فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۴۱ تا ۸۶۰ مورد از کل ۱۸٬۸۲۳ مورد.
منبع:
پژوهش های معرفت شناختی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
29 - 45
حوزههای تخصصی:
اپیکتتوس در انسان شناسی خود به دو ساحت یا سپهر قائل است: سپهرِ برون و سپهرِ درون. ساحت یا سپهر برون را زئوس سامان داده است و انسان در این سپهر آزادی و مسئولیت ندارد. سپهر درون تحت کنترل و مسئولیت انسان است و سه ساحت را دربر می گیرد: داوری های عقلانی یا باورها، احساسات و عواطف، و خواسته ها و اجتناب ها. به نظر اپیکتتوس، درمیان ساحت های درونی از همه مهم تر داوری های عقلانی است و ساحت های دیگر را معین می کند . او برای اثباتِ اینکه داوری های عقلانی علت احساسات و عواطف و خواسته ها هستند مثال ها و گفتگوهای بسیاری می آورد. بنابراین احساسات و عواطف و همچنین خواسته ها نتیجه کارکرد عقل است. اگر کارکرد عقل درست باشد نتیجه آن احساسات خوب و خواسته های منطقی است و اگر کارکرد عقل ناقص باشد عواطف منفی و خواسته های نامعقول به دنبال دارد. رواقیان، برخلاف افلاطون و ارسطو، به عناصر غیرشناختی در ذهن انسان قائل نیستند و ذهن انسان را یکپارچه عقلانی می دانند. آنها همه احساسات و عواطف را به باورهای عقلانی ارجاع می دهند. اپیکتتوس نیز ذهن انسان را عقلانی قلمداد می کند.
بررسی مفهوم آیدوس در محاورات افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های معرفت شناختی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
205 - 225
حوزههای تخصصی:
افلاطون در مجموعه آثارش در رابطه با پژوهش های اخلاق شناختی دو رویکرد متفاوت دارد؛ نخست رویکردی است که در مقابل سوفسطائیان در پیش گرفته بود و منکر آموختنی بودن فضیلت (arete) است و از یگانگی آریته در مقابل چند گانگی آریته نزد سوفسطائیان سخن می گوید همه را شایسته تربیت نمی داند و بر انحصار تربیت تاکید دارد. دوم رویکردی است که بر اساس آن معتقد به آموزش با راهکارهای عملی تراست که همه مردمان را شایسته بهره مندی از فضیلتی مانندآیدوس (aidos)، (shame) می داند و آموزش آن را از طریق معلمان حقیقی فضیلت، مایه ی استواری دولتشهر و سعادتمند شدن آن معرفی می کند. در دوره آثار افلاطون، دیدگاه سه متفکر که عبارتند از پروتاگوراس، سقراط و افلاطون در رابطه با مفهوم آیدوس مطرح شده است. در رساله سقراطی خارمیدس از مجموعه محاورات به طور مستقیم این سوال مطرح شده است که آیا آیدوس فضیلت محسوب می شود یا خیر؟ در رساله پروتاگوراس به موضوع آموختنی بودن فضیلت آیدوس پرداخته شده است و در آن اشاره شده است آیدوس فضیلتی است که مانند دیگر هنرها تخصصی نیست بلکه فضیلتی است که همگان باید از آن بهره مند باشند البته به این شرط که با آموختن بتوانند آن را در خود پرورش دهند و به طبیعت اجتماعی آیدوس و نقش آن در حمایت از نظم مدنی می پردازد. در رساله جمهور و فایدروس در مبحث نظریه سه جزئی نفس انسان درونی سازی احساس شرم بیان شده است اما در هیچکدام از این دیالوگ ها شرح خاصی از ماهیت آیدوس بیان نشده است.
تبیین ماهیت ثواب و عقاب براساس علیت و تجسم عمل از دیدگاه علامه جعفری (با تأکید بر شرح نهج البلاغه)
منبع:
کلام حکمت سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۲
27 - 44
حوزههای تخصصی:
ثواب و عقاب یکی از مباحث مهم دینی است که در کلام، فلسفه، عرفان، اخلاق، تفسیر، فقه و اصول فقه مطرح می شود و اهداف و آثار خاصی در زندگی دنیوی و اخروی انسان دارد. در مقاله حاضر به روش کتابخانه ای و باشیوه توصیفی-تحلیلی، ماهیت و چیستی ثواب و عقاب را از دیدگاه علامه محمدتقی جعفری باتکیه بر کتاب شرح نهج البلاغه بررسی شد و به این سؤال که ثواب و عقاب چیست و رابطه بین عمل و ثواب و عقاب چگونه است، پاسخ داده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که ماهیت ثواب و عقاب را با دو مفهوم می توان تبیین کرد: وجود رابطه علی و معلولی بین عمل انسان و ثواب و عقاب؛ تجسم اعمال درقالب مجسم شدن همه اعمال انسان در دنیا، در درون انسان و گاهی در بیرون و مجسم شدن همه آنها در آخر ت و قیامت.
واکاوی روش پاسخ دهی ارتباطی قرآن با اصحاب شبهه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸
145 - 172
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین وظایف علم کلام پاسخ به شبهات اعتقادی و تحکیم باورهای دینی جامعه است. پر بسامدترین مطالب قرآن نیز حاوی پاسخگویی نظری و عملی به شبهات است. قرآن کریم برای پاسخ دهی و رفع شبهه هیچ گاه به پاسخ دهی نظری بسنده نمی کند، بلکه افزون بر استفاده از عناصر حجّت، هماره ارتباطی فراتر از پاسخ نظری را نه تنها در رفتار، بلکه در کلام نیز سامان می دهد، تا علاوه بر تبیین مغالطه و خطای اصحاب شبهه، شبهه دفع و رفع گردد. پژوهش حاضر با هدف تبیین روش پاسخ دهی ارتباطی قرآن با اصحاب شبهه انجام شده است، تا علاوه بر استنتاج از آیات قرآن در جهت کشف انواع روش های ارتباطی قرآن با اصحاب شبهه ، الگویی عملی برای دفع و رفع شبهات ارائه گردد. روش پژوهش، توصیفى تحلیلى است، داده هاى تحقیق از طریق بررسى اسنادى، جمع آوری و با رویکرد کیفی تحلیل شده است. جامعه پژوهش متن قرآن بوده و سایر منابع ناظر به اهداف پژوهش، به عنوان مستندات توضیحی و تکمیلی مورد استفاده قرارگرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد نوع ارتباط قرآن با اصحاب شبهه ، گفتاری، رفتاری و مرکب از گفتار و رفتار است، که هر یک با مدل متناسب به اجرا درآمده است. گزینش نوع ارتباط نیز وابسته به سه مؤلفه مخاطب است؛ عناد، پرسشگری و هدایت پذیری و هدایت ناپذیری.
رابطه توکل و دلبستگی به خدا با بهزیستی روان شناختی و عملکردهای تحصیلی در بین دانشجویان
منبع:
دین پژوهی و کارآمدی دوره ۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۰)
127 - 144
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف مطالعه رابطه توکل و دلبستگی به خدا با بهزیستی روان شناختی و عملکردهای تحصیلی در بین دانشجویان انجام شد. طرح پژوهش از نوع توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه تبریز در سال تحصیلی ۱۴۰۳-۱۴۰۲ بودند که تعداد ۲۰۰ نفر از آنان به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. از مقیاس های توکل بر خدای زارعی متین، دلبستگی به خدای غباری بناب و حدادی، بهزیستی روان شناختی ریف و همکاران و عملکردهای تحصیلی درتاج و همکاران برای جمع آوری داده ها استفاده شد. تحلیل رگرسیون هم زمان نشان داد که هم دلبستگی و هم توکل به خدا پیش بینی کننده های معنی دار مثبتی بر بهزیستی روان شناختی دانشجویان دارند. اما در زمینه عملکردهای تحصیلی فقط توکل به خدا تنها متغیر پیش بینی کننده عملکرد تحصیلی دانشجویان بود، و دلبستگی به خدا پیش بینی کننده نبود. به نظر می رسد متغیرهای دلبستگی و توکل بر خدا در حوزه سلامت و بهزیستی روان شناختی نقش مهمی را ایفا می کند، اما در ارتباط با عملکردهای تحصیلی با وجود نقش توکل بر خدا بر عملکرد تحصیلی، متغیر دلبستگی به خدا نقشی بر آن ندارد. در نتیجه سایر عوامل تأثیرگذار مثل سطوح انگیزشی، صفات شخصیتی و عوامل زمینه ای مورد بررسی قرار گیرند.
انتظار کارکردگرایانه از منظر حضرت آیت الله خامنه ای (مد ظله العالی)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۷
119 - 140
حوزههای تخصصی:
انتظار فرج، انتظار تحقق یافتن آرمان های بزرگی همچون عدالت خواهی، اصلاح طلبی و ظلم ستیزی است که براساس اندیشه حضرت آیت الله خامنه ای ماهیت این چنین انتظاری، قبول نکردن وضع جاهلانه موجود و تلاش برای رسیدن به وضع مطلوب است. این پژوهش با شیوه توصیفی تحلیلی و با استفاده از روش اسنادی و کتابخانه ای در پی پاسخ به این سؤال است که آیا انتظار از منظر رهبری دارای مفهومی ذهنی و متواطی است یا واقعیتی خارجی و مشکک، که با توجه به ذومراتب بودن، کارکردها و آثار ویژه خود را دارد؟ براساس نظام فکری ایشان، انتظار فرج، حقیقتی تشکیکی و ذومراتب است که رسیدن به اعلی مرتبه آن بدون تحقق مراتب قبلی امری محال است. امید به آینده، خودسازی متعهدانه و ظهور محاسن اخلاق و دگرسازی در جامعه منتظر، عدم پذیرش نظام های فاسد و عدم تحمل ظلم و ستم مستکبرین دنیا و نجات مستضعفین عالم با تشکیل حکومت دینى در راستاى حاکمیت قرآن و اسلام و در نهایت برافراشته شدن پرچم توحید و عدل به رهبری حضرت بقیهالله الاعظم؟عج؟ از جمله مراتب کارکردگرایانه انتظار در منظومه فکری آیت الله خامنه ای است.
سمانتیک تابع ارزشی حاج حسینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال ۵۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
115 - 129
حوزههای تخصصی:
نظام تابع ارزشی و دستگاه استنتاج طبیعی آن را که مرتضی حاج حسینی در ویراست دوم کتاب خویش «طرحی نو از اصول و مبانی منطق» معرفی کرده است در مقاله دیگری بررسی کرده ام. در این مقاله به سمانتیک این نظام خواهم پرداخت و فراقضایای صحت و تمامیت را که او اثبات کرده است مورد واکاوی قرار خواهم داد. نشان می دهم که اصطلاحات سمانتیکی به کار رفته در این کتاب به روشنی تعریف نشده اند یا مقصود از بیان آنها در کتاب مشخص نشده است (برای نمونه مفاهیم «جهان»، «وضعیت»، «کنونی»، «وضعیت فرضی محتمل»، «مفروض»، «قابل فرض»، «وضعیت مبنا» و «مدل مبنا»). از مفهوم سمانتیکی «اعتبار» و «صدق نگهداری» در این سمانتیک، برداشت های متعددی می شود که در برخی از آنها استدلال های ربطی نامربوط می شوند و در برخی از آنها استدلال های نامربوط معتبر می گردند. در پایان نشان می دهم که این سمانتیک با نظریه برهان کتاب هماهنگ نیست و قضایای صحت و تمامیت به درستی طرح نشده اند و در واقع نادرست هستند و مثال های نقض دارند. فراقضیه «تمامیت» برای نظام تابع ارزشی این کتاب برقرار نیست زیرا در سمانتیک این نظام، فرمول ها یا استدلال هایی «معتبر» است که در نظریه برهان آنها «درست» نیست. برای نمونه، در سمانتیک نظام تابع ارزشی، هر صدق منطقی هر صدق منطقی را به صورت معتبر نتیجه می دهد اما برهان های آنها در نظام استنتاج طبیعی به دلیل نقض شرط «نرمال بودن» دگ پراویتز «نادرست» هستند
نسبت «معنا» به مثابه مدرَک باطنی با «مفهوم»، نزد صدرالمتالهین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸۷
83 - 101
حوزههای تخصصی:
«ادراک باطنی» از مفاهیم شایع در حیطه معرفت شناسی و نفس شناسی نزد فیلسوفان مسلمان است که در مقابل ادراک ظاهری یا حسی یا مانند آن، قرار می گیرد. اما بااین وجود و با بررسی مواضع متعددی از عبارات فیلسوفان مسلمان، به نظر می رسد که این گونه ادراک، نیازمند واکاوی و وضوح مفهومی بیشتری بوده و ادراک باطنی در همه موارد، به یک معنا به کار برده نمی شود. این پژوهش درصدد است تا با تحلیل منطقی عبارات صدرالمتالهین -به مثابه فیلسوفی که نگاهی وجودی و تشکیکی به علم و ادراک داشته و تحلیل هایی عمیق تر از ادراک ارائه می دهد- به بازخوانی معانی متعدد ادراک باطنی در چارچوب فکری این فیلسوف بپردازد. ره آورد این مطالعه، نشان گر آن است که ادراک باطنی حداقل در دو معنا به کار می رود: «ادراک درونی» و «ادراک مفهومی(غیبی)» که به تریبت در مقابل ادراک حسی ظاهری و ادراک بی واسطه و شهودی قرار می گیرد. دخالت «مفهوم» و وجود ذهنی در مورد دوم، مسلتزم آن است که نسبت «مفهوم» و «معنا» نیز واکاویده شود؛ واکاوی ای که در ضمن خود، نسبت «معنا» و «صورت» و «ماده» را برجسته و تبیین کرده و در نهایت، منجر به خوانشی سوم و متفاوت از ادراک باطنی می گردد: ادراک باطنی به مثابه «مکاشفه معنوی و ادراک معنا». در این خوانش، ادراک باطنی مشاهده مستقیم معنا (به مثابه حقیقت و بنیان صورت) است که در مقابل آن، ادراک حسی و مشاهده صور مثالی قرار خواهد گرفت.
بررسی رابطه وجود و ماهیت در اندیشه صدرایی معاصر با محوریت سه تفسیر «حدی، عینی و تصوری» از ماهیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه وجود و ماهیت یکی از مسائل مهم وجودشناختی در اندیشه فلسفی معاصر به شمار می آید. آیت الله مصباح یزدی، استاد فیاضی و استاد عبودیت، از فیلسوفان صدرایی معاصر هستند که هریک در این باب دیدگاهی ویژه دارند. براساس دیدگاه استاد فیاضی، ماهیت، متن وجود است. استاد عبودیت معتقد است که ماهیت، تصور وجود است و آیت الله مصباح یزدی ماهیت را حد وجود می داند. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی به تبیین، مقایسه و بررسی سه دیدگاه مزبور پرداخته و به این نتیجه دست یافته که ماهیت صرفاً حد وجود است، نه متن وجود. ازاین روست که می توان ماهیت را تصور یا خیال وجود هم دانست. براساس دیدگاه برگزیده، اعتباریت ماهیت مستلزم عدم صدق ماهیت بر واقعیت خارجی نیست. توجه به تمایز میان حقیقت فلسفی و ادبی، نشان دهنده برتری دیدگاه آیت الله مصباح یزدی بر دیدگاه های رقیب در مسئله رابطه وجود و ماهیت است.
رویکرد آیت الله مصباح یزدی در رابطه با جنسیت زن و خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ مرداد ۱۴۰۲ شماره ۳۰۸
9-17
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائلی که امروزه در مورد آن اختلاف نظر فراوانی وجود دارد بحث از حقوق و تکالیف زن و مرد است. مدعیان این باور، زنانگی و مردانگی را نقش های اعتباری می دانند که جامعه به افراد بخشیده است. این مقاله به روش کتابخانه ای و به شیوه توصیفی تحلیلی صورت گرفته است. براساس رویکرد آیت الله مصباح یزدی به مسئله جنسیت زن و خانواده که رویکردی کلامی و اجتهادی است، به اثبات حقیقت جنس مذکر و مؤنث براساس تفاوت های روحی و جسمی که در هریک از این دو دسته وجود دارد، پرداخته و سپس آثار ناشی از این تفاوت ها را که منجر به تعیین حقوق و تکالیفی برای هریک از دو جنس می شود ذکر می کنیم. یافته های پژوهش حاکی از این است که این تفاوت ها هرگز به معنای ظلم در حق زن و برتر بودن مرد نیست؛ بلکه هر دوی آنها در حقیقت و روح انسانی واحدند و تنها تفاوتشان در جهات جسمی و روانی است که خداوند متناسب با این تفاوت ها برای تکامل آنها حقوق و وظایف متقابلی را مشخص کرده و مسیر تکامل و سعادت را برای همه انسان ها مهیا کرده است.
نظریه بازرگانی صدق و انکار میلاد امام دوازدهم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
159 - 180
حوزههای تخصصی:
چندی پیش دکتر سروش "نظریه بازرگانی صدق" را در حیطه معرفت شناسی مطرح کرد. در این پژوهش نظری متکی بر اسناد و به روش استدلالی و تفسیر محتوا و با در نظر گرفتن این دیدگاه نورسیده که متاثر از خلجان اندیشه غرب از شکاکیت مدرنیته تا برآمدن دیدگاه پسامدرن است، با نیم نگاهی به ارزیابی و نقد آن، مساله انکار ولادت امام دوازدهم از سوی مدعی بررسی شده است. فروکاستن مساله میلاد امام دوازدهم به ایمان صرف در برابر جایگاه علمی آن، نادیده گرفتن تعالیم قرآن و سنت پیامبر خاتم و مورخان و دانشمندان فریقین است. قربانی اصلی این نظریه که توسط آن می توان بر فاشیسم هم صحه گذاشت، هویت "من عاقل" است؛ زیرا صدق تابع تصدیق است و حقیقت اعتباری و توافقی است. مدعی این نظر به عنوان یک اندیشمند مسئولیت شناس شایسته است تا اظهارنظر قبلی خود در انکار میلاد را اصلاح نماید، زیرا بازار عقلائیت و تصدیق جامعه اسلامی در زمینه میلاد امام دوازدهم فراتر از جهان شیعه است و بر اساس این بررسی تنها در حوزه تاریخ به صدق زایی 27 اثر مکتوب به صورت عمده غیر شیعی منجر شده است. همچنین بر پایه این نظر هر راه قانع کننده ای از جمله کاریزما برای کسب معرفت کافی است. دانشمندان بزرگی چون خواجه نصیر یا ملاصدرا و... که کاریزمایی جهانی دارند به اثبات وجود امام دوازدهم پرداخته اند.
مقایسه آیین های دینی کاتولیک و شیعه از منظر تربیت اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
59 - 74
حوزههای تخصصی:
«تربیت اخلاقی» از مباحث بسیار مهم در رسیدن انسان به کمال واقعی و سعادت نهایی است. ازاین رو همه ادیان و مذاهب به آن توجه خاص داشته اند، به ویژه با آیین های دینی که برای پیروان خود لحاظ نموده اند. مسئله مقاله حاضر بررسی شباهت ها و تفاوت های موجود در آیین های دینی کاتولیک و شیعه از حیث تربیت اخلاقی است. برای پاسخ به این مسئله، با استفاده از روش توصیفی تحلیلی ضمن بهره گیری از منابع دینی کاتولیک و شیعه و همچنین آثار برخی از پژوهشگران، آیین های دینی کاتولیک و شیعه از حیث تربیت اخلاقی بررسی شده و شباهت ها و تفاوت های میان آن دو تحلیل گردیده است. بدین روی چهار آیین «تعمید»، «اعتراف»، «ازدواج» و «عشای ربانی» از مذهب کاتولیک و در مقابل، چهار آیین «شهادتین»، «توبه»، «ازدواج» و «نماز» از مذهب شیعه بررسی شده است. شباهت های تربیتی زیادی میان این آیین ها مشاهده شد، ولی تفاوت های بسیاری هم میانشان وجود دارد. در این میان از نظر تربیت اخلاقی آیین های دینی شیعه برتری قابل توجهی دارد و ضمن برخورداری از تمام وجوه مثبت تربیت اخلاقی در آیین های مذهب کاتولیک، فاقد نقاط ضعف آنهاست.
بررسی مقایسه ای شمنیسم و عرفان یهودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
149 - 165
حوزههای تخصصی:
خلسه و مکاشفه برای اموری همچون درمانگری و پیشگویی و استفاده از اورادِ رازآلود برای منافع قومی و گاه فردی، مقابله با دشمنان و ارتباط با موجودات فراطبیعی، عناصر اصلی شمنیسم هستند که در عرفان یهودی نیز می توان این ویژگی ها و تشابهات را جست وجو کرد. این شباهت ها بستری مناسب و مستعد برای ایجاد فهم و روشی ا ست که عرفان یهودی را در موقعیت مقایسه و بررسی با شمنیسم قرار می دهد. عرفان یهودی از «مرکابا» تا «قبالا» و «حسیدیسم» از کتاب «معسه برشیت» و متون «هخالوت» تا «شمشیر موسی» همه سراسر رموزِ منوط به کشف، خلسه و مقدمات لازم برای تشرف هستند یا نسخه هایی از اوراد جادویی را برای رسیدن به اهدافی همچون درمان و پیشگویی و اضرار به دشمنان ارائه می کنند. ازاین رو می توان جلوه یک شمن را در عارفان یهودی مشاهده کرد که چنین روشی را برای کسب فنون و مهارت های لازم ماورایی برای منافع قومی در پیش می گیرند و از آنها بهره می برند؛ با این تفاوت که همزمان خود را متدین به دین پیچیده تری همچون یهودیت نیز می دانند.
تحلیلِ انتقادیِ براهینِ هفت گانه ابن سینا در ردّ این همانیِ نفس و مِزاج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت معاصر سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۷)
111 - 137
حوزههای تخصصی:
مسئله ی اساسیِ این پژوهش، بررسی و تحلیلِ انتقادیِ براهینِ هفت گانه ی ابن سینا در ردّ این همانیِ «نفس» و «مِزاج» و هدف از آن، نشان دادنِ ناتوانیِ این براهین در ردّ اینهمانی مزاج و نفسِ گیاهی و همچنین ناتمامیّتِ چهار برهان از این براهین است. ابن سینا در آثارِ خود، هفت برهان در اثباتِ ناایهنمانیِ مزاج و نفس اقامه کرده است. بر اساسِ این براهین مزاج به ترتیب با 1) جامع و حافظِ آن؛ 2) علّتِ فاعلی و غاییِ آن؛ 3) مبدأ حرکاتِ جانداران در جهاتِ متفاوت؛ 4) مقوّمِ جوهریِ انواعِ جاندارن؛ 5) مُدرِک ادراکاتِ حسّی؛ 6) مُدرِک ادراکاتِ عقلی و 7) مُدرِک خودآگاهیِ انسانی، نااینهمان است و از آنجا که نامزدی برای این امورِ هفت گانه جز نفس وجود ندارد؛ مزاج نااینهمانِ با نفس به مثابه تنها مصداقِ این امور است. بر اساسِ یافته های این پژوهش سه برهان اوّل بر اساسِ ابتنا بر مبانیِ فیزیکیِ باطل شده، در اثباتِ مدّعا تامّ نیست و برهانِ چهارم نیز دچار مغالطه ی مصادره به مطلوب است. برهان پنجم، ششم، هفتم تامّ و قابلِ دفاع هستند؛ امّا این براهین به دلیلِ تکیه بر تغایر «مزاج» با «مبدأ ادراکات»، صرفاً تواناییِ نشان دادنِ تغایر «مزاج» و نفسِ حیوانی و انسانی را دارند؛ در نتیجه مجموعه ی براهینِ هفت گانه ی بوعلی ، تواناییِ اثباتِ تغایرِ «مزاج» و «نفسِ گیاهی» را ندارد.
بررسی رابطه گوهر و صدف دین از دیدگاه اسپینوزا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث از رابطه گوهر و صدف دین از موضوعات چالشی در این دوران و پرثمر است. نفی رابطه این دو، ضرورت عمل به شریعت را منتفی می سازد و به اباحه گری می انجامد. باروخ اسپینوزا که از بنیان گذاران عصر روشنگری به شمار می رود، با تکیه بر تحلیل خود، درباره بالاترین خیر و سعادت که آن را معرفت و محبت الهی می داند، شریعت را نفی می کند و تنها منبع برای قواعد رسیدن به این غایت را رجوع به علم اخلاق می داند. وی با تقسیم قانون به «الهی» و «انسانی» (یا تشریعی)، غرض قانون الهی را کسب بالاترین خیر ذکر می کند. او با ذکر ویژگی هایی که برای قانون الهی برمی شمارد، قوانین تشریعی را از آن خارج می سازد. این قوانین شامل احکام موجود در دین تاریخی و قوانینی است که اغراضی مانند امنیت و آسایش انسان و نظم جامعه را دنبال می کنند. این نوشتار که با روش «تحلیلی انتقادی» رابطه گوهر و صدف را در اندیشه اسپینوزا بررسی کرده، به کاستی های این دیدگاه نیز اشاره کرده است. اندیشه گوهرشناسی اسپینوزا بر مبانی دین شناختی عصر روشنگری مبتنی است و این مبانی محل تأمل است. او اراده تکوینی و تشریعی خداوند را خلط کرده و ویژگی های غیرقابل قبولی را برای قانون الهی برشمرده است. برخلاف دیدگاه وی، قوانین اجتماعی بسترساز خیر برتر هستند و دین تاریخی می تواند ما را در این مسیر یاری کند و دانش اخلاق به تنهایی توان رساندن انسان به این خیر را ندارد.
ظرفیت شناسی کلام اجتماعی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت کلامی سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
191 - 208
حوزههای تخصصی:
کلام اجتماعی به مثابه یکی از حوزه های کلامی، به تبیین و دفاع از آموزه ها و مسائل اجتماعی اسلام، به ویژه در مواجهه با مسائل اجتماعی معاصر می پردازد. این مقاله کوشیده است تا با توجه به اصول، مفاهیم، و روش های علم کلام، ظرفیت های آن را برای بسط کلام اجتماعی فراهم سازد. بررسی ابعاد مربوط به ظرفیت های اجتماعی علم کلام، در حوزه های گوناگونی قابل بررسی است؛ از قبیل استدلال های اجتماعی در موضوعات کلامی (مانند ضرورت امامت و حسن تکلیف)، طرح موضوعاتی در حوزه فرهنگ (مانند باورها و ارزش های فرهنگی)، و همچنین ایجاد گفتمان های مهم اجتماعی (همچون گفتمان توحیدگرایی در علوم اجتماعی، گفتمان امامت و جامعه سازی، گفتمان عدالت اجتماعی و گفتمان وحدت و تقریب اسلامی). بدیهی است که این تحقیق با روش اسنادی و مراجع به متون کلامی و نیز با تحلیل نظری آن برای پاسخ به سؤال از ظرفیت های کلام اجتماعی معاصر مقدور خواهد بود. با نظر به اندک بودن آثار مربوط به کلام اجتماعی، ضرورت این تحقیق از این نظر مضاعف می شود که برخی از روشنفکرنمایان عرفی گرا سخن از پایان علم کلام و تفکر الهیاتی در عصر جدید دارند و این مهم در حوزه مسائل اجتماعی و سیاسی بیشتر خود را می نمایاند. ازاین رو هدف اصلی این مقاله بسط کلام اجتماعی از طریق برجسته سازی ظرفیت های معاصر آن است.
بازخوانی اندیشه ضرورت تشکیل حکومت جهانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مسئله ضرورت تشکیل حکومت جهانی صالحان از باورهای های تردیدناپذیر اسلامی است در این باره پرسش های متعددی قابل طرح است از جمله این که آیا اندیشه تشکیل حکومت جهانی صرفاً یک باور مذهبی تعبدی است یا این که آن را با دلایل عقلی نیز می تواند اثبات نمود و پرسش دیگر این که اگر ما به کمک دلایل عقلی اثبات کردیم که جوامع برای رسیدن به سعادت واقعی چاره ای جز حرکت به سوی یکپارچه شدن و برداشتن مرزهای اعتباری ندارند آیا می توان ادعا کرد که اساساً حرکت طبیعی جوامع به سمت یکپارچه شدن است و جوامع خواه ناخواه به این سو حرکت خواهند کرد. در نوشتار پیش رو کوشیده شده با روش توصیفی _ تحلیلی به پرسش های یاد شده پاسخ داده شود. ضرورت توزیع عادلانه نعمت های خدادای و ضرورت امنیت و صلح جهانی از جمله دلایلی است که ضرورت وجود حکومت یکپارچه جهانی را ضرورت می بخشد و تکاملی بودن حرکت تاریخ که ریشه در ساخت و بافت انسان دارد نیز می تواند اثبات کننده این مطلب باشد که سیر طبیعی حرکت جوامع به سمت یکپارچه شدن و تشکیل حکومت جهانی خواهد بود.
اهداف حکومت دینی براساس تعالیم اسلام شیعی و مسیحیت کاتولیک(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش مهم حکومت ها در سازمان دهی جوامع و اداره مردم با جهت دهی افکار و اعمال آنان و ورود جدی دین به حوزه تعیین سرنوشت افراد، بررسی اهداف حکومت های دینی، ضروری است. در این میان اسلام و مسیحیت به عنوان دو دین زنده و دارای پیروان فراوان در جهان امروز، شایسته بررسی دقیق تری هستند. مقاله پیش رو با مطالعه کتابخانه ای و روش توصیفی _ تحلیلی به شناسایی و مقایسه اهداف حکومت های دینی _ اسلامی و مسیحی پرداخته و نتیجه می گیرد که به رغم وجود تفاوت هایی در مبانی و روش های این دو دین، شباهت های فراوانی در اهداف اصلی این دو حکومت دینی وجود دارد. براساس این بازنگری نو، اهداف اسلام در حکومت دینی عبارتند از: امنیت و عدالت اجتماعی، کمال انسان و تحقق حکومت خدا در زمین و اهداف مسیحیت در حکومت دین عبارتند از: امنیت و عدالت اجتماعی، رساندن جهان به کمال و تحقق حکومت خدا در زمین.
بررسی و تحلیل رویکرد ابن سینا به انقطاع نفس از قوا با نگاهی به برهان انسان مُعلق و رساله حی بن یقظان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت سینوی سال ۲۷ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۹
271 - 289
حوزههای تخصصی:
یکی از براهین معروفِ ابن سینا برای نیل به خودآگاهی، برهان تنبیهی انسان معلَّق است. این برهان در آثار مختلف ابن سینا تقریرهای متفاوتی دارد که نقطه کلیدی تمام این تقریرات، نیل به خودآگاهی و اثبات اِنیت نفس در صورت گسست و انقطاع از قوا است. این انقطاع دارای سه مرحله است: قطع توجه از بیرون، عطف توجه به درون و درنهایت آگاهی نسبت به انیت (وجود خاص) که از نظر ابن سینا عمیق ترین لایه «خود» است. ابن سینا دقیقاً همین رویکرد را در رساله حی بن یقظان ، در قالب سیروسیاحت نفس برای نیل به خداشناسی در پیش می گیرد. در این رساله، سیاحتی با راهبری عقل فعال و رهروی نفس ناطقه، برای شناخت مبادی عالیه و در رأس آنها خدا به تصویر کشیده شده است. ابن سینا از زبان حیّ یا همان عقل فعال، بر این نکته تأکید میکند که نیل به خداآگاهی نیز بدون انقطاع از قوا تحقق نمییابد. درحقیقت ابن سینا در آثار خویش رویکرد واحدی در سیر خودآگاهی و خداآگاهی اتخاذ کرده است که مبتنی بر تزاحم قوا در سیر نفس و لزوم انقطاع نفس از قوا برای تحقق و تکمیل این سیر است. دلیل این امر نیز رویکرد خاص ابن سینا در تفسیر چیستی قوا و نسبت آن با نفس است.
«انسان کامل» در اندیشه اشراقی سهروردی و در نظام فلسفه فارابی: بررسی تطبیقی نظریه «قطب» و «حاکم آرمانی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی - کلامی سال ۲۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۹۸)
135 - 162
حوزههای تخصصی:
اندیشه ورزی و تأملات نظری پیرامون «انسان کامل» در بین متفکران جهان اسلام، اعم از نظریه پردازی پیرامون حقیقت انسان و سعادت قصوای او یا توصیف ویژگی های حکمران آرمانی و خلیفه الهی، در حضور یا غیاب خلافت حاکم حقیقی و خلیفه الهی، یکی از مهم ترین مباحث مورد مطالعه در حوزه فلسفه است که با نام بزرگانی چون فارابی، خواجه نظام الملک، سهروردی، ملاصدرا و دیگران پیوند خورده است. در همین زمینه، این پژوهش در رهیافتی تطبیقی به دنبال بررسی و تحلیل آرای فارابی و سهروردی در مورد انسان کامل و حاکم آرمانی با رویکردی حِکمی است. بر مبنای چنین رویکردی، فارابی سعادت حقیقی و غایت قصوای کمال انسانی را در تجرد عقلی و اتصال به عقل فعال می داند، و سهروردی در مقام حکیمی متأله از تأله و خداگونگی و تجرد از ماده و توانایی بر خلع بدن سخن می گوید. نزد هر دو اندیشمند، توانایی عقل انسانی در غلبه بر وجود مادی معیار سعادت و کمال است. اتصال به عقل فعال یا اشراق عقل فعال، علاوه بر افاضه معرفت حقیقی، سبب و علت غلبه بر بدن عنصری و سلطه بر جهان عناصر است. لذا اشراقات انوار الهی اکسیر علم و قدرت است. همچنین سعادت غایی نیل به مرتبه عقل فعال است. «حاکم آرمانی» و «قطب» هر دو به این مقام نائل می شوند. بر مبنای نتایج این پژوهش، به رغم تفاوت در روش و رویکرد فلسفی این دو حکیم مسلمان، هر دو در صدد ارائه حقیقت واحدی هستند، یکی به اجمال و دیگری به تفصیل. این امر حاکی از سیر تکاملی اندیشه های فلسفی در تاریخ فلسفه اسلامی است. مهم ترین وجوه شباهت و افتراق این دو دیدگاه را باید در مضامین و مفاهیمی چون نسبت حکمت نظری و عملی، سعادت قصوا، انسان کامل و حاکم آرمانی جستجو کرد.