مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
سوره نحل
حوزههای تخصصی:
امروزه ملاحظه می شود که به میراث فرهنگ و تمدن اسلامی لباس جدیدی پوشانده شده و با ارائه آن در نظام و قالب و چارچوبی امروزین به عنوان ابداعات عالم غربی و محصول تفکر دانشمندان و نظریه پردازان غربی معرفی می شود؛ اما بررسی ها بیانگر این حقیقت است که برخی از آنچه ابداع غربی خوانده می شود، میراث اسلامی ماست که در لباسی نو به ما بازگردانده می شود. یکی از این موارد داستان خیلی کوتاه یا همان داستانک است که محصول ادبیات غربی در دوره معاصر خوانده می شود. بنا بر نظر شایع، داستانک در پاسخ به شرایط سال های پایانی قرن بیستم پا به عرصه ادبیات غربی گذارد و جنبش فرمالیسم اولین نظریات را درباره داستان خیلی کوتاه ابراز داشت، و سپس نگارش داستانک به آثار ادبی دیگر کشورها راه یافت. این در حالی است که با مراجعه به قرآن نمونه هایی با ویژگی های گونه ادبی داستانک دیده می شود. این داستانک ها گاه برشی از زندگی یکی از پیامبران الهی و گاه پدیده ای اجتماعی را دستمایه خود قرار داده و از این رهگذر هدف تربیتی ارشادی خود را دنبال می کند. یکی از نمونه های داستانک قرآنی، آیه 58 و 59 سوره مبارکه نحل است، که پدیده شوم زنده به گور کردن دختران را در کمتر از دو سطر در قالب داستانک به تصویر و نقد کشیده است. وجود چنین نمونه های فاخری از داستانک در قرآن کریم ادعای غربی و ابتکاری بودن این گونه ادبی را کاملا به حاشیه می راند.
واکاوی روش تبلیغی حضرت ابراهیم (ع) (با تاکید بر آیه 125 سوره نحل)(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۰ (پیاپی ۵۲)
149 - 169
حوزههای تخصصی:
خدای متعال از باب دستگیری از انسان و جبران هبوط او به زمین، راهی را برای رسیدن به عرش و تقرب خود قرار داد و راهنمایانی نیز بر این مسیر تعیین کرد. انبیای الهی همان مرشدان طریق حقیقت می باشند که مسیر نیل به حضرت حق را نمایان ساخته و راه را از بیراه تمییز می دهند. از طرفی انسان ها روحیات و خلقیات متفاوتی دارند که روش های گوناگونی را برای تربیت آنان می طلبد. در این نگاشته روش تبلیغی حضرت ابراهیم ع با تکیه بر کلیت تبلیغی که در آیه 125 سوره نحل بیان شده، بررسی کرده و آیات طبق روش های موعظه، برهان و جدال احسن تحلیل شده اند. زیرا به بیان آیه مورد نظر، انسان ها به سه دسته حق پذیر، حق گریز و حق ستیز دسته بندی می شوند که روش تبلیغی مناسب خود را می طلبد. نتیجه حاصل شده حاکی از آن است که بیشترین روش اتخاذ شده به وسیله ی حضرت ابراهیم ع، روش برهان بوده است.
گونه شناسی روایات تأویلی سوره نحل درباره امیرمؤمنان(ع)
منبع:
پژوهشنامه تأویلات قرآنی دوره چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷
274 - 295
حوزههای تخصصی:
در منابع تفسیری روایی، روایات تأویلی از روایات تفسیری تفکیک نشده است؛ لذا جداسازی روایات تأویلی از روایات تفسیری و تعیین نوع تأویل آنها اهمیت و ضرورت می یابد. در این تحقیق بر آنیم تا این مهم را در مورد روایات تأویلی مرتبط با امیرمؤمنان(ع) در سوره نحل محقق سازیم. این پژوهش در پی یافتن پاسخ به این سؤال است که در روایات تأویلی اهل بیت(ع) در سوره نحل چه نوع تأویلاتی در رابطه با امیرمؤمنان(ع) صورت پذیرفته است؟ در این راستا، بر اساس معنای اصطلاحی تأویل قرآن در آیات و روایات، روایات تأویلی سوره نحل از بین روایات تفسیری آن استخراج و با روش توصیفی- تحلیلی مشخص شد که ذیل ۱۵ آیه از سوره نحل، چهار نوع تأویل در روایات تأویلی مرتبط با امیرمؤمنان(ع) وجود دارد که عبارت اند از: معنای باطنی آیه، مصداق باطنی آیه، مصداق آیه در گذر زمان (جری و تطبیق) و مصداق اطلاق یا عموم آیه.
خوانش ساختارگرایانه از واژه «عربی» در سوره نحل (با رویکرد جامعیت معنایی سوره و بهره گیری از روابط همنشینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآن و حدیث سال ۵۴ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
162 - 143
حوزههای تخصصی:
خداوند در قرآن یازده مرتبه این کتاب و دو امر متعلق به آن، یعنی: «حکم» و «لسان» را با وصف «عربی» یاد کرده است. تأکید خداوند بر این ویژگی، امری قابل تأمل و شایسته تحقیق است. اکثر مفسران این واژه را «اسم منسوب به نژاد عرب» دانسته و از آن، مفهوم «زبان عربی» را تلقی کرده اند؛ حال آنکه این برداشت از واژه «عربی»، با مفاهیم واژگان همنشین آن و بافت زبانی سوره ها همخوانی ندارد. از تحقیق حاضر با استفاده از معناشناسی ساختگرا و رویکرد جامعیت معنایی یک سوره چنین بدست آمده است: در سوره نحل، «عربیت زبان قرآن» با «جامعیت امر خداوند»، «مطابقت قرآن با آن»، «فعال سازی ابزارهای شناختی انسان (تفکر، تعقل، سمع، ذکر) و «روشنگری با توجه به عاقبت انسان» تعریف می شود. «لسان عربی» قابلیتی دارد که می تواند با ارائه امر خدا، توجه انسان را به اموری معطوف سازد که در کنار فعال شدن ابزارهای شناختی و شکوفایی هرکدام از آن ها، انسان را به عاقبتی که خدا خواسته، برساند و امر خدا در اعمال و رفتارش، تجلی پیدا کند.
سیاست گذاری مدیریت اعتراض بر اساس آیات شریفه 125 تا 128 سوره نحل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال ۴ بهار ۱۴۰۳شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
84 - 113
حوزههای تخصصی:
هم زمان با ظهور و گسترش انواع گوناگون اعتراضات در قالب بخش های (اقشار و طبقات) مختلف به عنوان پدیده های رایج در جوامع امروزی، نحوه مدیریت نمودن آن ها نیز به عنوان مسئله ای مهم در عرصه سیاست گذاری مطرح شده که نظام های سیاسی به آن اهتمام ویژه ای دارند. در جمهوری اسلامی ایران نیز متأثر از ماهیت اسلامی آن لازم است تا این مسئله از منظر اسلامی موردتوجه قرار گیرد؛ ازاین رو پژوهش حاضر از رهگذر تفسیر آیات شریفه 125 تا 128 سوره نحل، در پی پاسخ به این سؤال اصلی است که «دلالت های سیاست گذارانه قرآن برای مدیریت اعتراض ها چیست؟». برای این منظور از ترکیب روش تفسیر قرآن به قرآن و روش تحلیل محتوا استفاده شده است تا در ضمن بررسی آیات مبتنی بر آیات دیگر و ارائه مؤیدهایی از تفاسیر قرآنی، دلالت های سیاست گذارانه به دست آمد. تحلیل 25 کد نشان می دهد که اصول حاکم بر سیاست گذاری مدیریت اعتراض ها عبارت اند از: اولویت بخشی به کاربست شیوه های تعاملی مبتنی بر حکمت، موعظه و جدل با شیوه های نیکوتر، کاربرد قاعده مقابله به مثل با توجه به اصل صبر بر عقاب و رعایت اصول اخلاقی در تمامی مراحل مدیریتی. همچنین بر اساس این اصول سه گانه، هشت سیاست در خصوص مدیریت اعتراضات به دست آمده است.
تبیانًا لکل شیء بودنِ قرآن در سنت تفسیری: تحلیل از منظر تاریخ انگاره ها
حوزههای تخصصی:
در ادوار تفسیر قرآن، در کنار شکل گیری انگاره های مختلف بر اساس آیات قرآن، انگاره شمول قرآن به همه امور و علوم هم با توجه به دلالت آیه 89 سوره نحل شکل گرفت. در این پژوهش، انگاره مورد نظر با روش مطالعه تاریخ انگاره بررسی گردید تا سیر تطور آن در میان مفسران فریقین مشخص گردد و این که چه برداشت هایی از آیه در قرون متمادی مطرح شده است. به عنوان بخشی از یافته های این مطالعه، تا نیمه های سده پنجم هجری تبیان بودن قرآن در محدوه امور شریعت واحکام از قبیل امر و نهی و وعد و وعید و حدود و حلام و حرام و... فهمیده می شد تا حدی که نوعی حصر در عبارات مفسران شکل گرفت. از اواسط سده پنجم، ظرفیت روشنگری سنت و عقل و اجماع و قیاس و اجتهاد مطرح گردید و بنا بر نقش تبیین گری هریک از آنها، به تدریج انگاره های مذهبی و فرقه ای قوّت گرفت؛ به نحوی که هر یک از مفسران شیعی و اهل سنت پیش فرض ها و مبانی اعتقادی و فقهی خود را در تفسیر آیه دخالت دادند. از نیمه دوم سده 8ق هم با استناد به دو روایت مشهور ابن مسعود روایت «أنزل فی القرآن کل علم و بیّن لنا فیه کل شی ء و لکن علمنا یقصر عما بین لنا فی القرآن» و روایت «من أراد العلم فلیثور القرآن فإنّ فیه علم الأولین والآخرین» بحث جامعیت علمی قرآن مطرح گردید. با ورود به سده های جدید، برداشت های فوق از آیه به سبب غلبه گفتمان های علمی و رواج گفتمان عام هدایتی قرآن و نگرش های مسئله محورانه تنقیح وتدقیق گردید.