مطالب مرتبط با کلیدواژه

تقدیرباوری


۱.

بررسی کارکردهای تقدیرباوری و پیشگویی در منظومه های حماسی پس از شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیشگویی تقدیرباوری زُروانیسم منظومه های حماسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۹ تعداد دانلود : ۱۰۱۹
یکی از موضوعات و بن مایه های اسطوره ای که در حماسه های ملّی با آن روبه رو هستیم، بن مایه ی تقدیر و سرنوشت است. در این باور، سرنوشت آدمی به نوعی تقدیر وابسته است که از طرفی پیروزی و شادمانی و از طرف دیگر سیه روزی و مرگ را نصیب آدمی می کند. بنابراین، سرنوشت محتوم آدمی در چنبر تقدیر رقم می خورد و از آن هیچ گریز و گزیری نیست. آبشخور باور به تقدیر و چیرگی زمان در افکار ایرانیان، به دوره قبل از اسلام باز می گردد و تلّقی زمان به عنوان عامل تقدیر، ریشه در آیین هایی چون زروانیسم تواند داشت. به باور مردمان روزگار باستان، آسمان منشأ اصلی تقدیر و راقم سرنوشت آدمیان بوده و ستارگان و سیّارات، کارگزاران آن به شمار رفته اند. از این روی، روزگاری طولانی به پرستش ستارگان، ماه و خورشید می پرداختند و پادشاهان نیز در دربارهای خود منجّمان و پیشگویانی داشته اند که در جنگ ها و کارهای بزرگ از آنان یاری می خواستند و گفته ی آنان را که کاردانان فلک بودند، به کار می-بستند. بنابراین، پیشگویی نمود دیگر باور به گریزناپذیری تقدیر در حماسههای ملّی است و بهره گیری از سخنان اخترشناسان یکی از شگردهای پرداخت حماسه. قهرمانان حماسی در هنگام قرار گرفتن در تنگنا و پیش آمدن شرایط سخت، به کمک ستاره شماران، به پژوهش راز کیهان می پردازند. این پژوهش به بررسی کارکردهای تقدیرباوری و نشانه های آن در منظومه های حماسی پس از شاهنامه می پردازد. با ردیابی این باور در منظومه های مورد نظر، نشانه های زیادی از تقدیرباوری و به تبع آن پیشگویی را می توان یافت که در عمل حماسی و خط سیر داستان تأثیرگذار است.
۲.

تقدیرباوری حافظ؛ رویکردی تئولوژیک یا راهبردی گفتمانی؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل گفتمان تصوف تقدیرباوری حافظ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵ تعداد دانلود : ۹۵
حافظ از یک سو با تقدیرگرایی افراطی، مخاطب خود را به پذیرش قسمت ازلی و «رضا به قضا» فرا می خواند؛ اما از سوی دیگر، با اعتراض های حماسی و طنزهای گزنده شورش زبانی و ذهنی خود را در برابر ناملایمات جهان و مصائب بشری نشان می دهد. مسأله پژوهش حاضر این است که چگونه می توان میان این دو رویکردِ ناسازگار در اندیشه حافظ، رابطه ای منطقی برقرار کرد؟ آیا گزاره های تقدیرگرایانه حافظ حاکی از رویکردی تئولوژیک از سنخ دیدگاه اشاعره یا معارف صوفیه است؟ یا تقدیرگرایی وی ابزاری راهبردی در شکل دهی به گفتمانی انتقادی است؟ بررسی ها نشان داد که حافظ در روکشی از تقدیرگرایی، به نفی ایدئولوژی های مولّد «ریا» و «قشری گری» پرداخته و در برابر هژمونی گفتمان هایی که جهان را مطابق با اراده حاکمان خودکامه، و منافع دو نهاد عوام فریب متشرعه و متصوفه روایت می کند، مقاومت می کند و بدینسان تقدیرباوری را به مثابه راهبردی گفتمانی برای طرد «تعصب» و «خشونت»، و ترویج «آزاداندیشی» و «تساهل» به کار می برد.