فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۴۱ تا ۱٬۶۶۰ مورد از کل ۱۱٬۲۱۲ مورد.
منبع:
معرفت ۱۳۸۳ شماره ۷۸
حوزههای تخصصی:
تبیین تقریرهای برهان فطرت (تضایف) بر اثبات وجود خدا(با تأکید بر آرای آیت الله شاه آبادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اثبات گرایش فطری و درونی در نهاد انسان ها به سوی پروردگارشان، یکی از بهترین راه های اثبات و شناخت خدا است؛ چراکه این راه، ذاتی، همگانی، تغییرناپذیر و پایدار است و می تواند از استوارترین برهان های اثبات وجود خدا باشد. از آنجا که فطرت انسان، دارای گرایش های مختلف است، تقریرهای برهان فطری نیز براساس این گرایش ها متفاوتند. در برهان فطرت عشق به کمال مطلق، با استفاده از عشق ذاتی و درونی انسان به کمال مطلق، خدا اثبات می شود. در برهان فطرت امید نیز از راه اثبات امید انسان در سختی ها و کوتاه شدن دستش از تمام اسباب و وسائط مادی، وجود خدا اثبات می شود. در برهان فطرت افتقار که از ابتکارات مرحوم آیت الله شاه آبادی است، با استفاده از برهان فقر ذاتی صدرایی و برهان امکان و وجوب سینوی، پس از اثبات ذات فقیر و امکانی انسان ها، ذات غنی خداوند اثبات می شود. برهان فطرت انقیاد، برهان فطرت خوف و برهان فطرت بغضِ نقص نیز که باز از ابداعات فلسفی ایشان هستند، به ترتیب از راه اثبات خضوع ذاتی انسان در برابر کمال، خوف از دست دادن محبوب ها و تنفّر از نقص، خداوند را اثبات می کنند. در منظومه فکری آیت الله شاه آبادی چگونه با تقریرهای مختلف برهان فطرت یا تضایف از گرایش درونی انسان، وجود خدا اثبات می شود؟ این پژوهش ضمن پاسخ به این پرسش، به تحلیل تقریرهای این برهان می پردازد.
شمایل نگاری در الهیات ارتدوکس: نمادها و نشانه های آن در کتاب مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناقشات تمثال شکنی، در سده هشتم میلادی میان کلیسای کاتولیک رم و کلیسای قسطنطنیه، موجب ایجاد شکاف میان آنها شد. کلیسای ارتدوکس به صورت رسمی در قرن یازدهم میلادی، اعلام جدایی کرد که شمایل نگاری از مشخصه های آن است. این مقاله با بررسی ارتباط مبانی نظری شمایل نگاری با کتاب مقدس، چگونگی پیوستگی آن دو را تبیین می کند.
بنابر الهیات ارتدوکس، بسیاری از آموزه های مسیحی موجود در کتاب مقدس به نحوی در شمایل ها تجلی یافته است. ازاین رو، شمایل نگاری را به نوعی «تفسیر بصری» کتاب مقدس دانسته اند. در مقابل، کتاب مقدس را به منزله «شمایل مکتوب» مسیح انگاشته، در نتیجه، احترام برابری را برای شمایل و کتاب مقدس قائل شده اند. علاوه بر مسائل الهیاتی، به جنبه های هنری شمایل ها در مقام هنر دینی یا هنر مقدس نیز توجه شده است. وجوه زیبایی شناختی شمایل ها، با استناد به تصویرسازی های موجود در کتاب مقدس، تصاویر روایی و غیرروایی ازجمله تصویر خداوند، عیسی مسیح و انسان و نشانه شناسی برخی از شمایل ها طرح شده است. این شمایل ها در مقام نمادهایی از متون مکتوب و سنت شفاهی اند و صرفاً کاربردی تزئینی ندارند.
بررسی و تطبیق بین مدینه فاضله افلاطون و جامعه دینی، الهی امام زمان
حوزههای تخصصی:
از دیرباز انسان ها به دنبال آرمان شهری بودند که با امنیت و آسایش کامل و بدون ترس و تبعیض، به زندگی روزمره و به کسب فضایل و سعادت و کمال بپردازند. افلاطون از جمله فیلسوفانی است که چنین تفکری را در سر می پروراند. اما آیا مدینه فاضله وی تحقق پذیر بوده است؟ این تفکر دست کم تاکنون تحقق نیافته و افلاطون هم اصرار به تحققش نداشته است.
اما جامعه دینی الهی و آرمانی که فراگیر و جهانی باشد و سعادت همه افراد جامعه را تامین نماید، وعده خداوند متعال در قرآن به انسان هاست. راستی چنین جامعه دینی چه وقت تحقق خواهد یافت؟
با استناد به آیات و روایات، تحقق آرمان شهر دینی که در آن سعادت افراد جامعه تامین می شود، با ظهور امام عصر حضرت مهدی تعیین گردیده است. در این مقاله، به بررسی و تطبیق مدینه فاضله افلاطون با جامعه دینی عصر ظهور پرداخته ایم. امیدواریم که این اثر سرآغاز پژوهش های کامل و دقیق تر گردد.
اللهم عجل فی فرج مولا نا صاحب الزمان واجعلنا من اعوانه و انصاره و شیعته.
نقد شیئیت معدوم معتزله از دیدگاه مولوی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
دلیل آفتاب(بررسى تطبیقى آراى کلامى و عرفانى مولوى در باب اسما و صفات حق تعالى)
حوزههای تخصصی:
چکیده
در قرآن کریم و در عرف متکلمان مسلمان آنچه بهعنوان جایگزین نام اللّه یا در وصف او بهکار مىرود، اسم (جمع آن اسماء) اللّه نامیده مىشود. این که آیا مىتوان خداوند را با نامها و اوصافى خطاب کرد که در قرآن، سنّت و اجماع نیامده و یا آنکه اسماءاللّه توقیفى است؛ یعنى مقیّد به ذکر آنها در منابع مذکور است، از جمله موارد اختلاف مهم اندیشمندان عالم اسلام، بهویژه متکلمان و فلاسفه مسلمان بوده است. اختلاف دیگر آنان این بوده که آیا آنچه بهعنوان اسماء اللّه اطلاق کردهاند، با مسمایشان عینیت دارد یا بهکلى بیگانه است؟
از فِرَق عمده کلامى و غالب اهل سنّت حنبلى و اشعرى بر توقیفیت اطلاق اسما و به عینیت آنها با مسمایشان باور داشتهاند، در هر دو مورد معتزله و شیعه در موضع مخالف ایستادهاند، ولى ماتریدیه با وجود عدم قبول توقیفیت اسماى خداوند، گرچه به عینیت این اسما با مسمایشان اعتقاد راسخ ندارند، لزوما منکر عینیت اسما با ذات و صفات حق نیست.
جلالالدین محمد مولوى (متوفاى 672)، از سویى، در آثارش خداوند را با نامهاى بىشمارى از قبیل: خورشید، آفتاب، دریا، دوست، معشوق، یار، دلبر، خلیفه، شاه، مادر، عروس، صید، صیاد و ... خوانده، اما به منصوص بودن آنها مقید نبوده است و از سوى دیگر، توصیف و اسم شایسته حضرت حق، را چون شب قدر، گمشده در اینها مىداند، اما در هر دو مورد اشعرى نیست و موضعى ماتریدى دارد. با توجه به نظرى که در باب گوهر ایمان و سابق دانستن رحمت الهى دارد، نیت گوینده را بر اقوال او مقدم و مایه نجات مىشمارد.
نقد و بررسی دیدگاه جرالد هاوتینگ در کتاب بت پرستی و ظهور اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جرالد هاوتینگ، از شاگردان ونزبرو، در کتاب بت پرستی و ظهور اسلام، محیط ظهور اسلام و قرآن را بررسی کرده و معتقد است تثبیت و تدوین قرآن را نمی توان به دو شهر مکه و مدینه و نیز دوران حیات پیامبر (ص) محدود کرد؛ زیرا در شکل گیری سنت دینی ای بزرگ مانند اسلام نمی توان صرفاً بر نقش یک فرد و یک محدوده زمانی کوتاه تکیه کرد؛ بلکه ظهور چنین دینی نیازمند زمانی طولانی و منطقه ای کاملاً وسیع است. او در کتاب خود، در کنار عرضه شواهد و قراین مختلف، از روش تحلیل ادبی متن قرآن نیز برای اثبات دیدگاهش استفاده کرده است؛ بدین صورت که مشرکان و ویژگی های این گروه را در قرآن بررسی کرده و کوشیده است نشان دهد آن ها افرادی بت پرست به معنای واقعی کلمه نبوده اند. وی این گروه را یکتا پرستانی دانسته است که قرآن در گفتمانی جدلی، آنان را «مشرک» خطاب کرده است؛ بنابراین، مخاطبان قرآن را یکتا پرستانی دانسته است که از قضا، در محیط زندگی پیامبر (ص) و به ویژه مکه، حضوری چندان درخور توجه نداشتند. جرالد در مقدمه کتابش گفته است این نظر را که قرآن به بت پرستان واقعی حمله کرده است، تنها می توان در تفسیر های روایی از این کتاب آسمانی یافت و از آیات قرآن، چنین مطلبی برداشت نمی شود. او معتقد است این فهم روایی که اسلام را نتیجه مجادله با بت پرستان حجاز می داند، اسلام را از کل سنت یکتا پرستی جدا می کند؛ زیرا همه ادیان مبتنی بر یکتا پرستی، در اثر مجادله با دیگر گروه های یکتا پرست شکل گرفته و سپس تکامل یافته اند. در این مقاله، دیدگاه هاوتینگ در این کتاب را بیان و نقد کرده ایم.
پایه بودن اعتقاد به خدا از دیدگاه علامه طباطبایی و آلوین پلانتینگا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
اعتقاد به وجود خدا، همواره در معرض حملات نظری بوده و یکی از این موارد، چالش در توجیه این باور است. در مقاله حاضر، نظرهای علامه سید محمدحسین طباطبایی و آلوین پلانتینگا در مواجهه با چالش فوق بررسی و با تحلیل دیدگاه آنها، مقایسه ای انجام خواهد گرفت. اگرچه هر دوی ایشان اعتقاد به خدا را از دلیل بی نیاز می دانند و برهان را تنها مؤید ایمان می پندارند، پلانتینگا که به سنت معرفت شناسی اصلاح شده تعلق دارد، با نقد بنیادی نظریه مبناگروی سنتی در توجیه، گزاره «خدا وجود دارد» را برای فرد دیندار از جرگه گزاره های واقعاً پایه معرفی می کند و البته آن را بدیهی نمی داند. این در حالی است که او نمی تواند معیار جامع و مانعی را برای گزاره های پایه ارائه دهد. اما علامه طباطبایی که به مکتب مبناگروی سنتی در توجیه وفادار است، برای اثبات وجود خدا از اصلی بهره می برد که مناقشه ای در پایه بودن آن وجود ندارد؛ یعنی اصل عدم اجتماع نقیضین. به این ترتیب علامه طباطبایی با تحلیل موضوع گزاره فوق، آن را به عنوان گزاره ای بدیهی اولی معرفی می کند.
وحدت وجود از منظر علامه محمدتقی جعفری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه تصوف و عرفان
شاید بتوان مهم ترین بحث از مباحث کلام، فلسفه و عرفان نظری را، بحث دربارة توحید و حقیقت آن دانست. در این بین دیدگاه ها و اختلاف نظرهای بسیاری بین اهل کلام و فلاسفه و عرفا وجود دارد که کتاب های بسیاری در این عرصه به آنها اختصاص داده شده است. اهل کلام و فلاسفه مشاء، به بینونت خالق و مخلوق رأی داده اند؛ متفکران اشراقی به نوعی وحدت معتقدند که کثرت را شامل می شود. مؤسس حکمت متعالیه به تبع فهلویون، وحدت تشکیکی و سپس به تبع اهل عرفان، نوعی از وحدت شخصی وجود را مطرح کرد. عرفا نیز وحدت شخصی وجود را رأی ادق می دانند. یکی از متفکران معاصر، یعنی استاد محمدتقی جعفری نیز در آثار خود به طور پراکنده به این مسئله پرداخته و در ظاهر امر به مخالفت های بسیار و اشکال های متعددی در مقابل دیدگاه وحدت وجود همت گمارده است. ما در این مقاله، ضمن طرح اشکال های ایشان، به بازسازی دیدگاه وی در زمینة «ارتباط خالق و مخلوق» پرداخته ایم و به این نتیجه رسیده ایم که باید به نظریات استاد جعفری در دو مقام توجه کرد. ایشان در مقام نخست با نگاه پانته ایستی به نقد «وحدت وجود» عرفا می پردازد، حال آنکه در ایستار دوم از حیات علمی خویش، به دیدگاه عارفان نزدیک شدند و وحدت شخصی وجود را پذیرفتند.
ارشاد نامه میرزای قمی
نقش مذهب در پیشرفت جوامع؛ مقایسه مذاهب پروتستان، توکوگاوا و اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در خصوص نقش مذهب در ابعاد مختلف زندگی اجتماعی انسان، دو دیدگاه سلبی و ایجابی، بین اندیشمندان رایج است که در این مقاله به دیدگاه ایجابی و اهمیت نقش دین در زندگی اجتماعی و پیشرفت جوامع تمسک کرده ایم. از آنجایی که متفکران دیدگاه ایجابی از جمله ماکس وبر، مذهب پروتستان را تنها مکتب عامل پیشرفت جوامع معرفی نموده و کارایی سایر ادیان را زیر سؤال می برد، از این رو، در مقاله ضمن تشکیک دیدگاه انحصاری وی، استفاده از مذهب توکوگاوا، توسط شاگردش رابرت بلا، درصدد توضیح کارآمدی دین اسلام در پیشرفت جوامع هستیم.
در این راستا دغدغه اصلی در این مقاله آن است که با توجه به جامعیت دین اسلام و توجه به ابعاد اجتماعی دین، در کنار ابعاد فردی، آیا در اسلام توجهی به توسعه و پیشرفت جامعه شده است یا خیر؟ با وجود توجه اسلام به این امر، چرا جوامع اسلامی به اندازه جوامع غربی، به رشد و پیشرفت دست پیدا نکرده اند؟
نقد و بررسی کلام لفظی و کلام نفسی براساس حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات مکاتب کلامی امامیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات مکاتب کلامی معتزله
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات مکاتب کلامی اشاعره
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
معتزله و امامیه کلام را منحصر به کلام لفظی می دانند و معتقدند کلام خداوند، اصوات و حروفی است که ایجاد می کند؛ ایشان آیات قرآن را بهترین نشانه بر تکلم خداوند می دانند. اشاعره کلام حقیقی را معانیِ قائم به نفس متکلم می دانند که حقیقت مستقلی در نفس انسان داشته و غیر از اراده و علم است، ایشان نیز آیات قرآن را به عنوان بهترین دلیل بر تکلّم خداوند تلقی کرده و معتقدند کلام نفسی در ذات خداوند قدیم و قائم به ذات است؛ اما ملاصدرا معتقد است کلام، انشاء چیزی است که بر نهان متکلم دلالت کند. او می گوید کلام الهی شامل تمام موجودات و افعال خداوند است و خداوند به این اعتبار متکلم است. وی مراتب کلام الهی را چنین تبیین می کند: عالم امر، کلام اعلی؛ عالم نفس، کلام اوسط؛ عالم تشریع؛ کلام نازل خداوند است.
باوجود هم نظر بودن امامیه، اشاعره و حکمت متعالیه درباره کلام لفظی، عدلیه کلام را منحصر به کلام لفظی می داند؛ ولی اشاعره و حکمت متعالیه معتقدند مرتبه دیگری نیز دارد؛ اما درباره کیفیت آن مرتبه، اختلافِ نظر دارند. این پژوهش افزون بر اثبات جامع بودن نظریه حکمت متعالیه، به این نتیجه رسیده است که منطوق برخی آیات قرآن کریم و روایات، با تبیین صدرایی بیشتر سازگار است. تبیین دو اندیشه دیگر از آیات کلامی، استوار و کامل نبوده و همچنان ابهام در این آیات باقی است.
ترجمان وحی (بررسی نقش پیامبر در فرایند نزول وحی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از جنبه های بررسی وحی، فرایند نزول آن از نگاه دریافت کننده آن پیام است. برخی از دین پژوهان، پیامبر را فاعل وحی میدانند و وحی را حاصل نبوغ، تجربه یا روان پرهیاهوی او میپندارند. بنابر نظر برگزیده، پیامبران قوه ای مخصوص دارند که ابزار درک هاتف غیب است و از روی لیاقت به ایشان عطا شده است. آنان پیام الهی را به وسیله آن قوه میشنوند و بدون کاستی به زبان قوم خود ترجمه میکنند. این ترجمه کار پیامبر است؛ اما ازآنجاکه پیام الهی است و این قوه نیز هدیه ای الهی و خداوند خود عصمت وحی را ضمانت کرده است، سخن پیامبر همان کلام الهی است که در قالب کالبدهای زمینی تنزیل شده است. به نظر میرسد این بیان هم مورد تأیید متکلمان باشد و هم راه را بر اعتراض های دگراندیشان ببندد.
تطبیق آیه «لیس کمثله شیء» با حقیقت محمدیه از منظر اسما و صفات الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسما و صفات الهی، و مظاهر آن در سه بعد معناشناختی، وجودشناختی، و انسان شناختی، یکی از مهم ترین مباحث عرفان نظری است. در آیات قرآن و روایات نیز از اسما و صفات الهی به عنوان روش تشبیهی تنزیهی شناخت حضرت باری تعالی یاد شده است و پژوهش گران همواره تلاش کرده اند رابطه و نسبت میان ذات و اسما و صفات الهی را تبیین کنند. در این ره گذر آیة «لیس کمثله شیء» از محکمات قرآنی به اسمی از اسمای قدوسی و سلبی اشاره مستقیم دارد. لذا وجوه مختلفی دربارة حرف «ک» درنظر گرفته شده است. از این آیه به روشنی دو تعبیر قابل استنباط است؛ این که حضرت رسول گرامی (ص) مظهر این اسم شریف است و دیگر این که به لحاظ فنی وجود «مثل» نیز بر حقیقت محمدیه و شخص حضرت رسول گرامی (ص) دلالت می کند، زیرا قبل از آن سخن از زوجیت به میان آمده است و کَاَن خداوند می خواهد همان طور که زوجیت را برای همه چیز اثبات می کند از حقیقت محمدیه و شخص حضرت رسول (ص) زوجیت را منتفی بداند.
یادکردهای دین زرتشت در متون مانوی
منبع:
هفت آسمان ۱۳۸۳ شماره ۲۴
حوزههای تخصصی: