فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۰۱ تا ۱٬۲۲۰ مورد از کل ۱۸٬۶۷۸ مورد.
منبع:
معارف حکمی جامعه سال ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴
107 - 128
حوزههای تخصصی:
پرسش اصلی این پژوهش عبارت است از: «تقریر ابن سینا و علامه طباطبایی از برهان صدیقین چیست و چه اشتراک ها و تفاوت هایی با یکدیگر دارند؟» هدف از بررسی این مسئله، آگاهی عمیق تر نسبت به جایگاه و ارزش یکی از مهم ترین براهین اثبات خدا در فلسفه اسلامی است. در این نوشتار، با استفاده از روش تحلیلی - عقلی، ابتدا تلاش شده با بررسی آثار ابن سینا، گزارشی از تقریر او از برهان صدیقین ارائه گردد. سپس تقریر علامه طباطبایی از این برهان ارائه شده است. با مقایسه میان این دو تقریر، وجوه اشتراک و اختلاف آنها مطرح گردیده و در پایان، یافته های پژوهش در قالب نتیجه گیری ارائه شده است. بر اساس نتایج به دست آمده از این پژوهش، سه وجه اشتراک میان دو تقریر فوق وجود دارد: لمی بودن هر دو تقریر، بی نیازی هر دو تقریر از ابطال دور و تسلسل، و اثبات صفات واجب الوجود علاوه بر اثبات وجود او. از سوی دیگر، چهار وجه اختلاف میان دو تقریر مذکور وجود دارد: در تقریر ابن سینا، از اصل وجود استفاده شده است، درحالی که در تقریر علامه طباطبایی از اصل واقعیت؛ تقریر ابن سینا تنها قادر به اثبات ضرورت ذاتی واجب الوجود است، ولی تقریر علامه طباطبایی، ضرورت ازلی واجب الوجود بالذات را نیز اثبات می کند؛ ابن سینا در تقریر خود از مقدمات متعددی استفاده کرده است، ولی علامه طباطبایی در تقریر خود با استفاده از کم ترین مقدمات، مطلوب را اثبات کرده است.
بازتحلیل نقش صوفیه در تأویل «قیامت» به «قیام موعود»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۳
91 - 114
حوزههای تخصصی:
آموزه معاد و برپایی قیامت از اساسی ترین اعتقادات اسلامی مورد توجه گرایش های تأویلی جریان های انحرافی بوده است. متصوفه که تاریخی به گستردگی دوره اسلام دارد؛ تأویل را به عنوان شیوه ای برای درک باطن شریعت و حقیقت مکنون در آن به کار بسته است. متصوفه معتدل هرچند بر وقوع ظاهری و حقیقی واقعه قیامت و مفاهیم مرتبط با آن صحه گذارده لکن بیانی تأویلی از مقامات قیامت بیان داشته است که مایه انحرافاتی در جامعه اسلامی شده است. این پژوهه با روش کتابخانه ای و به گونه توصیفی تحلیلی به بررسی تأویل متصوفه در مفهوم قیامت می پردازد. این جستار پس از دنبال نمودن سیر تأویل گرایی در مفهوم قیامت، تبیین اقسام قیامت در دیدگاه متصوفه و تأویلاتی که بر آن آموزه وارد شده است به این دستاورد رهنمون شد که چنین تأویلاتی منجر به اباحی گری، زمینه سازی برای نسخ شریعت، بدعت گذاری در ایجاد آئینی ساختگی و سستی نسبت به موضوعات مختلف شریعت الاهی شده است.
صورت بندی نظریه ی اجزاء اصلیّه، بر اساس ایده ی «طینت»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۸
۶۲-۴۷
حوزههای تخصصی:
مسأله تحقیق حاضر، بازخوانی نظریه ی کلامی اجزاء اصلیه، به مثابه ی ملاک این همانی ابدان، با نگاهی به احادیث ناظر به طینت است. متکلمینی نظیر خواجه نصیر الدین طوسی، این نظریه را در پاسخ به اشکال مشهور «آکل و مأکول» -که در صدد به چالش کشیدن معاد جسمانی است- مطرح نموده اند؛ اما به نظر می رسد تقریر این پاسخ، با ابهاماتی روبرو است و دقتی دوباره را می طلبد. یافته های این تحقیق نشان می دهد که با الهام گرفتن از برخی روایات ناظر به طینت، می توان قول مذکور را به نحوی بازخوانی کرد که از ابهاماتش کاسته، و بر کارایی اش افزوده گردد. روش تحقیق مقاله حاضر، تفسیری -تحلیلی است.
دستاوردهای انقلاب اسلامی ایران در راستای نیروسازی برای ظهور(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال شانزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۵
7 - 28
حوزههای تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران با آرمان زمینه سازی برای حکومت امام مهدی؟ع؟ تکون و تولد یافت. بنابراین یکی از معیارهایی که به کمک آن می توان کامیابی یا ناکامی انقلاب را ارزیابی نمود میزان موفقیت انقلاب اسلامی در نیروسازی برای ظهور امام مهدی؟ع؟ است و انقلاب اگر بخواهد به آرمان خود وفادار بماند بایستی تمام ظرفیت خود را در راه نیروسازی برای حکومت عدل جهانی مهدوی به کار گیرد. پرسش نوشتار پیش رو این است که انقلاب اسلامی ایران به چه میزان در نیل به هدف خود موفق بوده است و دستاوردهایی که انقلاب در مسیر نیروسازی برای حکومت مهدوی به دست آورده است چیست. تحول در نگرش به اسلام به عنوان یک قدرت مطرح، تحول در نگرش به حکومت دینی، تحول در نگرش به انتظار، شتاب بخشیدن به جریان بازگشت به اسلام، احیاء فرهنگ مبارزه با طاغوت، تمرین عملی برای نظام حکمرانی، تربیت نسل مؤمن و مجاهد و تربیت و انسجام بخشی به نیروهای مجاهد در سرتاسر دنیا بخشی از این دستاوردها هستند.
میزان کارآمدی دفاعیه «علم ناقص انسان» در پاسخ به مسأله ی منطقی شر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۸۴
101 - 120
حوزههای تخصصی:
چکیده یکی از پاسخ های مشهور به مسأله منطقی شر، دفاعیه علم ناقص انسان یا محدودیت قوای شناختی انسان در تشخیص خیر و شر امور نام دارد. بر اساس این دفاعیه، از آنجایی که اساسا اثبات وجود شرِ گزاف در عالم ناممکن است، لذا صورت مسأله منطقی شر معتبر نیست. نوشتار حاضر با تأمل در حدود کارآمدی نظریه علم ناقض، به این نتیجه رسیده است که اگر منظور از شر در صورت مسأله منطقی شر، شر گزاف باشد، این دفاعیه به شرحی که در متن نوشتار توضیح داده خواهد شد، میتواند نامعتبر بودن صورت مسأله مزبور را نشان دهد. اما اگر منظور از شر، مطلق درد و رنج باشد، پاسخ مورد اشاره نمیتواند کامل و همه جانبه باشد و برای ردّ کامل و همه جانبه مسأله منطقی شر، گریزی از ورود به بحث درباره مفهوم قدرت مطلق الهی نیست. بعلاوه، این پاسخ حتی اگر پاسخی همه جانبه باشد، نهایتا وجود خدا را محتمل میسازد و نمیتواند مدعای حداقلی برهان منطقی شر مبنی بر مشکوک بودن وجود خدا را ردّ کند و برای نفی این تردید باید از پاسخهای دیگر به مسأله شر کمک گرفت. البته این سخن بدان معنا نیست که «احتمال عدم وجود خدا» بر «احتمال وجود خدا» رجحان دارد. بلکه اتفاقا دفاعیه علم ناقص میتواند این مدعای مسأله قرینهای شر را نیز منتفی سازد.
بررسی انتقادی ارادی نبودن دخالت پیش فرض ها در هرمنوتیک فلسفی بر اساس نظریه ارجاع به علم حضوری
منبع:
معارف حکمی جامعه سال ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵
53 - 76
حوزههای تخصصی:
دخالت پیش فرض ها در فرایند فهم، از اساسی ترین مسائل هرمنوتیک فلسفی به شمار می رود. در نظر قائلین به هرمنوتیک فلسفی، با توجه به نگاه پدیدارشناسانه و تحلیلی که از نحوه هستی انسان ارائه می دهند، اولاً انسان موجودی پرتاب شده در تاریخ و زمان و ثانیاً، سراسر فهم و ادراک است؛ فهمی متأثر از پیش فرض هایی که به دلیل تاریخی بودن انسان، در اختیار و گزینش او نیست. ازاین رو در پژوهشی فلسفی، با رویکردی معرفت شناسانه و با روشی تحلیلی- توصیفی، با تکیه بر نظریه ارجاع به علم حضوری استاد مصباح یزدی نشان داده شد که در بررسی انواع ادراکات انسان و تفکیک بین ادراکات حصولی و حضوری، گرچه یکسری از پیش فرض ها در روند فهم دخالت دارند، ولی این دخالت ها لزوماً به اختیار انسان است. بدین ترتیب، با ارائه تحلیل فرایند فهم انسان به کمک روش ارجاع به علم حضوری، ادعای غیر روشمند بودن فهم و در نتیجه، غیر اختیاری دانستن دخالت پیش فرض ها و نتایج حاصل از آن، همچون تعدد قرائت ها و نسبیت باطل گردید.
واکاوی سرانجام میراث فلسفی و کلامی ابن رشد در جهان اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شماری از مستشرقان و تعدادی از اندیشمندان مسلمان مُصرّانه بر این باورند که میراث حکمی و کلامی ابن رشد در جهان اسلام و از جمله ایران، وارد نشد و حکیمان و متکلمان مسلمان، التفاتی به نوشته های او نکردند. توجیهاتی مانند نبود نسخه های آثار ابن رشد یا نداشتن شاگردان وفاداری به وی نیز بر این باور ارائه شده است. نوشتار حاضر می کوشد هم گزارشی از جبهه مقابل با این باور ارائه دهد و هم نادرستی پندار بی توجهی اندیشمندان جهان اسلام و به ویژه ایرانیان به میراث ابن رشد را نشان دهد. برای نیل به این منظور به نوشته های متعددی از حکیمان و متکلمان شرق عالم اسلام تمسک می شود که در آنها صریحاً از ابن رشد و یا نوشته های او نام می برند و گاه به نقد می نشینند. همچنین در این نوشتار به بسیاری از مسایلی اشاره می شود که متکلمان و فیلسوفان مسلمان در نوشته های ابن رشد دنبال کردند. سرانجام نیز محتمل ترین وجه برای کم توجهی حکیمان مسلمان به نوشته های ابن رشد ذکر خواهد شد.
بررسی تطبیقی حدیث «داخل فی الأشیاء...» و قاعده فلسفی «بسیط الحقیقه...» از دیدگاه حکمت متعالیه و عرفان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۱
169 - 193
حوزههای تخصصی:
توانایی عقل در استنباط، تبیین، استدلال و دفاع از برخی معارف، امری مسلم و انکارناپذیر است. در کتب روایی، کلامی، فلسفی و عرفانی به نقل از حضرت علیu ، روایتی در نحوه ارتباط حق تعالی با اشیاء با این مضمون نقل شده است که خداوند «داخل فی الأشیاء لا کدخول شیء فی شیء وخارج عن الأشیاء لا کخروج شیء عن شیء». بی شک این کلام از سنخ معما و رمز نبوده و معنایی فهم پذیر برای مخاطب دارد. مسئله تحقیق این است که منظور از داخل بودن یا خارج بودن خداوند از اشیاء چیست؟ آیا تفسیر آن با استفاده از مبانی فلسفی ممکن است یا باید فهم آن را به زمان حضور و مواجهه با معصومu واگذار نمود؟ در این مقاله ضمن بررسی سندی و دلالی حدیث و بیان اقوال و برداشت های مختلف، به ذکر شواهدی از آیات و روایات پرداخته، نشان داده ایم که با تبیین قاعده فلسفی «بسیط الحقیقه کلّ الأشیاء...» می توان معنایی معقول از این حدیث ارائه کرد و نشان داد که خداوند بسیط الحقیقه و بی نهایتی است که فراگیر همه اشیاء و کمالات آن ها بوده و هیچ کدام خارج از او نیستند؛ در عین حال، هیچ یک از محدودیت های امکانی در او راه ندارد.
واکاوی تأثیر شناختی عواطف بر فهم پدیده ها از دیدگاه مولوی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۱
151 - 186
حوزههای تخصصی:
کارکردهای شناختی عواطف در سال های اخیر به طور ویژه مورد توجه معرفت شناسان قرار گرفته است. از مهم ترین چالش ها در این زمینه آن است که آیا می توان از عواطف به عنوان ابزاری در جهت فهم بهتر یک پدیده سود برد. دو دسته از پاسخ ها را می توان ناظر به این پرسش مشاهده نمود. گروهی عواطف را مانع کسب شناخت و فهم درست از پدیده ها معرفی کرده می کنند و گروهی دیگر مدافع کارکردهای مثبت شناختی برای عواطف اند. از آنجا که بازخوانی و بازسازی سنت عرفانی ما حاوی بصیرت های راهگشایی در باب مسائل روز است، هدف پژوهش حاضر بررسی دیدگاه مولانا جلال الدین محمد بلخی در راستای پرسش فوق و ارائه تحلیلی از چگونگی تأثیر مواجهه عاطفی در فهمِ بهتر یک پدیده است. به منظور کشف دیدگاه وی، علاوه بر مثنوی معنوی به فیه ما فیه و مکتوبات مولوی نیز رجوع شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد از منظر مولوی، مواجهه عاطفی با یک پدیده می تواند از طریق ایجاد همدلی و تغییر در نحوه توجه به آن، زمینه ساز فهم بهتر آن گردد. همچنین از آنجا که هر فرایند عاطفی شامل ارزیابی و قضاوت درباره یک پدیده است، مطابق نظرگاه عرفانی مولانا، زمانی مخاطب می تواند به این ارزیابی اعتماد کند که به لحاظ معنوی از صفای باطنِ لازم برخوردار باشد.
واکاوی دلالت فراز «یَا مَنْ دَلَّ عَلَى ذَاتِهِ بِذَاتِهِ» دعای صباح بر برهان صدیقین
منبع:
آموزه های حکمت اسلامی دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
93 - 114
حوزههای تخصصی:
برهان صدیقین به عنوان یکی از مهمترین براهین اثبات حق تعالی با تقریرهای گوناگونی ارائه شده که گوهر مشترک همه آنها رسیدن از مطلق وجود به وجود مطلق است. برخی از حکما در تأیید این برهان به فراز «یَا مَنْ دَلَّ عَلَى ذَاتِهِ بِذَاتِهِ» در دعای صباح استشهاد کرده اند. برای بررسی مسئله تطبیق این فراز بر برهان صدیقین ابتدا به واکاوی متن دعا پرداخته ایم که براین اساس، به نظر می رسد اولاً نوع دلالت مذکور در این فراز، دلالت عقلی است و در آن از دو لازم از لوازم عام وجود یعنی مفهوم واقعیّت و مفهوم ضرورت ازلیّ استفاده شده و از وجود خدا، وجوب آن اثبات می شود. در این صورت، مشابه همان بیان مبارک امیرالمؤمنین؟ع؟خواهد بود که رسیدن از ذات به ذات است. ثانیاً با بررسی معانی «باء»، در صورتی می توان این فراز را استشهادی بر برهان صدیقین دانست که سببیّت غیرتقدیری از معنای «باء» مورد نظر باشد. در قسمت دوم نیز بر اساس شواهد خارج از متن دعا و باتوجّه به فرازهای دیگر ادعیه که مفسر یکدیگر هستند، می توان ادعا کرد که این عبارت، بر برهان صدیقین دلالت می کند. البته نگارنده به این انحصار قائل نبوده و معتقد است نمی توان از معانی محتمل دیگر آن چشم پوشی کرد.
کاربست «فصل» به عنوان «حد تام» در فلسفه ی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸۳
27 - 48
حوزههای تخصصی:
تغییر در بنیان های فلسفی منطق مستلزم تغییر در رویکرد مواجهه با مسایل آن و گاه نیز مستلزم تغییر در خود آن مسایل است. یکی از مباحث مهم منطق، ساختار تعریف اشیا و نقش اجناس و فصول متعدد در تعریف حدی و چگونگی چینش و ترتیب آنها است. این مقاله با توجه به نظریه اصالت وجود، دیدگاه ملاصدرا درباره تعریف حدی اشیا را بازخوانی و تبیین کرده و نحوه مواجهه او با دیدگاه جمهور حکما را تحلیل کرده است. بررسی تحلیلی این موضوع به این نتیجه منتهی شد که نظریه اصالت وجود و فروع برآمده از آن، در فلسفه ملاصدرا به رویکرد متفاوتی انجامیده است که در آن فصل اخیر تأمین کننده وحدت حقیقی ماهیت مرکب است و مواد و اجناس پیشین را به نحو بساطت و اجمال در خود گنجانده است؛ بر همین اساس، صدرالمتألهین به صراحت اظهار داشته است که در حد تام رعایت ترتیب میان مقومات ماهیت ضروری نیست، بلکه امری استحسانی است. در این رویکرد ابداعی، حد حقیقی ماهیت صرفاً فصل اخیر آن است و هر یک از اجناس و فصول پیشین به نحو تفصیلی با فعلیت های متعدد آن گونه که جمهور حکما در ترکیب انضمامی ترسیم کرده اند مقوم شیء نیستند و خارج از حقیقت آن قرار دارند؛ در نتیجه، ذکر اجناس و فصول پیشین در تعریف حدی از باب زیادی حد بر محدود است.
جایگاه ولایت در مکتب شهید حاج قاسم سلیمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشرق موعود سال شانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۱ ویژه همایش شهید سلیمانی و مکتب انتظار و مقاومت
201 - 236
حوزههای تخصصی:
امامت، اندیشه سیاسی مطلوب اسلامی از منظر تشیع است. محتوای اندیشه امامت، «ولایت» است. مفهوم ولایت هم در عصر حضور و هم در عصر غیبت امام معصوم، رابطه بین امام و ماموم، و یا حاکم و مردم را مشخص می کند. در صورت عملی شدن این رابطه، «نظام ولایت» شکل می گیرد. مکتب حاج قاسم، مکتب ولایت و مکتب قرآن است و او در تلاش بود تا مبانی فکری و عملی خود را با قرآن، سنت معصومین7 و اندیشه های امام خمینی; پیوند بزند. حاج قاسم در درجه اول عبد مخلص خداوند متعال بود و ولایت مداری او از سرچشمه عبودیت مخلصانه وی نشات می گیرد. او در انسان شناسی، خود را عبد و سرباز شناخته است. به همین دلیل حاج قاسم تمام همت خود را صرف دفاع از مسیر ولایت می کند و با این که به لحاظ سلیقه شخصی، نظامی بودن را با روحیات خود متناسب نمی داند؛ ولی به دلیل عمل به وظیفه سربازی و عبد بودن خود، جهاد در راه مولای خود را شغل اصلی خود انتخاب می کند. این مقاله در راستای مطالعه جایگاه ولایت در مکتب حاج قاسم سلیمانی، با استفاده از روش تحلیل محتوا، متن وصیت نامه شهید سلیمانی را به مثابه کامل ترین، معتبرترین و آخرین سند برجای مانده از آن شهید، مورد تحلیل کمی و کیفی قرار داده است. نتایج این بررسی نشان می دهد که ولایت مداری پربسامدترین مفهوم موجود در مکتب شهید سلیمانی است. اگر مکتب حاج قاسم را به مثابه یک مثلث ترسیم کنیم، یکی از اضلاع آن ولایت مداری و دوضلع دیگرش خدامحوری و جهاد در راه خدا برای نجات مخلوق خدا است. به این ترتیب گرچه ولایت مداری یکی از اضلاع مکتب سه ضلعی حاج قاسم است، با این حال دو ضلع دیگر نیز به کمک همین ضلع و تحت رهبری آن امکان تحقق می یابند. بنابراین دال مرکزی مکتب حاج قاسم همان ولایت مداری است که این امر از دوران مبارزات او با رژیم طاغوت تا روز شهادتش در 13 دی ماه 1398بر تمام اندیشه و رفتار او حاکم بوده است.
نقادی دیدگاه های معاصر درباره انتساب اصالت ماهیت به سهروردی و وجوه برتری نظریه آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۹
29 - 53
حوزههای تخصصی:
پژوهندگان در این نگاشت بر این باورند که نزاع اصالت وجود یا ماهیت نه تنها لفظی نیست بلکه یک چالش متافیزیکی مهم میان اصالت وحدت با اصالت کثرت محسوب می شود که هریک از این دو اصل می تواند نتایج کلامی متفاوتی را در پی داشته باشد. پیرامون انتساب اصالت ماهیت به سهروردی در بین محققان معاصر سه دیدگاه مهم را می توان از هم تفکیک کرد: نخست، دیدگاهی که انتساب اصالت ماهیت به شیخ اشراق را نفی می کند و حتی وی را مبتکر اصالت وجود می داند. دوم، نظرگاهی که این انتساب را به صراحت نفی نمی کند اما براساس شواهدی از اصالت وجود در سخنان او، چنین می انگارد که روح حکمت اشراق اصالت وجودی است. سوم، دیدگاه آیت الله جوادی آملی و برخی محققان دیگر که نظام حکمت سهروردی را مبتنی بر اصالت ماهیت و کثرت و از این رو در مقابل نظام اصالت وجود صدرایی ، که مبتنی بر وحدت وجود است، می پندارد. نگارندگان در این پژوهش با روشی تحلیلی انتقادی، بر پایه مطالعه آثار سهروردی و سهروردی پژوهان، می کوشند ضمن نقادی دیدگاه های سه گانه، وجوه برتری نظرگاه آیت الله جوادی آملی را تبیین نمایند و ادله خود بر رد دیدگاه های دیگر را به منصه ظهور رسانند.
ادله تعدد قرائت ها از دین در بوته نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۷
327 - 348
حوزههای تخصصی:
این مقاله به تحلیل و ارزیابی ادله ای پرداخته است که نظریات مطرح در باره تعدد قرائت ها از دین به آن تمسک کرده اند. با توجه به اینکه تعدد قرائت ها از دین چالش های مهمی را در حیطه قلمرو معرفت دینی پدید آورده است، ضرورت دارد که ادله مطرح شده ارزیابی شود. روش تحقیق در این مقاله تحلیلی، انتقادی است. نتایج این تحقیق حکایت از این دارد که مهم ترین دلیل این نظریات، توجیه طبیعی بودن رخداد تعدد قرائت ها از طریق مبانی کثرت گرایی دینی «جان هیک» و هرمنوتیک فلسفی در نسبیت فهم است. لیکن با توجه به اینکه این مبانی، به نسبی گرایی معرفت دینی منجر می شود و این نظریات سعی کرده اند از این لوازم فرار کنند، نظریات آن ها دچار تناقض درونی شده است. استدلال به تنوع معرفتی در اجتهاد و معارف طولی دین، نیز هر چند ممکن است مواردی از تعدد قرائت را به دنبال داشته باشد، اما چنین تنوع معرفتی با مدعای اصلی که مبتنی بر مبانی ذکر شده است، تفاوت بسیار دارد.
بحثی درباره علم حضوری و شهودی، تفاوت ها و اعتبار آن ها
منبع:
کلام و ادیان سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۸)
37 - 56
حوزههای تخصصی:
خلط بین علم حضوری و شهود عرفانی از جمله اشتباهات رایجی است که بعد از تلفیق و آمیختگی حوزه های تخصصی فلسفه و عرفان به وجود آمده است و نتایج زیان باری را در حوزه تفکر عقلانی پدید آورده است. این جستار در صدد است به مشکلی در بحث های فلسفی بپردازد که در تشخیص علم حضوری از شهود پیش آمده است و بر آن می کوشد تا با توضیح دادن علم حضوری منطقی و شهود، از این خلط اشتباه جلوگیری کند. به این منظور پژوهشگر، چه در بحث تعریف و مفهوم شناسی و چه در بحث کاربرد و مصادیقی که برای علم حضوری در کلام فلاسفه مطرح معاصر ذکر شده است ورود کرده و نشان می دهد در تمام این موارد، حوزه علم حضوری، از شهود عرفانی متفاوت است و شهود عرفانی را نمی توان با علم حضوری یا یکی از مصادیق آن مرتبط دانست.
استحاله یا امکان شهود ذات حق
منبع:
کلام و ادیان سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۸)
169 - 192
حوزههای تخصصی:
مسئله معرفت انسان به حق تعالی، یکی از اساسی ترین و در عین حال چالش برانگیز ترین سوالات بشر در حوزه الهیات و فلسفه در مکاتب و ادیان مختلف است. در این میان، مشهور عرفا و صوفیه با پذیرش اصل امکان معرفت به خدا، نوع این معرفت را شهودی و وجدانی دانسته و در مبحث فناء فی الله، چگونگی آن را تبیین می کنند. اما آیا معرفت شهودی به خدا، بر اساس مبانی خود اصحاب تصوف قابل پذیرش است؟ همچنین این معرفت، با موازین عقلی و نقلی انطباق دارد یا خیر؟ این جستار ابتدا با تبیین حقیقت شهود خداوند متعال، در قالب علم حضوری، به تحلیل تعارض ادعای استحاله معرفت خداوند متعال، با ادعای شهود باریتعالی می پردازد و نشان می دهد که بر اساس مبنای توحیدی صوفیه یعنی نظریه وحدت شخصی وجود، اصل موضوع معرفت شهودی به خدا منتفی خواهد بود؛ پس از آن، پاره ای از ادله نقلی مثبتِ شهود باری تعالی نیز مورد کنکاش و تحقیق قرار گرفته است.
نقد سندی انجیل متی
حوزههای تخصصی:
اناجیل چهارگانه در نگاه مسیحیان، معتبرترین گزارش های تاریخی در باب گفتارها و کردارهای حضرت مسیح علیه السلام هستند. این آثار، تحت الهام روح القدس به وسیله دو نفر از رسولان مسیح و دو تن از شاگردان رسولان به نگارش درآمده اند. نزدیک به 19 قرن، کمتر کسی درباره صحت انتساب این اناجیل به نویسندگان یادشده در سنت مسیحی، تردید به خرج می داد؛ اما در قرن بیستم، چرخشی مهم در این باره روی داد. بسیاری از متفکران و اندیشمندان به بررسی این موضوع پرداختند و استناد اناجیل چهارگانه به نویسندگان مذکور، به چالش کشیدند. روش های جدید علمی و دانش هایی مانند باستان شناسی نیز به مدد آنان آمد. در این پژوهش، موضوع انتساب انجیل نخست به متای حواری به روش توصیفی تحلیلی بررسی شده است. این بررسی نشان می دهد که استناد این انجیل به متی فاقد اعتبار بوده و با اطمینان می توان گفت که نویسنده آن فرد دیگری بوده است.
نقش قوه خیال در تکوّن بهشت یا جهنم درون انسان
منبع:
معارف حکمی جامعه سال ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴
91 - 106
حوزههای تخصصی:
بهشت و جهنم در برزخ و آخرت، حاصل عینیت «عمل» با «جزا» در همین دنیا هستند. آنچه عینیت میان عمل و جزای آن را ممکن می سازد، فاعلیت قوه خیال نفس در صدور صوَر مثالی متناسب با عمل است که مجموع این صوَر مثالی را «بهشت یا جهنم درون» می نامیم. مسئله اساسی این پژوهش، بازشناسی نه صرفاً شناخت فاعلیت قوه خیال در تکوّن بهشت یا جهنم در درون انسان، با بهره گیری از روش تحلیلی است. یافته اصلی پژوهش جاری، که با تکیه بر روی آورد تحلیل سیستمی مبانی نفس شناسی صدرالمتألهین در دو مقام «تجرد مثالی قوه خیال و تکوّن بهشت درون» و «انشاء صوَر و تکوّن بهشت درون» به دست آمده است، حاکی از فاعلیت قوه خیال نفس در خلق صوَر مثالی متناسب با دریافت های خود از حواس پنج گانه و افکار است. این صوَر، در مرتبه خیال نفس باقی می مانند و اگر حاصل این صوَر، همخوان با نعمات و ویژگی های بهشت باشد، انسان در بهشت درون خود به سر می برد و اگر ویژگی های جهنم و جهنمیان بر آن صادق باشد، هم اکنون در جهنم درون می سوزد.
کاربست نظریه «چندمعنایی» در تفسیر عرفانی «عین الاعیان»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۹
53 - 85
حوزههای تخصصی:
نظریه ی چندمعنایی در تفسیر قرآن به رویکردی تفسیری عرفانی نظر دارد که ریشه در تأویل پذیری قرآن داشته و مطابق با آن کلمات و تعابیر قرآنی حاوی معانی گوناگونی است و هر کدام از این معانی در جای خود معتبر است و نمی توان یکی را بر دیگری ترجیح داد. اما آیا پذیرش چندمعنایی خود مانعی در برابر تفسیر قرآن نیست؟ چگونه می توان میان اقوال متغایر مفسرین جمع کرد؟ آیا جمع میان این اقوال که ریشه در تکثرگرائی عرفانی دارد نتیجه ا ی تفسیری نیز به همراه خواهد داشت؟ تفسیر عین الاعیان نوشته شمس الدین محمد فناری که به تفسیر سوره حمد اختصاص دارد، نمونه و الگوی مناسبی است که کیفیت به کارگیری چندمعنایی در تفسیر قرآن و نیز نتایج آن را به روشنی نشان می دهد. فناری در تفسیر کلمات «الحمد»، «رب العالمین»، «یوم الدین» و نیز در بیان تفاوت دو صفت الهی «الرحمن» و «الرحیم»، اقوال گوناگون مفسران را نقل کرده تلاش می کند به معنایی گسترده از آیات دست یابد تا نشان دهد قرآن کریم دریایی بی کران از معانی است. کاربست چندمعنایی در تفسیر عین الاعیان گویای آن است که این رویکرد می تواند لایه هایی از معانی قرآن را بازگو کند که در رویکرد تک معنایی، مغفول می ماند.
نقش روایات نبوی در کاربرد «مهدی» در عصر حضور(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۳
153 - 178
حوزههای تخصصی:
کاربرد «مهدی» بازتاب اندیشه مهدویت و برگرفته از روایات نبوی است. در نوشتار حاضر، بر پایه روش تحلیل تاریخی، در پاسخگویی به این مسئله که: «روایات نبوی در کاربرد مهدی در عصر حضور ائمه؟عهم؟، چه نقشی داشت»، دانسته شد: در روایات نبوی، مهدی در دو مفهوم انعکاس یافت: «هدایت شده»(لغوی) و «مُنجی»(اصطلاحی). این دو مفهوم، خاستگاهی برای کاربردهای دوگانه و متمایز مهدی در عصر حضور شد. در این میان، کاربرد لغوی، کمتر واکنش برانگیز بود. این کاربرد، گاهی به مفهوم اصطلاحی می آمیخت و به عدل گستری منجی، یادشده در روایات، اشاره داشت. همچنین دقیق نبودن شناخت کاربران از روایات، سبب می شد تا گاهی کاربرد مهدی صرفاً از سرِ امید _ و نه، اعتقاد _ باشد. روایات نبوی، بسترساز کاربرد مهدی در قیام های شیعی بود. این کاربرد درباره محمدبن حنفیه در قیام مختار، لغوی بود و پس از وفات ابن حنفیه، به اصطلاحی تطور یافت. در قیام محمدبن عبدالله حسنی، هم مدعیان و هم منکران مهدویت وی، به روایات توجه داشتند. کاربرد مهدی درباره خلفا، ابزاری برای قداست و توأم با تحریف روایات بود. کاربرد مهدی درباره امام دوازدهم، در عصر حضور، با روایات نبوی و شرایط نقل آنها ارتباط تنگاتنگ داشت و پس از آن، به پایاترین کاربرد اصطلاحی و اعتقادی منجر شد.