مطالب مرتبط با کلیدواژه

ظرفیت شناسی


۱.

ظرفیت شناسی روان شناسی برای سبک زندگی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: سبک زندگی روان شناسی روان شناسی کاربردی ظرفیت شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۵ تعداد دانلود : ۴۴۹
موضوع بحث «ظرفیت شناسی روان شناسی برای سبک زندگی» است. هدف این است که ظرفیت ها و قابلیت ها و توانش های دانش روان شناسی را برای تحلیل و تبیین مباحث و مسائل سبک زندگی به کار بریم. روش ما در این جستار «تحلیل محتوای کیفی» متون و منابع اصلی و کلاسیک روان شناسی است. داده های این پژوهش عبارتند از: برای توصیف، تبیین، پیش بینی، کنترل و تغییر رفتارها و الگوهای سبک زندگی می توانیم از روان شناسی رشد در بخش دوره ها، ابعاد و عوامل رشد؛ از روان شناسی شناختی در بخش احساس و ادراک، یادگیری، زبان، تفکر و حافظه؛ از روان شناسی شخصیت در بخش نیازها و انگیزه ها، پدیدآیی شخصیت، تفاوت های فردی و نظریه های شخصیت؛ از روان شناسی اجتماعی در مسائل نگرش، پیش داوری، جاذبه میان فردی، پرخاشگری و نفوذ اجتماعی و بالاخره از روان شناسی بالینی در مباحث روان سنجی، مقابله با اضطراب و فشار روانی، روش های اصلاح و تغییر رفتار و شیوه های روان درمانی استفاده کنیم. نتایج این پژوهش این است که برای تحلیل و تبیین سبک زندگی از شاخه های مختلف روان شناسی باید بهره مند شد و با استفاده از اکثر مباحث و شاخه های روان شناسی می توان فهم درست تری از مسائل سبک زندگی پیدا کرد.
۲.

ظرفیت شناسی رویکرد راهبردی و آینده نگارانه به آموزه مهدویت در بستر تمدن نوین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مهدویت تمدن نوین اسلامی رویکرد راهبردی و آینده نگارانه ظرفیت شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۷ تعداد دانلود : ۵۱۴
در سال های پس از پیروزی انقلاب، در میان  استادان و صاحب نظران حوزه مهدویت، رویکردهای مختلفی شکل گرفته که از بستر علمی خاصی برخاسته و با توجه به جهت گیری تمدنی انقلاب اسلامی، هر یک از این رویکردهای مهدوی می تواند از ظرفیت ویژه خود برای تحقق این تمدن بهره گیرد. یکی از این رویکردها، رویکرد «راهبردی و آینده نگارانه» به مهدویت بوده که از سوی برخی صاحب نظران حوزه مهدویت مطرح شده است. مقاله حاضر که یک تحقیق توصیفی- اکتشافی است سعی دارد به این سؤال پاسخ دهد که رویکرد راهبردی و آینده نگارانه به مهدویت چیست و از چه ظرفیتی برای تحقق تمدن اسلامی برخوردار است؟ بدین منظور در بخش اول جهت معرفی علمی این رویکرد، از شناسنامه علمی با چارچوب تعریف شده ای که از «رئوس ثمانیه» علم منطق عاریه گرفته شده، استفاده شد و سپس در بخش دوم، برای ظرفیت شناسی تمدنی، بعد از انجام چند مصاحبه عمیق با صاحب نظران این رویکرد، با استفاده از روش کیفی تحلیل مضمون (Thematic Analysis)، در قالب مضامین سه گانه «توصیفی»، «تفسیری» و «یکپارچه ساز» و با استفاده از نرم افزار Maxqda، کدگذاری و تحلیل گردید.  بر اساس یافته ها و اطلاعاتی که در تحلیل مضامین به دست آمد، در نهایت مشخص شد که بیشترین ظرفیت تمدنی رویکرد راهبردی و آینده نگارانه به ترتیب اولویت؛ در نظام های «دانشی و فناوری»، «اجتماعی»، «سیاسی و حقوقی»، «معنوی و عبادی»، «تربیتی و اخلاقی»، «فرهنگی و هنری»، «ارتباطی» و «اقتصادی» جهت حرکت به سمت تمدن زمینه ساز ظهور (تمدن نوین اسلامی)، بروز و ظهور خواهند داشت.
۳.

شناسایی ظرفیت های اقتصادی و اجتماعی جامعه عشایری غرب ایران (مطالعه موردی: شهرستان روانسر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عشایر عشایر نیمه کوچنده ظرفیت شناسی شهرستان روانسر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲ تعداد دانلود : ۲۱
جامعه عشایر علی رغم محدودیت ها و محرومیت های متعدد، نقش کلیدی را در تأمین مواد اولیه مورد نیاز جوامع شهری و روستایی ایفا می کنند. پرورش دام، تولید صنایع دستی، حفاظت و حراست از مرزها، تنها بخشی از توانمندی های این قشر تلاشگر است. با توجه به بنیان های جغرافیایی حاکم بر کشور، میان مناطق مختلف به لحاظ ظرفیت های جامعه عشایری تمایزات فراوانی وجود دارد. بهره مندی از توانمندی های جامعه عشایر، در گرو شناسایی ظرفیت های آن ها در نواحی مختلف است. از این رو هدف اصلی پژوهش کمی و کاربردی حاضر که با ترکیبی از روش های توصیفی تحلیلی انجام گرفته است، شناسایی ظرفیت های اقتصادی و اجتماعی جامعه عشایر شهرستان روانسر است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی عشایر شهرستان روانسر است که از میان آن ها 150 نفر به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته شده اند. داده های میدانی، از طریق پرسشنامه جمع آوری گردید که روایی و پایایی آن تأیید شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از جدول توزیع فراوانی، تکنیک تحلیل عاملی اکتشافی و آزمون تحلیل واریانس و تست دانکن در نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد شش عامل کلیدی به عنوان مهم ترین ظرفیت های اقتصادی و اجتماعی جامعه عشایر شناسایی شده اند و در مجموع توانسته اند حدود 64 درصد واریانس متغیر وابسته را تبیین نمایند. در این میان سه عامل مهم تر عبارت اند از: رونق درآمدزایی و کسب و کار (289/12 درصد)، متنوع سازی فعالیت اقتصادی (765/10 درصد) و تقویت سرمایه اجتماعی (667/10 درصد). نتایج آزمون تحلیل واریانس نشان داد آماره F با مقدار 598/82 در سطح 95/0 درصد اطمینان معنادار بوده و تفاوت معناداری میان جوامع عشایری به لحاظ ظرفیت های اقتصادی و اجتماعی وجود دارد. نتایج آزمون دانکن نشان داد جامعه عشایری متعلق به دو روستای بدرآباد و گرگیدر به ترتیب با میانگین رتبه ای 657/4 و 55/3 دارای بیشترین و کم ترین ظرفیت اقتصادی و اجتماعی هستند.