آموزه های حکمت اسلامی

آموزه های حکمت اسلامی

آموزه های حکمت اسلامی دوره 1 پاییز و زمستان 1401 شماره 1

مقالات

۱.

جدا-انگاری حقیقت «علم» و «وجود ذهنی» (خوانش و تقویت انگاره معرفت شناختی حکیم الهی، جوادی آملی با مبانی اَدَقّ صدرایی)

کلیدواژه‌ها: وجود ذهنی هستی علم جداسازی حقیقت علم از معلوم نفس وحدت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۱
موضوع این نوشتار، تبیین و تقویت دیدگاهی کاملاً صدرایی است که از سوی حکیم الهی، جوادی آملی مطرح گردیده و در سال های پایانی از سوی برخی نقد و انکار شده است. در این جُستار، نگارندگان با روش توصیفی- تحلیلی، نخست، نظریه جداانگاری حقیقت علم از وجود ذهنی (به تقریر استاد جوادی آملی) را تبیین نموده، سپس مبانی و اصولی را که به عنوان مبانیِ دقیق صدرایی از آن یاد می شود (همانند اصالت هستی با تقریر وحدت شخصیه وجود؛ عین الکمال و کل الکمال بودن وجود، بسیط الحقیقه بودن یا جهان صغیر/ کبیر بودن نفس و نظریه انکشاف نفس) در راستای استحکام دیدگاه یادشده به کار برده اند. هدف نوشتار حاضر این است که از طریق بازخوانی نظریه حکیم جوادی آملی، دیدگاه واقعیِ حکمت متعالیه درباره چیستیِ «علم» روشن گردد. برون داد پژوهش حاضر نیز، جایگزینی واژه «وحدت» برای «علم و عالم» به جای واژه «اتّحاد» است؛ زیرا بر اساس مقدمات به کار رفته در انگاره یادشده، به ویژه لحاظ هستیِ خارجی برای علم و مساوقت آن با وجود، طرح هر گونه دوگانگی میان فاعل شناسا و حقیقتِ علم، بی معنا است.     
۲.

مفهوم شناسی «فلسفه منطق اسلامی» و پیشینه شناسی مس ائل آن در تُراث منطق اسلامی

کلیدواژه‌ها: فلسفه مضاف فلسفه منطق منطق اسلامی فلسفه منطق اسلامی موضوع منطق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۹
«فلسفه منطق» مانند دیگر فلسفه های مضاف از جمله دانش های نوپایی است که خاستگاه آن به عنوان دانشی مستقل، مغرب زمین  است. منطق به عنوان یکی از قدیمی ترین دانش ها در تمدّن اسلامی، معمول و بالیده بوده است. مقایسه قدمت طولانی دانش منطق و نوپا بودن فلسفه منطق، این پرسش را پدید می آورد که آیا حکمای منطق اسلامی، منطق را بریده از فلسفه آن طرح و بحث کرده اند یا مسائل منطق اسلامی ناظر بر فلسفه مضاف متناسب خود -هرچند پنهان و غیرمدون- طرح و بحث شده است و منطق دانان اسلامی نیز در تُراث منطق اسلامی، به مباحثی پرداخته اند که امروزه جزء مسائل فلسفه منطق می دانیم؟ پاسخ به این پرسش افزون بر آنکه مسائل «فلسفه منطق اسلامی» را مسائلی ریشه دار و باسابقه معرفی می کند، تولید فلسفه های مضاف را سرعت می بخشد. از سوی دیگر توجه به این پیشینه، زمینه ساز روش شناسی حکمای اسلامی در مسائل فلسفه مضاف خواهد بود. در این مقاله، تعاریف مطرح شده درباره «فلسفه منطق اسلامی» نقد و بررسی شده و سپس با روش تحلیلی به چهار مسئله از مسائل فلسفه منطق اشاره گردیده است. در نهایت، با ارائه اقوال و نظراتی که منطقیّون درباره این مسائل بیان کرده اند، پیشینه داشتن این مباحث در تُراث منطق اسلامی اثبات شده است.
۳.

مناسبات آراء مشهوره و افعال اجتماعی در مدائن فارابی

کلیدواژه‌ها: مشهورات مدینه فاضله اغراض مدینه فارابی افعال اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۷
موضوع پژوهش پیش رو بررسی نسبت آراء مشهوره و افعال اجتماعی اهالی مدینه  از دیدگاه فارابی است. فارابی، مدائن را به اعتبار خصوصیات و اهداف اهالی آن به اقسام مختلف تقسیم می کند، اما با وجودِ تمایزات بنیادین اقسام مدائن نزد وی، رئیس هر مدینه -که نمود خارجی اهداف آن است- با بهره مندی از مشهورات، به مثابه آراء ظنی مقبول جمهور اهالی، مقدّمات و موجبات وصول به غایات را (اعم از آن که  منطبق با سعادت حقیقی باشند یا پنداری ناصواب از آن) تمهید و تنسیق می نماید. البته آراء مشهوره به عنوان ابزار سامان مدینه و اتّحاد جامعه، اصناف مختلفی دارد که برخی مانند سنّت ها، رکنِ التزام و بعضی مانند قانون، رکن انتظامِ برجسته تری دارند. البته در نهایت، آراء مشهوره طیف وسیعی را دربرمی گیرد که جامع متخیلات و انفعالات نفسانی و قوانین بوده و هر یک، بخشی از کارویژه مشهورات نزد فارابی را تأمین می کند و در نهایت مدینه را به غایت قصوی خود، رهنمون می سازد. بنابراین مشهورات، بسته به تدبیر حاکم و متناسب با غایات تأسیسِ مدینه، جامعه را به سوی هم گرایی سوق می دهد تا غایت نهاییِ تشکیل مدینه محقق گردد. البته میزان توفیق مشهورات در تحقّق غایت مدینه، به سیاسات و خبرگی زعیم آن بستگی تام دارد. این مقاله با شیوه مطالعه کتابخانه ای با اولویت متون منتسب به فارابی و آثار شناخته شده شارحین وی سامان یافته است. ما در این نوشتار نشان خواهیم داد مشهورات، سامان بخش افعال اهالی مدینه جهت نیل به غایات مدائن است، جدا از آن که غایات یاد شده دال بر سعادت حقیقی یا پنداری ناصواب از آن باشند.
۴.

واکاوی دلالت فراز «یَا مَنْ دَلَّ عَلَى ذَاتِهِ بِذَاتِهِ» دعای صباح بر برهان صدیقین

کلیدواژه‌ها: برهان صدیقین ادعیه دلالت ذات بر ذات دعای صباح اصل واقعیت ضرورت ازلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۸
برهان صدیقین به عنوان یکی از مهمترین براهین اثبات حق تعالی با تقریرهای گوناگونی ارائه شده که گوهر مشترک همه آنها رسیدن از مطلق وجود به وجود مطلق است. برخی از حکما در تأیید این برهان به فراز «یَا مَنْ دَلَّ عَلَى ذَاتِهِ بِذَاتِهِ» در دعای صباح استشهاد کرده اند. برای بررسی مسئله تطبیق این فراز بر برهان صدیقین ابتدا به واکاوی متن دعا پرداخته ایم که براین اساس، به نظر می رسد اولاً نوع دلالت مذکور در این فراز، دلالت عقلی است و در آن از دو لازم از لوازم عام وجود یعنی مفهوم واقعیّت و مفهوم ضرورت ازلیّ استفاده شده و از وجود خدا، وجوب آن اثبات می شود. در این صورت، مشابه همان بیان مبارک امیرالمؤمنین؟ع؟خواهد بود که رسیدن از ذات به ذات است. ثانیاً با بررسی معانی «باء»، در صورتی می توان این فراز را استشهادی بر برهان صدیقین دانست که سببیّت غیرتقدیری از معنای «باء» مورد نظر باشد. در قسمت دوم نیز بر اساس شواهد خارج از متن دعا و باتوجّه به فرازهای دیگر ادعیه که مفسر یکدیگر هستند، می توان ادعا کرد که این عبارت، بر برهان صدیقین دلالت می کند. البته نگارنده به این انحصار قائل نبوده و معتقد است نمی توان از معانی محتمل دیگر آن چشم پوشی کرد.
۵.

بررسی مسئله تجرّد ابصار (با تأکید بر استدلال امتناع انطباع کبیر در صغیر) از دیدگاه حکمت متعالیه و عصب شناسی

کلیدواژه‌ها: ابصار انطباع مجرد مادی ملاصدرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۱۲
ابصار یکی از حواس پنج گانه ی ظاهری است که در فلسفه اسلامی همواره از آن بحث شده است، به گونه ای که هر یک از سه مکتب مهم فلسفه اسلامی، نظریه ای خاص و متفاوت درباره آن مطرح کرده اند. حکمت متعالیه -که مکتب غالب در فلسفه اسلامی کنونی است- ابصار را امری مجرّد و حاصل خلاقیّت نفس می داند. براساس این دیدگاه، شرایط مادّی ابصار، مخصّصِ افاضه نفس است. یکی از ادله ای که برای اثبات این مدعا اقامه می شود، امتناع انطباع کبیر در صغیر است؛ استدلالی که در پاسخ به نظریه انطباع -که مبتنی بر طبیعیات قدیم بود- مطرح شد. در پژوهش حاضر تلاش شده است تا به شیوه عقلی و با استفاده از شواهد تجربی جدید، چگونگی ابصار و دیدن تصاویر، تحلیل و بررسی گردد. در همین راستا با استفاده از یافته های علوم اعصاب درباره ابصار، استحکام و کاربرد استدلال امتناع کبیر در صغیر بررسی گردیده و در پایان، این نتیجه به دست آمده است که یافته های علوم اعصاب، دیدگاه طبیعیات قدیم را در خصوص انطباع رد می کنند. با این وجود، هنوز یافته های یادشده نمی تواند تمام ویژگی های مربوط به ابصار را تبیین کند. در عین حال، استدلال ملاصدرا درباره تجرّد ابصار را می توان با علوم جدید نیز تطبیق داد و اساساً یافته های علوم اعصاب مانعی برای تجرّد به معنای صدرایی نیست.
۶.

تحقیق و تصحیح انتقادی رساله حقیقهالنفس ملّاحسن لاهیجی

کلیدواژه‌ها: انسان نفس ناطقه نفوس فلکی عقول مفارق حکیم لاهیجی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۹
حکیم ملّا حسن لاهیجی، حکیم و فقیه دوران صفویّه  و از شاگردان فیض کاشانی و قاضی سعید قمّی می باشد که بیش از سی رساله و کتاب در زمینه های گوناگون مانند کلام، فلسفه، فقه، حدیث و دعا از وی به جا مانده است. ایشان رساله حقیقه النفس را در ردّ  گفتار کسانی که منکر تجرّد نفس ناطقه اند، نگاشته است. ازاین رو ابتدا گفتار آنان را تبیین نموده و سپس کوشیده است مطالب ایشان را تحلیل و بررسی نماید. حکیم لاهیجی در ابتدا اظهار می دارد که شایسته است انسان به جوهر مجرّد باقی یا همان نفس ناطقه وی تعریف شود. در دیدگاه او، معنای حیوان بر انسانِ مادّی به عنوان جنس، صدق می کند، امّا چنین معنایی به دلیل عاری بودن انسان موجود در عالم عقل از وضع، مکان و … صدق نخواهد کرد. وی از تعریف مشهور حکما برای تعریف ناطق استفاده نمی کند؛ زیرا این تعریف نمی تواند تمایزی واضح میان انسان با عقول و نفوس فلکی بیان کند. ازاین رو وی می کوشد تعریف دیگری ارائه کند که تنها مختصّ به انسان باشد. این نوشتار دیدگاه حکیم لاهیجی را بررسی نموده و برخی از کاستی های نظریات وی را نشان داده است. همچنین درپایان نسخه تصحیح شده رساله حقیقه النفس ارائه شده است.
۷.

گزارش علمیِ مناظره ای درباره «ماهیتِ خداوندِ متعال»

کلیدواژه‌ها: واجب الوجود ماهیت حد وجود حکایت وجود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۸
مشهور فلاسفه معتقدند ماهیت -به معنای «ما یقال فی جواب ما هو»- مختصّ ممکنات است و خداوند، ماهیت ندارد. جناب استاد دکتر علیرضا کهنسال، همچون مشهور فلاسفه این عقیده را تقویت کرده و از آن دفاع می کند، اما درمقابل جناب استاد حجت الاسلام و المسلمین غلامرضا فیاضی، بر خلاف مشهور، معتقد است خداوند نیز ماهیت دارد. در ادامه این جلسه، استاد کهنسال اذعان می کند که اگر خداوند ماهیت داشته باشد، دو نتیجه فاسد خواهد داشت: اول آنکه واجب تعالی، به ممکن الوجود تبدیل می گردد؛ دوم آنکه به تبع ممکن الوجود شدن، نیازمند جاعل خواهد بود. اما استاد فیاضی، معتقد است لازمه ماهیت خداوند، وجود است و میان ماهیت و وجودِ خداوند، علیّت تحلیلی برقرار است که این امر، منافاتی با وجوب خارجی آن ندارد؛ همچنان که ترکیب خداوند از وجود و ماهیت نیز در تحلیل عقل، محقق است و با بساطت خارجی آن منافاتی ندارد.