فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۱۳٬۷۲۸ مورد.
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
283 - 304
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم اعمال هر فرد را بر اساس «شاکله» او معرفی فرموده و همین امر خاستگاه دیدگاه ها و نتیجه گیری های متنوع شده است. اگر شاکله ریشه در آفرینش آدمی داشته باشد، گونه گونی ماهیت های بشری و نوعی جبر در صدور رفتارها، از نتایج محتمل آن خواهد بود. اما اگر شاکله پدیده ای خودساخته باشد، کشف زمینه ها و عوامل دخیل در آن اهمیت می یابد. این مقاله می کوشد به شیوه توصیفی-تحلیلی مفهوم و مقصود از شاکله و عوامل شکل گیری آن را تبیین کند. نتایج بررسی نشان می دهد شاکله آدمی شخصیت اخلاقی خودساخته و خلق وخوی ثانوی فرد است که متأثر از عواملی چون زمینه های ژنتیکی، وراثتی و شخصیتی، غرایز، گرایش های فطری، قوه عاقله، محیط اجتماعی و فرهنگ پیرامونی و عنصر اختیار و انتخاب فرد شکل می گیرد. ازاین رو ضمن منتفی شدن جبرگرایی در اعمال، نقش علم اخلاق و تربیت در ایجاد شاکله و متقابلاً نقش شاکله در بروز رفتارها، مسئله نیت و خلوص آن و مسئله خلود روشن می شود. نتیجه این پژوهش در حوزه های مختلف مطالعات اسلامی مانند جبر و اختیار، خلود، ماهیت و فلسفه علم اخلاق، علوم تربیتی و برخی مسائل دانش اخلاق مانند اخلاص، کاربرد آشکار دارد.
کارکرد توحید اجتماعی در عاملیت و ساختار اجتماعی با تأکید بر آیات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال ۴ بهار ۱۴۰۳شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
142 - 173
حوزههای تخصصی:
توحید اجتماعی که حاصل فهم اجتماعی و عمل زا از اصل اعتقادی توحید است، در دیدگاه آیت الله خامنه ای به مثابه نظریه اجتماعی و ساختاری کلی برای زندگی است و فرضیه کارکرد توحید اجتماعی را در مبادی نظری جامعه توحیدی ازجمله عاملیت و ساختار اجتماعی مطرح می کند؛ ازاین رو هدف این مقاله بررسی کارکرد و ثمرات فهم اجتماعی از توحید در دوگانه عاملیت و ساختار اجتماعی با محوریت آیات قرآن است. این تحقیق که با روش توصیفی تحلیلی و براساس داده های کتابخانه ای و منطق فهم آیات و استدلال عقلی صورت گرفته، نشان داد هم عاملیت و هم ساختار از توحید اجتماعی متأثر می شوند. محوریت اطاعت از خدا در مناسبات اجتماعی و حق محوری و نفی هواپرستی در حرکت اجتماعی، برونداد کارکرد توحید اجتماعی در عاملیت هاست و نفی تعدد ولایت ها و ساختارهای شرک آمیز، هم سرنوشتی اجتماعی امت اسلام، کنترل اجتماعی از طریق فریضه امربه معروف و نهی ازمنکر، تحول در اعتبارات بعدالاجتماع و تأسیس نهادهای اعتباری و جهت دهی توحیدی به نهادها و سازمان های اجتماعی، برونداد کارکرد توحید اجتماعی در ساختار است. سنت های الهی نیز به عنوان قوانین اجتماعی تخلف ناپذیر که ناشی از عملکردهای اجتماعی و جمعی انسان هاست، به عنوان عاملیت فوق انسانی در تحولات کلان و سرنوشت جوامع دخیل اند.
هنجارگریزی معنایی در سوره های زخرف و دخان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۰)
5 - 24
حوزههای تخصصی:
با ظهور مکتب فرمالیسم توسط زبان شناسان روسی، مباحثی چون آشنایی زدایی، برجسته سازی و هنجارگریزی در نقد صورتگرا مطرح شد که طی آن، شکل و ساختار سخن ادبی از دیگر سخن، متمایز می شود؛ امری که سبب شده تکنیک های هنری قرآن کریم بیشتر مورد توجه قرار گیرد. از این نظرگاه، قرآن با پرهیز از سخنان تکراری، کلیشه ای و ملال آور، دست به ابتکار زده و با جابه جایی، حذف و جایگزینی کلماتی خاص، توانسته تا با رمزآلود ساختن کلام و درنتیجه طولانی شدن فرایند ادراک، حس کنجکاوی را در مخاطب برانگیخته و وی را به کشف مفاهیم نهفته اش سوق دهد. این پژوهش بر آن است تا با روش توصیفی-تحلیلی، به بررسی نقش الفاظ در ایجاد هنجارگریزی به منظور القای مفاهیم خاص بپردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد که ترکیب ها و هم نشینی های غیر عادی (تشبیه، تجسید، حس آمیزی و تناقض نما) و جابه جایی و جانشینی صورت های زبان (مجاز، استعاره)، منجر به خروج از هنجارهای دلالت و معنا گردیده و در نتیجه، فرایند ادراک پیام را با تأخیر مواجه نموده و زمینه تدبر در آیات را فراهم ساخته است. همچنین در سوره های زخرف و دخان، هر دو نوع مبالغه، یعنی مبالغه وصفی و مبالغه در صیغه دیده می شود که در گسترش و سیلان معنای مورد نظر، مفید واقع شده است.
شناسایی عوامل مؤثر در تحقق انصاف در سبک زندگی اسلامی کارگزاران از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
1 - 17
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر در تحقق انصاف در سبک زندگی اسلامی کارگزاران از منظر قرآن و روایات و دستیابی به نتایج و پیامدهای حاصل از آن می باشد. این پژوهش به روش کیفی از نوع تحلیلی- تفسیری و به شیوه ی اسنادی انجام شده است. جامعه پژوهشی قرآن و روایات و نمونه پژوهش آن دسته از آیات و روایاتی است که مستقیم یا غیر مستقیم به آن اشاره شده است. یافته ها نشان می دهد، محورهای ایمان و باور به خداوند ، تسلیم امر الهی بودن و تبعیت از آن ،تقوا و تهذیب نفس و پارسایی ، اطاعت از سفارش و دستور خداوند، جزا و پاداش، عدم فساد در روی زمین ، عفو و گذشت ، برخورد نیکو با دیگران و انفاق به عنوان دلایل رعایت انصاف ، از منظر آیات قرآن و محورهای پایبندی به ارزشها، جوانمردی ، خیرخواهی، حیاء و نجابت و شرافت بر اساس روایات از مهمترین عوامل انجام انصاف هستند. پنج مقوله مرکزی شامل خداباوری، پایبندی به ارزشها و هنرهای اخلاقی، رعایت حقوق اجتماعی، معادباوری و خویشتن مداری دلایل اصلی تحقق انصاف در سبک زندگی اسلامی کارگزاران هستند.
بایسته های جرم انگاری فضاسازی رسانه ای در پرتو آیه اِرجاف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
133 - 156
حوزههای تخصصی:
به موازات گسترش نقش رسانه ها در زندگی اجتماعی و افزایش تأثیرپذیری عموم مردم از آن ها، بازار اخبار و اطلاعات غیرواقعی و شوک آور، به ویژه اخبار مربوط به مسائل امنیتی و درگیری های مسلحانه، داغ تر شده است. از سوی دیگر، نهی از «اِرجاف» و تعیین کیفر شدید و تأکید بر سنت بودنِ برخورد با «مُرجِفُون» در آیات 60 تا 62 سوره مبارکه احزاب، مبنای فقهی حمایت از «امنیت روانی شهروندان» و مکمل جرم محاربه (تضمین کننده امنیت مادی شهروندان) است. از جنبه حقوقی، قانون گذار با جرم انگاری «بغی» و «تبلیغ علیه نظام»، نظام سیاسی را در برابر هر دو نوع آسیب سخت و نرم حمایت کرده است، لکن حمایت از مردم منحصر به جرم انگاری «محاربه» و محدود به آسیب سخت (جانی، مالی و امنیتی) است و در قبال آسیب به امنیت روانی مردم، از طریق خبرسازی و خبرپراکنی های سازمان یافته که موجب دلهره، ناامیدی و ناراحتی مردم و شهروندان می شود، سکوت اختیار کرده است. پرسش این است که چه ضرورتی برای جرم انگاری «فضاسازی رسانه ای» وجود دارد؟ نوشتار حاضر با شیوه توصیفی - تحلیلی و با ابزار کتابخانه ای انجام شده است و یافته های پژوهش نشان می دهد که تضمین امنیت روانی شهروندان (از مصادیق بارز حقوق عامه) نیازمند جرم انگاری جداگانه فضاسازی رسانه ای است.
نقد تحلیلی شبهه ابن تیمیه در جهت نفی «خاص بودن» مدلول واژه «مَا أُنْزِلَ» در «آیه تبلیغ»
حوزههای تخصصی:
از نظرگاه شیعه، آیه ی مشهور به «آیه تبلیغ»، یکی از مهمترین دلایل قرآنی، برای مسئله ی «امامت» به شمار می آید. با توجّه به اهمیّت والای این مسئله در منظومه ی اعتقادی شیعه، از دیر باز، مخالفان و منکران ولایت اهل بیت (علیهم-السّلام) کوشیده اند تا با طرح شبهاتی متعدّد، دلالت این آیه بر این امر مهم و کلیدی را مخدوش جلوه دهند؛ کارکردهای ابن تیمیه حرّانی حکایت از این دارد که او از پرکارترین چهره ها در این عرصه محسوب می شود. وی در کتاب «منهاج السنّه»، با طرح چندین شبهه (؛ از جمله: نفی خاص بودن مدلولِ تعبیر «مَا أُنْزِلَ» در آیه ی «تبلیغ»)، کوشیده است تا دلالت این آیه، بر «خلافت» و «امامتِ» امام علی (علیه السّلام) را مورد تردید و انکار قرار دهد. تحقیق حاضر، که با تکیه بر منابع اصیل فریقین، و به روش توصیفی- تحلیلی تدوین یافته است؛ در پی پاسخ به این پرسش است که: «شبهه ی ابن تیمیه در جهت نفیِ «خاص» بودن مدلول تعبیرِ «مَا أُنْزِلَ» و نقد های وارده بر آن چیست؟» یافته های این تحقیق، حاکی از آن است که اوّلاً: ادّعاءِ عمومیّت مدلولیِ این واژه توسّط ابن تیمیه، با عملکرد و دیدگاه های تفسیری خود او منافات دارد؛ دوّماً: قرائن متعدّد داخلی و خارجی؛ (که در متن مقاله از آن ها یاد خواهد شد) مانع از درستیِ این گفتار ابن تیمیه خواهند بود؛ بدین جهت می گوئیم: دلالت آیه تبلیغ، بر امامت و ولایت حضرت علی (علیه السّلام) و خاص بودن متعلقِ «مَا أُنْزِلَ»، امری قطعی است و هیچ گونه خدشه ای بر ساحت مدلولی آن وارد نمی باشد.
مؤلفه های متفاوت بافتی در گونه شناسی فهم متن وحیانی در سده نخست هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندیشه ها و دانش ها پیامدی از نحوه زیست و همبسته به منافع، بدآیندها، خوشایندها و سایر مؤلفه های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در بافتار تاریخ است. در این میان ناهمسانی فهم قرآن کریم در پیوند با تغییروتحول معارف انسانی و سایر مؤلفه های فرهنگی و اجتماعی در توالی زمانی است. با توجه به جریان های ناهمسان فکری در سده آغازین که برآمده از عناصر متفاوت و شیوه روی آوری به نهاد قدرت بود، مبانی و زوایای دید ویژه ای را ایجاد نمود که درپی آن گونه های متفاوت فهم متن را ایجاد کرد. بر این اساس جستار حاضر درپی پاسخ به پرسش چرایی گونه های فهم متن قرآن کریم در سده نخست هجری است. این پژوهه باشیوه توصیفی و تاریخی، با مؤلفه های اگزیستانسیالیسم و تکیه بر اسناد کتابخانه ای تلاش کرده تا پاسخ این پرسش را در داد وستد بینامتنی با گفتمان های متعدد ومؤلفه های در پیوند آن بسان تاریخ، ریشه ها، نسبت ها، ارتباطات، تعاملات، اثرمندی ها و وابستگی ها به عناصر قبیله ای و نژادی که هرکدام معطوف به قدرت است، جستجو نماید. مؤلفه های بازگفته از یافته های پژوهش در تعیین بخشی نوع اندیشه اندورزی مفسران و ازعوامل مؤثر در گونه های فهم متن در این سده دانسته شد.
تبیین مبانی فلسفی خودآگاهی در قرآن کریم و انعکاس تربیتی خودآگاهی در سبک زندگی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۹
167 - 204
حوزههای تخصصی:
انسان موجودی مرکب از روح و بدن است و بخش اصیل وجود انسان، روح غیرمادی اوست. بر اساس متون اسلامی تکامل روح به معنای تقویت خودآگاهی انسان است. خودآگاهی در قرآن کریم به معنای بازیابی حقیقت خویش به واسطه پرورش استعدادهای فطری است. خداوند تمام عالم را دارای شعور و آگاهی می داند. هدف پژوهش حاضر، تبیین مبانی فلسفی خودآگاهی در قرآن کریم و انعکاس تربیتی خودآگاهی در سبک زندگی اسلامی است. این مقاله از نوع تحقیقات کاربردی است و با رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوا از نوع قیاسی، مبتنی بر مطالعه اسنادی (کتابخانه ای) انجام شده است. بر این اساس ابتدا به ایضاح خودآگاهی و مبانی فلسفی آن از منظر قرآن پرداخته شد و درنهایت انعکاس تربیتی خودآگاهی در سبک زندگی اسلامی استنباط شد ازجمله پذیرش مسئولیت در زندگی، تمرین عزم و پرورش اراده، خویشتن بانی در مواجهه با چالش های زندگی، خروج از غفلت ها در زندگی، دستیابی به نشاط.
واکاوی زبان چند وجهی قرآن درگزاره های تمثیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شماری از آیات قرآن، مشتمل برگزاره ها ی تمثیلی است و به جهت ارائه شدن تفسیر متقن، صحیح و جامعی از متن قرآن، ضروری می نماید، مفسران، در راستای دستیابی به مقاصد آیات از نوع زبان این گزاره ها مطلع شوند و مکتب خویش را نسبت به نظرات «زبان شناسی»روشن کنند. این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی بر اساس داده ها و اطلاعات کتابخانه ای به ویژه بهره جستن از کتب ادبی، بلاغی، تفاسیر متقدمین و متأخرین نگاشته شده است و یافته های حاصل از آن عبارتند از: تک وجهی نبودن زبان قرآن در بیان گزاره های تمثیلی و چندوجهی و ذوجهات بودن آن؛ به گونه ای که حقایق قرآن در قالبی ادبی و هنری به زبان تمثیلی و به صورت معرفت بخش و واقع گرا بیان شده است و از طریق کاربست این گزاره های تمثیلی، در عین تفهیم معنای سطحی و ظاهری گزاره ها، همزمان معنای عمیق، باطنی و واقعی ورای ظواهر کلام نیز القا می شود و تخیّل، توهّم و کذب در آن راه ندارد. زبان مقدس آن، زبان اصلاح گر باورهای درونی در اعتقاداتی همچون شرک، نفاق و دنیاگرایی است؛ و زبان اصلاح گر رفتارهای اجتماعی در اموری از قبیل نقض عهد و انفاق نامطلوب است؛ همچنین چند نوع دیگر از کاربست آن را در امور ذیل می توان برشمرد: زبان هدایتگری، حقیقت گرا، آینده نگری، عبرت گیری و معرفت بخشی عینی شناختاری؛
کاوشی در مفهوم فرهنگ روزمرّگی از نگاه قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال ۵ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
78 - 103
حوزههای تخصصی:
«روزمرّگی» از اصطلاحات عصر مدرنیسم است و انسان مدرن را اسیر خود ساخته است. روزمرّگی تکرار زندگی روزمره با اکتفا به اهداف پست و به دور از رشد است. نظر به فراگیر شدن چالش روزمرّگی در دوران معاصر، این پژوهش در نظر دارد تا در چهارچوب روش تحلیلی توصیفی این مفهوم را در قرآن کریم توصیف کند. معادل لفظی صریح و روشنی برای اصطلاح روزمرّگی در قرآن کریم وجود ندارد، اما با مطالعه و تحلیل آیات قرآن به دست می آید که طیف وسیعی از آیاتی که به زندگی دنیا و سبک زندگی مادی اشاره دارد، مشتمل بر مؤلفه های روزمرّگی است. نکته حائز اهمیت آن است که انسان ناگزیر از زندگی روزمره است و این مسئله با روزمرّگی تفاوت دارد؛ ازاین رو در قرآن کریم نیز این دو موضوع از یکدیگر تفکیک شده است. قرآن کریم انسان را از سرگرمی به تکرارهای بی ارزش و اهداف پست نهی می کند و از هرگونه توقف و ایستایی در گذر زمان و رشد نکردن، بلکه افول و سقوط نهی کرده است. این سرگرم شدن به امور روزمره و بی توجهی به رشد و کمال اصیل، انسان را از درک درست معنای حقیقی زندگی باز می دارد و به افسردگی مبتلا می سازد. به میزانی که این نشانه ها در زندگی انسان نمایان شود، او به روزمرّگی مبتلا شده است.
Answer to Misconception of Materiality of Extravagance; An Etymological and Semantic Study(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Commentary writing on the Holy Qur'an has been a very important matter due to the position of this book among Muslims. Many works have been written in this field since long ago. One of the important points regarding the interpretations is their effect on the understanding of the Book by ordinary people and as a result, forming a public discourse of the Holy Qur’an. Extravagance (isrāf) is a Qur’anic term that occurs 23 times in this Holy Text. The discourse in the general culture of the meaning of extravagance brings the misconception that it has only a material and economic meaning. Based on this concept, many commentators have taken the task of justifying some of the uses of extravagance, such as “asrafū ‘alā anfusihim.” This research intends to answer the doubt by using etymological methods and structural semantics, in library tools. It concludes that there are two types of extravagance in the Holy Qur’an: first, the economic and material extravagance that is related to the consumption and can be seen in usages such as “kulū wal-shrabū wa lā tusrifū”. Second, which results from the application of the two mentioned methods, is equal to the mental state arising from excitement, greed, and lust. This meaning does not necessarily relate to the consumption, but appears in applications such as “lā tusrif fī al-qatl”.
Analysis of the effectiveness of ancient Persian literature from Quranic teachings; A case study of the intertextuality of Qabusnameh and the Qur'an(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The fusion of the Islamic-centered Qur'anic culture and Iranian-based wisdom culture in ancient Persian literary texts is a blessed and unquestionable event in the field of Islamic Iranian culture. However, some people try to unilaterally manage the sources that influence Persian literature and the suspicion of the alienation of the literary heritage from the Holy Qur'an by promoting pre-Islamic Iranian sources.In the meantime, many Persian writers have benefited from Quranic elements in order to explain their thoughts and artistic creations. Qaboosnameh also did not neglect this importance, and by purposefully using the miracle of Khatam, Sanratul-Maali has displayed the element of education with rare eloquence and eloquence. Examining the background of the place of religion in the realm of Hakim and Hakim al-Ziyar's decree requires extensive research.Knowing about the intertextual scope of Qaboosnameh and the Holy Quran, by describing and analyzing the forty-four chapters of this advice book, Ferraro's library research has explored the influence of Qaboosnameh on Quranic themes based on the model of Julia Kristeva as the founder of the modern intertextuality theory. The findings of the research show that Qabusnameh, in addition to being influenced by the wisdom of Iranians and sources such as Azarbad Marspandan's instructions, Anoushirvan's Pandnameh and Bushkur Balkhi's poems, has also benefited from the system of Islamic knowledge centered on the word of revelation.A usage that is sometimes obvious and carries the sign of Quranic verses, and sometimes requires careful reading and reflection to know the Quranic source.
مکاتب تفسیری رایج در حوزه علمیه قم در سده اخیر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در دانش تفسیر قرآن، همانند برخی از دانش های دیگر، در طول زمان مکاتب مختلفی پدید آمده است. روش ها و آثار تفسیری مفسران حوزه علمیه قم در سده اخیر نیز قابل ارجاع به مکاتب تفسیری مختلفی است. این مقاله با رویکرد تاریخی و روش توصیفی تحلیلی می کوشد با شناسایی تفاسیر مهم و قابل اعتنای عالمان حوزه علمیه قم در سده اخیر و کشف و تحلیل روش و اصول تفسیری به کاررفته در آنها، مکتب تفسیری مورد اتّباع هر یک از آنان را مشخص و به معرفی و تحلیل آن بپردازد. حاصل پژوهش نشان می دهد که مفسران سده اخیر حوزه علمیه قم تابع سه مکتب تفسیری مختلف بوده اند: 1. مکتب تفسیری اجتهادی قرآن به قرآن به دو شکل افراطی و اعتدالی؛ 2. مکتب تفسیری اجتهادی روایی؛ 3. مکتب تفسیری اجتهادی نسبتاً جامع.
بررسی محدوده ی شمول عبارت "إنّه لا یحبّ المسرفین" با تکیه بر آراء مفسران فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
93 - 110
حوزههای تخصصی:
از میان مصادیق متعدّدی که در قرآن برای "اسرافذکر شده است، تنها در دو مورد از آیات، عبارت "إنّه لا یُحِبُّ المُسرِفینَبه کار رفته است. با توجّه به این مطلب که عبارت "إنّه لا یُحِبُّبر نهایت دور بودن افراد از رحمت خدا اشاره داشته و در قرآن در مورد مصادیق خطیری چون "کفربه کار رفته است، این سؤال ایجاد می گردد که آیا عبارت "إنّه لا یُحِبُّ المُسرِفینَ"، مطلق بوده و به معنای نهایت دور بودن تمام اسرافکاران در حدّی از اسراف، دورترین افراد از رحمت الهی می باشند؟ نگارندگان این سطور، سعی بر آن گماشته اند تا با ترتیب دادن این پژوهش و با روش توصیفی-تحلیلی، و با بهره گیری از آراء مفسّران، به این پرسش، پاسخ دهند. بر اساس یافته های پژوهش حاضر، عبارت "إنّه لا یُحِبُّ المُسرِفینَ"، فقط در آیات 141 سوره ی انعام و 31 سوره ی اعراف به کار رفته است که این دو آیه، در دو سیاق مشابه به کار رفته ، و اسلوب ساختاری خاصی را دنبال می کنند؛ بدین شکل که در هر دو سیاق، از شرک و دروغ بستن بر باری تعالی، سخن به میان آمده است. وجود عباراتی مشابه در سیاق هر دو آیه، احتمال پیروی هر دو آیه از ساختار واحد را تقویت می کند. بنابراین، هرچند هر اسرافی در هر حدّ و مصداق، نزد خداوند ناپسند بوده و به دوری از رحمت او می انجامد، امّا وجود این عبارت به طور خاص در این دو آیه، این مطلب را می رساند که اسرافکاران مورد بحث این دو آیه که افارد مشرک و دروغ پرداز به خدا هستند،
روی کرد تفسیری کوئنتین اسکینر و مزیّت کاربست آن در مطالعات اسلامی
حوزههای تخصصی:
بیش از یک سده است که اندیشمندان مسلمان به ضرورت تفسیرِ دوباره متون اسلامی و بهره مندی از دست آوردهای آکادمیای علوم انسانی در فهم، تفسیر و تبیین متون اسلامی برای انسان معاصر پی برده اند. البته بهره مندی از روی کردهایِ مختلفِ هرمنوتیکی مخالفانی نیز در میان عالِمان جهانِ اسلام داشته است. ازدیگرسو این اقتباس ها نیز معمولا از مبانیِ نظریِ مُستَدَلّی بهره مند نبوده اند. اسکینر، چهره شاخص مکتب کمبریج، روش جدیدی در تفسیر متون بازنموده که در محافل دانشگاهی مختلفی مورد توجه بسیار قرار گرفته است. در این مطالعه به معرفی روی کرد اسکینر و مزیّت کاربستِ آن در مطالعات اسلامی پرداخته می شود. برای این هدفی با روش تحلیلی مقایسه ای نظریات اسکینر در سطوح معرفت شناسی و روش شناسی طرح و بررسی، و زمینه تناسب آن برای کاربست در سنت اسلامی بازنموده خواهد شد. بنا ست نشان داده شود که اسکینر با پرهیز از نظریه پردازی در مباحث متافیزیکی و الهیاتی و به دلیل ویژگی های خاص در حوزه معرفت شناسی و روش شناسی مانند قصدگرایی و پرهیز از نسبی گراییِ معرفتی، نه تنها تضاد قابل توجهی با میراث فکری فرهنگی و اسلامی ندارد، بل که نگاهِ وی برای کاربست در حوزه مطالعات اسلامی مناسب است و به علتِ توجُّهِ توأم به متن و زمینه، افزوده های بسیاری به لحاظ تفسیری، استدلالی و شناخت شناسی می تواند به هم راه داشته باشد. فرضیه این مطالعه آن است که روش اسکینر علاوه بر کاربست برایِ مطالعه آثار اندیشمندان مسلمان، مشخصاً در مطالعه متون مقدسی هم چون قرآن و حدیث نیز کاربرد دارد؛ زیرا به هرحال آن ها نیز در شرایط و زمینه ای خاص ارائه شده اند و مانند دیگر متون دارای رقبائی بوده اند و به تصرف در هنجارهای ایدئولوژیک دست زده اند.
وَاَشرَقَتِ الأَرضُ بِنُورِ رَبِّها (زمر/ 69): ارزیابی دیدگاه مفسران اهل سنت
حوزههای تخصصی:
در آیات مختلفی از قرآن کریم، ازجمله در آیه ۶۹ سوره زمر از نور سخن به میان آمده است «وَ أَشرَقَتِ الأرضُ بِنورِ رَبّها» است. با این که در ظاهر معنای کلمه نور روشن است، ولی دقت در آیات قرآن بر ابهام آن می افزاید. این مطالعه به دنبال روشن کردن معنای این کلمه در کاربرد قرآنی آن در سوره زمر به روش تحلیلی- توصیفی با توجه به دیدگاه اهل سنت است. از سوی مفسران یادشده سه دیدگاه مشهور و چهار دیدگاه غیرمشهور دراین باره مطرح شده که دیدگاه های مشهور شامل تجلّی خداوند برای داوری بین مردم به عدالت و حق و برهان، روشن شدن زمین به نوری غیراز نور خورشید و ماه و تجلّی حقیقت و باطن اعمال در روز قیامت است و دیدگاه های غیرمشهور شامل نور قدرت پروردگار، نور قلب های مؤمنان، نور ساق پروردگار و نورانی شدن زمین نفس انسان به نور پروردگار است. در این مطالعه دیدگاه های یادشده، تحلیل و موردارزیابی قرار گرفته و دیدگاهی که با سیاق جملات آیه 69 زمر، سیاق آیات قبل و بعد از آیه محل بحث در سوره زمر و قرائن موجود در آیات دیگر قرآن سازگارتر به نظر می رسد، تبیین گردیده است.
الگوی مفهومی آرمان شهر انگیزشی در تمدن سازی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دیدگاه قرآن کریم، انگیزش یکی از ارکان تمدن سازی در تأسیس آرمان شهر اسلامی محسوب می شود؛ ازاین رو هدف پژوهشِ حاضر ارائه الگوی مفهومی آرمان شهر انگیزشی در تمدن سازی قرآن کریم است. در بخش نظری این هدف از طریق بررسی مفاهیم استخراج شده از تفاسیر مفسران دنبال می شود و در بخش کاربردی، چگونگی تمدن سازی انگیزش مبتنی بر قرآن کریم بررسی می شود. سؤال اصلی پژوهش چنین است: الگوی مفهومی آرمان شهر انگیزشی در تمدن سازی قرآن کریم چیست؟ این پژوهش از نوع تحقیقات بنیادی توسعه ای به شمار می رود و روش کیفی مورداستفاده در آن تحلیل محتوای کیفی است. در این راستا متن آیات کل قرآن (جامعه آماری) بررسی و مضمون های مربوط به «الگوی مفهومی آرمان شهر انگیزشی» به عنوان نمونه (بالغ بر 2700 آیه) شناسایی شد؛ آنگاه با مراجعه به تفاسیر، طبقه بندی مفهومی و کدگذاری باز و محوری و انتخابی صورت گرفت. نویسنده در راستای ارائه الگویی جامع، پس از کدگذاری، به سه مضمون پایه اعم از علّی و ساختاری و پیامدی دست یافت. روایی و اعتبار این الگو در مرحله اول توسط 17 نفر از کارشناسان بررسی شد. مقدار cvr و cvi نشان دهنده روایی محتوایی این الگوی مفهومی است. نتایج نشان داد جامعه و تمدن سازی از منظر قرآن کریم، آرمان شهری است که نظام انگیزشی آن در حوزه های مختلف فردی و خانوادگی و اجتماعی قوام می یابد.
Quranic Allusions and Religious Enlightenment: Transtextual Reading of Twilight (2022)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ا
Resistance Literature is the dominating form of the contemporary current of poetry which is full of various intertextual relations such as quranic allusions. Twilight (2022) as the selected collection of poetry has its own formal and contextual characteristics which enhances the knowledge of the readers and leads into their religious enlightenment. Reading such meaning-based poems on the basis of Gerard Genette’s theory of transtextuality reveals the deep interactions between these hypertexts and their own hypoetexts. The present study aims to clarify the role of transtextual forms of the selected newly-composed poems in religious enlightenment and removing misconceptions of the readers. To this aim was used descriptive-analytic methodology based on Gerard Genette’s theory of "Transtextuality," the researchers scrutinizing the relationship between the collections of poems in Twilight (2022) and their hypoetexts. To conclude, the newly-composed poems of resistance are the powerful weapons in the way of explanation jihad and reproduction of the Islamic values which can be utilized for passing the present mutinous challenges.
واکاوی انواع قصر مرکب «متداخل»، «متوالی» و «متناثر» در سیاق قرآن کریم: با تکیه بر اتحاد موضوع و تعدد اسالیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رهیافت های عقل برهانی ذیل تفسیر آیه «شهدالله» با تأکید بر رویکرد تفسیری جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۲۰۰-۱۷۵
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم حوزه علوم قرآنی، تبیین و تفسیر نوع شهادت خداوند و آثار آن در آیه ۱۸ آل عمران است که در این نوشتار، رهیافت های عقل برهانی با توجه به آثار تفسیری و قرآنی آیت الله جوادی آملی مورد بازخوانی قرار گرفت. آیت الله جوادی آملی ذیل آیه: «شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ» متفاوت از نظر علامه طباطبایی که قائل به شهادت قولی و خبری در آیه بوده، ایشان ضمن پذیرش شهادت قولی و فعلی و احتمال انشاء در شهادت، بر شهادت عینی و ذاتی خدا تأکید داشته است. آیت الله جوادی آملی براساس نظریه بسیط الحقیقه بودن واجب، معتقد است چون واجب حق تعالی بسیط محض است، شریک ندارد و از آن جهت که مشهود محض و از پیش معلوم و معروف است، خود برای شناخت خویش کافی است تا یکتایی او نیز اثبات گردد. ایشان تصریح می کند اگر شهادت در آیه قولی یا فعلی باشد، توحید در نظام کیهانی از طریق آیات آفاق قابل استدلال است و اگر مراد از آیه، شهادت عینی یا ذاتی باشد، استدلال بر وحدت خدا از راه ذات اوست، چه عواملی در کار باشد یا نباشد، او واحد است و چون خداوند شاهدی عادل است، عدالتش بر یگانگی اش نیز دلالت می نماید؛ چنان که در برهان صدیقین و آیه ۵۳ فُصّلت نیز چنین دریافت می شود.