تبیانًا لکل شیء بودنِ قرآن در سنت تفسیری: تحلیل از منظر تاریخ انگاره ها
حوزه های تخصصی:
در ادوار تفسیر قرآن، در کنار شکل گیری انگاره های مختلف بر اساس آیات قرآن، انگاره شمول قرآن به همه امور و علوم هم با توجه به دلالت آیه 89 سوره نحل شکل گرفت. در این پژوهش، انگاره مورد نظر با روش مطالعه تاریخ انگاره بررسی گردید تا سیر تطور آن در میان مفسران فریقین مشخص گردد و این که چه برداشت هایی از آیه در قرون متمادی مطرح شده است. به عنوان بخشی از یافته های این مطالعه، تا نیمه های سده پنجم هجری تبیان بودن قرآن در محدوه امور شریعت واحکام از قبیل امر و نهی و وعد و وعید و حدود و حلام و حرام و... فهمیده می شد تا حدی که نوعی حصر در عبارات مفسران شکل گرفت. از اواسط سده پنجم، ظرفیت روشنگری سنت و عقل و اجماع و قیاس و اجتهاد مطرح گردید و بنا بر نقش تبیین گری هریک از آنها، به تدریج انگاره های مذهبی و فرقه ای قوّت گرفت؛ به نحوی که هر یک از مفسران شیعی و اهل سنت پیش فرض ها و مبانی اعتقادی و فقهی خود را در تفسیر آیه دخالت دادند. از نیمه دوم سده 8ق هم با استناد به دو روایت مشهور ابن مسعود روایت «أنزل فی القرآن کل علم و بیّن لنا فیه کل شی ء و لکن علمنا یقصر عما بین لنا فی القرآن» و روایت «من أراد العلم فلیثور القرآن فإنّ فیه علم الأولین والآخرین» بحث جامعیت علمی قرآن مطرح گردید. با ورود به سده های جدید، برداشت های فوق از آیه به سبب غلبه گفتمان های علمی و رواج گفتمان عام هدایتی قرآن و نگرش های مسئله محورانه تنقیح وتدقیق گردید.