فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۱٬۸۹۹ مورد.
منبع:
ذهن بهار ۱۳۹۶ شماره ۶۹
حوزههای تخصصی:
زبان بازتابی از خصوصیات فردی و اجتماعی است که تضمین کننده روند تکاملی انسان در همه دوران بوده است. زبان ابزاری است برای برقراری کنش متقابل اجتماعی که به گفتار و نوشتار جهت می دهد و فرهنگ نظامی بنیادی و خاص از انتظارات، کنش ها، هنجارها، آداب و رسوم با مبانی فکری-شناختی و ویژگی های رفتاری و عقیدتی است که هویت جامعه را شکل می بخشد. هدف از این پژوهش کاوش درباره نقش های زبانی و رمزگشایی از ساخت های زبانی است. در این پژوهش به روش توصیفی به بررسی ساختار مجهول به لحاظ ساختاری و معنایی پرداخته، روابط بین فرهنگی و نقش ترجمه به عنوان ابزار اصلی تعامل بررسی می کنیم. نتایج بررسی ها نشان می دهد، می توان از طریق ایدئولوژی های زبانی، گفتمان و ساختارهای زبانی را علی رغم تفاوت فرهنگی و ساختاری ژرف بین زبان مبدأ و مقصد درک کرد. در ترجمه توجه به جنبه های صوری، معنایی و سبکی بسیار حائز اهمیت است. تحلیل متن به علت انتزاعی تربودن مؤلفه معنایی، پیچیده تر از بقیه سطوح می باشد. هر سطح مسائل و مشکلات خاص خود را دارد و ابهام ها در هر سطح ممکن است ظاهر شوند. اگر در هر سطح با مسائل برخوردی معقول و آگاهانه صورت گیرد، از میزان ابهام در سطوح بعدی کاسته می شود؛ ازاین رو باید همواره این سطوح مختلف زبانی را مدّ نظر قرار داد.
بررسی تکرار معنوی آیات از دیدگاه مفسران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن اثری مقابله ناپذیر با ساختاری شگرف است که از آن به عنوان شاهکاری ادبی یاد می شود، بر این اساس است که قرآن خالی از عیوب سخن و آسیب هایی مانند «حشو متوسط و قبیح» است که در بلاغت «حشو مذموم» نامیده می شود. با این حال در پاره ای از آیات و عبارت های قرآنی ترکیب هایی یافت می شود که در نگاه ظاهری با وجود تفاوت لفظی اما تکرار بی فایده معنای مطالب پیشین و مصداق حشو مذموم است. هدف پژوهش حاضر بررسی چنین مواردی از تکرار معنوی در آیات قرآن است که توهم معنای غیرمفید و اضافه بودن یکی از بخش های جمله را ایجاد می کند. در این پژوهش تلاش شده است تا بر اساس دیدگاه مفسران، جایگاه معنایی این گروه از مکررات غیرلفظی موهم حشو مذموم در پردازش آیات قرآن تبیین گردد و خواننده بر این نکته رهنمون شود که حشو در آیات وحیانی قرآن به کار نرفته و اجزای آیات موهم حشو در جای مناسب خود قرار دارند و تکرار در معانی صورت گرفته، دارای فواید بلاغی مانند تأکید، تبیین، تکثیر و مبالغه است که جزء صنایع ادبی و موجب جذابیت سخن است.
بررسی نسبت مکتب ادبی امین الخولی با اندیشه های معتزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امین الخولی (1895- 1966م) با تأکید بر اولویت داشتن پژوهش ادبی در مطالعه قرآن، مکتب ادبی معاصری در تفسیر قرآن پایه ریزی کرد که از سوی محققانی نظیر محمد احمد خلف الله، عایشه بنت الشاطی و نصر حامد ابوزید مورد استقبال قرار گرفت و امتداد یافت؛ اما بهره گیری این جریان از بعضی آراء مفسران معتزلی مانند زمخشری و نیز تأکید بر اندیشه خلق قرآن سبب شد که برخی، آنها را متأثر از اندیشه های معتزله بدانند. در این مقاله، پس از معرفی مکتب ادبی در تفسیر، به معرفی الگوهای اثرگذار بر این جریان پرداخته و معلوم می گردد که نظریات مطرح شده از سوی این جریان، ارتباط روشن و مشخصی با اندیشه های معتزله ندارد. تنها مطلب قابل ذکر، تأکید ابوزید بر نظریه خلق قرآن است که آن نیز کاملاً به صورت گزینشی و در راستای اثبات تاریخ مندی قرآن مورد استفاده قرار گرفته است؛ بنابراین حتی نتیجه ای که ابوزید از این نظریه گرفته به لحاظ مبنایی با معتزله متفاوت است.
بررسی آراء سیوطی در اجمال و تبیین آیات قرآن کریم با محوریت اندیشه های علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث علوم قرآنی که توسط عالمان این علم مورد
توجه قرار گرفته موضوع مجمل و مبین در قرآن کریم است. جلال الدین سیوطی درکتاب الإتقان
فی علوم القرآن فصلی با عنوان « فی مجمله و مبینه » دارد و در آن فصل آیاتی که
از نظر او دارای اجمال هستند را برشمرده و معانی مختلف مترتب بر آن آیات را بیان
کرده است . او اسبابی مانند اشتراک لفظی ، حذف ، غرابت و... را برای اجمال برمی
شمارد و آیاتی را به عنوان مثال بیان می کند. به نظر می رسد در تفسیر المیزان، با
بررسی آیاتی که سیوطی آن ها را دارای اجمال برشمرده است، علامه طباطبایی در بیشتر موارد
، آن آیات را با توضیح و توجه به سیاق از شکل مجمل خارج کرده است. البته در برخی آیات
که طبق نظر سیوطی مجمل هستند ، علامه طباطبایی اظهار نظر صریح یا خاصی نداشته و تنها
به بیان وجوه مختلف معنایی آیه پرداخته است . این مقاله کوشیده است با بررسی اسباب
اجمال در آیاتی که در اتقان آمده و نیز پرداختن به روایات کتاب الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور ، دیدگاه
سیوطی درباره اسباب اجمال را مورد مطالعه قرار داده است و با مراجعه به کتب مختلف
علوم قرآنی و نیز تفسیر المیزان ، اجمال درآن آیات را تحلیل و بررسی نماید .
بررسی کاربرد واژگان عدالت و تمدن ونسبت آن ها با یکدیگر در قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفهوم شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن احکام فقهی وحقوقی در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر
عدالت و تمدن به عنوان دو پدیده مرتبط با زندگی اجتماعی بشر، از موضوعات مورد توجه نخبگان جوامع از روزگاران کهن تا کنون بوده اند. با اینکه عدالت خواهی از خواسته های همگانی در جوامع بشری بوده و زمینه جنبش های اعتراضی در میان عموم مردم و تکاپوهای فکری در میان متفکران را موجب شده، اما تمدن خواهی و تمدن اندیشی به طور ویژه در میان نخبگان مطرح بوده است. مسأله پژوهش حاضر، بررسی کاربرد واژگان عدالت و تمدن و نسبت سنجی میان آن دو در قرآن است. دستاوردهای این پژوهش در چهار نکته به فشردگی عبارت اند از 1- میان دو واژه از نظر لغوی و اصطلاحی، نسبت عموم و خصوص مطلق و به عنوان دو پدیده اجتماعی، عموم و خصوص من وجه برقرار است. 2- در قرآن واژه عدالت به دلیل عامه فهمی آن پرکاربرد، و واژه تمدن به دلیل خاصه فهمی کم کاربرد است؛ هرچند مصادیق مفهوم تمدن به فراوانی کاربرد داشته است. 3- استفاده از قالب بیان حقوق انسان در آیات سه سال نخست بعثت، مایه آگاهی بخشی ژرف به مخاطبان درباره عدالت و نیز مفهوم ملازم آن یعنی تمدن شده است. 4- رابطه تمدن و عدالت در قرآن از گونه زایشی افزایشی است؛ به این معنا که پیدایش تمدن، زمینه زایش مراتبی از عدالت و عدالت گستری است که بر کیفیت تمدن مؤثر بوده و این تأثیر متقابل میان این دو پدیده اجتماعی در جوامع انسانی همیشگی است.
تحلیل و بررسی روایات تفسیری درباره عبدالله بن سلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر پایه روایات صحابه و تابعان و آرای مفسران، ابن سلام از احبار یهود که اوایل هجرت مسلمان شد، در 17 فقره از آیات، مورد تجلیل واقع شده که در برخی شأن نزول و در برخی مصداق آن پنداشته شده است. لیکن این اقوال از جهات گوناگون همچون تعدّد آیات شأن نزول برای یک واقعه، مکی بودن بسیاری از آیات تجلیل و مدنی بودن ایمان ابن سلام با عنایت به مردود بودن این قسم از آیات مستثنا، نقل برخی روایات از سوی خود ابن سلام و تجلیل از او در کنار کعب الاحبار، محدود بودن روایات تفسیری اصحاب و فقدان روایات تجلیل از ابن سلام به نقل از معصومان، موجب سست شدن این اقوال گردیده است. از دیگرسو با استناد به گزارش های تاریخی که از تلاش حاکمیت برای فضیلت تراشی برای برخی عناصر همگام با خلفا همچون ابن سلام به منظور کاهش مقبولیت حضرت علی خبر می دهد، وضع این روایات پس از دوران پیامبر آشکار می گردد.
مبانی نظری فهم قرآن ازنظر علامه طباطبایی(ره) و مقایسه ی آن با آرای کلادنیوس، شلایرماخر و هیرش از هرمنوتیست های کلاسیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات روش های تفسیر و تأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
قرآن کتاب هدایت و برنامه ی زندگی انسان است. فهم صحیح و معتبر آیات قرآن لازم و ضروری است. مقاله ی حاضر با رویکرد توصیفی تحلیلی به بررسی مبانی نظریه ی تفسیری علامه طباطبایی درخصوص فهم و تفسیر قرآن می پردازد تا مبانی نظریه ی تفسیری ایشان را آشکار نموده و آن را با آرای برخی هرمنوتیست های کلاسیک مقایسه نماید . یافته های این پژوهش نشان می دهد که علامه باتوجه به مبانی فهم خود که از بینش قرآنی او ناشی می گردد، هرمنوتیک خاصی برای قرآن دارد. ازسوی دیگر، هرمنوتیک کلاسیک به رغم تفاوت با نظریه ی تفسیری علامه، شباهت هایی هم با آن دارد. دانشمندانی چون کلادنیوس، شلایرماخر و هیرش، همگی بر نیت و قصد مؤلف در کشف مراد متن اعتقاد داشته اند که این امر، نظریات این دانشمندان را ب ه دیدگاه علامه در مقوله ی فهم قرآن نزدیک می گرداند. ازنظر نگارنده، نظریه ی « تفسیر قرآن با قرآن» علامه، به رغم برخی تفاوت ها، با آرای هرمنوتیک کلاسیک شباهت زیادی دارد.
بینامتنی قرآنی در اشعار سفیان بن مصعب عبدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه بینامتنی که نخستین بار از سوی کریستوا مطرح شد بیانگر آن است که هر متنی برخاسته از متن های پیشین یا معاصر خود است و به معنای اندیشه انتقال معنا یا لفظ از یک متن به متن دیگر می باشد. این انتقال بر اساس سه قاعده نفی جزئی، متوازی و کلی صورت می پذیرد. از مهم ترین منابعی که همواره مورد اقتباس شاعران قرار داشته قرآن کریم است. آنان همواره از سرچشمه فیاض واژگان و مضمون های آن بهره می بردند. یکی از این شاعران، سفیان بن مصعب است که شعر خود را در خدمت نشر فضایل ائمه ( ع)و مفاهیم قرآنی قرار داد. او با کمترین تغییر، بینامتنی آشکاری را با مفردات و مضامین قرآنی به نمایش گذاشته است. پربسامدترین نوع رابطه بینامتنی در شعر وی، نفی جزیی است. در این نوشتار با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، روابط بینامتنی در شعر این شاعر مورد بررسی قرار گرفته است.
بررسی تطبیقی آموزه فداء مسیحیّت در تفاسیر المنار و المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزه «فداء» از جمله اعتقادات رسمی مسیحیان است که با گناه نخستین ارتباط تام دارد. نظریّه آنسلم مشهورترین تبیین از این نظریّه است. براساس این نظریّه، تمام انسان ها بر اثر گناهِ آدم، فاسد و گنهکار شدند. ازسویی، عدالت خدا اقتضا می کند مجازاتی در پی این گناه باشد و ازسوی دیگر، لازمه رحمت خدا نجات انسان است؛ ازاین رو، عیسی مسیح به عنوان خدای انسان گونه، به منظور کفّاره گناه آدم و نجات انسان به صلیب کشیده شد. تفسیر المنار با رویکردی صرفاً عقلانی و المیزان براساس تعالیم قرآنی نقدهایی جدّی بر این آموزه دارند. المیزان به نقد همه مؤلفه های فداء توجّه داشته است؛ اما بیشترین نقد المنار متوجّه تزاحم رحمت و عدالت الهی است. المنار، منکر شفاعت است و تنها راه نجات را ایمان و عمل صالح می-داند. از نظر علامه، ماهیّت شفاعت و فداء متفاوت است و عیسی، شفیع است نه فادی. به طورکلی، از نگاه قرآن و عقل، آدم گناه نکرد. صحیح نیست که به خاطر گناه یک شخص، تمام انسان ها عقوبت شوند. همه گناهان یکسان نیستند و هر گناهی به هلاکت ابدی منجر نمی شود. عدالت خدا با عفوش منافات ندارد. تجسّد خدا محال است. لازمه کفّاره شدن عیسی، لغو و بیهودگی شرایع و واقعی نبودن نظام پاداش و کیفر الهی است.
رویکرد ساختارشناسانه به سوره کهف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگاه ساختارشناسانه به سوره های قرآن کریم، نگرشی نوین و تاثیرگذار در تفسیر است. تحریف ناپذیری قرآن و توقیفی بودن آیات در سور از مبانی جاری بر این رویکرد به سور است. همچنین سه اصل وحدت غرض، تنوع موضوعات و هماهنگی سوره، از اصول حاکم بر آن به شمار می رود. هر سوره ازجمله سوره کهف، یک ساخت و نظام محسوب می شود که دارای دو واحد ساختاری؛ ساخت صوری و ساخت معنایی است. هر یک از این دو واحد دارای روساخت و ژرف ساخت بوده که روساخت، گسسته و پیامد ژرف ساخت دوری است. روساخت صوری سوره، واژگان، نحو و موسیقی آیات است. ژرف ساخت صوری سوره، جنبه های هنری سوره است. روساخت معنایی سوره، که مجموعه ای از آیات سوره را به خود اختصاص داده اند و ژرف ساخت معنایی سوره، که به شکل دوری بخش های مختلف سوره را به هم پیوند می دهد.
چیستی حقیقت ملکوت در قرآن کریم و تحلیل دیدگاه مفسران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چیستی ملکوت و مسائل مرتبط با آن، محل بحث مفسران و قرآن پژوهان بوده است. منشأ آن آیات 83 یس، 88 مومنون، 75 أنعام و 185 أعراف است که به صراحت از ملکوت سخن گفته است، همین امر سبب به وجود آمدن دیدگاه های گوناگونی درباره ملکوت شده است. مقاله حاضر در تلاش است«چیستی ملکوت» و مسائل مرتبط با آن را، نخست از منظر آیات قرآن بررسی نماید و سپس به تبیین و بررسی مهم ترین دیدگاه ها در این زمینه بپردازد. در تفسیر ملکوت سه دیدگاه در میان مفسران مطرح است، ملکوت جنبه عمومی شهود است، ملکوت امر باطنی است و ملکوت مقام قربِ مختص به اولیای الهی است. دیدگاه دوم، افزون بر ارائه تفسیری روشن، جامع و قابل حمل بر آیات ملکوت، با در نظر گرفتن معنای عینی برای واژه ملکوت از حمل آن بر معنای اعتباری جلوگیری نموده است. از نگاه این دیدگاه، ملکوت امری باطنی در نظام عرش الهی است که از آن به چهره انتساب اشیاء به خدای متعال به لحاظ ارتباط تدبیری میان آنها تعبیر می شود و با مفاهیم امر الهی، هدایت، امامت، یقین و عرش مرتبط است.
پیوند روح، نور و سکینه در قرآن و نقش آن ها در حیات اخلاقی انسان با تکیه بر ارزیابی دیدگاه علّامة طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن انسان در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
واکاوی مفهومی و دلالی واژگان قرآن کریم و نیز، کاربردشناسی و پیوند آن ها با یکدیگر از جمله عرصه هایی است که در حوزة قرآن پژوهی مورد توجّه اندیشه وران قرار گرفته است. در این میان، سه واژة روح، نور و سکینه و پیوند معنایی آن ها در آیات، محلّ تأمّل می نماید. این نوشتار بر آن است تا با بهره گیری از روش تحلیلی و از رهگذر کاربردشناسی این واژگان در آیات، به پیوند معنایی آن ها بپردازد و در همین راستا، دیدگاه مرحوم علّامة طباطبایی را مورد نقد و ارزیابی قرار دهد. بررسی جایگاه نور، روح و سکینه در حیات اخلاقی انسان از دیگر مسائل مورد بررسی در این نوشتار می باشد.
معناشناسی «فؤاد» در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
حوزههای تخصصی:
واژه «فؤاد» یکی از مهم ترین مفاهیم قرآنی است که نظر و تدبّر هر اندیشمند قرآنی را به خود جلب می کند. این واژه تاکنون به رغم تلاش های برخی لغویون، مفسرین و علما، با رویکرد معناشناسانه بررسی نشده است. کاربرد این واژه در قرآن کریم 16 مرتبه در 15 آیه هست. این پژوهش با روش معناشناسی که نگاه تحلیلی و دقیق به متن است، به تبیین معنای «فؤاد» و استخراج مؤلّفه های معنایی آن از قرآن کریم پرداخته است. بررسی آیاتی که واژه «فؤاد» در آن به کار رفته است این گونه نشان داد که این کلمه در کاربرد قرآنی بر محور جانشینی و تا حدودی تقابل، با مفهوم قلب و بر محور هم نشینی با مفاهیمی مثل تثبیت، هوی، ربط و... در یک حوزه معنایی قرار می گیرد. کشف مؤلّفه های معنایی «فؤاد» سبب تجلّی بیشتر معارف ناب قرآنی برای روشنی راه عبد خداوند متعال و نشان دادن جهان بینی خاص و نظام مند قرآن کریم است.
بررسی اختلافات و اشتراکات تفاسیر عرفانی فریقین ذیل داستان حضرت موسی(ع) و خضر(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هرچند در متون عرفانی عموماً از اختلافات مذهبی خبری نیست، با این حال نمی توان وجود آنها را در کتب عرفانی نادیده گرفت. مقاله حاضر که به روش توصیفی تحلیلی تألیف شده است، نقاط اشتراک و اختلاف تفاسیر عرفانی فریقین را به لحاظ متنی و محتوایی، ذیل داستان حضرت موسی(ع) و خضر(ع) مورد بررسی قرار می دهد. روشمندی در تدوین متن، تداعی مفهوم سلوک و پرورش زبان عرفانی، از جمله اشتراکات مهم تفاسیر عرفانی است. دقت و تمرکز بر روی لغات، نگرشی خاص بر بعضی مفاهیم مانند ولایت و تلاش برای منسجم کردن اصطلاحات عرفانی نیز از موارد اختلاف این دو دسته از تفاسیر می باشد.
پیش فرض های محبت در تفسیر میبدی بر آیه الست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیه 172 از سوره اعراف به آیه الست شهرت دارد. موضوع این آیه، پیمان ازلی خداوند با بندگانش در عالم ذر است. از آن جا که این میثاق، دلالت ضمنی بر عشق و محبت خداوند به بنی آدم دارد برخی اختلاف نظرهای مهم در بین مفسران قرآن درباره اینکه این محبت چیست یا به چه معنی است و چگونه ممکن است وجود داشته است. در خصوص محبت از یک طرف متکلمین بودند که آن را به اراده خداوند تأویل می کردند و از سوی دیگر، صوفیه و اهل حدیث بودند که معنی صریح آن را بدون هر گونه تأویلی قبول داشتند و میبدی هم یکی از آن ها بود. بر اساس رهیافت تفسیری اهل باطن و اندیشه های کلیدی عارفان طبق نظر صوفیه که میبدی هم از آن پیروی کرده است خطاب الهی در میثاق الست حکم شراب محبت را دارد که وجود عارف را مستی می بخشد و ماهیت پیمان الست تجربه ای ساده و صرفاً درباره ربوبیت پروردگار نبود، بلکه تجربه ای بود عرفانی و عمیق که ارواح در آن علاوه بر ربوبیت پروردگار درباره معشوقی او نیز پیمان بسته بودند. در این مقاله به روش توصیفی - تحلیلی پیش فرض های میبدی در تفسیر و توجیه او درباره الست و محبت خداوند بررسی و رهیافت کلامی او در کتاب کشف الاسرار و عدهالابرار تبیین شده است.
زبان و تفکّر؛ رویکردی قرآنی، تحلیلی معناشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقدّم یا تأخّر تفکّر و تحصیل معنا نسبت به زبان و گفتار و تأثیر هرکدام بر دیگری و کیفیت آن مهم ترین وجوه مسأله در رابطه زبان و تفکّر است. «تعیین کنندگی زبان برای تفکّر»، «تعیین کنندگی تفکّر برای زبان»، «استقلال زبان و تفکّر از هم» و «استقلال زبان و تفکّر در آغاز تکوین و وابستگی آنها به هم در تکامل» چهار نظریه مطرح در این باره اند. در این میان، معرفت قرآنی حاصل از تحقیق موضوعی و معناشناختی آیات مرتبط، علاوه بر غنابخشی به دستاوردهای بشری، به ویژه در تبیین کیفیّت تأثیر زبان بر ذهن، می تواند پشتوانه نظری تدوین برنامه های اجتماعی تربیتی گفتمان محور و مهم تر از همه در راستای اصلاح رویکرد به آموزش و ترویج قرآن کریم، در پاسخ به چرایی ماهیت زبانی آن، نقش آفرین باشد. آیاتی از قرآن کریم شناخت یا عدم شناخت به حقایقی را در تحقّق و چگونگی کنش هایی در «زبان بیانگر» تعیین کننده نشان می دهد؛ اما «زبان دریافتی»، با لحاظ همبستگی لفظ و معنا، «کارکردی توجیهی» بر ذهن انسان به دو نحو «ذکری» و «لهوی» دارد. ثمربخشی شناخت هایی نو، بسترسازی برای آیات غیرکلامی، محوریّت برای ارزیابی و تغییر تصوّرات و تصدیقات و سببیّت برای تثبیت شناخت ها و باورهای انسان پیامد کارکرد توجیهی زبان در بیان قرآن کریم است.
نشانه شناسی سوره مبارکه غاشیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان، نظام اشاره ای است و کلمه، دال یا سویه ای آشکار است که در ذهن، مدلولی پنهان را برمی انگیزد؛ ازاین رو در شناسایی مدلول پنهان یک متن، عرضه دال یا نشانه های زبانی آن، بر مبانی و اصول سیمیولوژیک، به شناسایی کامل تر این سویه و مدلول ها می انجامد. در این مجال سوره «الغاشیه» به مثابه یکی از نمونه های بارز زبانی نظام مند و مشحون از نشانه هایی مانند تعابیر متضاد و موسیقای لفظی و معنوی آیات، شایسته عرضه بر مبانی سیمیولوژی یا نشانه شناسی (سمیولوژی semiology) است. در این جستار با شیوه توصیفی استنتاجی و به کارگیری فنون علم نشانه شناسی به بررسی ویژگی های این سوره در دو محور عمودی و افقی پرداخته و معلوم شده که این سوره از نظر محور عمودی؛ نام این سوره متنِ کوچکی است که متن طولانی را نوید می دهد و دربردارنده بیشترین دلالت های متنی است، هم چنین از جنبه های «ساخت قاموسی» «ترکیب دستوری» و بر محور «جانشینی یا جایگزینی» کاربرد یا استخدام یک تعبیر، سویه یا سویه های پنهانی دارد. هم چنین معلوم گشته که به کارگیری تکنیک های تکرار، جناس، مراعات نظیر و تضاد، علاوه بر آهنگین ساختن سوره، بر مفهوم موردنظر خویش تأکید می ورزد و سطح نحوی جمله ها تصاویر برون گرا و درون گرای آیات این سوره، واقعیت و احوال قیامت، بهشتیان و دوزخیان را به مخاطب القا می کند.
گفتمان کاوی تفسیر شیعه در کوفه؛ اصبغ و گفتمان ""امامتِ وصایتی""(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رهیافت تاریخی در کنار شناخت بسترهای مختلف جامعه، عهده دار نمایاندن فرازها و فرودهاست. دست یابی به سیر تطور یک اندیشه و درک بهتر از خاستگاه و دوران آغازین شکل گیری آن، منوط به تحلیل گفتمان های مکشوف از داده های تاریخی برجای مانده در آن حوزه است. اصبغ بن نباته کوفی از نخستین مفسران شیعی در کوفه است که در منابع رجال و تراجم، به عنوان نخستین مؤلف ذکر شده؛ اما اثری مشخص با محتوای قرآنی یا تفسیری به وی نسبت داده نشده؛ فراوانی نسبتاً زیاد روایات تفسیری او و بازتاب آن ها در آثار معتبر پسین و همچنین توجه به روان شناسی اعتقادی شخصیت وی، این فرضیه را به ذهن می رساند که به گمان قوی، اصبغ از ارکان مهم انتقال آموزه های قرآنی امام علی(ع)، با رویکرد تأسیس یا ترویج گفتمان های شیعه بنیان همچون امامت و وصایت در روزگار خود بوده؛ براساس نظریه ""آوای متعارض باختین"" باید گفت بازتاب گسترده مؤلفه های معنایی وصایت در تفسیر اصبغ و اهتمام او به گفتمان وصایت علوی، معنادار بوده و در دیالکتیک تعاملی با گفتمان رقیب شکل گرفته که قصد داشت نظریه خلافت سقیفه ای در جامعه را نهادینه کند.
بررسی تطبیقی رابطه مشیت و اراده الهی در تفسیر کبیر و المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود آیات به ظاهر متفاوت در قرآن کریم پیرامون مسأله هدایت و ضلالت، و آیاتی که بیانگر عمومیت مشیت و اراده الهی و حاکمیت آن بر نظام آفرینش می باشد، آن را به یک دل مشغولی فکری و دینی میان متکلمان، و مفسران اسلامی تبدیل نموده و موجب پیدایش آرای متفاوتی در این خصوص شده است و این امر در تفاسیری که با صبغه کلامی به نگارش در آمده اند از نمود بیشتری برخوردار بوده است و در این میان، فخر رازی و علامه طباطبایی به عنوان نمایندگان دو مکتب تفسیری اشاعره و امامیه براساس مبانی، قواعد، و پیش دانسته های مبنایی، ابزاری و محتوایی تفسیری، مانند اعتقاد یا عدم اعتقاد، به نقش آیات قرآن در تفسیر یکدیگر، نقش سیاق آیات در فهم صحیح دیگر آیات، برخورداری قرآن از زبان خاص، حجیت سخنان اهل بیت علیهم السلام در تفسیر که به نص حدیث ثقلین همتای قرآن دانسته شدند، حجیت عقل در تفسیر قرآن و حسن و قبح عقلی، برداشت های متفاوتی پیرامون آیات مرتبط با مساله هدایت و ضلالت و رابطه آن با اراده و مشیت الهی داشته اند، به طوری که فخررازی با تکیه برمبانی کلامی اشعری وقوع همه حوادث عالم و صدور تمامی افعال انسان در زندگی فردی و اجتماعی، از جمله مسأله هدایت و ضلالت انسان، امری حتمی و جبری و تخلف از آن را محال دانسته، در حالی که علامه طباطبایی با استدلال به آیات قران و روایات معصومین علیهم السلام و دلایل عقلی ضمن اعتقاد به عمومیت مشیت و اراده الهی، نه تنها از آیات مربوطه استنباط جبر ننموده بلکه آیات مربوط به مشیت و اراده الهی را مبین و مؤید اختیار انسان نیز دانسته است. مقاله حاضر جستاری تطبیقی است از آیات تفسیر شده پیرامون موضوع فوق از دو مفسر مذکور، براساس تفسیر کبیر و المیزان تا وجوه اختلاف ادله و آرای تفسیری آنها باز نموده شود.