فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۵٬۲۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
نظریات گوناگونی درباره عدالت در مکاتب دینی و غیر دینی نظم و نسق یافته و بررسی ها و نقد هایی نیز را به دنبال داشته است. در این میان، نظریّه قرآنیِ عدالت، کمتر از سوی دانشمندان اسلامی مورد توجه قرار گرفته و لازم است ابعاد گوناگون آن، به ویژه بر پایه روش های نوین روشن گردد. یکی از ابعاد بسیار ناشناخته نظریه قرآنی عدالت، شاخص های عدالت از دیدگاه قرآن کریم است. این پژوهش با روش تحلیل محتوای کیفی و بر اساس مدل شاخص نگاریِ دینی، آیات مربوط به عدالت در قرآن کریم را استخراج و تجزیه و تحلیل نموده و به چهار شاخص ابعادیِ «عدالت فرهنگی»، «عدالت سیاسی»، «عدالت اجتماعی» و «عدالت اقتصادی» دست یافته و شاخص های اصلی و کیفی هر یک را با استناد به آیات قرآن کریم توضیح داده است.
مراحل تربیت قرآنى از منظر علامه طباطبائى در تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
دیدگاه علامه طباطبائى درباره معرفى جایگاه تربیتى قرآن و چگونگى تأثیرگذارى آن در سیر تکاملى انسان، قابل تأمل است و براى تقویت هرگونه تربیت با محوریت قرآن لازم به نظر مى رسد. درحالى که پژوهشى با تمرکز بر نگاه تفسیرى این قرآن شناس معاصر و با نگاه مرحله اى به تربیت قرآنى نپرداخته است. این چارچوب مى تواند چشم انداز فعالیت هاى تربیتى قرآن محور را تا حدى روشن تر کند. در این پژوهش، برخى از اندیشه هاى تفسیرى علامه طباطبائى، با هدف صورتبندىِ مراحلِ تربیت قرآنى مدنظر قرار گرفته و در این زمینه، از روش «تحلیل زبان فنىِ رسمى با تأکید بر سیاق» استفاده شده است. یافته اصلى این پژوهش بسط چهار مرحله بیدارگرى (موعظه)، درمانگرى (شفا)، هدایتگرى (هدى)، و رحمت گرى (رحمت) براى تربیت قرآنى، قابل برداشت از دیدگاه علامه طباطبائى با محوریت آیه 57 سوره «یونس» است. علاوه بر این، تأکید بر شأن هدایتى قرآن و حالت ایجابى آن، نقش زمینه اى و حالت سلبى مراحل اول و دوم، و هدف گونه دیدنِ مرحله رحمت گرى، جایگاه هر مرحله را ترسیم مى کند. تحلیل این مراحل نشان مى دهد که پالایش درونى مقدم بر پالایش اعمال بیرونى است. زندگى سعادتمندانه انسانى در پرتو این مراحل، در ارتباط با قرآن محقق مى شود.
عوامل مؤثر در بروز مصیبت و نقش عدالت از دیدگاه آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از ابتلای پیامبران و اولیای الهی به مصایب، استحقاق بیشتر آنان برای کسب درجات است، اما هدف از ابتلای انسان های عادی، تذکر، توبیخ و کفاره گناهان یا آزمون الهی و یا رشد و تکامل آنهاست. پس حوادث و مصایب تلخ و ناگوار زندگی، افراد را در مسیر رشد و کمال، یا زیان و ضلال قرار می دهند تا سره از ناسره شود جدا و تمامی شعارها و ادعاها با اعمال آزموده، درجه صبر و شکیبایی آشکار و عیار ایمان افراد معلوم گردد. در این مقاله، عوامل مصیبت با استناد به آیات قرآن و روایات معصومین: بررسی می شود تا روشن گردد که آیا مصیبت از جانب خداوند بوده و با عدالت او ناسازگار است و یا خود انسان نیز در آن نقش دارد؟ و مهم ترین عوامل مؤثر در بروز مصایب کدام اند؟
تفسیر تطبیقی آیه سٌکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیه شریفه «سکر» از سوی فقها در زنجیره آیات تحریم شراب قرار گرفته است. بی گمان تحریم شراب طی نزول آیات گوناکون اتفاق افتاده است، اما این ادعا که آیه شریفه سکر ناظر به یکی از مراحل تحریم شراب است، از پشتوانه علمی برخوردار نیست؛ معنای لغوی واژه «سکر» منحصر در مستی به واسطه شراب نیست؛ زیرا ریشه آن بر مانع شدن و توقف در جریان طبیعی باد و حرارت دلالت دارد که طبعا توقف در تعقل و تفکر به واسطه شراب یکی از موارد آن است. روایات معتبر وارده پیرامون آیه شریفه نیز بیانگر کراهت کسالت چرت و خواب در هنگام نماز است. از طرفی شأن نزول های وارده در برخی از تفاسیر مبنی بر شرب خمر توسط صحابه کبار، قابل استناد نیست؛ بدین روی آیه شریفه ناظر به انواع مستی ها و کسالت ها اعم از مستی شراب و کسالت چرت بوده و قرار داشتن آن در زنجیره آیات تحریم شراب، امری اجتهادی و قابل خدشه است.
حقیقت انسان از منظر عقل و وحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باور مشهور میان دانشمندان درباره حقیقت انسان چنین است: انسان حیوان ناطق است. آنها ناطقیت را به معنای داشتن عقل نظری، یعنی داشتن قوه اندیشیدن و توان درک مفاهیم کلی می دانند. بنابراین، انسان در نگاه مشهور، حیوانی عاقل است که توانایی اندیشیدن دارد. هدف این مقاله اثبات آن است که مقوم انسانیت، افزون بر توانایی اندیشیدن و داشتن توان درک مفاهیم کلی، اعتقاد به خدا و ارتباط با او است. این ادعا با استفاده از دلیل عقل و با استعانت از آیات قرآن تبیین می شود. بر این اساس، نه تنها داشتن عقل نظری، بلکه داشتن عقل عملی و پیروی از آن، عنصر مقوم ذات انسانیت است. کسی که از عقل عملی پیروی می کند، کار نیک انجام می دهد. لازمه انجام دادن کار نیک، داشتن قصد تقرب به خدا است. همچنین، انسانیت حقیقتی تشکیکی و سیال است. بنابراین، ماهیت انسان ها با یکدیگر فرق دارد. ارزش نتیجه این مقاله در استفاده از این نظرگاه در مباحث مربوط به حقوق بشر روشن می شود.
تقصى المعانی الضمنیة لتآلف الصوامت فی المفردات القرآنیة حسب رؤیة الکشاف للزمخشری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
المعنى الضمنی أو المعنى العاطفی هو الذی یکمن فی اللفظة ویؤثر فی نفس المتلقی ویستنبطه بأحاسیسه الفردیة؛ وعلی هذا الأساس یهدف المقال الذی بین یدی القراء إلى الترکیز على الموسیقى الخارجیة لعدة مفردات قرآنیة وما تنتج عنها المعانی الضمنیة عبر تآلف الصوامت ووقعه الصوتی الخاص على النفس، وذلک بالاعتماد على تفسیر الکشاف للزمخشری، بحیث هذا التآلف الصوتی على أساس صفاته الإیقاعیة یصوّر المعنى الذی یحمله ویؤثر على تولید الأحاسیس والعواطف الباطنیة وهی تقود المتلقی نحو المعنى الضمنی الذی أشاره الزمخشری فی الکشاف. تتبع هذه الدراسة المنهج التوصیفی – التحلیلی وتوصف کیفیة التناسب والتناسق بین تآلف الصوامت والمعانی الضمنیة فیها محللة هذه المعانی مستندة إلى تفسیر ""الکشاف"" للزمخشری، کما تکشف عن تأثیر الصفات الإیقاعیة للصوامت فی دلالة معان ضمنیة متلائمة معها وتعرض إیحاءات الزمخشری بالمعانی الضمنیة وتثبت نظرته الأدبیة والبلاغیة حول المعانی المتناسبة مع تآلف الصوامت.
دیدگاه آیت الله جوادی آملی درباره رابطة تکوینی انسان و قرآن
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی، این فرضیه را در آثار آیت الله جوادی آملی بررسی می کند انسان تامّ و قرآن رابطه تکوینی دارند. آیت الله جوادی آملی معتقدند انسان تام و قرآن پیوندی اصیل و ذاتی دارند و انقطاعشان ناشی از کثرت در بستر عالم طبیعت است. دیدگاه ایشان چهار محور دارد: 1) قرآن، حقیقت ذومراتبی است که در قوس نزول، جامع همه مراتب عالم، یعنی مرتبه الهی، عقلی، مثالی، کتبی و لفظی شده است؛ 2) انسان تام و انسان کامل، همه مراتب عالم را در خود جمع کرده اند؛ اولی، بالقوه و دومی، بالفعل؛ 3) خداوند قرآن را به انسان تعلیم داده است و چون این تعلیم، مقدم بر خلقت آدمی است، تعلیمی تکوینی است، نه آموزشی تدریس گونه؛ 4) یگانه افتراق انسان و قرآن در وجود طبیعی آن هاست. قرآن صورتی کتبی و انسان صورت حیوان ناطق دارد تا قابلیت حرکت و تغییر تکاملی یا تنزلی داشته باشد. قرآن برای انسان، ذاتی و مانند صورت برای ماده است؛ پس باوجودِ تفاوت در ظهور وجودی در عالم طبیعت، در قوس صعود و در مرتبه مثالی و عقلی، صورت انسان با صورت قرآن متحد می شود.
تناسب ساختار با محتوا با توجه به دو نظریة «نظم» و «آشنایی زدایی» (به محوریت سورة مبارکة «لیل»)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
حوزههای تخصصی:
پیوند و ارتباط دو سویة ساختار با محتوا در تمامی آثار ارزشمند ادبی، امری انکارناپذیر است. توجه و کنکاش در این مسئله و نیز اثبات چنین ارتباط دوسویه ای، از اهداف مهم مکتب عبدالقاهر جرجانی است که در نقد جدید نیز فرمالیست های روسی آن را مطرح کردند و تأکید بسیار بر آن دارند. قرآن کریم به منزله نقطة اوج و نیز سرآمد آثار ادبی، از این ویژگی بهره تمام و کمال برده است ازاین رو، تأمل و ژرف نگری ویژه ای می طلبد. در این نوشتار با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی کوشش شده است، بخش اندکی از زیبایی های ساختاری قرآن را با محوریت دو نظریة «نظم» و «آشنایی زدایی» بررسی شود و تأثیر سازوکارهای زبانی و جنبه های ساختاری بر مضمون و محتوا نشان داده شود. با نظر به هدف مذکور، ابتدا به بررسی نظریة نظم و همانندی های موجود میان این نظریه با اصل برجسته سازی فرمالیست ها می پردازد، سپس تلاش می کند با توجه به دو نظریة فوق، ساختارهای زبانی سورة مبارکة «لیل» و ارتباط آنها با محتوای این سوره را تحلیل و بررسی کند. سورة مبارکة لیل ساختارهای زبانی و موسیقایی هدفمند، منظم و منسجمی دارد. ساختار منظم نحوی و استفاده گسترده از تکنیک تکرار و نیز برجسته سازی به صورت توازن آوایی، واژگانی و نحوی در این سوره کاملاً مشهود است.
پاسخی به شبهه اطلاق عنوان «اخت هارون» بر مریم در قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در آیه 28 سوره مبارکه مریم، قرآن کریم از زبان قوم حضرت مریم، او را «یا اُخت هارون» مورد خطاب قرار داده است. این نکته از همان آغاز از جانب مسیحیان و نیز مخالفان قرآن مورد اشکال قرار گرفته است؛ زیرا هیچ سند تاریخی به طور قطع ذکر نکرده است که حضرت مریم (س) برادری به نام هارون داشته باشد و چنانچه مقصود حضرت هارون پیغمبر، برادر موسی (ع) باشد، اشکالی دیگر مطرح است و آن اینکه اینان به لحاظ تاریخی حدود شش قرن با هم فاصله دارند. مفسران کوشیده اند به گونه های مختلفی به این اشکال پاسخ دهند، اما هیچ یک از پاسخ ها به طور کامل متقاعدکننده نیست. در این مقاله ما با بازبینی پاسخی که پیامبر در حد اشاره به این اشکال داده اند، و با استناد به اینکه در میان این اقوام، شخص را با نام صالحان و پیامبران خود فرا می خواندند، کوشیده ایم پاسخی دیگر بیابیم و در نهایت به این نتیجه رسیدیم که «اخت هارون» در میان یهودیان، نامی استعاری با ساختاری شبیه به کنیه برای نام «مریم» بوده است.
تجلی آیات در سیره امام جواد (ع)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام امام شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر قرآن وعترت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ و سیره اهل بیت(ع)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
بازخوانی انتقادی رویکرد استشراقی به مفهوم شناسی «اهل بیت» (نقد مقاله «اهل بیت» در دائرهالمعارف قرآن لایدن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در برخی از آیات قرآن و نیز در بیان پیامبر اسلام، از گروهی با عنوان «اهل بیت» یاد شده که از هرگونه پلیدی پاک هستند و فضیلت ها و موقعیت های ویژه ای در اسلام دارند. همین امر، موجب توجه خاص خاورشناسان به این واژه قرآنی و نگارش آثار متعددی در این زمینه شده است. مقاله «اهل بیت» اثر موشه شارون در دایرهالمعارف قرآن لایدن، ازجمله این آثار است که پژوهش حاضر، به معرفی و نقد آن می پردازد. مقاله یادشده دارای قوت ها و ضعف های متعددی است. مفهوم شناسی واژه «اهل» در قرآن، ذکر حدیث سفینه، اشاره به آیاتی که واژه «اهل بیت» در آنها به کار رفته و همچنین بیان اینکه حدیث کساء، یکی از مشهورترین روایاتی است که در منابع فریقین درباره تفسیر آیه 33 سوره احزاب نقل شده، از نکات مثبت این مقاله است. در مقابل، برخی از ضعف های آن عبارتند از: مفهوم شناسی ناقص از واژه «اهل بیت»، انطباق آن مفهوم بر قبیله قریش، تحلیل نادرست از برخی روایات و تفسیری مبهم از پیام سیاسی حدیث کساء. در نوشتار تحلیلی حاضر، به اشکالات یادشده پاسخ داده می شود.
تبیین حقیقت عمل در قرآن با تکیه بر دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
در یک نگاه کلّی به الفاظی نظیر عمل، فعل و... چنین به نظر می رسد که اختلاف معنایی چندانی بین این الفاظ وجود ندارد. اغلب برخی این الفاظ را به جای یکدیگر استعمال کرده اند و آن گونه که پیداست تفاوتی میان آن ها قائل نشده اند. از طرفی، برخی واژه شناسان و مفسران برای الفاظ مذکور تعاریفی ذکر کرده اند که بر اختلاف معنایی میان آن ها دلالت دارد. در این میان علامه طباطبایی مفسر و حکیم برجسته معاصر، بیشترین توجه را به کشف حقیقت معنایی عمل مبذول داشته اند. ایشان با استناد به آیات قرآن و روایاتِ دالّ بر گستره معنایی عمل، حقیقت این واژه را به نحو دقیقی تبیین کرده اند. از دیدگاه علامه، عمل هیئتی ملکوتی است که بر نفس مجرد نقش می بندد.
شخصیت قرآنی امام جواد (ع)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام امام شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر قرآن وعترت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ و سیره اهل بیت(ع)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
گستره شناسی قید «دخلتم بهنّ» در حکم حرمت ربیبه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از زنانی که قرآن کریم ازدواج با آنها را بر هر مردی حرام کرده، ربیبه است. قرآن با تعبیر «من نسائکم اللاّتی دخلتم بهنّ» این حرمت را به این شرط مشروط کرده است که مرد با مادر این ربیبه، افزون بر عقد نکاح، آمیزش نیز انجام داده باشد. آمیزش ممکن است مصادیق گوناگونی داشته باشد؛ مانند آمیزش در حال اکراه، آمیزش در حال خواب یا بی هوشی، آمیزش از پشت و... . هدف این تحقیق آن است که نشان دهد آیا مواردی مانند آمیزش از پشت و دیگر آمیزش های نامتعارف از مصادیق تعبیر «دخلتم بهنّ» به شمار می آید تا امکان تمسک به اطلاق وجود داشته باشد. بدین منظور نخست با جستار در ادبیات عرب و داده های لغویان، تعبیر «دخل ب » تحلیل شده است، آنگاه یافته این جستار، معیاری برای ارزشیابی استنادات فقیهان به این آیه تلقی شده و در پایان مشخص شده است که تعبیر «دخلتم بهنّ» در آیه قرآن، فقط بر تماس جنسی شب زفاف صدق می کند و بر همه تماس های جنسی صدق نمی کند؛ بنابراین نسبت به همه تماس های جنسی اطلاقی برایش منعقد نمی شود. دست شستن از اطلاق نیز به این نتیجه منجر شد که «حرمت نکاح با بعضی از ربیبه ها» اگرچه پس از علامه حلّی در فقه امامیه شهرت یافته است؛ ولی با استناد به اطلاق قابل دفاع نیست؛ هرچند برای اثبات آن فتواها راه های فقهی دیگری غیر از تمسک به اطلاق وجود دارد که قابل بررسی است
بررسی تفسیری فقهی آیه «الا ما ظهر»؛ ره یافت های تاریخی، شواهد حدیثی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیه ۳۱ سوره نور، در بیان محدوده پوشش زن در برابر نامحرم، پس از نهی از آشکار کردن زینت، «ما ظهر» را استثنا کرده است: «وَ لا یبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها» این استثنا که خود نوعی اجمال دارد، برداشت های گوناگون و گاه نادرست تفسیری و فقهی را موجب گشته است. این نوشتار تلاش می کند با کمک قرائن درون متنی و برون متنی و متکی بر مبانی شناخته شده تفسیری و فقهی، اجمال ظاهری این بخش از آیه را برطرف سازد. بدین جهت، پس از بیان احتمالات در مقصود از «زینت»، قرائن و شواهد درون متنی، فضای نزول و شرایط محیطی و اجتماعی عصر تشریع، شواهد حدیثی (شامل بررسی سندی و محتوایی روایات و تحلیل روایات ناهمگون) و فلسفه پوشش، ارائه گردیده و نتیجه آن ها، انحصار «ما ظهر» در وجه و کفین و زیور آلات متعارف و محدود آن همچون سرمه و انگشتر است و محدوده یادشده تا مچ دست و مچبند نیز امتداد می یابد. ضمن این که وجوب پوشش چهره (روبند) و کفین و نیز زیورآلات مختصر آن دو نیز قابل اثبات نیست.
عناصر انسجام متنی در سوره نوح(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱ (پیاپی ۹)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث زبان شناسی نقش گرا، نظریه انسجام متنی است. این نظریه عواملی که اجزاء تشکیل دهنده متن را به هم مرتبط می سازد و سبب انسجام و هماهنگی آن می شود، بررسی می کند. الگوی این نظریه را هلیدی و حسن (1976) ارائه دادند. آن ها عوامل انسجام متنی را به سه دسته تقسیم کردند: عامل واژگانی، عامل دستوری، عامل پیوندی. هر یک از این عوامل خود به چند قسمت تقسیم می شوند که وجود آن ها در یک متن، آن متن را منسجم و اجزاء تشکیل دهنده آن را با هم مرتبط می کند.در مقاله حاضر سعی بر این شده است تا با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی عوامل انسجام متنی در سوره نوح بررسی شود. ابزارهای آفریننده انسجام متنی در سوره نوح به سه دسته تقسیم می شوند: اول، عامل واژگانی که در این سوره شامل تکرار و باهم آیی است، که هر یک از این دو خود چندین زیر مجموعه را در بر می گیرند. دوم، عامل دستوری، این عامل به سه صورت ارجاع، جایگزینی و حذف در انسجام متنی سوره مؤثر شده است. سوم، عامل پیوندی که در دو نوع ارتباط اضافی و ارتباط زمانی در سوره یافت می شود. در بین این عوامل به ترتیب عامل واژگانی سپس عامل دستوری و در پایان عامل پیوندی از بیشترین بسامد در سوره برخوردار هستند و بیشترین تأثیر را در منسجم ساختن سوره نوح بر عهده دارند.
معناشناسی لفظ «نساء» در آیه 61 سوره آل عمران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در اینکه مقصود از نساء در آیه 61 سوره آل عمران (آیه مباهله) چه کسی است، بین مفسران اختلاف است. عده ای بر این باورند که مصداق آن همسران رسول اللّٰه می باشند، ولی شیعه به اتفاق و بسیاری از مفسران اهل سنت بر این باورند که مصداق نساء در آیه، حضرت زهرا- است. سؤال اساسی این جستار آن است که آیا واژه نساء درباره دختران کاربرد دارد یا نه؟ این پژوهش با بررسی کلمات لغت شناسان عرب و آیات قرآن و روایات اسلامی و متون ادبی به این نتیجه رسیده است که کاربرد نساء در لغت عرب برای دختران، رایج است و پیامبر در مقام مباهله به وظیفه خود عمل کرده است، نه اینکه بر خلاف مفاد آیه در مقام فضیلت تراشی برای دخترش باشد.
معیارهاى انتخاب محتواى آموزشى از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محتواى آموزشى یکى از عناصر اصلى برنامه هاى درسى محسوب مى شود که لازم است بر اساس مجموعه اى از معیارهاى مناسب و از منابع قابل اطمینانى انتخاب و استخراج گردد. ازاین رو، استخراج معیارهاى انتخاب محتواى آموزشى از قرآن کریم، به عنوان مطمئن ترین و پایدارترین منبع الهى در امر انتخاب محتوا، یکى از مهم ترین و ضرورى ترین مسائلى است که لازم است در جهت آن گام هایى برداشته شود. ازاین رو، هدف این پژوهش، «شناسایى معیارهاى انتخاب محتواى آموزشى از منظر قرآن کریم» است. به منظور وصول به هدف فوق، از روش توصیفى تحلیلى و از منابع اسنادى استفاده گردیده است. نتایج پژوهش حاکى از آن است که در امر انتخاب محتواى آموزشى مى توان معیارهاى بى شمارى را از قرآن کریم استخراج نمود. در این پژوهش به هشت معیار پرداخته شده است. این معیارها عبارتند از: هدایت کنندگى، تدبربرانگیزى، خلاقیت پرورى،انگیزه بخشى، توجه به ابعاد مختلف وجود انسان، فعال سازى و مشارکت فعال مخاطب در متن، کاربرد در زندگى و خودآموزى.
بررسى دنیا از دیدگاه قرآن و انجیل و استلزامات تربیتى مربوط به آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
دنیا یکى از مهم ترین بسترهاى تربیت انسان مى باشد و شناخت ماهیت آن، در زندگى انسان بسیار حایز اهمیت است. براى رسیدن به شناخت صحیح در مورد دنیا، کتب آسمانى حایز اهمیت هستند. این تحقیق به بررسى ویژگى هاى مشترک دنیا از دیدگاه قرآن و انجیل مى پردازد. بدین منظور، قرآن و انجیل در زمینه ویژگى هاى دنیا مورد مقایسه قرار گرفته اند و ویژگى هاى مشترک دنیا استخراج شده و سپس این ویژگى ها با توجه تفاسیر قرآن و انجیل و آراء دانشمندان مسلمان و مسیحى، مورد توصیف و تحلیل قرار گرفته اند. استلزامات تربیتى مربوط به هر ویژگى به روش استنتاجى استخراج شده است. با توجه به نتایج تحقیق، ویژگى هاى مشترک دنیا در قرآن و انجیل را مى توان این گونه برشمرد: 1. دنیا فریبنده است؛ 2. دنیا ناپایدار است؛ 3. دنیا مزرعه آخرت است. همچنین استلزامات تربیتى استنتاج شده از این ویژگى ها به ترتیب عبارتند از: شناخت حقیقت زیبایى هاى دنیا و خویشتن دارى در مقابل آنها؛ عدم وابستگى به دنیا و پرهیز از هدف قرار دادن دنیا؛ 3. غنیمت شمردن زندگى دنیا و استفاده از آن براى فراهم کردن توشه آخرت.