فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۴۱ تا ۲٬۰۶۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
عشق شامل طیف گسترده ای از عواطف نظیر اشتیاق، صمیمیت، همراهی و به هم پیوستن است که در ساحت های گوناگون تجلی می یابد. با ظهور اینترنت، عشق و روابط رمانتیک در این فضا نیز به تدریج میان افراد شکل گرفت و عشق آنلاین به منزله نوعی از تجربه غیرحضوری از عشق است که با وساطت شبکه های اجتماعی پدید آمده است. هدف این مقاله، درک تحولات معنایی عشق و رویه های کنش عاشقانه در بستر تجربه ارتباطی آنلاین در شبکه های اجتماعی است. روش این پژوهش، براساس تحلیل پدیدارشناختی و تحلیل داده ها مبتنی بر فرایند 7 مرحله ای کولایزی و حجم نمونه آن، شامل 19 مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته است که اعضای نمونه براساس منطق حداکثر تنوع و مبتنی بر هدف پژوهش انتخاب شده اند. بر مبنای انجام کلیه گام های پژوهشی راهبرد کولایزی، 13 زیرمقوله در 4 مقوله قرار گرفته اند که به طور کامل پدیده مدنظر پژوهش را توصیف می کنند. مقوله نخست عشق را در گستره ای از معانی نظیر همزیستی، همراهی و تبادل برابر گونه عواطف می داند. مقوله دوم تحولات لایه های ادراکی کنشگران نسبت به برقراری روابط عاشقانه در فضاهای آنلاین چون تصنعی شدن عواطف، سیالیت روابط، میل افراد به رویکرد تعویض رابطه به جای رویکرد مبتنی بر ترمیم و تعدیل شرم های اجتماعی و فروریزی تابوهای جمعی را نشان می دهد. مقوله سوم، توصیف کننده اشکال کنشگری در ساحت رابطه عاشقانه مجازی است و در نهایت، مقوله چهارم رویه های رفتاری افراد در لحظه شروع، امتداد و اتمام رابطه را نشان می دهد.
اندیشه اصلاح آموزش ابتدایی در ایران عصر ناصرالدین شاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ایران زمان ناصرالدین شاه، نظام آموزشی بیش از پیش موردتوجه اندیشمندان ایران قرار گرفت. آن ها انجام اصلاحات در عرصه های مختلف را با آگاهی مردم در ارتباط دانستند و از ضرورت آموزش همگانی سخن به میان آوردند و به دنبال آن، اصلاح آموزش ابتدایی را به منزله زیربنای آموزش همگانی مورد توجه قرار دادند. رویکرد این اندیشمندان به آموزش ابتدایی و نسبتِ راهکارهای آنان برای تحول در آموزش ابتدایی با واقعیت های زمانه و اصول آموزش ابتدایی مسئله ای است که در تحقیق حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از آثار اندیشمندان آن دوره مورد بررسی قرار می گیرد و به این پرسش پاسخ داده می شود که آیا راهکارهای اندیشمندان ایران عصر ناصری برای آموزش ابتدایی و همگانی شدن آن با واقعیت های روز و اصول آموزش ابتدایی مطابقتی داشتند؟ نتیجه تحقیق حاکی از آن است که اندیشمندان این دوره باوجود درک درست از نقش آموزش ابتدایی در تعلیم عمومی، با اصرار به راهکارهایی مانند اصلاح الفبا از واقعیت های زمانه و اصول آموزش ابتدایی فاصله گرفته اند.
تببین جامعه شناختی خشونت مردان علیه همسران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۹
175 - 211
حوزههای تخصصی:
خشونت علیه زنان یکی از آسیب های اجتماعی در جهان امروزی است. در مطالعه حاضر، با هدف بررسی کلیه پرونده های شش ماه اول سال 1399، زنان مراجعه کننده به اورژانس اجتماعی اداره بهزیستی شهرستان نجف آباد که مورد خشونت از سوی همسر خود قرار گرفته اند، برای مطالعه انتخاب گردید. این تحقیق به صورت مقطعی، توصیفی، تحلیلی و بر اساس تحیل داده های ثانویه است که اطلاعات آن به صورت گذشته نگر جمع آوری شده است. داده های این تحقیق، پاسخهای موجود در پرسشنامه ضمیمه شده در پرونده زنان مراجعه کننده به اورژانس اجتماعی بود که با ورود داده های موجود در برنامه نرم افزارآماری spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان دهنده این موضوع است که بیشترین خشونت صورت گرفته بر زنان به ترتیب از نوع خشونت کلامی و جسمی می باشد؛ همچنین بین وجود فرهنگ مردسالاری، جامعه پذیری جنسیتی مرد در دوران کودکی، شرایط اقتصادی نابسامان خانواده، شرایط اجتماعی نابسامان خانواده، وضعیت روانی و مسائل جنسی در خانواده با خوشت علیه زنان رابطه معنادار بدست آمد. از طرفی بین ویژگی های زمینه ای با خشونت علیه زنان رابطه ای گزارش نگردید. در نهایت در بین متغیرهای تحقیق، به ترتیب شرایط اقتصادی نابسامان خانواده با 64 درصد و شرایط نابسامان اجتماعی با 19 درصد بیشترین سهم را در تبیین میزان خشونت علیه زنان دارد.
شناسایی عوامل موثر بر مدیریت استعداد معلمان دوره متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
310 - 318
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر مدیریت استعداد معلمان دوره متوسطه دوم انجام شد.روش شناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش خبرگان مدیریت استعداد شهر تهران در سال 1400- 1399 بودند که از میان آنان طبق اصل اشباع نظری 16 نفر با روش های نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که روایی آن با روش مثلث سازی تایید و پایایی آن با روش ضریب کاپای کوهن 62/0 بدست آمد. داده ها با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرم افزار MAXQDA 2020 تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که عوامل موثر بر مدیریت استعداد معلمان دوره متوسطه دوم شامل 17 مفهوم، 6 مقوله فرعی و 3 مقوله اصلی بود. مقوله های اصلی شامل ساختار مدرسه (با دو مقوله فرعی سیستم پاداش دهی و قدردانی از تلاش های معلمان و شرایط استخدامی و اصول اخلاقی در فرایند آن)، مأموریت و چشم انداز شفاف مدرسه (با دو مقوله فرعی تدوین برنامه استراتژیک و تدوین مشخص اهداف، رسالت ها، ارزش ها و چشم اندازها) و قوانین، مقررات و سیاست گذاری ها (با دو مقوله فرعی انعطاف پذیری در فرایندهای انتخاب و جذب معلمان مستعد و برداشتن محدودیت های ادامه تحصیل معلمان) بودند.نتیجه گیری: با توجه به عوامل موثر شناسایی شده بر مدیریت استعداد معلمان دوره متوسطه دوم، برنامه ریزی جهت ارتقای مدیریت استعداد آنان ضروری است که آن از طریق بهبود عوامل شناسایی شده محقق می شود.
مقایسه تأثیر آموزش والدگری مبتنی بر مواجهه با چالش های فرزندپروری و برنامه فرزندپروری مثبت بر ابعاد والدگری مؤثر و سازگاری زوجی در مادران دارای فرزند نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۶
243 - 266
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه تأثیر برنامه فرزندپروری مثبت و آموزش والدگری مبتنی بر مواجهه با چالش های فرزندپروری بر ابعاد والدگری مؤثر و سازگاری زوجی مادران انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری یک ماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری، مادران دارای فرزند نوجوان شهر اصفهان در سال تحصیلی 98-1397بودند. از افرادی که در فراخوان شرکت کردند 24 آزمودنی با روش تصادفی انتخاب و در گروه ها گمارش شدند. مداخلات به صورت هشت جلسه دو ساعته انجام شد. داده ها با استفاده از پرسش نامه های والدگری آلاباما و سازگاری زوجی اسپانیر (1976) گردآوری شدند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد میان برنامه فرزندپروری مثبت و گروه گواه در والدگری مثبت و نظارت ضعیف تفاوت معنی داری وجود دارد، همچنین بین گروه والدگری مبتنی بر مواجهه با چالش ها و گروه گواه از نظر والدگری مثبت، تنبیه بدنی و اطلاع، تفاوت معنی داری دیده شد. هر چند تفاوتی میان تأثیر دو روش آموزشی بر ابعاد والدگری مؤثر و سازگاری زوجی یافت نشد (05/0P<). بر پایه یافته ها می توان گفت برنامه فرزندپروری مثبت و آموزش والدگری مبتنی بر مواجهه با چالش های فرزندپروری، هر کدام می توانند برخی کارکردهای والدگری را ارتقا دهند. در واقع می توان نتیجه گرفت هیچ کدام از روش های آموزش فرزندپروری به تنهایی جامعیت نداشته اند و لذا با توجه به اثربخشی متفاوت دو روش آموزشی، توصیه می شود برای ارتقای کیفیت فرزندپروری و به منظور تأثیر بیشتر، ترکیبی از برنامه های آموزشی استفاده شود.
ارائه الگوی مبارزه با قاچاق انسان با استفاده از رویکرد سیستم نرم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
63 - 86
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : قاچاق انسان یکی از سهمگین ترین و خطرناک ترین جنایاتی است که بشر در طول تاریخ بر هم نوع خود روا می دارد، در حقیقت رفتاری مخالف کرامت انسانی بوده و ارتکاب آن نقض حقوق بشر است. هدف پژوهش حاضر، ارائه الگوی مبارزه با قاچاق انسان با استفاده از رویکرد سیستم نرم است. روش : پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از حیث ماهیت، توصیفی - تحلیلی است و از نظر روش، کیفی است. مشارکت کنندگان حاضر در پژوهش شامل خبرگان دانشگاهی هستند که با توجه به اصل کفایت نظری و نمونه گیری هدفمند، چهارده نفر به عنوان اعضای نمونه انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که روایی و پایایی آن با استفاده از ضریب CVR و کاپای کوهن مورد تأیید قرار گرفت. از طرفی برای تحلیل داده های به دست آمده از رویکرد سیستم نرم بهره گرفته شده است. یافته ها : یافته ها حکایت از آن دارد که با استفاده از رویکرد سیستم نرم، ضمن ارائه تعاریف ریشه ای از پدیده قاچاق انسان، الگوی مفهومی آن نیز تشریح شد. همچنین نتایج نشان می دهد که «تجدیدنظر و بازنگری در قوانین و مقررات، هوشمندسازی پلیس، نهادها و سازمان های ذی ربط» جزو راهبردهای مهم در مبارزه با قاچاق انسان است. نتیجه گیری : قاچاق انسان یکی از خطرناک ترین جنایاتی است که بشر بر هم نوع خود روا می دارد؛ بنابراین، ریشه یابی آن، تدوین الگوی مناسب و همچنین ارائه راهکارهای مطلوب می تواند گامی مهم و مؤثر درزمینه کاهش این معضل اجتماعی باشد.
تحلیل تجربه زیسته فقرای شهری از طرد اجتماعی از بازار کار مورد مطالعه؛ مناطق 17، 18 و 19 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر فهم تجربه زیسته فقرای شهری از علل موثر بر فقر است. روش تحقیق، گرندد تئوری و جامعه مورد مطالعه، شامل سرپرستان خانوارهای تهیدست شهری ساکن در مناطق 17 و 18 و 19 شهرداری تهران بوده است نمونه گیری ابتدا به صورت هدفمند و تا مرحله اشباع نظری ادامه یافت. در نتیجه مقوله هسته ای با عنوان طرد اجتماعی از بازار کار ظاهر گردید. یافته های تحقیق بر اساس مدل پارادیمی پژوهش در پنج محور( شرایط علی، شرایط مداخله گر و شرایط زمینه ای، راهبردها و پیامدها) قرار گرفت. در این مقاله شرایط علی مقوله طرد از بازار کار مطرح می شود. شرایط علی بر اساس نظر مشارکت کنندگان شامل چهار مقوله اصلی با عنوان های ضعف سرمایه اقتصادی، ضعف سرمایه انسانی، شرایط نامساعد اقتصادی و شرایط نامساعد اشتغال است. براساس یافته ها بسیاری از فقرای شهری ساکن در مناطق مورد مطالعه پیشینه فقر روستایی داشتند که بارزترین وجه آن ضعف سرمایه های اقتصادی و انسانی است. همچنین شرایط اشتغال آنان در شهر بسیار متاثر از شرایط نامساعد اقتصادی(مانند: تحریم های اقتصادی، شیوع بیماری کرونا، مکانیزه شدن تولید و ارائه خدمات و حضور اتباع خارجی) و شرایط نامساعد اشتغال (مانند: آسیب پذیری جسمی، آسیب پذیری روانی، درامد اندک، فقدان حمایت های اجتماعی و استثمار) بوده، به گونه ای که این شرایط منجر به تداوم فقر بین نسلی آنان شده است.
عاملان جامعه پذیری و گرایش به رفتارهای پرخطر با تاکید بر نظریه یادگیری اجتماعی (مورد مطالعه شهروندان کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۷
65 - 95
حوزههای تخصصی:
خانواد اصلی ترین عامل جامعه پذیری در هر جامعه ای است. با بزرگ تر شدن فرزندان، نقش همسالان پررنگ تر می شود و در کنار این دو عامل مهم رسانه و عاملان دینی زمینه جامعه پذیری افراد را فراهم می نمایند. این پژوهش با هدف بررسی نقش عاملان جامعه پذیری و گرایش به رفتارهای پرخطر در بین شهروندان کاشانی بر مبنای رویکرد نظریه یادگیری اجتماعی انجام شده است. روش تحقیق به کار رفته در پژوهش حاضر پیمایشی بوده و نمونه آماری پژوهش تعداد 552 نفر از شهروندان شهر کاشان براساس فرمول کوکران و به روش نمونه گیری احتمالی متناسب با حجم به عنوان نمونه نهایی انتخاب گردیدند. پایایی پرسشنامه بر اساس ضریب آلفای کرونباخ و اعتبار آن بر اساس نظرات افراد متخصص دانشگاهی صورت گرفته است. برای تحلیل استنباطی و سنجش ارتباط بین متغیرهای مستقل و وابسته از آزمون های آماری همبستگی پیرسون و آزمون T مقایسه زوجی با استفاده از نرم افزارهای SPSS 25 استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از این بوده است که گرایش شهروندان به رفتارهای پرخطر در حد متوسط بوده و پسران بیشتر از دختران به رفتارهای پرخطر تمایل داشته اند. همچنین نتایج آزمون فرضیات بین عاملان جامعه پذیری شامل عامل خانوادگی، پیوند با همسالان و اثرپذیری رسانه ای با بروز رفتارهای پرخطر معنی دار و مثبت بوده و متغیرهای سن و دینداری رابطه معنی دار و معکوس داشته اند و در نهایت متغیر پایگاه اقتصادی-اجتماعی با رفتارهای پرخطر رابطه ای نداشته است.متغیرهای مستقل در مجموع 33 درصد از تغییرات متغیر رفتارهای پرخطر را تبیین کرده اند.
بررسی جایگاه اجتماعی نگارگران عصر صفوی از منظر متون تاریخی (907- 1148ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جایگاه اجتماعی نشان دهنده موقعیت فرد در ساختار اجتماعی است و در متون تاریخی عصر صفوی، اطلاعات مهمی درمورد جایگاه اجتماعی هنرمندان و ازجمله نگارگران ارائه شده است. علی رغم وابستگی کلی و عمومی مقوله هنر به دربار، نگارگران در این عصر به لحاظ مقام و جایگاه اجتماعی، یکسان نبودند، بلکه مؤلفه های متعددی فراز و فرود جایگاه آن ها را مشخص می کرد. هدف این مقاله تبیین نقش و جایگاه اجتماعی نگارگران عصر صفوی در متون تاریخی با تأکید بر تاریخ نگاری سیاسی، تاریخ نگاری هنر، تذکره ها و سفرنامه هاست. این مقاله از نوع تاریخی و با عطف به مباحث جامعه شناسی تاریخی و تحلیل محتوا و روش پژوهش کتابخانه ای و به شیوه توصیفی تحلیلی انجام گرفته است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که در متون تاریخی این عصر، جایگاه، مقام و موقعیت نگارگران از مواردی چون: سیاست های مذهبی، هنردوستی شاهان صفوی، رقابت های سیاسی، استمرار خاندان های هنری و تحرک اجتماعی به جانب همسایگان صفویان تأثیر پذیرفته است.
مصرف موسیقی رپ به مثابه خرده فرهنگ معارض (مورد مطالعه: دانش آموزان دبیرستان های شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مصرف موسیقی رپ در میان نوجوانان و جوانان پدیده رایجی است؛ بخش قابل توجهی از اوقات فراغت آن ها را به خود اختصاص داده و جزء اصلیِ برسازنده سبک زندگیِ خرده فرهنگی آن ها است. پژوهش حاضر می کوشد شیوه های مصرفِ خرده فرهنگی این پدیده را در میان دانش آموزان دبیرستان شهر همدان به شیوه ای کیفی مطالعه کند. نمونه ها به شیوه ای هدفمند انتخاب شده اند و با آن ها مصاحبه عمیق نیمه ساخت یافته انجام شده است. تحلیل مضمونی داده های حاصل از مصاحبه ها بیانگر آن است که شیوه های مصرفِ خرده فرهنگی موسیقی رپ در میان دانش آموزان دبیرستان را می توان ذیل شش مضمون محوری دسته بندی کرد: ابراز عواطف و هیجان زدگی، برقراری ارتباط، بازنمایی خود، تفنن و سرگرمی، محدودیت گریزی و رؤیاپردازی، و پس زدن دیگریِ بزرگ. سه مضمون اول دلالت بر آن دارند که دانش آموزان این ژانر موسیقایی را در خدمت دستیابی به نوعی رهایی ایجابی مصرف می-کنند و می کوشند به میانجی مصرف این موسیقی معناها و امکان هایی در زندگی شخصی و عمومی خود بیافرینند. اما سه مضمون دوم ناظر به نوعی رهایی سلبی هستند، یعنی رهایی از قیود، الزام ها و موانعی که فضاهای نمادین موجود بر حیات روزمره دانش-آموزان تحمیل می کند. مصرف موسیقی در این جا دستمایه ای ست برای گریز و مقاومت و طفره روی. می توان گفت که مصرف موسیقی رپ در میان دانش آموزان فعالیت روزمره ای است که از ناهمگونی و شکاف بین جهان رویایی و جهان واقعی زندگی آن ها تغذیه می کند.
بررسی تحولات ساختاری نهاد خانواده با نگاهی به روابط فرا زناشویی زنان با رویکرد GT(مورد مطالعه: زنان شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف پژوهش حاضر، شناسایی علل فروپاشی ساختار خانواده و دلایل ورود زنان در مدل مفهومی رابطه فرا زناشویی بود. روش مطالعه: پژوهش با رویکرد کیفی و روش گراندد تئوری انجام شد. تکنیک گردآوری داده ها، مصاحبه ساخت نیافته و داده های موردنیاز از مصاحبه با 17 نفر از زنان ساکن شهر قزوین که تجربه رابطه فرا زناشویی داشتند، جمع آوری شده است. انتخاب مصاحبه شوندگان با روش نمونه گیری هدفمند که نیازمند استفاده از نمونه گیری متوالی به نام گلوله برفی است، انجام شد. در این پژوهش از اعتبار زاویه بندی استفاده شده است. یافته ها: بر اساس یافته ها، شرایط علی این پژوهش تنوع طلبی جنسی، عدم مهارت و دانش جنسی و توجیه رابطه فرا زناشویی و عدم حضور همسر شناسایی شدند. پدیده محوری دگردیسی صمیمیت یا عشق متلاقی که درزمینه ی جایگزینی برای رشد روابط اجتماعی و تغییر ارزش های اجتماعی، افزایش اوقات فراغت و تسهیل گری فن آوری های نوین پدید آمده است. نتیجه گیری: فردگرایی، دوسویگی جنسیتی، بی تفاوتی همسر، فرودستی زن در کسب درآمد به عنوان شرایط مداخله گر و در نهایت این که زنان، در این کنش و واکنش ها، با اقدام به رابطه فرا زناشویی و به میل به مصرف گرایی، مدیریت بدن و تردید داشتن در ادامه زندگی و توجیه این رابطه، پیامدهایی چون افزایش لذت گرایی و عادی شدن رابطه فرا زناشویی را خلق کردند.
تحلیل جامعه شناختی مواجهه شهروندان تهرانی با فقدان فضای پارک خودرو و اخلاقیات مرتبط با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: از منظر جیکوبز، فضا و اجتماع رابطه ای واضح و وثیق دارند بدان معنا که درک فضا بدون محتوای اجتماعی آن دشوار است. این پژوهش در تلاش است که از دیدگاه جیکوبزی به پدیده و مشکل فضای پارک خودرو در شهر تهران به عنوان موضوعی اجتماعی- فضایی توجه نموده تا این رویکرد و توجه به حوزه مطالعات شهری تسری یابد. روش مطالعه: روش پژوهش، ترکیبی- اکتشافی متوالی است. در مرحله اول (کیفی) از تحلیل محتوا استفاده شده و مرحله دوم (کمی) به روش پیمایشی انجام گرفته است. در بخش کیفی، تمرکز تحقیق معطوف به خبرگزاری و یا سایت های خبری معتبری بوده که رخداد موردنظر توسط مردم و یا خبرنگاران در آنها گزارش شده است. روش نمونه گیری به شیوه تمام شماری نمونه های در دسترس بوده و در بخش کمی با استفاده از نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم و تصادفی ساده تعداد 302 نفر به عنوان جمعیت نمونه انتخاب شدند. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس۲۳ و مدل تاپسیس انجام گرفته است. یافته ها: اکثر شهروندان تهرانی در طی هفته با فقدان فضای پارک خودرو مواجه می باشند. ازجمله تبعات مواجهه شهروندان با نبود جای پارک خودرو، مشاجره و درگیری لفظی با عابرین پیاده رو، بوق زدن بی مورد و ممتد، جروبحث و فریاد کشیدن، ضرب و شتم، فحاشی و توهین، خارج شدن از خودرو و گلاویز شدن، عدم رعایت حق تقدم و حل مسالمت آمیز منازعات می باشد. ارزیابی ها دلالت بر پایین بودن رعایت اخلاقیات مرتبط با نبود جای پارک خودرو و در کلان شهر تهران دارد؛ با این وضعیت، مناطق شرق و شمال تهران به ترتیب ازلحاظ توزیع شاخص های موردمطالعه (رعایت اخلاقیات) در رتبه های اول و دوم قرار دارند و مناطق جنوب در رتبه آخر قرار می گیرد. نتیجه گیری: کلان شهر تهران با مشکلات فراوانی در این عرصه روبه رو است که اگر برای حل وفصل آن تدبیر مناسبی اندیشیده نشود موجب تحمیل هزینه های اجتماعی فراوانی هم به گردانندگان سیستم (مسئولین) و هم به استفاده کنندگان سیستم (شهروندان) خواهد شد.
نگرش خبرگان دانشگاهی به تعامل دانشگاه و جامعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به تعامل دانشگاه با جامعه، در کنار دو کارکرد اصلی نظام آموزش عالی، یعنی؛ آموزش و پژوهش، بر نقش اجتماعی دانشگاه ها در پاسخگویی به نیازها و انتظارات جامعه در سطوح مختلف، دلالت دارد. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، شناسایی و دسته بندی نگرش خبرگان دانشگاهی در خصوص چالش های پیش روی تعامل دانشگاه با جامعه؛ با استفاده از رویکرد آمیخته و روش کیو بوده است. جامعه آماری پژوهش را هجده نفر از صاحب نظران، خبرگان و اساتید دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی مختلف در سطح کشور تشکیل می دهند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس اصل کفایت نظری، به عنوان اعضای نمونه انتخاب گردید. علت اصلی این انتخاب نیز، تخصص، تجربه آکادمیک و تألیفات خبرگان در حوزه آموزش عالی در نظر گرفته شده است. در بخش کیفی پژوهش، با استفاده از 18 مصاحبه صورت گرفته، فضای گفتمان حاصل گردید و با استفاده از نظرات و دیدگاه های آنان، گزینه های کیو و در ادامه آن، مجموعه کیو به دست آمد. همچنین، در بخش کمی نیز، با استفاده از نرم افزار SPSS داده های به دست آمده در بخش کیفی، مورد تحلیل قرار گرفت که درنهایت، هفت نگرش اصلی، در این زمینه، شناسایی گردید.
Application of a Model of Higher Education for Commercializing Knowledge and Meeting the Needs of the Study Population Comprehensive and Very Large Branches of Islamic Azad University(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The present study was conducted aimed to apply a model of higher education for commercializing knowledge and responding to the needs of society in comprehensive and large branches of Islamic Azad University. Methodology: This study was applied in terms of objective, and in terms of method is in the category of data-based qualitative and exploratory research, conducted in two phases. In the first phase, while reviewing the literature, by 18 in-depth and semi-structured interviews using theoretical purposeful sampling (including 15 faculty members and 3 experts in the industry) required data were collcted that reached saturation. The data collected from the interviews were analyzed based on the systematic approach of Strauss and Corbin at three stages of open, axial and selective coding. Findings: Finally, a summary of the developed model was presented to 4 professors, and their opinions were collected for correction and adjustment. In order to evaluate the reliability of the data, the criteria of the Grounded Theory including comprehensibility, compatibility, controllability, and generality of Strauss and Corbin (2008) were carefully investigated. In the second phase, the results of the analysis were compiled in the form of a questionnaire and the first stage of Delphi was performed on 15 experts and by calculating Kendall's Coefficient of Concordance (W) of 0.564, 25 components were excluded. Then, the second and third stages of Delphi were performed on 15 and 12 experts, respectively. Given that a significant coefficient of less than 5% was obtained for all components, no component was excluded at the second and third stages of Delphi, and Kendall's Coefficient of Concordance (W) was calculated to be 0.600 and 0.788, respectively, indicating a consensus among members. Conclusions: Finally, the research model was developed with 6 main categories and 43 sub-categories.
The Model Development of Evaluating the Effectiveness of Short and Medium Term Training Courses in Mazandaran University of Medical Sciences(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: This present study is dealing with presenting a model for evaluating the effectiveness of short and medium-term training courses at Mazandaran University of Medical Sciences. Methodology : In this research, a quantitative research method was used. The statistical population consists of specialists and university administrators and staff of the Medical Sciences Organization in Mazandaran Province. The purposive sampling method was applied in the qualitative phase; moreover, the proportional stratified sampling method was used in the quantitative phase. Furthermore, the data collection was done through field interviews and researcher-made questionnaires. The collected responses were analyzed by using descriptive statistics (frequency, percentage, mean, standard deviation) and inferential statistics (correlation and independent t-tests) using SPSS and Lisrel. Findings : The main components of short- and medium-term university courses consist (effectiveness and efficiency, job satisfaction, motivation and morale, planning and goal setting, managerial skills, institutionalizing organizational goals, managerial communication skills, and finally emphasis on education and development). Conclusion : In addition, according to the results, in rating, the short-term and medium-term dimensions of university courses, among all the institutional and operational levels, the factors (the effectiveness and efficiency, job satisfaction, motivation and morale, planning and goal setting, managerial skills, institutionalizing organizational goals, managerial communication skills, and the emphasis on education and development) were respectively rated as the most and the least significance in short- and medium-term university courses
تحلیل جامعه شناختی دنیای هنر فرش (مورد مطالعه: منطقه اراک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره سوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
77 - 54
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تلاش شده است که با استفاده از نظریه دنیای هنر هوارد بکر، دنیای هنر فرش اراک شناسایی و تحلیل شود. بکر معتقد است برای فهم جامعه شناسانه هنر، باید هنر را فعالیتی جمعی ببینیم. در این مقاله موضوع جمعی بودن فعالیت هنری، در مورد هنر فرش منطقه اراک مورد مطالعه قرار گرفته است. روش تحقیق کیفی بوده و گردآوری اطلاعات در آن به روش میدانی و اسنادی انجام شده است. به منظور گرد آوری تصاویر قدیمی فرش و سایر داده های اطلاعاتی، از کتاب های تخصصی، گزارش ها، منابع مکتوب و پایگاه های اطلاعاتی معتبر استفاده شد. در بخش میدانی، طی چندین سفر به کانون های مهم بافت در منطقه، گفتگوهایی با طراحان، بافندگان، فروشندگان و کارشناسان فرش اراک، پیرامون ویژگی های هنری و فنی بافت، معانی نقوش و همین طور باورها و مناسک و روابط اجتماعی مرتبط با فرش در جامعه و فرهنگ انجام شد.مطالعه بر روی سه حوزه تولید، توزیع و مصرف هنر فرش اراک و روابط میان آنها، نشان داد که نه تنها تولید فرش، یک فعالیت هنری جمعی است، بلکه هر یک از مشارکت کنندگان در این دنیای هنر به اندازه سهم خود بر روی محصول نهایی که همان فرش است، اثر گذاشته و شکل و معناهای نهفته در آن را تعیین می کنند. همچنین، این هنر نه تنها در دل جامعه بوجود آمده و بنابراین از آن متاثر است، بلکه به واسطه رابطه تعاملی و متقابل تنگاتنگی که با جامعه دارد، بر آن تاثیر هم می گذارد.
تحلیل گلدمنی قهرمان مسئله دار در آثار جمال میرصادقی (درازنای شب و کلاغ ها و آدم ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره سوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
20 - 1
حوزههای تخصصی:
رمان، درمقام مهم ترین شکل ادبی دوران مدرن، به روایت سرگذشت انسان مسئله دار و توصیف جریان های اجتماعی می پردازد. تحلیل شخصیت و وضعیت قهرمان مسئله دار در رمان را نخست جرج لوکاچ و سپس لوسین گلدمن مطرح کرد. از منظر این رویکرد، کارکرد اصلی رمان، جستجو و ورایت تباهی انسان در جامعه مدرن است، چراکه این تباهی پیوندهی ناگسستنی با ساختارهای اجتماعی مدرنیته دارد. رمان به مثابه گونه ادبیِ همزاد مدرنیته پابه پای تحّولات جامعه مدرن تحول می یابد و قهرمان آن همان فرد معمولی است که در متن زندگی روزمره مدرن با مسایل و معضلات این عصر دست و پنجه نرم می کند. جمال میرصادقی نویسنده ای است واقع گرا که آثارش بازتابی از حوادث و وقایع تاریخی است و می توان شاخصه های شخصیت پروبلماتیک را به طور خاص در دو رمان او، درازنای شب و کلاغ ها و آدم ها ، مشاهده کرد. این پژوهش به شیوه ای تحلیلی-توصیفی و با بهره گیری از نظریه گلدمن به بررسی مهم ترین ویژگی های شخصیت پروبلماتیک در این دو رمان می پردازد. نتایج تحقیق نشان می دهد که قهرمان، در هر دو رمان ، شخصیت پروبلماتیکی است که بنا به ویژگی هایی چون فردیت، پیروی از ارزش های راستین، مخالفت با اجتماع و درحاشیه بودن شاهد تباهی ارزش های راستین در جامعه است و در نهایت تداوم همین مسیر مرگ او را درمقام انسانی مسئله دار رقم می زند.
بازنمایی ارزش های اجتماعی در ضرب المثل های مردم ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزش های اجتماعی احساسات ریشه داری هستند که مردم آنها را پذیرفته و مبنای عمل و رفتار خود قرار می دهند. هدف از پژوهش حاضر، بازنمایی ارزش های اجتماعی در ضرب المثل های مردم ایلام است. روش تحقیق تحلیل محتوای کمی و جامعه آماری شامل تمامی ضرب المثل هایی است که در کتاب های مربوط منتشر شده اند. یافته های پژوهش مؤید آنند که شکل غالب ارزش های مورد توجه مردم ایلام که در ضرب المثل ها بازنمود شده اند عبارتند از ارزش های مبتنی بر تغییر و دگرگونی اجتماع، جمع گرایی و دیگرخواهی و باورمندی به منفعت جمعی و یرهیز از سودجویی شخصی، تدبیر و تعقل، نظم و پیروی از مصوبات اجتماعی، تساهل و تاب آوری و مدارای اجتماعی، برابر خواهی در دو بُعد عام (عدالت و اعتدال) و بُعد خاص (مساوات جنسی)، ارزش های خانوادگی و خویشاوندباوری و ارزش های اقتصادی در دو بُعد ایجابی (ستایش سرمایه اقتصادی) و سلبی (نکوهش ثروت و نوکیسگی) است. نتایج تحقیق بیانگر بازنمود نوعی از منش اجتماعی است که به دگرگونی اجتماعی ، دیگرخواهی ، عقلانیت ، نظم و قاعده مندی، تساهل و تاب آوری، برابرخواهی، خویشاوندسالاری و سرمایه اقتصادی باورمند است اما ته نشست های زندگی ایلی طایفه ای که مبتنی بر قدرگرایی، خاص گرایی و هژمونی مردانه است نیز در آن مشاهده می شود.
واکاوی عوامل فرهنگی موثر بر وقوع طلاق با کاربست روش Q(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ جامعه، شکل دهنده پیکره آن و مشخص کننده و تنظیم کننده ارزش ها، باورها و رفتارهای مردم جامعه است. در رابطه با طلاق و عوامل زمینه ساز آن نیز، متغیرهای فرهنگی به طور مستقیم و یا غیر مستقیم ، در افزایش یا کاهش میزان آن اثر گذار هستند.پژوهش حاضر در راستای حفظ ثبات و استحکام نهاد خانواده و با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل فرهنگی موثر بر وقوع طلاق در شهرستان بروجرد انجام شده است. نمونه آماری شامل 40 نفر از صاحبنظران و فعالان حوزه طلاق می باشد، روش تحقیق، کیو (Q) ، و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه پژوهشگرساخته (پرسشنامه کیو (Q)) می باشد. عامل دامن زدن خانواده ها و اطرافیان به اختلافات، عامل عادی بودن موضوع طلاق و عامل تجمل گرایی و چشم و همچشمی به ترتیب بیشترین درصد و عامل تعصبات قومی، عامل حمایت بیش از اندازه و بیجای خانواده و عامل نداشتن یا محدود کردن رفت و آمد با اطرافیان به ترتیب پایین ترین درصد از عوامل وقوع پدیده طلاق در شهرستان بروجرد را به خود اختصاص داده اند. با توجه به یافته های تحقیق ضرورت دارد حساسیت عمومی جامعه و آگاهی بخشی آنها را بالا برد و در این راستا هم افزایی هماهنگ و مکمل همه سازمان ها و ارگان ها و افراد جامعه برای کاهش نرخ طلاق صورت گیرد.
سازوکار دانش و قدرت در تناسب اندام: مطالعه جامعه شناختی مصرف داروهای نیروزا در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال دهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۸
303 - 333
حوزههای تخصصی:
مراقبت و اصلاح بر بدن یکی از دست آوردهایی است که امروزه به مُد و سبک زندگی بدل شده است؛ اما آن چه اهمیت دارد چگونگی شکل دادن به بدن ازطریق مصرف برخی از داروهای مکمل در بازار است. شیوع مصرف برخی از داروهای هورمونی در میان ورزشکاران، به سبب گرایش به داشتن بدنی متفاوت، رواج یافته است. مقاله حاضر درپی آن است که بتواند با نشان دادن چگونگی بازتولید چنین مسأله ای، سازوکار و روابطی را شناسایی و تحلیل کند که بدن را هرچه بیشتر در معرض بازار قرار می دهد. برای رسیدن به هدف از مفهوم زیست-قدرت نزد فوکو و مابعد فوکو استفاده و از روش کیفی برای تبیین فعالیت کُنش گران بهره گرفته شده است. داده های این پژوهش حاصل مصاحبه نیمه ساختاریافته با 35 نفر از افرادی است که هم داروهای هورمونی را مصرف کرده و هم در بازار فروش و خرید آن سهیم هستند. براساس یافته های پژوهش، مصرف داروهای هورمونی در بین افراد حاصل گفتمان های تناسب اندام و سبک زندگی معاصر است که نوعی دانش را در این عرصه تولید کرده است. این دانش به واسطه گره خوردن با روابط مبتنی بر سود و بازار داروهای مکمل، موجب شکل دهی و تولید فرم های خاصی از سوژه ها در بازار گردیده است. درحقیقت دست کاری و کنترل بدن ازطریق عادی سازی مصرف داروهای مکمل صورت پذیرفته و سوژه های جدید پزشکی و شبه پزشکی توصیه گر به مصرف چنین داروهایی، موجب بازتولید آن شده اند.