فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۸۱ تا ۲٬۴۰۰ مورد از کل ۱۷٬۸۱۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
برای شناخت هنر نقاشی در جامعه ایرانی بهتر است از زوایای مختلف به این آثار نگاه شود تا همه ارزش های آن مورد مطالعه قرار گیرد. در این حوزه، به دیوارنگاره های بوم پارچه(که تلفیقی از نقاشی روی کرباس و دیوارنگاره است) کمتر توجّه شده و به عنوان یک اثر تاریخی با ویژگی های منحصر به فرد، کمتر مورد مطالعه بوده که این کم توجّهی باعث اتخاذ تصمیم های نادرست و همچنین تنوع روش های برخورد در حوزه حفاظت از دیوارنگاره های بوم پارچه شده است و در ادامه باعث از بین رفتن بخش هایی از ارزش های نهفته در این گونه از نقاشی شده است. در این راستا، هدف از این پژوهش: دستیابی به معیارهای شناسایی و همچنین شناخت دیوارنگاره های بوم پارچه از نظر ساختمان، شیوه اجرا و عوامل ترغیب کننده به استفاده از این شیوه است. از نظر هدف، نوع پژوهش پیش رو یک تحقیق کاربردی-توسعه ای است و همچنین از نظر روش، تحقیق حاضر یک تحقیق کیفی است که روش یافته اندوزی با استناد به منابع مکتوب، انجام مصاحبه و همچنین مطالعات و بررسی های میدانی بوده است که در ادامه مورد تحلیل قرار گرفته است. در نتیجه مطالعات، معیارهایی برای شناسایی و همچنین شناخت دیوارنگاره های بوم پارچه از نظر ساختمان و شیوه اجرا، عوامل ترغیب کننده به استفاده از این شیوه معرفی شده است. برای تکمیل بخش تئوری، با تکیه بر یافته های تحقیق، آثاری از دیوارنگاره بوم پارچه برای اولین بار در ایران مورد شناسایی و معرفی قرار گرفته است.
نگاه خیره نظارت کننده و شکل دهی به بدن مطیع مدرنیزه شده در فیلم بلوچ (1351)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بلوچ (1351) داستان انتقام مردی روستایی از دو مرد شهری قاچاقچی عتیقه جات است که به همسر وی تعرض کرده اند. در طول فیلم شخصیت امیر قدرت خود را از امکان نامرئی بودن و دیدن بدون دیده شدن، به دست می آورد. او ابتدا بلوچ را که در پی انتقام گیری است از طریق ساز و کارهایی به سوژه مرئی خود مبدل می سازد، و از این طریق وی را تحت نظارت خود قرار می دهد. با این حال نگاه نظارت کننده امیر، از ظرفیت تاثیرگذاری برخوردار است و می تواند با حکاکی اصول خود بر بدن بلوچ، وی را به بدنی مطیع و منضبط مبدل سازد. در انتهای فیلم اما چرخشی اساسی در جهت نگاه پدید می اید، و با واژگونی مدل سراسربینانه، بلوچ نیز از قدرت نگاه برخوردار می شود و جایگاه نظارتی امن و نامرئی امیر از بین می رود. پژوهش حاضر که با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای صورت گرفته است، با بهره گیری از آرای میشل فوکو در رابطه با ساز و کار نظارتی قدرت انضباطی، می کوشد نگاه نظارت کننده امیر بر بلوچ و نقش این نگاه در تبدیل کرن بلوچ به بدن مطیع را مورد بررسی قرار دهد. پژوهش این بحث را مطرح می سازد که تلاش امیر برای مطیع و مدرنیزه سازی بدن بلوچ، در ارتباط با نگاه انضباطی حکومت پهلوی و تلاش های این حکومت برای شکل دهی به پیکر اجتماعی منسجم قابل بررسی است. نگاه خیره همگن کننده ای که با نفی و از بین بردن تفاوت ها، در پی شکل دهی به پیکر مطیع و همگن اجتماعی است.
نقش فضای سایبری بر تغییرات سبک زندگی (با تأکید بر جوانان شهر یزد)
منبع:
فرهنگ یزد سال سوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۹
81 - 100
حوزههای تخصصی:
سبک زندگی مجموعه ای از ارزش ها، طرز تلقّی ها، شیوه های رفتاری و سلیقه هاست که متأثّر از نوع باورها (جهان بینی) و ایدئولوژی حاکم بر فرد و جامعه است. در دنیای مدرن امروز، رشد بی رَویه رسانه ها و فنّاوری های نوین اطّلاعاتی باعث شده تا فضای مجازی بر همه ابعاد زندگی انسان سایه افکند. فضای مجازی دنیایی جدید و موازی است که با خطوط ارتباطی جهان خلق و نگهداری می شود و جزئی از زندگی اجتماعی و آمیخته با آن است. این پژوهش با هدف بررسی نقش فضای سایبری بر تغییرات سبک زندگی (با تأکید بر جوانان) انجام شده است. روش تحقیق حاضر کاربردی، توصیفی و پیمایشی بوده است. جامعه آماری، جوانان شهر یزد (182094 نفر) بودند که تعداد 384 نفر به عنوان نمونه با روش نمونه گیری خوشه ای مورد بررسی قرار گرفته اند. به منظور سنجش سبک زندگی از مقیاس شیردل و همکاران (1400) و برای سنجش استفاده از فضای مجازی از مقیاس محقّق ساخته استفاده شده است. داده های به دست آمده با نرم افزار spss نسخه 24 پردازش و تحلیل شد. یافته های حاصل از ضرایب رگرسیون نشان داد فضای مجازی بر مؤلّفه های سبک زندگی «استفاده از سبک های فراغتی نوین، استفاده از سبک زندگی دینی، مدیریت بدن، استفاده از رسانه های خارجی، استفاده از سبک زندگی ورزشی و استفاده از رسانه های نوین»، به ترتیب تأثیر 6/42، 9/38، 4/21، 2/33، 4/18 و 7/46درصد دارد (0.05P < )؛ بنابراین آموزش، آگاه سازی و تقویت رسانه های داخلی برای مقابله با اثرات منفی فضای مجازی بر جوانان، بسیار ضروری است.
تجربه زیسته جانبازان قطع نخاعی(70 درصد) از فرزندآوری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۸۰
۲۴۳-۲۰۱
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر شناخت وضعیت جانبازان قطع نخاعی کمر و گردن و فرآیند فرزندآوری آنهاست. جانبازان به عنوان گروههایی که پس از جنگ از نظر روحی و جسمی درگیر پیامدهای ناخوشایند ناشی از جنگ قرار گرفته اند نسبت به گروههای دیگر معلول درگیر مشکلات «فردی»، «اجتماعی» و «خانوادگی» از جمله فرزندآوری هستند. مشکلاتی که هیچ گاه مطرح نشده و تنها از راه نزدیک شدن به زندگی آنان می توان آنها را دریافت. روش: روش شناسی تحقیق، کیفی و روش آن، پدیدارشناسی و به لحاظ ماهیت پاسخ به پرسشها چرایی، چگونگی و چیستی است. بدین منظور با20 نفر از جانبازان (مرد ) که بین سال های 1360 تا 1375 ازدواج کرده اند و با مشکلات بی فرزندی و یا فرزندآوری مواجه بودند در سه استان تهران، اصفهان و قم مصاحبه صورت گرفت. مصاحبه تا اشباع نظری ادامه یافت. یافته ها: جانبازان به تناسب موقعیتهای مختلفی که در آن قرار گرفته اند یعنی مدیریت خانواده، فشارهای دیگر زندگی (مضیقه فرزند و فرزندآوری) از طریق مؤلفه های «اعتقادی»، «روانی و عاطفی»، «اقتصاد» و «حقوقی و قانونی» جهت تثبیت و استمرار و در نهایت «خود تنظیمی خانواده» و زندگی مشترک زوجین دست به انتخاب زدند. بحث: دلیل ازدواج جانبازان تنها خروج از تنگناهای متنوعی که با آن درگیر بودند، اعلام شد. رویکرد تقلیل گرایانه به ازدواج و تشکیل خانواده دارای پیامدهایی نظیر 1. آشیانه خالی (خانه های بدون فرزند). 2. نارضایتی جنسی طرفین 3. پزشکی شدن فرزندآوری و تک فرزندی 4. بار سنگین و فشار نقشی همسران جانباز 5. فرزند خواندگی بوده است. همسران آنها نیز بیشتر در جایگاه مراقبتگری قرار دارند، از نظر تعداد فرزندان انواع مختلفی از خانواده های بدون فرزند، فرزندخوانده، فرزندآوری از راه درمان، و فرزند آوری از راه طبیعی و فرزند شهید در میان آنها وجود دارد. ناتوانی جنسی، ناباروری و ناتوانی در بچه دار شدن از مهم ترین معضلاتی است که این خانواده ها آن را تجربه می کنند.
الگوی فرصت سازیِ قرنطینه خانگی ناشی از کرونا مبتنی بر فرصت ها و تهدیدهای ادراک شده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۸۱
۵۰-۱۵
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر، تدوین الگوی مفهومی فرصت سازی بر اساس تجارب زیسته زنان از فرصت ها و تهدیدهای ادراک شده در هنگام قرنطینه خانگی ناشی از کرونا بود. روش: در این تحقیق، در قالب یک طرح کیفی و به روش پدیدارشناسانه، 12 نفر از زنان شهر تهران به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته، داده های حاصل از آن با استفاده از روش تحلیل تماتیک (مضمونی) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: براساس یافته ها، شش بعد خانوادگی (قوام بخشی خانواده/ ناتوانی در کنترل مسائل)، فردی (شادابی عملکردی/ کرختی عملکردی)، معنوی(توسل جویی/ بی صبری)، اقتصادی(اقتصاد مقاومتی/ سوء مدیریت مصرف)، اجتماعی(همکاری سیاست های اجرایی/ عدم همراهی سیاست های اجرایی) و بهداشتی(خودمراقبت گری/ اقدام به رفتارهای پرخطر) با نگاه تهدید و فرصت در ایام قرنطینه حاصل شد. هر یک از این ابعاد دارای مضامین فرعی نیز بود. در نهایت مدل مفهومی جهت فرصت سازی در این ایام از یافته ها استخراج شد. بحث: هر شش بعد خانوادگی، فردی، معنوی، اقتصادی، اجتماعی و بهداشتی در فرصت سازی و تدوین الگو نقش داشتند.
عوامل اجتماعی مرتبط با مدیریت بدن در بین جوانان شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
97 - 119
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر پرداختن به بدن و چگونگی مدیریت آن در جامعه مصرفی مدرن به یکی از موضوعات اساسی مطالعات اجتماعی-فرهنگی تبدیل شده است. هدف پژوهش حاضر سنجش میزان مدیریت بدن و عوامل اجتماعی مرتبط با آن در بین جوانان شهر یزد بوده است. جمعیت آماری پیمایش، جوانان 35-18 ساله شهر یزد بودند که ۳۸۴ نفر از آن ها با روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته اند. یافته های تحقیق نشان داد که میانگین نمرات مدیریت بدن پاسخگویان (56/2) در سطح کمتر از متوسط است و رابطه مثبت و معناداری بین مدیریت بدن و پذیرش اجتماعی بدن، سرمایه جنسی، پایگاه اجتماعی- اقتصادی، جنسیت و رابطه منفی و معناداری بین مدیریت بدن و تصور از بدن وجود دارد. تحلیل رگرسیون نیز نشانگر آن است که متغیرهای مستقل 1/36 درصد از مدیریت بدن را تبیین نموده و بیشترین تأثیر مربوط به متغیر پذیرش اجتماعی بدن است.
شناسایی مولفه های رشد حرفه ای معلمان و مدیران آموزش ابتدایی با استفاده از روش تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
254 - 265
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی مولفه های رشد حرفه ای معلمان و مدیران آموزش ابتدایی با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شد.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش اسناد و متون چاپی درباره رشد حرفه ای معلمان و مدیران در پایگاه های اطلاعات علمی بین سال های 2019-2000 بودند که با توجه به ملاک های مورد نظر تعداد 52 مورد با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شد. داده ها پس از جمع آوری با روش فیش برداری به کمک کدگذاری باز، محوری و انتخابی با روش تحلیل مضمون در نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که رشد حرفه ای معلمان و مدیران آموزش ابتدایی بر اساس سند تحول بنیادین 206 مضمون پایه، 53 مضمون سازمان دهنده و 16 مضمون فراگیر شامل ویژگی های معلمان، انگیزه معلمان، برنامه رهبری، گروه معلمان، گروه آموزشی، تخصصی- حرفه ای، رشد حرفه ای، مسائل و مشکلات معلمان، عوامل مدرسه، شرایط محیطی- آموزشی، شرایط محیطی- کلان، درگیری معلمان در فعالیت های حرفه ای، ارشادگری، شبکه سازی، راهبردهای آموزشی و پیامدهای فردی داشت. همچنین، مضامین جهانی رشد حرفه ای معلمان و مدیران آموزش ابتدایی شامل 20 مضمون پایه، 8 مضمون سازمان دهنده و 1 مضمون فراگیر شامل مولفه های جهانی و هشت مضمون فراگیر ارشادگری، شبکه سازی، رهبری، تخصصی- حرفه ای، گروه آموزشی، گروه رهبران، راهبردهای آموزشی و پیامدها بود.نتیجه گیری: با توجه به مضامین شناسایی شده، برنامه ریزی برای رشد حرفه ای معلمان و مدیران آموزش ابتدایی ضروری است که برای این منظور می توان شرایط بهبود مضامین را فراهم کرد.
بررسی دلایل افول هنر آوانگارد در روسیه و نسبت آن با تصلُّب ایدئولوژی در بازه زمانی پیش از انقلاب اکتبر تا پایان دوران زمامداری استالین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همان طور که همه می دانیم مبانی فکری مارکس متأثر از فلسفه هگل بود و به همین دلیل وی در مواجهه با دوگانه معروف هنرمستقل و هنرمتعهد (کانت - هگل) طرف هنرمتعهد هگلی را می گرفت. از لحاظ نظری، این سوگیری به معنای رد خودمختاری و استقلال اندیشمند و مردود دانستن تفرّد سوژه خلاق در ساحت خلق اثر است، اما در عمل خواهیم دید که با توجه به ذات انسان باورانه ادعاهای اتوپیاگرایانه کمونیستی (برابری جامعه بی طبقه)، لاجرم سویه های اومانیستی در آراء متقدم مارکس نیز مشاهده می شود. همین سویه هاست که موتور محرکه هنرمندان نوگرای چپ در سال های منتهی به انقلاب اکتبر شد. در این نوشتار سعی شده تا به جستجوی ریشه های رشد هنرآوانگارد (هنر مارکسیستی پیش از انقلاب اکتبر) در آراء متقدم مارکس پرداخته و حتی الامکان نشان داده شود که چگونه کم رنگ شدن این آموزه ها و سنگینی کفه ترازوی اندیشه مستقل متعهد به سمت رویکرد هگلی و تصلّب نظام ایدئولوژیک، اسباب افول اندیشه نوگرا در فاصله زمانی پسا مارکس [پیش از انقلاب] تا اوج ایدئولوژی استالینیستی را در سپهر اندیشه چپ، فراهم کردند. این مقاله مطالعه ای موردی در باب «نسبت هنر و ایدئولوژی» است که به قبل و بعد انقلاب اکتبر روسیه اختصاص یافته اما به لحاظ نظری، نتایجی قابل تعمیم دارد.
تخیل اجتماعی در شاهنامه: مطالعه ای روایت نگارانه در جهت تشکیل تخیلی جامعه شناختی از روایت های شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهم ترین موضوع در این مقاله به دست آوردن تحلیلی اجتماعی از روایت های تاریخی ایران به روایت شاهنامه است. نگارنده با استفاده از مدل هگل از تخیل اجتماعی در پی یافتن مفاهیمی از روایت های تاریخی شاهنامه در محتوای هستی شناسی ، روش شناسی، ایستایی شناسی و پویایی شناسی است. پس از مقوله بندی و کد بندی مفاهیم نتایج نشان داد از نظر هستی شناسی، انسان مورد روایت شاهنامه مسئول، خلاق و کنشگر است و روش شناسی بررسی پدیده ها و روایت ها در شاهنامه، نوعی تحلیل دیالکتیکی است که در فضای کنش متقابل نمادین انجام می شود، جامعه ای که در شاهنامه ترسیم شده به شدت نیازمند رهبران کاریزمایی است که در اثر گناه و اشتباه فرهی خود را از دست نداده اند، در چنین جامعه ای با پیدایش مسئله و مشکل، هم کنشی مردم در زمینه خرد، دیانت و ایدئولوژی که معنای عمومی مردم را در کنش متقابل وهم فهمی با یکدیگر تشکیل می دهد، و این هم کنشی می تواند منجر به پویایی اجتماعی و یا شورش و دگرگونی اجتماعی باشد.
سرمایۀ اجتماعی و خودکشی در استان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال سی و دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۸۳)
101 - 134
حوزههای تخصصی:
سرمایۀ اجتماعی به منزلۀ مفهومی پیچیده و چندوجهی، در متون جامعه شناسی به موضوعی فراگیر و متبین تبدیل شده است؛ ولی دربارۀ اعتبار و ارزش تبیین کنندگی آن در حوزۀ خودکشی کمتر مطالعه شده است. این مقاله سعی دارد با مرور انتقادی منابع دردسترس، ضمن ارائۀ نتایج پژوهش های پژوهشگران و نقد آنها، رابطۀ سرمایۀ اجتماعی با خودکشی در استان های ایران را نشان دهد. روش پژوهش، تطبیقی درون کشوری است. عام ترین نتیجۀ به دست آمده از مرور ادبیات سرمایۀ اجتماعی در ایران، اجماع نداشتن پژوهشگران دربارۀ شاخص های سرمایۀ اجتماعی در ایران است. پژوهش نشان داد رابطۀ مفروض بین میزان خودکشی و سرمایۀ اجتماعی در ایران، با چالش های متعددی روبه روست. هرچند بین میزان خودکشی و برخی مؤلفه های سرمایۀ اجتماعی رابطه وجود دارد، با کلیت سرمایۀ اجتماعی رابطۀ مشخص و پایا ندارد. ضرایب همبستگی بین اعتماد و میزان خودکشی نشان می دهند نسبت بین این دو، برخلاف نظریۀ سرمایۀ اجتماعی است؛ به این معنا که در بدترین حالت، با افزایش اعتماد به نهادها (اعتماد نهادی) میزان خودکشی افزایش می یابد و در خوش بینانه ترین حالت، رابطۀ معکوسی (فرض و پیش بینی مطابق این نظریه) بین آنها وجود ندارد و این یافته با فرض و پیش بینی نظریۀ سرمایۀ اجتماعی مغایرت دارد.
تعارض کار- خانواده و مکانیسم های دفاعی در زنان نابارور و بارور شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۷
455 - 466
حوزههای تخصصی:
از ناباروری به عنوان یک تجربه درماندگی یاد می شود که سلامت روان عمومی زنان را دچار مشکل می کند. نظریه روانکاوی ناباروری را یک پاسخ دفاعی به دوسوگرایی مرتبط با مادرگری و اهداف فردی می داند. پژوهش پیش رو با هدف بررسی قدرت تمایزگذاری دو متغیر تعارض کار- خانواده و مکانیسم های دفاعی در گروه زنان بارور و نابارور شاغل انجام شد. به منظور بررسی مسئله، دو پرسش نامه تعارض کار- خانواده و پرسش نامه سبک های دفاعی (DSQ) بر 47 نفر (%8/52) زنان نابارور مراجعه کننده به کلینیک ناباروری و 42 نفر (%2/47) زنان بدون مشکل باروری اجرا شد. نتایج اجرای تحلیل تابع تشخیص نشان داد که 7/67 درصد از گروه مورد بررسی بر اساس متغیرهای انتخاب شده قابل تمایز هستند (05/0>p، 14/10=2X، 85/0= Wilks’ Lambda). نتیجه به دست آمده حاکی از آن است که زنان نابارور در مقایسه با زنان بارور تعارض های بیشتری در زمینه کار و نقش های زنانه دارند و در مقایسه با زنان بارور کمتر از مکانیسم های دفاعی رشدیافته استفاده می کنند. از دیدگاه روانکاوی می توان این نتیجه را به صورت سرکوب روان شناختی باروری تبیین کرد. عدم تحمل دوسوگرایی و تعارض بین اهداف و آرزوهای شغلی و مادرگری می تواند بر باروری اثر سرکوب کننده داشته باشد.
نقش سازمان های مردم نهاد و توان مندسازی اجتماعی – فرهنگی جوانان شهر تهران در توسعه اجتماعی پایدار در سال 1399(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۲)
143-178
حوزههای تخصصی:
سازمان های مردم نهاد در زمان ها و مکان ها و تحت شرایط گوناگون بر بسیاری از امور به ویژه توانمندسازی جامعه تاثیر می گذارند و توجه به نقش و جایگاه آنها می تواند در زمینه ی توسعه و پیشرفت هر جامعه ای مهم قلمداد گردد. از این رو، پژوهش فوق با هدف شناسایی و تعیین جایگاه "سمن ها" در توانمندسازی اجتماعی – فرهنگی جوانان شهر تهران در سال 1399 انجام پذیرفت. روش پژوهش حاضر از نوع ترکیبی زمینه بنیاد است. در ابتدا با انجام مصاحبه های باز نیمه ساخت دار به بررسی اهداف پژوهش پرداخته شد و مقوله ها و مفهوم های پژوهش از طریق کدگذاری های باز، محوری و گزینشی مشخص گردید و سپس بر اساس مفاهیم و مقوله ها پرسشنامه ای طراحی و بر روی 400 نفر اجرا گردید. داده های به دست آمده از پرسشنامه های پژوهش توسط آزمون کیرز-میر- اوکلین مورد سنجش قرار گرفت و نتایج حاکی از آن بود که مفهوم نقش "سمن ها" دارای سه شاخص، آموزش و کسب مهارت، حمایت مادی و معنوی و پیشگیری از آسیب های اجتماعی، مفهوم توانمندسازی اجتماعی دارای دو شاخص، توانمندسازی تحصیلی و مهارتی و توانمندسازی رفتارها و تعاملات اجتماعی و مفهوم توانمندسازی فرهنگی دارای دو شاخص توانمندسازی دورن فردی و برون فردی بود. بعد از مشخص شدن مدل مفهومی پژوهش بر اساس یافته های کیفی، با آزمون های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی تحلیل شد و نتایج به دست آمده حاکی از آن است که سازمان های مردم نهاد بر توانمندسازی اجتماعی تاثیرگذار هستند و از بین فعالیت های تعریف شده برای سازمان های مردم نهاد تنها فعالیت پیشگیری از آسیب اجتماعی بر توانمندسازی فرهنگی تاثیرگذار بود.
رابطه سواد سلامت و تعهد اجتماعی با خودمراقبتی بهداشتی در دوره پاندمی بیماری کووید-19(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۸۲
۱۸۸-۱۶۱
حوزههای تخصصی:
مقد مه: سواد سلامت و تعهد اجتماعی از عوامل مرتبط با خودمراقبتی هستند. پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط سواد سلامت و تعهد اجتماعی با خودمراقبتی بهداشتی در دوره پاندمی بیماری کووید-19 انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر مقطعی - تحلیلی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، دربرگیرنده کلیه افراد 15 تا 64 ساله ایرانی در بهمن و اسفند سال 1399 بود که 447 نفر از آنها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. سپس، داده ها با نرم افزارهای SPSS.v16 و ArcMap GIS 10.5 و آزمونهای آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین سواد سلامت و تعهد اجتماعی با خودمراقبتی بهداشتی ارتباط معناداری وجود دارد. نتایج آزمون تحلیل رگرسیون نیز مبین آن بود که سواد سلامت و تعهد اجتماعی 18 درصد از تغییرات متغیر ملاک خودمراقبتی بهداشتی را پیش بینی می کنند. بحث: از آنجا که سواد سلامت و تعهد اجتماعی قابلیت آموزش دارند به سیاست گذاران سلامت و متولیان آموزش عمومی توصیه می شود برای ترویج خودمراقبتی بهداشتی در دوره پاندمی بیماری کووید-19 این متغیرها را در کانون توجه قرار دهند.
بررسی نگرش شهروندان میبدی نسبت به آلودگی هوا و عوامل اجتماعی موثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر غفلت از محیط زیست و بی توجهی به آن، به شدت، در حال گسترش است. تلاش برای توسعه و شهرنشینی و تامین رفاه و آسایش بشر مضرات و مزایایی برای انسان و طبیعت به همراه داشته و یکی از این مضرات که جامعه و شهروندان عامل آن هستند، آلودگی هوا می باشد. در این پژوهش از رویکردهای نظری سبک زندگی و سرمایه فرهنگی بوردیو ، شبکه اجتماعی کاستلز و زیست جهان هابرماس و دیگران بهره برده شده است. از آنجا که شهروندان با نگرش و رفتارهای خود می توانند در کاهش و افزایش آلودگی هوا موثر واقع گردند، هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی نگرش شهروندان میبدی نسبت به آلودگی هوا و عوامل اجتماعی موثر بر آن می باشد. این پژوهش از نوع توصیفی، تحلیلی و پیمایشی بوده و جامعه ی آماری شهروندان 16 سال و بالاتر شهر میبد بوده است بر طبق سرشماری 1395 حدود 97000 نفر بوده که از آن حجم نمونه 420 نفر به شیوه نمونه گیری کوکران و به صورت نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شده اند. یافته های نشان می دهد که بین متغیرهای سن، وضعیت تأهل، سطح تحصیلات، وضعیت سکونت، میزان درآمد و نگرش شهروندان به آلودگی هوا رابطه ی معناداری وجود دارد اما بین جنسیت و نگرش شهروندان به آلودگی هوا رابطه ای وجود ندارد. هم چنین بین سبک زندگی، سرمایه ی فرهنگی، شبکه اجتماعی رابطه ی مثبت و مستقیم و بین سودمحوری رابطه ی منفی معنادار با متغیر وابسته وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان می دهد که متغیرهای باقی مانده در مدل رگرسیون 19 درصد از واریانس متغیر وابسته را تعیین و تبیین می کنند و متغیر های سبک زندگی، گرایش به سود محوری و سن به ترتیب بیشترین نقش را در مدل رگرسیون پژوهش ایفا می کنند. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که شهروندان میبدی بر اولویت حفظ محیط زیست حتی با وجود درآمد و سود حاصل از کار در کارخانجات تاکید داشته و همچنین مقوله سبک زندگی داری سهم و وزن سهم بیشتری در تبیین متغیر وابسته داشته است که تقویت و تغییر در آن و سرمایه ی فرهنگی باعث تغییر در نگرش شهروندان به آلودگی هوا و حفظ محیط زیست می گردد.
مطالعه امکان تحقق رضایت زناشویی در جامعه فردگرا مورد مطالعه: شهر بجنورد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با تأثیرگرفتن از تحولات شتابان و رواج فردگرایی که در جوامع مدرن رخ داده است، رضایت زناشویی به منزله یکی از شاخص های کیفیت ازدواج دچار تحول شده است؛ به عبارتی، قرارگرفتن در معرض عقاید فردگرایانه، الگوهای زناشویی را تغییر داده است؛ ازاین رو، هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی رضایت از زناشویی براساس میزان فردگرایی و صمیمیت و روش انجام آن از نوع همبستگی و پیمایش است. جامعه آماری پژوهش شامل زنان و مردان متأهل بالای 18 سال ساکن در شهر بجنورد در سال 1399 است. با استفاده از سمپل پاور، تعداد نمونه 957 نفر انتخاب شد. روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای است. نتایج حاصل از آماره پیرسون نشان می دهد بین فردگرایی و صمیمیت با رضایت از زناشویی رابطه معناداری وجود دارد. نتایج حاصل از رگرسیون چندمتغیره نشان می دهد مجموعه متغیرهای مستقل (فردگرایی و صمیمیت) 39 درصد واریانس متغیر وابسته (رضایت از زناشویی) را تبیین می کنند. همچنین نتایج حاصل از تحلیل ایموس نشان می دهد فردگرایی علاوه بر اثر مستقیم بر رضایت از زناشویی، ازطریق صمیمیت اثر غیرمستقیم نیز بر رضایت از زناشویی دارد. نتایج پژوهش برخلاف دیدگاه کسانی که معتقدند مدرنیته و پیامدهای آن از قبیل فردگرایی سبب زوال و فروپاشی خانواده شده اند، نشان می دهد خانواده به شیوه جدیدی همچنان به زندگی خود ادامه می دهد و مهم ترین نهاد اجتماعی جامعه محسوب می شود.
تحلیل تماتیک شیوه های مصرف آثار نقاشی (مطالعه موردی، شهر شیراز، سال 1399)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مصرف کالاهای مختلف حاوی کارکردها و معانی مختلفی برای هر فرد خاص در هر جامعه ی خاص می باشد. تجارب مصرفی در حیطه آثار هنری نیز به مصرف کنندگان معانی مختلفی را ارائه می دهد و به آن ها در ساخت هویت خویش کمک می کند. در مقاله حاضر نیز شیوه های مصرف آثار هنری (نقاشی) مورد بررسی قرار گرفته است. تکنیک گردآوری داده ها مصاحبه ی عمیق بوده است و مشارکت کنندگان براساس روش نمونه گیری نظری انتخاب و یافته ها از طریق تحلیل تماتیک تحلیل شده اند. برای کفایت نمونه نیز از معیار اشباع تماتیک استفاده گردیده است که در نهایت تعداد 16 نفر در این پژوهش شرکت کرده اند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در مصرف آثار نقاشی علاوه بر ارزش های زیبایی شناختی و اقتصادی، ارزش هویتی نیز توسط افراد مورد توجه قرار گرفته است. در واقع آزادی مصرف سبب آزادی انتخاب هویت شخصی و پذیرش یک تصویر و قریحه ی مطابق با ترجیحات شخصی گشته که به واسطه ی مصرف و نمایش ابژه هایی معین که دلالتی فرهنگی دارند شکل می گیرد.
تدوین الگوی مطلوب معیارهای گزینش رئیس دانشگاه جهت کاربست در دانشگاه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله و هدف: گزینش رئیس دانشگاه با عنایت به نقش دانشگاه در جهان دانش محور امروزی هرساله از پیچیدگی بیشتری برخوردار می گردد. ازاین رو انتظار می رود که در زمان انتصاب یا انتخاب چنین مدیری از یک فرآیند دقیق و آگاهانه استفاده شود. با توجه به اهمیت گزینش رؤسای دانشگاه بر اساس معیارهای مناسب، پژوهش حاضر با هدف تدوین الگوی مطلوب معیارهای گزینش رئیس دانشگاه به منظور کاربست در دانشگاه های ایران انجام شد. روش کار: این پژوهش ازلحاظ هدف، کاربردی و ازنظر رویکرد، ترکیبی اکتشافی متوالی بود. جامعه آماری (میدان پژوهش) بخش کیفی را آیین نامه مدیریت دانشگاه ها در کشورهای جهان و بخش کمی را، اعضای هیئت علمی دارای سابقه مدیریت و یا تدریس دروس مدیریتی شامل می شدند. نمونه آماری بخش کیفی شامل آیین نامه مدیریت دانشگاه در شانزده کشور جهان و در بخش کمی 20 نفر از خبرگان آموزش عالی بود. روایی پژوهش، با استفاده از روایی محتوایی و پایایی آن با استفاده از روش گروه همتایان تائید شد. پایایی بخش کمی نیز با استفاده از نرخ ناسازگاری کمتر از 1/0 به دست آمد. داده های بخش کیفی با استفاده از روش گراندد تئوری و بخش کمی با روش تحلیل سلسه مراتبی با استفاده از نرم افزار expert choice تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن بودند که از 16 سند، تعداد 78 کد باز استخراج شده است که این کدها در مرحله بعدی در شش معیار ویژگی های مدیریتی، گزینش غیرمتمرکز، ساختار، ویژگی های عمومی، ویژگی های شخصیتی و ویژگی های علمی و در پایان تحت دو معیار کلی سازمانی و فردی طبقه بندی شدند. نتایج تحلیل سلسله مراتبی نشان داد میانگین وزن تلفیقی معیارها بدین صورت می باشد: معیار سابقه مدیریت دانشگاهی 047/0، مدیریت علمی 046/0، دوراندیشی علمی 039/0، نگرش علمی 038/0، صلاحیت حرفه ای 037/0، تناسب رشته با مدیریت 036/0، مدیریت ارتباطات، مدیریت تغییر و سابقه مدیریت در سایر سازمان ها 031/0، امور دانشجویی 026/0، برنامه ریزی 023/0، قدرت تصمیم گیری 022/0، توانمندی علمی و تفکر استراتژیک 021/0، مشارکت در امور دانشجویی، انتخاب تعاملی و مشارکتی، اقتدار و صلاحیت علمی 020/0. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پیشنهاد می شود، ضمن استفاده مسئولین وزارت علوم، تحقیقات و فناوری از الگوی جامع تدوین شده در این پژوهش ، سعی شود معیارهای به دست آمده این مطالعه در هنگام گزینش رؤسای دانشگاه های کشور مدنظر قرارگرفته گیرد و کمیته ای منتخب از خبرگان نظام آموزش عالی و ذی نفعان این نظام، انتخاب رئیس دانشگاه را بر عهده گیرند.
اولویت بندی شاخص های سیاست جنایی اجرایی پلیس در پیشگیری از بزه دیدگی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
23 - 52
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: آنچه موجب نگرانی متولیان امر پیشگیری شده، افزایش نرخ بزه دیدگی و کاهش میانگین سن بزه دیدگی دانش آموزان است. هدف کلی پژوهش، اولویت بندی شاخص های سیاست جنایی اجرایی پلیس در پیشگیری از بزه دیدگی دانش آموزان است.روش : این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری آن معاونان و مدیران لایه اول ناجا، اعضای هیئت علمی دانشگاه امین و نهادهای (قضایی، آموزش وپرورش، بهزیستی، کانون اصلاح و تربیت) را دربرمی گیرد که با روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 70 نفر از آن ها انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه محقق ساخته بود که روایی سازه و پایایی ترکیبی آن مورد تأیید قرار گرفته است. برای تجزیه وتحلیل داده ها و اولویت بندی از ضرایب استاندارد با استفاده از نرم افزار PLS3استفاده شده است.یافته ها: در میان سیاست های حمایتی پلیس، شاخص های کنترل شبکه های اجتماعی با بار عاملی 0/917 و آگاه سازی و هشدار به والدین با بار عاملی 0/848 و در میان سیاست های مشارکتی، شاخص های نشست گروهی مشترک با خانواده با بار عاملی 0/961، ضابط آموزش دیده با بار عاملی 0/944 و رعایت شرایط روحی و جسمی با بار عاملی 0/924 و در میان سیاست های تعاملی، شاخص های تعامل و هماهنگی با رسانه و مدارس با بار عاملی 0/935، تسهیل سازش و جبران خسارت به بزه دیدگان با بار عاملی 0/926 و توسعه و ارائه خدمات به دانش آموزان با بار عاملی 0/915 بیشترین اهمیت را دارند.نتیجه گیری: لازمه تدوین سیاست جنایی - اجرایی کارآمد، ابتدا شناسایی و اولویت بندی شاخص های آن و سپس توجه و اهتمام ویژه به این شاخص ها در سطوح درون و برون سازمانی است.
نگاهی به چالش های رهبران مرزگستر دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
۹۵-۷۲
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر از نوع آمیخته اکتشافی متوالی بود؛ بنابراین، بخش کیفی پژوهش به روش پدیدارشناسی توصیفی انجام شد. مشارکت کنندگان پژوهش در بخش کیفی، مدیران و رهبران دانشگاهی با سوابق مدیریتی بودند که با استفاده از روش نمونه گیری معیاری و با در نظر گرفتن اشباع نظری در یافته ها، درمجموع با تعداد 12 نفر مصاحبه انجام گرفت. ابزار جمع آوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و روش تحلیل داده ها نیز روش تحلیل مضمون بود. برای پایایی داده های بخش کیفی، از روش بازبینی توسط مشارکت کنندگان در پژوهش استفاده شد. یافته های بخش کیفی نشان داد، چالش های مرزگستری رهبران دانشگاهی در سه دسته چالش های فردی (مهارتی و ادراکی)، سازمانی (ساختاری و زیرساختی – مالی) و محیطی (نهادی – اجتماعی) طبقه بندی شد. در بخش دوم پژوهش؛ با توجه به اینکه هدف، اعتباریابی مضامین اصلی و فرعی احصا شده بخش کیفی بود، بنابراین از رویکرد کمی و روش پیمایشی استفاده شد. جمع آوری داده ها، توسط پرسشنامه محقق ساخته شامل 15 سؤال در مقیاس پنج درجه ای لیکرت و متشکل از ابعاد چالش های فردی، سازمانی و محیطی انجام شد. پایایی پرسشنامه، با ضریب آلفای کرونباخ محاسبه و به ترتیب برای چالش های فردی (813/0)، سازمانی (861/0) و محیطی (771/0) به دست آمد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS16 و آزمون های تی تک نمونه ای و فریدمن بهره گرفته شد. نتایج بخش کمی نشان داد، با توجه به اینکه، میانگین چالش فردی (25/4)، چالش سازمانی (45/4) و چالش محیطی (25/4) از میانگین (3) بیشتر بود؛ بنابراین، از دیدگاه مدیران و رهبران دانشگاهی، امتیاز همه ابعاد چالش ها بیشتر از حد متوسط بوده و بر اساس مقدار t در سطح (01/0 = p)، نتایج معنادار بود. ازاین رو می توان گفت، هریک از ابعاد کشف شده بخش کیفی، موردتوافق بالای مشارکت کنندگان در پژوهش بود. همچنین، اولویت بندی چالش ها، به ترتیب چالش های سازمانی، فردی و محیطی به دست آمد.
تحلیل ساختاری اثرات متقابل چالش های اجتماعی ایران در رویارویی با آینده شبکه های اجتماعی مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
غفلت از نگاه آینده پژوهانه و آینده نگارانه به تحولات ارتباطی آینده و اثرات متأثر از آن در کشور در حال توسعه ایران، همواره پیشگامی در ساخت آینده جامعه را با کندی روبه رو خواهد کرد و در نتیجه، برنامه ریزی کوتاه مدت به جای بلندمدت، بی تفاوتی به آینده به جای ارتقای دانایی نسبت به آینده و خلأ قانونی و یا اجرایی نشدن قانون به جای همگامی قانونی براساس آینده، شکل خواهد گرفت. هدف اصلی در این پژوهش، تحلیل ساختاری اثرات متقابل مهم ترین چالش های اجتماعی ایران در رویارویی با شبکه های اجتماعی مجازی است. پژوهش حاضر ازنظر هدف، اکتشافی و ازنظر اجرا، بر رویکرد ترکیبی (کمی و کیفی) مبتنی است. روش پژوهش به طور کلی بر الگوی پوپر مبتنی است؛ در مرحله تجزیه وتحلیل اطلاعات، نتایج پژوهش با به کارگیری روش تحلیل ساختاری اثرات متقابل و بهره گیری از نرم افزارهای SPSS و میک مک به دست آمد. براساس تحلیل ساختاری ماتریس درباره اثرات متقابل مستقیم و غیرمستقیم برای مشخص شدن چالش های اجتماعی ایران در رویارویی با آینده شبکه های اجتماعی مجازی، چنین نتیجه گیری شد که در هر دو اثرات مستقیم و غیرمستقیم، مسئله نافذ و دارای اثرگذاری زیاد و تأثیرپذیری کم در سیستم یافت نشد؛ اما مسائلی مانند جنبش و ظهور جوانان نوگرا، ظهور هویت دیجیتال و تغییر سطح مجرمیت از مهم ترین چالش ها محسوب می شوند که هم تأثیرگذاری زیاد و هم تأثیرپذیری زیاد در سیستم دارند.