مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
الگوهای فرهنگی
حوزه های تخصصی:
در جوامع امروزی بیماری های واگیر نسبت به گذشته کاهش چشمگیری یافته، اما بیماری های غیر واگیر و انواع سرطان ها رو به افزایش است. تحقیقات مختلف نشان می دهد که تغذیه با شیر مادر یکی از عواملی است که از بسیاری امراض پیشگیری می کند. بنابراین، ترویج تغذیه با شیر مادر می تواند مادران و کودکان را از ابتلا به بسیاری از بیماری های مزمن مصون کند. در سال های اخیر اهداف تغذیة انحصاری با شیر مادر در کشور به طور مطلوب محقق نشده است. از آن جا که پدیدة شیردهی با سازه های فرهنگی ـ اجتماعی درهم آمیخته است، برای شناخت عوامل مؤثر در آن بایستی به بستر و زمینه های آن در جامعه توجه کرد. از این رو، شناخت الگوهای اجتماعی ـ فرهنگی مؤثر در تغذیه با شیر مادر می تواند راه مؤثری برای ترویج تغذیه با شیر مادر باشد. روش به کار گرفته شده در این پژوهش به صورت کیفی و به شیوة مردم نگاری است. جامعة آماری 37 نفر از کارکنان بهداشتی و مادرانی است که مورد مصاحبة عمیق و نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. یافته های این پژوهش در قالب سه کد تبیینی ـ که حاصل استخراج و مقوله بندی داده در 365 کد باز، 68 کد محوری، و 10 کد گزینشی است ـ عبارت است از: عوامل فردی مؤثر در تغذیه با شیر مادر، عوامل فرهنگی مؤثر در تغذیه با شیر مادر، و عوامل اجتماعی و اقتصادی مؤثر در تغذیه با شیر مادر. یافته های این مطالعه نشان می دهد که عوامل روانی و مادری، آگاهی و آمادگی مادر، باورهای مادر، و حمایت اجتماعی از جمله مهم ترین عوامل تأثیرگذار در شیردهی مادران است. این مطالعه نشان می دهد که اگرچه عوامل زیست ـ فیزیکی از جمله عواملی است که در شیردهی مادران تأثیر می گذارد، این عوامل خود تحت تأثیر احساسات مادرانه، آرامش و اعتماد به نفس مادر، و باورهای فرد است. از آن جا که باورهای فرد تحت تأثیر شبکة روابط اجتماعی و از جمله خانواده است و با توجه به این که در جامعة ایرانی هنوز خانواده نقشی تعیین کننده در باورها و رفتارهای افراد دارد، پدیدة شیردهی ارزشی اجتماعی به شمار می رود. همچنین، حمایت اجتماعی اطرافیان از جمله مادر، همسر، پزشک، و کارکنان بهداشتی نقش تعیین کننده ای در روند شیردهی مادران دارد. از طرفی، در زنان شاغل، علاوه بر عوامل ذکرشده، حمایت اطرافیان و رعایت قوانین شیردهی از عوامل مؤثر در شیردهی مادران است.
مطالعة فرهنگ لالایی، شعر و ضرب المثل در گویش قوم لر با تأکید بر نشانه های تفکیک جنسیت (مورد مطالعه: دو محلة شهرستان بروجرد از استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شکل گیری نقش جنسیتی افراد یک جامعه، متأثر از دو امر فرهنگی و بیولوژیکی است. لالایی ها و ضرب المثل ها به عنوان جزئی از فرهنگ عامه که با نقش های جنسیتی و الگوهای فرهنگی رابطه دارند، نقش مهمی در این امر ایفا می کنند. این پژوهش، گزارشی از لالایی ها، شعرهای محلی، ضرب المثل ها و تبیین رابطه شان با الگوهای زنانه- مردانه یا پسرانه- دخترانه است که قوم ایرانی لر، مخصوص مذکر یا مؤنث به کار می برد. بررسی سهم لالایی، شعر و ضرب المثل در شکل گیری فرهنگ و آداب و رسوم هر قوم، علت و اهمیت این پژوهش و احتمال امحای آن ها، ضرورت چنین پژوهشی را نشان می دهد. در این نوشتار، قلمرو تحقیق محلة صوفیان و دودانگه در شهرستان بروجرد و جامعة آماری 45 نفر بروجردی و 5 نفر از اعضای انجمن بروجردی های مقیم تهران است. پرسش های پژوهش مربوط به ضرب المثل ها و لالایی ها یا شعرهایی با موضوع جنسیت است؛ برای مثال، بررسی می شود که چه کسانی با چه اهدافی از آن ها استفاده می کنند. در این پژوهش، از روش مردم شناختی ژرفانگر با مشاهدة مشارکتی مستقیم، همراه با اسناد و مدارک علمی مکتوب در مراکز علمی مختلف استفاده شده است. چارچوب نظری در این پژوهش، نظریة ساخت گرایی لوی اشتروس و نظریة عمل اورتنر است. نتایج پژوهش به شرح زیرند: نخست آنکه در ادبیات شفاهی قوم لر، جنسیت کاملاً هویداست و می توان در این فرهنگ، «زن طبیعی» و «مرد فرهنگی» را آن چنان که در نظریة عمل بیان شده است، به وضوح مشاهده کرد. دوم آنکه قوم لر در ادبیات شفاهی خود، به طور مشخص برای پسر و دختر، زن و مرد، زن و شوهر و پدر و مادر تفاوت ارزشی قائل است. سوم آنکه در الگوهای این ادبیات، معمولاً دختر جایگاه ویژه ای ندارد؛ جز در مواردی خاص که کدبانو و صبور است و کسی از راز دلش آگاه نیست. چهارم آنکه در الگوهای این ادبیات، پسر همیشه عزیزتر است و مسئولیت ها و وظایفش برحسب عزتش تعریف می شود.
رویکرد بین رشته ای به سلامت اجتماعی مطالعه نقش پیش بین فردگرایی جمع گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
تبیین مسائل اجتماعی، به دلیل پیچیدگی و زوایای بسیار آن، مستلزم رویکردی بین رشته ای و یکپارچه نگر است. از این رو بررسی الگوهای فرهنگی، متضمن تلفیق رویکردهای روان شناختی و جامعه شناختی است. الگوهای فرهنگی فردگرایی جمع گرایی تعیین کننده نوع ارتباط فرد با جامعه و میزان مشارکت در فعالیت های اجتماعی به شمار می روند که به تبع آن سطوح متفاوتی از سلامت اجتماعی را رقم می زنند. هدف از مطالعه حاضر بررسی نقش پیش بین فردگرایی جمع گرایی افقی و عمودی در سلامت اجتماعی دانشجویان است. در یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی، 300 دانشجو (شامل 159 دختر و 141 پسر) با میانگین سنی 83/28 و انحراف استاندارد 8/6 با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و توسط پرسش نامه سلامت اجتماعی (کیزز و شاپیرو، 2004) و مقیاس فردگرایی جمع گرایی (تریاندیس و همکاران، 1988) مورد ارزیابی قرار گرفتند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که جمع گرایی عمودی و فردگرایی افقی پیش بینی کننده سلامت اجتماعی ست. دلالت های یافته ها مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
فشارهای ساختاری و برسازی هویت جنسیتی زنان در فیلم های سینمایی دهه 1370 شمسی (موردهای مطالعه: روزی که زن شدم، عروس آتش، دو زن)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مطالعه رابطه فشارهای ساختاری و سنخ برسازی شده هویت جنسیتی زنان در دهه 1370 شمسی انجام شد. از آنجا که پژوهش گر بر آن است که شرایط اجتماعی موجود در شکل گیری هویت جنسیتی در جامعه نقش موثری ایفا می کند، دهه 70 به دلیل تغییرات سیاست فرهنگی که منطبق بر نظریه پارسنز بود و کنش های فردی در قالب الگوهای فرهنگی را برای توسعه تشویق می کرد، انتخاب شد و فیلم های سینماییِ این دوره که فشارهای ساختاری در زندگی زنان به عنوان یکی از موضوعات محوری انتخاب شده بود، در جامعه نمونه قرار گرفتند. تحلیل گفتمان نیز برای تحلیل داده ها انتخاب شد. نتایج نشان داد که فیلم های سینمایی بازتاب دهنده واقعیت اجتماعی موجود بودند و با برخورداری از ویژگی های تحصیل، هدف مندی، مبارزه، کنش گری و کنش های اعتراضی دست به برسازی هویت زن مدرن معترض زدند که الگوی زنان در این دهه به شمار می رفت.
شعرشناسی شناختی و استعارات بدنی: الگوهای فرهنگی تفکر و زبان در بوستان سعدی
حوزه های تخصصی:
در قلمروی زبان شناسی و شعرشناسی شناختی بهره گیری از ابزار استعاره در کالبدی شدن تجارب بشری همواره مورد توجه بوده است. در این رابطه، اندامهای بدن همواره به عنوان یک حوزه ی مبدأ در امر ساختارپردازی استعاری مفاهیمی متنوع در اغلب زبانها لحاظ می شده اند و در این امر از الگوهای فرهنگی هر زبان بهره برده اند. از این رو، پژوهش حاضر به جهت مطالعه ی تعامل میان نظام استعاری زبان، بدن و فرهنگ در زبان فارسی به بررسی پاره ای از استعارات مبتنی بر واژگان اندام های بدنی دل، جگر و چشم پرداخته است. داده های تحقیق از بوستان سعدی که اثری معرف فرهنگ و مشحون از استعارات بدنی است استخراج شده، در چهارچوب نظریات زبانشناسی شناختی تحلیل گردیدند. تحلیل داده ها نشان می دهد که الگوهای فرهنگی برآمده از نظام های فکری مربوط به عرفان و تصوف، طب سنتی و عقاید فرهنگی در مفهوم پردازی استعاری این اندامها در زبان فارسی نقش شایان توجهی داشته اند.
نگرشی بر روند تحولات تکنولوژی و الگوهای فرهنگی از نگاه مردم شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
397 - 417
حوزه های تخصصی:
تکنولوژی کلید فهم مراحل و الگوهای فرهنگی است. در مطالعه پیشرو با تمرکز بر روند تحولات تکنولوژی و الگوهای فرهنگی، روند تکنولوژی به همراه الگوهای فرهنگی در طول تاریخ مطالعه شده است. لذا جهت دستیابی به این هدف، از روش اسنادی بهره گرفته شده است. این پژوهش نشان داد که بر اساس نظریات مردم شناسانی همچون تایلر، فریزر، مورگان، مالینوفسکی، استراس، مارگارت مید، هریس و بودریار، تکنولوژی در پیشرفت فرهنگی تمدن می تواند کارکرد داشته باشد. اما زمانی نیز برخی تکنولوژی ها همچون رسانه ها می توانند موجب دگرگون کردن فرهنگ و یا آسیب رسانی به آن شوند. به طوری که در اقوام شکارگر و کشاورز ابزارهای ساده ای که توسط فرد بومی آن منطقه و برای هدف خاص ساخته می شد این ابزار با کاربردش در اعتقادات و باورها، اخلاقیات و دین و محیط زیست و همکاری موجب پیشرفت و تقویت آن جامعه می شد. حال آنکه در جوامع صنعتی و فرا صنعتی از جهاتی به رفاه انسان کمک شایان توجه ای نموده اما باعث تخریب محیط زیست، از بین رفتن دین و اخلاقیات شده است. نتایج پژوهش نشان داد که مطابق نظریات مردم شناسان، تکنولوژی می تواند موجب رشد الگوهای فرهنگی شود.
مطالعۀ انسان شناختی الگوهای فرهنگی ترس از سخنرانی در بافت فرهنگی ایرانی، با تکیه برروایت ها و اسناد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضربررسی این پرسش است که چرا عده ای از ما به انواع شیوه ها از سخنرانی در برابر جمعی می-گریزیم؟ الگوهای فرهنگی، در تشدید هراس و ترس از سخنرانی نقش دارند. با استفاده از رویکردهای نظری مکتبِ فرهنگ و شخصیت و همچنین شیوه مطالعه اسنادی ادبیات ایران شامل اشعار، ضرب المثل ها، گفتارهای رایج و پرکاربرد، به انواع الگوهای فرهنگیِ گریز از سخنرانی، پرداخته ام. مکتب فرهنگ و شخصیت، در حوزه انسان شناسیِ روان شناختی، با تکیه بر ویژگی های فرهنگیِ عام جامعه به شناخت شخصیت(های) غالب، می پردازد. شناخت این ویژگی های عام فرهنگی از طریق مطالعات میدانی یا اسنادی انجام می شود. در ادبیات کهن که در زندگی روزمره کنونیِ ما به صورت فعال ایفاء نقش می کنند، توصیه به سخنرانی گریزی یا ترس از سخن گفتن در جمع، بسیار دیده می شود. برحسب تحلیل محتوای کیفی اطلاعات این پژوهش، انتقال این ترس به سه شیوه؛ اولوهیت بخشی به «سکوت»، اولوهیت بخشی به «کنش» و اولوهیت بخشی به «متن مکتوب» رخ می دهد. فراوانیِ توصیه به سخن نگفتن در ادبیات و ضرب المثل ها به صورت عام و همچنین کاربرد شیوه های متعدد درونی کردن این نهی از سخن گفتن در زندگی روزمره، شائبه شفاهی بودن ما ایرانیان را در دیدگاه مردم شناسان ایرانی، مورد تردید قرار می دهد. فرهنگ شفاهی مبتنی بر سخن گفتن است، در حالی که اشارات بسیاری به ساکت ماندن، نهی از سخن گفتن و توصیه به سکوت در آن وجود دارد. این در حالی است که بنا به شواهد تاریخی و همچنین زندگی روزمره، ضرب المثل ها و روایات که در طول این مقاله به نمونه هایی از آنها اشاره شد، چنان که پنداشته می شود، ما از فرهنگ شفاهی غنی برخوردار نیستیم. انواع بسیاری از مذمت های سخن در گفتار ایرانی لانه کرده است.
بررسی تأثیر پیامدهای فرهنگی جهانی شدن بر دانشجویان (مطالعه موردی دانشجویان واحد علوم تحقیقات تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۸ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۲۵
65 - 78
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: جهانی شدن به طور اعم و جهانی شدن فرهنگ به طور اخص، یکی از مباحث جدی در حوزه علوم انسانی در دنیای امروز به شمارمی آید. هدف از این پژوهش تأثیراتی که پیامدهای فرهنگی جهانی شدن بر فرایند هویت یابی، انتخاب گروه های مرجع و انتخاب الگوهای فرهنگی دانشجویان می گذارد از اهداف اساسی انجام این پژوهش بود.
روش کار: پژوهش حاضر به روش توصیفی- پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش را دانشجویان دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران (4467 نفر) در سال تحصیلی 92 تشکیل می دادند که تعداد اعضای نمونه 380 نفر با استفاده از جدول حجم نمونه «کرجسی- مورگان» و به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب گردید. همچنین برای سنجش روایی پرسشنامه از روش صوری و برای پایایی از روش آلفای کرونباخ که مقدار آن برابر با 768/. می باشد، استفاده شد. داده های موردنیاز با استفاده از تکنیک پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شد. به منظور تحلیل داده ها از نرم افزار «اس، پی، اس، اس» و با استفاده از آزمون های کولموگرف- اسمیرنف (به منظور بررسی نرمال بودن توزیع متغیرها) ، شاخص های آمار توصیفی و استنباطی (پیرسون و رگرسیون) جهت آزمون فرضیه ها استفاده گردید.
یافته ها و نتایج: یافته های بدست آمده تمامی فرضیه پژوهش را مورد تابید قرار داده است، بدین معنا که پیامدهای فرهنگی جهانی شدن بر فرایند هویت یابی، انتخاب گروه های مرجع و انتخاب الگو های فرهنگی دانشجویان تأثیرگذار است؛ که این امر حاکی از گرایش دانشجویان به عناصر فرهنگی فراملی حاصل از جهانی شدن می باشد
مردم نگاری فرهنگ شبکه ای کاربران ایرانی اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۹ بهار ۱۴۰۲شماره ۳۳
80 - 51
حوزه های تخصصی:
این پژوهش درصدد «شناسایی چیستی و چرایی رفتار ارتباطی کاربران ایرانی در شبکه اجتماعی اینستاگرام» از رهگذر تعاملات درون شبکه ای و بازنمود زندگی روزمره کاربران در محیط شبکه، با استفاده از روش نتنوگرافی یا مردم نگاری بوده است. هدف اصلی پژوهش، «گونه شناسی از الگوهای فرهنگی رایج در کنش های کاربران اینستاگرام» بوده و در این مسیر، «شناسایی انگیزه ها و دلایل کنش های کاربران» به عنوان هدف فرعی مد نظر قرار گرفته است.در گردآوری داده ها و توصیف و تحلیل یافته ها، از مواضع نظری در سنت تعامل گرایی نمادین و روش شناسی مردم نگارانه پیروی شده است. تحلیل یافته ها حاکی از آن است که صاحبان صفحه های زندگی روزمره اینستاگرام در خودبیانگری، تصویری ایده آل از سبک زندگی، موقعیت و شخصیت خود ارائه داده اند که در بعد مادی به مصرف گرایی به عنوان نماد ارزشی طبقه مرفه و در بعد معنوی به درهم آمیختگی سبک های دستیابی به رضایت درونی اشاره داشته است. درمجموع به نظر می رسد مهم ترین انگیزه کاربران در ایده آل سازی، جستجوی ایده آل ها در فضای مجازی به دلیل ناکارآمدی یا بازدارندگی شرایط سیاسی و اجتماعی فضای واقعی است. همزمان با فردگرایی تشدید شده ناشی از ایده آل سازی در خودبیانگری کاربران و فردگرایی تضعیف شده ناشی از الزامات حضور شبکه ای در تعاملات کاربران مواجه هستیم. به طوری که رفتارهای کاربران در برخی زمینه های تعاملی بر خودمداری دلالت داشته و در برخی دیگر از زمینه ها حاکی از جمع گرایی است.
کاوشی در تجربه زیسته مردان نابارور در شهر رشت: یک مطالعه پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران سال ۱۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
149 - 190
حوزه های تخصصی:
ناباروری مردان به عنوان یکی از اختلالات مهم و یک مشکل اجتماعی پیچیده با پیامدهای مختلف تعریف شده است. این مطالعه با هدف بررسی تجربه زیسته مردان نابارور با رویکرد کیفی و الگوی پدیدارشناسی انجام شد. جامعه مورد مطالعه 17 نفر از مردانی بوده است که در مؤسسه درمان ناباروری مهر رشت در حال درمان بوده اند. برای انتخاب نمونه ها از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شده است و نمونه گیری تا زمان اشباع داده ها و عدم دستیابی به داده های جدید ادامه یافته است. تکنیک پژوهش مورد استفاده مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. مصاحبه ها با استفاده از روش کلایزی مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد عمده ترین مضمون، مردانگی خاموش است. این وضعیت برای مردان نابارور پرتنش، پارادوکسیکال و دارای تأثیرات چندوجهی است که در یازده زیرمضمون مشخص شد: احساس ناامیدی از والدگری، بحران معنای زندگی، چرخش شناختی در حوزه ناباروری، برچسب اجاق کور، فرسایش سرمایه زناشویی، رنج سراسربین، فرسایش سرمایه اجتماعی، هویت مردانه مخدوش، نزدیکی سقوط زندگی، بی تفاوتی متظاهرانه و زندگی در سایه. ناباروری و تأخیر در فرزندآوری به عنوان یک معضل چندبُعدی، شرایط خاصی بوجود آورده و به همراه الگوهای تثبیت شده فرهنگی، تنش ذهنی و اجتماعی به جا گذاشته است.