نگاه خیره نظارت کننده و شکل دهی به بدن مطیع مدرنیزه شده در فیلم بلوچ (1351)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بلوچ (1351) داستان انتقام مردی روستایی از دو مرد شهری قاچاقچی عتیقه جات است که به همسر وی تعرض کرده اند. در طول فیلم شخصیت امیر قدرت خود را از امکان نامرئی بودن و دیدن بدون دیده شدن، به دست می آورد. او ابتدا بلوچ را که در پی انتقام گیری است از طریق ساز و کارهایی به سوژه مرئی خود مبدل می سازد، و از این طریق وی را تحت نظارت خود قرار می دهد. با این حال نگاه نظارت کننده امیر، از ظرفیت تاثیرگذاری برخوردار است و می تواند با حکاکی اصول خود بر بدن بلوچ، وی را به بدنی مطیع و منضبط مبدل سازد. در انتهای فیلم اما چرخشی اساسی در جهت نگاه پدید می اید، و با واژگونی مدل سراسربینانه، بلوچ نیز از قدرت نگاه برخوردار می شود و جایگاه نظارتی امن و نامرئی امیر از بین می رود. پژوهش حاضر که با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای صورت گرفته است، با بهره گیری از آرای میشل فوکو در رابطه با ساز و کار نظارتی قدرت انضباطی، می کوشد نگاه نظارت کننده امیر بر بلوچ و نقش این نگاه در تبدیل کرن بلوچ به بدن مطیع را مورد بررسی قرار دهد. پژوهش این بحث را مطرح می سازد که تلاش امیر برای مطیع و مدرنیزه سازی بدن بلوچ، در ارتباط با نگاه انضباطی حکومت پهلوی و تلاش های این حکومت برای شکل دهی به پیکر اجتماعی منسجم قابل بررسی است. نگاه خیره همگن کننده ای که با نفی و از بین بردن تفاوت ها، در پی شکل دهی به پیکر مطیع و همگن اجتماعی است.