مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
اسلام و مسیحیت
منبع:
حصون ۱۳۸۶ شماره ۱۳
حوزههای تخصصی:
سـکـولاریـزم یـا نـظـریـه ى جـدایـى دیـن از سـیـاسـت ، حاصل تحولات مذهبى ، علمى و اجتماعى است که پس از رنسانس در جوامع غربى به وقوع پـیـوسـت و نـوعـى خـودبـاورى و خـودبـسـندگى کاذب را به ارمغان آورد؛ این نظریه در طول یکى دو سده اخیر استحکام یافت و امروزه از نگاه طرفدارانش تنها نظریه اى است که مـى تـوانـد نـیـازهـاى انـسـان و جـامـعـه را در ابـعـاد گـونـاگـون تـاءمـیـن نـمـایـد. شـکـل گـیـرى نظام مقدس جمهورى اسلامى در ایران ، نظریه ى حکومت دینى را مطرح کرد. تـوفیقات روزافزون این نظام نوبنیاد در اداره جامعه با همه ى کارشکنى ها و محدودیت ها و مـوانـعـى کـه مـخـالفـان دربـاره آن اعمال مى کردند، بر روى باور نادرست طرفداران سـکولاریزم خط بطلان کشید. از این رو مخالفان با تمام وجود با این نظام مخالفت کرده انـد و بـه جـعل فرصت هایى مبادرت جسته اند که در غرب سکولاریزم را به ارمغان آورد. از نظر این نوشتار، نارسایى تعالیم کتاب مقدس و به چالش کشیده شدن حجیت و قدسیت آن توسط خود اهل کتاب که در قرن هفدهم آغاز شد و به شدت تداوم یافت و جنگ هاى خونین و طـولانـى فـرقـه اى کـه بـه نـام دیـن در جـوامـع مـسیحى به وقوع پیوست ، مهم ترین علل شکل گیرى سکولاریزم بوده است . پس از پیروزى انقلاب اسلامى ، سکولارها همواره کـوشـیده اند چنین عوامل و اسبابى را به طور تصنعى در جوامع و کشورهاى اسلامى ایجاد کـنـنـد تـا مـسلمانان خود به این نتیجه برسند که حکومت دینى نه تنها کارآمد نیست بلکه سبب رکود و انزوا است .
بررسى دنیا از دیدگاه قرآن و انجیل و استلزامات تربیتى مربوط به آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
دنیا یکى از مهم ترین بسترهاى تربیت انسان مى باشد و شناخت ماهیت آن، در زندگى انسان بسیار حایز اهمیت است. براى رسیدن به شناخت صحیح در مورد دنیا، کتب آسمانى حایز اهمیت هستند. این تحقیق به بررسى ویژگى هاى مشترک دنیا از دیدگاه قرآن و انجیل مى پردازد. بدین منظور، قرآن و انجیل در زمینه ویژگى هاى دنیا مورد مقایسه قرار گرفته اند و ویژگى هاى مشترک دنیا استخراج شده و سپس این ویژگى ها با توجه تفاسیر قرآن و انجیل و آراء دانشمندان مسلمان و مسیحى، مورد توصیف و تحلیل قرار گرفته اند. استلزامات تربیتى مربوط به هر ویژگى به روش استنتاجى استخراج شده است. با توجه به نتایج تحقیق، ویژگى هاى مشترک دنیا در قرآن و انجیل را مى توان این گونه برشمرد: 1. دنیا فریبنده است؛ 2. دنیا ناپایدار است؛ 3. دنیا مزرعه آخرت است. همچنین استلزامات تربیتى استنتاج شده از این ویژگى ها به ترتیب عبارتند از: شناخت حقیقت زیبایى هاى دنیا و خویشتن دارى در مقابل آنها؛ عدم وابستگى به دنیا و پرهیز از هدف قرار دادن دنیا؛ 3. غنیمت شمردن زندگى دنیا و استفاده از آن براى فراهم کردن توشه آخرت.
نقش مارونی ها در سهم بندی قدرتِ مسلمانان و مسیحیان در لبنان عصر عثمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعامل مسلمانان و مسیحیان یکی از جنبه های مهم فرهنگ و تمدن اسلامی بوده است. مارونی ها از گروه های مسیحی هستند که حضور آنها در حوزه شرقی مدیترانه تا امروز واجد اهمیت و تأثیر بوده است. آن ها باجدایی از کلیسای ارتدوکس ضمن فتوحات مسلمانان، مدت طولانی در انزوا بسر می بردند؛ با حمایت مسیحیت کاتولیک و امرای دست نشانده عثمانی در لبنان از دوره معَنیها توانستند وارد قدرت شوند. والیان عثمانی، جهت حفظ موازنه و جلب حمایت دُوَل اروپایی سعی در حمایت مارونیها داشتند. آغاز عصر تنظیمات در عثمانی به استقلال طلبی آنان شتاب بیشتری بخشید. بسط قدرت محمدعلی پاشا در مصر و احساسات استقلال طلبانه موجب شد تا عثمانیها و انگلیسیها سعی کنند از طریق دروزیها جلوی جدایی طلبی مارونیها را بگیرند. بنابراین در عصر قائم مقامیه از دروزیها در برابر مارونیها حمایت کردند، که با دخالت فرانسه منجر به نظام متصرفیه با حاکمی مسیحی منصوب شده از سوی باب عالی شد. مارونیها میخواستند همچنان به بسط قدرت و نفوذ خود در لبنان بپردازند. امپراتوری عثمانیِ پس از جنگ جهانی اول به ناچار لبنان را به فرانسه واگذار کرد. بدین ترتیب، لبنان مستعمره حامی قدیمی مارونیها یعنی فرانسه شد و از امپراتوری عثمانی جدا گردید؛ با وجود این در ادامه آرزوی فرانسه در ایجاد کشوری مسیحی و دست نشانده در خاورمیانه محقق نشد. در مقاله حاضر ریشه های ترکیب سیاسی لبنان و زمینه های تاریخی سهمگیری مسلمانان ومسیحیان از قدرت، در این کشور مورد تحلیل و ارزیابی قرار می گیرد.
همگرایی دینی اسلام و مسیحیت در اندلس
حوزههای تخصصی:
بررسی تعاملات مذهبی و فرهنگی بین مسلمانان و مسیحیان اندلس در دوره امویان در سیر تحولات تاریخ اسلام ، از موضوع های مهمی است که علی رغم اشاره مکرر به آن، هنوز از زوایای متعدد قابل پیگیری است. از جمله آن بخش از تعاملات و تسامحات که اثر مستقیم بر مناسبات اسلام و مسیحیت داشته است. آن چه تعاملات بین مسلمانان و مسیحیان در اندلس را از اهمیت مطالعاتی برخوردار ساخت، تسامح دینی و همزیستی مسالمت آمیز فرهنگی و اجتماعی اسلام بود. گشوده شدن اسپانیا به دست مسلمانان، سرآغاز عصر نوینی بود و از آن پس، تحول عظیمی در زندگی و نظام اجتماعی پدیدار گشت. گرایش مسیحیان اسپانیا به جاذبه های مذهبی اسلام و تسامح سیاسی اعراب فاتح در کنش با اهالی منطقه، درک متقابل دینی پیروان دو کیش را از همگرایی رقم زد. مقاله حاضر نگاهی است نو که با تکیه بر روش مطالعات کتابخانه ای ، این فرضیه را که« همگرایی اسلام و مسیحیت در اندلس، بر پایه تعاملات دینی و مذهبی استوار بوده و به ثبات تمدن و فرهنگ اسلامی در این منطقه یاری رسانده است» به محک آزمایش گذاشته است. نتیجه پژوهش گواه است که تعاملات و همگرایی مذهبی در اندلس، با وجود تنوع فرهنگی و قومی، بین دو قشر حکومتگر و متبوع سازگاری ایجاد نمود و این همسوئی تا زمان ورود نیروهای مداخله گر، شکوفائی علمی و ثبات دینی و مذهبی اهالی اندلس را تداوم بخشید
تعدادتلفات جنگ های مذکور در متون مقدس اسلامی و مسیحی
منبع:
کلام و ادیان سال ۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴)
117 - 135
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش سعی بر آن است تا تعداد کشته شده های جنگ های مذکور در متون مقدس اسلام و مسیحیت موردبررسی قرار گیرد. به منظور دستیابی به هدف صرفاً جنگ هایی که در متون مقدس اسلام و مسیحیت ذکر شده به صورت موردی بررسی و تعداد کشته شدگان آن ها استخراج می شود. برای جمع آوری داده ها در مسیحیت، عهدین مورد بررسی قرار گرفته و در اسلام نیز جنگ هایی که در قرآن و یا کتاب های سیره و روایی دست اول که جنگ های صدر اسلام را ذکر کردند مورد استناد قرار گرفتند. نتایج این تحقیق نشان می دهد که تعداد کشته شدگان طرفین در جنگ های مذکور در متون مقدس مسیحی به طور میانگین بالای دوازده میلیون انسان و تعداد کشته شدگان طرفین در جنگ های مذکور در متون مقدس اسلامی در زمان پیامبر a کمتر از دو هزار نفر و در زمان زمامداری امیرالمؤمنین A میانگین حدود بیست هزار نفر بودند.