درخت حوزه‌های تخصصی

روش شناسی علوم انسانی و طبیعی

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۵۰۸ مورد.
۱.

مأموریت گرایی و مسأله ی تعریف مأموریت های پژوهشی: پایین-به بالا و بالا-به پایین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مأموریت گرایی سیاست نوآوری مأموریت گرا چالش های اجتماعیِ عمده رهیافت بالا به پایین رهیافت پایین به بالا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۷
در سال های اخیر، پیاده سازیِ سیاست های نوآوریِ مأموریت گرا با هدف حل چالش های اجتماعیِ عمده، در کشورهای مختلفی دنبال شده است. توجه به پیاده سازیِ این سیاست ها به افزایش بحث های نظریِ حولِ این سیاست ها و مسائل مختلفِ آن نیز انجامیده است. یکی از معضلات سیاست های نوآوریِ مأموریت گرا مسئله متمرکز بودنِ تشخیص چالش های عمده و تعریف مأموریت هاست. این تصور وجود دارد که در سیاست های نوآوریِ مأموریت گرا، تشخیص چالش ها و تعریف مأموریت ها باید به طور متمرکز و بالا−به پایین انجام شود. رهیافت بالا−به پایین در تعریف مأموریت ها از جهات مختلفی موردانتقاد قرار گرفته است. درعین حال، از دیدگاه برخی از پژوهشگران هرچند بالا−به پایین بودن را می توان ویژگیِ سیاست های نوآوری مأموریت گرای سنتی دانست، این مطلب در مورد سیاست های نوآوری مأموریت گرای جدید صادق نیست که هدف اصلی آن حل چالش های اجتماعیِ عمده است و این سیاست ها جنبه های اشاعه گرایانه و پایین−به بالا دارند. باوجوداین، نقدهایی نیز بر رهیافت بدیل پایین−به بالا در تعریف مأموریت ها وارد است. در این مقاله، پس از بررسی نقدهای وارد بر رهیافت های بالا−به پایین و پایین−به بالا در تعریف مأموریت های پژوهشی، و با تکیه بر شرایط لازم برای مأموریت های پژوهشی، رهیافتی تلفیقی برای تشخیص چالش ها و تعریف مأموریت ها پیشنهاد می شود که به اشکالات رهیافت های بالا−به پایین و پایین−به بالا دچار نیست.
۲.

روش های ترسیمی (آنالما) برای تعیین جهت قبله در زیج یمینی و مقایسه آن ها با روش های موجود در آثار حبش حاسب و ابوریحان بیرونی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آنالما ابو ریحان بیرونی حبش حاسب زیج یمینی قبله

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۵
یکی از مهم ترین موضوعات در نجوم دوره اسلامی قبله و قبله یابی بوده است. با توجه به اهمیت این موضوع دانشمندان این دوره با توصیف های هندسی و تعریف های ریاضی، روش های مختلف ریاضی، مثلثاتی و ترسیمی برای تعیین تقریبی یا دقیق جهت قبله عرضه کردند. در بیشتر زیج های دوره اسلامی نیز به این موضوع پرداخته شده است. زیج ها آثار کاربردی نجوم دوره اسلامی هستند که عمدتاً شامل جدول های نجومی و توضیحاتی در باره روش استفاده از آن ها می شوند. به طور معمول در کنار مطالب نجومی زیج ها، چندین روش برای تعیین جهت قبله عرضه می شد، یکی از رایج ترین آن ها، روشی مثلثاتی منسوب به روش زیج ها است. از دقیق ترین روش های تعیین جهت قبله، روش آنالما است. به آن دسته از روش های هندسه توصیفی که در آن مسأله سه بعدیِ سطح کره روی صفحه ترسیم و حل می شوند «آنالما» می گویند. منجمان دوره اسلامی با تعیین زاویه انحراف قبله محلی روی کره زمین و سپس کره آسمان و تسطیح آن روی دایره، آنالما هایی به منظور یافتن جهت قبله عرضه کردند که در برخی از زیج ها نیز به آن پرداخته شده است. در زیج یمینی، دومین زیج فارسی شناخته شده از لحاظ قدمت، در کنار روش های معمول زیج ها برای تعیین قبله، دو آنالما هم آمده است. این مقاله پس از بررسی و ترسیم آنالماهای زیج یمینی، به مقایسه آن ها با آنالماهای موجود در آثار حبش حاسب و ابوریحان بیرونی می پردازد.
۳.

نگاه تأویل گرایانۀ شیخ احمد احسایی به طبیعت و پدیده های طبیعی بر مبنای آیات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تأویل خلقت شیخ احمد احسایی طبیعت قرآن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۵
شیخیه ازجمله فرقه هایی است که خود را به طور کامل از جهان پیرامونی جدا نساخته و طبیعت را همواره جزئی از آنچه باید مورد توجه قرار گیرد دانسته است. شیخ احمد احسایی از عالمان دینی نیمه نخست قرن سیزدهم ه ق و پایه گذار نظریات فرقه شیخیه بود که آثار متعددی با موضوعات گوناگون اعتقادی، کلامی، فلسفی و فقهی از خود برجای گذاشته است. التفات به طبیعت و پدیده های جهان خلقت و ارتباط آن با دین، مذهب و شریعت در آرای مختلف احسایی به چشم می خورد. او به تأویل آیاتی از قرآن که اشاراتی به پدیده های طبیعی دارد پرداخته است و درخصوص مسائلی مانند روند خلقت انسان، معنای آب، آسمان و هوا سخن می گوید. این نگاه پررنگ به طبیعت را می توان در آثار شاگردان و پیروان وی مانند سیدکاظم رشتی و محمدکریم خان کرمانی هم دید، تا جایی که این افراد دارای رساله هایی مستقل در علوم طبیعی مانند هیئت و پزشکی هستند. این نوشته سعی بر آن دارد مقداری به تأویلات شیخ احمد از آیات قرآنی مرتبط با طبیعت بپردازد تا آشنایی بیش تر و دقیق تری با آرا و جهان نگری یک عالم دینی مطرح و بنیان گذار یکی از فرقه های مذهبی با نفوذ عصر قاجار که تفکرات او در زمان ورود گسترده مظاهر تمدنی غرب به کشور طرفدارانی داشت، به دست آید
۴.

طبی سازی آسیب های اجتماعی: مطالعه موردیِ نظریه جُرم سزار لومبروزو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طبی سازی آسیب اجتماعی نظریه تکامل آتاویسم بزهکاری لومبروزو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۴
به فرایند تبدیل وضعیت های انسانی به مشکلات قابل درمان، طبی سازی گفته می شود. در این فرآیند، از علوم زیست-پزشکی برای تبیین آسیب های اجتماعی و ارائه راه های مرتفع کردن و پیشگیری کمک گرفته می شود. سزار لومبروزو پزشک و جرم شناس ایتالیایی قرن نوزدهم با تحقیقات خود پیرامون ویژگی های جسمانی بزهکاران و تمایزات آنان با دیگر افراد جامعه، یکی از پیشگامان طبی سازی جرم و بزهکاری بود و مکتب جرم شناسی پوزیتیویستی و دانش انسان شناسی جنایی را پایه گذاری کرد. در این مقاله می کوشیم فرآیند طبی سازی جرم را از منظر روش شناسی کار وی بررسی کنیم. ازاین رو، در گام نخست، نشان می دهیم پیش فرض بنیادین پژوهش های وی مبتنی بر نظریه تکامل لامارک و داروین است. او معتقد بود ویژگی های بزهکاران به منشأ آتاویستی دلالت می کند که شرایط جسمی- روانی نیاکان دور خود را بازتولید می کند. درواقع، جرم علامتی است از غرایز ابتدایی که در مجرم نهفته است و جنایتکاران نمودی از بازگشت به یک نوع اولیه یا مادون بشری از انسان ها هستند. شیوه کار وی در این مرحله استفاده از جمجمه شناسی و انسان سنجی بود. در گام دوم، نشان می دهیم روش کار وی در بررسی جرم و بزهکاری، الگوی تفکر پزشکی مدرن درباره آسیب تنی و درمان آن است. لومبروزو می کوشید براساس مفهوم نرمال و غیرنرمال در پژوهش های آسیب شناسی، معیارهایی برای تمییز انسان بزهکار از انسان های نرمال ارائه دهد.
۵.

ماهیت پیوستاری علوم(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: آموزش علم پیوستار علم سواد علمی علم دینی ماهیت علم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۷
در سطوح مختلف آموزش علم به درهم تنیدگی و پیوستاری بودن معنا و ماهیت علم، به وسعت دامنه علم در فلسفه و تاریخ علم، و به شرایط اجتماعی و فرهنگی شکل گیری آن توجه نشده است. همچنین در موضوع ماهیت علم منطقا می توان از ماهیت یا ویژگیهای علوم غیرتجربی نیز پرسش کرد. این جستار با روش تحلیلی به بررسی رویکردهای ماهیت علم پرداخته و از آنجا به رویکرد پیوستاری علم منتج می-شود. با باور داشتن به ماهیت پیوستاری علم سه مسأله حل خواهد شد: نخست این که بحث ماهیت علم منحصر به علوم تجربی نیست، دوم این که نشان می دهد که منظور از این که گفته می شود به طور مثال تاریخ یا روان شناسی علم نیستند، به کدامین معنا بر روی پیوستار، علم نیستند، اگر چه ممکن است به معنایی دیگر روی پیوستار، علم باشند؛ سوم معنای علم در نزاع امکان و عدم امکان علم دینی را نشان می دهد، بدین معنا که علم دینی به چه معنایی ممکن و به چه معنا یا معناهایی غیرممکن است. سرانجام این که برای آموزش ماهیت علم باید سیاستگذاریهای درستی انجام شود. در آموزش ماهیت علم باید برای تقدس زدایی از علم به فراگیران راستی آزمایی علم آموزش داده شود. راستی آزمایی علم از راه توسعه تفکر انتقادی در فراگیران به دست می آید.
۶.

آیا فرمول شیمیایی آب به صورت HO «غلط» بود؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شواهد تجربی فرمول آب فلسفه شیمی H2O HO

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۵
در یک بازه زمانی حدود چهل ساله، منتهی به سال 1826 میلادی فرمول شیمیایی آب به صورت HO یعنی ترکیبی از یک اتم هیدروژن و یک اتم اکسیژن پذیرفته شده بود. برای ذکر مثال ها و طرح بحث در این مقاله به رساله شیمی اثر دکتر خلیل أعلم الدوله، ارجاع داده شده است که در مدرسه نوبنیاد دارالفنون در ایران تدریس می شد و به تبعیت از باور علمی آن زمان، فرمول شیمیایی آب در آن به صورت HO معرفی شده است. پیش از دارالفنون، فرمولی برای آب مطرح نبود بلکه آب از منظر حکمت طبیعی، یکی از عناصر چهارگانه به شمار می رفت. امروزه فرمول شیمیایی آب H2O دانسته می شود. گرچه از نگاه حال محور به علم، می توان عجالتاً بر فرمول آب در رساله مذکور، مهر «غلط» زد اما در مقاله حاضر، تلاش شده است تا از منظر فلسفه شیمی، نشان داده شود که چنین حکمی چه پیامدهایی در پی خواهد داشت. این که فرمول آب در یک مقطع تاریخی به صورت HO پذیرفته شده بود، یک تجربه تاریخی علم است که تأمل بیشتر در معنای غلط یا درست بودن یک گزاره علمی را برمی انگیزد، همچنان که اطمینان به نظریه و اعتماد تام به شواهد تجربی را به چالش می کشد؛ چرا که این گزاره غلط ذیل نظریه ای قرار داشت که اتفاقاً تا امروز پابرجاست و نیز مدت معناداری با شواهد تجربی ناسازگاری نشان نداده بود. در پایان، رویکرد مقاله برای تفسیر این رویداد تاریخی چنین است: در نظریه ای که آب را HO می دانست، علاوه بر گزاره مذکور، دست کم یک فرض غلط دیگر وجود داشت که این دو همدیگر را پوشانده و از محک آزمون و تجربه رهانیده بودند.
۷.

نسبت مکاتب سنتی و مدارس نوین در استقرار نظم جدید آموزشی در ایران: 1276 تا 1280ش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اصلاحات آموزشی دوره مظفری فضاهای مرزی مدارس نوین مکاتب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۸
در نیمه قرن نوزدهم میلادی و در کنار تغییرات گسترده ای که در حوزه های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در حال وقوع بود، به تدریج اشکال جدید و متفاوتی از سازمان دهی و تشکل یابی در حوزه آموزش در بخش های مختلفی از ایران ظهور پیدا کرد. با این حال در تاریخ نگاری های این موضوع عموماً چیستی، چرایی و چگونگی آموزش بدیهی انگاشته می شوند؛ گویی تنها یک روش صحیح برای تعریف آن ها وجود دارد و سیر تاریخی به وجود آمدن آنچه امروز مدرسه می نامیم، نیز حرکتی ناگزیر از شیوه های غلط آموزش به شیوه های «مدرن»، «جدید» و «درست» آموزش بوده است. بر مبنای این فرض، گویی آموزش مدرسه ای جدید کاملاً با تربیت مکتب خانه ای متفاوت بوده و مدارس کنونی ما نیز، با اندکی تغییر، ادامه همان شیوه تعلیم و تربیتی جدید، و میراث مدرسه رشدیه هستند که محصول فرآیند «ترجمه» الگوهای غربی در شرایط بومی بودند. با وجود این، خوانش مدارک تاریخی مربوط به این دوره نشان از چنین خط فارقی میان مکاتب سنتی و مدارس نوین ندارد. با توجه به این موضوع، نوشته حاضر بر پایه نظام نامه های مدارس آن دوره به دنبال پاسخ به این پرسش است که چه نسبتی میان مکاتب و مدارس نوین در حدفاصل سال های 1276 تا 1280ش به عنوان سال های شروع اصلاحات آموزشی برقرار بوده است؟ مدعای ما آن است که بر خلاف تمایز به ظاهر بدیهی میان مکاتب و مدارس، مدارس نوین اولیه از بسیاری از جهات با آنچه «مکاتب سنتی»خوانده می شود مشابهت دارند و تحلیل رفتن فرم های سنتی آموزش و پدیدار شدن فرم های نوین، دفعتاً و یک پارچه اتفاق نیفتاده است؛ بلکه نتیجه آزمون و خطاهای بسیار حول فرم های مختلف در فضاهای آموزشی در جای جای کشور بوده است. 
۸.

جایگزینی علوم جدید در ایران: نگاه دیگری به علمای امامیه و علوم جدید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تاریخ نگاری داروین علمای امامیه کیهان شناسی اسلامی هیئت جدید هیئت بطلمیوسی محمدحسین کاشف الغطاء

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۵
از زمان ورود علوم جدید به ویژه نجوم نیوتنی به جهان اسلام و ایران و آغاز مخالفت با آن تا زمان قبول عمومی هیئت جدید از جانب علماء، صرف نظر از بعضی مخالفت های پراکنده ، بیش از دو قرن گذشته است. این دوره شامل گذار از باور به سکون زمین و مرکزیت آن است که نه تنها در نظام بطلمیوسی بلکه درسایر کیهانشناسی های دوران اسلام مفروض بود و صدها سال در آگاهی عمومی ریشه دوانده بود. تاریخ نویسی علم این دوره تا قبول کامل هیئت جدید و بر خورد با سایر علوم غربی باید با وسواس علمی و با بررسی شواهد مکتوب و آثار فرهنگی موجود تدوین شود. در چند دهه اخیر اظهار نظرهای مختلفی از جانب تاریخ نویسان علم در این باره انجام گرفته است. سید حسین نصرمعتقد است که علمای اسلام علوم غربی را بدون تنقید یک جا قبول کرده و در مقابل آن تسلیم شدند. دکتر گمینی هم با جدا کردن شیعه «متشرعه» از شیخیه و صوفیان بر این باور است که عکس العمل های گروهی متخالفی در مقابل علم هیئت جدید وجود داشته است. بر خلاف شیخیه و صوفیه، علمای «متشرعه» تناقضی بین آیات و احادیث با هیئت جدید نمی دیدند و اگر هم می دیدند آن را قابل حل می شمردند و از جهت دینی مشکلی نداشتند و مخالفتشان عمدتاً بر اساس تفکر فلسفی مورد قبولشان بود.یکی از علمای امامیه که نظری کاملاً انتقادی به علوم جدید داشت محمدحسین کاشف الغطاء بود. او در نوشته هایش از دروان مشروطه و دهه های بعد، به ویژه با علم هیئت جدید و نظریه تکامل داروین مخالفت می کند. دکتر گمینی خوانشی متضاد با این برداشت از نوشته های کاشف الغطاء ابراز کرده است . در مقاله حاضر تزهایی که دکتر گمینی در طی سال های اخیر به خصوص درنوشته های جدیدش در باره مواجهه علماء امامیه با علم هیئت جدید ابراز کرده است بررسی می شوند. وبا شواهد و براهین دیگری استدلال می شود که اغلب آنها یا بر زمان پریشی تکیه دارند و یا بر این فرض نادرست که مخالفت علمای امامیه (متشرعه) با علم هیئت جدید به خاطر دلایل دینی نبود بلکه دلایل آنها صرفاً یا عمدتاً دلایل مربوط به فلسفه طبیعی بوده است. به علاوه نادرستی باور او در مورد عدم مخالفت کلی کاشف الغطاء با نظریه تکامل داروین با مراجعه به نوشته های او مستدل می شود.
۹.

شناخت طلق در آثار دورۀ اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: آزبست تالک سنگ گچ طلق کانی شناسی دوره اسلامی کائولینیت موسکوویت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۵
طَلق با نام انگلیسی Talc، کانی هیدرات سیلیکات منیزیوم با فرمول شیمیایی Mg3Si4O10(OH)2 از سیلیکات های ورقه ای و نرم ترین کانی شناخته شده است. این کانی جلایی مرواریدی دارد، در لمس، چرب به نظر می رسد و در برابر حرارت مقاوم است. در عین حال نام طلق به سنگهای غنی از این کانی نیز اطلاق می شود. حکمای دوره اسلامی مواد مختلفی را با نام طلق می شناخته اند که با توجه به شرحشان، با کانی های موسکوویت و کائولینیت از گروه میکا؛ آزبست، پنبه نسوز یا پنبه کوهی از سیلیکات های زنجیره ای؛ و نوعی سنگ گچ از گروه سولفات ها، و نیز نوعی سنگ دگرگونی قابل تطبیق اند. هدف این مطالعه بررسی هر یک از این موارد، و چرایی و چگونگی مطابقت یا خلط آنها با طلق است. وصف محمد بن زکریا رازی (251-313ق) از طلق به شفافیت، درخشندگی و تورّق آن به دنبال ضربه، قابل انطباق با موسکوویت است که سطح کلیواژ قاعده ای و کاملی دارد. رازی در جای دیگری طلق تورّق پذیر قبرس را از نوع سنگ گچ دانسته است. در دیگر آثار دوره اسلامی نیز طلق یا نوعی از آن را گاه با گچ یکی دانسته یا وجود آن را در معادن سنگ گچ گزارش کرده اند. آزبست و کائولینیت کانی های دیگری هستند که قدمت یا خاستگاه خلط آنها با طلق در آثار دوره اسلامی به ترجمه های عربی نوشته های دیوسکوریدس (داروشناس یونانی سده نخست میلادی) بازمی گردد. شرح روش فرآوری طلق برای عایق سازی کشتی ها در برابر آتش، و شفافیت، چرب نبودن، گدازناپذیری و نسوز بودن، مجموعه ای از ویژگی های آن در آثار متأخر دوره اسلامی است که قابل انطباق با سنگ های غنی از طلق است؛ سنگ هایی که خود محصول دگرگونی سنگ های آذرین غنی از منیزیوم هستند.
۱۰.

ترسیم مدل های ذهنی خط مشی گذاران عمومی: واکاوی چیستی، کاربست، سیاق اجرا و نقدهای وارده بر روش نقشه شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدل های ذهنی خط مشی گذاران عمومی تحلیل خط مشی نقشه شناختی کیفیت خط مشی عمومی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۳
مدل های ذهنی خط مشی گذاران عمومی زیرساخت های اصلی شکل و محتوای خط مشی های عمومی هر کشوری هستند. تعامل و گفت وگوی این مدل های ذهنی می تواند زمینه پرداز شکل گیری خط مشی های باکیفیت تری شود. در فرایند تحلیل خط مشی های عمومی تبیین فرض کاوی، ارزش کاوی و کاوش مدل های ذهنی خط مشی گذاران از اصلی ترین کارویژه های تحلیل گران خط مشی هستند. یکی از روش های متداول در این حوزه روش ترسیم نقشه شناختی خط مشی گذاران عمومی است. در این نوشتار چیستی، چگونگی اجرا (تعیین شیوه های استخراج بردارهای نقشه شناختی، قواعد کدگذاری، ادغام و استانداردسازی، پایایی بین کدگذار، روایی و پایایی نقشه شناختی)، نمونه ای از کاربردهای آن در حوزه خط مشی گذاری (ارائه و تفسیر بخشی از نقشه شناختی آنگلا مرکل صدراعظم پیشین آلمان) و نقدهای وارد بر این روش واکاوی و تحلیل خواهد شد. دلالت های این روش برای خط مشی پژوهی پایان بخش این مقاله خواهد بود. این روش ارزش ها و مفروضات را سریع تر و کم هزینه تر از بسیاری از روش های دیگر استخراج می کند.
۱۱.

نظریه پردازی چندسطحی در پژوهش های کارآفرینی: ارائۀ رویکردی بهبودیافته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظریه پردازی چند سطحی پدیده های کارآفرینانه رویکرد بهبود یافته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۲
رویکرد چندسطحی به نظریه پردازی با درک هم زمان پدیده ها در سطوح چندگانه تحلیل فرصت هایی برای توسعه نظریه های جدید با زمینه غنی و تفسیر مؤثرتر داده ها فراهم می آورد. رویکردهای تک سطحی به نظریه پردازی قادر به تبیین پیچیدگی پدیده ها نمی باشند؛ زیرا پدیده ها دارای پیشایندها، میانجی ها، تعدیل کننده ها و پیامدهایی هستند که در سطوح مختلف قرار دارند. در حوزه کارآفرینی شاهد غلبه نظریه های تک سطحی می باشیم. نظریه های موجود حوزه کارآفرینی سطوح خرد یا کلان را به طور مجزا بررسی نموده و با نادیده گرفتن سطح میانی و تعامل میان سطوح نتوانسته اند تصویری کل نگر از پدیده های کارآفرینانه ارائه دهند که منعکس کننده پیچیدگی های آنها باشد و درنتیجه، بینش های صحیح، غنی، جامع و ارزشمند از دل نظریه ها حاصل نشده است. در اندک نظریه های موجود چندسطحی نیز رویکرد مناسب و جامعی جهت نظریه پردازی اتخاذ نشده است. براساس این، این پژوهش ضمن تبیین ضرورت و چیستی نظریه پردازی چندسطحی و انواع رویکردهای آن، از طریق تحلیل و نقد انواع رویکردهای موجود به ارائه رویکردی بهبودیافته می پردازد. در رویکرد بهبودیافته گام هایی همچون ظهور پدیده های جمعی، شناسایی کارکرد و ساختار پدیده ها، قوانین تعامل میان سازه ها، انعطاف پذیری سطوح، اعتبار سازه ها، تأیید یا عملیاتی سازی نظریه، تفسیر نتایج و به علاوه تحولات و توسعه های نوین در این رویکرد مانند نقش افراد در شکل دهی زمینه سازمانی مطرح می شود. پیش بینی می شود که نتایج این پژوهش سبب تغییر دیدگاه پژوهشگران تک سطحی شده و راهنمای عمل مناسبی را برای نظریه پردازان میان رشته ای و علاقه مند به مطالعات چندسطحی ارائه دهد.
۱۲.

نقد فردگرایی روش شناختی در اقتصاد نئوکلاسیک از دیدگاه رئالیسم انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فردگرایی روش شناختی اقتصاد نئوکلاسیک رئالیسم انتقادی فرمالیسم اتمیسم اجتماعی تقلیل گرایی و قیاس گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۳
سیطره مکتب اقتصادی نئوکلاسیک بر برنامه های آموزشی و پژوهشی رشته اقتصاد در دانشکده های جهان و ایران، اهمیت نقد و تحلیل مبانی فلسفی آن را دوچندان می کند. در وارسی فلسفه اقتصاد نئوکلاسیک، آموزه فردگرایی روش شناختی از جایگاه برجسته ای برخوردار است؛ زیرا در هستی شناسی ضمنی اقتصاد نئوکلاسیک و بنابر مغالطه معرفتی نهفته در رویکرد پوزیتیویستیِ آن، ویژگی های هستی شناختی به امور روش شناختی فروکاسته می شود. ازاین رو، تحلیل فردگرایی روش شناختی، مدخل مطالعه فلسفه اقتصاد نئوکلاسیک به شمار می رود. این مقاله می کوشد فردگرایی روش شناختی را از دیدگاه واقع گرایی انتقادی با روش تحلیلی نقد و ارزیابی کند. این نقد و تحلیل ازآن رو از منظر واقع گرایی انتقادی انجام می شود که با پوزیتیویسم در نگاه رئالیستی به جهان اشتراک دارد. نقد واقع گرایی انتقادی از فردگرایی روش شناختی اقتصاد نئوکلاسیک بر تحلیل مفاهیم فرمالیسم، قیاس گرایی، اتمیسم اجتماعی، انسداد و تقلیل گرایی استوار است. واقع گرایی انتقادی بر این باور است که علم اقتصاد نئوکلاسیک به دلیل مفروضات غیرواقعی فردگرایی روش شناختی، به علمی انتزاعی و قیاسی همچون ریاضیات تبدیل شده که توان توضیحی اندکی دارد.
۱۳.

معرفت شناسی و روش شناسی دانش عامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هستی عقلانی - خلاقانه نظام محوری فرآیندمداری رابطه مندی بازاندیشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۴
آنچه مقصود اصلی پژوهش حاضر را شکل داده است، همانا واکاوی حوزه ای معمّاگون از معرفت با عنوان دانش عامّه است. این پژوهش، در حقیقتِ امر، دقّتِ نظر در حوزه معرفتی ای را هدف بنیادین خود قرار داده است که سویه مقابل حوزه دانش علمی باید به شمار آید. ازآنجاکه این تقابل بر معرفت شناسی و روش شناسی خاص هرکدام از حوزه های اخیرالذّکر استوار است، پژوهش پیشِ رو دانش عامّه را از دو حیثِ معرفت شناختی و روش شناختی واگشایی نموده است. این پژوهش نشان داده است که حوزه معرفتیِ پیش گفته آنچنان با تداخل و درهم تنیدگی و ابهام در پیوند است که هرگونه واگشاییِ آن از حیث معرفت شناختی این امر را همواره باید در کانون توجّه داشته باشد که با تجسّمِ تعیّن ناپذیری، قطعیّت ناپذیری و تصمیم ناپذیری مواجه است. پژوهش حاضر، افزون براین، نشان داده است که آنچه محور واگشایی روش شناختی دانش عامّه باید محسوب شود، مرجعیّتِ این حوزه معرفتی در صورتی از هستیِ انسانی است که افراد را بر اشیاء مقدّم می دارد.
۱۴.

بررسی تاریخی امراض سلاطین و شیوه های درمانی در کرمان عصرِ سلجوقی (583- 442ه.ق)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بیماری پزشکان سلجوقیان کرمان شیوه های درمان علم پزشکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵ تعداد دانلود : ۵۱
عصر حاکمیت سلجوقیان بر کرمان، به ویژه هم زمان با حکومت برخی از دولتمردان کاردانش، یکی از اعصار مهمی است که این سرزمین از سر گذرانیده است. حکومتی که با ورودِ ملک قاورد سلجوقی به کرمان در حدود سال 442ق پایه ریزی شده و پس از وی نیز در میان جانشینانش تا حوالی سال 583 ه.ق ادامه یافت. حاکمان سلجوقی و کارگزاران آنها در این مدت زمان، تحولاتی را در عرصه های مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگیِ کرمان به وجود آوردند؛ اما آنچه به طور خاص در پژوهش حاضر مورد واکاوی قرار خواهد گرفت بررسیِ امراضِ سلاطینِ این حکومت و شیوه های درمانی است که توسط پزشکان این عصر به کار گرفته شده است. پژوهش حاضر با کاربرد روش اس تدلال و منط ق ت اریخی، ب ر آن اس ت ت ا در گ ام نخس ت، به معرفی کوتاه حکومت سلجوقیانِ کرمان پرداخته و در دومین و اصلی ترین گام، امراض رسوخ کرده به دربار سلجوقیان و ش یو ه درم انی پزش کان درب ار، جهت رفع این بیماریها را مورد واکاوی قرار دهد. در همین راستا از منابع مختلف تاریخی، پزشکی و همچنین تحقیقات جدید در قالب کتاب و مقاله، بهره برده شد. یافته های این مطالعه نشانگر آن است که پزشکان حاضر در دربار سلجوقیانِ کرمان، از داروهای گیاهی و کانی های موجود در کرمان، جهت مداوای بیمارانِ خود بهره برده و برخی از پزشکان این عصر به ویژه افضل الدین ابوحامد کرمانی، تأکید بسیار فراوانی بر پیشگیری داشته و آن را بر درمان ارجح می دانند.
۱۵.

تاریخ طبیعی، تصویر عینی و شباهت مراحل ترقی: علوم طبیعی جدید و ظهور مفهوم تکاملی از تاریخ و تاریخ نگاری در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تاریخ و تاریخ نگاری دوره قاجار صفت ترقی پذیری به عنوان قانون طبیعت علوم طبیعی جدید فیزیولوژی چشم فیزیک نور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۶۲
مقاله حاضر پژوهشی تاریخی در باره نسبت علوم طبیعی جدید و مفهوم ترقی در دوره قاجار است. با بررسی کتاب های تاریخ طبیعی (معرفت الارض، معرفت الحیوان) و کتاب های «تاریخ عالمِ» نوشته شده در این دوره نشان می دهیم که نخست این علوم از لحاظ نظری و روشی در دنباله یکدیگر هستند که مفهوم زمان در تاریخ را به زمانِ پیش رونده، انباشتی، بهبودیابنده و تکاملی تبدیل کردند که اجتناب ناپذیر و بدون مداخله انسانی در طبیعت درحالِ عمل است. قانونی که به عنوان «قانون طبیعیِ ترقی پذیری» از آن یاد می شد و ناظر بر تکامل و شکوفایی همه جانبه عقل، ادراکات، حواس، قانون ها، سازمان ها و نهادهای جمعی مانند خانواده، خویشاوندی، اقتصاد و دولت است. دوم اینکه اصول نظری این علوم در گزارش «تاریخ واقعی» جوامع به کار بسته شد و جوامع در یک طیف تکاملی با گذر تدریجی از «وحشی گری» به «تمدن» طبقه بندی شدند. سوم اینکه علوم طبیعی جدید، زیست شناسی با تشریح آناتومیکِ چشم انسان و فیزیک با توضیح نور و نحوه رؤیت اجسام، دیدن انسان را با تشبیه به تکنولوژی عکاسی به مثابه عمل عکس برداری و گرفتن تصاویر عینی توضیح دادند. دیدن انسان عینیّتی به دست آورد که مورخ را در جایگاهِ ناظرِ عینی بی طرفی می گذاشت که ضمن انکار «موضع مورخ»، به ثبت عینیِ تمامی چیزهایی می پردازد که بر حسب ضرورت رخ می دهند و یا باید رخ دهند. تاریخ به مثابه آئینه، دفتر، لوح، فونوگراف، صفحه، عکس، سینما و پرده نقاشی فهم شد که آنچه را در طبیعت رخ می دهد به صورت تصاویر عینی بازنمایی می کند. عینیت، شباهت و تکرار رخدادهای جوامع انسانی در مسیر ترقی، شیوه غالب نگریستن به تاریخ در این دوره بود که با علوم طبیعی جدید ممکن شده است.
۱۶.

نظریه ادراک حسّی از حنین ابن اسحاق تا سهروردی؛ رویکردی تحلیلی و تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ابصار ابن سینا ابن هیثم ادراک حسی حنین ابن اسحاق سهروردی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱ تعداد دانلود : ۵۱
هر فیلسوف، به ویژه هر معرفت شناسِ بزرگی را دغدغه ادراک حسّی، مخصوصاً ابصار، بوده است. این بدین خاطر است که ادراک حسّی، به ویژه ابصار، اساسی ترین راه ارتباط ما با جهان خارج است و همه حالت های شناختی ما به نوعی با آن در ارتباط اند. نظریه های ادراک حسّی، که بر محور ابصار می چرخند، از سنّت یونانی و رومی به سنّت اسلامی راه می یابند. نکته سنجی ها در این باب با حنین ابن اسحاق آغاز می شود. با بزرگ ترین چرخش در تاریخ این مسأله، توسط ابن سینا و ابن هیثم، ادامه می یابد تا اینکه به سهروردی می رسیم. او دیدگاهی کاملاً فلسفی ابراز می دارد و نظریه ادراک حسّی (ابصار) خود را از فیزیک، فیزیولوژی، و هندسه می پیراید. ما در این جستار، با رویکرد تحلیلی و تاریخی، هم نظریه ادراک حسّی (ابصار) دانشمندان عالم اسلام، از حنین ابن اسحاق تا سهروردی، را روشن می سازیم هم سیر تاریخی بحث را تا فلسفیِ محض شدنِ نظریه ادراک حسّی نشان می دهیم. در این میان، نقش علوم در این سیر و نقش تعامل دانش ها در پیشرفت دانش را نیز می توان دید.
۱۷.

تولد مدرسه در ایران: روایت تاریخی از ظهور آموزش و پرورش مدرن در جامعه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش و پرورش جامعه شناسی تاریخی دوران قاجار مدرسه مکتب خانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۶۷
این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال بوده است که مدارس به شکل امروزی از چه دوره تاریخی در ایران شکل گرفتند؟ این مدارس در بستر چه شرایط اجتماعی و فرهنگی ظهور کردند و در پی پاسخ به چه نیازهایی بودند؟ این پژوهش با مطالعه و تحلیل اسناد و منابع تاریخی انجام گرفته است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که تغییر از نظام آموزش مکتب خانه ای به نظام مدرسه محور در ایران، حکایت از تغییرات انقلابی در بینش ها، روش ها و جهان بینی های آموزشی در ایران داشت. نخستین بار، احساس نیاز به مدارس جدید بعد از جنگ های ایران و روس پیش آمد. برای اولین بار در این دوران بود که اندیشه عقب ماندگی ایرانیان به شدیدترین شکل ممکن یعنی امپریالیسم نظامی و از دست دادن سرزمین توسط قوای روس، خود را نشان داد. تا پیش از آن هدف مکتب خانه ها، آموزش الفبا در حد روخوانی قرآن و تعلیم شرعیات بود. آموزش مکتب خانه ای برای آبادکردن آخرت بود و نه دنیا. آنها به کار توسعه مادی زندگی نمی آمدند. بسیاری از کودکان بعد از سال ها تحصیل در مکتب خانه ها حتی نمی توانستند یک نامه بنویسند. مدارس جدید که ریشه های غربی داشتند مسیری برعکس رفتند. آنها برای توسعه زندگی مادی خلق شده بودند. دروس جدید که مهارت های زندگی مادی را تقویت می کرد همگی برای اولین بار با ظهور مدارس نوین وارد برنامه درسی شد. در نهایت، جامعه ایرانی که در اواخر دوران قاجار در مسیر توسعه قرار گرفته بود نظام آموزش مکتب خانه ای را که نهادی ضد توسعه بود فرونهاد و به تدریج نظام آموزش مدرسه محور را که مهارت های زندگی مادی را توسعه می داد به جای آن نشاند.
۱۸.

اختلاط حقیقیه و خارجیه: ضرب های عقیم و مثال های نقض(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: اختلاط حقیقیه خارجیه شمس الدین سمرقندی ضرب عقیم منتج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸ تعداد دانلود : ۳۷
در مقاله دیگری ضرب های منتج و نتایج اختلاط حقیقیه و خارجیه را مورد بحث قرار داده و برای تک تک ضرب های منتج برهان آوردیم. در این مقاله اما می خواهیم ضرب های عقیم و نتایج غیر قابل اثبات را به صورت جامع بررسی کنیم و با ارائه مثال های نقض مناسب، عقیم بودن آن ضرب ها و غیر قابل اثبات بودن آن نتایج را نشان دهیم. با این کار، برنامه پژوهشی شمس الدین سمرقندی به سرانجام مطلوب خود می رسد، برنامه ای که در دو کتاب قسطاس الأفکار و شرح القسطاس آغاز و بدون رسیدن به نتیجه نهایی رها شده و با شگفتی تمام، از سوی منطق دانان بعدی پی گیری نشده بود. در ادامه، مجموعه ضرب ها و اختلاط های منتج و عقیم و نیز نتایج قابل اثبات و غیر قابل اثبات را مقایسه کرده و با استقرای آنها به استخراج برخی احکام کلی و جزئی آنها می پردازیم. این پژوهش هم چنین به انبوهی از سؤال های باز دامن زده است که چکیده ای از آنها را در پایان مقاله آورده ایم به امید آن که به یاری اندیشمندان دیگر دشواری های آنها فروگشاده شده و پاسخ های آنها به دست آید
۱۹.

بررسی تاریخی تغییرات کتاب های درسی تاریخ طبیعی مدارس با تأکید بر موضوع تکامل جانوران و انسان از دوره قاجاریه تا کنون(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: چارلز داروین زیست شناسی کتاب های تاریخ طبیعی مدارس جدید نظریه تکامل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱ تعداد دانلود : ۴۱
روند گسترش مدارس جدید در دوره قاجار در پیوند با مسائل سیاسی و فرهنگی و اجتماعی بوده است. هرگز نمی توان اعزام گروه های دانشجویی به اروپا، جنگ های مداوم ایران و روس و نهایتاً پیروزی انقلاب مشروطه را، در تکوین مدارس جدید نادیده گرفت. با آغاز به کار مدارس جدید نیاز به تولید کتاب های متناسب با آن نیز احساس شد و اهالی فرهنگ در هر دوره کوشیدند این امر مهم را سامان دهند. این مقاله می کوشد تاریخ تدوین یکی از این کتاب ها را بررسی  و تغییرات ایجاد شده را در آن آشکار کند. این پژوهش بیشتر به کتاب های «تاریخ طبیعی» نظر دارد و از آن میان نیز انگشت تأکید بر نظریه تکامل و چگونگی ورود و بسط آن به کتاب های درسی از آغاز تا کنون گذاشته است. با بررسی اسناد می توان نشان داد، علی رغم چالش جدی برخی از جریان ها در ایران با نظریه تکامل، این موضوع بیش وکم در کتاب ها آمده است، هر چند روایت های هر دوره خود بازتابی از شرایط سیاسی و فرهنگی حاکم بر نهادهای علمی و فرهنگی دارد.
۲۰.

علمای شیعه و استفاده از علوم جدید برای تبلیغ دین در دوران قاجار: تفسیر و تأویل متن مقدس نزد محمدحسین کاشف الغطاء(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: اعجاز علمی قرآن خورشیدمرکزی علم و دین محمدحسین کاشف الغطاء نجوم جدید نظریه تکامل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶ تعداد دانلود : ۴۹
از زمان گسترش علوم جدید در قرن هفدهم میلادی، رهبران مذهبی از آن برای تطبیق و تبلیغ دین خود استفاده کردند. علمای مسیحی ایتالیایی پیترو دلاواله (1586-1652م) را به شرق فرستادند که نسخه های زبان اصلیِ کتاب ایوب را بیابد تا معلوم شود آیا می توان ظاهرِ آیات مربوط به آسمان های جامد را طوری تأویل کرد که با حذف افلاک در نجوم تیکو براهه هم خوانی داشته باشد. او و دیگر هیئت های تبشیری مسیحی به هدف تبلیغ مسیحیت علوم جدید را به شرق آوردند. در مقابل ایشان، علمای مذاهب بومی نیز از همین طریق برای حفظ و تبلیغ دین خود در برابر مسیحیت سود بردند. در چین و ژاپن و هند، علمای کنفوسیوسی و بودایی و تائویی و هندو نشانه های از نجوم جدید را در متون خود یافتند. علمای مسلمان نیز به نوبه خود اندیشه اعجاز علمی قرآن را مطرح کردند. در میان علمای شیعه متشرعه در قرن نوزدهم، هبهالدین شهرستانی (1301-1386ق) آثاری در هماهنگی نجوم جدید با آیات و روایات شیعی نوشت و مفهوم اعجاز علمی قرآن و روایات شیعه را عرضه کرد. این اندیشه در میان علمای بزرگ شیعه هم طرفدارانی پیدا کرد، اما بعضی علما موافق این رویه نبودند. شیخ محمدحسین کاشف الغطاء (1294-1373ق) عالمی نوگرا بود که خورشیدمرکزی را پذیرفته بود و نجوم قدیم بطلمیوسی را غیرمستدل می دانست، ولی معتقد بود «ظاهر» آیات بیشتر با نجوم قدیم سازگار است تا با خورشیدمرکزی و در نتیجه، «اعجاز علمی» مورد نظر هبهالدین شهرستانی را در آن ها نمی دید. البته او معتقد بود که با تفسیر درست می توان آیات را با علوم جدید هماهنگ ساخت. او نظریه تکامل را نیز بدون حواشی مادی آن می پذیرفت ولی نظریه تکامل انسان را رد می کرد. کاشف الغطاء می دانست ظاهر بسیاری روایات نه تنها با خورشیدمرکزی، بلکه با نجوم قدیم هم سازگاری ندارد و چاره ای جز تأویل یا رد این روایات نیست. به عقیده او این رویه را باید در باره روایات استقرار زمین روی شاخ گاو و ماهی و در باره روایات کسوف وخسوف به کار بست. در این مقاله ضمن بررسی عباراتی از آثار مختلف کاشف الغطاء، به بررسی پرسش وپاسخی در کتاب الفردوس الأعلی می پردازیم. مقاله نشان می دهد که او با نفی هیئت قدیم، راهی پیدا می کند تا با استفاده از مفاهیم هیئت جدید، تفسیری از آیات و روایات در باره «کرسی و عرش» بیابد که با نجوم جدید در تعارض نباشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان