فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۸۱ تا ۲٬۳۰۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
Perpose: The purpose of this study was to investigate the psychometric properties of the Friendship Self-Regulation Questionnaire (SRQ-F) in students. Methodology: In a descriptive-correlation and validation study, 216 and 226 graduate students from Ferdowsi University of Mashhad selected through multi-stage sampling method. Data were collected using the Friendship Self-Regulation Questionnaire (Ryan & Connell, 1989), Basic Need Satisfaction in Relationships (LaGuardia, et all, 2002) and Subjective Vitality Scale-State level Version (Ryan & Frederick, 1997). Internal consistency, exploratory and confirmatory factor analysis and criterion validity were analyzed. Findings: The results showed that the scale had four-factor structure with the variance explained 67.20%. The confirmatory factor analysis was confirmed. The scale had good construction reliability. The criterion validity confirmed in relation to basic need satisfaction in relationships and subjective vitality in friendship (P≤0.01). Conclusion: The Friendship Self-Regulation Questionnaire (SRQ-F) had good internal consistency as well as exploratory and confirmatory validity in students. This questionnaire can be used as a valid instrument in future studies.
Relationship between Communication Skills with Life Satisfaction among Students Studying at Islamic Azad University of Tehran: A Case Study(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of the present study was to determine the relationship between communication skills and life satisfaction among students of Islamic Azad University. Methodology: This was an applied study in terms of its aim and a descriptive correlational in terms of its methodology. The research population included 190000 students studying at Islamic Azad University of Tehran in the academic year 2019-2020. The sample size was estimated to be 384 people selected by multi-stage cluster sampling method. Data were collected by Communication Skills Test-Revise (Queendom, 2004) and Students' Life Satisfaction Scale (Huebner, 1991) and analyzed by Pearson correlation coefficients and stepwise multiple regressions in SPSS ver.19 software. Findings: The results showed that communication skills and all dimensions including the ability to receive and send message, emotional control, listening skill, insight into the communication process and communication with determination had a positive and significant relationship with life satisfaction in students (P<0.01). Communication skills significantly could predict 33.6% and among the dimensions of communication skills, three dimensions of listening skill, communication with determination and the ability to receive and send message together could predict 60.8% of life satisfaction changes in students (P<0.001), but the dimensions of emotional control and insight into the communication process did not enter the equation due to the lack of a significant increase in the amount of prediction (P>0.05). Conclusion: According to the results of the present study, communication skills with life satisfaction have a significant relationship and predicted a significant portion of it. Therefore, planning to improve the satisfaction of life in students is essential by increasing their communication skills through workshops.
ارزیابی مدل علی تحول روانی-معنوی جامعه دانشجویی با تأکید بر بحران های انسان معاصر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهش های جامعه شناختی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵۱)
157 - 173
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارزیابی مدل علی تحول روانی- معنوی جامعه دانشجویی باتوجه به بحران های انسان معاصر است. روش تحقیق پیمایش و ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه های قم در سال تحصیلی 1395-1396 بود. جامعه آماری 13353 نف ر و حج م نمونه با استفاده از ج دول کرجسی و مورگ ان تع داد 320 نف ر برآورد شد. روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای و تمامی شرکت کنندگان با سه آزمون تحول روانی – معنوی جان یزرگی (1391)، اضطراب وجودی ل ورنس و کاترین ا گ ود ( 1974) و بحران وجودی احمدی و دستغیب (1373) مورد مطالعه قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که بین «تحول روانی - معنوی» و «اضطراب وجودی» رابطه معکوس (47/0-r=) ، بین «اضطراب وجودی» و «بحران وجودی» همبستگی مثبت معنادار در حد متوسط (64/0-r=) وجود دارد. علاوه بر این، نتایج بیانگر آن است که اضطراب وجودی از طریق سطح تحول روانی- معنوی می تواند تأثیر غیرمستقیم بر بحران وجودی داشته باشد. بنابراین، می توان افزایش سطح تحول روانی – معنوی یک عامل کلیدی در کاهش اضطراب وجودی و بحران وجودی و درنتیجه ارتقای سلامت روان به حساب آورد.
پدیدارشناسی تجربه زیسته مادری (مورد مطالعه مادران 20 تا 45 ساله شهر اراک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف اصلی این پژوهش توصیف عمیق درک مادران از تجربه ی مادریشان است. روش مطالعه : روش انجام پژوهش از نوع کیفی و به شیوه پدیدارشناسی است. جامعه ی موردمطالعه ی این تحقیق، مادران 20 تا 45 ساله شهر اراک است و جمع آوری داده ها با استفاده از مصاحبه های عمیق فردی صورت گرفته است. نمونه ها به صورت هدفمند انتخاب شدند و پس از انجام 24 مصاحبه، اشباع نظری حاصل شد. پس از ضبط مصاحبه ها، داده ها مکتوب شدند و مورد تحلیل قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از روش کولایزی (1978) که موستاکاس (1994) نیز آن را تشریح کرده، کمک گرفته شده است. یافته ها: تحلیل داده ها نشان می دهد که مادران شرکت کننده باوجود تفاوت هایشان در تحصیلات و شغل، به اشکال مختلف سه مقوله ی اصلی بازاندیشی، هویت یابی و فشار اجتماعی را در تجربه ی مادریشان داشته اند. نتیجه گیری: بازاندیشی با خرده مقولاتِ: مادری همدلانه، جبرانی، آگاهانه، رقابتی و مادری به معنای برنامه ریزی، نشان می دهد که مادران امروز در مورد چگونگی مادریشان بازبینی می کنند. هویت یابی نیز با خرده مقولاتِ: خلق فراغت و تلاش برای ایجاد یا گسترش شبکه های ارتباطی، نشان می دهد که مادران در جریان کنش مادری درصدد کسب بسته های جدید هویتی نیز هستند. همچنین فشار اجتماعی با خرده مقولاتِ: فقدان نهادهای حمایتی و مادر مسئول اصلی در قبالِ فرزند، اشاره به فشاری می کند که مادر از جانب جامعه در ارتباط با چگونگی ایفای نقش خود حس می کند.
نقش نظام ارزشی در مصرف فرهنگی در شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال دهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۹
201 - 226
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش نوع نظام ارزشی افراد در مصرف کالاهای فرهنگی، در شهر کرمانشاه و در سال 1398 بوده است. روش انجام پژوهش، پیمایشی و روش گردآوری داده ها پرسش نامه بوده است. جامعه آماری این پژوهش، افراد 20 سال و بیشتر شهر کرمانشاه بوده است. حجم نمونه 350 نفر که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند. یافته ها نشان داده است که میزان مصرف فرهنگی در شهر کرمانشاه متوسط بوده است و پاسخ گویان مجرد، تحصیل کرده و ساکن در محلات متوسط مصرف فرهنگی بیشتری داشته اند. میانگین نمره نظام ارزشی اقتصادی و اجتماعی پاسخ گویان بیش از میانگین نمره نظام ارزشی سیاسی و مذهبی آنان بوده است. میانگین نمره نظام ارزشی اقتصادی و مصرف فرهنگی در زنان، افراد مجرد، محلات سطح متوسط و سنین پایین تر، بیشتر بوده و در محلات پایین شهر، افراد متأهل و سنین بالاتر، ارزش های اجتماعی بیشتر و مصرف فرهنگی کمتر بوده است. میزان مصرف فرهنگی افراد دارای نمره نظام ارزشی سیاسی و اقتصادی بالاتر، بیشتر بوده است. اما میزان مصرف فرهنگی در افرادی که نمره نظام ارزشی اجتماعی و مذهبی آنان بیشتر بوده، کمتر بوده است. از بین متغیرهای زمینه ای ، تحصیلات مهم ترین عامل مؤثر بر نوع نظام ارزشی و در نتیجه بر نوع و میزان مصرف فرهنگی افراد بوده است. براساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که نظام ارزشی افراد در میزان مصرف فرهنگی آنان نقش دارد.
خیابان به مثابه فضای اجتماعی: فراتحلیل پژوهش های مرتبط با منظر شهری در ایران دهه 90(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال دهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۹
227 - 249
حوزههای تخصصی:
منظر هر شهری برون داد واقعیت های آن جامعه است؛ بدان معنی که مفهوم منظر، برون داد یک واقعیت اجتماعی است که ازسوی استفاده کنندگان از فضای شهر، به صورت پویایی مورد ادراک قرار می گیرد و به طور دائم بازتولید می شود. خیابان به عنوان یکی از عناصر مهم تشکیل دهنده فرم اصلی هر شهر و نماد فرهنگی و اجتماعی و برقرارکننده ارتباط فضایی و اتصال دهنده فعالیت های شهری می باشد. به دیگر سخن، خیابان ها فضاهایی برای منظرسازی شهری بوده و به عنوان بسترهای جریان ساز در بازتاب شیوه های معیشت ساکنین یک شهر، فضاهایی را تصویر می کنند که به صورت روزمره بیشترین حیات جمعی را در خود جای می دهد. با عنایت به اهمیت موضوع خیابان در مطالعات شهری ایران امروز به مثابه یک فضای اجتماعی و پررنگ بودن مباحثات منظر در این زمینه، در پاسخ به این پرسش های مهم که تا چه اندازه به این گونه مباحث در پژوهش ها توجه علمی اساسی شده و هم چنین سیر تحول و تطور فکری این گونه مباحث به چه سبک و سیاقی پیش می رود؟ باید یادآور شد که نتایج فراتحلیل پژوهش ها نشان می دهند که به موضوع مذکور طی دَه سال اخیر توجه جدی شده است. هم چنین بررسی ها نشان می دهد که مطالعات شهری ایران با چرخش های فکری مهمی روبه روست که از دلایل چرایی آن می توان به توجه مجدد به بحث سیاست گذاری های مدیریت منظر، نگرش سیستمی به شهر و مهم تر از همه، کاربست محوری مفاهیمی که از جنس اجتماعی (مهم ترین آنان هویت، تعاملات اجتماعی، سرزندگی و حضور پذیری) هستند، اشاره نمود و همین امر حکایت از انعطاف پذیری نظام مطالعات شهری در ایران امروز در مباحث مرتبط با منظر خیابان دارد.
تدوین الگوی رقابت پذیری بانکهای ایران با تاکید بر آموزش سرمایه های انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این مقاله با هدف شناسایی شاخص های رقابت پذیری با تاکید بر آموزش سرمایه های انسانی در صنعت بانکداری کشور انجام گرفت.روش شناسی: این پژوهش مبتنی بر فلسفه تجربه گرایانه و به روش قیاسی-استقرایی انجام شد. پژوهش حاضر از نظر هدف، یک پژوهش کاربردی-توسعه ای و از منظر روش گردآوری داده ها، یک پژوهش های پیمایشی-مقطعی بود. جامعه آماری شامل اساتید بازاریابی و مدیران شبکه بانکی ایران بود. برای نمونه گیری از روش غیر احتمالی و هدفمند استفاده شد و در نهایت 12 نفر از خبرگان مذکور در این مطالعه شرکت کردند. برای گردآوری داده های پژوهش از روش فراترکیب و مطالعات کتابخانه ای استفاده شد. پس از شناسایی مقوله ها به روش فراترکیب، از پرسشنامه ای مبتنی بر روش دلفی استفاده گردید برای شناسایی مقوله های زیربنایی رقابت پذیری و با تاکید بر آموزش منابع انسانی در صنعت بانکداری از روش فراترکیب استفاده شد. همچنین با استفاده از روش دلفی فازی به اعتبارسنجی نتایج پرداخته شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای MaxQDA و MatLab انجام شد.یافته ها: نتایج نشان داد شاخص های اصلی رقابت پذیری مبتنی بر صنعت بانکداری عبارتند از: مدیریت دانش سازمانی، آموزش و توسعه سرمایه های انسانی، مدیریت تجربه مشتری، بازارگرایی، ارزش ویژه برند، ساختار بانک، مدیریت تغییرات، رضایت مندی و وفاداری مشتریان، آﻣﯿﺨﺘﻪ ﺑﺎزارﯾﺎﺑﯽ، فناوری اطلاعات و ارتباطات و مدیریت مالی. این شاخص ها براساس 45 گویه قابل پایش و سنجش بودند.بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش شناسایی شاخص های رقابت پذیری با تاکید بر آموزش سرمایه های انسانی در صنعت بانکداری کشور، بستری جهت رقابت سالم ایجاد میکند و در نهایت باعث رشد و بهبود وضعیت اقتصادی کشور می شود.
مسئله زنان سالمندِ تنهای ایرانی: مورد مطالعه استان تهران و البرز
منبع:
پژوهش انحرافات و مسائل اجتماعی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
77 - 108
حوزههای تخصصی:
زنان سالمندِ تنها، با توجه به شرایط جامعه، یکی از گروه های در معرض خطر محسوب می شوند و لازم است برنامه مشخصی برای حمایت از آنها پیش بینی شود. در ایران برنامه خاصی برای حمایت از زنان سالمندِ تنها طراحی و اجرا نشده و ضرروت دارد برای این منظور، نیازهای این گروه ارزیابی و اولویت بندی شود. در این پژوهش، برای بررسی این موضوع، ابتدا با کارشناسان، سیاستگذاران و مدیران و همچنین زنان سالمندِ تنها به صورت نیمه ساختاریافته مصاحبه شد و سپس مصاحبه ها مورد تحلیل محتوا قرار گرفت. نمونه گیری به روش هدفمند و گلوله برفی در استان های تهران و البرز انجام گرفت و تا زمان دستیابی به اشباع ادامه یافت. داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته جمع آوری شد. متن مصاحبه ها پس از پیاده سازی در سه مرحله کدگذاری شد و مقوله ها و زیرمقوله ها به دست آمد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که مهمترین دلیل تنها زیستی زنان سالمند، فوت همسر و ازدواج فرزندان است. آنها برای حفظ استقلال خود، سعی می کنند با صرفه جویی منابع مالی خود را مدیریت کنند، مراقب سلامتی خود هستند و برای بیماری هایشان تحت درمان اند. بسیاری از آنها در دوره سالمندی تمایلی به ازدواج مجدد ندارند. تغییر محل زندگی به دلیل فروش منزل در دوره سالمندی موجب می شود شبکه ارتباطی آنها در بسیاری موارد به فرزندان و خانواده آنها محدود شود و مشارکت اجتماعی در میان آنها محدود باشد. ارتباط با اعضای خانواده، مراقبت، استقلال، حمایت مالی، تعامل اجتماعی و مشارکت اجتماعی، امنیت و احساس امنیت، دسترسی جغرافیایی و خدمات بهداشتی-درمانی و توان بخشی، آموزش و ارتقای آگاهی و سرگرمی و داشتن اوقات فراغت متناسب با دوره سالمندی، از جمله موضوعاتی است که ضرورت دارد در سیاستگذاری ها و برنامه ریزی های مربوط به زنان سالمندِ تنها مورد توجه قرار گیرند.
Modeling of Self-regulation based on Cognitive Flexibility with Mediated Role of Psychological Hardiness in Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of present research was determine the modeling of self-regulation based on cognitive flexibility with mediated role of psychological hardiness in students. Methodology: The present study was descriptive, correlational type. The research population was all secondary high school students of Tehran city in academic years of 2019-20, which from them 499 students were selected by step cluster sampling method. Data were collected by self-regulation questionnaire (Bouffard & et al, 1995), cognitive flexibility inventory (Dennis & Vander Wal, 2010) and psychological hardiness scale (Lang & Goulet, 2003) and analyzed by structural equation modeling method in SPSS-22 and Amos-21 software. Findings: The findings showed that the model of self-regulation based on cognitive flexibility with mediated role of psychological hardiness in students had a good fit. Also, cognitive flexibility on psychological hardiness and psychological hardiness on self-regulation had significant direct effect (P<0.001), while cognitive flexibility on self-regulation had not significant direct effect (P>0.05). In Addition, cognitive flexibility with mediated of psychological hardiness on self-regulation had significant indirect effect (P=0.009). Conclusion: Regarded to the results, school counselors and psychologists can via increasing cognitive flexibility and psychological hardiness directly and indirectly led to improve self-regulation of students.
طراحی الگوی یکپارچه تدوین دستورکارهای شورای فرهنگ عمومی کشور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی یکپارچه سازی تدوین دستورکارهای شورای فرهنگ عمومی انجام شده است. پژوهش از نظر هدف کاربردی؛ از نظر داده ها، آمیخته اکتشافی و از نظر ماهیت به روش پیمایشی مقطعی و بر مبنای نظریه داده بنیاد بود. جامعه آماری مرحله کیفی خبرگان در حوزه قلمرو موضوعی تحقیق بودند که به روش هدفمند و گلوله برفی نمونه گیری شد. جامعه مرحله کمی اعضا و دست اندرکاران شورای فرهنگ عمومی و شورای عالی انقلاب فرهنگی در حال و گذشته و تعدادی از مدیران و کارشناسان وزارت فرهنگ و ارساد اسلامی به تعداد 340 نفر بود که بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه 180 نفر تعیین و به روش تصادفی طبقه ای نمونه گیری شد. ابزار جمع آوری اطلاعات مرحله کیفی، اسناد و مدارک و مصاحبه دلفی بود و در بخش کمی پرسشنامه بود. به منظور روایی ابزار از روایی صوری و محتوایی و برای تعیین پایایی ابزار از آلفای کرونباخ استفاده شد. روش تحلیل داده های کیفی کدگذاری باز، محوری و انتخابی بود و برای تحلیل داده های کمی از آزمون تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد. نتایج بدست آمده در مرحله کیفی منتج به ارائه الگوی یکپارچه سازی دستورکارهای شورای فرهنگ عمومی با 6 بعد، 21 مولفه و 135 شاخص گردید. در بخش کمی اجرای آزمون تحلیل عاملی تاییدی یافته های بدست آمده در بخش کیفی را تایید کرد. نهایتاً الگو در قالب شش عنصر عوامل زمینه ساز، عوامل علی، عوامل مداخله گر، راهبردها و پیامدها ترسیم شده است.
نقش سازمان های مردم نهاد و توان مندسازی اجتماعی – فرهنگی جوانان شهر تهران در توسعه اجتماعی پایدار در سال 1399(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۲)
143-178
حوزههای تخصصی:
سازمان های مردم نهاد در زمان ها و مکان ها و تحت شرایط گوناگون بر بسیاری از امور به ویژه توانمندسازی جامعه تاثیر می گذارند و توجه به نقش و جایگاه آنها می تواند در زمینه ی توسعه و پیشرفت هر جامعه ای مهم قلمداد گردد. از این رو، پژوهش فوق با هدف شناسایی و تعیین جایگاه "سمن ها" در توانمندسازی اجتماعی – فرهنگی جوانان شهر تهران در سال 1399 انجام پذیرفت. روش پژوهش حاضر از نوع ترکیبی زمینه بنیاد است. در ابتدا با انجام مصاحبه های باز نیمه ساخت دار به بررسی اهداف پژوهش پرداخته شد و مقوله ها و مفهوم های پژوهش از طریق کدگذاری های باز، محوری و گزینشی مشخص گردید و سپس بر اساس مفاهیم و مقوله ها پرسشنامه ای طراحی و بر روی 400 نفر اجرا گردید. داده های به دست آمده از پرسشنامه های پژوهش توسط آزمون کیرز-میر- اوکلین مورد سنجش قرار گرفت و نتایج حاکی از آن بود که مفهوم نقش "سمن ها" دارای سه شاخص، آموزش و کسب مهارت، حمایت مادی و معنوی و پیشگیری از آسیب های اجتماعی، مفهوم توانمندسازی اجتماعی دارای دو شاخص، توانمندسازی تحصیلی و مهارتی و توانمندسازی رفتارها و تعاملات اجتماعی و مفهوم توانمندسازی فرهنگی دارای دو شاخص توانمندسازی دورن فردی و برون فردی بود. بعد از مشخص شدن مدل مفهومی پژوهش بر اساس یافته های کیفی، با آزمون های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی تحلیل شد و نتایج به دست آمده حاکی از آن است که سازمان های مردم نهاد بر توانمندسازی اجتماعی تاثیرگذار هستند و از بین فعالیت های تعریف شده برای سازمان های مردم نهاد تنها فعالیت پیشگیری از آسیب اجتماعی بر توانمندسازی فرهنگی تاثیرگذار بود.
تفاوت نسلی مرتبط با نگرش های جمعیت شناختی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش ملاحظات نسلی مرتبط با نگرش های جمعیت شناختی در ایران بررسی شده است. اصولاً ضرورت و اهمیت این قبیل مطالعات و پژوهش ها در روند فزاینده فرایند موسوم به «تغییر شکل ویژگی های جمعیت شناختی» ریشه دارد که از مهم ترین نشانه های جوامع معاصر محسوب می شود. در همین چارچوب، پرسش کلیدی پژوهش این است که آیا نگرش های جمعیت شناختی تابعی از متغیر تعلق نسلی است؛ به عبارت دقیق تر، آیا ما در عرصه نگرش های جمعیت شناختی شاهد شکاف نسلی یا هم گرایی نسلی هستیم ؟ تجزیه وتحلیل های این پژوهش، بر یک بررسی پیمایشی مبتنی است که جمعیت نمونه آن را در مجموع، تعداد 5200 نفر مردان و زنان ساکن نقاط شهری و روستایی دوازده شهرستان منتخب ایران تشکیل می دهد. به طور خلاصه، نتایج تجزیه وتحلیل ها نشان داده است ملاحظات نسلی مرتبط با نگرش های جمعیت شناختی هم در چارچوب ترکیب و آمیزه ای از دو نظریه جایگزینی نسلی و نظریه تغییرات نگرشی میان نسلی تبیین و تأیید می شوند و هم بر این نکته مهم صحه می گذارند که نباید به سادگی ملاحظات نسلی مرتبط با نحوه نگرش به مجموعه درهم تنیده ای از مؤلفه های جمعیت شناختی مشتمل بر سن ازدواج دختران، سیاست افزایش جمعیت، ترجیحات فرزندآوری، طلاق و مهاجرت را منحصراً در قالب یکی از دو گزینه شکاف نسلی یا هم گرایی نسلی تقلیل داد.
شهرهای دانش، شهرهای دانشگاهی و مطالعات آمایش سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: پیدایش شهرهای دانش جدید پیامد شکل گیری جامعه دانش محور و اقتصاد دانش بنیان است. ظهور این مراکز از سویی نتیجه تقارب تئوری های توسعه دانش محورو مدیریت دانش و مطالعات شهری است. از سویی شهر دانش نتیجه آشتی رفاه اقتصادی و ارزش های اجتماعی نیزهست؛ جایی که سرمایه های فکری ، سرمایه اجتماعی، سرمایه انسانی و سرمایه مالی و فیزیکی با هم گره می خورند؛ مکانی که در جذب، حفظ و رشد مغزها کارآمد است. شکل گیری شهرهای دانش عمدتاً از مولفه هایی آغاز شده است که ریشه جغرافیایی داشته و مستقیماً به مبحث آمایش سرزمین ارتباط دارد.شهرهای دانش بیش از سایر اجتماعات انسانی نیازمند افق راهبردی و طرح توسعه و آینده پژو هی هستند بنابراین در طرح های آمایش نیازمند توجه مضاعف اند . امری که درکشورایران مورد کم توجهی قرارگرفته است. هدف اصلی مطالعه حاضر این است که با توجه به ارکان و ویژگی های شهرهای دانش و شهرهای دانشگاهی روشن کند چه ملاحظات عمده ای برای تکوین درست این مراکز می بایست مدنظر سیاستگذاران قرار گیرد؟روش مطالعه: این پژوهش ازنظر هدف درزمره تحقیقات کاربردی، ازنظر ماهیت یک پژوهش کیفی، وازنظرروش یک مطالعه تطبیقی-مقایسه ای است.یافته ها: یافته های مطالعه مقایسه ای نشان می دهد شهرهای دانشگاهی ایران از میان سه گروه ویژگی (توسعه دانشگاهی – توسعه اجتماعی و فرهنگی – ویژگی های ارتباطی) تنها ویژگی نخست را در عمل تحقق داده اند.نتیجه گیری: توسعه شهرهای دانش و شهرهای دانشگاهی در ایران تکثیر واحدهای علمی و مراکز دانشگاهی بوده است نه ارتقا و توسعه هنجارهای علم. حتی تأسیس و توسعه این مراکز در امتداد سنت علمی قدیم ایران نبوده بلکه سرریز ناموزون یک تقاضای اجتماعی مهار نشده بوده است که بدون توجه به اصول آمایش سرزمین به خودی خود شکل گرفته است. نویسنده هشت پیشنهاد برای بهبود این وضعیت درانتهای مقاله ارائه کرده است.
شکاف اجتماعی دولت و جنبش چپ دانشجویی در دهه 1380(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
201 - 229
در دهه 1380، جنبشی چپ گرایانه در دانشگاه ها شکل گرفت که تاکنون دیدگاه ها و مواضعِ آن درباره دولت بررسی نشده است. هدف مقاله حاضر بازشناسی تعارض های جنبش دانشجویی با حوزه سیاست و شناختِ رویکرد دانشجویانِ چپ گرا نسبت به دولت است. بررسی نقش فضای باز سیاسی در رشد جنبش چپ دانشجویی و بازشناسی دیدگاه های این دانشجویان در این خصوص، سؤالاتِ اصلیِ تحقیق بوده است. این پژوهش با رویکرد کیفی انجام گرفته و برای گردآوری نظرات کنشگران، از روشِ مصاحبه با «افراد مطلع مهم» استفاده شده است. نتایج نشان دادند که رخدادهای تیر 78 و نیز اعتراض دانشجویان در سال 82 به خصوصی شدن دانشگاه ها بستری سیاسی برای شکل گیری اعتراضات دانشجویی چپ گرا بوده است. برخی مصاحبه شوندگان معتقد به نقش مساعد فضای سیاسی دهه ۷۰ در رشد نشریات و نیز تفاوتِ فضای سیاسیِ آن دوره در مقایسه با دولت قبل بودند، حال آن که برخی دیگر رشد چپ گرایی را ناشی از بن بست رویکرد سیاسیِ دولت هشتم می دانستند. از دیدِ گروه دوم، گسترش چپ در دانشگاه نه لزوماً نتیجه توسعه سیاسی بلکه برآیند اقتصاد سیاسی جامعه و نیز تأثیر تغییرات تکنولوژیک بوده که امکان کنترل را در آن دوران کاهش داده است.
پیش بینی ویژگی های اختلال شخصیت مرزی بر اساس سبک های دلبستگی و تمایزیافتگی خود با میانجی گری تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۸
613 - 631
حوزههای تخصصی:
اختلال شخصیت مرزی، اختلال روانی جدی و پیچیده ای است که حاوی یک الگوی فراگیر بی ثبات در روابط بین فردی، خودانگاره، عواطف و تکانشگری است که از اوایل بزرگ سالی آغاز می شود. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی ویژگی های اختلال شخصیت مرزی بر اساس سبک های دلبستگی و تمایزیافتگی خود با میانجی گری تنظیم هیجان انجام شد. این پژوهش غیرآزمایشی و از نوع همبستگی است. جامعه پژوهش حاضر کلیه دانشجویان مقاطع مختلف در دانشگاه های شهر تهران بودند که 372 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری اطلاعات، مقیاس فرم کوتاه تمایزیافتگی خود دریک (2011)، پرسش نامه دلبستگی بزرگ سالان بشارت (2011)، مقیاس دشواری تنظیم هیجانی گراتز و رومر (۲۰۰۴) و پرسش نامه ارزیابی ویژگی های اختلال شخصیت مرزی بودند. داده های پژوهش با استفاده از روش ضریب همبستگی و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که دشواری در تنظیم هیجان به عنوان متغیر میانجی، رابطه بین تمایزیافتگی خود و ویژگی های اختلال شخصیت مرزی را به طور جزئی تحت تأثیر قرار می دهد و همچنین دشواری در تنظیم هیجان به عنوان متغیر میانجی، رابطه بین سبک های دلبستگی و ویژگی های اختلال شخصیت مرزی را به طور جزئی تحت تأثیر قرار می دهد. از این رو با توجه به نتایج فوق در یک نتیجه گیری کلی سبک های دلبستگی و تمایزیافتگی خود با میانجی گری تنظیم هیجان به طور مجزا می توانند ویژگی های اختلال شخصیت مرزی را پیش بینی کنند.
دیالکتیک سوژه و فضا: زنانِ معلم در فضاهای رسمی و غیر رسمی (مورد مطالعه: معلمان شهر کامیاران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: پژوهش حاضر ضمن اتکا بر مضمونِ نظریِ فضامندیِ روابطِ اجتماعی، درصدد ارائه ی تحلیلی کیفی از شیوه های برساخت سوبژکتیویته ی زنان در فضاهای رسمی و غیررسمی است. رویکرد نظری برگرفته از سنتی انتقادی (از آرای فمنیست ها تا نظریات فوکو و هانری لوفور) است که ضمن داشتن التفاتی دایمی به محوریت امر اجتماعی، برساخت سوبژکتیویته را در متن فضا تحلیل می کند. روش مطالعه: میدان مطالعه زنان شهر کامیاران و به طور مشخص زنانِ معلم است که به طور روزمره هر دو نوع فضا را تجربه می کنند. سوای مشاهده مستقیم میدان مطالعه توسط پژوهشگر و اشتراک در تجارب زیسته با سوژه های مورد مطالعه ، داده ها از طریق مصاحبه-های عمیق فردی گردآوری شده اند و با استفاده از شیوه تحلیل مضمونی تفسیر گشته اند. یافته ها: یافته ها در قالب 20 مقوله فرعی و 4 مقوله اصلی صورتبندی شده اند و نتایج نشان می دهد که زنانِ معلم در فضای رسمیِ مدرسه به میانجی نوعی «نمایشِ عمومی» با سازوکارهای انضباطی مدرسه کنار می آیند، اما در زیر پوست این نمایشِ عمومی نوعی «روایت نهانی» برای مقاومت در برابر این نظام انضباطی برمی سازند. درست اما همین زنان در فضاهای غیررسمی از «نمایش عمومی» نه به عنوان دستمایه ای برای کنار آمدن با نظام انضباطی بلکه به مثابه محملی برای ابراز وجود و نمایش خویشتنِ زنانه استفاده می کنند و با ورود به معاشرت های دوستانه و برقراری تعامل با دیگری و گذران اوقات فراغت درصدد تحقق نَفس زنانه برمی آیند. نتیجه گیری: به بیان دیگر، در این فضاها تلاش زنان برای برساخت روایتی نهانی جهت محافظت از خویش کم رنگ تر و ناضروری تر می شود و جای خود را به تلاش جهت تقویت عاملیت زنانه می دهد که معمولاً به واسطه کنش هایی مثل نقاب زدایی از چهره، بدن نمایی و تصرف فضا انجام می گیرد. کنش زنانه در فضاهای رسمی معطوف به نوعی مقاومت ظریف و نامرئی برای پنهان کردن خویش و گریختن از چنگال نظام انضباطی است، اما در فضاهای غیررسمی در جهت نوعی کنش گری فعالانه برای بازنمایی زنانگی و تصرف فضاها پیش می رود.
تبیین جامعه شناختی نسبت بین هویت فرهنگی و مصرف فرهنگی (زنان جوان شاهین شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره سوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
136 - 110
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف بررسی رابطه هویت فرهنگی با مصرف کالای فرهنگی در زنان جوان شهر شاهین شهر انجام شد. چارچوب نظری پژوهش بر اساس هویت فرهنگی و مصرف کالای فرهنگی جامعه ایران تنظیم شده است. این مطالعه با روش تحقیق کمی و پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه صورت گرفته و از حیث هدف کاربردی و ماهیت همبستگی می باشد. جامعه آماری این تحقیق زنان جوان شهر شاهین شهر بوده است. حجم نمونه با توجه به فرمول نمونه گیری کوکران 377 نفر برآوردگردید. داده های این تحقیق، بر اساس نمونه گیری طبقه بندی انجام گرفت. رواییی پرسشنامه به صورت محتوایی و صوری توسط متخصصین تأیید و احتساب پایایی پرسشنامه با ضریب آلفای کرنباخ محاسبه شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش های آماری در محیط نرم افزار23 Spss و Amos انجام شد. در سطح آمار استنباطی، آزمون کالموگروف – اسمیرنف، ضریب همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری مورد استفاده قرار گرفت. نتایج همبستگی نشان داد که بین هویت فرهنگی با مصرف کالای فرهنگی همبستگی معناداری وجود دارد. تجزیه و تحلیل معادلات ساختاری نشان داد که ابعاد متغیر هویت فرهنگی یعنی زبان، دیانت، جغرافیای فرهنگی، تاریخ و حافظه تاریخی، نظام اجتماعی به ترتیب 190/ ، 185/ ، 308/ ، 218/ ، 182/ با مصرف کالای فرهنگی در سطح معنی دار 001/ ر ابطه معنا دار وجود دارد. بر اساس نتایج پژوهش با توجه به بستر جامعه می توان گفت ابعاد هویت فرهنگی بر مصرف کالای فرهنگی تأثیرگذار هستند.
تحلیل جامعه شناختی عوامل اجتماعی، فرهنگی موثر بر سرمایه گذاری خارجی در منطقه تبریز و جلفا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال دهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
111 - 132
حوزههای تخصصی:
کشورهایی که در حال توسعه هستند یا به اصطلاح بازارهای نوظهوری دارند، توجه به سرمایه گذاری خارجی در آنها امری حیاتی است. این تحقیق با هدف شناسایی عوامل اجتماعی، فرهنگی مؤثر بر سرمایه گذاری خارجی در استان آذربایجان شرقی انجام گرفته است. متغیرهای تحقیق شامل اعتماد اجتماعی متقابل، مشارکت گرایی، نوگرایی و اختلافات فرهنگی و متغیر وابسته سرمایه گذاری خارجی بود. در این تحقیق از نظریه های مختلف از جمله نظریه پارسنز، لرنر، کلمن، میردال و گیدنز استفاده شده است. روش تحقیق، پیمایشی و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده است. نتایج بدست آمده از آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی نشانگر اعتبار و پایایی بالای سؤالات بودند. جامعه آماری، مسئولین حوزه سرمایه گذاریهای خارجی و سرمایه گذاران خارجی در شهرهای تبریز و جلفا بودند. حجم نمونه با روش کوکران انجام گرفت که تعداد 429 نفر در حوزه سرمایه گذاری خارجی بدست آمد. در نهایت نمونه های مورد نظر با روش نمونه گیری طبقه ای متناسب و روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای تحلیل دو متغیره از پیرسون و تحلیل چند متغیره از رگرسیون استفاده شد. نتایج حاصل شده، نشان داد که بین متغیرهای مستقل با وابسته همبستگی وجود دارد. در تحلیل چند متغیره از بین متغیرهای وارد شده به روش گام به گام، متغیر اعتماد اجتماعی متقابل به دلیل اینکه از ضریب پیش بینی بالایی برخوردار بود، به عنوان متغیری انتخاب شد که بیشترین اثر را بر متغیر وابسته داشت. واژه های کلیدی: سرمایه، سرمایه گذاری، سرمایه گذاری خارجی، رشد، توسعه
تأثیر اخلاق پولی بر میزان رضایت از زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال سی و دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۸۴)
119 - 140
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی آثار ابعاد اخلاق پولی (شرارت آمیزی، بودجه، عدالت، موفقیت و انگیزه) بر میزان رضایتمندی از زندگی انجام شده است. در این مطالعه توصیفی-همبستگی مبتنی بر روش معادلات ساختاری، 220 نفر از استادان و کارمندان دانشگاه یزد در سال تحصیلی 98-1397 به شیوه نمونه گیری تصادفی-طبقه ای متناسب با حجم جامعه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه های اخلاق پولی تانگ و همکاران ( 1997 ) و رضایت از زندگی داینر و همکاران ( 1985 ) استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS22 و Pls2 - Smart انجام شد. نتایج بررسی نشان دادند بعد انگیزه با نمره بالا پیش بینی کننده تغییرات رضایت از زندگی در دو گروه استاد و کارمند بود؛ به عبارتی، افرادی که پول را عامل محرک و انگیزه بیشتر برای پیشرفت فردی می دانستند، از زندگی شان رضایت بیشتری داشتند. برای کارمندان علاوه بر بعد انگیزه، عدالت و موفقیت، پیش بینی کننده رضایت از زندگی بود؛ به گونه ای که بعد موفقیت با نمره بالا موجب رضایت کمتر از زندگی و بعد عدالت با نمره بالا موجب رضایت بیشتر از زندگی بود.
تدوین راهبردهای تحول سازمانی برای پیشگیری انتظامی از جرم با استفاده از رویکرد جهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
83 - 114
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به تغییر و تحولات محیطی، تحول سازمانی یکی از رویکردهای مهم و ضروری برای هر سازمانی است. پژوهش حاضر با هدف تدوین راهبردهای تحول سازمانی در پیشگیری انتظامی از جرم با استفاده از رویکرد جهادی انجام شد. روش : این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت، توصیفی - تحلیلی و از نظر روش، کیفی است. جامعه آماری تحقیق شامل نخبگان پلیس در حوزه پیشگیری از جرم می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و اصل اشباع نظری، 14 نفر از آن ها به عنوان نمونه انتخاب شد. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته است و برای اطمینان از روایی از نظرات استادان و برای پایایی از روش باز آزمون، مقایسه و تکرارپذیری استفاده شد. داده های جمع آوری شده به روش تحلیل مضمون و با استفاده از نرم افزار «اطلس تی» مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: ضمن شناسایی ابعاد تحول سازمانی در پیشگیری انتظامی از جرم با رویکرد جهادی در قالب پنج بُعد «ساختار سازمانی ارگانیکی، فناوری، فرهنگ سازمانی، توسعه منابع انسانی و اهداف پیشگیری از جرم» و با مبنا قرار دادن آن ها، عوامل داخلی و خارجی تحول سازمانی نیز شناسایی شده، سپس با استفاده از رویکرد SWOT راهبردهای سازمان در قالب استراتژی های تدافعی، تهاجمی، محافظه کارانه و رقابتی تدوین شد. درنهایت مشخص شد که امروزه سازمان پلیس در حوزه پیشگیری انتظامی از جرم در وضعیت رقابتی قرار دارد. نتیجه گیری : درصورتی که سازمان پلیس از راهبردهای تعیین شده با توجه به تغییر و تحولات محیطی به درستی استفاده کند، توان و قابلیت لازم را با پیاده سازی رویکردی جهادی در پیشگیری از جرائم و همچنین کاهش آن خواهد داشت.