فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۸۱ تا ۲٬۶۰۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان توجه به مؤلفه های دانش، مهارت و نگرش شهروندی در کتاب های درسی نظام آموزشی 3-3-6 در سال تحصیلی 98-97 می باشد. روش تحقیق در پژوهش حاضر، تحلیل محتوای کمی بود. جامعه آماری تحقیق شامل کتاب های درسی مطالعات اجتماعی دوره دوم ابتدایی، مطالعات اجتماعی دوره اول متوسطه و جامعه شناسی دوره دوم متوسطه است. ابزار گردآوری داده ها، سیاهه تحلیل محتوای کتب درسی به دست آمده از مبانی نظری بود که روایی آن توسط متخصصان این حوزه تأیید شد. به منظور تعیین پایایی ابزار تحقیق از روش بازآزمایی استفاده شد و مقدار ضریب همبستگی 86/0 حاصل گردید. یافته های حاصل از تحلیل با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس (نسخه 23) و روش آماری غیرپارامتریک نشان دهنده تفاوت معنادار بین میزان توجه به مؤلفه ها و مفاهیم تربیت شهروندی در کتاب های درسی مذکور در بین پایه های تحصیلی در هر سه دوره آموزشی بود. نتایج این تحقیق نشان دادکه در طراحی و تدوین کتب مذکور به مؤلفه ها و مفاهیم تربیت شهروندی بطور متوازن توجه نشده است و توجه به یک چنین توازنی زمینه لازم را برای تقویت ابعاد جامعه شناختی سایر نهادهای اجتماعی در جامعه را فراهم می کند. بنابراین بازنگری کتاب های مطالعات اجتماعی و جامعه شناسی نظام آموزشی 3-3-6 در راستای توجه بیشتر به مؤلفه ها و مفاهیم کمتر مورد توجه ضروری به نظر می رسد.
طرح های عمرانی به مثابه پروژه های هِژمونیک؛ تحلیل کارکردهای صنعت خیال پردازی (Imagineering) در مناطق مرزی (مورد مطالعه شهر سقز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنعت خیال پردازی شامل استراتژی ها و عملکردهایی از سوی مدیران و برنامه ریزان شهری است که از این طریق تصور و خیال زندگی در یک شهر رو به توسعه را، که دارای استانداردهای جهانی است، برای شهروندان خلق می کند و از طریق این وهم سازی و خیال پردازی ها، شهروندان را از کاستی ها و نارسایی های شهری و مدنی غافل می سازد. هدف مقاله ی حاضر بررسی ماهیت صنعت خیال پردازی و کارکردهای آشکار و پنهان آن در جامعه و شکل دهی الگوهای ارزشی و رفتاری در مناطق مرزی، به ویژه، شهروندان شهر سقز است. به این منظور براساس پارادایم رئالیسم انتقادی و با استفاده از روش پژوهش اسنادی و با نمونه گیری هدفمند منابع لازم برای تبیین موضوع گردآوری شد. نتایج بررسی داده ها نشان داد این صنعت دو کارکرد مهم دارد که عبارت اند از «سرپوش گذاردن بر کاستی های شهر» و «مصرف گرایی». پدیده ی مصرف گرایی از طریق فرایندهای «اغوا» و «بمباران نشانه» منجر به «توده ای سازی جامعه»، «تضعیف اندیشه ورزی انتقادی» و در نهایت «بازتولید سلطه ی هژمونیک» سیاست های صنعت خیال پردازی شده است. این سلطه ی هژمونیک نیز به نوبه ی خود مدیریت شهری ضعیف و ناکارآمد را بازتولید و تثبیت می کند. از نظر اجتماعی این تلاش ها برای سرپوش گذاری بر چالش ها و نواقص شهر، از طریق بر برپا کردن بناها و مراکز تفریحی و تجاری که فقط رنگ و لعاب بیرونی جذابی دارند و از درون تهی هستند، چیزی جز افزایش بی اعتمادی اجتماعی، بی تفاوتی مدنی و تضعیف هویت ملی در میان مرزنشینان ندارد.
تحلیل تطبیقی آمایش سرزمین در ورزش بانوان بر اساس پراکندگی اعضای تیم های ملی جمهوری اسلامی ایران
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله شناسایی و بررسی وضعیت آمایش سرزمین در ورزش بانوان در ایران می باشد. روش شناسی تحقیق از نوع توصیفی و مقایسه ای است، ابتدا با استفاده از گزارش های وزارت ورزش و جوانان و ادارات کل تربیت بدنی در ایران اولویت های رشته های ورزشی استان ها شناسایی شد، سپس با استفاده از اطلاعات مربوط به اعضای تیم ملی بین سال های 1392 تا 1397 وضعیت آمایش سرزمین مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. گردآوری داده ها به وسیله چک لیست اولویت بدنی رشته های ورزشی انجام شد، جامعه آماری تمامی استان های کشور و نمونه آماری برابر جامعه آماری است. تحلیل داده ها با استفاده از روش آمار توصیفی و نمودار دایره ا ی انجام شد. یافته ها نشان داد: ورزش بانوان نیاز به نگرش جدی تری به بحث ورزش قهرمانی دارد، برای مثال در رشته پرمدالی مثل دو و میدانی تطابق معناداری بین اعضای تیم ملی و آمایش استانی رشته های ورزشی بانوان مشاهده نمی شود، این شرایط در بیشتر رشته های ورزشی انفرادی کم و بیش مشاهده شد. البته شرایط در رشته پر مدال قایقرانی کمی بهتر بود. در مورد رشته های تیمی هم یکی از بزرگ ترین خطاها عدم توجه به بحث باشگاه داری در آمایش سرزمین رشته های تیمی بانوان بود.
بروزاحساسات مردانه در جریان انقلاب 57 با مطالعه عکس های مستند انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به مسئله چگونگی بروز احساسات مردان انقلابی در جریان انقلاب 57، ایران می پردازد. جامعه شناسی احساسات و ترکیب آن با پارادایم مطالعات فرهنگی بصری امکان بررسی عکس های مستند از انقلاب 57 برای تحلیل وضعیت چگونه نمایان شدن احساسات مردانه را، در دوران انقلاب، فراهم می آورد . برای این منظور 200 عکس از سری عکس های مستند انقلاب انتخاب و به 82 مورد مطالعاتی تقلیل پیدا کرد. مطالعه عکس ها به روش تحلیل تماتیک بصری است که موقعیت های مشابه در عکس ها دسته بندی می شود و مقوله های تحلیلی را به وجود می آورد. در نتیجه گیری آمده است که مردان انقلابی از طیف های مختلف سیاسی در پیوند احساسی با یکدیگر اَبَر بدن انقلابی را در برابر مردان شاه شکل داده بودند. تقابل دو اردوگاه مردان انقلابی و مردان شاه به موقعیت های احساسی مانند خشونت، عصیان، عشق، و نفرت منجر شده بود.
بررسی رابطه همبستگی خانواده و الگوی ارتباطی والدین با بحران هویت نوجوانان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی رابطه بین همبستگی خانواده و الگوی ارتباطی والدین با بحران هویت نوجوانان بود. روش پژوهش توصیفی، و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم در سال تحصیلی 99-1398 در حال تحصیل بودند می باشد و شامل 1100 نفر می باشند که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد حجم نمونه برابر 285 با روش نمونه گیری در دسترس استفاده شدند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش، پرسشنامه ارزیابی همبستگی خانواده السون و لاوی (1985)، پرسشنامه تجدید نظر شده الگوی ارتباطی خانواده فیتزپاتریک و ریچی (1994)، و پرسشنامه بحران هویت احمدی (1376) بوده اند. داده ها با فرمول همبستگی پیرسون و رگرسیون و با استفاده از نرم افزار SPSS 18 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که بین همبستگی خانواده و جهت گیری گفت و شنود با بحران هویت رابطه منفی و معنی دار، و بین جهت گیری همنوایی با بحران هویت رابطه مثبت معنی دار وجود دارد. همچنین همبستگی خانواده و الگوی ارتباطی والدینمی توانند بحران هویت را پیش بینی کنند.
بررسی وضعیت دینداری جوانان شهر سرپل ذهاب و برخی عوامل مرتبط با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال سی و یکم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۷۷)
109 - 132
حوزههای تخصصی:
بررسی وضعیت دینداری به منزله یکی از گونه های مهم هویتی در جامعه ایران، جایگاه عملی و پژوهشی خاصی دارد؛ ازاین رو، پژوهش حاضر به صورت کمی و با روش پیمایشی و ابزار پرسش نامه، وضعیت دینداری جوانان شهر سرپل ذهاب را بررسی کرده است. حجم نمونه 635 نفر تعیین و برای دسترسی به آنها از روش نمونه گیری طبقه ای چندمرحله ای متناسب با حجم استفاده شد. اعتبار و پایایی پرسش نامه به ترتیب با روش اعتبار سازه و آزمون آلفای کرونباخ، ارزیابی و مناسب تشخیص داده شد. نتایج نشان دادند میزان دینداری بین پاسخگویان کمی بالاتر از حد میانگین بود و بین ابعاد دینداری، بعد اعتقادی بیشترین میانگین و بعد عملی کمترین میانگین را داشت. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان دادند سه متغیر سرمایه اجتماعی، هویت ملی و هویت قومی، ارتباط مستقیم و معناداری با میزان دینداری دارند؛ اما مصرف رسانه ای ارتباط منفی و پایگاه اقتصادی - اجتماعی ارتباطی غیرمعنادار با میزان دینداری دارند.
Predicting Social Skills in Single Child Adolescents based on Attachment Styles and Creativity: The Mediating Role of Moral Intelligence(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of this research was predicting social skills in single child adolescents based on attachment styles and creativity with mediating role of moral intelligence. Methodology: This was a cross-sectional study from type of correlation. The research population was 3957 single child adolescent students in areas one to three of Tehran city in 2019-2020 academic years. Based on Cochran's formula, the sample size was estimated 350 people who were selected by multi-stage cluster sampling method. To collect data used from the questionnaires of social skills (Inderbitzen & Foster, 1992), attachment styles (Hazan & Shaver, 1987), creativity (Torrance, 1992) and moral intelligence (Lennick & Kiel, 2005). Data were analyzed by structural equation modeling method from type of path analysis in LISREL software version 8.8. Findings: The findings showed that secure attachment and creativity had a direct and significant effect on moral intelligence and social skills, avoidant and ambivalent insecure attachments had a direct and significant effect on moral intelligence and social skills and moral intelligence had a direct and significant effect on social skills. Also, secure, insecure avoidant and insecure ambivalent attachments, avoidant and ambivalent insecure attachments and creativity with mediating role of moral intelligence had an indirect and significant effect on social skills (P<0.05). The model had a good fit and moral intelligence was a good mediator between attachment styles and creativity with social skills. Conclusion: According to the results, to improve social skills can be increased the rate of secure attachment style, creativity and moral intelligence and decreased the rate of avoidant and ambivalent insecure attachment styles.
The Relationship between Organizational Knowledge and Alavi Meritocracy with the Mediating Role of Human Resource Management: Universities of the Eastern of Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: This study aimed to investigate the mediating role of human resource management in the relationship Alavi meritocracy and organizational knowledge. Methodoloy: This descriptive-correlational study was applied in terms of purpose. The statistical population consisted of 1050 employees of public, Payam-e-Noor and Islamic Azad universities in eastern Iran in academic year 2018-2019, of whom 275 were selected as a sample size by a multi-stage (cluster) sampling according to Krejcie and Morgan's table. Research instruments included Naghipurfar's (2013) Meritocracy Questionnaire and Knowledge Management Questionnaire, and Martin's (2011) Human Resource Management Questionnaire. The validity of the questionnaire was assessed by formal validity and its reliability was measured by Cronbach's alpha as 0.81. Also, Data were analyzed by correlation tests and structural equations using the SPSS 22 and Amos 20. Findings: Data analysis showed that there was a significant relationship between organizational knowledge and human resource management with the Alavi meritocracy of the staff (r = 0.61 and r = 0.5, respectively; P <0.01). The results of structural equations also revealed that the effect of organizational knowledge of the staff on Alavi meritocracy was indirectly significant. On the other hand, there was a positive and significant relationship between organizational knowledge and the mediating variable (human resource management) (r = 0.58, P <0.01). Moreover, human resource management directly affected Alavi meritocracy (r = 0.57, P <0.01). Conclusion: Organizational knowledge and human resource management of the staff affect Alavi meritocracy and Alavi meritocracy can be improved by promoting organizational knowledge and human resource management.
The Model of Organizational Culture with Psychological Well-being with Mediating of Communication Skills(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: This aim of this study was investigate the model of organizational culture with psychological well-being with mediating of communication skills. Methodology: Present study was cross-sectional from type of correlation. The research population was education staff of Marvdasht County in 2019 years. The research sample was 400 people who were selected by multi-stage cluster random sampling method. Data were collected by the questionnaires of organizational culture (Glaser & et al, 1987), psychological well-being (Ryff, 1989) and communication skills (Burton, 1990) and analyzed by structural equation modeling method with using path analysis in SPSS-25 and AMOS-23 software. Findings: The findings showed that organizational culture had a direct and significant effect on communication skills and psychological well-being, communication skills had a direct and significant effect on psychological well-being and organizational culture had an indirect and significant effect on psychological well-being with mediating of communication skills (P<0.01). Also, the model of organizational culture with psychological well-being with mediating of communication skills had a good fit. Conclusion: Regarded to the proper fit of the model and direct and indirect relationships of variables, it is recommended to promote the psychological well-being of education staff by improving their organizational culture and communication skills through improving the status of staff and workshops
تحلیلی جامعه شناختی سینمای کمدی در دهه نود (مورد مطالعه: فیلم تگزاس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره دوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
85 - 70
حوزههای تخصصی:
سینمای کمدی در ایران تاریخچه ای طولانی و مخاطبانی بسیار دارد. نگاهی به لیست پرفروش ترین فیلم های تاریخ سینمای ایران نشان می دهد که این ژانر سینمایی همواره با استقبال گسترده اقشار اجتماعی گوناگون روبرو بوده است و جذابیت ویژه ای برای ذایقه هنری مخاطبان مختلف داشته است. مطالعات برون آکادمیک و نقدهای ژورنالیستی بسیاری درباره این فیلم ها انجام گرفته، اما فقدان مطالعات جامعه شناختی در این حوزه به طرزی نخ نما مشهود و محسوس است. هدف این پژوهش از مطالعه جامعه شناختی سینمای کمدی ایران، و به طور مشخص فیلم تگزاس ، پاسخ به پرسش هایی از این دست است که این ژانر سینمایی غالباً از چه شگردها و تمهیداتی برای جذب مخاطب استفاده می کند و عمدتاً کدام نوع مسائل اجتماعی را بازنمایی می کند؟ رویکرد پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی است و از روش تحلیل محتوای کیفی برای تجزیه و تحلیل فیلم استفاده کرده است. نتایج تحلیل نشان می دهد که در این فیلم بیشتر از عناصر کلیشه ای و مقوله ناهماهنگی برای جذب مخاطب بهره گرفته شده است و معیار انتخاب و بازنمایی مسایل اجتماعی بر اساس عرف عام بوده است.
سیمای جامعه ایرانی در آیینه دیوان حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای آن که بتوانیم ایرانی آباد، آزاد و شاد بسازیم، لازم است که درک کاملاً درست و واقع بینانه ای از گذشته خود داشته باشیم. برای این منظور لازم است در کنار استفاده از منابعی که مورخان و جامعه شناسان فراهم می آورند، از منابعی دیگر، مانند متون ادبی و هنری نیز بهره بگیریم. به نظر می رسد که این قبیل متون از بهترین و قابل اعتمادترین منابع برای شناختن جامعه ایرانی هستند؛ زیراکه این منابع غالباً فرمایشی و سفارشی نیستند. افزون بر این، شاهکارهای ادبی و هنری نوعاً در حالتی از ناهوشیاری پدید می آیند و در این حالت شاعر یا نویسنده از سلطه نقاب ها و نفاق ها رهایی می یابد و سخنگوی ناخودآگاهِ خود و قوم خود می شود؛ به همین سبب به نظر می رسد متون هنری و ادبی دارای دلالت های جامعه شناختیِ ارزشمندی هستند و می توانند یافته های مورخان و جامعه شناسان را اصلاح یا تکمیل کنند. بی گمان دیوان حافظ، از جمله متونی است که در قله میراثِ ادبیِ کشور ما قرار دارند. دیوان حافظ گذشته از اشارات مستقیمی که به عناصر فرهنگی و اجتماعی ما دارد، از حیث ساختاری نیز به شکلی حیرت آور آینه ایران است. در این مقاله با بررسی سه موضوع مهم، یعنی 1) ساختار شعر حافظ، 2) زبانِ حافظ و 3) انشقاق فرهنگی معلوم می شود که دیوان حافظ آیینه ای زلال است که می توان سیمای ایران و ایرانی را در آن به روشنی دید و باور پیدا کرد که مطالعه حافظ درواقع یعنی مطالعه ایران.
Identifying the Factors That Shape Collective Trust and Its Consequences in Schools(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of this study was to identify the factors of formation and consequences of collective trust in schools. Methodology: The present study was conducted using a qualitative method using data foundation theory. The statistical population included education professionals and knowledge-based companies. The research sample consisted of 12 experts and experts in the field of education and collective trust, the Institute of Education Studies, the Ministry Office of the Ministry and the General Directorate of Education, experienced managers who were selected by purposive sampling method. . First, 7 people were selected using purposive sampling, and then 5 more people were selected using the snowball method. The data collection tool was a semi-structured interview. By analyzing the data theory, the basic model was extracted and then the components and sub-components were identified. Findings: The components of collective trust formation and its consequences in school were identified with 6 main dimensions, 17 pivotal components, and 85 coding. And the motivation and dynamism of the school community; The underlying conditions were: innovation and new technology, an effective educational program for teachers and school colleagues, and the consequences of the collective trust of schools were: improving the social status of teachers and administrators, students' academic success, setting educational goals and Appropriate teaching content - developing care insights in the school community. Conclusion: The results of the study showed that the causal factors and underlying collective trust in schools are: support of senior school principals and the organization, personality and professional characteristics and motivation and dynamism of the school community; Underlying conditions are innovation and new technology, an effective curriculum for teachers and school staff
مطالعه عوامل و زمینه های بازگشت زنان ازدواج کرده به تحصیل در شهر تهران با رویکرد ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۴
83 - 127
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش شناخت عوامل و زمینههای اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر بازگشت زنان ازدواج کرده شهر تهران به تحصیل با روش آمیخته اکتشافی(کیفی- کمی) انجام شده است. دربخش کیفی روش مضمونی ( تماتیک) و کمی با روش علی- مقایسهای پسارویدادی با گروه ملاکی به روش پیمایش انجام شده است. جامعه آماری در بخش کیفی 28 نفر با روش نمونه گیری هدفمند و جامعه آماریِ بخش کمی 426 نفر با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای همتاسازی به همین تعداد انتخاب شدند. برای تحلیل نتایج ، از آزمونهای رگرسیون لوجستیک دوگانه عادی و شرطی استفاده شده است. درونمایه اصلی " استراتژی جستجوی خودهای ممکن برای تعادل بخشی به ساحت های مختلف مسیر زندگی ، حاصل تعامل دو طبقه اصلی خود و فراخود است .نتایج آزمون نشان داد بین دوگروه از زنان مورد مطالعه در متغیرهای برابری جنسیتی، نیاز مالی خانواده، کسب منزلت اجتماعی، تمایل به آگاهی بیشتر، تجارب سخت مسیر زندگی، میزان تابآوری و میزان فمنیسمگرایی تفاوت معنیدار وجود دارد . نتیجه بررسی فرضیه اصلی گویای این است که تمام متغیرهای مستقل وارد شده در مدل قادر به پیش بینی احتمال وقوع متغیر وابسته بازگشت به تحصیل زنان ازدواج کرده هستند. در بین متغیرها، متغیر کسب آگاهی بیشترین توانایی را در پیش بینی متغیر وابسته بازگشت به تحصیل دارد و متغیر های تابآوری و کسب منزلت اجتماعی در ردههای بعدی قرار دارند.
طراحی مدل چابکی فرهنگی اعضاء هیئت علمی دانشگاه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پاسخگویی به این مسئله است که؛ مدل چابکی فرهنگی اعضاء هیئت علمی دانشگاه های ایران چه مؤلفه هایی دارد. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش، آمیخته است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه اعضای هیئت علمی شاغل در دانشگاه های تهران، شهید بهشتی، تربیت مدرس، علامه طباطبایی، خوارزمی، الزهراء (س)، علم و صنعت ایران، خواجه نصیرالدین طوسی، صنعتی شریف و صنعتی امیرکبیر در سال تحصیلی 95-1394 بود که تعداد آن ها برابر 6042 نفر می باشند. در بخش کیفی حجم نمونه، 8 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه ها و در بخش کمّی تعداد افراد نمونه را با استفاده از فرمول کوکران 361 نفر برآورد گردید. روش نمونه گیری، طبقه ای نسبتی بود. برای جمع آوری داده ها در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد و پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ در حوزه رویکردهای چابکی برابر با 703/0، در حوزه شایستگی های علمی 753/0 و در حوزه شایستگی های عمومی 889/0 بود. نتایج نشان داد که مدل چابکی فرهنگی شامل 4 شایستگی اصلی می باشد که عبارتند از: رویکردهای چابکی، شایستگی های علمی، شایستگی های عمومی و تجارب بین فرهنگی؛ برای هرکدام از این شایستگی ها چندین مؤلفه ها و برای هر مؤلفه، شاخص هایی شناسایی شدند.
مقایسه دیدگاه های دانشجویان و اعضای هیأت علمی درباره وضعیت عدالت رویه ای در سیستم گزینش دانشجو در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اهداف سیستم گزینش دانشجو، تحقق عدالت هست. در همین راستا، این پژوهش باهدف بررسی عدالت رویه ای در سیستم گزینش دانشجو برای مقطع کارشناسی صورت گرفت. برای رسیدن به این هدف از روش پژوهش ترکیبی بهره برده شد. بدین شکل که ابتدا مصاحبه هایی با خبرگان انجام گرفت و نهایتاً با روش تحلیل مضمون مورد تحلیل قرار گرفتند و شاخص هایی از عدالت رویه ای برای بررسی سیستم گزینش دانشجو به دست آمد. سپس پرسشنامه ای تهیه و در اختیار دانشجویان و اعضای هیئت علمی قرار داده شد تا در رابطه با میزان تحقق شاخص های مذکور در سیستم گزینش دانشجو، دیدگاه های آنان سنجیده شود. داده های به دست آمده با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی تحلیل شدند و یافته هایی به دست آمد. این یافته ها نشان می دهند که از دیدگاه هر دو گروه دانشجویان و اعضای هیئت علمی، سیستم گزینش دانشجو از جهت عدالت رویه ای در وضعیت مناسبی قرار ندارد. همچنین طبق این یافته ها می توان گفت که اختلاف معنی داری میان دیدگاه های دانشجویان و اعضای هیئت علمی در رابطه با میزان تحقق عدالت رویه ای در سیستم گزینش دانشجو وجود دارد.
بررسی سناریوهای محتمل تاب آوری اجتماعی شهرهای کوچک در مقابله با بیماری های واگیردار شبیه کووید 19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
199 - 240
حوزههای تخصصی:
ارزیابی و مدیریت تأثیر بیماری های همه گیر در مقیاس بزرگ با در نظر گرفتن تنها خطر فردی و شدت بیماری بسیار دشوار است و می تواند بسیار گران باشد. همه گیری های بزرگ و محلی به طور یکسان بر سرنوشت ملل و پیشرفت تمدن تأثیر گذاشته و امپراتوری ها را تعیین کرده و و باعث می شود عفونت ها بازیگران تاریخ درام بشریت باشند. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از حیث روش-پیمایشی در سطح اکتشافی و مبتنی بر رویکرد آینده پژوهی صورت گرفته است.مطالعه حاضر با عملیاتی کردن چارچوب تاب آوری، یک رویکرد ظریف تر و جامع تر را برای بهینه سازی برنامه های مهار و سیاست های کاهش با استفاده از شاخص های موثر در تاب-آوری اجتماعی شهرهای کوچک با نمونه موردی شهر نورآباد با رویکرد آینده پژوهی در مورد شیوع بیماری های همه گیر ارائه می-دهد. نیروهای پیشران با روش دلفی مشخص، و سپس این عوامل براساس میزان اهمیت و عدم قطعیت، اولویت بندی و حیاتی ترین عوامل مشخص، و برای نوشتن سناریوهای محتمل از نرم افزار (Micmac) استفاده شده است. در مرحله سناریوپردازی، تعداد 31 متتغیر کلی شناسایی و در این نرم افزار تعریف شدند. با توجه به یافته های پژوهش از بین این عوامل شاخص تورم و فقر تاثیرگذارترین عوامل کلیدی در تاب آوری اجتماعی این شهر در مواجهه با بیماری های واگیردار می باشد همچنین پایین بودن درآمد و فصلی بودن اشتغال در رتبه های بعدی و دارای بیشترین اثرگذاری مستقیم و همچنین آمادگی اجتماعی و توانایی انطباق با تنش ها دارای بیشترین میزان اثرگذاری غیرمستقیم بر دیگر متغیرها بوده اند.
بررسی رابطه عوامل فرهنگی و اجتماعی با قانون گریزی در شهر سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال دوزادهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
141 - 162
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اگر در جامعه ای از قوانین اطاعت نشود، منجر به ایجاد بی نظمی و هرج و مرج در ارکان مختلف آن جامعه شده و امنیت اجتماعی نیز به خطر می افتد. در همین راستا پژوهش حاضر به بررسی رابطه عوامل فرهنگی و اجتماعی با قانون گریزی پرداخته است. روش شناسی: تحقیق حاضر از لحاظ روش یک تحقیق پیمایشی است که از تکنیک پرسشنامه برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه ساکنین شهر سمنان هستند که با استفاده از نمونه گیری تصادفی تعداد 248 نفر انتخاب شده اند. میزان آلفای کرونباخ برای متغیر قانون گریزی 9/0 به دست آمد. یافته ها: یافته ها نشان می دهد میزان قانون گریزی در بین 5/36 درصد پاسخگویان کم، 8/52 درصد تا حدودی و 7/10 درصد زیاد است. میانگین میزان قانون گریزی در بین پاسخگویان 3/1 (دامنه میانگین بین 1 تا 3) است که میزان کمی را نشان می دهد. نتایج: نتایج نشان می دهد بین میزان اعتماد اجتماعی، میزان رضایت از زندگی با میزان قانون گریزی رابطه معنادار معکوس وجود دارد. همچنین بین میزان احساس آنومی با قانون گریزی پاسخگویان رابطه معنادار مستقیم وجود دارد. بین احساس تبعیض و جمع گرایی با میزان قانون گریزی پاسخگویان رابطه معنادار ملاحظه نگردید
بررسی خلقیات ایرانیان در واقعه ی رژی (بررسی سه مصداق جمع گرایی، استبدادستیزی و قانون گریزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خلقیات ایرانیان از جمله موضوعاتی است که طی دهه های اخیر به آن پرداخته شده است؛ اما در همه ی پژوهش های انجام شده، با رویکرد صفر و یکی مورد بررسی قرار گرفته است. در این مقاله تلاش نمودیم ، نشان دهیم که خلقیات ایرانیان امری فازی است و نمی توان با رویکرد صفر و یکی به آن پرداخت. ازاین رو، در این پژوهش با استفاده از روش فازی به خلقیات ایرانیان در واقعه ی رژی پرداختیم. نتایج پژوهش نشان داد که مردم در واقعه ی رژی نمرات عضویتی را در ویژگی هایی چون جمع گرایی، استبدادستیزی و قانون گریزی به خود اختصاص دادند. در مصداق جمع گرایی، مشارکت مردم در اعتراض به قرارداد رژی (92/0) نمره ی عضویت فازی، در استبدادستیزی، شاخص مبارزه تا دستیابی به هدف (81/0) نمره ی عضویت فازی و در قانون گریزی، تهدید جانی مسلمانان و بیگانگان (06/0) نمره ی عضویت فازی را به خود اختصاص داد. بر اساس نتایج به دست آمده می توان گفت که رویکرد فازی به خلقیات ایرانیان می تواند نتایج مناسب تری نسبت به رویکرد دوارزشی صفر و یکی به دست دهد.
تحلیل دیدگاه رؤسای فدراسیون های ورزشی پیرامون آثار کووید ۱۹ بر رشته های المپیکی
منبع:
مطالعات فرهنگی - اجتماعی المپیک سال اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۲
147 - 158
حوزههای تخصصی:
کووید ۱۹ و لغو شدن رویدادهای بزرگ ورزشی نظیر المپیک، صنعت ورزش با بحران عظیمی مواجه شده است. هدف از انجام این پژوهش تحلیل دیدگاه رؤسای فدراسیون های ورزشی پیرامون آثار کووید ۱۹ بر رشته های المپیکی است. برای این منظور از روش پژوهش کیفی با رویکرد پدیدارشناسی استفاده شد. با شش نفر از رؤسای فدراسیون های ورزشی که سهمیه المپیک کسب کرده اند مصاحبه صورت گرفت. سپس مصاحبه ها تجزیه وتحلیل شدند. بر اساس یافته ها سه مقوله اصلی؛ پیامدهای کرونا، تهدیدها و راهکارها شناسایی شدند. مدیران به اتفاق، لغو مسابقات را بحرانی دانسته اند که منجر به ایجاد شرایطی مبهم شده است. از این رو مدیریت صحیح بحران، حفظ آمادگی ورزشکاران، برنامه ریزی صحیح و نوآوری در عملکرد را برای دوران پساکرونا بسیار مهم شناختند و پیشنهاد کردند که توجه به بعد اقتصادی وکمک های بخش دولتی و حمایت از فدراسیو ن ها می تواند کمک شایانی در پیشبرد اهداف و رسیدن به آمادگی برای المپیک ۲۰۲۱ باشد.
تجربه فراغت، ورزش و هویت یابی جوانان (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه مازندران)
منبع:
مطالعات فرهنگی - اجتماعی المپیک سال اول تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳
101 - 124
حوزههای تخصصی:
تجربه فراغت جوانان می تواندعاملی مهم در شیوه برساخت هویت و فرآیند سوژه بودگی آنان باشد. پژوهش حاضر بر اساس دیدگاه های ژاک لاکان و کریس روجک به دنبال تحلیل گونه های تجربه فراغتی جوانان از ورزش گرفته تا سفر وسرگرمی های اجتماعی و تغییرات هویتی آنان در مسیر این تجربه می باشد. روش پژوهش، کیفی و تکنیک پژوهش، مصاحبه روایی است. جامعه نمونه، 35 نفر از دانشجویان دانشگاه مازندران می باشد که بر اساس شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. یافته های پژوهش مؤید این امراست که جوانان به عنوان کنشگرانی اجتماعی و مقید به موقعیت بر اساس دو عامل جسمیت و مکانیت به تجربه فراغت ورزشی می پردازند. در بخش جسمیت، جنسیت مهم ترین عامل است که لذت از فراغت، رهایی بخشی و مقاومت هویتی جوانان را تحت تأثیر قرار می دهد. در بخش مکانیت هم حوزه نمادین تجربه فراغت، رهایی بخشی، لذت و مقاومت هویتی را تعیین می کند. در واقع، تغییرات هویتی جوانان در مسیر تجربه فراغت بر اساس کنشی برساخته می شود که تحت تأثیر جسمیت و مکانیت می باشد.