطیر که بعد از اختراع خط به پیشینیان نسبت داده شده، از اندیشه مردمان گذشته، چیز دیگری در دست نداریم.حتی پس از اختراع خط که اندیشه ها بر روی سنگ ها و چرم حیوانات و پوست درختان نقش بست، بخش بسیار ناچیزی از آن آثار توانست ازگزند حوادث روزگار جان سالم به در برد و به دست ما برسد. شناخت پدیده تصوف و تاثیر آن بر جوامع اسلامی و تمدن های غیراسلامی، همین محدودیت ها را دارد. تلاش نگارنده بر این است که از خلال کتاب ها و منابع به بررسی سیر تاریخی رواج صوفیگری و ادبیات مربوط به آن در دوران اولیه ومیانی اسلامی بپردازد وبه این سوال اساسی پاسخ داده شود که چه عوامل سیاسی در بستر واقعیات جامعه اسلامی منجر به گسترش صوفیگری و انزواطلبی در میان برخی از پارسایان شد.
نقش نگاه هستی شناختی ابن عربی در تبیین چیستی و هستی وحی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
چیستی و هستی وحی در قلمرو اسلامی از مسائل غامضی است که علما و اندیشمندان برای تبیین و تحلیل آن نظریات گوناگونی ارائه کرده اند. در این میان، تبیین ابن عربی از وحی جایگاه ویژه ای دارد و مورد توجه سایر اندیشمندان قرار گرفته است. در این مقاله، ابتدا، برخی مباحث پیرامونی وحی از جمله مفهوم شناسی وحی، ضرورت وحی، مراتب وحی، رابطه وحی و مکاشفه بررسی شده است و، سپس، از آنجایی که تحلیل ابن عربی از کیفیت نزول وحی با نگاه هستی شناسانه او گره خورده است، با مبنا قرار دادن این نگاه خاص، توضیح مختصری در این باره ارائه شده است. آنگاه، با ارائه چهار ویژگی اساسی وحی که از همان نگاه هستی شناختی محی الدین اخذ شده به تحلیل و تبیین کیفیت نزول وحی و حقیقت آن از دیدگاه ابن عربی پرداخته شده است.
«جامی، محبّت الهی و باده معنوی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عشق و محبّت مهم ترین مضمونی است که از شعر گذشته به شعر صوفیانه در آمد و در مفهومی غیر از مفهوم معمول، از جمله مهم ترین اصطلاحات صوفیه شد. همراه با این لفظ، بسیاری الفاظ مرتبط با آن-که در وصف معشوق به کار می رفت- و نیز واژگانی چون شراب و باده و خرابات و ... به شعر صوفیانه راه یافت و معنای استعاری و مجازی پیدا کرد. تشبیه محبّت به شراب اوّلین مرحله شکل گیری معنی عرفانی شراب است و این تشبیه سبب شد تا شاعران و از جمله عبدالرّحمن جامی، از باده در بیان مضامینی چون عشق ازلی و کیهانی استفاده کنند. درباره مضمون عشق و مراتب آن و دیدگاه شعرای دوره های مختلف رسالات و مقالات بسیار نگاشته شده و از آنجا که دربارهآثار جامی بدین موضوع، چندان پرداخته نشده، مقاله حاضر بر آن است تا با تکیه بر غزل های دیوان او و اشعه اللّمعات و لوامع و لوایح، مضمون مذکور را بررسی و دیدگاه های جامی را در آن خصوص بیان کند. الفاظ مربوط به محبّت و باده در مفهوم عرفانی در غزل های جامی و دیگر آثارش به شکلی متعالی و بدیع به کار رفته که حاکی از تلقّی او از عرفان و عشق الهی است.
تبیین های وحدت وجود و نقد و بررسی آنها براساس دیدگاه آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه تصوف و عرفان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
ادعای عرفان آن است که وجود یکی بیشتر نیست و آن وجود، همان واجب است. برای برهانی کردن این ادعا (توحید وجود) تلاش هایی کرده اند؛ برای مثال، ابوحامد ترکه، صائن الدین ترکه و قیصری. مسئله این است که بنابر دیدگاه آیت الله جوادی، چه اشکالاتی بر این براهین وارد است و آیا به نظر ایشان راهی برای اثبات این ادعا وجود دارد. در این مقاله، براهینِ اثبات وحدت وجود را بررسی می کنیم، براساس دیدگاه آیت الله جوادی آملی اشکالات این براهین را توضیح می دهیم و در پایان، راه ِحل ایشان را تبیین می کنیم. ایشان معتقد است راهِ چاره همان برهان صدیقین علامه طباطبایی است که با افزودن مطلبی در نامتناهی بودن واجب ادعای وحدت وجود اثبات می شود.
«انسان آرمانی در اندیشه عطار نیشابوری با رویکرد به عرفان اسلامی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در آثار عارفان بزرگ ، هدف نهایی از ارائه داستان ها و تمثیلات چیزی جز بیان و توجیه صفات ارزشمند انسان کامل نیست . عارفان بزرگ به درستی انسان را «عالم اکبر» می دانند، عالمی که خداوند در سرنوشت او استعداد های شگفت به ودیعت نهاده است . انسان می تواند به مدد اراده و کوشش خویش راه تکامل وعروج معنوی را طی کند .عطّار به عنوان یکی از قلّه های رفیع عرفان اسلامی، محور آثار خویش را انسان و سعادت او قرار داده و همواره در سراسر مثنوی هایش سیر ترقی انسان را تا مرتبه کمال و رسیدن به مرحله انسان کامل به تصویر کشیده است.آثارعطار همانند بسیاری از شعرای پارسی گوی دیگر سرشار از مضامینی است که می توان سیمای انسان آرمانی را از طریق آن ترسیم نمود . بررسی اشعار عطار نشان می دهد که آثار او آکنده از مفاهیم مذهبی و عرفانی است که می توان با بررسی آن مفاهیم دیدگاه عطار در باره انسان آرمانی را استنباط کرد.در این مقاله بر آنیم با بررسی مفهوم انسان آرمانی و جایگاه آن در اشعار و اندیشه های شبه آن پی ببریم.
ارتباط حکمت کهن ایران با نظام اخلاقی جوانمردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۲ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴۶
103 - 126
حوزههای تخصصی:
متون حکمی کهن ایران جهان بینی ای را ترسیم می کند که در آن راستی و نیکی در پندار و گفتار و کردار، خردورزانه، و جهان عرضه نبرد با ناراستی و بدی تلقی می گردد.از این رو این حکمت انسان هایی را می پروراند که با پیروی از نظام اخلاقی جوانمردانه و پهلوانانه سعی در بهبود اوضاع جهان و زندگی خود دارند. در این مقاله کوشش بر این است تا به کمک شواهد تاریخی و ادبی قبل و پس از اسلام حضور و نفوذ این حکمت و ارتباط آن با نظام اخلاقی جوانمردی (آیین جوانمردی) روشن شود.
بررسی نشانه شناختی گفتمان عشقعرفانی در غزل مولوی و سعدی (برمبنای الگوی ماتریس وهیپوگرام مایکل ریفاتر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله که بر مبنای الگوی نشانه شناختی مایکل ریفاتر در خوانش غزل مولویو سعدی شکل گرفته است ابتدا به تشریح نظریه منظومه های توصیفی (ماتریس و هیپوگرام) وی پرداخته شده است. پس از آن گفتمان عشق با سه محور عشق، معشوق و عاشق بر مبنای این الگو مورد بررسی قرار گرفته و ماتریس ها و هیپوگرام های آن تبیین گردیده است.
هدف مقاله کاربست این الگو در شعر کهن فارسی است. نتایج پژوهش نشان می دهد که گفتمان عشق در غزل مولوی مبتنی بر عشق و وحدت و در غزل سعدی مبتنی بر عشق و اغتنام فرصت است و این فرضیه سنتی که مولوی عارف و سعدی عاشق است را به گونه استنادی و روشمند اثبات می کند. حرکت در منظومه های توصیفی مربوط به گفتمان عشق در غزل مولوی از عشق و معشوق و عاشق به گونه ای پویا و فعال به وحدت منتهی می شود اما این حرکت در غزل سعدی از وحدت عشق و زندگی به سوی اغتنام فرصت و واقع گرایی زیستمندانه را به نمایش می گذارد.
عشق نفسانی و عشق حیوانی از دیدگاه عرفان و دین
حوزههای تخصصی:
از دیدگاه عارفان مسلمان حقیقت عشق، غیرقابل تعریف است، یافتنی است نه دانستنی. معنای شزح اللفظی آن عبارت است از: محبت مفرطه و منشأ عشق ریشه در ابعاد گوناگون وجودی انسان دارد. بالاترین مرتبه آن، عشق حقیقی است که شامل عشق به خداوند و اسماء و صفات اوست. عشق به ماسوی الله با انواع مختلف آن، عشق مجازی است. مهم ترین آنها، نفسانی و حیوانی است. عشق نفسانی، عشقی است که مختص انسان است و ریشة آن ملائمت نفسانی بین عاشق و معشوق است و مقتضای فطرت جمالگرای انسانی است. این عشق، اگر شائبه و ریبه حیوانیت نداشته باشد و پاک بماند، می تواند پلی به سوی حقیقت باشد. در روایات اسلامی، نشانه هایی بر تأیید این عشق پاک و عفیف وجود دارد. عشق شهوانی و حیوانی، حقیقتاً عشق نیست، هیجان شهوت است و ریشه در بعد جسمانی و حیوانی انسان دارد. بسیار فناپذیر و از بین برنده ارزش های وجودی انسان است و موجب زمین گیری وی در حرکت تکاملی اش می شود. البته ابتلا به همین عشق هم اگر اختیاری نبود و انسان ناخواسته در آن گرفتار آمد، به تأیید دین به شرط کتمان و عفت موجبات نجات انسان را فراهم می آورد.
مقایسه ضرورت نبوت از منظر فلسفه و عرفان با تأکید بر آرای ابن سینا و امام خمینی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی ضرورت بعثت پیامبران
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه تصوف و عرفان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه امام خمینی
تاکنون مسئله ضرورت نبوت با رهیافت های گوناگونی، ازجمله حدیثی، کلامی، فقهی و فلسفی تبیین و ارزیابی شده است. پژوهش پیش رو به ضرورت نبوت از منظر فلسفه و عرفان می پردازد. فلاسفة مسلمان در ظاهر با نگاهی این سویی و زمینی، به ویژه در مبحث علم النفس، با نگاه به مراتب حسی، خیالی و وهمی و همچنین مراتب عقل عملی و نظری و قوه قدسی ای که برای عقل بالمستفاد حاصل می شود، به تبیین این حقیقت پرداخته اند و از راه حکمت واجب، ضرورت آفرینش، ازجمله انسان و درنتیجه ارسال نبی را برای هدایت او و اصلاح جامعه و اداره امور انسان ها اثبات کرده اند؛ اما عرفا با نگاهی آسمانی، نبودِ انسان کامل را در میان مخلوقات الهی، نقص خلقت تلقی می نمایند. در پژوهش پیش رو، این مسئله براساس متون و منابع اصیل این دو حوزه و با تأکید بر آرای ابن سینا (نماینده فلاسفه) و امام خمینی (نماینده عرفان) تبیین و ارزیابی شده است.
حقیقت عذاب در عرفان (با تکیه بر دیدگاه ابن عربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۲ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴۶
127 - 142
حوزههای تخصصی:
در سلوک انسان به سوی خداوند هرگونه گناه و نافرمانی از امر محبوب- خدا- خود گناهی تلقی می شود که به دنبال آن عذاب خواهد بود. حجاب از قرب الهی و نزدیکی به خداوند، از نگاه عرفا عین عذاب است و جهنم همان بُعد و محروم بودن از قرب الهی است. هر نوع گناهی،مراتبی از بُعد را به همراه دارد که این بُعد عین عذاب است. چنان که عذاب منافقین، کفار و... بر اساس میزان بُعدشان با یکدیگر متفاوت است. در واقع جهنم و نار، مفاهیم کلی هستند که تمامی ابعاد گوناگون عذاب را در خود جای می دهند. ابن عربی ماهیت عذاب را تغییرپذیر و ناپایدار و در نتیجه امری نسبی می داند که متناسب با استعداد قوابل و ذائقه افراد متفاوت است. در حقیقت درنظرابن عربی این فهم و دریافت و ادراک شخص معذَّب است که نسبت به مسأله عذاب دگرگون می شود و دیگر درد و الم را احساس نمی کند و عذابش پایان می پذیرد. آنچه از متون عرفانی به دست می آید این است که عذاب در حقیقت خود نوعی تجلی رحمت الهی است که خداوند با عذاب گناهکاران، از بار گناه آنان می کاهد و با این نعمت، ذات گناهکار را از آلودگی و خبث گناه پاک می نماید. پژوهش حاضر می کوشد با استفاده از آیات قرآن و کلام عرفا به روش توصیفی و تحلیلی، ابعاد گوناگون موضوع عذاب، حقیقت عذاب و انواع آن را روشن نماید.
بررسی کارکردهای عرفانی در غزلیات غالب دهلوی و غزلیات حافظ شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۲ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴۶
159 - 182
حوزههای تخصصی:
شعر آسمانی حضرت حافظ پیوندی تنگاتنگ با عرفان دارد، از این رهگذر آبشخورمهمی برای دیگر شاعران از جمله غالب دهلوی گردیده است، که باوجود فاصله زمانی پانصدساله وتفاوت سرزمین وفرهنگ، دارای وجوه اشتراک بسیار هستند. غالب ازشاعران نامدارقرن سیزدهم هجری است که باوجودنابسامانی اوضاع ادب پارسی، شعروی افزون بردرون مایه های ادبی، اخلاقی، اجتماعی وحکمی، مضامین بلند عرفانی دارد وبه دلیل کمبود تحقیق دراین زمینه، هنوز سزاوار بررسی است.دراین مقاله تاثیرپذیری غالب از خواجه شیراز در ابعاد مختلف عرفانی با روش تحلیل مقایسه ای مورد واکاوی و ارزیابی قرار گرفته است.
«تحلیل برخی روایات و اشارات عرفانی در شعر شهریار»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهریار، اگر چه شاعری شاد است و طنز و طربناکی در سروده هایش بسیار دیده می شود، در یک تحلیل ژرف تر، انسانی است حسّاس و متأمّل و ناگزیر درونگرا و غم ستای. این احوال سبب می شود که او در بسیاری از لحظه های زندگی عارفانه بیندیشد و تجربه های ناشی از این لحظه ها را در زبانی شاعرانه تجسّم بخشد.
مقاله ی حاضر سر آن دارد که نشانه های این طرز تلقی شهریار را در اشارات و تلمیحات شعر او پی گیرد و نشان دهد که او از رهگذر عشق و حزن و نوای ساز و تأمّل بر اندیشه های شاعران عارف، قدم به این حوزه می نهد و گاه بی آن که خود بداند، زیر سلطه ی ناخودآگاهی فردی و جمعی، به دریافت های غیرمتعارفی دست می یابد.
در سروده های شهریار، اندیشه هایی که بوی عرفان از آن به مشام می رسد، غالباً در جایی که سخن از عشق به میان می آید، احساس می شود. بنابراین می توان گفت «عشق» عنصر غالبی است که شهریار را از زمین به آسمان می برد و تمام اشارات و تلمیحات دیگر به نوعی وابسته ی عشق اند.
جلوه هایی از ارادت غزالی به ائمه اطهار(ع) با استناد به کیمیای سعادت
حوزههای تخصصی:
سخنان و اندیشه های گهربار پیامبر مکرم اسلام(ع) و امامان معصوم(ع) هماره منبع و سرچشمه فیضی برای نویسندگان و محققان بوده است زیرا معتقدند که آبشخور گفتار پیامبر و ائمه اطهار از وحی و قرآن نشأت می گیرد و تفکر و اندیشه والای آن بزرگواران چه در زمان حیات و چه بعد از حیات آن ها راهگشای همیشه طالبان معرفت و تشنگان حقیقت بوده است؛ و این پیروی از عقاید متعالی آنان، منحصر به شیعیان نیست بلکه پیروان پاک نهاد اهل سنت نیز از دل و جان گوش به سخنان آن بزرگواران نهاده اند و در آثار قلمی و مکتوب از آن سرچشمه های فیض بهره مند شده اند و با تأسی از افکار آنان برای اشاعه افکار متعالی اسلام و پیشرفت پیروان اسلام کوشش کرده اند. مقاله زیر درصدد است جلوه هایی از ارادت ابوحامد غزالی توسی، یکی از شخصیت های معروف اهل سنت را با تکیه بر یکی از آثار مهم او به اهل بیت(ع) به خصوص امام رضا(ع) نشان دهد.
چیستی عشق الاهی و کارکرد آن در قوس صعود و نزول از دیدگاه ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عشق از دیدگاه ابن عربی، عارف بزرگ اسلامی، از اسرار الاهی است و همچنان که قلم تاب نوشتن از عشق را ندارد، حد و تعریف منطقی هم قادر به تحلیل چیستی عشق نیستند. هرکس عشق را تعریف کند در واقع آن را نشناخته است. کسی می تواند عشق را بیابد که جرعه ای از این جام نوشیده باشد. نزد ابن عربی مقام عشق بس شریف است، چرا که اصل و اساس هستی و انگیزه ی تجلیات جمال مطلق و گوهر هستی انسان، کامل ترین آینه دار جمال ربوبی، جز عشق نیست. پرده ی مستوری پری روی عالم را عشق کنار زد و او خود را در قالب تجلیات به نمایش گذاشت و از آن جا که از جمیل جز جمال نخیزد، کل هستی معشوق ذات حق است. اول عاشق خود اوست و از سویی معشوق حقیقی نیز جز او نیست و همگان به جذبه ی عشق به سوی او روان اند. در این مقاله، برآنیم که به تفصیل این مطالب بپردازیم.
«سیمای پیر در سلوک عارفانه عطار و مولوی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مکتب عرفان و تصوّف، هدف سالک الی الله، شناخت حقیقت و اتصال به ذات لایزال الهی است، سلوک اهل معرفت بدون ارشاد پیر و مرشد راه دان و آگاه، به سرانجام نمی رسد.
در اندیشه عارفانه عطّار و مولوی، نقش پیر در هدایت سالک خداجو، مهمترین عنصر وصول به حقیقت محسوب می شود. از دیدگاه آن ها، مصاحبت با شیخ و مرشد راز دان، داروی شفا بخش بیماری های جسمانی و روحانی، و اکسیر تحوّل وجود سالک محسوب می گردد. او، مرید را در سلوک نفسانی، یاری می دهد. تا مسیر طریقت را از مرحله انقطاع از هستی، تا فناء فی الله ، که غایت سیر الی الله است، بپیماید.
از منظر عطّار و مولانا، پیر، کلید باب نجات، سایه حق، تجلی گاه اسماء و صفات الهی، آیینه حقیقت، آگاه از اسرار و رموز هستی، نایب حق، جاسوس دلها، و قادر بر تصرّف در عالم بشمار می آید. او، با عنایت حق، به فنای اوصاف و افعال و ذات خود پرداخته است، و آینه صاف وجودش، منعکس کننده انوار الهی، و روشن کننده مسیر سلوک سالکان الی الله است.
«جلوه عرفانی امام علی (ع) در «گنج الله» فانی خویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سید میرزا حسن زنوزی (1225-1172 ق) دیوانی موسوم به «گنج الله» دارد که در آن با دیدگاهی عرفانی به شخصیت امام علی (ع) نگریسته است. آن امام همام پیشوای عارفان و سرچشمه آموزه های آنان به شمار می آید که این امر در دیوان فانی خویی به خوبی جلوه گر شده است، یعنی موضوع اصلی سروده های او آموزه های عرفان اسلامی است و تکیه اصلی او در این مضامین به تفسیر باطن گرایانه و عرفانی از جایگاه مولای متقیان در حوزه معنویت می باشد. اشعاری که درباره آن پیشوای الهی سروده در دو نکته ایمان حقیقی و خلوص باطنی و عمل صالح و مراحل خودسازی و در نهایت تربیت انسان کامل قابل مطالعه است، در مجموع این آموزه ها را جهت الگوگیری مطرح می نماید و به تحلیل های دقیقی از حقایقِ معنویِ ایشان اشاره می نماید.
تحلیل عرفانی مسئله لقاءالله از دیدگاه تفسیر بیان السعاده
حوزههای تخصصی:
مفهوم لقاءالله در قرآن دارای گونه های کاربردی متعددی است. اصلی ترین معانی آن در دیدگاه های مفسران عبارتند از: 1. شهود باطنی و دیدار خدا 2. مرگ 3. ملاقات ثواب و عقاب. نظریات کلامی_عرفانی ای نظیر تنزیه صرف، نظریه جمع بین تنزیه و تشبیه، نظریات حوزه تجلی و ظهور ذات و اسما و صفات الهی از اصلی ترین نظریات تأثیر گذار در آراء تفسیری است. این مقاله ضمن مرور اجمالی بر این آراء و مبانی به شرح دیدگاه های تفسیر بیان السعاده پرداخته است و ضمن بیان معنای عرفانی لقاءالله و شرایط رسیدن به این مقام با استقراء و تدبر در آیات مربوط بدان زمینه ها پیامدهای تکذیب لقاءالله یا تصدیق آن را به تفکیک بیان نموده است.
مناسبات مولوی و سنایی در باب علم و تقلید در عرفان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسأله تقلید و تحقیق و به ویژه علوم تقلیدی و تحقیقی از نظر عارفان جایگاهی مهم دارند. عارفان تقلید و به ویژه علومی را که حاصل تقلید باشد نکوهش می کنند، زیرا آن را چیزی جز قیل و قال نمی شناسند؛ به همین دلیل این گونه علوم از نظر عارفان راهگشا نیستند و نفع و ارزشی ندارند. در مقابل این علوم تقلیدی که کسبی یا تجربی هستند علوم لدنّی یا تحقیقی قرار دارد که باید از طریق ریاضت و مجاهدت و مراقبت و تصفیه دل به آن دست یافت. عارفان و به ویژه مولانا اجتهاد در اصول را پیشنهاد و پیروی بی خردانه از اندیشه و روش آبا و اجداد را نکوهش می کنند و تسلیم در مقابل اصول اثبات شده را بی خردانه می دانند. عارفان معتقدند علم تقلیدی برای فهم حقایق جهان بسنده نیست و برای رسیدن به یقین، استدلال کارآیی کافی ندارد و بی تردید تا به تحقیق نرسند به حضرت حق نخواهند رسید.
تجلى آیات و احادیث در شعر امام خمینى(ره)
حوزههای تخصصی:
بخش عظیمى از معارف و علوم اسلامى، جویبارهایى از بحر بیکران قرآن مجیدند. عرفان اسلامى هم که هدفش فهم باطن قرآن است، یکى از این جویبارهاست که در سایه ى آیات این کتاب آسمانى بالیده است. امام خمینى(ره) که یکى از شاگردان حقیقى مکتب عرفان اسلامى و قرآن مجید است در دیوان شعر خود بارها به انعکاس مفاهیم این بحر بیکران عرفان اسلامى یعنى قرآن مجید دست یازیده است، با مطالعه و تأملى در شعر امام خمینى(ره) به وضوح این تأثیرپذیرى از کلام الهى مشهود است. در این مقاله بر آنیم که ضمن بیان مضامین شعرى دیوان امام خمینى(ره) به تأثیر پذیرى آن حضرت از آیات و روایات در قالب تضمین، تلمیح و تحلیل و... با آوردن شاهد مثال بر این امر صحه بگذاریم.
«مقدمه ای بر پدیدارشناسی عرفان عاشقانه در عرفان مولوی و حافظ»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دیدگاه عرفان عاشقانه ، صیرورت «انسانیت»به عنوان تجلی صفات خداوندی در انسانها در سه مرحله صورت می گیرد: نفس بیدار نشده (آدم معصوم قبل از گناه)، نفس بیدار شده (آدم بعد از گناه) و عشق (آدم عاشق به خدا). در این نگاه ، فرشته نماد مرحله بیدار نشدگی نفس وشیطان نماد مرحله بیدار شدگی نفس و انسان نماد مرحله عشق است و از این رو انسان جامع صفات فرشته و شیطان است. بعد از رخداد گناه ازلی، انسان از مرحله فرشتگی و ناآگاهی به مرحله بیدار شدگی و آگاهی قدم می گذارد و در واقع شیطان سبب ورود او به این مرحله می شود، اما این مرحله خود پنجره ای است برای ورود به صحنه معاشقه انسان با خداوند در متن تجلیات صفات جلالی و جمالی خداوند در این دنیا. بدین ترتیب در این نگاه ،عشق فرا رفتن از رابطه مبتنی بر قواعد حقوقی و اخلاقی به رابطه کاملا شخصی شده مبتنی بر ناز معشوق و نیاز عاشق است و در مرکز معنای زندگی این عالم قرار دارد.مقاله حاضر مقدمه ای است بر پدیدارشناسی عرفان عاشقانه در عرفان مولوی و حافظ .