نسبتِ گفتمانی قرآن و نهج البلاغه در ارتباط با جنسیت؛ نگاهی نو به مرجعیت قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگاهی کل نگر و سیستمی، یکی از جدیدترین روی آوردها در شناسایی و استخراج ساختارها و گفتمان های حاکم بر متون می باشد. استخراج ساختارها و گفتمان های مرتبط با جنسیت در قرآن و نهج البلاغه برهمین نگاه کل نگر و سیستمی مبتنی است. دو گفتمان اساسی را در این ارتباط می توان مشاهده کرد: گفتمان مردانه و گفتمان تساوی طلبانه-زنانه. با وجودیکه گفتمان مردانه و گونه های آن به شکل گسترده ای در قرآن قابل رصد است امّا موارد متعددی مرتبط با گفتمانِ تساوی طلبانه و زنانه نیز قابل مشاهده است. هیچ گاه در قرآن کریم صریحاً نگاه هایی که همراه با تعمیم، جنس زن را مورد هجمه قرار داده باشد قابل مشاهده نیست. در نهج البلاغه نیز شاهد ظهور و بروز وسیع رویکرد مردانه هستیم امّا در مواردی نیز به ظاهر هجمه هایی به جنسِ زن مشاهده می شود. از این جهت تمایز بارزی میان گفتمان قرآن ونهج البلاغه در اتخاذ رویکرد مردانه دیده میشود. این در حالیست که کاربست گفتمان تساوی طلبانه-زنانه در نهج البلاغه در وضعیتِ کمینه و حداقلی آن است. سبک قرآن کریم در کاربستِ تلفیقیِ گفتمان های مرتبط با جنسیت نمایش گر سبکِ پیشرو آن است و می تواند به عنوان ملاکی برای جرح و تعدیل روایاتی که رویکردی مخالف با آنرا اتخاذ کرده اند و نقد متنی آنها به حساب بیاید.