بررسی نشانه شناختی گفتمان عشقعرفانی در غزل مولوی و سعدی (برمبنای الگوی ماتریس وهیپوگرام مایکل ریفاتر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله که بر مبنای الگوی نشانه شناختی مایکل ریفاتر در خوانش غزل مولویو سعدی شکل گرفته است ابتدا به تشریح نظریه منظومه های توصیفی (ماتریس و هیپوگرام) وی پرداخته شده است. پس از آن گفتمان عشق با سه محور عشق، معشوق و عاشق بر مبنای این الگو مورد بررسی قرار گرفته و ماتریس ها و هیپوگرام های آن تبیین گردیده است.
هدف مقاله کاربست این الگو در شعر کهن فارسی است. نتایج پژوهش نشان می دهد که گفتمان عشق در غزل مولوی مبتنی بر عشق و وحدت و در غزل سعدی مبتنی بر عشق و اغتنام فرصت است و این فرضیه سنتی که مولوی عارف و سعدی عاشق است را به گونه استنادی و روشمند اثبات می کند. حرکت در منظومه های توصیفی مربوط به گفتمان عشق در غزل مولوی از عشق و معشوق و عاشق به گونه ای پویا و فعال به وحدت منتهی می شود اما این حرکت در غزل سعدی از وحدت عشق و زندگی به سوی اغتنام فرصت و واقع گرایی زیستمندانه را به نمایش می گذارد.