فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۳٬۳۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
بزرگ ترین مهاجرت افغان ها به ایران بعد از روی کار آمدن دولت جمهوری دمکراتیک افغانستان در 1978 و به واسطه درگیری های گسترده داخلی آغاز شد. این سیل مهاجرتی در طی سال ها همواره با فرازوفرودهای فراوانی مواجه بوده است. گرچه دلیل اصلی مهاجرت افغان ها هرگز نگرش جنسیتی نبوده است اما همواره سایه مسائل جنسیتی همچون نبود امنیت برای زنان، صیانت از ناموس و ... به عنوان مؤلفه های بازدارنده نقش اساسی ایفا کرده اند. در این پژوهش تلاش شده دلایل عدم تمایل به بازگشت افغان ها از دید زنان مورد بررسی قرار گیرد. با استفاده از نظریه دافعه و جاذبه مهاجرت و از طریق مصاحبه ساختارمند با 16 زن مهاجر در شهر مشهد و طی دو دوره زمانی مختلف پرسش های اصلی تحقیق بررسی شد. جاذبه های ایران برای دختران و زنانی که در ایران متولد شده اند بیشتر از زنانی است که بخش عمده ای از عمر خود را در افغانستان گذرانده اند. تغییر ساختار معیشتی و محیط جغرافیایی افغان های مهاجر به ایران که عموماً از قوم هزاره هستند موجب شده نظام پدرسالار سنتی کارایی خود را از دست داده و از جامعه ایرانی متأثر شود. دلایل عدم بازگشت زنان افغان در دو دسته کلی قابل تقسیم بندی است: 1) مسائل درون فرهنگی که بازتاب دهنده مشکلات و موانع موجود در ساختار اجتماعی و سنتی افغانستان است و عملاً به عنوان یک دافعه در بازگشت زنان نقش ایفا می کند گرچه تغییرات رخ داده بعد از شکل گیری جمهوری اسلامی افغانستان بارقه امیدی نیز در دل آن ها تابانده است و 2) مسائل برون فرهنگی که ناشی از جاذبه ها و دافعه های جامعه ایرانی برای ایشان است خصوصاً برخورداری از آزادی و امنیت بیشتر در ایران برای زنان افغان علی رغم مشکلات و موانع تحصیلی و اجتماعی، به عنوان یک مؤلفه مؤثر در عدم بازگشت عمل می کند.
بررسی هویت قومی و تأثیر آن براحساس طرد اجتماعی (مورد مطالعه: عرب های شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی انسان شناسی انسان شناسی فرهنگی انسان شناسی قوم شناختی قومیت ها
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی انسان شناسی انسان شناسی فرهنگی انسان شناسی کاربردی انسانشناسی شهری انسان شناسی توسعه
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی مفاهیم علوم اجتماعی (هویت، سرمایه اجتماعی و ...)
هویت قومی از مفاهیمی است که تحولات آن به ویژه در جوامع درحال گذار و در شرایط تنوع و پیچیدگی ارزش ها، مانند سایر واقعیات اجتماعی که متأثر از عوامل گوناگونی هستند، حوزه های مختلف زندگی فردی و اجتماعی را تحت تأثیر قرار داده است. طرد اجتماعی نیز از مباحث مطرح در حوزه علوم اجتماعی است که در آن، طرد فقط در معنای راندن یا رانده شدن فرد یا گروهی توسط دیگران و جامعه نیست، بلکه اشکال گوناگون طرد وجود دارد. این مقاله دربرگیرنده ماهیت روان شناسی، اجتماعی و فرهنگی هویت قومی و تأثیر آن بر احساس طرد است که به نقش فعال افراد گروه قومی و قضاوت آنان پیرامون هویت قومی می پردازد. به این منظور، فرضیه هایی به آزمون نهاده و رویکرد کمی اتخاذ شد. قوم عرب خوزستان (شهر اهواز) به عنوان جامعه آماری با حجم نمونه 384 نفر مورد بررسی و مشاهده قرار گرفت. نتایج حاصل از آزمون فرضیه نشان داد: متغیرهای تعصب قومی، تعلق قومی، نگرش به هنجارهای قومی رابطه معکوس و معناداری با متغیر ملاک (احساس طرد اجتماعی) دارند.
مرگ به مثابه تشرف(نوزایی)؛ (نگرش اسطوره ای به آیین های مرگ در حوزه تمدنی هلیل رود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیین های مرتبط با مرگ در فرهنگ های گوناگون، صرفاً نوعی مراسم کلیشه ای نیست، بلکه حاوی مضامین و نمادهای مذهبی و اساطیری ای است که نشان دهنده گفتمان های حاکم بر آن فرهنگ است. آیین های مرگ، اگرچه در حوزه تمدنی هلیل رود، مانند سایر نقاط ایران، تحت تأثیر گفتمان مذهبی- اسلامی شکل گرفته، امّا در ضمن این آیین ها، باورها و رسومی وجود دارد که در عین اشتراک با فرهنگ های دیگر، نشانگر نوعی اعتقادات اساطیری است که تحلیل آنها می تواند وجوه گوناگون عقیدتی- فرهنگی مرگ را به تصویر کشد. در این مقاله تلاش شده تا با رویکردی اسطوره ای به آیین های پیش و پس از مرگ، به مثابه آزمون تشرّف(نوزایی)نگریسته شود و وجوه نمادین و انتقالی مرگ که منجر به نوعی تغییر وجودی، گذر از هرج و مرج جهان غیر دینی و پیدایش دنیایی دیگر می شود، مورد تحلیل قرار بگیرد. این تحقیق نشان می دهد که باور به مرگ در حوزه تمدنی هلیل رود، همراه با نوعی تقدّس سازی است و تشرف در آیین مرگ، بر اساس تقابل مقدّس و نامقدّس، تشخّص می یابد.
بازنمایی و تبیین نقش اوقات فراغت در اعتیاد به سیگار در میان دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانشجویان، بخش مهمی از سرمایه انسانی جامعه محسوب می شوند که هزینه های زیادی صرف حفظ و ارتقای سلامت آنها می شود. باوجود زیان های شناخته شده سیگار برای سلامتی، جوانان و دانشجویانی هستند که در اوقات فراغت خود سیگار مصرف می کنند. این پژوهش به دنبال تبیین نقش اوقات فراغت در اعتیاد به سیگار دانشجویان، براساس نحوه ادراک این کنش معنادار اجتماعی نزد آنان است. با توجه به هدف مطالعه، در پژوهش حاضر از روش تحقیق کیفی و راهبرد نظریه زمینه ای استفاده شده است. برای گردآوری داده ها نیز از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. جامعه مورد مطالعه را دانشجویان پسر خوابگاهی دانشگاه یزد تشکیل می دهند که تعداد 50 نفر به شیوه غیرتصادفی و هدفمند در مصاحبه ها مشارکت داشتند. با تحلیل داده ها در چارچوب کدگذاری نظری، پنج مقوله اصلی (نبود نظارت خانواده، محدودیت امکانات ورزشی، تفریح قهوه خانه ای، فراغت منفعلانه، مصرف دخانیات) و یک مقوله هسته (اوقات فراغت بستر بروز رفتار مصرف محور) استخراج شد. در پایان مدل پارادایمی مستخرج از داده ها طرح شد.
تحلیل گفتمان انتقادی کتاب امریکن اینگلیش فایل با استفاده از مدل ون دایک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی، گرایشی از رشتة تحلیل گفتمان در مطالعات زبان شناختی است که به رابطة زبان، قدرت و ایدئولوژی در جامعه می پردازد. هدف این مقاله بررسی نمونه های از متون و تصاویر کتاب امریکن اینگلیش فایل با استفاده از الگوی ون دایک(1998) و الگوی کرس و ون لیوون(1996) است. نتایج نشان می دهد کتاب مذکور مملو از عوامل گفتمانی، مؤلفه های اجتماعی و شناختی از جمله نظام های ارزشی اجتماعی فرهنگی است. نویسندگان گفتمان این کتاب را طوری طراحی نموده اند که اهداف و ایدئولوژی مورد نظر آنان از جمله عرضة دانش اجتماعی فرهنگی جوامع غربی همچون سبک پوشش، تغذیه و مراودات اجتماعی، معرفی شخصیت های معروف و اماکن توریستی و نیز نگرش نژادپرستانه را در بر می گیرد. به طور کلی معرفی ابعاد مختلف جوامع غربی و هجوم نرم فرهنگ غرب در قالب این کتاب به منزله یک پل ارتباطی مشهود است.
بررسی اثربخشی برنامه زندان مرکزی سنندج در کاهش گرایش زندانیان به تکرار جرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از شیوه های پیش گیری از جرم، پیش گیری از تکرار جرم است که به وسیله اجرای برنامه های مختلف در زندان های کشور انجام می گیرد. در این برنامه ها تلاش می شود زندانیان در کنار تحمل حبس به منزله مجازات، تحت آموزش هایی قرار گیرند که گرایش آنان به تکرار جرم را کاهش دهد. از سوی دیگر، از مهم ترین شاخص های اثربخشی سیاست های کیفری، میزان تکرار جرم است. این پژوهش در پی پاسخ گفتن به این سؤال است که آیا برنامه های مرتبط با پیش گیری از تکرار جرم، که در زندان مرکزی سنندج اجرا می شود، اثربخش است؟ برای پاسخ به این سؤال، دو گروه 100 نفری آزمایش و کنترل (جمعاً 200 نفر) از زندانیان به روش تصادفی نظام مند انتخاب شدند. برنامه آموزشی پیش گیری از جرم در طی دو ماه برای افراد گروه آزمایش به اجرا درآمد و نهایتاً پرسش نامه گرایش به تکرار جرم در میان هردو گروه تکمیل شد و نتایج با هم مقایسه شد. بر اساس نتیجه آزمون تفاوت میانگین، گرایش به تکرار جرم در دو گروه آزمایش و کنترل با احتمال خطای کمتر از 1 درصد معنی دار است؛ بنابراین، فرضیه پژوهش تأیید می شود. به عبارت دیگر، اجرای برنامه آموزشی پیش گیرانه در زندان مرکزی سنندج اثر بخش بوده است.
سیر ادبیات داستانی در ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات داستانی که در معنای امروزی آن بیشتر ناظر به داستان کوتاه، داستان بلند و رمان است، در ایلام پیشینة اندکی دارد و شروع آن به داستان های کوتاه و پراکندة کلانتر محمدی باز می گردد. پس از وی، خداداد ابراهیمی با نگارش داستان های کوتاه به طور جدی وارد این حوزه شد و در سال 1378 «عاطفه در غبار» را به عنوان اولین کتاب چاپ شده در حوزه ادبیات داستانی ایلام، منتشر کرد. پس از آن، آثار دیگری در این حوزه، در قالب داستان کوتاه و رمان به زبان های فارسی و کردی انتشار یافت. این پژوهش به شیوه تحلیلی توصیفی، انجام شده و به دسته بندی آثار مکتوب ادبیات داستانی ایلام، بر اساس ترتیب و توالی زمان انتشار (دهه چاپ) آنها پرداخته و با تحلیلی هرچند مختصر از درونمایه آثار، نقاط ضعف و قوت آنها را بازگو کرده است. نتایج پژوهش، بیانگر آن است که دهه هشتاد از جهت کمی، بیشترین آثار چاپ شده را داشته است. گفتنی است ادبیات داستانی ایلام از لحاظ کیفی تا رسیدن به جایگاه مطلوب خود، راهی دراز در پیش دارد و از لحاظ درونمایه، تنوع چندانی در کار نویسندگان ایلامی مشاهده نمی شود؛ چنان که فضای جنگ بر سایر موضوعات، سایه انداخته است. می توان گفت نشر آثار داستانی به زبان مادری (کردی) نیز مورد بی مهری نویسندگان ایلامی بوده است. از مشکلات پیش روی ادبیات داستانی در ایلام، می توان به کم کوشی در بازنویسی داستان های شفاهی، هزینه های سرسام آور چاپ و توزیع نامناسب آثار چاپ شده اشاره کرد.
بررسی بنیادهای اساطیری و باستانی در فرهنگ عامه مردم ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با بازنمایی نقش اساطیر و باورهای باستانی و کُهن در هویت قومی- محلی و ذکر مصادیقی از کاربرد آنها در زندگی جاری یک قوم، در صدد پاسخ به این پرسش ها برآمد که اساطیر و باورهای کُهن در دنیای سیال و ماشینی امروز تا چه میزان زنده و پویا هستند؟ و کدام باورها و اعتقادات عامه، ریشه در اساطیر و باورهای دیرین دارند؟ بررسی و تبیین نقش اساطیر و باورهای کُهن در میان یکی از اقوام جامعه امروز ایران، نشان داد که اساطیر و باورهای کُهن، گروه های مردم را در این ایده که به کُلیت واحدی به نام ملت تعلق دارند و از آینده مشترکی برخوردارند، متفق می سازد؛ چراکه اساطیر، برآیند روح جمعی و میراث نیاکان گذشته یک ملت است. روش این پژوهش، توصیفی- تحلیلی و بر مبنای مطالعه کتابخانه ای بود، ضمن اینکه مبنای نظری آن را کتابها و مقالات مرتبط با اسطوره و عقاید عامه تشکیل می داد. این مقاله، پس از بیان کُلیتی از ارتباط اساطیر با فرهنگ عامه، به تداعی و بیان اساطیری و باستانی باورهای عامیانه مردم ایلام پرداخت تا نشان دهد که اساطیر و باورهای عامیانه مربوط به هستی، تا چه میزان در عصر مدرنیته و ماشینی امروز برجای مانده و مقام اساطیر و باورهای کُهن تا چه میزان در باورهای گروندگان به آنها، تکوین و رشد یافته است.
شناخت انسان از تاثیر موسیقی بر رفتار حیوانات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دیرباز عالمان صنعت موسیقی و عاملان این فن، انواع مختلفی از موسیقی را مطابق اطباع و حالات مختلف انسانی از جمله شادی، غم، ترس، اضطراب و آسایش مناسب دانسته و به کار می گرفته اند. انسان به تجربه دریافته بود که موسیقی بر جان دیگر جانواران زنده از جمله حیوانات تاثیر می گذارد و می توان مناسب اطباع حیوانات وحشی و اهلی، پرندگان و حتی حشرات نیز انواعی از موسیقی را به کار برد. به این ترتیب شکارچیان، بازداران، یوزبانان، ساربانان و دیگر کسانی که حرفه ای در ارتباط با حیوانات داشتند توانسته بودند به واسطه دریافتن نوایی که مناسب طبع برخی از جانوران بود، رفتار آن حیوانات را تا حدودی تحت کنترل درآورند. شکار، از جمله فعالیت هایی به شمار می رفت که موسیقی به آن راه یافته و به جزئی از آن تبدیل شده بود. یکی از اهدافی که نوای سازها در شکارگاه ها تامین می کرد، کنترل حرکات حیوانات مطابق خواست و اراده شکارچی بود تا به واسطه آن، کار شکار آسان تر شود. شکارچیان با به کار بردن انواعی از سازها، حیوانات را از مخفیگاه خود بیرون کشیده و به محل مشخصی هدایت می کردند تا کار شکار آسان تر و مطمئن تر شود. در این مقاله سعی شده تا شواهدی که نشان دهنده علم و اشراف پیشینیان ما به تاثیر موسیقی بر رفتار حیوانات است، مورد بررسی قرار گیرد. به این منظور حکایات و توصیه هایی که در ارتباط با تاثیر موسیقی در تسهیل کنترل حیوانات اهلی و شکار حیوانات وحشی در متون، بویژه کتب عجایب المخلوقات، وجود دارد استخراج و مورد بحث قرار گرفته است.
تبیین جامعه شناختی دیرهنگامیِ ازدواج در میان جوانان شهرستان طارم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی عوامل مؤثر بر دیرهنگامی ازدواج در شهرستان طارم پرداخته است که متوسط سن ازدواج در آن از کل کشور بیشتر است. برای بررسی این پدیده، عوامل مؤثر بر به تأخیرافتادن سن ازدواج در بین دو گروه مجردها و متأهل های 25-39 ساله به صورت پیمایشی در نمونه ای 374 نفری بررسی شده است. نتایج نشان داد از میان عواملی که تأثیرشان بر دیرهنگامی ازدواج بررسی شده است (نگرش به ازدواج، دین داری، توقعات بالای خانواده ها، کنترل هنجاری، دایره همسرگزینی، هزینه های ازدواج و وضعیت شغلی مردان) صرفاً هزینه های ازدواج و وضعیت شغلی مردان بر دیرهنگامی ازدواج در این شهرستان تأثیرگذارند. احتمالاً، دلیل عدم تأثیرگذاری متغیرهای غیراقتصادی، بافتار اجتماعی جامعه تحت مطالعه است که جامعه ای روستایی است. در بسیاری از روستاهای ایران متغیرهای غیراقتصادی به دلیل بافت سنتی و کوچکی فضا چندان نمی توانند نقشی در تأخیر در سن ازدواج ایفا کنند.
بازسازی اجتماعی مناطق جنگ زده: روایت شکل گیری مجدد اجتماعات هویتی روستایی در سه روستای نژمار، قلاجی و قلعه گاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مسائل مهم در دوران بعد از فاجعه ها از جمله جنگ ها، مسئله بازسازی ویرانی ها و همچنین برپایی حیات اجتماعی در جامعه آسیب دیده است. مقاله حاضر به بررسی ابعاد فرایند بازسازی اجتماعی جوامع جنگ زده می پردازد. مطالعه میدانی در سه روستای جنگ زده استان کردستان (نژمار، قلاجی و قلعه گاه) انجام شد. پژوهش با به کارگیری روش های کیفی تجربه خانواده هایی را در کانون مطالعه قرار می دهد که به طور مستقیم از جنگ متأثر گشته اند. رویکرد مطالعه، روایت شناسی مردمی است که در آن از نگرش های کلان و از بالا به پایین فاصله گرفته و بر تجربه های و روایت های بومی تمرکز شده است و پویش های اجتماعی و فرهنگی را مد نظر قرار می دهد. در این مطالعه بازسازی اجتماعی بر اساس شش مؤلفه اعتماد اجتماعی، همزیستی اجتماعی، تعهد به اجتماع، سرمایه اجتماعی، همبستگی اجتماعی و سرمایه فرهنگی بررسی شده است. یافته ها حاکی از سلطه رویکرد فیزیکی و مادی به بازسازی است؛ اما با وجود غیاب تعهدات بوروکراتیک در اهتمام به ابعاد اجتماعی و فرهنگی، شاهد نوعی بازسازی اجتماعی خودجوش و بومی بوده ایم که وامدار درجه های بالایی از سرمایه اجتماعی، اعتماد اجتماعی، تعهد اجتماعی، همبستگی اجتماعی و همزیستی اجتماعی درون گروهی بوده است. در این میان نقش همبستگی قومی و دانش بومی در تداوم حیات اجتماعی پررنگ است. از نکته های مهم در زمینه زندگی و روابط اجتماعی در روستاهای مورد بررسی اهمیت فراوان یکپارچگی و صلح پیش از فاجعه است. پی ریزی یک جامعه محکم و پایدار، در کنار ساخت وسازهای اصولی مقاوم در برابر مخاطرات شامل برقراری همبستگی اجتماعی و احساس تعهد اجتماعی، یکپارچگی و وحدت و صلح میان افراد و گروه های متفاوت اجتماع نیز است.
بررسی مشکلات پیش روی مهاجران ترکمن در تهران (مطالعه موردی: نگهبانان شاغل در شهرک اکباتان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی روستاییان به منظور اشتغال و بهبود وضعیت خود و خانواده معمولاً از زادگاهشان به مناطق شهری به ویژه تهران مهاجرت می کنند تا برای آن ها امکان کسب درآمد و پیشرفت در مقایسه با روستا فراهم شود. ترکمن ها یکی از اقوام مهاجر ساکن در تهران هستند که به صورت فردی یا همراه با خانواده برای بهبود وضعیت اقتصادی مهاجرت کرده اند. طبیعتاً افراد مهاجر، در جامعه مقصد با مشکلاتی روبه رو هستند. در پژوهش حاضر با روش کیفی مشکلات پیش روی نگهبانان ترکمن و خانواده هایشان در شهرک اکباتان بررسی شده است. داده های مورد نیاز با روش مشاهده و مصاحبه نیمه سازمان یافته با 9 نفر از مردان و زنان ترکمن جمع آوری شده و روش تحلیل موضوعی برای تحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفته است. بر اساس یافته های پژوهش، ترکمن های مقیم شهرک اکباتان در حوزه روابط و تعاملات خانوادگی و فامیلی، روابط با ترکمن ها و سایر اقوام مقیم در شهرک اکباتان، و نیز در حوزه شغلی با مشکلاتی مواجه هستند. عدم امکان حضور همه اعضای خانواده در کنار نگهبان، محدودیت فضای محل زندگی و شرایط نامساعد آن، عدم امکان خروج زن ترکمن از منزل در صورت نبود همسر در روستا، دل تنگی اعضای خانواده، تعاملات محدود با اعضای جامعه میزبان به دلیل زبان و پوشش متفاوت، درآمد کم، فقدان احساس امنیت شغلی و عدم برخورداری از بیمه برخی از مسائل است.
مطالعة فرهنگ لالایی، شعر و ضرب المثل در گویش قوم لر با تأکید بر نشانه های تفکیک جنسیت (مورد مطالعه: دو محلة شهرستان بروجرد از استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکل گیری نقش جنسیتی افراد یک جامعه، متأثر از دو امر فرهنگی و بیولوژیکی است. لالایی ها و ضرب المثل ها به عنوان جزئی از فرهنگ عامه که با نقش های جنسیتی و الگوهای فرهنگی رابطه دارند، نقش مهمی در این امر ایفا می کنند. این پژوهش، گزارشی از لالایی ها، شعرهای محلی، ضرب المثل ها و تبیین رابطه شان با الگوهای زنانه- مردانه یا پسرانه- دخترانه است که قوم ایرانی لر، مخصوص مذکر یا مؤنث به کار می برد. بررسی سهم لالایی، شعر و ضرب المثل در شکل گیری فرهنگ و آداب و رسوم هر قوم، علت و اهمیت این پژوهش و احتمال امحای آن ها، ضرورت چنین پژوهشی را نشان می دهد. در این نوشتار، قلمرو تحقیق محلة صوفیان و دودانگه در شهرستان بروجرد و جامعة آماری 45 نفر بروجردی و 5 نفر از اعضای انجمن بروجردی های مقیم تهران است. پرسش های پژوهش مربوط به ضرب المثل ها و لالایی ها یا شعرهایی با موضوع جنسیت است؛ برای مثال، بررسی می شود که چه کسانی با چه اهدافی از آن ها استفاده می کنند. در این پژوهش، از روش مردم شناختی ژرفانگر با مشاهدة مشارکتی مستقیم، همراه با اسناد و مدارک علمی مکتوب در مراکز علمی مختلف استفاده شده است. چارچوب نظری در این پژوهش، نظریة ساخت گرایی لوی اشتروس و نظریة عمل اورتنر است. نتایج پژوهش به شرح زیرند: نخست آنکه در ادبیات شفاهی قوم لر، جنسیت کاملاً هویداست و می توان در این فرهنگ، «زن طبیعی» و «مرد فرهنگی» را آن چنان که در نظریة عمل بیان شده است، به وضوح مشاهده کرد. دوم آنکه قوم لر در ادبیات شفاهی خود، به طور مشخص برای پسر و دختر، زن و مرد، زن و شوهر و پدر و مادر تفاوت ارزشی قائل است. سوم آنکه در الگوهای این ادبیات، معمولاً دختر جایگاه ویژه ای ندارد؛ جز در مواردی خاص که کدبانو و صبور است و کسی از راز دلش آگاه نیست. چهارم آنکه در الگوهای این ادبیات، پسر همیشه عزیزتر است و مسئولیت ها و وظایفش برحسب عزتش تعریف می شود.
مطالعه امکان بازتوسعه زمین های قهوه ای شهری بر مبنای نیازهای اجتماع محلی (مطالعه موردی کوره پزخانه های منطقه 19 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر مطالعه امکان بازتوسعه زمین های قهوه ای در شهر از منظر توسعه پایدار شهری است. در پژوهش حاضر کوره پزخانه های منطقه 19 شهر تهران به عنوان زمین های قهوه ای مورد مطالعه قرار گرفته است. اصطلاح زمین های قهوه ای در تعریف فضاهایی به کار می رود که قبلاً دارای کاربری صنعتی یا خدماتی بوده و در حال حاضر فاقد کارکرد صنعتی و خدماتی است و به عنوان فضای مخروبه دارای اثرات منفی اجتماعی و زیست محیطی است. از منظر انسان شناسی کاربردی پرسش های محوری این است که آیا می توان از این فضاها برای ارائه خدمات مورد نیاز اعضای اجتماع محلی کم برخوردار استفاده کرد؟ امکان ساماندهی این زمین های قهوه ای بر مبنای دیدگاه گروه های ذینفع مختلف میسر است؟ برای پاسخ به این پرسش ها تلاش شده است از طریق مطالعه میدانی و مصاحبه با مالکین، ساکنین، شورایاران و کارشناسان شهری اطلاعات جمع آوری و به روش توصیفی و تحلیلی ارائه شود. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد علی رغم وجود تنگناها و موانع در مسیر ساماندهی کوره پزخانه ها، امکان ساماندهی آن ها به نفع اجتماع محلی فراهم است.
تحلیل جامعه شناختی واکنش قوم بختیاری به سریال سرزمین کهن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احساس محرومیت نسبی و طرد اجتماعی و فرهنگی در جوامع چندقومیتی ممکن است به بروز بحران قومی و کنش های خشونت آمیز اعتراضی کنشگران قومی منجر شود. قوم بختیاری، از جمله اقوام مهم ایرانی است که در مناطق متنوعی از ایران زندگی می کنند. پخش یک سریال تلویزیونی به نام سرزمین کهن و دیالوگی از آن که اشاره ای به بختیاری ها داشت، موجب برانگیختن خشم و اعتراض خیابانی مردم بختیاری در شهرهای بختیاری نشین شد. در این پژوهش که به شیوة مصاحبة عمیق با نخبگان قوم بختیاری صورت گرفت، مشخص شد که از نظر بیشتر آن ها، علت اعتراض، علاوه بر توهین به نمادهای قومی، محرومیت اقتصادی و احساس طرد اجتماعی و فرهنگی در میان مردم بختیاری بوده است. برای احتراز از خشونت جمعی اقوام که ممکن است کل جامعه را به سمت ناآرامی ببرد و وحدت و انسجام ملی را تهدید کند، ضروری است که به حقوق تمامی اقوام و اقلیت ها و مطالبات آن ها به یک نسبت احترام گذاشته شود و با حذف تبعیض و تفاوت قومی در همه زمینه ها، احساس تعلق به کشور و برخورداری از مواهب آن تقویت شود.