فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۶۱ تا ۱٬۲۸۰ مورد از کل ۱۳٬۴۱۵ مورد.
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۷
305 - 326
حوزههای تخصصی:
مفاهیم اجتماعی قرآن کریم به عنوان مهم ترین کتاب دینی مسلمانان در حوزه های مختلف دانش بشری به ویژه ادبیات فارسی و جامعه شناسی اغلب مورد غفلت قرار گرفته است. از جمله موضوعات طرح شده در این کتاب آسمانی مفهوم صبر اجتماعی و مؤلفه های آن است که به عنوان مؤثرترین راهکار برون رفت از سختی ها پیشنهاد شده است. سختی های زندگی بی حکمت نیست و پشت مشکلات و سختی های زندگی حکمت الهی نهفته است که شاید بر ما پوشیده باشد. آدمی در طول زندگی اجتماعی با مشکلات و سختی های بسیاری مواجه می شود، عبور از آن ها چالشی بس بزرگ در پیش روی بشر است. تحقیق حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی و با روش کتابخانه ای صورت گرفته است. این پژوهش با بکارگیری و استفاده از آیات قرآنی و کتاب های مختلف درباره سختی و آسانی زندگی به بررسی تأثیرپذیری اشعار مولانا ، سعدی و حافظ از قرآن کریم با تأکید بر مفهوم صبر اجتماعی در آیه های 5 و 6 سوره مبارکه شرح، ﴿فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا(5) إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا﴾ می پردازد.
تحلیل انتقادی مدعای حیرت آفرینی زبان قرآن در آراء سروش و مجتهد شبستری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین ملاک های اعتبارسنجی یک دیدگاه، بازخوانی مدعیات آن انگاره از حیث معیارپذیری منطقی است. مدعای حیرت آفرینی زبان قرآن که توسط برخی از نوگرایان طرح شده، مدعی ا ست، دستیابی به معنای روشن و نهایی آموزه ها و گزاره های قرآن بتمامه میسور آدمیان نیست؛ یعنی از یک سو بر مدعای معماگونگی و ابهام آلود ذاتی همه عبارات قرآن تأکید می شود و از دیگر سو زبان قرآن واجد معانی نامتعین خاتمه ناپذیر قلمداد می گردد. این نوشتار می کوشد با کاربست ملاحظات دقیق عقلی و نقلی، اصل داعیه حیرت آفرینی زبان قرآن را به گونه انتقادی تحلیل کند. نخست داعیه حیرت آفرینی زبان قرآن از حیث صحت و درستی منطقی ارزیابی می شود. سپس مجموع گزاره های ادعایی در باب حیرت آفرینی زبان قرآن از حیث انسجام منطقی به طور جدی کاوش می گردد. روش پژوهش مقاله «اسنادی و تحلیلی» بوده و یافته های تحقیق حاکی از آن است که مدعای حیرت آفرینی زبان قرآن از چند حیث معیارناپذیر و مخدوش است: از نظر صحت و درستی منطقی دچار مغالطه های توجیه ناپذیر متعددی است؛ و از لحاظ انسجام و سازواری منطقی نیز مدعیات و گزاره های ادعایی ناهمگن و خودستیز به نظر می رسد. بنابراین قرآن از زبانی فیصله بخش سود می برد؛ یعنی عامه انسان ها به معنای روشن و نهایی متن دست می یابند.
تبیین مراد جدی در تفسیر، با رویکرد کاربردشناسانه (مطالعه موردی از پیش انگاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازپیش انگاری ابزاری زبان شناختی است که در دانش کاربردشناسی یا معناشناسی کاربردی برای بیان و استنباط مفاهیم غیر مستقیم از یک متن یا گفتار به کار می آید. دانش کاربردشناسی در دهه های اخیر به منظور تفسیر و توضیح نشانه های زبانی و غیرزبانی و تبیین منظور نهایی تولید کننده نشانه کاربرد وسیعی داشته است. با توجه به اینکه در تفسیر قرآن کریم، مفسر با «متن» سروکار داشته و یکی از اهدافش تبیین مراد جدی خداوند است، این دانش و مؤلفه های آن بسیار مؤثر و کارساز است. در این مقاله سعی شده است پس از معرفی اجمالی دانش کاربردشناسی و توضیح مؤلفه ازپیش انگاری که در قالب لایه سوم بافتی به تبیین مراد جدی متکلم می پردازد، نقش این مؤلفه را در تفسیر آیات منتخب نشان دهد. براساس یافته های این پژوهش مشخص شد توجه به ازپیش انگاری در تفسیر قرآن موجب کشف مفاهیم غیرمستقیم و لایه های عمیق تر آیات قرآن می شود. هرچند مفسران قرآن به صورت سنتی به این مقوله توجه داشته اند، استفاده از تقسیم بندی ، گستردگی بحث و نظام مندی آن در دانش کاربردشناسی به کشف مفاهیم جدید منتهی می شود.
Human Values in the Qur'an and Hadith and Its Reflection in Persian Literature
حوزههای تخصصی:
In the Qur’anic verses and Islamic hadiths, human values rank such a high status that religious leaders have also emphasized to respect these values. Altruism and serving humans - in all religions and denominations - have also been emphasized by religious leaders theoretically and practically. Paying attention to such values can play an important role in the solidarity of human societies and the peaceful life of different ethnic groups and nationalities. Human values have also been considered by Iranian writers and mystics, some of whom have reflected those valuable lessons in their Persian poems and texts. Despite blind prejudices, “Religious Enlightenment” requires that those life-giving and altruistic teachings be discussed by scholars.
بررسی ایرادهای زکریا بطرس بر اعجاز بیانی قرآن
حوزههای تخصصی:
ااعجاز لفظی یا ادبی از مهم ترین جنبه های اعجاز قرآن محسوب می گردد که علاوه بر قرآن پژوهان، توجه غیر مسلمانان و مستشرقان را نیز به خود جلب نموده است. آقای زکریا بطرس، کشیش مصری تباری که به رویکرد انتقادی تند، نسبت به اسلام و قرآن شناخته می شود، در مقاله ای، با ذکر چند آیه که مدعی انطباق نداشتن آنها با قواعد مدون ادبیات عرب است، اعجاز بیانی قرآن را انکار نموده است. انکار اعجاز بیانی قرآن مبتنی بر شبهۀ ناسازگاری آیات قرآن با قواعد مدون ادبیات عرب و شبهۀ مرجعیت قواعد مدون، برای ارزیابی آیات قرآن می باشد که در جستار حاضر، هر دو شبهه به روش تحلیلی-انتقادی بررسی شده اند. رهاورد پژوهش حاضر این است که هیچ گونه ناهماهنگی بین قواعد مدون نحو عربی و آیات قرآن وجود ندارد و شبهۀ ناسازگاری بین آندو، زائیده عدم اطلاع دقیق بر قواعد نحو است. همچنین قواعد ادبیات عرب بعد از تدوین قرآن کریم و با مراجعه به آیات این کتاب آسمانی، برای جلوگیری از اشتباه در قرائت و فهم آن تدوین شده اند؛ از این رو، اعتبار قواعد مدون در گرو هماهنگی با آیات قرآن است. بنابراین شبهۀ مرجعیت قواعد مدون برای ارزیابی قرآن کریم بر خلاف واقعیت های بدیهی تاریخی می باشد و شناخت و توجه جایگاه حقیقی قرآن کریم و قواعد مدون ادبیات عرب، بطلان شبهه را آشکار می نماید.
جایگاه وجدان اخلاقی در قرآن و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
29 - 53
حوزههای تخصصی:
وجدان ادراک باطنی است که انسان با آن مسیر کمال را می یابد. او به عنوان خودفرمانی درونی و راهنمای انسان گاهی از سلامت برخوردار است و گاهی به انحراف کشیده شده و به دلیل عدم اعمال تربیت دینی صحیح کارایی لازم را ندارد. وجدان در برخی از مکاتب اخلاقی غربی جایگاه مهمی دارد و زیربنای افعال اخلاقی معرفی شده و به عقیده کانت امری شگفت آور و صاحب قدرت محرک در امر قضاوت است. همچنین در مکتب روسو کارکردهایی برای وجدان تعریف شده که در این پژوهش به صورت خلاصه به آن پرداخته شده است. در این راستا این پژوهش در صدد تعریف جایگاه و تبیین کارکردهای وجدان در قرآن و روایات است. وجدان را کاربردهای گوناگونی است که تمایز نهادن میان آن ها در این مبحث ضروری است.
ابعاد حقوقی و قرآنی مبارزه با تروریسم مالی با محوریت حقوق بشر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
185 - 207
حوزههای تخصصی:
در حقوق ایران بارها از واژه تروریسم استفاده شده است اما کاربردهای مذکور در حوزه جرم انگاری و مبارزه حقوقی با تروریسم نبوده بلکه عمدتاً به تبیین مسئولیت های کلی در نیروی انتظامی و وزارت کشور پرداخته شده است. با توجه به اینکه این روزها اسم ایران در لیست سیاه سازمان FATF به چشم می خورد، لازم بود که عضویت ایران در معاهدات متعدد چندجانبه راجع به منع تروریسم بین المللی مورد مطالعه قرار گیرد تا بدین وسیله مشخص شود که حقوق ایران با حقوق بین الملل در زمینه تروریسم بین المللی منافاتی ندارد. در این مقاله ابتدا به تعاریفی از تروریسم در قوانین و قرآن پرداخته شده و سپس به قوانین حقوق داخلی ایران و عضویت در کنوانسیون های مبارزه با تروریسم پرداخته شده است. در آخر به این مهم دست یافته شده است که ایران در مبارزه با تروریسم مالی گام های مؤثری برداشته است و یکی از فعالان مبارزه با این جرم محسوب می شود.
نقش ساختاری و معنایی «رأی» در پندارشکنی های قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پندارشکنی و تصحیح افکار و اندیشه انسان ها یکی از مهم ترین مأموریت های کتب آسمانی است. قرآن کریم به عنوان جامع و کامل ترین متن وحیانی، در تعداد کثیری از آموزش های الهی خود، نسبت به بسیاری از اندیشه ها و توهم های غلط بشری انتقاد داشته و با واژه ها و عبارات و ساختارهای گوناگون کلامی و ادبی سعی در تغییر چنین گمان های باطل و گسست خیال های موهومی داشته که به مرور زمان و در طول سال ها (به دلایل مختلف) برخلاف حقایق جهان هستی، در ذهن ها شکل گرفته و عامل شقاوت و نگون بختی انسان ها شده است. این ساختارها و واژه ها در عین تنوع، هرکدام مأموریت و وظیفه ای خاص برای اصلاح اندیشه ها به عهده دارند. در این مقاله، با استفاده از روش شناخت معنا و تحلیل ساختاری، خانواده واژه پندارشکن «رَأیَ» بررسی شد و نتایجی به دست آمدند که مهم ترین آنها عبارت اند از: شناسایی گونه های «أ لَم تَر و أ لَم یَر و أَرَأَیتَ و أَرَأَیتم و أوَلایرَوْن و أ لَم تَروا و هَل تَری و لَوْ تَری» بوده که در 98% این آیات، پندارشکنی با استفاده از آموزش غیرمستقیم انجام شده که در 71% آنها از آموزش با واسطه بیانی پیامبر اسلام(ص) استفاده شده است. لحن و نوع گویش در این گروه از آیات و آیات هم سیاق آنها در 87% موارد، گویش انتقادی و توبیخی شدید است و به نظر می رسد مخاطب گمراه و معاند این آیات که عموماً مشرکان و کافران اند، در پندارهای سقیم خود و پیروی جاهلانه از عادات گذشتگان خود پافشاری کرده اند؛ ازاین رو، قرآن کریم با لحن تهدید درصدد تأثیرگذاری بیشتر و ایجاد تنبه در اذهان آنها است و درمجموع در این آیات، اصل موضوعات مطرح شده برای افراد، بسیار روشن و واضح بوده و به دانستن و آگاهی خاص و پیچیده ای نیاز نبوده و درک پذیر است؛ اما باوجود بدیهی بودن حقیقت، گمراه و متوهم شده اند.
بررسی و نقد دیدگاه مفسرین درباره آیه 89 سوره صافات
منبع:
تفسیرپژوهی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۶
29 - 54
حوزههای تخصصی:
در قصص انبیاء (ع) به مباحثی اشاره شده که شبهه ایجاد می کند و ظاهراً برداشت های گوناگون و بعضاً غیر معقولی از آنها می شود که با عصمت آن بزرگواران مغایر است. یقیناً ساحت مقدس معصومین (ع) اعم از پیامبران و امامان از بسیاری تهمت ها و توهین ها که در طول زمان به آنها نسبت داده شده مبرّاست. حضرت ابراهیم (ع) پیامبری اولوالعزم و دارای مقام امامت است؛ ولی قرآن کریم در عبارت « إِنىّ سَقِیم » ( صافات/ 89) به گونه ای درباره برخورد آن حضرت با نمرودیان صحبت کرده که در نگاه اول شائبه دروغ گویی آن بزرگوار به ذهن متبادر می شود و همین امر باعث ارائه تفسیرهای غیر واقع و خلاف حقیقت شده است. این مقاله با هدف بررسی آیه مذکور و نیل به تفسیر صحیح به روش تحلیلی توصیفی سامان یافته و به این نتیجه رسیده است که: الف) اتهام دروغ گویی به حضرت ابراهیم (ع) بر اساس روایتی از ابوهریره مطرح شده که به دو دلیل مردود است: اول: اینکه عصمت، لازمه پیامبری است، لذا با دروغ گویی منافات دارد. دوم: ابوهریره در نقل روایت منفرد است و اغلب علمای رجال او را جرح کرده اند. ب) اگر سقیم را به معنی مریضی جسمانی بگیریم حضرت ابراهیم (ع) واقعا بیمار بود. این دیدگاه از باقی دیدگاه ها به واقعیت نزدیک تر است. زیرا با ظاهر آیه مغایر نیست و اگر به معنی پریشان حالی بگیریم که در ادبیات گذشته بوده است نیز صحیح است. نتیجه نهایی این است که این جواب نه دروغ و نه حتی توریه بوده است؛ نه ایشان از مریضی فعلی و نه آینده خود خبر داده اند؛ بلکه بیان احوال روحی خود از کفر آنان بوده است.
بررسی جوامع حدیثی فریقین در چگونگی پرداخت به احادیث تفسیری معصومان (ع)
منبع:
تفسیرپژوهی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۶
127 - 150
حوزههای تخصصی:
دانشیان، بخشی از تراث حدیثی فریقین را جوامع حدیثی نام نهاده اند. یکی از مسائلی که درباره جوامع حدیثی فریقین قابل طرح است اینکه این کتب چگونه به احادیث تفسیری پرداخته اند. در این زمینه پژوهش مستقلی تألیف نشده است. با مطالعه در ابواب و موضوعات این کتب، نحوه پرداختن به احادیث تفسیری مشخص می گردد. در این پژوهش که با استفاده از روش توصیفی تحلیلی به مطالعه در ابواب کتب جوامع حدیثی پرداخته است، این نتایج به دست می آید که جوامع اولیه حدیث شیعه چون بر اساس ابواب فقه تبویب شده اند، هیچ باب مستقلی برای احادیث تفسیری تدوین نکرده اند و احادیث تفسیری ذیل ابواب گوناگون پراکنده است. مؤلفین جوامع حدیثی متأخر نیز کتب حدیثی خود را به پیروی از آنان تحت همان ابواب تدوین نموده اند. در جوامع حدیثی اهل سنت نیز اگر چه بابی تحت عنوان «باب التفسیر» تدوین شده، ولی در سایر ابواب نیز احادیث تفسیری کم و بیش مشاهده می شود. نیاز به جمع آوری و تدوین احادیث تفسیری در فریقین احساس می شود.
بررسی روش تفسیری ابوبکر أصم معتزلی
منبع:
تفسیرپژوهی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۶
177 - 198
حوزههای تخصصی:
آرای مفسران متقدم، به دلیل نزدیکی آنها به عصر رسالت، همواره مورد توجه مفسران متأخر بوده است. در این میان، بسیاری از آرای تفسیری متقدم، به دلیل اختلاف های عقیدتی کلامی و نزاع هایی که جهان اسلام با آن درگیر بوده، از میان رفته است و صرفاً بخش هایی از آنها در میان سایر آثار، بر جای مانده است. یکی از مفسران متقدم که آثار وی چنین وضعیتی پیدا کرده است، ابوبکر أصم، مفسر معتزلی قرن سوم هجری است. با وجود آنکه وی تفسیری درباره قرآن داشته است، اما مجموعه مکتوبِ مدوّن و مستقلی از او، در دسترس نیست. با این حال، آرای تفسیری این عالِم معتزلی، در برخی کتب تفسیری، مانند مفاتیح الغیب، تبیان و مجمع البیان، به صورت پراکنده نقل و گزارش شده است. شناخت این تفسیر، از آن جهت ضروری است که نمایان گر پایه تفکر معتزلی و بیان گر سیر تکاملی تفسیر قرآن کریم است؛ لذا این نوشتار در صدد است با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، به تبیین روش تفسیری او بپردازد. بر اساس آثار بر جای مانده از تفسیر ابوبکر أصم، وی مفسری معتزلی و عقل گراست که در تفسیرش از روش های عقلی و جدلی و نیز توجه به سیاق آیات، اسباب نزول، ادبیات عرب و نیز مسائل فقهی بهره گرفته است.
بازخوانی پاسخهای صدرالمتألهین به اشکال «لزوم قرارگرفتن یک ماهیت تحت دو مقوله» در بحث وجود ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس نظریه کیف بودن علم و یکسانی ماهیت ذهنی و عینی، پذیرش نظریه وجود ذهنی دربردارنده اشکال «لزوم مشمولیت علم تحت دو مقوله» خواهد بود. صدرالمتألهین در آثار خود از طریق تمایز میان حمل شایع و اولی، صدق دو مقوله بر علم از دو حیث ذاتی و عرضی، نفی قیام حلولی و قبول صدق دو مقوله بر صورت علمیه بسبب اعتباریت ماهیت و امکان تحقق ظلی آن به وجودات متعدد، برای حل این اشکال تلاش نموده است. گرچه بررسی پاسخهای وی حاکی از عدم تمامیت آنها در حل اشکال است، اما مبانی او زمینه ساز حل اشکال از طریق قبول «حمل حاکی بر محکی» است که بر اساس آن، فارغ از اینکه ماهیت صورت علمیه چیست و صورت علمیه در چه مقوله یی قرار دارد، «حکایت» از ماهیت شیء خارجی، بعنوان وصف وجودیِ صورت علمیه معرفی میشود که به ماهیت صورت علمیه ارتباطی ندارد و بلکه از دایره مقولات بیرون است. با ارائه این راه حل، هم میتوان تطابق صورت علمیه و ماهیت شیء خارجی را حفظ کرد و هم میتوان در عین قبول تحقق صورت علمیه در ذهن، از اشکال لزوم تداخل دو مقوله در آن رهایی جست.
نسبتِ گفتمانی قرآن و نهج البلاغه در ارتباط با جنسیت؛ نگاهی نو به مرجعیت قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگاهی کل نگر و سیستمی، یکی از جدیدترین روی آوردها در شناسایی و استخراج ساختارها و گفتمان های حاکم بر متون می باشد. استخراج ساختارها و گفتمان های مرتبط با جنسیت در قرآن و نهج البلاغه برهمین نگاه کل نگر و سیستمی مبتنی است. دو گفتمان اساسی را در این ارتباط می توان مشاهده کرد: گفتمان مردانه و گفتمان تساوی طلبانه-زنانه. با وجودیکه گفتمان مردانه و گونه های آن به شکل گسترده ای در قرآن قابل رصد است امّا موارد متعددی مرتبط با گفتمانِ تساوی طلبانه و زنانه نیز قابل مشاهده است. هیچ گاه در قرآن کریم صریحاً نگاه هایی که همراه با تعمیم، جنس زن را مورد هجمه قرار داده باشد قابل مشاهده نیست. در نهج البلاغه نیز شاهد ظهور و بروز وسیع رویکرد مردانه هستیم امّا در مواردی نیز به ظاهر هجمه هایی به جنسِ زن مشاهده می شود. از این جهت تمایز بارزی میان گفتمان قرآن ونهج البلاغه در اتخاذ رویکرد مردانه دیده میشود. این در حالیست که کاربست گفتمان تساوی طلبانه-زنانه در نهج البلاغه در وضعیتِ کمینه و حداقلی آن است. سبک قرآن کریم در کاربستِ تلفیقیِ گفتمان های مرتبط با جنسیت نمایش گر سبکِ پیشرو آن است و می تواند به عنوان ملاکی برای جرح و تعدیل روایاتی که رویکردی مخالف با آنرا اتخاذ کرده اند و نقد متنی آنها به حساب بیاید.
واکاوی چالش های اقتصادیِ مقاومت اسلامی و راهکارهای قرآنی آن
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال سوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۹)
170 - 192
حوزههای تخصصی:
واقعیات موجود در جامعه حاکی از این است که پدیده «مقاومت اسلامی» همانند دیگر پدیده های اجتماعی، با چالش های متنوعی مواجه است؛ با بررسی آثار مخرّب هریک از این چالش ها مشخص گردید که چالش اقتصادی، یکی از مهم ترین و خطرناک ترین آنها محسوب می شود. بی تردید، غفلت از هریک از این چالش ها و کوتاهی در مقابله با آنها، موجب فروریختن شالوده مقاومت اسلامی خواهد شد. نوشتار حاضر که با روش تحلیلی توصیفی تدوین یافته، ضمن دسته بندی چالش های گفته شده در سه بخش فردی، اجتماعی و سیاست گذاری، می کوشد از راهکارهای قرآنی در جهت رفع آنها بهره گیرد. یافته های این پژوهش نشان می دهد قرآن کریم با ارائه راهکارهایی متناسب، از قبیل تقویت بُعد شناختی افراد، اصلاح گزاره های ارزشی دستگاه ارزیابی فردی، ارائه چارچوب های رفتاری مطلوب، برجسته سازی آثار فردی و اجتماعی رفتارهای نامطلوب اقتصادی و توصیه به جهت گیری های سیاستی متناسب با نتایج هدف گذاری شده، به مقابله با چالش های اقتصادی مربوط به عرصه مقاومت اقتصادی پرداخته است.
کمینه گرایی / بیشینه گرایی؛ شاخصی اثرگذار در روش تفسیری مفسران قرآن کریم
منبع:
تفسیرپژوهی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۶
221 - 250
حوزههای تخصصی:
در بررسی روش تفسیری مفسران قرآن کریم، بررسی پیش زمینه اولین گام شمرده می شود. یکی از پیش زمینه های معرفتی ازوتریک (باطنی و نهان)، نگاه کمینه گرا یا بیشینه گرا داشتن مفسر نسبت به مسائل مختلف است. مسئله اصلی این نوشتار بررسی زمینه های کمینه گرایی و بیشینه گرایی اثرگذار در روش تفسیری مفسران قرآن کریم است. با توجه به اینکه قرآن در درجه اول از محتوای دینی و مذهبی برخوردار بوده و همچنین به صورت یک متن است، لذا زمینه های کمینه گرایی و بیشینه گرایی مطرح شده در این مقاله هم تابعی از این دو ویژگی- دینی و ادبی- و ناظر به آنها است و به زمینه های دیگر پرداخته نشده است. از این رو در این نوشتار، دین، شریعت، متن (نصوص) و تأویل به عنوان چهار زمینه مهم در کمینه گرا یا بیشینه گرا بودن مفسران، با رویکرد توصیفی تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته و اثرگذاری آن بر نوع فهم و تفسیر از آیات تبیین شده است. همچنین راه های احراز کمینه گرا یا بیشینه گرا بودن مفسر در هر کدام از زمینه ها نیز تبیین شده است.
تحلیلی انتقادی بر شبهات خاورشناسان درباره جهاد در قرآن
حوزههای تخصصی:
اسلام، آخرین شریعت آسمانی و قرآن کریم، آخرین کتابی است که از جانب خداوند بر خاتم پیامبران نازلشده است و گروهی از مستشرقان، شبهاتی به صورت گسترده پیرامون آیات ناظر بر جهاد در قرآن مطرحکردهاند. هر چند از مستشرقان کسانی هستند که قرآن و پیروانش را مبرّا از این شبهات دانسته و در تَنزُّه آن از این سخنان نادرست، نکات قابل توجهی ذکرنمودهاند. این نوشتار به روش کتابخانهای کوشیدهاست پارهای شبهات مستشرقان پیرامون جهاد در اسلام را با رویکردی نقادانه، واکاویکند. البته دستمایه شبهات مستشرقان، اقدامات وحشیانه و خشونت آمیز گروه های سلفی و تکفیری سازماندهی شده توسط برخی دولت های غربی است که با پشتیبانی مالی و تسلیحاتی از آنان، این گروه ها را در جهت ایجاد رعب و وحشت در جهان به نام اسلام در سراسر جهان پراکنده اند. نتایج تحقیق نشانگر الهی و عقلانی بودن فرامین اسلام درخصوص جهاد و بیپایه بودن شبهات مستشرقان در این راستا بوده و اینکه گروههای خشن و قسیالقلب، نظیر القاعده، داعش، سلفیون، گروههای تکفیری دیگر مانند وهابیت و...، هیچگونه ارتباط معناداری با اسلام حقیقی ندارند.
تحلیلی بر محاسبه سرعت نور در قرآن از دیدگاه محمد دودح
حوزههای تخصصی:
مقاله ای با عنوان «سرعة الضوء فی القرآن الکریم» به نویسندگی د. محمد دودح در کتاب «الکون و الاعجاز العلمی فی القرآن» و چندین منبع دیگر به زبان های مختلف منتشر شده است. وی بر اساس تعبیری از آیه پنجم سوره مبارکه سجده و انجام محاسبات ریاضی، عددی بسیار نزدیک به سرعت نور km/s 299792.5 به دست آورده است. در این مقاله ایرادهای محاسباتی روش دودح را که شامل: خطا در محاسبه طول مدار سیاره ی ماه، خطا در برابر فرض کردن هزار سال با دوازده هزار ماه نجومی و اشتباه در تصحیح سرعت متوسط سیاره ی ماه، بیان شده است. همچنین خطاهای مبنایی او شامل تعبیر اشتباه از آیه شریفه، وابستگی کمیّت های محاسباتی استفاده شده در محاسبات دودح به زمان و در مقابل، مستقل از زمان بودن مقدار سرعت نور و همچنین حساسیت بالای مقدار نهایی به خطاهای موجود در محاسبات وی، بررسی شده است. علاوه بر بررسی خطاهای موجود در روش وی، صحت داده های نجومی به کار برده شده توسط وی با مراجعه به منابع معتبر بررسی شد.
رابطه توسعه اقتصادی و عدالت اقتصادی از منظر قرآن
حوزههای تخصصی:
توسعه یافتگی، همچون مدینه فاضله در عصر کنونی تمام تلاش های دولت ها را به خود معطوف داشته تا هر روز خود را به آن نزدیک تر سازند و شباهت بیشتری با جوامع توسعه یافته پیدا کنند. اما ناکامی بیشتر کشورهای توسعه یافته در دست یابی به توسعه و بروز پیامدهایی از قبیل شکاف های طبقاتی، فساد، بی عدالتی، زوال ارزش های انسانی، تعارضات فرهنگی و کاهش معنویت موجب طرح نظریات جدید و اختلافی در عرصه توسعه به ویژه پیرامون نسبت عدالت و توسعه شده است. توسعه اقتصادی در اسلام مبتنی بر مبانی و ارزش های وحیانی است که علی رغم وجود اشتراکاتی با فرآیند توسعه در غرب، به جهت تفاوت در مبانی، فرهنگ و اهداف، مسیری مجزا می پیماید. در این تحقیق پس از بررسی مفهوم توسعه و عدالت اقتصادی در قرآن کریم، مشخص شد که این دو مفهوم انطباق زیادی بر یکدیگر دارد و در واقع می توان گفت که توسعه یافتگی همان راهیابی به سوی عدالت اجتماعی است و هر دو در الگوی رفتاری خلیفه الهی به وحدت می رسند. عدالت و توسعه، هر دو هدف نهایی اقتصاد اسلامی و زمینه ساز یکدیگر هستند و بدون هم کارایی ندارند. همچنین عدالت اقتصادی در محورهای بهره وری از منابع و فرصت ها، توسعه انسانی، جریان تولید و مصرف، عرصه معاملات و بازتوزیع، افزایش امنیت و اعتماد اقتصادی و بازدهی مضاعف بر یکدیگر اثر می گذارند.
نقش قواعد تفسیری در ترجمه های قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۷
281 - 303
حوزههای تخصصی:
ارائه معارف قرآن به زبان های دیگر از شاخصه های اصلی تبلیغ این کتاب الهی است. از سوی دیگر ترجمه قرآن کریم متأثر از تفسیر آن؛ و تفسیر قرآن نیز متأثر از قواعدی است که مفسر در تفسیر به کار می برد، لذا برخی از قواعد تفسیری(نه لزوماً همه آن ها) به طور غیر مستقیم در ترجمه قرآن مؤثر خواهد بود. هدف پژوهش حاضر که با روش توصیفی-تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانه ای انجام شده، شناسایی، بررسی و تبیین نقش اینگونه قواعد تفسیری در فهم و ترجمه های ارائه شده از قرآن کریم است. بر اساس نتایج حاصله از این تحقیق، قواعد تفسیری مؤثر در ترجمه قرآن عبارت اند از قاعده استفاده از تأویل، قاعده اعتبار سیاق، قاعده جری و تطبیق، قاعده مناسبت، قاعده اعتبار مجاز، قاعده خاص و عام، قاعده تبیین مجمل به مبین و قاعده توجه به مفهوم و منطوق که نقش هر یک از آن ها در ترجمه قرآن کریم نیز در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفت.
بررسی تطبیقی دو مؤلفه جاهلیت اولی، تبرج و خشونت علیه زن، با جاهلیت مدرن از منظر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
409 - 427
حوزههای تخصصی:
جاهلیت دارای مؤلفه های ویژه ای است و محدود به زمان و مکان معینی نمی باشد و محورهای گوناگون آن در قرآن مطرح و نقد شده است. یکی از این محورها، نماد و ویژگی های جاهلیت می باشد. از جمله مؤلفه های فرهنگی مهم دوران جاهلیت که همچنان به اشکال دیگر در زمان حاضر در جوامع مختلف از جمله جوامع مسلمان دیده می شود، دو موضوع تبرّج و خشونت علیه زنان است. لذا ضروری است با تأسی به قرآن جهت شناخت چهره واقعی جاهلیت، این مؤلفه ها بررسی و تحلیل شود تا با نگرشی اصلاح گرایانه در دوران معاصر به کار برده شود. در پژوهش حاضر که با رویکرد توصیفی– تحلیلی و گردآوری مطالب از منابع معتبر صورت پذیرفته، می توان دریافت که رذائل اخلاقی در جاهلیت مدرن بر اساس تحولات فرهنگی، اجتماعی و دیدگاه های مادی گرایانه، جایگاه جدیدی پیدا کرده و مشابه جاهلیت اولی، همچنان ادامه دارد.