مطالب مرتبط با کلیدواژه

تقدیرباوری


۱.

بررسی کارکردهای تقدیرباوری و پیشگویی در منظومه های حماسی پس از شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیشگویی تقدیرباوری زُروانیسم منظومه های حماسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۲ تعداد دانلود : ۱۱۱۲
یکی از موضوعات و بن مایه های اسطوره ای که در حماسه های ملّی با آن روبه رو هستیم، بن مایه ی تقدیر و سرنوشت است. در این باور، سرنوشت آدمی به نوعی تقدیر وابسته است که از طرفی پیروزی و شادمانی و از طرف دیگر سیه روزی و مرگ را نصیب آدمی می کند. بنابراین، سرنوشت محتوم آدمی در چنبر تقدیر رقم می خورد و از آن هیچ گریز و گزیری نیست. آبشخور باور به تقدیر و چیرگی زمان در افکار ایرانیان، به دوره قبل از اسلام باز می گردد و تلّقی زمان به عنوان عامل تقدیر، ریشه در آیین هایی چون زروانیسم تواند داشت. به باور مردمان روزگار باستان، آسمان منشأ اصلی تقدیر و راقم سرنوشت آدمیان بوده و ستارگان و سیّارات، کارگزاران آن به شمار رفته اند. از این روی، روزگاری طولانی به پرستش ستارگان، ماه و خورشید می پرداختند و پادشاهان نیز در دربارهای خود منجّمان و پیشگویانی داشته اند که در جنگ ها و کارهای بزرگ از آنان یاری می خواستند و گفته ی آنان را که کاردانان فلک بودند، به کار می-بستند. بنابراین، پیشگویی نمود دیگر باور به گریزناپذیری تقدیر در حماسههای ملّی است و بهره گیری از سخنان اخترشناسان یکی از شگردهای پرداخت حماسه. قهرمانان حماسی در هنگام قرار گرفتن در تنگنا و پیش آمدن شرایط سخت، به کمک ستاره شماران، به پژوهش راز کیهان می پردازند. این پژوهش به بررسی کارکردهای تقدیرباوری و نشانه های آن در منظومه های حماسی پس از شاهنامه می پردازد. با ردیابی این باور در منظومه های مورد نظر، نشانه های زیادی از تقدیرباوری و به تبع آن پیشگویی را می توان یافت که در عمل حماسی و خط سیر داستان تأثیرگذار است.
۲.

تقدیرباوری حافظ؛ رویکردی تئولوژیک یا راهبردی گفتمانی؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل گفتمان تصوف تقدیرباوری حافظ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۶ تعداد دانلود : ۱۵۲
حافظ از یک سو با تقدیرگرایی افراطی، مخاطب خود را به پذیرش قسمت ازلی و «رضا به قضا» فرا می خواند؛ اما از سوی دیگر، با اعتراض های حماسی و طنزهای گزنده شورش زبانی و ذهنی خود را در برابر ناملایمات جهان و مصائب بشری نشان می دهد. مسأله پژوهش حاضر این است که چگونه می توان میان این دو رویکردِ ناسازگار در اندیشه حافظ، رابطه ای منطقی برقرار کرد؟ آیا گزاره های تقدیرگرایانه حافظ حاکی از رویکردی تئولوژیک از سنخ دیدگاه اشاعره یا معارف صوفیه است؟ یا تقدیرگرایی وی ابزاری راهبردی در شکل دهی به گفتمانی انتقادی است؟ بررسی ها نشان داد که حافظ در روکشی از تقدیرگرایی، به نفی ایدئولوژی های مولّد «ریا» و «قشری گری» پرداخته و در برابر هژمونی گفتمان هایی که جهان را مطابق با اراده حاکمان خودکامه، و منافع دو نهاد عوام فریب متشرعه و متصوفه روایت می کند، مقاومت می کند و بدینسان تقدیرباوری را به مثابه راهبردی گفتمانی برای طرد «تعصب» و «خشونت»، و ترویج «آزاداندیشی» و «تساهل» به کار می برد.
۳.

کارکردهای تقدیرباوری در تفسیر کلان روایت ها و خُردروایت های تاریخیِ بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اندیشه سیاسی تقدیرباوری کلان روایت و خُردروایت مشروعیت تاریخ بیهقی حکومت غزنوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۲۷
زمینه/ هدف: ابوالفضل بیهقی (385-470 ﻫ.ق)، برای ایرانیان کتابی را به یادگار نهاده که جدا از ارزش های تاریخی و ادبی، از نگرگاه های دیگر و از جمله از نگرگاه اندیشه سیاسی و رهنمونی به آیین مُلک داری در یکی از برهه های مهمّ تاریخ ایران پس از اسلام هم بسی قابل دیدن و بررسیدن است. از این رو، در  جستار  پیش رو با هدف آشنایی با نگرش بیهقی در علّت یابی اتّفاق های تاریخی به بررسی تقدیرگرایی و باور به نقش آفرینی چون و چرا ناپذیر قضا و قدر در رقم خوردن رویدادها در تاریخ بیهقی پرداخته شده است. روش/ رویکرد: این جستار از گونه پژوهش های توسعه ای است و در آن به روش توصیفی-تحلیلی به بازخوانی تاریخ نگری تقدیرگرای ابوالفضل بیهقی پرداخته شده است. منابع مورد استفاده نیز منابع کتابخانه ای بوده اند. یافته ها/ نتایج: از جمله نتیجه ها و یافته های پژوهش آن است که در تاریخ بیهقی اتّفاق های اصلی چونان کلان روایت، به تقدیر نسبت داده می شود و در پیوند با این امر، اتّفاق های فرعی که منطقاً بدان اتّفاق اصلی منجر توانند شد نیز یکسره به پای تقدیر نوشته می شوند. برتخت نشستن سلطان مسعود و شکست او از سلجوقیان، دو کلان روایت در تاریخ بیهقی اند که با ارائه تفسیری تقدیرگرا از به وقوع پیوستن شان، دیگر اتّفاق های بازبسته بدانها نیز شأن تقدیری یافته اند. با انتساب سلطنت به اراده لایتغیّر الهی، بدان مشروعیّت دهی می شود و در پیوند بدان اتّفاق هایی چون بشارت پیشاپیش توسّط چهره ای قدسی بر شکل گیری آن سلطنت ساخته می شود. همچنین وقتی شکست در جنگ ها به خواست الهی و در راستای انتقال قدرت بر حسب صلاحدید آسمانی باشد، رقم خوردن یک سری اتّفاق ها بنا به قضای الهی ناگزیر خواهد بود و خرده گرفتن بر پادشاه و متّهم نمودنش به کوتاهی در تدبیر امور، وجهی ندارد.