مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
مستوفی
حوزه های تخصصی:
موقعیت قرارگیری سرزمین ایران در جهان به نحوی بوده که محل گذار بسیاری از ایلات و طوایف گردیده است. این قرارگیری بعضاً باعث حملات و چیرگی آن ها بر ایران گردیده است. اگرچه بیشتر باشندگان ایرانی را گروه های ایرانی زبان تشکیل می داده اند؛ اما سرزمین ایران در تمامی دوره ها و در کنار زبان های ایرانی دیگر زبان ها و نژادها را نیز پذیرفته است. با تسلط یونانیان، اعراب، سلجوقیان و مغولان عناصر جدید زبانی و نژادی وارد سرزمین های ایرانی شد. از یونانیان به غیر از ورود بعضی کلمات به زبان فارسی رد پای چندانی در زبان های ایرانی باقی نماند؛ اما تسلط اعراب، ترک ها و مغول ها هم باعث تاثیرگذاری بر زبان فارسی و هم باعث تغییر بافت زبانی بعضی از قسمت های سرزمین ایران گردید. قرن هشتم قمری زمانی است که این تغییرات آغاز شده و ما در کتاب نزهه القلوب مستوفی شاهد تغیرات آرام آرام آن هستیم. در این مقاله با استفاده از روش کتابخانه ای و اساس قرار دادن اشارات حمدالله مستوفی در کتاب نزهه القلوب و تطبیق و کمک گرفتن از دیگر کتب معاصرش به این تغییرات اشاره خواهد شد.
بررسی مناصب ارشد اداری-مالی ایالات و ولایات در دوره قاجاریه
حوزه های تخصصی:
مدیریت اداری و مالی ایالات و ولایات در هر حکومتی از دیرباز از اهمیت فراوان برخوردار است؛ این مسأله به دلیل انعکاس اداره ایالات در مدیریت کشور و تأمین نیازهای مالی حکومت مرکزی توجه فراوان حکومت مرکزی را در پی داشت. دولت قاجار نیز که نزدیک به یک قرن و نیم بر ایران حکومت کرد؛ مسلمّا بر پایه نظام اداری ایالتی محکمی استوار بود. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی در صدد پاسخگویی به این سؤال است که عملکرد مناصب مهم اداری- مالی ایالات در دوره قاجار چگونه بود. در واقع در دوره قاجار انجام امور مالی و اقتصادی یکی از مهم ترین وظایف حکام بود؛ همچنین با انتصاب اکثریت حکام از میان خاندان شاهی و در نتیجه احتمال کم شدن میزان پاسخگویی آنها در مقابل حکومت مرکزی، اهمیت مناصب زیرمجموعه حکام به ویژه وزرای ایالات در اداره ایالات دوچندان شد.
سلسله مراتب متصدیان مالیاتی در قرون میانه، با تأکید بر ماوراءالنهر و گستره ی شرقی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
139-166
حوزه های تخصصی:
تداوم و تحول در نظام دیوانی ایران میانه در گستره شرقی آن از جمله موضوعات مهم در تاریخ اجتماعی اقتصادی اداری ایران است. اما موضوع نظام مالیاتی به عنوان ایده مبنایی شکل یابی دیوان سالاری ایرانی کمتر مورد توجه قرار گرفته است به خصوص که در گستره سرزمین های شرقی خلافت، فقدان منابع مستقیم در مورد سازمان دیوانی دسترسی به جزئیات را دشوارتر می سازد. در این میان سلسله مراتب نظام مالیاتی که نقش محوری در حفظ و کارکرد این نظام داشته است، مورد توجه قرار نگرفته است و پرسش پژوهش ناظر بر آن است. در این پژوهش با بازیابی القاب دیوانی رایج برای متصدیان مالیاتی در قرون میانه ی متقدم، تلاش می شود تا با استخراج واژگان دیوانی از متون فارسی این دوران و بررسی داده ها با روش تحقیق تاریخی، نسبت و روابط مابین این القاب و مناصب با یکدیگر و تحولات آنها در این دوران مشخص شود. یافته های پژوهش نشان می دهد در پی تغییر ادبیات دیوانی به زبان فارسی در قرن سوم و چهارم قمری، به تدریج از قرن پنجم به بعد برای متصدی عالی رتبه ی مالیاتی به جای عامل، لقب مستوفی رواج یافت، در حالی که عامل در معنای عامِ کارگزار همچنان به کار می رفت. حوزه ی اختیارات متصدیان میان مرتبه با لقب عمید و بندار و ... نیز در این دوره متغیر بود و دچار کاهش و افزایش می شد. روشن شدن مناصب اصلی دیوانی، ضرورت وجود القاب و مشاغل دیگر را مشخص می سازد و این که این مناصب با توجه به نیازهای محلی در هر دوره متغیر بوده اند.
جایگاه و موقعیت خلیج فارس درنزهت القلوب حمدالله مستوفی
حوزه های تخصصی:
حمدالله مستوفی به عنوان یکی از مورخان جغرافی نگار عصر ایلخانی نقش مهمی در بسط و تکمیل منابع تاریخی و جغرافیای ایفا کرد. یکی از منابع مهم بر جای مانده از وی نزهت القلوب می باشد که اطلاعات مفیدی را نسبت به موقعیت جغرافیایی مناطق مختلف به دست می دهد. جغرافیای خلیج فارس به عنوان یکی از مناطق مهم و استراتژیک همواره مورد توجه جغرافی نگاران قرار گرفته است، که نزهت القلوب هم از آن ها مستثنی نیست. در این اثر به خوبی توجه خاصی به موقعیت خلیج فارس، بنادر، رودهای منشعب از آن، سرزمین ها و مناطق هم جوار آن شده است. اطلاعات حاصل از این اثر هم چنین تکمیل کننده دیگر متون جغرافیایی متقدم و متأخر است. در این پژوهش سعی بر این است که با روش توصیفی-تحلیلی جایگاه و موقعیت خلیج فارس از دیدگاه حمدالله مستوفی بررسی شود.
جغرافیای تاریخی خلیج فارس با تکیه بر نزهه القلوب حمدالله مستوفی و جغرافیای حافظ ابرو
آثار و متون بسیاری از جغرافی نگاران مسلمان برجای مانده که در شناخت جغرافیای ایران و خلیج فارس بسیار موثر است. نگارش آثار جغرافیایی در بین مسلمانان از قرن سوم و چهارم هجری شروع شد و تا عصر مغولان و ایلخانان و تیموریان در قرون هفتم و هشتم ادامه یافت؛ از جمله این آثار میتوان به نزهه القلوب حمدالله مستوفی در عصر ایلخانان و جغرافیای حافظ ابرو در عصر تیموریان اشاره کرد که در این آثار به جغرافیای تاریخی خلیج فارس اشاره شده است. نزهه لقلوب از جمله متون قرن هشتم هجری است که در بررسی جغرافیایی بسیاری از مناطق جهان اسلام در آن عهد اهمیت اساسی داشته است. حمدالله مستوفی خلیج فارس را با عنوان «بحر فارس» و یا تنها با لفظ «دریا» یا «بحر» یاد کرده است. از جمله متون مهم دیگری که برای شناخت موقعیت جغرافیای خلیج فارس از اهمیت بسزایی برخودار است، کتاب جغرافیای حافظ ابرو یکی از مشهورترین مورخان دوره تیموری میباشد. این کتاب بنوبه خود بمانند نزهه القلوب سهم بسزایی در شناخت خلیج فارس دارد. پژوهش حاضر، در پی شناخت موقعیت خلیج فارس، سواحل، بنادر، جزایر و رودهایی که به آن میریزند را از دیدگاه حمدالله مستوفی و حافظ ابرو مورد بررسی قرار میدهد.
بررسی زندگی نامه علمی حمدالله مستوفی با تکیه بر نزههالقلوب و اهمیت آن در آموزش تاریخ
حوزه های تخصصی:
جغرافی نگاران ایرانی علاوه بر جغرافیا، شیوه زیست مردم و عقاید دینی و مذهبی و محدوده قلمرو آنها در ایران را در مناطق گوناگون این سرزمین مورد بررسی قرار می دهند. از جمله این جغرافیی نگاران؛ حمدالله مستوفی بود. در سنت جغرافیا نگاری که از قرون نخستین اسلامی شروع شده بود تا عصر ایلخانان مغولان نیز ادامه داشت. در این پژوهش قصد بر آن است که زندگی این مؤلف و تسلط علمی این مؤلف اثر با تکیه بر اثر جغرافیایی او یعنی نزهه القلوب و اهمیت تاریخی آن مورد بررسی قرار گیرد. از آنجا که جغرافیی نگاران ایرانی با نگرش خاص خود به سرزمین ایران، اهداف خود مبنی بر شناخت تاریخی این سرزمین جاوید و تمایز آن با سرزمین های دیگر را وجه همت خود قرار داده بودند، بررسی آثار آنها از نظر تاریخی ارزش و اهمیت بسیاری دارد. در این میان پرداختن به زندگی آنها و معرفی آثارشان از جنبه تاریخی از جمله کارهاییست که محققان در حیطه علوم انسانی به صورت عمومی و در حیطه جغرافیا به صورت خاص، باید آن را مورد توجه قرار دهند
دانش استیفا و جایگاه آن در متون تاریخی و ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ علم دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
53 - 63
حوزه های تخصصی:
این پژوهش بر آن است تا با روش مطالعه کتابخانه ای و با توجه به اسناد و نسخه های خطی که به قلم خود مستوفیان تحریر شده است تعریفی جامع و دقیق از اصطلاح استیفا ارائه کند، و همچنین با توجه به شواهدی که از این نوع اصطلاحات در متون ادبی به کار رفته است به واکاوی ضرورت پرداختن به این دست اصطلاحات و نکات مهم در تحلیل و تعریف آن ها از جمله ذکر جزئیات بیشتری که جهت دریافت معنایی جامع و مانع بایسته است، همچنین توجه به مسائل تاریخی و جغرافیایی در تمایز معنای آن ها و جایگاه و اهمیتشان در متون تاریخی و ادب فارسی بپردازد. «استیفا» در لغت به معنی حق یا مال خود را تمام و کمال گرفتن، و یا حق چیزی را کامل ادا کردن است و در اصطلاح، دانشِ قوانینی است که مستوفیان با آن دخل وخرج اموال دیوان و کیفیت و کمیت محاسبات آن را معلوم می کردند و اسناد و دفاتر مالی و آماری مملکت را مطابق آن قوانین می نوشتند. این عمل در محلی به نام دیوان استیفا انجام می شد و به متصدی آن مستوفی می گفتند. به عبارتی امور نگارش دیوانی و دبیری، در ادوار گذشته به دو بخش اصلی تقسیم می شد: ۱. ترسل؛ 2. استیفا