فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۲۱ تا ۱٬۰۴۰ مورد از کل ۱۳٬۷۷۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
فصل چهارم مقدمه قیصری بر فصوص الحکم ابن عربی، در باب تبیین جواهر و اعراض بر اساس طریقه عرفاست و بیشتر بدنبال تبیین نفس رحمانی است. اما در این بین، بحثی مفصل نیز در بیان نفس رحمانیِ عرفا به زبان فلسفی دارد. امام خمینی(ره) در تعلیقه یی، با استفاده از حکمت متعالیه به نقد بیان قیصری پرداخته است. قیصری در خاتمه این فصل نکاتی را در باب معنای تعین و انواع آن نیز بیان کرده که امام(ره) در تعلیقه یی دیگر، تبیینی دقیق از انواع تعین به زبان عرفانی ارائه داده است. این معنای تعین و انواع آن بقلم قیصری، تقریباً بطور کامل در فصل سوم از مرحله چهارم امور عامه اسفار اربعه انعکاس یافته که نشان از تأثیرپذیری بسیار فلسفه صدرایی از سنت عرفانی ابن عربی بطور عام، و مقدمه قیصری بطور خاص، دارد. از منظر قیصری، اعراض باید فصول جواهر باشند، اما از نظر صدرالمتألهین و بتبع او، امام خمینی(ره)، فصل جوهر، جوهر است نه عرض. قیصری معتقد است گاهی تعین، عین ذات است و گاهی نیز امری زائد بر ذات، اما امام بر این باور است که اساساً تعین به ذات حق تعالی تعلق نمیگیرد زیرا تعین از آثار تجلیات اسمائی است؛ اما آنچه دارای احدیت جمع تعینات است، اسم اعظم و انسان کامل است. هدف اصلی مقاله حاضر تبیین، تحلیل و گاه نقد دقیق مقاصد متن قیصری و تعلیقات امام خمینی(ره) بر آن است. امام(ره) در یک تعلیقه با استفاده از ذخایر فلسفه صدرایی به نقد قیصری پرداخته و در تعلیقه یی دیگر، در واقع بر مبنای بخشی از اسفار اربعه، مواضع خود را تبیین نموده است.
تحلیل انتقادی نظریه مشهور امامیه در اشتراط ولوغ برای وجوب تعفیر ظروف آلوده به بزاق دهان سگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه و اصول سال پنجم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
210 - 186
حوزههای تخصصی:
بر اساس نظر مشهور فقهای امامیه، برای تطهیر ظروفی که از طریق تماس مستقیم با دهان سگ نجس شده باشد لازم است آن را (تعفیر) نمود؛ تنها مدرک برای اثبات این مطلب روایات است و در آیات قرآن کریم یا ادله عقلی و حتی اجماع، نمی-توان دلیل معتبری برای آن یافت؛ در روایات مربوط به حکم تعفیر از سه عنوان ( ولوغ الکلب، شرب الکلب، فضل الکلب) به صراحت نام برده شده است؛ در کنار این عناوین منصوصه عنوان غیر منصوص (لطع الکلب) نیز مورد نظر فقها بوده است؛ در مقاله حاضر مشخص خواهد شد هر یک از عناوین چهار گانه مذکور گستره معنایی خاصی دارد و حکم تعفیر برای همه آن موارد قابل تطبیق نمی باشد؛ همچنین نظر مشهور امامیه در مورد موضوعیت داشتن عنوان (ولوغ) برای حکم تعفیر ، مورد نقد و بررسی قرار خواهد گرفت؛ با توجه به بررسی های انجام شده، عنوان (ولوغ الکلب) علی رغم اینکه در برخی روایات مورد اشاره قرار گرفته لکن از اعتبار لازم برای استناد برخوردار نمی باشد؛ در این پژوهش با مقایسه و بررسی ادله این چهار عنوان مشخص خواهد شد تنها موضوع (فضل الکلب) از پشتوانه علمی قابل قبولی برخوردار است و عنوان (لطع) نیز که از موضوعات منصوص در حکم تعفیر نمی باشد تنها در صورتی ملحق به حکم تعفیر خواهد بود که منجر به تحقق مصداق (فضل الکلب) باشد.
کارکرد هماهنگی آوایی در القای معنا بر اساس نظریه موریس گرامون (مطالعه موردی: سوره های هود و یوسف)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۷ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۵)
25 - 44
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم از زیبایی های ادبی و ساختارهای زبانی و موسیقایی شگفت آوری برخوردار است. ازجمله تجلیات اعجاز این کتاب الهی، تکرار صامت ها و مصوت هاست که تحت عنوان هماهنگی آوایی، معانی خاصی را به مخاطب القا می کند و علاوه بر افزایش برجستگی در کلام الهی، به جذب بیشتر مخاطب می انجامد. جستار حاضر تلاش دارد تا بر اساس نظریه موریس گرامون، با تبیین میزان هماهنگی فرم آیات و نقش آن در رساندن مضمون و تأثیر بر مخاطب، به خوانش و تحلیل هماهنگی آوایی در القای معنا دست یابد. ازاین رو به بررسی شاخصه های موسیقایی آیات دو سوره هود و یوسف، به ویژه واکه ها و همخوان ها به شیوه توصیفی- تحلیلی پرداخته و این نتیجه حاصل شده است که تکرار واکه ها و همخوان ها در آیات قرآن کریم، به انتقال مقصود کمک کرده و مخاطب را بیش از پیش به سوی کشف القای معنا رهنمون می سازد.
نقش عوامل انسان شناختی بر هدایت و ضلالت در پاسخ به شبهه جبر الاهی از منظر قرآن
منبع:
الاهیات قرآنی سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۹
101 - 116
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل و شبهاتی که به طور معمول در مورد هدایت و ضلالت انسان مطرح می شود، این است که انسان در هدایت و سرنوشت خود هیچ گونه اختیار و نقشی ندارد و خداوند متعال هرکس را بخواهد هدایت یا گمراه می کند. این شبهه که از ظاهر آیاتی از قرآن استفاده شده است، با قرائنی در خود این آیات و نیز آیات دیگری که از زاویه عوامل انسان شناختی به مفهوم هدایت و ضلالت توجه کرده اند، قابل دفع است. بر این اساس، هدف مقاله حاضر، تبیین عوامل انسان شناختی هدایت و ضلالت به منظور پاسخ به این شبهه که خداوند انسان را در مسیر هدایت و گمراهی مجبور کرده، خواهد بود. روش پژوهش حاضر، توصیفی- تحلیلی بر پایه آثار مرتبط با هدف مقاله است. طبق آیات قرآن، ایمان، رضایت خداوند، جهاد و توبه از عوامل انسان شناختی هدایت و کفر، ظلم، فسق و دروغ به عنوان عوامل انسان شناختی ضلالتند. بر اساس این نوع آیات، با آن که عوامل دیگری نظیر اراده خداوند در هدایت و ضلالت انسان دخالت دارند، ولی تحقق نهایی این دو امر، در گرو اراده خود اوست. بر این اساس، انسان از ابتدا با اختیار خودش، یکی از عوامل هدایت یا گمراهی مثل ایمان یا کفر را برمی گزیند و آن گاه، بقیه مراتب هدایت و گمراهی اش، متأثر از همان عوامل، تحقق می یابد. بنابراین، هدایت و ضلالت نهایی انسان، متأثر از اراده خود اوست و نقش عوامل دیگر مثل اراده خداوند، به معنای زمینه چینی برای هدایت و ضلالت انسان است.
نظریه حکومتی اسلام در تفسیر اجتماعی المنیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۳)
107 - 126
حوزههای تخصصی:
تفسیر اجتماعی از گرایش های نوپدید تفسیری است که مهم ترین هدف و کارکرد آن را حل معضلات جوامع مسلمان در ابعاد مختلف اجتماعی، سیاسی و فرهنگی دانسته اند. ازجمله چالش های جوامع مسلمان در دوران اخیر، خلأ نظریات حکومتی و در مقابل، تلاش برای استخراج دیدگاه دین، به ویژه از مصدر قرآن، در پاسخ به این نیاز بوده است. تفسیر المنیر نوشته وهبه زحیلی، ازجمله تفاسیر معاصر است که گرایش اجتماعی در ابعاد گوناگون آن نمودی برجسته دارد. پژوهش حاضر با مطالعه تفسیر یادشده و نیز برخی دیگر از آثار مرتبط مفسر، می کوشد تلاش زحیلی را در جهت تبیین نظریه حکومتی اسلام نشان دهد. ارکان سه گانه نظریه حکومتی او نیز به ترتیب اولویت عبارت است از: شورا، حاکم و امت؛ که از میان این سه، زحیلی «شورا» را رکن اساسی می شمارد و دیگر ارکان را با توجه به آن توضیح می دهد.
شبهات فخررازی بر قانون علیت و پاسخ به آنها بر اساس مبانی حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فخررازی، از متکلمان برجسته اشعری، در کتاب المطالب العالیه من العلم الالهی هیجده شبهه را بر قانون علیت وارد کرده است. او این شبهات را بنقل از دیگران مطرح کرده اما بنظر میرسد شبهه کننده، خود او باشد. برخی از این شبهات را محقق لاهیجی در کتاب شوارق الالهام آورده و پاسخ داده، ولی اکثر آنها بدون پاسخ مانده اند. در مقاله حاضر ما پانزده شبهه از این شبهات را که اهمیت بیشتری دارند، نقل و پاسخهای دیگران به آنها را ذکر میکنیم. از آنجا که اکثر این شبهات پاسخ داده نشده اند، درحالیکه میتوان آنها را بر اساس حکمت متعالیه صدرایی پاسخ داد، ما آنها را با تلخیص عبارات فخر رازی آورده و سپس بر اساس نکات پذیرفته و اثبات شده در حکمت متعالیه، پاسخ میدهیم. برخی از این شبهات نیز بر اساس رویکردهای سه گانه، مشائی، اشراقی و متعالیه قابل حل نیستند و باید آنها را با مبانی عرفانی پاسخ داد.
تحلیل و ارزیابی کاربرد نفس در قرآن
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال چهارم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
120 - 145
حوزههای تخصصی:
واژه نفس دارای معانی لغوی گوناگونی نظیر روح، خون، پیکر، چشم، جسد، نزد، حقیقت چیزی، غیب و... است. دیدگاه های متفاوتی درباره ریشه اصلی واژه نفس وجود دارد. براساس پژوهش صورت گرفته در این مقاله، ریشه اصلی واژه نفس، ذات و حقیقت هر شیء است و سایر معانی نفس برخی مجازی اند و برخی دیگر نیز قابل تأویل به این معنا هستند. واژه نفس با مشتقات آن بارها در قرآن به کار رفته است و تبیین جایگاه آن در فهم آیات قرآنی تأثیر اساسی دارد. در منابع تفسیری معانی نفس عبارت اند از: ذات شیء، روح، خون، چشم زخم، بزرگی و بخشش. گفته اند یکی از کاربردهای نفس در قرآن روح است و برای اثبات این ادعا به آیاتی از قرآن تمسک کرده اند. در این مقاله ضمن اشاره به آیات مذکور، در سه محور به نقد و بررسی دیدگاه مفسران پرداخته شده است: محور اول که یکی از مباحث مهم این پژوهش است، مناقشه در دلالت نفس بر روح است. براساس این دیدگاه به نظر می رسد در قرآن واژه نفس با همه استعمالات فراوان آن درباره انسان، در هیچ یک از موارد به معنای روح به کار نرفته است و نفس در قرآن به معنای ذات انسانی همراه با احوال و اوصاف مختلف به کار رفته است؛ محور دوم ارجاع معانی متعدد نفس به معنای ذات است و محور سوم منشأ خلط مفهوم نفس با روح است.
اعتبارسنجی قرینه محور روایات تفسیری از دیدگاه سید مرتضی علم الهدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۵
267 - 292
حوزههای تخصصی:
اعتبارسنجی روایات تفسیری از دیرباز مورد بحث بوده است. سید مرتضی علم الهدی به عنوان چهره برجسته شیعی در قرن پنجم، از جمله قرآن پژوهانی است که دیدگاه او در این باره از اهمیت خاصی برخوردار است. این مقاله که به روش توصیفی تحلیلی سامان یافته، با مراجعه به آثار سید مرتضی، رویکرد وی را در اعتبارسنجی روایات تفسیری بررسی کرده است. در نگاه آغازین به نظر می رسد از آنجا که روایات تفسیری جزء اخبار آحاد شمرده می شوند و سید مرتضی خبر واحد را بدان جهت که مفید ظن است، باعث علم و عمل نمی داند، ایشان نباید برای روایات تفسیری اعتباری قائل باشد. اما یافته های این جستار نشان از آن دارد که چنانچه خبر واحد همراه با قرائنی باشد که آن را از ظنی الدلاله بودن خارج کند، از نظر سید مرتضی می تواند در تفسیر نیز مورد استناد قرار گیرد. قرائنی همچون: وجود اخبار در مصنفات حدیثی و اصول شیعه، علم آور بودن مضمون خبر، مطابقت با ظاهر قرآن، مطابقت با حکم عقل، مطابقت با اصل عدل الهی، و اجماع امامیه می تواند روایت را از ظنی بودن خارج کند. در واقع سید مرتضی در مقابل رویکرد اعتبارسنجی راوی محور، به رویکرد اعتبارسنجی قرینه محور در ارزیابی احادیث باور دارد.
نماد و نقش آن در تبیین لایه های معنایی صفات خبریه خداوند در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن به عنوان متنی الهی از لایه های معنایی به هم پیوسته تشکیل شده است. این لایه ها در عین یکپارچگی معنایی در چینش واژگان «تفصیل» یافته است؛ که دریافت دقیق این لایه ها، نیازمند به ابزار زبان شناسی است تا ضمن همراه ساختن مخاطب با مسیر معنایی خود، او را تا عمیق ترین لایه ها رهنمون و به یکپارچگی معنایی نزدیک نماید. نماد، نشانه ای امری قدسی و فرود آمده از عوالمی فراتر از انسان است که خود را در بستر واژگان به ظهور می رساند تا بتواند میان انسان و این معانی ماورایی، پیوند معنا و فهم برقرار سازد. در این پژوهش تلاش شده است به کمک نماد، میان آیات صفات خبریه خداوند و مفهوم عمیق آن ها با مخاطبان و مفسران پیوند عمیق ایجاد شود تا از تشتت آراء آن ها و نسبت شخص وارگی به خداوند در ذیل این آیات جلوگیری به عمل آید. نتیجه اینکه قرآن کریم به عنوان کتابی که از عالم ملکوت و جانِ نفس نزول پیدا کرده، در قالب الفاظ بشری و به تناسب افکار او در ظرف بشری مظروف گردید. مبتنی بر این مقوله، بعضی از آیات که ذیل صفات خبریه خداوند «وجه – عین – ید – استواء بر عرش – نفس – فوق – سمع – بصر)، نازل گردید؛ چون از همین ترکیب بهره مند است، مفسران و فلاسفه را در ذیل خود، به آراء متفاوت تفسیری گرایش داده است.
ارزیابی مؤلفه های فرهنگی شهر طیّب از منظر قرآن (مطالعه موردی: شهر مراغه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه شناخت و معرفی شهر مطلوب اسلامی از مهم ترین چالش های محققان و متولیان مسائل شهری است. به جهت هجوم همه جانبه فرهنگ غرب و تقلید از الگوهای مدرنیته غربی، ترسیم مختصات و مبانی شهر طیب با رویکرد فرهنگی براساس آیات قرآن، استراتژی آگاهانه جهت رفع معضلات شهری است. از این رو پژوهش حاضر درصدد است تا با استفاده از نرم افزار SPSS، وضعیت فرهنگی شهر مراغه را با مؤلفه های فرهنگی شهر طیب از منظر قرآن در قالب 12 شاخص اصلی و 36 گویه ارزیابی نماید. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش کار توصیفی- تحلیلی می باشد. برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از دو روش اسنادی و پیمایشی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که وضعیت فرهنگی شهر مراغه در مؤلفه های فرهنگی تجلّی توحید در فضاى شهر، رونق عبادت در شهر، اخلاص و پرهیز از ظاهرگرایی و مقدس مآبی، برقراری عدالت، گسترش ذکر و تذکر در شهر، رعایت عفت عمومی و هویت و عدم خودباختگی، با مؤلفه های فرهنگی شهر طیب از منظر قرآن تفاوت معناداری دارد به طوری که شهر مراغه به لحاظ مؤلفه فرهنگی ذکر شده، فاصله زیادی با معیارهای شهر طیب از منظر قرآن کریم دارد. اما در مؤلفه های فرهنگی گسترش تقوا و معنویت در شهر، شهر توکّل کنندگان، تأمین امنیت و آرامش، ضرورت وحدت در شهر و شهر اخلاق مدار، تفاوت معناداری با معیارهای شهر طیب اسلامی ندارد. در این پنج مؤلفه ذکر شده وضعیت فرهنگی شهر مراغه در مقایسه با معیارهای شهر طیب اسلامی در سطح قابل قبولی قرار دارد.
مطالعه تطبیقی دیدگاه علامه طباطبایی و علامه جوادی آملی در جایگاه و کارکرد و شیوه نقد روایات در تفسیر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تطبیقی قرآن پژوهی سال ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۴
86 - 109
حوزههای تخصصی:
در قلمرو تفسیر و فهم قرآن کریم، رجوع به روایات دارای اهمیت است. به استناد حدیث ثقلین پیوندی عمیق و ارزشمند میان اهل بیت و قرآن کریم وجود دارد. بنابراین بهره گیری از بیانات ایشان همواره مورد توجه و تاکید مفسران قرآن بوده است. در شیوه تفسیری قرآن به قرآن آن گونه که از ظاهر سخنان و سیره تفسیری علامه طباطبایی بر داشت می شود ایشان قرآن را مستقل از روایات، تفسیر می نماید. ایشان برای تفسیر آیات از خود آیات قرآن استفاده می نماید.آیت الله جوادی نیز این سیره تفسیری را مورد توجه قرار داده است. لکن بررسی سیره تفسیری هر دو مفسر ، این مطلب را واضح می نماید که ایشان از سنت برای فهم و تفسیر هر چه دقیق تر آیات بهره گرفته اند. از منظر ایشان روایات به طور مستقیم دخالتی در تفسیر ندارند. اما در اموری همچون بیان مصداق و شرح آیهُ، تعمیم معنای آیه، تعیین و تبیین جزییات و تفاصیل آیات و... روایات قابل استفاده است. همچنین روایات صحیح می تواند برداشت های تفسیری را تقویت یا تضعیف نماید و این موضوع خللی بر خود بسندگی قرآن برای تبیین معنای خویش وارد نمی نماید. دو مفسر عالیقدر در زمینه نقد وبررسی احادیث نیز تنها به نقد سندی اکتفا نکرده بلکه به بررسی محتوایی رویات نیز می پردازند و معیارهایی را برای فهم حدیث و شناخت سره از ناسره ارائه می نمایند.
تبيين ربوبیت عامه الاهي در سوره مُلك بر پایه تفسير ساختاري با تأکید بر تفسیر المیزان
منبع:
الاهیات قرآنی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸
35 - 56
حوزههای تخصصی:
بررسی ساختار هندسی آیات قرآن کریم بر پایه اهداف سور، روی آورد جدید دوران معاصر است که از آن، با عنوانِ تفسیر ساختاری یاد می شود. در این روش، روابط بین آیات در پرتو غرض سوره کشف شده و با توجه به ساختار سوره و سیاق آیات، می توان به معنای روشن و منطقی آیات دست یافت. هدف مقاله حاضر، بررسی ساختاری سوره مبارکه مُلک است که با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر برخی از تفاسیر شیعه و اهل سنّت و با تأکید بر تفسیر شریف المیزان، سامان یافته است. بررسی ها، نشان می دهد که هدف اصلی این سوره، ناظر به تبیین و توصیفِ فرمان روایی و ربوبیت عامه الاهی بر جهان هستی و زندگی انسان هاست و مواردی هم چون دلایلِ این ربوبیت و فرمان روایی، تأثیر اعتقاد به ربوبیت خدا در سرنوشت اخروی انسان ها و نشانه های تدبیر و ربوبیت الاهی در زندگی انسان ها، به عنوان اهداف فرعی و ثانوی، مورد توجه بوده اند.
چگونگی تمثّل فرشتگان با تاکید بر رویکرد قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مورد بحث در مورد فرشتگان در قرآن کریم، مسئله تمثّل و چگونگی تمثّل آنها میباشد که در فهم بسیاری از مسائل مطرح در متون دینی، تأثیرگذار است. این مقاله با روش توصیفی _ تحلیلی، به چگونگی تمثّل فرشتگان مبتنی بر آیات قرآن و بررسی دیدگاه های دانشمندان اسالمی به ویژه مفسران قرآن کریم پرداخته و به این نتیجه رسیده است که: 1 .تمثّل عبارت از ظهور یک موجود به صورت و شکلی غیر از صورت واقعی خود برای موجود دیگر است. 2 .فرشتگان مجرّد عقلی و مثالی میتوانند به دو صورت تمثّل یابند: در مثال منفصل و متّصل )قوای مدرکه انسان( به صورت و هیئتی غیر صورت و هیئت ماهیت اصلی خود؛ و در عالم مادّه با انشاء یک بدن مادّی لطیف و یا کثیف. و در صورت اثبات وجود فرشتگان مادیّ چنانکه برخی بزرگان نیز به وجود چنین فرشتگانی نیز تصریح دارند، تمثّل این دسته از فرشتگان میتواند به صورتهای مختلف و در بدن مادّی کثیف یا لطیف باشد
نحو نص قرآنی؛ چیستی و چرایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نحو قرآنی به نحو «تعلیمی»، «علمی» و «نصی»؛ و نحو رایج و معروف به نحو «علمی»، «تعلیمی» و «تعلیمی علمی» تقسیم می شود. تاکنون درباره نقش نحو رایج (نحو تعلیمی علمی) در تفسیر قرآن، پژوهش هایی انجام شده است. اما «نحو نص قرآنی» دارای ویژگی ها و نیز تفاوت هایی با علم نحو (نحو تعلیمی علمی) است و به نقش آن در تفسیر قرآن کمتر توجه شده است. این مقاله با استفاده از روش تحلیلی توصیفی، ویژگی های نحو نص قرآنی و تفاوت های آن با نحو تعلیمی علمی را بررسی می کند. یافته های پژوهش نشان می دهد که نحو نص قرآنی در مقایسه با نحو تعلیمی علمی، معنامحور بوده و قواعد آن متکی به قرآن و مؤید به نظم و نثر عربی است و در تفسیر قرآن از آن استفاده می گردد. در این نحو، اختلافات مفسران، مکاتب نحوی و نحویان در توجیه اعرابی آیات بر پایه قواعد نحوی موجود در آیات با لحاظ معنا و تفسیر آیات، تحلیل و حل و فصل می شود.
نقد شخصیت پردازی ساره در برابر هاجر و مهاجرت به حجاز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۶
121 - 142
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین نقاط عطف تاریخ، هجرت حضرت هاجر و اسماعیل (علیهماالسلام) به سرزمین بی آب و علف حجاز است، که به ایجاد شهر و حرم امن الهی و تجدید بنای خانه کعبه انجامید. تعلیل این هجرت به رذیله ای چون حسادت و انتساب آن به بانو ساره، مسئله ای سؤال برانگیز است که به جهت شهرت داستان، تأثیر و ترویج آن در منابع، آثار هنری و رسانه ها، ضرورت واکاوی مسئله را می طلبد. پژوهش پیش رو، به روش توصیفی تحلیلی در صدد تحقیق و بررسی این مسئله است که علی رغم اوصاف پسندیده ساره در قرآن، شدت عمل او تحت تأثیر حسادت ادعایی، دارای تنافی و تناقض است. از این رو، واکاوی همه جانبه و تطبیقی این داستان در قرآن، تاریخ، حدیث و اخلاق ضروری است که در این نوشتار پس از تبیین مفهومی و کاربردی حسد و بررسی تطبیقی متون، با تمرکز بر توصیف قرآن به عنوان معیار صحت در توصیف شخصیت های داستان و نقد و بررسی قرآن به قرآن گزارش ها، به نظر می رسد چنین تفسیری، هماهنگ با ظواهر و مبانی قرآنی نبوده و شایسته ترویج نیست.
مقایسه مفهوم قرآنی تفضیل با مفهوم تبعیض در علوم اجتماعی و استلزامات آن در مباحث جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۶
51 - 74
حوزههای تخصصی:
از دیرباز تا کنون، افراد ناآشنا با معارف قرآنی، شبهاتی درباره گزاره های قرآنی مربوط به حقوق و جایگاه اجتماعی زنان مطرح کرده اند. یکی از مستندات این شبهه افکنان در مورد جایگاه زن در قرآن کریم، استدلال به مفهوم «تفضیل» در آیه 34 سوره نساء است. آنان مدعی اند که این مفهوم قرآنی بر «تبعیض» علیه زنان دلالت می کند. این نوشتار بر آن است که با هدف پاسخ گویی مستدل به این شبهه و همچنین تنویر افکار عمومی خصوصاً جوانان نسبت به مقصود خداوند از آیات «تفضیل»، به روش توصیفی تحلیلی مٶلفه های معنایی مفهوم قرآنی «تفضیل» و «تبعیض» در علوم اجتماعی را استخراج نموده و پس از مقایسه این دو، اثبات نماید که واژه تفضیل ممکن است بر مزیتی برای مردان نسبت به زنان دلالت داشته باشد؛ ولی در واقع بیانگر برتری تکوینی آنان برای ایفای نقش «قوّام» بودن و انجام مسئولیت برای حفظ و تأمین نیازمندی های خانواده است. این امر با مفهوم تبعیض در علوم اجتماعی کاملاً متفاوت است و هیچ دلالتی بر آن ندارد.
بررسی تطبیقی چگونگی تکلم خدا با حضرت موسی علیه السلام در تفاسیر فریقین، با تأکید بر آیه 30 سوره قصص(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تطبیقی قرآن پژوهی سال ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۴
204 - 229
حوزههای تخصصی:
تفسیر آیاتی که در آن از تکلم خداوند سخن رفته، یکی از اختلافات حل ناشده ای است که همواره میان مفسران وجود داشته و دارد. از جمله آیاتی که به تکلم خدا اشاره دارد و مفسران بسته به عقاید و آراء خود دیدگاه های متفاوتی را در تفسیر آن ارائه داده اند، آیه 30 سوره قصص می باشد. این آیه به چگونگی تکلم خدای تعالی با حضرت موسی(ع) اشاره دارد. مفسران فریقین نظرات متفاوتی را پیرامون این آیه بیان داشته اند که می توان آن نظرات را به پنج دسته تقسیم کرد: 1- خدا با صوت خویش با موسی(ع) سخن گفت. 2- خدا با کلام نفسی که منزه از حروف و اصوات است با موسای کلیم سخن نمود. 3- خدا از طریق خلق اصوات در درخت با حضرت موسی(ع) تکلم کرد. 4- خدا از طریق تجلی یافتن در درخت با موسی(ع) سخن گفت. 5- خداوند از طریق وحی و به واسطه فرشته وحی، با موسی(ع) هم کلام شد. در مقاله حاضر به روش توصیفی- تحلیلی و با گرایش انتقادی، همه دیدگاه ها بررسی و ارزیابی شد و این نتیجه حاصل شد که فقط دیدگاه پنجم – به دلیل سازگاری با وجوه مختلف نحوی که برای آیه ذکر شده و همچنین سازگاری با سایر آیات قرآن و عدم مخالفت با موازین عقلی– تفسیر صحیحی است.
Formation of the Universe from the Viewpoint of the Quran and Science(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In the matter of the formation of the universe, the holy Qur’an mentions various phenomena, each playing a special role in the evolution of the universe. In this article, we describe two celestial phenomena that have been discussed in verses (Q.21:30) and 41:11, and we assess the possibility of matching these two verses with new scientific findings. Our approach in this study is that we first examine the plausible meanings of the verses through lexical, morphological, syntactic and interpretive analysis. Then we propose possible scientific phenomena compatible with achieved meanings of the verse and evaluate their conformity. Results of this study show that the reference of the Qur’an to the two phenomena, i.e., “coalescence and separation of the skies and the earth,” and “the formation of the sky from smoke,” can be compatible with the scientific phenomena of the Big Bang, the formation of the solar system and the formation of the earth and its atmosphere.
بررسی تطبیقی دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی دربارۀ متشابهات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از نظر صدرالمتألهین و علامه طباطبایی، آیات قرآن ظاهری دارند و باطنی، که هنگام مواجهه با آیات متشابه باید به ظواهر آیات اصالت داد و از آن غافل نشد. از نظر هر دو اندیشمند، فهم متشابهات به افراد و ظرفیت و شایستگیشان بستگی دارد؛ بعبارت دیگر، فهم متشابهات امری نسبی است. بعقیده آنها، راسخان در علم، تمام معنای متشابهات را میدانند و در واقع برایشان متشابهی وجود ندارد. البته ملاصدرا بر اساس نظریه توحید خاصی، معتقد است مراتب هستی از عالی تا دانی، همه بر یکدیگر ترتب وجودی دارند. بر همین اساس، او بر این باور است که بدون آنکه نیازی به تأویل آیات متشابه یا قول به تجسیم در باب ذات باریتعالی باشد، میتوان بر مبنای اصول فلسفی عرفانی دیدگاه توحید خاصی، ظواهر الفاظ آیات را حفظ نموده و همه آیات متشابه را بر ظاهر معنای آنها حمل کرد و لفظ متشابه را توسعه معنایی داد. اما علامه طباطبایی، قائل به ارجاع متشابهات به محکمات است و متشابهات را بر اساس محکمات تفسیر میکند. او به امکان و وجود تأویل برای تمام آیات قرآن، اعم از محکمات و متشابهات، معتقد است؛ متشابهات پس از ارجاع به محکمات، از تشابه خارج شده و محکم میشوند. در این پژوهش، دیدگاه ملاصدرا بدلیل آنکه دارای مبنا بوده، نسبت به نظر علامه ترجیح داده شده است.
Investigating the story of Noah’s Flood according to Qur'anic verses and archaeological researches(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Interdisciplinary Qur'anic Studies, Volume ۱, Issue ۱, June ۲۰۲۲
129 - 153
حوزههای تخصصی:
One meaning of the word āyah in Qur’anic context refers to a sign, which is a divine miracle as attested in verse (Q.54:15): Certainly We have left it as a sign; so, is there anyone who will be admonished? The verse refers to the story of Noah’s Ark and his nation’s penalty, which is presented as a sign for posterity. There are various perspectives among interpreters about the reference of pronoun it in the verse, depending on whose antecedent, the verse can be considered as one of the verses expressing divine miracles. The present study tries to investigate the aforementioned verse and its miraculous aspects through an interdisciplinary method between the Qur’an and archaeology. Based on conducted studies, the word āyah implies to Noah’s Ark or the Flood phenomenon and rescuing a few of his nation who are the only survivors of humankind. Given archaeological studies, there is no certain evidence yet to confirm the remains of the Noah’s Ark and the verse cannot thus be considered as a scientific miracle. As a result, the miraculous aspect of the verse indicates giving notice of the unseen which is verified in verse (Q.11:49).