مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۷.
۸.
۹.
خودبسندگی
حوزه های تخصصی:
اغلب ریاضی دانان اثباتهای تصویری را به عنوان یک نوع اصیل از اثباتهای ریاضیاتی نمی پذیرند یا در پذیرش آنها تردید دارند. در این مقاله ده ایراد متداول یا احتمالی وارد بر این نوع اثباتها صورت بندی شده و جداگانه مورد ارزیابی نقادانه قرارگرفته است. در هریک از این ایرادها ادعا می شود که اثباتهای تصویری فاقد یکی از ویژگی هایی هستند که برای اثباتهای ریاضیاتی اساسی اند یا باید اساسی باشند: صوری بودن، نمادی بودن، دقیق بودن، اعتمادپذیری، وارسی پذیری، کلی بودن، مشروعیّت، خودبسندگی، فراگیر بودن و زایا بودن. اما به نظر می رسد که هیچ کدام از این ایرادها وارد نیست و بنابراین نپذیرفتن این نوع از اثباتها بیشتر معلول عوامل روان شناختی و جامعه شناختی، به خصوص غلبه تلقی صورت گرایانه در جامعه ریاضی و القاء آموزه های صورت گرایانه در نظام های آموزش ریاضی است تا دلایل منطقی یا روش شناختی. ما نه تنها دلایل قوی بر رد کلی و پیشینی این نوع اثبات، به عنوان یک الگوی استنتاجی در ریاضیات، نداریم بلکه دلایل خوبی برای به رسمیت شناختن آن داریم. آنچه در اینجا حائز اهمیّت است آگاهی از نقشی است که این نوع از اثباتها در کل ریاضیات دارد یا باید داشته باشد، نه کمتر و نه بیشتر.
نگاهی نو به معنای مهجوریت قرآن در آیه 30 سوره فرقان، براساس واژه های همنشین و سیاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از آیات مهم قرآن که ناظر بر تعامل مسلمانان با این کتاب شریف است، و در آن شکایت پیامبر(ص) از مهجوریت قرآن بدون تصریح به زمان آن مطرح شده، آیه سی اُم سوره مبارکه فرقان است. مفسران و مترجمان قرآن در باره این آیه عموماً سخن از بی توجهی به قرآن، متروک گذاشتن و وانهادن آن، و عمل نکردن به فرامین آن گفته اند و گاه « مَهْجُوراً » را به معنای سخن های ناروا و زشت دانسته اند که به قرآن نسبت داده می شد. پژوهش حاضر با توجه به واژه های همنشین از قبیل « ذالک » ، « قوم » ، و « اِتّخَذَ » در صدد بیان این مطلب است که هدف آیه اساسا وانهادنِ قرآن نیست، بلکه گرفتن قرآن است، اما به شکل دورشده. در آیه 30 فرقان، متعلَقِ « مَهْجُوراً » بیان نشده، اما با توجه به سیاق آیه و مصداقِ « ظالم » ، و با توجه به احادیث مربوط به همراهی قرآن و مبیّنان آن، و نیز حدیث ثقلین معلوم می شود که قرآن را از مبیِن و قرین خود، یعنی شخص پیامبر(ص) و اهلبیت(ع) دور و مهجور ساخته اند. نیز زمانِ آیه، روز رستاخیز نیست، و مراد از « قوم » در آیه نیز، همه مسلمانان تا قیامت نیست، بلکه قوم رسول خدا است که قرآن را خودبسنده و کافی پنداشتند.
نقش واسطه ای خودبسندگی در رابطه بین خود انتقادگری با نشانگان افسردگی دانشجویان
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ارزیابی وضعیت سلامت روانی در سراسر جهان به افزایش اختلال های جدی روانشناختی بخصوص نشانگان افسردگی اشاره دارد. هدف: با توجه به شیوع بالا و اهمیت افسردگی پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای خودبسندگی در رابطه خود انتقادگری با نشانگان افسردگی انجام شد. روش : پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری دانشجویان ساکن خوابگاه های پسرانه دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی تهران در سال تحصیلی ۹۸-۱۳۹۷ بود که با استفاده از نمونه گیری در دسترس تعداد ۲۷۰ نفر انتخاب شد و مقیاس خودبسندگی عمومی، مقیاس خود انتقادگری و سیاهه افسردگی بک را تکمیل نمودند. داده های گردآوری شده با آزمون رگرسیون سلسله مراتبی با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۱ تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین خود انتقادگری با افسردگی (۰/۰۱ p< ، ۰/۷۰= r ) رابطه مثبت معنی دار؛ بین خودبسندگی با نشانگان افسردگی (۰/۰۱ p< ، ۰/۴۷-= r ) و بین خود انتقادگری با خودبسندگی (۰/۰۱ p< ، ۰/۵۹-= r ) رابطه منفی معنی دار وجود دارد. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد با وجود اینکه خود انتقادگری و خودبسندگی با هم در مجموع ۴۹/۶ درصد از واریانس افسردگی دانشجویان را تبیین می کنند؛ اما خودبسندگی در رابطه بین خود انتقادگری با افسردگی نقش واسطه ای ندارد (۰/۰۹۶ p= ). نتیجه گیری: در مجموع، با توجه به اثر مستقیم خود انتقادگری بر افسردگی می توان انتظار داشت که کاهش خود انتقادگری مسیر مهمی برای کاهش افسردگی دانشجویان باشد.
از «ناممکن محتمل» تا قول به خودبسندگی اثر ادبی در اندیشه ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متافیزیک سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۰
169 - 185
حوزه های تخصصی:
ارسطو ضمن تأکید بر محاکات به مثابه عاملی طبیعی در یادگیری بشر، آن را خاستگاه التذاذ هنری برمی شمارد؛ اما التزام او به نظریه محاکات، به تقلیل اثر هنری به بازنمایی صِرف جهان واقع منتهی نمی شود. درواقع، ارسطو صریحاً امر «ناممکن محتمل» را به «ممکن نامحتمل» ترجیح می دهد. چنین موضعی مستلزم تصدیق اعتبار جهان ممکن ادبی و قول به خودبسندگی آن است. بدیهی است اتخاذ چنین دیدگاهی متوجه قرائت فرمالیستی نظریه ارسطو است که در تقابل با رویکرد ضدفرمالیستی نظریه محاکات است؛ درنتیجه این پرسش پیش می آید که ارسطو براساس چه تمهیداتی موفق به امتزاج این دو نظریه متباین شده و آیا چنین دیدگاهی درنهایت متضمن قول به خودبسندگی اثر ادبی است. به همین سبب، پژوهش حاضر ضمن خوانش انتقادی جایگاه نظریه محاکات در اندیشه ارسطو، به تحلیل مفهوم «ناممکن محتمل» می پردازد و تلقی ارسطو را از ناممکن محتمل و خودبسندگی اثر ادبی تحلیل و بررسی می کند. به موجب این پژوهش، مشخص می شود که ارسطو ضمن تصدیق استقلالِ اثر ادبی و تأکید بر اعتبار اصل احتمال و ضرورت در شکل دهی به منطق درونی اثر، همچنان به بازنمایی جهان واقع قائل است، گو اینکه پایبندی او به اصل بازنمایی مستلزم توجه به ساختار رویدادها و نه محتوای آن باشد.
جهان ادبی به مثابه جهان ممکن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۶
52-3
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر برآن است تا با طرح جهان ادبی به مثابه جهان ممکن، ضمن قول به خودبسندگی اثر ادبی، بدیلی دربرابر آن دسته از نظریاتی به دست دهد که اثر ادبی را بازتاب وضع امور در جهان واقع تلقی می کنند. به همین سبب پس از طرح بحثی درباب خودبسندگی اثر ادبی که به واسطه نیروهای درون سو شکل می گیرد، موضوع بافت گرایی را از موضع کلانِ فرهنگی، پدیدارشناختی و زبان شناختی می کاود. این پژوهش به لحاظ روشی، تلفیقی از رویکردهای پدیدارشناختی و زبان شناختی را در بررسی بافت ادبی به کار می بندد تا اصول موضوعه جهان ممکن ادبی را در پرتو موضوعاتی مانند صورت های سمبلیک، تمامیت، ناهمسانی معناشناختی، ناممکنِ محتمل، منطق درونی اثر و خوانش نشانه شناختی تبیین کند. در این بررسی، مشخص می شود که در معناشناسی جهان ممکن ادبی، نظریه هماهنگی صدق در قیاس با نظریه تطابق صدق کارایی بیشتری دارد و جهان ادبی، ضمن تعلیق کارکرد ارجاعی متن، شکل گیری معنا را نه از طریق ارجاع به وضعیت امور در جهان خارج، بلکه از طریق انتظام درونی اثر ممکن می سازد.
مطالعه تطبیقی دیدگاه علامه طباطبایی و علامه جوادی آملی در جایگاه و کارکرد و شیوه نقد روایات در تفسیر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تطبیقی قرآن پژوهی سال ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۴
86 - 109
حوزه های تخصصی:
در قلمرو تفسیر و فهم قرآن کریم، رجوع به روایات دارای اهمیت است. به استناد حدیث ثقلین پیوندی عمیق و ارزشمند میان اهل بیت و قرآن کریم وجود دارد. بنابراین بهره گیری از بیانات ایشان همواره مورد توجه و تاکید مفسران قرآن بوده است. در شیوه تفسیری قرآن به قرآن آن گونه که از ظاهر سخنان و سیره تفسیری علامه طباطبایی بر داشت می شود ایشان قرآن را مستقل از روایات، تفسیر می نماید. ایشان برای تفسیر آیات از خود آیات قرآن استفاده می نماید.آیت الله جوادی نیز این سیره تفسیری را مورد توجه قرار داده است. لکن بررسی سیره تفسیری هر دو مفسر ، این مطلب را واضح می نماید که ایشان از سنت برای فهم و تفسیر هر چه دقیق تر آیات بهره گرفته اند. از منظر ایشان روایات به طور مستقیم دخالتی در تفسیر ندارند. اما در اموری همچون بیان مصداق و شرح آیهُ، تعمیم معنای آیه، تعیین و تبیین جزییات و تفاصیل آیات و... روایات قابل استفاده است. همچنین روایات صحیح می تواند برداشت های تفسیری را تقویت یا تضعیف نماید و این موضوع خللی بر خود بسندگی قرآن برای تبیین معنای خویش وارد نمی نماید. دو مفسر عالیقدر در زمینه نقد وبررسی احادیث نیز تنها به نقد سندی اکتفا نکرده بلکه به بررسی محتوایی رویات نیز می پردازند و معیارهایی را برای فهم حدیث و شناخت سره از ناسره ارائه می نمایند.
بررسی و نقد خودبسندگی و اومانیسم انسان معنوی در نظریه عقلانیت و معنویت
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر خوانش انتقادی مبنای اومانیسم و لازمه آن یعنی خودبسندگی انسان معنوی، در نظریه «عقلانیت و معنویت»، مطرح شده توسط مصطفی ملکیان است. در این پژوهش مبنای اومانیسم در معنویت گرایی این نظریه، و نیز مؤلفه خودبسندگی انسان معنوی، به عنوان لازمه این مبنا، مورد بحث و بررسی انتقادی قرار گرفته است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج نشان داد که فهم نادرست معنویت اومانیستی از جایگاه و کرامت انسان، چالش معنا در معنویت گرایی، عدم توجه به دغدغه جاودانگی، راز نبودن خدا و ماوراء، معنویت ستیزی چنین معنویتی و تنافی آن با آرامش و رضایت باطن، ازجمله مهمترین چالش ها و نقدهای وارد بر این مبنا و لازمه آن هستند.
بررسی وضعیت خودبسندگی و سلامت شهری و ارائه راهکارهای محتمل در شرایط اپیدمی کُوید-19 (مطالعه موردی: شهر جیرفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه بیشتر کشورها از اپیدمی و افزایش تعداد نمونه های مبتلای تأییدشده رنج می برند و راهبردهای متفاوتی برای پاسخ به شیوع اتخاذ می کنند و همچنین از همه منابع ممکن به طور مؤثر و باسرعت در مبارزه ضداپیدمیک بهره می برند. ساختار شهرها باید علاوه بر تأمین نیازهای روزانه، ظرفیت پایه ای برای پاسخ به شرایط اضطراری داشته باشد. هدف پژوهش حاضر، ارائه تصویری جامع از وضعیت خودبسندگی سلامت شهری در شهر جیرفت در بعد ناحیه و ارائه راهکارهای محتمل برای پاسخ دهی به شرایط اضطراری در همه گیری کُوید-19 بود. روش پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت جزو تحقیقات توصیفی-تحلیلی بود. گردآوری داده ها از دو شیوه اسنادی با استفاده از آمار همه گیری کُوید-19 شهر جیرفت تا دی ماه 1400 و طرح جامع شهر جیرفت (1395) و همچنین شیوه میدانی مصاحبه انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل نواحی پنج گانه شهر براساس طرح جامع و متخصصان حاضر در یک جلسه هم اندیشی بود. در تحلیل داده ها از تکنیک تصمیم گیری چندمعیاره EDAS و اهمیت و عملکرد IPA استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد، شهر جیرفت به طور کل به عنوان محیط خودبسنده در شرایط اپیدمی عمل نکرده است. تنها ناحیه 2 به دلیل تمرکز مؤلفه های سلامت شهری توانسته است در برابر اپیدمی خودبسنده باشد همچنین راهکارهای جابه جایی مطب دکترها از خیابان رجایی در خیابان های فرعی، قرار دادن انتظامات فعال برای هر سازمان و اخذ بودجه مجزا برای هر سازمان و ارگان به عنوان مقابله با بیماری های اپیدمی، محتمل ترین راهکارها با توجه به شرایط شهر جیرفت شناخته شده اند.