فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۴۱ تا ۳٬۱۶۰ مورد از کل ۱۱٬۲۵۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
در طول قرون وسطی جریان های فکری مختلفی در میان یهودیان پدید آمد. جریان کلامی قرائیمی و حاخامی از جمله جریان های مطرح در آن دوره است که با تأثیرپذیری از معتزله بصره درصدد توجیه و تبیین آموزه های یهودی برآمد. به رغم زبان و منبع الهام مشترک حاخام ها و قرائیمی ها، اختلاف اساسی آنها به انکار سنت از سوی قرائیمی ها برمی گردد. قرائیمی ها تنها به مرجعیت کتاب مقدس قائل بودند و برای سنت یا تورات شفاهی، که به زعم حاخام ها به لحاظ اعتبار و قداست همچون تورات مکتوب است، هیچ گونه اعتباری قائل نبوده، و آن را برساخته ذهن حاخام ها می دانستند. هرچند نام قرائیمی ها بیشتر از نام رقیبشان با علم کلام تداعی می شود، اما آثار چندان زیادی از ایشان در دسترس نیست. نظر به اینکه تاکنون تحقیق مستقلی در این زمینه صورت نگرفته است، این پژوهش با ارائه گزارش اجمالی از برخی آراء و افکار چند شخصیت مطرح فرقه فوق و نیز در مواردی میزان وام داری آنها به معتزله، می تواند راه را برای بحث های جدید، هموار سازد.
دیدگاه عرفانی امام محمّد غزّالی و جلال الدّین مولوی در باب رؤیت خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روش پژوهشی مقاله از نوع تحلیل محتواست. هدف مقاله مقایسه و بیان تمایز و تشابه دیدگاه غزالی و مولوی دربارهی امکان رؤیت خداوند است. هر دو در مسلک کلامی، اشعری، و معتقد به رؤیت خداوند هستند، امّا آنان درباره ی کیفیت، محل و ابزار رؤیت خداوند نگرش و تفسیر عرفانی هم دارند. دیدگاه کلامی غزّالی غالب بر دیدگاه عرفانی او، امّا دیدگاه عرفانی مولوی غالب بر دیدگاه کلامی اوست. غزّالی بعد از بحثهای فراوان کلامی و عرفانی، سرانجام همانند اشاعره، خداوند را نه در دنیا، بلکه در آخرت و فقط برای مؤمنان باچشم سَر قابل رؤیت میداند، امّا مولوی مقلد صرف کلام اشاعره نیست. او خداوند را در دنیا و آخرت با چشم دل قابل مشاهده، و چشم سَر را همیشه از دیدن خداوند ناتوان میداند. او چشم سَر را از حواس مشترک میان انسان و حیوان میداند که دیدن با آن، فضیلتی برای انسان به بار نمیآورد، امّا انسان حواس باطنی نیز دارد که مایهی کرامت انسانی است و رؤیت نیز با همان حواس باطنی ممکن خواهد بود.
شیـعیـان امامیّه در هند
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی کیفیّت علل و عوامل نفوذ، حضور و نمود شیعیان امامیّه در ابعاد مختلف ـ جمعیتی، سکونتی، فرهنگی، آموزشی، سیاسی، اماکن مذهبی و برگزاری مراسم مذهبی ـ در کشور هندوستان است. بنابر اهمیّت موضوع ، بررسی آن به روش کتابخانه ای و اسنادی انجام یافته؛ سپس اطلاعات و داده های موجود تنظیم، توصیف و تبیین شده است.
یافته های پژوهش، مبیّن آن است که در نفوذ و گسترش مذهب شیعة امامیّه در هند عوامل متعددی مؤثر بوده اند. بسترسازی و تأثیرگذاری تدریجی عوامل مزبور ـ هم اکنون ـ موجبات حضور محسوس و چشمگیر جماعت مورد بحث را در مناطقی از سرزمین هند فراهم ساخته است. آنان توفیق یافته اند تا در ابعاد فرهنگی، علمی، آموزشی، سیاسی، اماکن و آداب و رسوم مذهبی هویتی مستقل، برجسته و قابل توجه به خود اختصاص دهند.
واکاوی استشهاد به حدیث (اعرفوالله بالله) در برهان صدیقین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برهان صدیقین از مهم ترین براهین مورد استناد حکمای مسلمان در اثبات خداوند بوده است. برخی از فلاسفه مانند حاجی سبزواری احادیثی را مانند «اعرفوا الله بالله» در راستای تأیید برهان صدیقین دانسته و بدان استشهاد کرده اند. در این مقاله کوشیده ایم با روش توصیفی تحلیلی و گردآوری کتابخانه ای، ضمن بررسی انتقادی اقوال و تفسیرهای مختلفی که دربارة حدیث مزبور ارائه شده است، وزانت استشهاد به حدیث «اعرفوا الله بالله» در راستای تأیید برهان صدیقین را در میان تفاسیر گوناگون روشن کنیم. به نظر می رسد، این استشهاد مطابق ظاهر حدیث است و با توجه به خانوادة حدیثی (معرفة الله بالله) پذیرفتنی است.
نظریة خداشناسی و دین فطری در آراء علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علامة طباطبایی به عنوان فیلسوفی مأنوس با کتاب و سنت، نظریة خداشناسی و دین فطری را از منابع دینی اقتباس کرده و در راه تبیین عقلانی آن کوشیده است. خداشناسی فطری براساس ادراک احتیاج به موجودی غیر محتاج، شناخت خداوند از طریق نظم جهان، شناخت خداوند از طریق علم حضوری معلول به علت و خداشناسی از طریق علم به ثبات واقعیت تقریرهایی است که علامه در مواضع مختلف از خداشناسی فطری ارائه کرده است. وی همچنین انسان را فطرتاً خداگرا می داند و این گرایش فطری را بر اساس محبوبیت فطری پروردگار، گرایش فطری به تأمین کنندة سعادت، امید فطری به خداوند در شداید و ... تبیین می کند. علامه دین اسلام را فطری معرفی می کند. وی در تفسیر این انگاره، گاه تلاش می کند تا اصول اعتقادی اسلام را از طریق تمسک به مقتضیات فطرت اثبات نماید و گاه در صدد برمی آید با تبیین های ویژة خود، مجموعة معارف اسلام(شامل اعتقادات، اخلاقیات و احکام) را متناسب با ساختمان وجودی انسان معرفی کند.
داروهای روان نما و اعتبار معرفتی تجربه های عرفانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پیدایی تجربه های (شبه) عرفانی در پی مصرف داروهای روان نما (توهم زا) یکی از مستندات مهم کسانی است که اعتبار معرفتی (حجیت) تجربه های عرفانی (مکاشفات عرفانی) را نفی کرده و با تمسک به آن مدعی شده اند که تجربه های عرفانی همواره ممکن است برخاسته از حالات نابهنجار فیزیولوژیک صاحبان این گونه تجربه ها باشد و از این رو، این تجربه ها اعتباری ندارند و نمی توان واقع نمایی آن ها را تضمین کرد.
در این مقاله با بررسی ابعاد گوناگون مسأله نشان داده ایم که استدلال فوق، ناتمام است؛ چرا که اولاً مبتنی بر مسانخت تجربه های حاصل برای مصرف کنندگان مواد روان نما با تجربه های حاصل برای عارفان است و این امری است که شواهد ادعایی، قادر به اثبات آن نیست؛ ثانیاً این مسانخت، در صورت اثبات، تنها میان آن ها و تجربه های عرفانی آفاقی است؛ ثالثاً تسری عدم اعتبار تجربه های شبه عرفانی حاصل از مصرف این مواد، به تجربه های عرفانی آفاقی، فاقد دلیل قابل قبول است؛ رابعاً دلیل قابل قبولی بر توهم بودن تجربه های شبه عرفانی ارائه نشده است. نقد اصل بی تفاوتی علّی استیس و توجه حکیمان مسلمان به امکان و وقوع ارتباط ادراکی با ساحت های باطنی هستی، از دیگر مباحثی است که این مقاله بدان پرداخته است.
اوصاف و کارکرد یاریگران خـداوند در اوستـا و عهـد عتیـق (بررسی تطبیقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در متون دینی زرتشتی و یهودیت، که نمایانگر اندیشه های دینی یهودیان و مزداپرستان در هزاره ی پیش از میلاد هستند، به صراحت به شراکت موجودات مینوی در آفرینش و اداره ی هستی، اعم از مینوی و مادی، اشاره شده است. به باور اوستا، جهان نیک را اهورامزدا، با همراهی مینوی مقدسی موسوم به سپنته مینو آفریده است و با همکاری و یاری فروشی ها، امشاسپندان و خورنه (فرّهی) اداره می کند. در عهد عتیق نیز یهوه به واسطه ی قوا ی الهی به نام روح خدا، فرشته خدا و فرشتگان خدا به تکوین هستی، تکمیل و اداره آن پرداخته است. نوشتار پیش رو نخست به معرفی و توصیف هر یک از لشگرهای مینوی یاد شده در اوستا و عهد عتیق پرداخته، سپس اختلافات و به ویژه اشتراکات کارکرد و ماهیت آنها را نشان می دهد.
گذر از تحلیل ادیان سنتی به تحلیل جهان بینی ها در دین شناسی نینیان اسمارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نینیان اسمارت با عدول از برخی عناصر مهم پدیدارشناسی دین سنتی، پدیدارشناسی دین پویا یا به تعبیر دیگر، روش تاریخی ـ تطبیقی را مطرح می کند که دغدغه ی اصلی آن، توجه به تحولات پدیدارهای دینی در بستر تاریخ است. او معتقد است در دین پژوهی و فلسفه ی دین معاصر عمدتاً دو اشتباه وجود دارد: اشتباه اول، ترسیم خطی مشخص پیرامون دین و ادیان در میان کلیت جهان بینی هاست و دوم این که به میزان کمی با ادیان (موجود) سر و کار دارند و به عبارتی از لحاظ فرهنگی قبیله ایند. همچنین از نظر او، صرف توجه به ادیان سنتی برای تبیین پدیده ی دین، مانع از ارائه ی تبیینی واقعی از دین و حتی کل واقعیت زندگی بشری خواهد شد. از این رو، اسمارت برآنست که باید قلمرو مطالعات دینی را به حوزه ی تحلیل جهان بینی ها گسترش داد. وی تحلیل جهان بینی ها را قلب دین شناسی خود می داند و سایر عناصر نظریه اش، از جمله دین جهانی را کاملاً در ارتباط تام با آن تعریف می کند، اما سرانجام در بیان ماهیت دین و جهان بینی، که مفاهیم اصلی نظریه اش هستند، سردرگم است و دقیقاً مشخص نمی کند که دین مساوی جهان بینی است، خاص تر از آن است یا رابطه ی دیگری با آن دارد.
جستاری در شفاعت از منظر وهابیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در کنار ادیان الهی و آسمانی صاحب شریعت، همواره ظهور و پیدایش فرقه های گوناگون، با مبانی فکری متفاوت و با برداشت های خاص از این ادیان، موضوعی چالش برانگیز بوده است. وهابیت در دنیای اهل تسنن، و بهائیت در تشیع از این جمله اند. وهابیت معتقد است مسلمانان از اسلامی که توسط پیامبر(ص) تبلیغ شده و در قرآن کریم موجود است، فاصله گرفته اند. ازاین رو، آنان بازگشت به اسلام ساده و بسیط عصر پیامبر و عمل به سیره صحابه را در دستور کار خود قرار دادند. این فرقه توسط استکبار جهانی و در بدترین شرایط تاریخی که امت اسلام از چهار سو مورد تهاجم شدید استعمارگران قرار داشت و بیش از هر زمانی نیازمند وحدت بود، شکل گرفت.
وهابیت دارای مبانی فکری بس متنوعی است که بسیاری از آنها با مبانی اصیل اسلامی در تعارض است. این مقاله، با رویکرد نظری و تحلیل آثار مکتوب وهابیت، به بحث شفاعت از منظر آنها پرداخته، آن را مورد نقد و داوری قرار داده است.
نقش اجتماعی دین از دیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلام جدید رابطه دین، دنیا، اخلاق
پژوهش حاضر نیز به دنبال بررسی کارکرد و نقش دین در عرصه های مختلف جامعه از دیدگاه ابن سینا بوده است. از آن جا که نوع نگاه و تبیین و تفسیر اندیشمندان و جامعه شناسان به دین و جامعه مختلف است، در ابتدا لازم شد به تعریف دین و جامعه و رابطه ی میان آن دو از دیدگاه ابن سینا پرداخته شود و سپس کارکردهای دین در درون جامعه از دیدگاه ایشان بیان گردد. حاصل بحث چنین شد که ابن سینا وجود دین را امر قدسی از جانب خدا دانسته، با بیان کارکردهای مختلف، آن را برای حفظ حیات و پیش رفت جامعه و سعادت اخروی لازم و ضروری می داند.
اخلاق توحیدی از دیدگاه علامه طباطبایی
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
اخلاق توحیدی با شاخصه وحیانی و توحیدی بودن، اخلاق اسلامی را از سایر مکاتب اخلاقی متمایز می سازد. امروزه در جوامع بشری، سه یا به تعبیری چهار مسلک اخلاقی وجود دارد که دارای قدمت بسیار طولانی هستند: مسلک اخلاقی یونان، مکتب اخلاقی عام، مسلک نسبیت گرایی و مکتب اخلاقی خاص. هر چند این مکاتب اخلاقی می کوشند رفتار فردی و اجتماعی پیروان خود را تعدیل کرده، افراد تربیت شده و سالمی از حیث اخلاقی تحویل جامعه دهند، بنا به نوع نگرش خاصی که به انسان و جایگاه و غایت خلقت او دارند، دارای تأثیرات متفاوتی می باشند. علامه طباطبایی معتقد است اخلاقی شدن به معنای بار یافتن به آستان معارف توحیدی است و تمام اخلاق، مقدمه نیل به این قله رفیع انسانی خواهد بود. این مقاله، چیستی و مؤلفه های اخلاق توحیدی را از منظر ایشان بررسی خواهد کرد.
مسئله شناسی مهدویت پژوهی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مهدویت پژوهی به سان حوزه ای دانشی، دارای ساختار و قواعد استاندارد مانند موضوع، مسائل، روش، مبانی و غایت است که در واقع این ساختار و قواعد در همه حوزه های دانشی مثل علم، رشته، میان رشته و گرایش ساری و جاری است. شناخت کامل و جامع از مهدویت پژوهی زمانی به دست می آید که بتوانیم درباره همه مؤلفه های ساختاری آن به گفت وگو بپردازیم. یعنی پیش از آن که به عرصه مهدویت پژوهی وارد شویم و به مباحث جزئی و درونی آن بپردازیم، لازم است به عرصه های بیرونی آن مانند موضوع شناسی، مسائل شناسی، روش شناسی، مبانی شناسی، غایت شناسی _ که عرصه های کلی و درجه دو است _ توجه نماییم. البته در این نوشتار با توجه به حجم محدود آن نمی توان همه مؤلفه های پیش گفته را به صورت مفصل به بحث گذاشت، بلکه در راستای رسالت و هدف این نوشتار، تنها به دو مورد از موارد فوق مثل موضوع شناسی و مسائل شناسی پرداخته می شود.
جستاری در نقد بابیت با تأکید بر نقد آموزة رکن رابع در اندیشة شیخیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از آثار و نتایج عقاید خاص شیخیه در مورد باب امام عصر، بسترسازی برای پیدایش فرقه ضاله بابیت، به رهبری علی محمد باب شاگرد سیدکاظم رشتی بود. مهم ترین وجه ارتباط میان شیخیه و بابیه، اعتقاد به رکن رابع و بابیت است. رکن رابع آموزه ای است که از ابداعات فرقة شیخیه بوده و پیش از ایشان به این معنا و مفهوم خاص موردنظر شیخیه، در معارف و عقاید شیعة امامی مطرح نبوده است. رکن رابع در اندیشة شیخیه، عبارت از واسطه ای است که خلق را به حجت خدا و امام غایب رهنمون گشته و بدون تصور رکن رابع، وجود امام را لغو و بیهوده می خوانند. ازاین رو، شیخی ها اصول دین را چهار اصل می دانند. توحید، نبوت، معاد و رکن رابع. این دستگاه فکری خاص شیخیه در مورد رکن رابع، زمینه ساز آفرینش محصولی چون ادعای بابیت علی محمد شیرازی شد.
سیر تکاملی فهم عالمان مسلمان از مسئله اختیار(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات مفهوم شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات مکاتب کلامی امامیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات مکاتب کلامی اشاعره
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات متکلمین
جستاری در فرقه شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرقه ها به عنوان یکی از اَشکال زندگی اجتماعی انسان، همواره با پیچیدگی ها و رازآلودگی های خاص خود همراه بوده اند؛ بسته بودن فضای فرقه، عدم شفافیت قلمرو فعالیت، و عقاید موجب می شود تا ناظران بیرونی، هرگز به عمق عقاید و تعالیم یک فرقه پی نبرده، دست کم اطلاعات اولیه از آراء آنان به دست نیاورند. تنها منبع نسبتاً موثق در این باب، گزارش های جداشدگان از فرقه هاست که البته آنها هم گرچه صادقانه اند، اما معمولاً با معجونی حس خشم و نفرتی است که در لایه های مختلف این گزارش ها نهفته است، و معمولاً از بی طرفی و خلوصی که از یک گزارش علمی انتظار می رود، فاصله دارند. از سوی دیگر، دانش روان شناسی نوین، هم به مثابه علم مطالعه رفتار و هم در مقام دانشی که در شکل سنتی خود رویکردهای فلسفی را نیز در بطن خود دارد و می تواند کمک موثری به شناخت لایه های پنهان تر و ناگفته تر فرقه ها بنماید.
در کشور ما، بررسی فرقه ها عموماً معطوف به نقد و مطالعه فرقه از حیث کلامی و اعتقادی آنهاست و کمتر اثری از بررسی وجوه روان شناسانه پیدا و پنهان در رفتارها و مکانسیم ها و آموزه های فرقه ها، وجود دارد. این مقاله می کوشد تا به برخی از این ویژگی ها و نقش روان شناسی در فرقه ها بپردازد.
بررسی تطبیی معراج پیامبر (ص) و عروج عیسی (ع)(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی: