فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۵٬۲۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
نظریّة تجسّم اعمال که عهده دار تبیینِ کیفیّت و نحوة دریافت جزای اعمال در عالم آخرت است، حقیقت اعمال آدمی را به عنوان پاداش یا کیفر او در آن عالم معرّفی می کند. درگفته های بسیاری از عالمان و مفسّران افزون بر ادلّة عقلی، شواهد نقلی فراوانی برای اثبات این نظریّه به چشم می خورد. حدود 95 آیه از آیات قرآن به مسئلة تجسّم اعمال اشاره شده است. این آیات با توجّه به گوناگونی آنها در نوع ساختار ادبی به دسته های متعدّدی تقسیم می شوند. دسته ای از این آیات با تعبیرهای مختلف از جمله دیدن اعمال، حضور اعمال، آوردن اعمال، آزمودن عمل و غیره به صراحت بر تجسّم یافتن اعمال در عالم آخرت تأکید می کنند. دسته ای دیگر با ساختار نحوی خاص از جمله کاربرد استفهام انکاری و حصر، جزای اعمال در آخرت را عین اعمال معرّفی می کنند. دستة سوم از آیات با تصویرپردازی های متعدّد به صورت تشبیه یا تمثیل مانند تشبیه اعمال نیک مؤمنان به نور و اعمال کافران به سراب و تاریکی، ماهیّت درونی برخی از اعمال را به تصویر کشیده اند. این جستار به بررسی ساختارهای ادبی و تعابیری در آیات قرآن می پردازد که می تواند شاهدی بر نظریّة تجسّم اعمال باشد.
بررسی تطبیقی رابطه مشیت و اراده الهی در تفسیر کبیر و المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود آیات به ظاهر متفاوت در قرآن کریم پیرامون مسأله هدایت و ضلالت، و آیاتی که بیانگر عمومیت مشیت و اراده الهی و حاکمیت آن بر نظام آفرینش می باشد، آن را به یک دل مشغولی فکری و دینی میان متکلمان، و مفسران اسلامی تبدیل نموده و موجب پیدایش آرای متفاوتی در این خصوص شده است و این امر در تفاسیری که با صبغه کلامی به نگارش در آمده اند از نمود بیشتری برخوردار بوده است و در این میان، فخر رازی و علامه طباطبایی به عنوان نمایندگان دو مکتب تفسیری اشاعره و امامیه براساس مبانی، قواعد، و پیش دانسته های مبنایی، ابزاری و محتوایی تفسیری، مانند اعتقاد یا عدم اعتقاد، به نقش آیات قرآن در تفسیر یکدیگر، نقش سیاق آیات در فهم صحیح دیگر آیات، برخورداری قرآن از زبان خاص، حجیت سخنان اهل بیت علیهم السلام در تفسیر که به نص حدیث ثقلین همتای قرآن دانسته شدند، حجیت عقل در تفسیر قرآن و حسن و قبح عقلی، برداشت های متفاوتی پیرامون آیات مرتبط با مساله هدایت و ضلالت و رابطه آن با اراده و مشیت الهی داشته اند، به طوری که فخررازی با تکیه برمبانی کلامی اشعری وقوع همه حوادث عالم و صدور تمامی افعال انسان در زندگی فردی و اجتماعی، از جمله مسأله هدایت و ضلالت انسان، امری حتمی و جبری و تخلف از آن را محال دانسته، در حالی که علامه طباطبایی با استدلال به آیات قران و روایات معصومین علیهم السلام و دلایل عقلی ضمن اعتقاد به عمومیت مشیت و اراده الهی، نه تنها از آیات مربوطه استنباط جبر ننموده بلکه آیات مربوط به مشیت و اراده الهی را مبین و مؤید اختیار انسان نیز دانسته است. مقاله حاضر جستاری تطبیقی است از آیات تفسیر شده پیرامون موضوع فوق از دو مفسر مذکور، براساس تفسیر کبیر و المیزان تا وجوه اختلاف ادله و آرای تفسیری آنها باز نموده شود.
بررسی اختلافات و اشتراکات تفاسیر عرفانی فریقین ذیل داستان حضرت موسی(ع) و خضر(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هرچند در متون عرفانی عموماً از اختلافات مذهبی خبری نیست، با این حال نمی توان وجود آنها را در کتب عرفانی نادیده گرفت. مقاله حاضر که به روش توصیفی تحلیلی تألیف شده است، نقاط اشتراک و اختلاف تفاسیر عرفانی فریقین را به لحاظ متنی و محتوایی، ذیل داستان حضرت موسی(ع) و خضر(ع) مورد بررسی قرار می دهد. روشمندی در تدوین متن، تداعی مفهوم سلوک و پرورش زبان عرفانی، از جمله اشتراکات مهم تفاسیر عرفانی است. دقت و تمرکز بر روی لغات، نگرشی خاص بر بعضی مفاهیم مانند ولایت و تلاش برای منسجم کردن اصطلاحات عرفانی نیز از موارد اختلاف این دو دسته از تفاسیر می باشد.
سنجش قرآنی دو رویکرد شناختی و غیر شناختی در ضعف اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مسائل دیرپای اخلاقی در حوزه روان شناسی اخلاق که فیلسوفان اخلاق بدان پرداخته اند، تحلیل «خطای اخلاقی آگاهانه» است. آیا ممکن است انسان، آگاهانه و عامدانه مرتکب خطای اخلاقی شود؟ اگر آری، این رخداد مستند به چه عاملی است؟ در پاسخ به این پرسش، دو رویکرد شناختی و غیرشناختی شکل گرفته است؛ دیدگاه اول، امکان ارتکاب خطای آگاهانه اخلاقی را منتفی می داند و معتقد است همواره خطای اخلاقی، مستند به جهل و فقدان معرفت است. دیدگاه دوم ضمن ارائه پاسخ مثبت به امکان وقوع این پدیده، ریشه های آن را هم در لایه معرفت و هم در لایه عناصر غیرمعرفتی در نظام اراده انسان جستجو می کند و حصر ریشه صدور خطای اخلاقی را در عنصر معرفت ناصواب می انگارد. به لحاظ تاریخی، نخستین فردی که دیدگاه نخست را مطرح نمود، افلاطون (مقرر دیدگاه سقراط) بود و اولین متفکر ارائه کنندة دیدگاه دوم نیز ارسطو بود. در این مقاله، این دو رویکرد به قرآن کریم عرضه شده و بر اساس آموزه های قرآنی، بین آنها قضاوت صورت گرفته است. نویسنده هیچ آیه ای به نفع دیدگاه اول در قرآن کریم نیافته است؛ اما ۷ دسته از آیات را در تأیید دیدگاه دوم یافته که شکاف نظر از عمل و ضعف اخلاقی را ممکن و محقَق دانسته و ریشه های غیرمعرفتی متعددی هم برای آن معرفی نموده است.
تفسیر آیه کرامت و رفع تعارض نمایی آن با اوصاف نکوهیده انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم در آیه کرامت تمامی انسان ها را دارای وصف کرامتِ ویژه دانسته است. این آیه در نگاه ظاهری با برخی از آیات دیگر قرآن مانند: ابراهیم / ۳۴، معارج / ۲۱ ۱۹، علق / ۷ ۶، احزاب / ۷۲، قیامت / ۵، عصر / ۲ ۱ و اعراف / ۱۷۹ در تعارض است. دیدگاه های مختلفی از سوی مفسران جهت رفع این تعارض مطرح شده است. در این دیدگاه ها ایمان، تربیت یافتگی انسان، پاکی فطرت، به کارگیری درست غرایز، عدم قناعت به زمینه خلقت، تمایز قائل شدن بین کرامت آغازین و رذالت فرجامین و به فعلیت رساندن جنبه های مثبت وجود انسان، به عنوان ملاک کرامت مورد توجه قرار گرفته است. این مقاله بر این نکته تاکید می ورزد که تکریم انسان به نوع آفرینش او باز می گردد که به انسان ظرفیت ها، استعدادها و توان مندی هایی خاصی عطا کرده است و تکریم انسان بر مبنای این ویژگی های منحصر به فرد آفرینش انسان در میان مخلوقات الهی است و نکوهش از انسان در برخی از آیات به جهت استفاده نادرست او از این نعمت ها است.
الگوی اخلاقی قرآن در برخورد با انحراف های اخلاقی (با تأکید بر دورة جوانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، به الگوبرداری از اصول و شیوه های برخورد قرآنبا انحراف های اخلاقی پرداخته شده است تا بتوان بر اساس آن به شیوة متفاوت و اثربخش از دیگر شیوه های کنش متقابل با ناهنجاری های بعضاً شدید اخلاقی دست یافت؛ چراکه قرآنبا جامعیت و فراشمولی خواندن خویش، در همة عصرها قابلیت ارائه الگوهای مناسب اخلاقی و اجرایی شدن آن ها را تضمین کرده است. قرآن کریمبا بیان این اصول و شیوه های اجرای آن در قالب قصص و برخوردهای انبیا با انحرافات اخلاقی، به انسان می آموزد تا با استفاده از این ابزار در راستای ایجاد صفات اخلاقی مطلوب و محو کردن انحرافات و ناهنجاری ها تلاش کند. این موضوع در دورة جوانی که به دلیل هیجانات و نبودِ ثبات کامل شخصیت، لغزش ها فراوان است، بیشتر احساس می شود. اصولی چون اصل تکریم شخصیت، اصل تذکر، اصل بهنگامی، با شیوه هایی چون گفتار نیک، رعایت ادب، استفاده از استدلال، عبرت آموزی، موعظة حسنه، تمثیل، مقایسه، صراحت، تغافل و تجاهل، تساهل و تسامح، انذار و تبشیر، در این نوشتار بررسی شده است.
جامعه و اصالت فلسفی آن در قرآن (بر اساس دیدگاه علامه طباطبایی و مطهری)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
علاوه بر آیه های بسیاری که خطاب به «تک فردهای آدمیان» در قرآن آمده، آیه هایی نیز وجود دارد که امری فراتر از آن را مخاطب ساخته است. همین امر زمینه تأملاتی برای فیلسوف مفسران شده که آیا مراد خداوند در این آیات، پدیده مستقلی به نام «امت» (جامعه) است یا نه؟ برخی بر اساس این آیات به اصالت فلسفی جامعه نظر داده، و دسته ای صرفاً اعتباری و تبعی بودن آن را قابل اثبات دانسته اند. این مقاله بر آن است تا به استناد آیه های قرآن و بهره گیری از داده های فلسفی تاریخ، نظر قابل دفاع تر را بیان دارد؛ با این فرضیه که هویت جامعه امری استقلالی و دارای اصالت فلسفی است، چنان که با هم بودگی انسان ها، قدرتی متمایز از افراد می آفریند. بر این اساس، پرسش اصلی مقاله، چگونگی هویت جامعه از منظر قرآن است و روش تبیین نظریه، بررسی آیات مرتبط با مقوله امت، بر اساس دیدگاه دو اندیشمند معاصر، یعنی علامه طباطبایی و شهید مطهری است و بالتبع، رویکردهای صدر و مصباح یزدی به عنوان دیدگاه رقیب، مورد مداقه قرار می گیرد.
جایگاه عقل نظری و عملی در سعادت از دیدگاه ملاصدرا و ارزیابی قرآنی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
اندیشمندانی که سعادتِ قصوای انسان را در کمال نهایی عقل نظری جستجو می کنند، راه وصول به آن را نیز تقویت همین قوه و فعلیت بخشیدن به مراتب مختلف آن می دانند. ملاصدرا در بسیاری از مباحث خود همین راه را طی می کند؛ اما در برخی موارد، گامی فراتر نهاده و سعادت نهایی انسان را قرب الهی معرفی می نماید. هدف این پژوهش بازخوانی آثار ایشان با رویکرد قرآنی است. بر اساس یافته های این پژوهش تعاریفی که وی از عقل نظری و عقل عملی ارائه می کند، جامع همه شئون عقلی و فطری نیست؛ بلکه فقط حیثیت ادراکی امور فطری را شامل می شود، ضمن آنکه ملاصدرا غایت عقل نظری را سعادت حقیقی، و غایت عقل عملی را سعادت وهمی و خیالی معرفی می کند؛ بر همین اساس در نگرش و نگارش وی، علم حصولی و مباحث حکمت نظری جایگاهی بسیار رفیع تر از اعمال، اخلاق و حکمت عملی دارند. اما در قرآن کریم، شئون عقل عملی و مباحث حکمت عملی به ویژه اخلاق و اعمال بیش از عقل نظری و حکمت نظری مورد عنایت قرار گرفته اند. در این مقاله به روش تحلیلی و با استفاده از داده های برآمده از منابع کتابخانه ای به بازخوانی اندیشه صدرا و ارزیابی قرآنی آن پرداخته ایم.
تحلیل مدخل ""زنان و قرآن"" در دایرة المعارف قرآن "" EQ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع زن و حقوق او از جمله موضوعات مهمی است که در سده اخیر مورد توجه بسیاری قرار گرفته است و امروزه دایرة المعارفها منابع اولیه و مهمی برای کسب اطلاعات در خصوص مفاهیم مختلف هستند، لذا مراجعه به آنها ضروری است. خانم ""راث رودد"" در مدخل ""زنان و قرآن"" در دایرة المعارف قران لیدن جایگاه و حقوق زن در قرآن را نقد و بررسی کرده است. این مقاله گرچه دارای نقاط قوتی است و نویسنده در آن به برخی از حقوق ویژه زنان در قرآن اشاره کرده و زن و مرد را در انجام وظایف مذهبی از دیدگاه قرآن یکسان دانسته است، امّا در طرح مباحث رویکردهای جانبدارانهای داشته و به ظاهر آیات بسنده و از آیات مشابه یک موضوع و سیاق و فضای نزول آیه غفلت کرده است. به علاوه به منابع اصیل لغوی و تفاسیر متعدد نیز مراجعه نکرده و به همین لحاظ وی با استناد به برخی از تفاوتهای حقوقی زنان و مردان، زن را از نگاه قرآن موجودی فرودست و تحت سلطه مرد میداند؛ امّا حقیقت آن است که این تفاوتهای حقوقی مربوط به تفاوتهای زیستی زنان و مردان و تفاوت وظایفشان در خانواده میباشد
معرفت بین الحدّین در روایات اهل بیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برانگیختن توجه مردم نسبت به حق متعال، محوری ترین موضوع در آموزه های قرآن کریم و اهل بیتk است. در بسیاری از آیات قرآن کریم و روایات امامان معصومk، ایمان به حضور و احاطه خداوند بر عالَم مطرح شده است؛ به گونه ای که این اعتقاد بنیادی، زیربنای تمام موضوعات دینی اعمّ از اعتقادات، اخلاقیات و احکام عملی را شکل می دهد؛ چنان که در آیات قرآن و احادیث پیامبر2 و امامانk، به این موضوع نیز عنایت ویژه ای شده است که خداوند متعال، منزه از آن است که شبیه مخلوقات خود باشد؛ در این آموزه ها در حقیقت، بر دو اصل ایمان به خداوند و نفی همانندی خدا و خلق تأکید شده است. از این دو موضوع، در روایات اهل بیتk، با عنوان «معرفت بین الحدّین» یاد شده است؛ یعنی معرفتی که به دور از ورطه انکار و تشبیه خداوند است.این سطح از شناخت، حداقل معرفتی است که انسان باید نسبت به خداوند داشته باشد.
تحلیلی فرامتنی بر مبالغه در قرآن (با تکیه بر آیه40 سوره اعراف)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱ (پیاپی ۹)
حوزههای تخصصی:
بخشی از اعجاز قرآن به زیبایی های ادبی و هنری کلام الهی اختصاص دارد، که همواره دانشمندان بلاغت قرآنی در آن اختلاف نظر دارند. بعضی چون ظاهرگرایان افراطی که تنها به ظاهر الفاظ قرآن بسنده می کنند، وجود هر نوع تشبیه، استعاره، مجاز، کنایه و ... را در آیات انکارمی کنند و بعضی چون تأویل گرایان افراطی با نفی ظاهر الفاظ، برای آیات محکم با معنای صریح و روشن نیز، به دنبال تأویل باطنی هستند. از میان شاعران زبان فارسی ناصر خسرو و مولانا جلال الدین به دلیل رویکرد تأویل گرایانه نسبت به آیات قرآن، بیش از دیگر شاعران وجود زبان مجازی و استعاری را بر مبنای اعجاز بلاغی باور دارند. در حوزه بلاغت قرآن اختلاف نظر اساسی این است که آیا پذیرفتن زبان مجازی و استعاری قرآن به ساحت مقدس کلام الهی خدشه وارد می کند؟ و چرا برخی وجود زبان مجازی در قرآن را نفی کرده اند؟ آیه 40 سوره اعراف، برجسته ترین آیه ای است که نوعی مبالغه را نشان می دهد و مطالعه تفاوت نظر مفسرین در ارائه شرح این آیه و راه یافتن بعضی مثل های زبان عرب در قرآن برای بیان مفاهیم متعالی، تحلیلی فرامتنی را لازم دارد. در این جستار کوشش شده است به دنبال طرح بحث اولیه و بیان آراء و اندیشه هایگوناگون به این پرسش ها پاسخ داده شود و تحلیلی فرامتنی بر آیه ذکر شده، ارائه کند.
انسان و ساحات وجودی او بر مدار آموزه های رشدشناخت قرآنی - اوصیایی(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان، پدیداری خودآگاه و خواهان تغییر است که نیاز به تغییر از سر انتخاب، اصل ماهیت انسانی او را توضیح می دهد. اندیشه تغییر، خاستگاه مبنای انسان شناخت اندیشه پیشرفت است و قابلیت پیشرفت انسانی، نشان دهنده ماهیت، وجوه، ابعاد، سطوح و ژرفای وجودی او است. بر اساس عقل و وحی و در برآیند آنها، سنت اهل بیت(ع)، گستره و ژرفای امکانی و وقوعی انسان تفسیر و تدبیر می شود. بدین سان ماهیت وجودی آدمی، همان ساحت و ژرفای امکانی و وقوعی پیشرفت آدمی است و ابعاد رشد انسان، ابعاد وجودی او است. به مدد کاربرد منظومه ای از روش شناسی های استنتاجی، روش شناسی استنباطی و نیز روش شناسی علوم رفتاری، ساحات انسان نگر آموزه های دین در این چشم انداز دانسته تر می شود و بر همین اساس دریافته می شود که تفقه در دین، منظومه دانشی مدیریت انسان نگر رشد و ولایت مند تغییر است. لذا سامانه علوم انسانی رشدنگر، مستند به همین مبانی انسان شناخت پیشرفت شکل می گیرد و عرصه ها و وجوه دکترین انسان نگر نظام مدنیت اسلامی، در این راستا منقح می شود و در نهایت نظام انسان شناخت ولایت فقیه، این گونه به روشنی می گراید.
پیوند روح، نور و سکینه در قرآن و نقش آن ها در حیات اخلاقی انسان با تکیه بر ارزیابی دیدگاه علّامة طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن انسان در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
واکاوی مفهومی و دلالی واژگان قرآن کریم و نیز، کاربردشناسی و پیوند آن ها با یکدیگر از جمله عرصه هایی است که در حوزة قرآن پژوهی مورد توجّه اندیشه وران قرار گرفته است. در این میان، سه واژة روح، نور و سکینه و پیوند معنایی آن ها در آیات، محلّ تأمّل می نماید. این نوشتار بر آن است تا با بهره گیری از روش تحلیلی و از رهگذر کاربردشناسی این واژگان در آیات، به پیوند معنایی آن ها بپردازد و در همین راستا، دیدگاه مرحوم علّامة طباطبایی را مورد نقد و ارزیابی قرار دهد. بررسی جایگاه نور، روح و سکینه در حیات اخلاقی انسان از دیگر مسائل مورد بررسی در این نوشتار می باشد.
عروج حضرت عیسی (ع)؛ دیدگاه ها، چالش ها و رویکرد نو به مسأله(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم موضوع وفات و رفع عیسی (ع) را در پنج آیه مطرح کرده است. اطلاق کلمه «توفی» در قرآن بر مرگ و خواب موجب شده است که مفسران در تبیین وفات عیسی (ع) و کیفیت آن دچار اختلاف شوند. این مقاله بعد از گردآوری و نظام بخشی دیدگاه های تمام مفسران شیعه و اهل تسنن در این باره، با روش تحلیل محتوای کیفی (توصیفی تحلیلی)، به تجزیه و تحلیل و نقد استدلال های مفسران پرداخته و سرانجام با تکیه بر روش تفسیر قرآن به قرآن، به این نتیجه دست یافته است که اقتضای جمع میان آیات قرآن این است که حضرت عیسی (ع) به صورت زنده، توأمان با جسم و روح به آسمان رفع و توفی شده است و دیدگاه های دیگر از جمله احتمال مرگ طبیعی و عادی حضرت عیسی (ع) پیش از عروج جسم او به آسمان که در عرض احتمال های دیگر در ضمن دیدگاه دو مفسر بزرگ معاصر شیعه (علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی) مطرح شده است، غیر قابل پذیرش می باشد.
آیه 81 سوره زخرف: از استثناء تا اولویت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در آیه 81 سوره زخرف چنین می خوانیم که «قُلْ إِنْ کانَ لِلرَّحْمنِ وَلَدٌ فَأَنَا أَوَّلُ الْعابِدینَ: اگر خدا فرزند داشت، من نخستین عابدم». بیشتر مفسران بر این باورند که این آیه حاوی استدلالی است که می توان آن را در قالب یک قیاس استثنایی بیان نمود. اما علی رغم پیشنهادهای مختلف ایشان در خصوص صورت این استدلال در قالب این قیاس، تقریباً هیچیک از صوری سازی های مزبور تصویر کاملی از مفاد آیه به دست نداده، صدق و اعتبار را تأمین نمی کنند. دشواری این آیه و کثرت و تنوع تفاسیر ذیل آن، بی شک، در ارتباطی مستقیم و محوری با واژه «اوّل» در آیه مزبور قرار دارد. در این تحقیق، پس از نقد و بررسی هر یک از تفاسیر مزبور، قالب قیاس اولویت یا طریق اولایی پیشنهاد شده، ادعا می گردد که این شکل از استدلال، به جهت بهره مندی از یک حدّ اضافه، می تواند به خوبی مفاد آیه مزبور را به نمایش بگذارد.
سبک های بیان استدلال در قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بیشتر استدلال های قرآن به صورت مضمر است. به همین دلیل، شناخت حدود و مقدمات و نوع آنها نیازمند تحلیل این استدلال ها است. برای این کار، علاوه بر ضرورت آشنایی با صورت های عقلی استدلال مانند صورت های مختلف قیاسی، آشنایی با سبک های بیانی استدلال در قرآن نیز ضروری است؛ آشنایی با سبک های بیان استدلال در قرآن برای شناسایی مواضع استدلال و شناخت نوع استدلال های مضمر در قرآن نقش اساسی دارد.. بررسی استدلال از نظر سبک بیان بحثی مربوط به صورت استدلال است؛ مقصود از بررسی سبک بیان استدلال بررسی صورت استدلال از نظر قالب های لفظی برای بیان استدلال است. پس، همان گونه که بررسی صورت استدلال از نظر قالب های معنوی و عقلی را بحثی صوری می دانیم، بررسی صورت استدلال از نظر قالب های بیانی و لفظی را هم باید بحثی صوری بدانیم. قرآن کریم بدین سبب که در بالاترین درجه بلاغت است، الگویی کامل و برتر برای استفاده از سبک های مختلف بیانی برای دستیابی به اغراض گوناگون است و، از این رو، می تواند بهترین منبع برای بازخوانی سبک های مختلفی باشد که در مقام ارائه استدلال به کار گرفته می شوند. به همین دلیل، در پژوهش حاضر به بررسی سبک شناسی استدلال در قرآن کریم پرداخته ایم تا با رایج ترین اسلوب ها برای ارائه استدلال ها از جمله استدلال های قرآنی آشنا شویم.
واکاوی وجه ارتباط هدایت به متّقین در نظر مفسّران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله مسائلی که از دیرباز در همة انحای نگرش تفسیری و در همة اعصار تا امروز، معرکة آرای مفسّران قرار گرفته است، وجه ارتباط هدایت قرآن کریمبه متّقین می باشد. قرآنی که حکمت نزول آن هدایت عالمیان معرّفی شده، به چه علّت در آیة دوم سورة بقره هدایت آن به متّقین نسبت داده شده است؟ منظور از هدایت و متّقین در این آیه چیست؟ آیا این نسبت دالّ بر انحصار هدایت قرآنبه متّقین است؟ نظرات مختلف مفسّران را به دو بخش اصلی تقسیم کردیم. در مجموع، پنج نظر را در این دو بخش گنجاندیم و به بررسی اجمالی آنان پرداختیم. در این جستار، این نکته حاصل می گردد که نسبت هدایت به متّقین دوسویه می باشد؛ یعنی چنان که هدایت بر متّقین مؤثّر است، تقوا نیز در کسب هدایت تأثیر بسزایی دارد و این نسبت بیانگر هدایتی خاص است. در هندسة معرفتی قرآن، هدایت نسبت به تقوا، سه موضع دارد. این سه ساحت باعث شده است که در ایجاد و شدّت تقوا تأثیر بسزایی داشته باشد. با تدبّر در مسائل بیان شده از ارتباط و هم آیی هدایت و تقوا نتایج متعدّدی حاصل می شود. می توان بیان داشت که متّقین در مرحلة ابتدا و استدامه نیاز به هدایت الهی دارد و از آن بهره جسته، در پرتو دو هدایت الهی قرار گرفته اند که از آن به هدایت اوّلیّه و ثانویّه یاد شده است.
بررسی و نقد آرای گابریل رینولدز درباب کفالت حضرت مریم در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خاورشناسانِ قائل به تأثیرات مسیحی در اسلامِ آغازین را می توان به گروه های مختلفی تقسیم کرد. برخی از ایشان قائل به تأثیرات اناجیل غیررسمی و به طور مشخص اناجیل کودکی در اسلام آغازین بوده اند.گابریل رینولدز با طرح این نظر که قرآن را باید با نظر به نوشته های عهدینی فهم کرد، آیات 35-44 سوره آل عمران در باب تولد و کودکی و کفالت حضرت مریم را در پرتو یکی از اناجیل کودکی به نام «پیشا انجیل یعقوب» تبیین کرده است. به تبیین وی از این آیات نقدهایی وارد است که نتیجه غفلت وی از فقراتی از متن عهدین بوده است.