فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۸۱ تا ۱٬۳۰۰ مورد از کل ۱۸٬۶۷۸ مورد.
منبع:
حکمت معاصر سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
277-302
حوزههای تخصصی:
مسئله ی اصلیِ این پژوهش، روشن ساختنِ جایگاهِ عقلِ عملی در فرآیندِ صدورِ عمل، و هدفِ آن، کشفِ کارکردهای «عقلِ عملی» در این فرآیند، در حکمتِ متعالیه به روشِ توصیفی-تحلیلی است. بر اساسِ یافته های این پژوهش، صدرالمتألّهین بینِ «عمل» و «فعلِ ارادی» تمایز قائل می شود. از نظرِ وی «عمل» فعلی است که محصولِ اراده ی همراه با «آگاهیِ مرتبه دومِ عامل» به غرضِ فعل است. عنصر «آگاهیِ مرتبه دوم» عنصری است که با افزوده شدنِ «عقلِ عملی» به مبادیِ فعل حاصل می شود؛ بنابراین «عمل» فعلی است ارادی که «عقلِ عملی» در فرآیندِ آن نقش آفرینی می کند. از نظرِ صدرالمتألّهین «عقلِ عملی» به عنوانِ عُنصر آگاهی ساز در فرآیندِ صدورِ عمل سه کارکرد دارد. اوّلین کارکرد، تصوّرِ عملِ عقلانی و تصدیق به فایده ی آن است؛ در این کارکرد «عقلِ عملی» در جایگاهِ مبدأ تصوّری و تصدیقیِ عمل و در کنارِ متصرّفه قرار می گیرد. دومین و سومین کارکرد «عقل عملی» به مدیریّتِ قُوای ادراکی و تحریکی باز می گردد. هرگاه «عقلِ عملی»، در فرآیندِ صدورِ یک فعل، دستِ کم یکی از این سه نقش را ایفا کند، فعل، مُبدّل به «عمل» می شود. در این پژوهش آشکار می شود عقلِ عملی برخلافِ نظر سایر پژوهشگران، تواناییِ توأمانِ ادراکاتِ کلّی و جزئی را داراست. همچنین نظریّه ی «وحدت نفس و قُوا» تأثیری در بحثِ فرآیندِ صدورِ عمل و کارکردِ عقلِ عملی ندارد و تفسیرِ «عقلِ عملی» به «مرتبه ی عقلانیِ نفس» یا «تعیّنِ عقلانیِ نفس» صرفاً منجر به تغییرِ ادبیّاتِ بحث می گردد.
شباهت مضامین متون مقدس و علاقه مندی پیشوایان «سیک» به تعالیم اسلام؛ زمینه ای برای همگرایی پیروان دین اسلام و آیین «سیک»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۷
209 - 248
حوزههای تخصصی:
کتاب گورو گرنت صاحب به عنوان متن مقدس آیین سیک، مجموعه ای از سخنان تعدادی از گوروهای ده گانه(رهبران آیین مزبور در فاصله قرون شانزدهم تا هجدهم میلادی) همراه با سخنانی از عارفان و شاعران مسلمان و هندو است. گوروهایی که این مجموعه را گردآوری می کردند، مدعی بودند که تمام قطعات آن، کلام الهی است که بر زبان گویندگان آن ها جاری گردیده است. با توجه به اهمیت گسترش فرهنگ گفتگو و همدلی میان پیروان ادیان، روشن است که تأکید بر مشترکات می تواند زمینه خوبی برای این امر فراهم آورد. پرسش این است که در متون مقدس دین اسلام و آیین سیک، یعنی در قرآن کریم و کتاب گورو گرنت صاحب، چه مشترکاتی وجود دارد، و در روایات مربوط به زندگی پیشوایان بزرگ آیین سیک، چه نشانه هایی از همدلی آنان با اهل اسلام می توان یافت؟ پژوهش حاضر نشان می دهد که میان بسیاری از عبارات کتاب گورو گرنت صاحب و آیات قرآن کریم، شباهت های مفهومی(گاه حتی تا حد ترجمه الفاظ) وجود دارد، و از سوی دیگر، روایات تاریخی مربوط به سیره پیشوایان سیک، موارد متعددی از همدلی آنان با مسلمانان را نشان می دهد. این شباهت مضامین و همدلی پیشوایان سیک با اهل اسلام، می تواند نقطه آغاز خوبی برای گفتگوهای همدلانه میان پیروان هر دو آیین باشد.
پژوهشی در دیدگاه های کلامی ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت سینوی (مشکوه النور) سال ۲۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۸
119 - 136
حوزههای تخصصی:
ابن سینا به یک فیلسوف عقل گرا مشهور است و متفکران وی را رئیس مشائیان درحوزه اندیشه می دانند. درکنار این شهرت، او یک طبیب ماهر نیز هست و دیدگاه هایی هم درحوزه عرفان و کلام دارد. در این پژوهش، درصدد واکاوی دیدگاه های کلامی و اعتقادی وی با اتکا به آثار برجای مانده از او و دیگر اندیشمندان مرتبط با وی با استفاده از روش توصیف و تحلیل هستیم. آثار و شهرت فلسفی بوعلی به ویژه درحوزه فسلفه مشاء و عقل گراییِ حداکثری با رویکرد برون دینی، بررسی دقیق دیگر جنبه های اندیشه وی و به ویژه حوزه کلامی و اعتقادی درون دینی اش را تاحدی دشوار کرده است. هرچند ابن سینا به روش و داده های فلسفی خود پایبند بوده، در موارد خاص، دیدگاه هایی صریح را فراتر از اندیشه فلسفی با رهیافت کلامی و دین مدارانه مطرح کرده است که وجوه مختلف آن، ظرفیت انجام دادن یک پژوهش دقیق را دارد. در این تحقیق، اندیشه های کلامی و اعتقادی وی به عنوان یک مسلمان معتقد را بررسی می کنیم.
مقایسه تطبیقی خلافت از نگاه شیخ صدوق و ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۱
73 - 97
حوزههای تخصصی:
مسئله خلافت در حوزه های مختلف معارف دینی، مورد تفسیر و شرح و بسط قرار گرفته است. مطالعه تطبیقی در این دیدگاه ها و ایجاد گفتمان میان آن ها به ظهور آثار و نتایج جدید کمک خواهد کرد. اگرچه هم از نظر شیخ صدوق و هم در نگاه ابن عربی، خلیفه دارای دو سویه آسمانی و زمینی و مرجع سیاسی و علمی و معنوی جامعه بوده، جعل این منصب در عالم ظاهر به اراده الهی و خارج از انتخاب مردم است و به حسب باطن، خلیفه واسطه فیض و سبب بقای عالم به شمار می آید، اما نگرش کلامی شیخ صدوق و گرایش عرفانی ابن عربی باعث ایجاد وجوه تفارقی میان این دو دیدگاه شده است که برخی از آن ها مهم و قابل توجه است؛ از جمله اینکه شیخ صدوق خلافت را برآمده از صفت الهی «الانتصاف لأولیائه من أعدائه» و برای جلوگیری از ایجاد جبر در عالم دانسته است، اما ابن عربی خلیفه را مظهر اسم جامع «اللّٰه» معرفی کرده و برای خلافت، دو مرتبه باطنی یعنی حقیقت محمدیه، و ظاهری یعنی مصادیق بشری اولیاء در نظر گرفته است. همچنین ابن عربی میان خلافت الهی و خلافت رسول تفکیک کرده و خلیفه اللّٰه را به عنوان مرجع سیاسی و علمی معرفی نموده است.
مناسبات آراء مشهوره و افعال اجتماعی در مدائن فارابی
منبع:
آموزه های حکمت اسلامی دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
67 - 92
حوزههای تخصصی:
موضوع پژوهش پیش رو بررسی نسبت آراء مشهوره و افعال اجتماعی اهالی مدینه از دیدگاه فارابی است. فارابی، مدائن را به اعتبار خصوصیات و اهداف اهالی آن به اقسام مختلف تقسیم می کند، اما با وجودِ تمایزات بنیادین اقسام مدائن نزد وی، رئیس هر مدینه -که نمود خارجی اهداف آن است- با بهره مندی از مشهورات، به مثابه آراء ظنی مقبول جمهور اهالی، مقدّمات و موجبات وصول به غایات را (اعم از آن که منطبق با سعادت حقیقی باشند یا پنداری ناصواب از آن) تمهید و تنسیق می نماید. البته آراء مشهوره به عنوان ابزار سامان مدینه و اتّحاد جامعه، اصناف مختلفی دارد که برخی مانند سنّت ها، رکنِ التزام و بعضی مانند قانون، رکن انتظامِ برجسته تری دارند. البته در نهایت، آراء مشهوره طیف وسیعی را دربرمی گیرد که جامع متخیلات و انفعالات نفسانی و قوانین بوده و هر یک، بخشی از کارویژه مشهورات نزد فارابی را تأمین می کند و در نهایت مدینه را به غایت قصوی خود، رهنمون می سازد. بنابراین مشهورات، بسته به تدبیر حاکم و متناسب با غایات تأسیسِ مدینه، جامعه را به سوی هم گرایی سوق می دهد تا غایت نهاییِ تشکیل مدینه محقق گردد. البته میزان توفیق مشهورات در تحقّق غایت مدینه، به سیاسات و خبرگی زعیم آن بستگی تام دارد. این مقاله با شیوه مطالعه کتابخانه ای با اولویت متون منتسب به فارابی و آثار شناخته شده شارحین وی سامان یافته است. ما در این نوشتار نشان خواهیم داد مشهورات، سامان بخش افعال اهالی مدینه جهت نیل به غایات مدائن است، جدا از آن که غایات یاد شده دال بر سعادت حقیقی یا پنداری ناصواب از آن باشند.
بازتأملی در نظریه وهابیان در مسئله توحید اسماء و صفات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۹
84-63
حوزههای تخصصی:
امروزه جریان وهابیت به یکی از خطرناک ترین جریان های درون اسلام تبدیل شده است. تمایز اصلی این جریان از دیگر جریان های فکری اسلامی، در نوع نگاه آنها به مسئله توحید بر می گردد. آنها توحید را به سه قسم تقسیم می کنند که یکی از مهم ترین انواع توحید، توحید اسماء و صفات است. مسئله تحقیق این مقاله، بررسی دقیق دیدگاه وهابیان در مسئله توحید اسماء و صفات است. در این مقاله با روش توصیفی تحلیلی به نقد و بررسی دیدگاه آنان خواهیم پرداخت. براساس یافته های این تحقیق، وهابیان هر آنچه در قرآن و سنت معتبر، به خدا نسبت داده شده را بدون هیچ گونه تأویلی پذیرفته و دیگران را به گمراهی در این مسیر متهم می کنند. غالب منتقدان جریان وهابیت، آنها را به سبب داشتن همین باور، فرقه ای تشبیهی و تجسیمی می دانند. علاوه بر این با مراجعه به متون اصیل وهابیت و تحلیل سخنان آنها، می توان با توجه به اصول و قواعد بنیادین معرفت شناسی، نظریه آنها را نامعقول و متناقض با مبانی خودشان نشان داد.
وضعیت سنجی کثرت گرایی دینی در ایران عصر ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۹
172-151
حوزههای تخصصی:
برخی از باستان گرایان ادعا می کنند که اسلام، دینی انحصارگرا است، اما در ایران باستان به ویژه آخرین سلسله باستانی ایران یعنی عصر ساسانیان، آزادی و تسامح در مواجهه با عقاید دینی مخالف وجود داشته است. مسئله این پژوهش بررسی این ادعا است که آیا حقیقتاً در ایران عصر ساسانی پلورالیسم دینی وجود داشته و تکثرگرایی آنها در این دوره چگونه بوده است؟ پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی و با مطالعه میان رشته ای (تاریخی کلامی) صورت گرفته و یافته های تحقیق نشان می دهد که در ساختار حکومت ساسانی بویژه دستگاه موبدان در این عصر به سبب حاکمیت دین زرتشتی و انحصارگرایی آنان، نه تنها باوری به پلورالیسم دینی بمعنی کثرت گرایی در معرفت شناختی یا حقیقت شناختی یا وظیفه شناختی و یا نجات و رستگاری نداشتند، بلکه حتی به پلورالیسم دینی رفتاری نیز معتقد نبودند و التزامی به آن نداشتند و سختگیری های اجتماعی و دینی گوناگونی نسبت به پیروان سایر ادیان روا می داشتند.
کارکرد رفتاری و کنشی فرهنگ انتظار در تعمیق راهبرد مقاومت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشرق موعود سال شانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۱ ویژه همایش شهید سلیمانی و مکتب انتظار و مقاومت
29 - 48
حوزههای تخصصی:
مفهوم انتظار یکی از کانونی ترین مفاهیم فرهنگی شیعه است و در روایات از آن به برترین اعمال، با فضیلت ترین و بهترین عبادات و برترین جهاد امت یاد شده است. شهید سلیمانی;، یکی از برجسته ترین تربیت یافتگان فرهنگ انتظار است و با درک عمیقش از انتظار، راهبرد مقاومت را در منطقه، عمق ویژه ای بخشید. وی با بهره گیری از فرهنگ انتظار توانست الگوی مناسبی از انسان منتظِر را به عنوان یک مدرسه و مکتب درس آموز به نمایش گذارد. بررسی نقش فرهنگ انتظار در تعمیق و گسترش راهبرد مقاومت که مکتب شهید سلیمانی; از آن الگو گرفته است؛ می تواند در شناسایی توانایی ها و ویژگی های پایداری موجود در فرهنگ انتظار؛ همچنین در شناخت فرصت ها و چالش ها به منظور رسیدن به هدف های بلندمدت و ترسیم آینده مطلوب، کمک نماید. از این رو پژوهش پیش رو تلاش دارد با رویکرد کیفی و با روش تحلیل محتوا، منابع موجود کتابخانه ای و دیجیتالی، را مورد بررسی قرار دهد؛ و ضمن تبیین مفاهیم «فرهنگ، انتظار، راهبرد، مقاومت و مکتب» به این سوال پاسخ دهد که: فرهنگ انتظار برای تعمیق و گسترش راهبرد مقاومت در مکتب شهید سلیمانی; چه نقشی داشته و این مکتب چگونه از آن الگو گرفته است؟ از مهم ترین یافته ها و نوآوری های این مقاله تبیین نقش فرهنگ انتظار برای تقویت و تعمیق راهبرد مقاومت در مکتب شهید سلیمانی; در حیطه رفتارها و کنش ها است که مورد بررسی قرار داده شده و به آثاری چون: شجاعت، عدالت ورزی، ظلم ستیزی، تعهد و مسئولیت پذیری و... که فرهنگ انتظار در تحکیم آنها نقش دارد؛ و می تواند موجب تقویت و تعمیق راهبرد مقاومت شود؛ اشاره شده است. برای تأیید مطالب یاد شده، از بیانات مکتوب و منقول شهید سلیمانی; که در تبیین اندیشه مقاومت مبتنی بر فرهنگ انتظار نوشته و یا ایراد شده؛ استفاده گردیده است.
تحلیلی بر روایات خروج دجّال در آخر الزمان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۴
27 - 52
حوزههای تخصصی:
دجال از مفاهیم مشهور آخرالزمانی در روایات اسلامی است. مضامین این روایات گاه تنها به اصل خروج موجودی به نام دجال در آستانه رستاخیز تأکید دارند، اما در بخشی از آنها ماجراهای تفصیلی و ویژگی های شگفت انگیزی وجود دارد که موجب طرح دیدگاه های مختلف در این باره و توجیه روایات با هدف پذیرش آنها شده است. از یک سو روایات تفصیلی غالباً در منابع سنی ذکر شده و منابع شیعی تنها حاوی روایات اصل خروج دجال است و از سوی دیگر موضوع دجال به منابع دینی اهل کتاب و راویان اسرائیلیات پیوند می یابد. این امر بررسی دیدگاه ها و تحلیل اجمالی وضعیت دلالی و سندی روایات خروج دجال را ضروری می نماید. طبق این تحقیق اصل خروج دجال از مفاهیم اصیل اسلامی است و حتی فراوانی روایاتی که از جزئیات و تفصیل ماجراهای آن سخن گفته اند، علیرغم لزوم توقف بر آنها، شهرت و استفاضه این موضوع را نشان می دهد.
رابطۀ حقیقت علم با حقیقت اراده از منظر صدرالمتألهین و علامه مصباح یزدی (ره)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۱
41 - 70
حوزههای تخصصی:
صدرالمتألهین بین «مفهوم»، «حقیقت نفس الامری» و «حقیقت عینی» تمایز می گذارد و معتقد است یک حقیقت می تواند به صورت های مختلف محقق شود؛ چنان که چند حقیقت می توانند در یک موطن به یک وجود و در موطن دیگر جداگانه محقق شوند. ایشان حقایق علم و اراده را ساری در کل هستی می شمارد و معتقد است امکان ندارد وجودی مطلقا فاقد علم و اراده باشد، هرچند ممکن است مراتبی از وجود و علم و اراده جداگانه محقق شوند. اما علامه مصباح نه تمایز سه حدیِ «مفهوم»، «حقیقت نفس الامری» و «حقیقت عینی» را می پذیرد، نه اجتماع چند حقیقت نفس الامری در یک وجود را و نه وحدتِ شخصی یک حقیقت و تکثر تعینات آن در مراتب و مواطن مختلف را. ایشان در بحث علم و اراده نیز نه اجتماع آنها در یک وجود را برمی تابد و نه وحدت حقایق آنها در عین تکثر تعینات شان را. «سؤال اصلی» این تحقیق درباره نوع رابطة علم و اراده است و «هدف» از این تحقیق، شناخت اراده و مقومات آن به عنوان یکی از شئون انسان شناسی است. ما در این پژوهش با «روش» تحلیلی، توصیفی و مقایسه ای به این «نتیجه» رسیده ایم که باوجود اختلاف مبانی، هر دو حکیم می پذیرند که نوعی علم، تلازم ضروری و غیر قابل انفکاک با نوعی اراده دارد.
بررسی انتقادی دیدگاه استفان هاوکینگ درباره ملازمه میان «بی آغازی زمانی کیهان» و «خداناباوری» بر اساس مبانی حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۱
219 - 242
حوزههای تخصصی:
مسئله آغاز زمانی کیهان، یکی از مسائل چالش برانگیزی است که افزون بر فلسفه و الهیات، مورد توجه فیزیک دانان معاصر قرار گرفته است؛ به گونه ای که برخی از آنان، واکنش های متافیزیکی الهیاتی و حتی سوگیری های الحادی را نیز در انتخاب دیدگاه های خود ابراز داشته اند. بررسی آثار استفان هاوکینگ نشان می دهد که او بدون بهره گیری از روش متافیزیکی و فلسفی، تنها با مبنا قرار دادن قواعد فیزیکی که بر روش حس و تجربه استوار است، برخی نتایج متافیزیکی مانند بی آغازی زمانی آفرینش کیهان را نتیجه گرفته و از این رهگذر، وجود خدا را انکار نموده است. در جستار حاضر که با روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد فلسفی نگاشته شده است، یافته های تحقیق حاکی از آن است که دیدگاه بی آغازی زمانی کیهان در نظر هاوکینگ با دیدگاه برخی از فلاسفه مانند ملاصدرا هماهنگ است؛ ولی ملاصدرا بر خلاف هاوکینگ، از بی آغازی زمانی کیهان، خداناباوری و قرائت آتئیستی را نتیجه نمی گیرد. برخی برداشت های هستی شناختیِ هاوکینگ، سبب مغالطه در استنتاج و منجر به تناقضات درونی در مباحث فلسفی شده است که در این جستار، با اصول و مبانی حکمت متعالیه مورد بررسی قرار گرفته و ارزیابی شده است. در پایان، این نتیجه به دست آمده است که ملاصدرا در حکمت متعالیه، ملاک نیازمندی کیهان به علت را «امکان» دانسته و میان «بی آغازی زمانی کیهان» و «وجود خدا» جمع نموده است.
«جهان مربوط» و «جهان های نامربوط» نظریه جهان شناسی کلامی مبتنی بر آموزه «هفت آسمان»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در باب جهان شناسی کلامی، آموزه هفت آسمان از محوری ترین آموزه هاست که عالمان مسلمان و از جمله دانشیان امامیه بدان توجّه کرده اند. در باب این آموزه تاکنون هفت نظریه ی اصلی مطرح شده است که به نظر می رسد هریک از آنها دارای ابهام ها و ضعف هایی است که نتوانسته اند دیدگاهی جامع، منسجم و در ارتباط با دیگر آموزه های دینی عرضه نمایند. در این پژوهش کاستی ها و ابهامهای این دیدگاه ها برنموده شده و آنگاه با منبع قراردادن قرآن و روایات و بهره گیری از یافته های مسلم علوم تجربی و با استفاده از روش ترکیبی تفسیر علمی و تفسیر قرآن به قرآن، دیدگاهی جدید با عنوان «جهان مربوط و جهان های نامربوط» مطرح می شود که ابهامات و اشکالات نظریات پیشین را ندارد. این نظریه ی جدید مبتنی بر تحلیلی نوین از ساختار منظومه شمسی است و در آن ادعا شده است که هر یک از آسمان های هفت گانه دارای عنوانی خاص در قرآن بوده که بر مصادیق مشخص عینی و خارجی در منظومه شمسی قابل تطبیق است و از این جهت دارای امتیاز و نیز ابتکار در مقایسه با دیگر دیدگاه ها است.
بازخوانی نظریه «علم اشراقی حضوری» در فرایند ابصار از نظر سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت معاصر سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
141-164
حوزههای تخصصی:
شهاب الدین سهروردی (587-549) فیلسوف اشراقی در تبیین آراء معرفتی خود دیدگاه جدیدی مشهور به «اضافه اشراقیه» را طرح کرده است و از این رهگذر حصول بسیاری از ادراکات از جمله ابصار را به علم اشراقی حضوری می داند. پژوهش حاضر از منظری متفاوت به بازخوانی علم حضوری اشراقی وی در مرتبه ابصار می پردازد و مسئله: ماهیت علم حضوری در فرایند ابصار از نظر سهروردی است. پرسش این است که آیا وی در مرحله ابصار و نیز دیگر مراتب ادراک معنای واحدی از علم حضوری در نظر داشته است یا خیر؟ در مرحله بعد با توجه به الگوی معرفتی سهروردی، می توان او را در دسته فیلسوفان پدیدارشناس قلمداد کرد؟ در نگارش مقاله حاضر روش: مطالعات کتابخانه ای، گردآوری اطلاعات و تحلیل و توصیف داده ها است. بنابر مطالعات انجام شده یافته های پژوهش: این است که اولاً مقصود سهروردی از علم اشراقی حضوری در بحث ابصار معنای رایج و مصطلح آن که قسیم علم حصولی است نمی تواند باشد بلکه در معنایی متفاوت از دیگر مراتب ادراک به کار رفته است و بنابراین تنها یک اشتراک لفظ است که این ادعا از دو جنبه سلبی و ایجابی بررسی شده است. ثانیاً الگوی معرفت شناسی او در مبحث ابصار پدیدارشناسانه است.
أحد و أحدیت؛ بررسی تطبیقی دیدگاه فلوطین و مکتب ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸۳
95 - 114
حوزههای تخصصی:
هر چند فلوطین و ابن عربی از دو مکتب فکری جداگانه و مستقل هستند، اندیشه های آنها در مورد خداوند شباهت بسیاری دارد. به گونه ای که برخی از وجوه شباهت أحد فلوطینی ناظر به احدیت وصفی و برخی دیگر به أحدیت ذاتی است. از این جهت، از نظر هر دو آنها ذات خداوند قابل شناخت نیست و معلوم انسان یا موجود دیگری نمی گردد؛ همچنین ذات خداوند دارای وحدت حقیقی است و سایر موجودات وحدت غیر حقیقی دارند، چگونگی صدور موجودات در تشکیک طولی و عقل بودن نخستین صادر و وحدت وجود، نیازمندی و فقر همه موجودات به خداوند، از جمله مشابهت ها می باشد. با وجود این مشابهت ها، تفاوت هایی نیز میان مبانی و اندیشه های این دو متفکر هست. فلوطین شناخت أحد را صرفا سلبی می داند و ادراک ایجابی از نظر او به طور کلی منتفی است. در مقابل ابن عربی با تفاوت گذاری میان أحدیت وصفی و واحدیت، شناخت ایجابی را در مقام واحدیت اثبات می نماید. این مقاله از جهت بررسی و تحلیل تفاوت ها و شباهت های بیان شده میان فلوطین و مکتب ابن عربی دارای نوآوری می باشد.
تبیین «روش استدلال» در پاسخ به سؤالات و شبهات دینی از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۹
192-173
حوزههای تخصصی:
یکی از روش هایی که قرآن کریم برای پاسخ به سؤالات و شبهات دینی، فراروی مخاطبان خود قرار می دهد، روش استدلال است. قالب های این روش نیز متفاوت است. مسئله این تحقیق نشان دادن قالب های قرآنی در پاسخ به سؤالات و شبهات دینی است. قالب های پرسش و پاسخ، برهان، قیاس، جدال احسن، تمثیل از جمله روش هایی است که در قرآن از آن استفاده شده است. این مقاله با توصیف و تحلیل برخی از آیات قرآن به تبیین این روش قرآنی در تبلیغ و دفاع از معارف دینی پرداخته است. قرآن با به کارگیری اقسام استدلال ها و استفاده از شیوه های گوناگون برای سطوح مختلف فکری، اعتقادی، از عامه مردم تا عالمان و متفکران، استدلال آورده است. بررسی آیات الهی نشان می دهد قرآن از طریق تبیین، ایجاد معرفت، دفاع از حق، رفع تردید و شک به عنوان اهداف میانی بهرمند شده و هدف غایی استدلال های خود یعنی هدایت را برآن استوار نموده است. در این شیوه ضمن اقناع و پذیرش معرفتی و عقلی معارف اسلامی زمینه پذیرش قلبی و عاطفی افراد نیز فراهم می شود.
واکاوی مسئله تصرفات امام غایب از منظر عقل و نقل(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۳
115 - 130
حوزههای تخصصی:
یکی از شبهات مخالفین شیعه، مسئله عدم تصرف امام زمان؟عج؟ در زمان غیبت و ناسازگاری آن با ضرورت وجود امام در هر زمان است و پاسخ اجمالی آن است که: اولاً این علم به عدم تصرف از کجا برای شما پیدا شده است؟ آیا به صرف این که ما از تصرفات امام بی خبریم، می توانیم منکر وجود آنها شویم؟ ثانیاً این عدم تصرف امام غایب _ به فرض اثبات آن _ مستند به او نیست بلکه به سبب عوامل بیرونی است که تأثیری در امامت ایشان و لزوم و ضرورت آن ندارد به قول خواجه طوسی: وجوده لطف و تصرفه لطف آخروعدمه منا. ثالثاً نزد عقلا هیچ تلازمی بین غیبت و عدم تصرف نیست بلکه ممکن است کسی در عین غیبت تصرّفات گوناگونی داشته باشد ولی به دلیل غیبتش، تصرّفات او نیز از نظر و ادراک ما پنهان بماند. در این مقاله به ابعاد مختلف این بحث به تفصیل سخن گفته شده است.
واکاوی نظریه فقدان یا ناکارآمدی پدر در خداناباوری فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انکار خداوند ناشی از دو گونه عوامل معرفتی یا برهانی و غیرمعرفتی یا غیراستدلالی است. خود عوامل غیرمعرفتی الحاد در گونه های مختلف روان شناختی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بروز می یابد. پرسش پیش روی این نوشتار این است که آیا فقدان فیزیکی پدر یا ناکارآمدی و فساد او، به عنوان یک عامل غیرمعرفتی، نقشی در انکار خداوند از سوی فرزندان در سنین بزرگ سالی ایفا می کند یا خیر. این پژوهش با کمک روش توصیفی تحلیلی، یعنی با استناد به دیدگاه های مختلف مربوط به این ایده، علت پیوند میان آن دو را از ابعاد گوناگون مورد کندوکاو قرار داده است و شواهدی بر این باور ذکر کرده است و در نهایت با روش تحلیلی انتقادی به ارزیابی و نقد آن پرداخته است. حاصل این پژوهش این است که: الف) بسیاری از رد و انکارهای خداوند در سنین بزرگ سالی، به ویژه در جوامع مسیحی غرب، ریشه در کودکی شخص و عوامل ناخودآگاه، از جمله فقدان پدر یا پدر خوب دارد؛ ب) اما نمی توان از عوامل دیگر و نیز، بی تأثیر یا کم تأثیر بودن این عامل در جوامع و فرهنگ های دیگر غافل بود.
خوانشی تحلیلی بر اثر بخشی معرفت در پیوند «وحی» و «عصمت انبیاء» در نگاه صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۶
213 - 232
حوزههای تخصصی:
یکی از مبانی مهم اعتقادی مشترک مسلمانان عصمت پیامبر` است که در خصوص چگونگی و محدوه زمانی آن نظرات مختلفی مطرح شده است. ملاصدرا در تبیین عصمت، نگاه جامعی دارد که به رغم اختلافات ظاهری در بیانات گوناگون وی می توان همه عبارات وی را به اثربخشی معرفت در ماهیت عصمت ارجاع داد. وی، «وحی» و «عصمت» را هم پیوند دانسته که در فرایند تبیین و اثربخشی معرفت امکان پذیر است. پدیده وحی بالاترین مرتبه کشف معنوی است و این مرتبه پیامبر` را از هرگونه خطا مصون می سازد. وی همچنین زمینه عصمت نبی در دریافت و ابلاغ وحی را با تبیین ویژگی های وجودی انسان کامل پاسخ می دهد. بر این اساس، فرشتگان الهی به لحاظ مرتبه وجودی پایین تر از انسان کامل قرار دارند. درباره محدوده زمانی عصمت، معتقد به عصمت انبیا قبل و بعد از نبوت است، اگرچه این امکان وجود دارد که نفس نبی در کودکی به درجه نبوت نرسیده باشد اما «روح القدس» که به مرتبه ای از نفس نبی تعلق دارد، در دوران کودکی نیز وی را از انجام گناه باز می دارد. این جستار به تحلیل اثربخشی معرفت در پیوند وحی و عصمت در نگاه ملاصدرا پرداخته است.
وظایف زنان در خانواده در عصر غیبت
منبع:
موعودپژوهی سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۸
63 - 72
حوزههای تخصصی:
باتوجه به اهمیت موضوع آماده سازی زمینه های ظهور بنابر دلائل متعدد عقلی و نقلی مؤکد، یکی از پرسش های بنیادین این است که هر قشر و طیف خاص جامعه اسلامی دراین باره چه وظیفه یا رسالتی بر عهده دارد؟ پژوهش حاضر ابتدا قشر بانوان مسلمان را به عنوان جامعه هدف برگزید و سپس به بررسی وظایف این جمعیت اثرگذار و مربی در شاکله نظام خانواده پرداخته است. سؤال اصلی این پژوهش این است که وظائف زنان در عصر غیبت در خانواده چیست؟ برای تحقق ظهور منجی جهان و تربیت نسل مهدی باور و مهدی یاور، بانوان و مادران چه نقشی ایفا می کنند؟ از بین مسئولیت های مختلف می توان به نمونه هایی مثل ایجاد نظم، استقرار روحیه مدارا و آرامش گری، تعامل مبتنی بر حسن خلق و احترام متقابل، فرمانبرداری همراه با صبر و استقامت اشاره کرد. اگر این ویژگی های بنیادین رفتاری از ابتدا در آحاد جامعه و در محیط خانواده نهادینه شود، وضعیت اجتماعی بهتری در امّت اسلام رقم خواهد خورد که خود، زمینه منجی طلبی و اصلاح گری خواهد شد.
بررسی تطبیقی دیدگاه کلامی دو مکتب قم و بغداد در خصوص تجهیز امام معصوم(ع) (مطالعه موردی: تجهیز موسی بن جعفر الکاظم(ع))(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۸۴
21 - 50
حوزههای تخصصی:
تجهیز امام معصوم(ع) متوفی بدست امام معصوم در قید حیات یکی از مباحثی است که در اندیشه کلامی و فقهی شیعه مورد توجه قرار گرفته است. در این نوشتار با شیوه توصیفی تحلیلی به بررسی تطبیقی باور اعتقادی دو مکتب قم و بغداد در این خصوص پرداخته می شود. با بررسی رویکرد و دیدگاه دو مکتب قم و بغداد روشن می شود که مکتب قم با تَعبُد و التزام به روایات، تجهیز معصوم متوفی بدست معصوم بعدی را به عنوان قاعده ای قطعی، تغییرناپذیر و فرا زمانی و فرا مکانی می شناسد؛ حال آنکه فقهای متکلم مکتب بغداد بر خلاف فقهای محدث مکتب قم، نه تنها روایات وارده در خصوص تجهیز معصوم را در حوزه اخبار آحاد قرار می دهند؛ بلکه قطعیت و تغییرناپذیری این مسئله را به عنوان یک قاعده ی مسلم کلامی و فقهی نمی پذیرند. مکتب بغداد ضمن آنکه اولویت تجهیز معصوم را بدست معصوم بعدی پذیرفته است، اما آن را به درجه ای از قطعیت ارتقا نداده است تا در صورتی که برای امام زنده در تجهیز امام متوفی موانع و محدودیت هایی به وجود آمد، همچنان خود را ملتزم و متعبد به این قاعده بداند. مکتب متکلمان و محققان، قائل به تجهیز امام حسین، امام کاظم و امام رضا(ع) بدست معصوم بعدی نیست. از گزارش های تاریخی نیز چنین درک می شود که متولی تجهیز امام کاظم(ع) یکی از دوستان آن حضرت بوده است.