مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
گالیله
حوزه های تخصصی:
همگان گالیله را دانشمند علوم تجربی می شناسند. اگر چه آنچه که گالیله را شهره آفاق کرد، همین وجهه علمی اوست، ولی باید دانست که او قبل از هر چیز، یک ادیب بود. شناخت ادبی او باعث شده بود که وی برای انتقال یافته های خود به مردم، زبانی را برای بیان کردن برگزیند که تا آن زمان مورد توجه قرار نگرفته بود. آنچه که در پی می آید، در واقع تلاشی است برای کشف زبان علمی گالیله و ارتباط آن با حقیقتی علمی که گالیله در پی اشاعه آن بود. افزون بر این، چون روشنگران قرن هجدهم (نظریه پردازان خرد گرایی) در بسیاری از موارد اندیشه های گالیله را سرمشق خود قرار داده بودند در اینجا به ارتباط آنان با فرهنگ علمی قرن هفدهم نیز مورد می شود.
گالیله، علم، کلیسا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوشته حاضرپژوهش مختصری است در زندگی فکری گالیله و دستاوردها و کشفیات او و تاثیراتی که برجامعه علمی ومذهبی زمان خود (17 م) گذاشته است. از آن جایی که این کشفیات ارتباط نزدیکی با الهیات مسیحی داشت ،ابتدا زندگی فکری گالیله را به کوتاهی خواهیم نوشت و سپس به نقش و عملکرد کلیسا نسبت به پذیرش و یا عدم پذیرش سخنان او اشاره ای خواهیم کرد. درسیرمطالب به این پرسش نیز پاسخ گفته خواهد شد که آیا تعارض میان علم و دین در این داستان امری حقیقی است یا نه .در انتها گالیله به ترازوی نقد سنجیده می شود.
آزمایش فکری گالیله درباره ی اصل لختی و موضع علامه طباطبایی و شهید مطهری در باب آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، به بررسی دیدگاه دو فیلسوف مسلمان درباره ی میزان اعتبار آزمایش فکری گالیله ( ۱۵۶۴ - ۱۶۴۲ م) برای اثبات قانون لختی پرداخته ایم. علامه طباطبایی ( ۱۲۸۱ - ۱۳۶۰ ش) و شهید مطهری ( ۱۲۹۸ - ۱۳۵۸ ش) مستقیماً به رد آزمایش فکری گالیله نپرداخته اند، بلکه اگر چنین می نماید که با این آزمایش فکری سر ناسازگاری دارند، صرفاً به این دلیل است که ادعای خدشه ناپذیری این آزمایش فکری و هم ارزش دانستن آن با آزمایش واقعی را تضعیف کنند و در گام بعدی نیز این گزاره را بی وجه کنند که نتیجه ی این آزمایش فکری (یعنی قانون لختی) بتواند اصلی فلسفی را به زیر بکشد و آن را نقض کند. رویکرد این دو متفکر به آزمایش فکری خاصی (یعنی آزمایش فکریِ اثبات کننده ی قانون لختی) را می شود دیدگاهی اجمالی درباره ی طرز تلقی از اصل روش آزمایش های فکری، در فضای فکری فلسفه ی اسلامی معاصر دانست. در دیدگاه این دو متفکر، آزمایش فکری شأن اثبات مطلبی را دارد، اما نه به اندازه ی آزمایش در فضای آزمایشگاهی، آزمایش فکری حدسی و نظری است، نه به دست آمده از اصول تجربی و عملی.
معنای علم: تحلیل و نقد برداشت پدیدارشناسانه از سیر تکوین علم در اندیشه هوسرل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هستی و شناخت جلد اول بهار و تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱
5 - 20
حوزه های تخصصی:
ممکن است در برداشتی ساده نگرانه به نظر برسد سیر تکوین علوم معاصر از الگویی طبیعی و متعین پیروی می کند. ادموند هوسرل در کتاب بحران علوم اروپایی ، این برداشت متداول را متزلزل می سازد. او با روشی خاص مفاهیم بنیادین علم معاصر را تا سرچشمه های اصلی و حوادث تاریخی که به پدید آمدن آن ها انجامیده است پی می گیرد. او در این راه با بررسی نمونه تاریخی شکل گیری فیزیک گالیله در زمینه تاریخی پس از رنسانس، جایگاه و معنای علم را در زندگی انسان امروز به شکلی خاص تفسیر می کند. در این مقاله تلاش کرده ام با بررسی نگاه پدیدارشناسانه هوسرل و سنجش نقاط قوت و ضعف آن، داوری هوسرل در مورد تأثیر علم بر زندگی انسان امروزی را ارزش گذاری کنم.
گالیله، ابن سینا و ادعای بی نیازی از تجربه: پژوهشی بر پیش فرض های روش شناختی مشترک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گالیله دست کم در بخشی از آثارش، صراحتاً ندای بی نیازی از تجربه سر می دهد. ابن سینا نیز در بحث از علم خدا به جزئیات، علم پیش از تجربه ی منجم را نمونه ای از علمی می داند که درست مانند علم الهی، از انفعال تجربی متأثر نیست. در این نوشتار تلاش کرده ایم میان چنین اظهارنظرهایی که نتیجه ی نظرورزی این دو فیلسوف تلقی می شود و مقدمات آن، یعنی پیش فرض ها و روش های احتمالاً مشترک آن ها، ارتباط برقرار کنیم. نهایتاً نیز به این نتیجه رسیده ایم که ابن سینا در وجهی از مطالعات طبیعی اش، با روش کاری گالیله هماهنگی دارد و همین هماهنگی، سخنان یکسان آن دو را سبب شده است. در نمونه ای که به بررسی آن پرداخته ایم، ابن سینا در بررسی حرکات سماوی، مطالعه بر ساختار ریاضیاتی اجسام سماوی را مدنظر قرار می دهد و سرشت یابی رایج در طبیعیات ارسطویی را کنار می گذارد و به روش گالیله ای نزدیک می شود. البته نمی توان این روش را به تمام طبیعت شناسی شیخ نسبت داد و روش علمی دوپاره ی او را با شیوه ی علمی یکپارچه ی گالیله یکسان انگاشت.
نقد و بررسی روایت های رایج از انقلاب علمی: به بهانه انتشار ترجمه فارسیِ کتاب از ارسطو تا نیوتن: پیدایش فیزیک نو نوشته برنارد کوهِن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ علم دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
153 - 167
حوزه های تخصصی:
شاید بتوان گفت اتفاقات اصلی در تحولات علمی قرن هفدهم، در دو رشته نجوم و فیزیک روی داد، و بعد راه به دیگر رشته های علمی برد. کتاب پیدایش فیزیک نو به طور خلاصه به ریشه ای ترین تحولات علمی آن قرن می پردازد، و به این منظور، فقط بر دو این رشته سرنوشت ساز علمی تمرکز می کند. این کتاب شامل نکات تاریخ نگارانه متعدد و مباحث بسیاری است که تأثیر ادبیات تخصصیِ تاریخ نگاری علم در قرن بیستم در آن آشکار است. کویره در نیمه قرن بیستم، تحولاتی اساسی در تاریخ نگاری انقلاب علمی ایجاد کرد و آثارش مبنایی شد برای پژوهش ها و تحقیقات بعدی که خود به حک و اصلاحات بسیاری منجر شد.ترجمه کتابی در زمینه تاریخ علم به دست یکی از اساتید پیش کسوت این رشته به اندازه کافی جای خوشحالی دارد، به ویژه وقتی مترجم خود از اعضای فرهنگستان زبان و از اعاظم فارسی دانی باشد، دیگر جای شک باقی نمی ماند که با ترجمه ای بی نظیر و خواندنی روبروییم. با وجود انبوه کتاب های تاریخ علمی ترجمه یا تألیف شده در زمینه تاریخ انقلاب علمی، جای خالی چنین کتابی به شدت حس می شد. زیرا آنچه ترجمه شده معمولاً یا بسیار عمومی است و وارد جزئیات لازم نشده، یا از دقت کافی برخوردار نیست، یا ترجمه خوبی ندارد. مترجم نه تنها کتابی ضروری را به فارسی برگردانده است، بلکه ترجمه ای روان، دقیق، و قابل اتکا به دست داده است.