فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۲۱ تا ۳٬۱۴۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
منبع:
خانواده پژوهی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۷
69-88
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تدوین الگو رابطه مادر – کودک در اختلال دلبستگی واکنشی وبررسی اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر دلبستگی بر کاهش نشانگان اختلال دلبستگی واکنشی در کودکان 2 تا 5 سال بود. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است، جامعه پژوهش شامل تمامی زوج مادر و کودک (2 تا 5 ساله) با نشانگان اختلال دلبستگی واکنشی در شهر تهران است. در بخش اول 150 مادر و کودک به روش نمونه گیری در دسترس از مهد کودک ها انتخاب شدند. نمونه ی پژوهشی در بخش دوم جهت سنجش اثربخشی بازی درمانی بر کاهش نشانگان اختلال دلبستگی واکنشی شامل دو گروه 15 نفر که در دو گروه آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه مشکلات ارتباطی RPQ ، مقیاس ارزیابی بازی تعاملی مادر و کودک و مصاحبه بالینی بود. همچنین در بخش دوم جهت پیش آزمون و پس آزمون از پرسشنامه مشکلات ارتباطی استفاده شد.تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی جهت شناسایی روابط بین متغیرهای پژوهش استفاده شد و جهت مقایسه پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش و کنترل، از تحلیل کواریانس داده ها استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی با هدف شناسایی عوامل مرتبط با الگوی ارتباطی مادر-کودک در کودکان 2-5 سال دارای اختلال دلبستگی واکنشی نشان داد که دو عامل، عاطفه و دخالت مادر به ترتیب 861/15 و 736/9 و در مجموع 259/25 درصد از واریانس پرسشنامه را تبیین می کند. همچنین نتایج تحلیل کوواریانس چند متغییره نشان داد بازی درمانی باعث کاهش علایم اختلال دلبستگی واکنشی گروه آزمایشی شد. تعامل مادر -کودک به عنوان نخستین معرف دنیای ارتباطات کودک و پیش بین قوی در سبک دلبستگی کودک است. همچنین از بین بردن موانع ارتباطی در روابط کودک و مادر در فرآیند بازی درمانی برای کودکان مبتلا به اختلال دلبستگی واکنشی، دلیل عمده به کارگیری این رویکرد درمانی برای این کودکان است.
مواجهه با محتوای خارج عرف جنسی (پورنوگرافی) در اینترنت و فضای مجازی و تاثیرات رفتاری در نوجوانان در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۷
127-153
حوزههای تخصصی:
مقدمه : بعلت گستردگی دسترسی به اینترنت و فضای مجازی در بین نوجوانان و جوانان، و مواجهه اجتناب ناپذیر با محتویات خارج عرف جنسی، نگرانی زیادی در بین گروه های مختلف جامعه و مسئولین ایجاد شده است که "این مواجهه چگونه بر رفتارهای نوجوانان شامل رفتارهای جنسی آنان تاثیرمی گذارد؟". این در حالی است که مطالعات تجربی و کیفی اندکی در این خصوص در ایران وجود دارد. هدف : این تحقیق با هدف واکاوی دیدگاههای نوجوانان از تاثیرات مواجهه با محتویات جنسی در اینترنت و فضای مجازی (پورنوگرافی) بر رفتارهای بین فردی نوجوانان انجام شد. روش اجرا : مطالعه کیفی اکتشافی با رویکرد تفسیری بنیادی با استفاده از مصاحبه عمیق با 54 دانش آموز نوجوان سنین 18-15 ساله در شهر تهران (25 دختر ، 29 پسر) در خرداد 1395 انجام شد و داده های کیفی با رویکرد تحلیل محتوای موضوعی از نوع استقرایی با کدهای باز تحلیل شد. نتایج : مهمترین تاثیرات رفتاری عبارت بودند از : 1. تشویق روابط جنسی قبل از ازدواج ،2. تضعیف روابط والد-فرزندی، 3. تسهیل گفتمان جنسی در بین نوجوانان، 4. کاهش میل به ازدواج و کیفیت ازدواج. بحث و نتیجه گیری : تاثیرات فوق پیش بینی کننده افزایش روابط جنسی قبل ازدواج و کاهش سن اولین روابط جنسی و تاخیر در ازدواج در نسل های جدید است که لازم است در تحلیل های اجتماعی و جمعیتی در نظر گرفته شوند و مداخلات آموزشی برای ارتقای سواد رسانه ای جهت سلامت جنسی و توانمند سازی نوجوانان معرفی گردند.
بررسی ارتباط سرمایه ی اجتماعی با توسعه ی پایدار شهری (مطالعه ی موردی: استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
89 - 124
حوزههای تخصصی:
در این مقاله درصدد بررسی ارتباط سرمایه ی اجتماعی با توسعه ی پایدار شهری در میان جمعیت شهری بالای ۲۰ سال استان مازندران هستیم. برای بررسی ارتباط این دو متغیر از نظریه های پاتنام، فوکویاما، میسرا، انشتاین و دریسکل استفاده گردیده است. داده های مورد نیاز با استفاده از روش پیمایش و ابزار پرسش نامه از میان نمونه ی آماری 400 نفری جمع آوری و با کاربرد دو نرم افزار SPSS و Amos مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های توصیفی تحقیق نشان داد که وضعیت شاخص سرمایه ی اجتماعی و تمامی متغیرهایش (آگاهی اجتماعی، اعتماد اجتماعی، هنجارهای تعمیم یافته، مشارکت اجتماعی و انسجام اجتماعی) و شاخص توسعه ی پایدار شهری و تمامی ابعادش (پایداری اقتصادی، پایداری اجتماعی، پایداری زیست محیطی، پایداری کالبدی و پایداری نهادی) در سطح پایین تر از متوسط قرار داشتند. یافته های تبیینی تحقیق نشان داد که سرمایه ی اجتماعی و تمامی متغیرهایش، ارتباط و تأثیر مستقیم قوی و معناداری بر روی توسعه ی پایدار شهری داشته اند. در ضریب همبستگی پیرسون ارتباط سرمایه ی اجتماعی و کلیه ی متغیرهایش با توسعه ی پایدار شهری معنادار شدند. در تحلیل رگرسیون چند متغیره، مدل رگرسیونی تحقیق و تأثیرات تمامی متغیرهای سرمایه ی اجتماعی(به غیر از متغیر هنجارهای تعمیم یافته) معنادار شدند که بیشترین تأثیرات مستقیم را براساس ضریب Beta به ترتیب متغیرهای اعتماد اجتماعی و مشارکت اجتماعی بر روی توسعه ی پایدار شهری داشته اند. همچنین براساس نتایج روش مدل سازی معادلات ساختاری، مدل نظری تحقیق بر مبنای شاخص های مختلف مانند CMIN/DF، RMSEA، NFI، CFI، PCFI و ... از برازش قابل قبولی برخوردار بود. نتایج یافته های این تحقیق تأیید کننده ی پیشینه ی تجربی و چارچوب نظری تحقیق بوده است که مشخص ساخت هرچه میزان سرمایه ی اجتماعی و کلیه ی متغیرهایش افزایش یابد، منجر به بهبود و ارتقاء ابعاد و مؤلفه های توسعه ی پایدار شهری می گردد.
کاربرد ماتریس لئوپولد ایرانی در تبیین اثرات اجتماعی– اقتصادی، فیزیکی پروژه ی گردشگری هزار و یک شهر (مطالعه ی موردی: پروژه هزار و یک شهر منطقه ی 22 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
185 - 218
حوزههای تخصصی:
گردشگری شهری از تحرک بالایی در تغییرات اجتماعی، فیزیکی، اقتصادی، سیاسی و محیطی جوامع میزبان برخوردار است. منطقه ی 22 شهر تهران از منظر شهری، از نقاط تازه تأسیس شهر به شمار رفته و از نظر طبیعی و انسانی، ظرفیت های بالایی برای توسعه دارد. میزان رشد و توسعه ی زیرساخت ها و خدمات گردشگری و همچنین ایجاد مجتمع های تفریحی و گردشگری در منطقه در سال های گذشته، رشد چشمگیری داشته است و پروژه ی هزار و یک شهر از پروژه های جدید در این منطقه به شمار می رود. با انجام هر پروژه ی گردشگری، اثرات مثبت و منفی ای بر روی عوامل محیطی و انسانی ایجاد می شود بنابراین شناسایی این پیامدها برای آینده ی فعالیّت های گردشگری منطقه بسیار ضروری است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر روش توصیفی- تحلیلی است. ابزار اصلی گردآوری داده های پژوهش برای منطقه ی مورد مطالعه کتابخانه ای و پیمایشی مبتنی بر پرسشنامه است که در بین جامعه کارشناسان تکمیل شد. نتایج نشان می دهد با توجه به عدم تأثیرات مخرب قابل توجه پروژه و سودمند بودن تأثیرات بیشتر پارامترها، ادامه ی این پروژه از نظر اجتماعی- اقتصادی کاملاً مورد تأیید است. همچنین به دلیل وجود پارامترهایی با تأثیرات مخرب بالا در پروژه، امکان تأیید کامل پروژه وجود ندارد و با توجه به نتایج ارزیابی ها، نیاز هست تا این پروژه از منظر شرایط فیزیکی با ارائه ی اصلاحات و گزینه های بهسازی ادامه پیدا کند.
بررسی بولی علل فراموشی جمعی در شهر: مطالعه موردی عمارت های متروک شهر بابلسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر بابلسر در سالهای اخیر تحولات سریعی را تجربه کرده است. این تحولات به معنای از دست رفتن مکان های حافظه شهری است. حافظه جمعی می تواند نقش مهمی در احساس تعلق به مکان داشته باشد. وجود ساختمان های متروکه قدیمی در شهر نشان دهنده اختلال در حافظه جمعی و در نوع حاد آن، فراموشی است. این پژوهش از این منظر به ساختمان های متروکه شهر بابلسر پرداخته است تا دریابد ترکیب چه عواملی موجب فراموشی جمعی این بناها شده است. برای این کار، اطلاعات گردآوری شده از مطالعات اسنادی، تاریخی و تاریخ شفاهی مورد بررسی قرار گرفتند، با توجه به این مطالعات و ملهم از نظریه کرینسون و کانرتون، چهار علت فرضی استخراج شد و علل فرضی در جدول ارزش جبر بولی بررسی شدند. یافته ها حاکی از این است که این که یک عمارت به یادآورنده دوره ای از نظم خشن و استبداد باشد، شرط لازم متروک واقع شدن است، اما این شرط، شرط کافی نیست. مثلاً در صورتی که این شرط در کنار دو عامل یادآوری نفوذ بیگانه و نداشتن منفعت مالی و خدماتی در ۴۰ سال اخیر قرار گیرد، متروک واقع شدن محقق می شود.
بازنمایی چگونگی مدیریت کلای درس مبتنی بر پرورش تفکر انتقادی در علوم انسانی(یک مطالعه خود مردم نگارانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نظام آموزش عالی پرورش تفکر انتقادی توسط اعضای هیئت علمی امری ضروری است این مهم در حوزه علوم انسانی ضرورت دو چندانی پیدا می کند. هدف پژوهش حاضر، بازنمایی رویکردهای آموزش انتقادی در علوم انسانی می باشد. به این منظور، این پژوهش به بازنمایی تعریف اساتید از تفکر انتقادی، چگونگی به چالش کشیدن دانشجویان، شیوه های تدریس و ارزشیابی در کلاس درس پرداخته است. رویکرد پژوهش کیفی و از نوع خود مردم نگاری می باشد. جهت جمع آوری داده ها از ابزار مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده شده است. نمونه پژوهش شامل 9 نفر از اعضای هیئت علمی دانشکده علوم انسانی و اجتماعی، دانشگاه کردستان می باشد که از طریق نمونه گیری با بالاترین قدرت (بررسی مواردی که پدیده های موردنظر در آن ها بروز بسیار قوی دارد) انتخاب شده اند. داده ها به روش کدگذاری نظری و همچنین جهت تعیین کدها و موضوعات اصلی ازنرم افزار تحلیل داده های کیفی Nvivo10 استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مقایسه ای صورت گرفته است. جهت تعیین روایی پژوهش از سه روش اعتبارپذیری، انتقال پذیری و تائید پذیری استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که اعضای هیئت علمی با درک روشن ومتعهدانه از تفکر انتقادی، به چالش کشیدن دانشجو، استفاده از شیوه های تدریس فعال و در ارزشیابی ها با اهمیت دادن به فرایند کلاسی و همچنین استفاده از سؤالات تشریحی با پاسخ های تحلیلی سعی در پرورش تفکر انتقادی در دانشجویان داشتند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که اعضای هیئت علمی با درک درست از تفکر انتقادی و چگونگی آموزش آن می توانند آن را پرورش دهند و نتایجی که حاصل می شود چشمگیر خواهد بود.
طراحی و اعتباریابی الگوی دانشگاه خدمت محور از منظر خبرگان آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خدمت محوری یک عامل تعیین کننده و یک جهت گیری استراتژیک برای دانشگاه است که باید متناسب با تغییرات و درک نیاز جامعه باشد. بر این اساس، هدف اصلی پژوهش حاضر تدوین الگویی برای دانشگاه خدمت محور در چارچوب خدمت به جامعه بوده است. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش نظریه داده بنیاد انجام شد. نمونه گیری با روش هدفمند (از نوع گلوله برفی) انجام شده که شامل 15 نفر از خبرگان آموزش عالی بودند. جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته و بررسی اسناد بوده و بر مبنای رهیافت نظام مند استراوس و کوربین (کدگذاری باز، محوری و انتخابی) تحلیل شدند. اعتبار سنجی از طریق مثلث سازی، بازبینی مشارکت کنندگان و خبرگان آموزش عالی صورت گرفت. یافته های این پژوهش نشان داد که ابعاد الگوی پارادایمی شامل شرایط علی (نیروی انسانی، شیوه های خدمت رسانی، فرهنگ دانشگاهی، استقرار نظام تضمین کیفیت خدمات، ساختار دانشگاه، رهبری و مدیریت دانشگاه، منابع مالی مستقل و ویژگی مطالبه گری ذی نفعان)، پدیده محوری (دانشگاه خدمت محور)، شرایط زمینه ای (پایبندی به ارزش های اخلاقی، بسترسازی و تمهید امکانات، رسالت و مأموریت دانشگاه، چابک سازی، حاکمیت اعتماد جمعی و خودکارمدی جمعی)، شرایط مداخله گر (فرهنگ عمومی، عوامل درون دانشگاهی وبرون دانشگاهی)، راهبردها (فرهنگ سازی، توسعه تعامل و ارتباطات، حفظ استقلال دانشگاهی و آزادی علمی، توانمندسازی، مدیریت مشارکتی)، پیامدها (ارتقاء کیفیت خدمات، توسعه دانش و آگاهی، توسعه فناوری و مشتری محوری) می باشد که بر اساس آن ها مدل دانشگاه خدمت محور طراحی و اعتبار یابی شد.
بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با سلامت (مورد مطالعه: شهروندان سی سال و بالاتر شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
85 - 114
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با سلامت شهروندان سی سال و بالاتر شهر مشهد انجام گرفته است. در چارچوب نظری از نظریه های پارسونز، کییز، رویکرد شبکه، پاتنام، کاواچی و برکمن، هنس، کورکیلا، مک اینتوش و اسپیلکا برای گزینش متغیرهای مورد بررسی استفاده و تئوری ترکیبی ساخته شده است. در این پژوهش که به روش پیمایش انجام گرفته است، 384 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و با کمک ابزار پرسشنامه بررسی شدند. یافته های تحقیق نشان داد که میزان سلامت شهروندان در حد متوسط رو به بالا و بالاترین مقدار میانگین مربوط به بعد جسمانی (فیزیکی) بوده است. همچنین بین متغیرهای سرمایه ی اجتماعی، رضایت از زندگی، حمایت اجتماعی و دینداری با سلامت رابطه ی مستقیم و معنادار و بین متغیر انزوای اجتماعی و سلامت نیز رابطه ی معکوس و معناداری وجود داشت. تحلیل مدل رگرسیونی نشان داد متغیرهای بررسی شده حدود 51 درصد از تغییرات سلامت را تبیین می کند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد متغیر سرمایه ی اجتماعی بیشترین اثر مستقیم و متغیر دینداری، بیشترین تأثیر غیرمستقیم و متغیر رضایت از زندگی بیشترین سهم را در تبیین متغیر سلامت داشته اند.
شهر، جدایی گزینی فضایی و روابط اجتماعی افراد تنها: مطالعه ای در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
195 - 220
حوزههای تخصصی:
پرسش آغازین عبارت است از این که افراد تنها با چه مسائلی در زندگی شهری، روابط اجتماعی و محله ای مواجه هستند؟ برای نیل به پاسخ یک طرح ترکیبی شامل روش داده بنیان و مردم نگاری مجازی طراحی شد. برای گردآوری اطلاعات در روش داده بنیان از مصاحبه های نیمه ساخت یافته و در مردم نگاری مجازی از تحلیل محتوای کیفی روزنگاشت های افراد تنها استفاده شد. نمونه گیری در این پژوهش هدفمند بود. یافته ها نشان می دهد که جدایی گزینی فضایی در خلق تنهایی تاثیر تعیین کننده ای دارد. شش گونه تنهایی انتخابی، اجباری، ناگهانی، تحمیلی، زودرس و طبیعی مشاهده شد. از جمله مهمترین آثار تجربه تنها زندگی کردن به هراس های ارتباطی، نظارت و تهدید حریم خصوصی، تمایل کم به معاشرت و انواعی از انزوای اجتماعی، جسمی، جنسی، کلامی، فضایی- مکانی اشاره کرد. کسانی که تنهایی شان را با جدایی گزینی فضایی تعین بخشیده اند. در عرصه اجتماعی در معرض داغ ننگ و تعرض به حریم خصوصی هستند و با استفاده از انواع انزوا تلاش می کنند تنهایی خود را حفظ کنند. هم گزینی سیاستی است که به افراد تنها در مدیریت سبک زندگی تنها یاری می رساند.
خوانشی انتقادی از مطالعات جامعه شناسی در ایران ذیل اکنونِ تبارشناختی (با تاکید بر آثار و آراء دکتر ابراهیم توفیق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال بیستم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
85 - 110
حوزههای تخصصی:
از آن جایی که مطالعات مربوط به مدرنیته ایرانی، و جامعه شناسی تاریخی، تاثیراتی مهم بر مطالعه سایر حوزه های مرتبط با مدرنیته از جمله وضعیت جامعه شناسی در ایران دارند شایسته توجه اند. دکتر ابراهیم توفیق یکی از جامعه شناسان ایران است که مطالعات جامعه شناسی و مدرنیته ایرانی را با رویکردی به جامعه شناسی تاریخی، بر تبارشناسی لحظه حال متمرکز نموده است. این مقاله در صدد تحلیل مطالعات ایشان به منظور فهم انتقادی مطالعات تبارشناختی از اکنونیتی است که نوع مواجهه با آن، وضعیت سنت، مدرنیته و جامعه شناسی را در ایران رقم زده است. به این منظور داده های27 اثر از توفیق، به شیوه اسنادی گردآوری و با روش مرور سیستماتیک، مورد تحلیل قرار گرفته اند. پایان بندی انتقادی فراتحلیل صورت گرفته درباره آثار و آراء توفیق؛ فقدان مطالعه مناسبات سیستماتیک میان دانش و سرشت قدرت مآب دانش، تقلیل روابط سیستماتیک میان دانش و اراده به قدرت، به مناسبات میان دانش و بلوک قدرت، تقلیل نظام دانش به محتوای دانش، تعلیق چگونگی گسست از گفتمانِ گذار، مغفول باقی گذاشتن بحران بازنمایی در رابطه میان نظام تولید دانش و وضعیت جامعه، غفلت از ناتوان سازی سوژه در گسست از خوانش گذرا از حال توسط نظریه پسااستعماری، نقد ایدئولوژی در سطح رفتاری به رغم باور به ضرورت نقد مبنای وجودی ایدئولوژی در سطح شناختی، قرار گرفتن نظریه حال در معرض پروبلماتیک نظریه تداوم و. . . را نتیجه می گیرد. این موارد از سویی منجر به رسمیت یافتن فردیت لحظه حال و از دیگر سو منجر به بازتولید تلقی تداوم و بی توجهی به انحطاط شده است. همچنین این امور از سویی منجر به هوشیاری نسبت به تبعات گفتمانی رویکرد پسااستعماری، و از سوی دیگر منجر به فرسایش سوژه در گسست از خوانش گذرا از لحظه حال توسط جامعه شناسی در ایران شده است.
دینداری و سلامت: بررسی رابطه دینداری و سبک زندگی سلامت محور در بین شهروندان شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر کاوشی جامعه شناختی برای بررسی رابطه دینداری و سبک زندگی سلامت محور در میان شهروندان شهر شیراز بوده است. دین اسلام به عنوان یکی از ادیان آسمانی دارای گزاره های بسیاری در زمینه بهداشت و سلامت بوده و تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیر ابعاد مختلف دینداری (مناسکی، پیامدی، عاطفی و اعتقادی) بر سبک زندگی سلامت محور انجام گرفته است. این تحقیق با روشی پیمایشی انجام گرفته است که جامعه آماری آن را شهروندان 15-59 ساله شهر شیراز تشکیل داده اند. نمونه مورد مطالعه برای این تحقیق 384 نفر بوده است که پرسشنامه های مربوط به آن در مناطق ده گانه شیراز توزیع و جمع آوری گردیده است. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که همه ابعاد دینداری به جز دینداری عاطفی بر سبک زندگی سلامت محور تاثیر معناداری داشته اند و به طور کلی قادر به تبیین حدود 27 درصد از تغییرات متغیر سبک زندگی سلامت محور بوده است. در این بین بیشترین تاثیر از آن بُعد پیامدی می باشد که بتای آن برابر با 0/323 میباشد.
Application Model of Implementing Knowledge Management Training(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of the present study was to present an applied model for implementing knowledge management training. Methodology: The purpose of this study was applied, and the research method was descriptive-survey and cross-sectional. The statistical population of the study consisted of Mazandaran city managers with experience of management and selected public administration professors in the universities of Mazandaran province (Qualitative) as well as all official, contracted, contracted, volumetric and corporate staff of Sari municipality (quantitative) in summer 1977 (1255). The analysis was based on data collected from 10 mayors and 295 staff of qualitative and quantitative subjects, using stratified random sampling and Cochran's formula (for quantitative phase). Was. The sampling method was "Samples containing rich information" (for the qualitative stage) from the target population. Data were collected in a qualitative phase using semi-structured interviews based on data theory and in a quantitative phase using a designed questionnaire including 88 items based on 5-point Likert spectrum, collected through soft SPSS and AMOS were analyzed. Exploratory and confirmatory factor analysis and Friedman test were used for data analysis. Findings: The results showed that the model of knowledge management training implementation includes 12 variables: organizational culture, organizational structure, information technology, human resources, knowledge process, leadership and leadership support, organizational learning, organizational strategies, communication, environment, It was motivation (benchmarking) and benchmarking. Conclusion: Knowledge management as a process effectively utilizes the competencies, experiences, specialties, skills, talents, thoughts, ideas, actions and imaginations of individuals and integrates them into the organization's information resources to achieve its goals.
Providing a Model for Creating Happiness in High Schools(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The present study was conducted with the aim of "providing a model for creating happiness and vitality in high schools". Methodology: The present study was a descriptive (qualitative and quantitative) method in terms of practical purpose, field method and data collection method in terms of practical purpose. The statistical population of this study was 30 experts in the field of happiness, 30,000 high school students, 4800 high school teachers in Alborz, about 80 high school girls and finally high school experts in the general administration. The education department has about 55 members. Based on the principle of saturation in the interview, a sample number of comments from 21 experts was recorded. Based on the Cochran's formula, 380 high school students, 355 high school teachers, 67 high school principals, and 48 school principals were appointed. Data collection method was used in the qualitative part of the field method for semi-structured interview and in a small part of the researcher-made questionnaire. The formal validity and content of the questionnaire were performed by experts, supervisors and advisors, and its reliability was obtained by Cronbach's alpha. The total questionnaire was 0.98, which was distributed and summarized. The influential components were extracted and based on it, the proposed research model consisted of four main sections including the philosophy and objectives of the model, theoretical foundations, conceptual framework and executive steps. Findings: According to the results obtained from the perspective of the participants in the research, 5 factors of physical space (physical), educational activities (cultural-artistic), educational activities, comprehensive characteristics, and the financial situation of the school in the form of 10 components, physical space, component of exciting situations, holding extracurricular workshops, job skills and individual characteristics of school staff, quality of educational content, scientific-research activities, ethical-social, characteristics Emotional-psychological, family, and school financial status have contributed to the creation of happiness and vitality in high schools and educational settings. Conclusion: Student happiness as an important part of teaching if students need education and emotional needs can lead to academic achievement and better student performance.
رسانه به مثابه ابژه نسلی: بررسی نقش مصرف رسانه بر هویت نسلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابژه نسلی پدیده ای مرتبط با نظام معرفتی نسل هاست که دراثر تغییرات سریع و برخورد تازه با پدیده های نوظهور از نسلی به نسل دیگر تفاوت پیدا می کند. هدف پژوهش حاضر، تبیین تفاوت نسل ها براثر مصرف رسانه هایی است که برای هر نسل حکم ابژه نسلی را پیدا کرده اند. بدین منظور با استفاده از نظریه های مانهایم و بالس و نظریه استفاده و خشنودی و اثرات جابه جایی و مکمل رسانه، این موضوع بررسی شد که آیا بین نسل ها به لحاظ مصرف انواع رسانه تفاوت وجود دارد یا خیر. روش پژوهش، پیمایشی و بر پایه پرسش نامه محقق ساخته انجام شده است. جامعه آماری همه شهروندان 18ساله و بالاتر شهر رشت بودند. روش نمونه گیری از نوع طبقه بندی بود و 400 نفر برای حجم نمونه انتخاب شدند. یافته ها نشان دادند بین ابژه های رسانه ای نسل ها تفاوت معنادار وجود دارد و می توان تقسیم بندی نسل ها را براساس رسانه موردعلاقه هر نسل در نظام معرفتی آنها شناسایی کرد؛ زیرا هر نسل در انتخاب نوع رسانه خاص خود درگیر تجربه مشترک تاریخی است و به صورت انتخابی و فعال عمل می کند.
تبیین تأثیر استفاده از فناوری های نوین ارتباطی بر ارزیابی مشتریان از اثر بخشی روابط عمومی مؤسسه مالی اعتباری کوثر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تبیین تأثیر استفاده از فناوری های نوین ارتباطی بر ارزیابی مشتریان از اثر بخشی روابط عمومی مؤسسه مالی اعتباری کوثر است . این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش جمع آوری داده ها توصیفی - پیمایشی می باشد. جامعه آماری تحقیق، کلیه مشتریان موسسه مالی و اعتباری کوثر شعب تهران است که طی یک هفته مراجعه مشتریان در شرایط عادی محاسبه شده و به صورت تقریبی آمار مراجعین به دست آمد ؛که با توجه به فرمول کوکران تعداد 384 نفر به صورت نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه است که توسط محقق، بومی سازی شده و شامل 32 پرسش است. روایی محتوایی پرسشنامه به تایید جمعی از صاحب نظران رسید. جهت سنجش پایایی از ضریب آلفای کرونباخ با استفاده از نرم افزار Spss، که بیش تر از 0.7 محاسبه گردید، استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش با نرم افزار Smart PLS نشان می دهد که استفاده از فناوری های نوین ارتباطی بر ارزیابی مشتریان از اثربخشی روابط عمومی موسسه مالی اعتباری کوثر تاثیر دارد. همچنین، استفاده از اینترنت بانک، همراه بانک، خودپرداز، پایانه فروش (کارتخوان)، پیامک های تبلیغاتی و استفاده از پست الکترونیک بر افزایش اثربخشی روابط عمومی موسسه مالی اعتباری کوثر تاثیر دارد.
زنان پس از« بازیابی هویت» در داستان های کوتاه معاصر از منظر روان شناسی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه «هویت زنان» و تلاش آنان برای «بازیابی هویت جنسیتی» به عنوان بخشی از سبک زندگی که رفتار و تجربیات آنان را دچار تغییر می کند، هدف پژوهش حاضر است که به کمک روان شناسی اجتماعی و با واکاوی تعدادی از داستان های کوتاه معاصر صورت گرفته است. برای دستیابی به این هدف از نظریه روان شناسی اجتماعی مایرز و بارون و نیز نظریه جامعه شناسی جنکینز بهره گرفته ایم و معتقدیم داستان ها، بنایی بازسازی شده از کنش ها و واکنش های بینافردی از واقعیت های اجتماعی در جامعه هستند و این قابلیت را دارند که به جای نمونه گیری و تکمیل پرسش نامه و یا مصاحبه، از طریق مطالعه گفتمان ها و تک گویی ذهنی و زبانی شخصیت ها و از میان باورها، رفتارها و خاطرات فرد، طرز نگرش آنان به تحلیل رفتارها و تعامل های فردی و اجتماعی در نظام رفتاری جامعه پرداخت. جامعه پژوهشی این تحقیق، شخصیت های زن مجرد و متأهل از طبقه اجتماعی زنان فعال و شاغل 24 تک داستان از مجموعه داستان های کوتاه برگزیده دهه هشتاد بوده است که پس از تحلیل به شیوه پژوهش کیفی و تحلیل محتوا به این نتیجه رسیده ایم که این زنان پس از بازیابی هویت خود و فاصله گرفتن از «هویت زن سنتی»، تحت تأثیر «جامعه پذیری، تعهدات فرهنگی و ارزش های ناظر بر الگوهای مقبول رفتاری و نقش جنسیتی زنان در جامعه»، به گزینش «هویت و نقش جنسیتی همسری» می پردازند و همچنین بررسی ها نشان می دهد که یکی از مسائل زنان متأهل طبقه اجتماعی شاغل و تحصیل کرده، نابرابری جنسیتی، تعارض و دوگانگی هویتی ناشی از نفوذ اجتماعی باورهای قالبی و کلیشه های رفتاری منتسب به نقش های زن سنتی بوده است.
بازتعریف جایگاه سیر و سیاحت در جامعه شناسی فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمرکز این مقاله بر سفرنامه ها به عنوان منبعی اغلب نادیده گرفته شده در مطالعات جامعه شناسانه به طور کلی و به طور خاص جامعه شناسی فرهنگ است. برای مطالعه و تعمیق در روابط پیچیده و درهم تنیده جوامع کنونی نیاز است که پیشینه تاریخی شکل گیری و توسعه جوامع مدرن در کانون توجه محققین قرار گیرد. این مقاله سعی دارد با تأکید بر آرای انسان شناس و جامعه شناس آلمانی میشائل هاربزمایر ، سفرنامه های مسافران را به منزله یکی از مهم ترین منابع دست اول تاریخی معرفی نماید و بر چرایی اهمیت این متون در شناخت جوامع مدرن تأکید کند. بعلاوه سعی خواهد شد با مقایسه این گونه ادبی با دیگر منابع، ارجحیت استفاده سفرنامه هادر مطالعات علوم اجتماعی بیشتر مشخص شود.
رابطه بین خود قضاوتی با عزت نفس جنسی با نقش واسطه ای نشخوار خشم در زنان مبتلا به دیابت نوع A تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۵ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
160 - 171
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین خودقضاوتی با عزت نفس جنسی با نقش واسطه ای نشخوار خشم در زنان مبتلا به دیابت نوعA تهران در سال 1396 انجام گرفت. روش : روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی و از نظر هدف، کاربردی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زنان مبتلا به دیابت نوع A مراجعه کننده به کلینیک انجمن دیابت شهر تهران بودند. تعداد 160 نفراز افراد واجد شرایط داوطلب با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: عزت نفس جنسی زینا و اسچوارز (1996)، خودقضاوتی نف (2003) و پرسشنامه نشخوار خشم ساخودولسکی و همکاران (2001) که همگی از اعتبار و پایایی قابل قبولی برخوردار بودند. داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه در سطح معناداری 05/0 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد ضرایب استاندارد و غیر استاندارد مسیر مستقیم مدل فرضی از خودقضاوتی به نشخوار خشم، و نشخوار خشم به عزت نفس جنسی معنی دار شد؛ به عبارت دیگر بین خودقضاوتی با عزت نفس جنسی با نقش واسطه ای نشخوار خشم در زنان مبتلا به دیابت نوعA تهران رابطه وجود داشت. نتیجه گیری: ابعاد خشم و مهار خشم، گاه به صورت کامل و گاه به صورت جزیی، از طریق نشخوار خشم بر افزایش و یا کاهش سلامت جسمی تأثیر می گذارند.
گونه شناسی تجربه زیسته عشق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عشق از مهم ترین مفاهیم انسانی و پایه اساسی شکل دهی ارتباط بین دو جنس است که در علوم مختلف و آرا و نظریات فلاسفه و متفکران به روش های متفاوتی بررسی شده است. با وجود این، درباره نگاه از درون و از منظر کنشگران درگیر در رابطه عاشقانه، کمتر بحث شده است. هدف پژوهش حاضر، کاوش در تجربه زیسته عشق و گونه شناسی آن بود. برای این منظور با رویکرد پدیدارشناسی با 14 نفر از دانشجویان دانشگاه اصفهان و دانشگاه صنعتی اصفهان که عشق را تجربه کرده بودند، مصاحبه عمیق شد. تجزیه و تحلیل مصاحبه ها با استفاده از روش کولیزی، نشان دهنده آن بود که چهار گونه عشق ورزی از تجربه مشارکت کنندگان استخراج شدنی است: 1- عشق به منزله دستاورد، با دو زیرمقوله ساخت تجارب مشترک و صعود، 2- عشق به منزله تجربه عاطفی غیرمنتظره، با دو زیرمقوله تجربه دست یافتنی و تجربه دست نیافتنی، 3- عشق به منزله اعتیاد و 4- عشق به منزله تجربه فیزیولوژیک. همچنین گونه تجربه غیرعاشقانه ای در یافته ها شناسایی شد: «تجربه رابطه جنسی عاری از عشق». در مجموع می توان گفت کنشگران بر مبنای تجارب گوناگون در طول زندگی و ساختاری که در آن رشد کرده اند، گونه های مختلف عشق ورزی را شکل می دهند؛ اما تجربه مشترک در همه آنها، رویارویی با عشق به منزله امری زمینی و دست یافتنی است.
دیرینه شناسی برساخت زنانگی در ایران از عصر مشروطه تا پایان پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال بیستم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
86 - 115
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر درصدد است تا با رویکردی پساساختارگرایانه و نیز، روش دیرینه شناسی فوکویی، نقطه پیدایی مسئله هویت زن در ایران و نیز، اصلی ترین گفتمان هایی را که در برساخت زنانگی در ایران ایفای نقش کرده اند، بازشناسد. براساس یافته های پژوهش حاضر، می توان بازه تاریخی جنبش مشروطه تا پایان پهلوی اول را که از آن با عنوان فرآیند مدرنیته در ایران یاد می شود، نقطه پیدایی مسئله زنانگی و هویت زن در ایران به شمار آورد. ضمن آن که سه گفتمان اصلی قدرت (حاکمیت سیاسی) با بهره گیری از ابزار قانون و قوه قهریه، گفتمان دینی (عمدتا روحانیت تشیع) از طریق تفسیر آیات و احادیث و باب اجتهاد و نیز، گفتمان روشن فکری با استفاده از ادبیات و رمان، نگارش کتب و چاپ نشریات، مهم ترین گفتمان های تأثیرگذار در برساخت زنانگی در این دوره به شمار می روند. باوجوداین، هرسه گفتمان مزبور با غیریت سازی از گفتمان رقیب و تعریف مفاهیم خود در مرزبندی با دیگری و برجسته سازی تنها یکی از مؤلفه های هویت ساز، تعریفی ایستا از زنانگی و هویت زن در ایران ارائه کرده و تلاش داشته اند تا فردیت و رؤیت ناپذیری سوژه های منفرد زنان را در ایران سرکوب کنند. این در حالی است که نمایندگان گفتمان مقاومت زنانه بدون توجه به الزامات گفتمانی، با روایت های زنانه و نیز، ترکیب و گزینش مؤلفه های هویتی هریک از این گفتمان ها؛ یعنی ناسیونالیسم ایرانی، مذهب تشیع و مفاهیم مدرن همچون آزادی، برابری و پیشرفت، از یک سو بر آن بوده اند تا صدای حذف شده ی آن ها شنیده شود و از سوی دیگر، با به چالش طلبیدن سلطه این گفتمان ها موجبات تضعیف آن ها را فراهم آورده و سوژگی خود را به نمایش گذارده اند.