فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۱٬۰۳۸ مورد.
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال سوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۹
10.22067/pg.v3i9.78736
حوزههای تخصصی:
برند مجموعه ای از ادراکات ذهنی نسبت به عاملی است که در طول زمان شکل می گیرد. در این میان برند ملی تصویرکلی از یک کشوراست که ابعاد سیاسی،اقتصادی،تاریخی،فرهنگی را شامل می شود.برند ملی مفهومی چند بعدی، ترکیبی و به هم پیوسته است که امروزه در سیاست های خارجی کشورها به عنوان یکی از ابزارهای مهم قدرت نرم و از شاخصه های مدرن دیپلماسی عمومی نوین از جایگاه برجسته برخوردار است، زیرا برندسازی ملی علاوه بر اینکه نفوذ و قدرت نرم کشور را در جامعه مخاطب می افزاید، در زدودن تصورات و ذهنیات غلطی که نسبت به یک کشور وجود دارد تاثیر بسزایی دارد. سوال اصلی در این پژوهش این است که آیا جمهوری اسلامی ایران توانسته است با ایجاد برند ملی در عرصه دیپلماسی عمومی مدرن، موفق عمل نماید ؟ در فرضیه مذکور نیز ذکر شده است به رغم تمامی پتانسیل های بالقوه ایران در عرصه های فرهنگی، تاریخی و طبیعی اما بدلیل عدم شناخته شدن ایران به برندهایی که ابعاد مهم تمدنی ، فرهنگی این کشور را در برگرفته باشد، در کنار نبود سرمایه گذاری مناسب در زمینه تولید برنامه های تبلیغاتی از آثار تمدن ایرانی، ضعف درسایر شاخصه های از جمله رتبه بندی پایین اقتصاد ایران در ارزیابی های بین المللی، عدم توازن در سیاست های داخلی و خارجی، بی تردید جمهوری اسلامی ایران تاکنون نتوانسته است از مبحث برند ملی در افزایش قدرت نرم و دیپلماسی عمومی خود به نحوه شایسته استفاده بهینه نماید .
تبیین جایگاه قدرت هوشمند در سیاست خارجی چین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
31 - 62
حوزههای تخصصی:
بهدنبال تغییر و تحولات بین المللی، برخی از کشورها از جمله چین به این نتیجه رسیده اند که برای پیگیری اهداف و منافع خود ناگزیرند تا با شرایط جدید بین المللی هماهنگ شده و نوع جدیدی از قدرت را جستجو نمایند. در پاسخ به این سؤال که سیاست گذاران جدید چین چه نوعی از قدرت را در سیاست جهانی دنبال می نمایند تا به اهداف و منافع خود دست پیدا کنند، پژوهش حاضر درصدد است تا شکل جدید قدرت که همان قدرت هوشمند است با کمک روشی توصیفی - تحلیلی در سیاست خارجی چین تبیین نماید. در واقع تحولات بین المللی و عدم کارایی قدرت سخت و نرم صرف، رهبران نسل جدید را بهسمت منابع متعدد قدرت و ترکیب هوشمندانه آنها در عرصه بین المللی هدایت کرده است. در شرایط کنونی، پیگیری هم زمان این دو بعد قدرت(سخت و نرم) زمینه ارتقای جایگاه این کشور و مقابله با تهدیدات متعدد بین المللی را فراهم آورده است.
ژئوپلیتیک کرکوک؛ منازعه یا مصالحه از منظر «حکمرانی خوب» 2017-2003(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
109 - 135
حوزههای تخصصی:
جایگاه ژئواکونومیکی کرکوک در سطح ملی و منطقه ای، برای اقلیم کُردستان و دولت فدرال عراق اهمیت ویژه ای دارد، دو عامل هویت خواهی بازیگران اصلی و امید به پایان محرومیت اقتصادی به ویژه پس از برگزاری همه پرسی در اقلیم کُردستان عراق، مذاکره بر سرتقسیم فرصت ها در کرکوک را به منازعه بدل کرده است. در این پژوهش که با استفاده از روش سناریو نویسی و توصیفی- تحلیلی به رشته تحریر درآمده و روش گردآوری داده ها ی آن به شیوه کتابخانه ای است؛ از منظر «حکمرانی خوب» به دنبال پاسخ به این پرسش میباشد که با توجه به نتیجه نرسیدن موضوع ماده140 قانون اساسی عراق، به وجود آمدن چالش ها میان اقلیم کُردستان و دولت مرکزی، دخالت قدرت های منطقه ای و بین المللی در راستای منافع خویش و وجود بافت و ساختاربندی هویتی و نژادی در کرکوک، آیا تشکیل اقلیم مستقل کرکوک برای طرفین اختلاف، قابل قبول است؟ با توجه به وجود عوامل و موانع طرح شده در سؤال برای شکل گیری عراقی یکپارچه و متمرکز و پرهیز از زیادتر شدن اختلافات داخلی و جنگ های مذهبی و قومی این نوع خودگردانی در چارچوب اقلیمی مستقل می تواند مفید و قابل قبول باشد.
دولت ها، فرهنگ و جنبش های هویتی در ژئوپلیتیک آشوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
21 - 45
حوزههای تخصصی:
دولت های مدرن عموماً از سازوکارهای حل و فصل منازعه برای کنترل جنبش های فرهنگی و هویتی بهره می گیرند. خصومت های هویتی و قومی، ریشه در قوانین و الگوی اعمال قدرت بر گروه های اجتماعی حاشیه ای شده دارد. ساختار و تأسیسات حکومتی در چنین شرایطی تلاش دارند تا درک جامع و کاملی از عوامل نژادی، فرهنگی و هویتی تعارض به دست آورد. روش های اصلی مدیریت بحران در عصر جنبش های هویتی، مبتنی بر سازوکارهای حکومت داری از طریق آموزش و کنترل گروه های اجتماعی خواهد بود. جنبش های هویتی در قرن 21 تحت تأثیر جنگ های نیابتی و شکل جدیدی از سیستم های امنیت منطقه ای قرار گرفته است. دولت های منطقه ای در اروپا، خاورمیانه و آسیای شرقی در حال بازتولید شکل بندی های هویتی خود هستند. هویت به نیروی سیاسی جدیدی تبدیل شده که می تواند بر روندهای کنش دولت ها تأثیر بهجا گذارد. دولت های قوی چالش های محدودتری در فضای بحران های هویتی منطقه ای دارند. در حالی که دولت های ضعیف و ناکارآمد برای امنیت سازی نیازمند الگوهای جدیدی از رقابت و تصمیم گیری امنیتی خواهند بود. پرسش اصلی مقاله به این موضوع اشاره دارد که «دولت های منطقه ای در عصر آشوب های ژئوپلیتیکی دارای چه الگویی در تصمیم گیری راهبردی خواهند بود؟» فرضیه مقاله آن است که «دولت های منطقه ای برای امنیت سازی خود نیازمند افزایش قدرت، همبستگی های ساختاری و تعامل پیرامونی خواهند بود». در انجام این مقاله از رهیافت «دولت قوی» باری بوزان استفاده می شود. دولت قوی می تواند چالش های ژئوپلیتیکی را کنترل نموده و زمینه تعامل سازنده با سایر بازیگران را ایجاد نماید. این مقاله با استفاده از «روش نمونه پژوهی» و بهره گیری از رویکرد تفسیری تاریخی و تکیه بر منابع کتابخانهای و اسنادی تلاش می کند تا نشانه های رقابت گروه های سیاسی و چالش آنان در برابر دولت در حوزه های مختلف جغرافیایی مورد سنجش قرار دهد. نتایج نشان می دهد که آشوب های ژئوپلیتیکی منجر به کاهش قدرت دولت در روند رقابت های سیاسی و منطقه ای می شود.
تبیین عوامل مؤثر بر شکل گیری پایگاه رأی نامزدها و نمایندگان در انتخابات مجلس شورای اسلامی (نمونه پژوهی: ادوار هفتم تا دهم انتخابات درحوزه انتخابیه مَمَسَنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جغرافیای انتخابات به عنوان گرایشی از جغرافیای سیاسی به بررسی ابعاد فضایی انتخابات می پردازد. ازجمله موارد مورد بررسی جغرافیای انتخابات مبحث پایگاه رأی نامزدهای انتخاباتی است. پایگاه آراء نامزدها و نمایندگان در هر حوزه انتخابیه ای تحت تأثیر ساختار اجتماعی، نوع نگرش و جهان بینی رأی دهندگان شکل می گیرد. در حوزه انتخابیه مَمَسَنی به دلیل ساختار ایلی - عشیره ای، پایگاه آرای نامزدها و نمایندگان در درجه نخست متأثر از متغیر طایفه و زیستگاه جغرافیایی است. با وجود این، ضمن اینکه هر کدام از این بازیگران سیاسی به آرای خود در طایفه و زادگاه خود پُشت گرم هستند، می کوشند در قلمرو هر طایفه، جریان سازی و نفوذ کنند که این امر منجر به فضاسازی و ساخت شبکه های اجتماعی می شود. این عمق ها و شبکه ها که به صورت «سامان یافته»، «تصادفی» و «ترکیبی» (پیوندی) هستند صرفاً محدود به قلمرو جغرافیایی زادگاه بازیگران انتخاباتی نیست، بلکه به واسطه شناسه هایی نظیر گرایش های زادگاهی - طایفه ای، پیوند های قومی و خویشی (خویشاوندگرایی) با ساکنان طایفه دیگر، منافع اقتصادی و توسعه عمرانی در قلمرو رقیب، تعامل اجتماعی توده مردم با یکدیگر، آراء رقابتی یا بسیج نیروهای پُرشور، دیگر قلمروها را نیز شامل می شود که در نهایت به واسطه ابزارهای ساخت اجتماعی نظیر «فرهنگ»، «زبان» و «ارتباط»، پایگاه آراء نامزدها و نمایندگان را تقویت و متأثر می سازند. از این رو، این پرسش مطرح می شود که عواملِ موثر بر پایگاه آراء نامزدها و نمایندگان در حوزه انتخابیه ممسنی کدامند؟ به نظر می رسد، ضمن پارادایم مسلط الگوی رأی زادگاهی و طایفه ای در حوزه انتخابیه ممسنی، وجود برخی مکان ها، فضاها و شبکه های اجتماعی در اَشکال مختلف، نقش مُکمل را در کنار پایگاه ثابت رأی (طایفه ای) نامزدها و نمایندگان ایفاء می کند. به عبارتی نتایج پژوهش نشان داد، پایگاه آرای نامزدها و نمایندگان طوایف بَکِش، جاوید و رُستم در حوزه انتخابیه ممسنی، طی ادوار هفتم، هشتم، نهم و دهم انتخابات در درجه نخست، متاثر از عواملِ محیطی و هویتی نظیر هویت جغرافیایی و طایفه ای بوده است و در مَرتبه بعد سازه هایی همچون شبکه های اجتماعی تصادفی، سامان یافته و ترکیبی که به وسیله ابزارهای ساخت اجتماعی (فرهنگی، زبانی و ارتباطی) شکل گرفته اند، پایگاه رأی این بازیگران انتخاباتی را تقویت و جهت داده است. روش تحقیق مقاله، ماهیتی توصیفی تحلیلی دارد و داده های مورد نیاز به روش کتابخانه ای (اسنادی) و میدانی (مشاهده) گردآوری شده اند.
کاربست نظریه فالکر ریتبرگر در فرایند شکل گیری سازمان های بین المللی مورد پژوهی؛ سازمان همکاری شانگهای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ریتبرگر در نظریه خود، شکل گیری سازمان های بین المللی را مرهون سه موقعیت «مسئله محور»، «شناختی» و «هژمونیک» می داند.در رویکرد مسئله محور دغدغه ها و مسائل مشترک اعضای تشکیل دهنده، در رویکرد شناختی در کنار عوامل مادی نقش انگاره های غیر مادی و ذهنی ودر رویکرد هژمونیک نقش مسلط یک یا چند قدرت بزرگ در تشکیل یک سازمان مد نظر قرار می گیرد. نظریه ریتبرگر نظریه ای عام درباب همه سازمانها، بدون درنظرداشت مولفه های نوع عضویت،حیطه جغرافیایی،دولتی/غیردولتی بودن،کارکرد سازمانی و... می باشد و مدعی تبیین تکوین انواع سازمان است؛ اما با مطالعه انواع سازمانهای بین المللی دیگر می توان به این نکته پی برد که میزان متفاوت تاثیرگذاری هریک از سه موقعیت ریتبرگر نقش عمده ای در ماهیت،تداوم و دموکراتیک بودن سازمان بین المللی مربوطه دارد.پرسش این نوشتار این است که باتخصیص این نظریه در فرایند شکل گیری سازمان همکاری شانگهای، این سازمان از چه ویژگی های ماهوی،مانایی و دموکراتیکی برخوردار است؟در پاسخ فرضیه نویسنده این است که هر سه موقعیت ریتبرگر در شکل گیری سازمان همکاری شانگهای تاثیر گذار هستند اما بواسطه برتری نقش «موقعیت هژمون» و در مرتبه بعد«موقعیت مسئله آفرین»نسبت به «موقعیت شناختی» از ماهیتی دولتی،گذرا و غیردموکراتیکی نسبت به سایر سازمانهای عمدتا مبتنی بر موقعیت شناختی برخوردار است. روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی و شیوه گردآوری داده ها کتابخانه ای و اسنادی است.
سازگارسازی تفاوت فرهنگی و همبستگی ملی در ایران: در جستجوی یک چارچوب نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
233 - 271
حوزههای تخصصی:
پیامد رشد روزافزون مباحثات علمی در زمینه چندفرهنگی گرایی، هویت فرهنگی و خودگردانی فرهنگی در سه دهه گذشته، مفهوم کشور- ملت و حوزه دولت ملی دستخوش تحولات بسیاری شده است که در کنار امواج گسترده جهانی شدن، بازنگری در کارکردهای سنتی دولت های ملی را امری ضروری ساخته است. تفسیرهای گوناگونی که درباره هویت ملی و هویت فرهنگی ارایه شده، لزوم به رسمیت شناختن تفاوت های فرهنگی و حقوق جوامع فرهنگی که در درون مرزهای یک کشور زندگی می کنند، و تغییر ماهوی مفاهیمی همچون امنیت و منافع ملی، اندیشمندان حوزه سیاست را واداشته که به فکر جایگزین ساختن مفهوم سنتی وحدت و یکپارچگی ملی با مفهومی جدید که با تحولات نامبرده سازگار باشد بیفتند. در مقاله حاضر، پس از توضیح برخی از تحولات نظری و تغییرات مفهومی، طرح پیشنهادی یک اجماع همپوش مابین جوامع فرهنگی موجود در ایران (اعم از اکثریت و اقلیت) در چارچوب هویت تاریخمند مشترک ایرانی- اسلامی از طریق اعطای اختیارات برای خودگردانی جوامع و گونه خاصی از تمرکززدایی از بیشتر حوزه های فعالیت دولت ملی ارایه می شود.
تحلیل ژئوپلیتیکی رقابت های ایران و ترکیه متأثر از تحولات خاورمیانه از سال 2011 میلادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال چهاردهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
113 - 147
حوزههای تخصصی:
فضای خاورمیانه از سال 2011 با تغییرات و دگرگونی های مهمی مواجه شده است. یکی از آثار مهم این دگرگونی ها که پویش منطقه ای خاورمیانه را تعریف کرده است، رقابت و منازعه سه ضلعی شکل گرفته بین ایران، عربستان سعودی و ترکیه است که از زوایای مختلفی قابل تبیین و ارزیابی است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد از دو نوع رقابت متصور بین دولت ها؛ یعنی رقابت استراتژیک و رقابت غیراستراتژیک، ماهیت و یا چیستی رقابت بین ایران و ترکیه را می توان رقابتی غیراستراتژیک نامید؛ بدین معنی که دو طرف، یکدیگر را خصم و تهدیدی علیه امنیت ملی خویش تصور ننموده اند، ولی بهدلایل ژئوپلیتیک و ایدئولوژیک درگیر رقابتی مکانی (بر سر سرزمین، منابع)، موقعیتی (بر سر قدرت نسبی، موقعیت سیاسی- اقتصادی و نفوذ سیاسی بر منطقه) و رقابتی ایده ای (بر سر تحمیل و یا القای ایدئولوژی خود) شده اند. گرچه شروع این رقابت ها بهصورت جدی تر از سال 2003 میلادی و از عراق پس از صدام آغاز شد، اما با رسیدن عرصه تحولات به سوریه، با توجه به نگرانی ها و الزامات ژئوپلتیکی و ایدئولوژیک شدید دو بازیگر، رقابت شکل عمیق تری بهخود گرفت؛ بهگونه ای که در یک فضای رئالیستی درگیر رقابت بر مبنای برد– باخت شدند.
تحلیل سیستمی الزامات، هزینه ها و اثربخشی بسته سیاستی احداث آب شیرین کن اتمی در سواحل دریای عمان برای انتقال آب به دشت سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
197 - 223
حوزههای تخصصی:
با توجه به وابستگی نواحی شرقی کشور به منابع آب ورودی از کشور افغانستان، گزینه های روی میز مختلفی برای کاهش وابستگی این نواحی به منابع آب ورودی به کشور ارائه شده اند. همانند بسیاری از کشورهای دنیا به خصوص در خاورمیانه که با بحران آب مواجه می باشند، یکی از مهمترین این گزینه ها استفاده از فناوری شیرین سازی آب شور دریاها برای مرتفع ساختن مشکل کم آبی است. در این راستا با توجه به هزینه بالای این بسته سیاستی که معمولاً مبتنی بر استفاده از انرژی الکتریسیته و به تبع آن سوخت های فسیلی می باشد و نیز آلودگی های زیست محیطی منتج از آن، استفاده از انرژی اتمی برای شیرین سازی آب دریا در کانون توجه ذی مدخلان مربوطه قرار گرفته است. با توجه به پتانسیل خوب کشور در استفاده از سواحل دریای عمان، به لحاظ اتصال به اقیانوس هند و نیز دارا بودن دانش و توانایی استفاده از انرژی اتمی، این بسته سیاستی از اهمیت استراتژیک بالایی برخوردار است. در این خصوص تحلیل الزامات و هزینه های بلند مدت اجرای بسته سیاستی مزبور از پنج نقطه نظر ظرفیت نیروگاه اتمی مورد نیاز، کیفیت آب مورد انتظار، فاصله تا مقصد مورد نظر برای انتقال آب، هزینه در دسترس بودن منابع انرژی برای انتقال آب و ملاحظات زیست محیطی بررسی و به منظور ارزیابی نهایی بسته سیاستی مزبور، الزامات، هزینه ها و اثربخشی آن با چهار بسته سیاستی دیگر شامل افزایش تاب آوری دشت سیستان به کاهش منابع آب، خرید آب از کشور افغانستان، سیاست تلفیقی از تاب آوری و راه اندازی آب شیرین کن اتمی و نهایتاً ادامه وضعیت موجود تا سال 2050 میلادی با استفاده از توسعه یک مدل شبیه ساز سیستمی مورد مقایسه قرار گرفته است. نتایج حاکی از آن است که سیاست مبتنی بر راه اندازی آب شیرین کن اتمی در صورت تلفیق با سیاست افزایش تاب آوری در قالب سیاست تلفیقی، پایدارترین بسته سیاستی در کاهش وابستگی دشت سیستان به منابع آب ورودی به کشور و به تبع آن در کاهش وابستگی کشور به منابع آب ورودی از کشور افغانستان خواهد بود.
جایگاه جغرافیای اقتصادی خراسان جنوبی در نمودِ ایده ی "اقتصاد شرقیِ ایران" (با تأکید بر افغانستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بایستگیِ افغانستان در اقتصاد شرقِ ایران احیاگر مجدد نقش استان های مرزیِ شرق در تجارت خارجی کشور طی یک ونیم دهه ی گذشته بوده است. این جستار به وارسی جایگاه خراسان جنوبی در اقتصاد شرقی ایران با روش تبیینی و کاربست جغرافیای اقتصادی پرداخته است. با درنظرداشتِ رقابت های ژئواکونومیکی و ژئوپولیتیکیِ منطقه ای در آسیا و رویدادهای جهانی چون تحریم های جدید آمریکا هدف کندوکاو مزبور نگرورزی به جایگاه اقتصادی استان ها و کشورهای شرقیِ ایران در پیشرفت اقتصادی و برنامه ریزی های تجارت خارجی منطقه ایِ کشور و بازگوییِ اهمال کاری پژوهشگران حوزه اقتصاد، جغرافیا و سیاست از این پیش آمدگی راهبردی است. ازاین رو، نوآفرینی و ایده اصلی پژوهش گونه ای آینده پژوهی و اثبات نقش فرامحلیِ جغرافیای خراسان جنوبی در چارچوب مفهوم جدید اقتصاد شرقی است. به منظور پاسخ به پرسش این گفتار که توانمندی های محیطی خراسان جنوبی در گسترش روابط اقتصادی ایران-افغانستان کدام اند؟ محیط جغرافیایی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، و سیاسی-امنیتی این استان مطالعه گردید. اگرچه تعاملات بازرگانی کشور با همسایگان شرق متأثر از گفتمان غرب بوده است، برآیندها گویای کارایی نقش فراملی خراسان جنوبی در پیش درآمدیِ اقتصاد منطقه ایِ شرق و با محوریت ایران و افغانستان است. رونق اقتصاد شرق نقش بسزایی در توسعه پایدار این استان خواهد داشت. لذا مطالعات استان شناسی در این دو کشور می بایست بر اهمیت سطوح فرامحلیِ جغرافیای اقتصادیِ استان های مرزی توجه یابند.
تبیین نقش دولت محلی در صلح سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
1 - 30
حوزههای تخصصی:
افزایش منازعات محلی این سوال را در ذهن ایجاد میکند که نهاد دولت محلی چگونه میتواند در ایجاد صلح در سطح محلی تأثیرگذار باشد. بر اساس تقسیمبندی صلح از نظر کمیت، پایینترین نوع صلح، صلح محلی است و مسئول بنای صلح پایدار در سطح محلی، نهاد دولت محلی است. دولت محلی در ارتباط مستقیم و بلافصل با مردم محلی است و نسبت به شرایط محلی آگاهی کامل دارد و از مشروعیت و صلاحیت عمل بیشتری نسبت به دولت ملی در این زمینه برخوردار است. بخش اعظم ادبیات صلح در زمینه صلح محلی به نقش دولت محلی در مراحل حین و بعد از منازعه در زمینه صلحسازی متمرکز است و خلاء ادبیاتی در زمینه نقش دولت محلی در صلحسازی در مرحله قبل از منازعه وجود دارد. یافتههای مطالعات صلح در زمینه نقش دولت محلی در دو مقطع زمانی حین و بعد از منازعه نیز موردی میباشند و تئوریسازی در این زمینه صورت نگرفته است. بر این اساس، مقاله حاضر به بررسی نقش دولت محلی داخلی و فراملی در صلح محلی می پردازد تا کمکی به رفع این خلاء تئوریکی بنماید. این مقاله بحث میکند که دولت محلی میتواند در ایجاد صلح در سه مرحله زمانی اشاره شده به ایفای نقش بپردازد و کارکردهای این نهاد در هر سه مقطع زمانی متفاوت است؛ هر چند که در جهت انجام این کار پیششرطهایی نیز وجود دارد.
اقتصاد ژئوپلیتیکی منازعه در جنگ ایران و عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
46 - 61
حوزههای تخصصی:
نیروهای عراق در شهریور 1359 به رهبری صدام حسین به خاک ایران یورش آوردند و جنگی که به مدت 8 سال در منطقه درگرفت، مسائل پیچیده و بی سابقه اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را برای دو کشور به همراه داشت. از منظر استراتژیک، جنگ ایران و عراق یکی از بدترین جنگ های بین دو کشور در قرن بیستم میلادی بود و صرفنظر از همه خسارات مادی، منافع نفتی دو کشور ایران و عراق را که دارنده یک پنجم نفت بودند را بهشدت تهدید کرد. این جنگ در عمل مانع از آن شد که این دو کشور از منافع اقتصادی و سیاسی حاصل از دارایی های ارزشمند زیرزمینی خود بهره مند شوند و نتوانند در نظام بین الملل آنگونه که باید نقشآفرینی کنند. این مقاله نشان می دهد ایالات متحده آمریکا و عربستان سعودی پس از آنکه انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید با حمایت مستقیم و غیرمستقیم از رژیم عراق، کوشیدند تا ضمن حفظ منافع نفتی خود درگیری دو کشور ایران و عراق تداوم بیشتری پیدا کند و در پایان نیز این دو کشور را با جراحات عمیق حاصل از جنگ هشت ساله رها ساختند. مقاله حاضر با روش توصیفی و تحلیلی پسارویدادی و کاربست مفروضات نظریات «اقتصاد سیاسی منازعه» و استفاده از داده های مستند و تطبیقی نشان می دهد جنگ ایران و عراق در کوتاه مدت خسارات اقتصادی فراوانی به دو کشور وارد کرد و در میان مدت نیز اقتصادسیاسی ایران و عراق را دچار آسیب های جبرانناپذیرکرده است. مقاله همچنین بر این نکته تأکید میکند که پیامدهای این جنگ نه فقط دو کشور را از اثربخشی در بازار جهانی نفت محروم ساخت بلکه اقتصاد سیاسی دو کشور را از اقتصاد سیاسی بین الملل نیز منزوی کرد.
تبیین مفهوم ژئواکونومی (اقتصاد ژئوپلیتیکی) و توصیه هایی برای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
56 - 82
حوزههای تخصصی:
ژئوپلیتیک شامل سه عنصر جغرافیا، سیاست و قدرت است. اقتصاد از طرفی یکی از ابعاد فضای جغرافیایی و از طرف دیگر یکی از ابعاد قدرت است. ژئوپلیتیک بهطور ذاتی در دو عنصر از سه عنصر تشکیلدهنده خود یعنی جغرافیا و قدرت با اقتصاد پیوند خورده و به آن توجه می نماید. بنابراین چنانچه اقتصاد با قدرت و سیاست پیوند بخورد و با جغرافیا نیز عجین شود، در حوزه ژئوپلیتیک قرار میگیرد که در این صورت ژئواکونومی به عنوان بُعد اقتصادی ژئوپلیتیک شکل میگیرد که در زیر مجموعه جغرافیای سیاسی قرار دارد. اگرچه از قدیم استفاده از ابزارهای اقتصادی در سیاست وجود داشته ولی پس از جنگ سرد و جهانیشدن که رویکردهای اقتصادی مورد توجه بیشتر قرار گرفتند، بحث ژئواکونومی نیز روزبه روز در سیاستهای داخلی و خارجی و بهعنوان یک روش نوین کشورداری مطرح شد. با وجود اینکه از نظر نسبت، ژئواکونومی شاخهای از ژئوپلیتیک است، ولی تفاوت هایی با آن دارد و بازیگران متعددی در آن درگیر میشوند که بر پیچیدگی این رویکرد می افزاید. ابزارهای مورد استفاده در ژئواکونومی نیز علاوه بر تعدد و تنوع زیاد، عمدتاً از نوع ابزارهای قدرت نرم بوده بر پیچیدگی نظام بینالملل میافزایند. در سیاست داخلی و امور کشورداری نیز توجه به این رویکرد موجب تقویت زیربناها و زیرساخت های قدرت ملی شده و به افزایش وزن ژئوپلیتیکی کشور کمک میکند که این امر موجب تغییر رفتار و جایگاه کشور در نظام ژئوپلیتیک در راستای تحصیل منافع ملی میشود. در خصوص ایران بهنظر میرسد تحلیل مسائل کشور از دیدگاه ژئواکونومیک میتواند موجب باز شدن زاویه جدید و واقعبینانهای به فهم مسائل شده و راهکارها و راهبردهای تجویزی را بیش از پیش دقیقتر و مفیدتر می نماید.
بررسی عوامل ژئوپلیتیکی تمایل آمریکا به شکل گیری ائتلاف نظامی عربی در خلیج فارس و آثار آن بر امنیت جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
83 - 108
حوزههای تخصصی:
منطقه ژئوپلیتیکی جنوب غرب آسیا که به واسطهنقش آفرینیقدرت های فرامنطقهای همواره درگیر تحولات فراوانی بوده است، در ماه های اخیر نیز شاهد تلاش هایی از سوی ایالات متحده آمریکا و کشورهای عربی هم پیمانانش در حاشیه خلیج فارس برایشکل دهی به یک ائتلاف نظامی عربی و ضد ایرانی بود.با توجه به افزایش تنش و درگیری میان ایران و عربستان سعودی، حمایت همه جانبه آمریکا از این کشور در تقابل با ایران و نیز افزایش تلاش هابرای شکل دهی به این ائتلاف،پژوهش حاضر بر آن شد تا با بهره گیری از تکنیک تحلیل اثرات متقاطع و استفاده از نظر کارشناسان به بررسی کیفیت و نقش عوامل ژئوپلیتیکی مؤثر بر تمایل آمریکا در شکل گیری این ائتلاف بپردازد و بر اساس نظریه هاینوواقع گرایی و الگوهای مختلف روابط ژئوپلیتیکی، نقش این قدرت را در این مسیر ارزیابی کند. در این پژوهش که با استفاده از نرم افزار میک مک و مدل دلفی نسبت به تحلیلیافته ها اقدام شد. نتایج به دست آمده نشان داد نقش آفرینی های آمریکا احتمال شکل گیری یک ائتلاف نظامی عربی و ضد ایرانی را در خلیج فارس افزایش داده است و این وضعیت در صورت استمرار امنیت ایران را در ابعاد مختلف به ویژه ابعاد اقتصادی و نظامی دچار مشکل خواهد کرد.
روابط ایران و هند با چشم انداز آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
165 - 187
حوزههای تخصصی:
روابط بین الملل تعاملات اقوام و فرهنگ ها را در سرتاسر جهان مورد توجه قرار می دهد و پیچیدگی دامنه این تعاملات، آن را به یک مسئله چالش برانگیز تبدیل نموده است. روابط جمهوری اسلامی ایران و هند به موضوعات مهمی از قبیل امنیت و انرژی مرتبط است و در همین راستا، در ژانویه سال 2003 توافقات متعددی شامل تفاهم نامه نقشه راه همکاری راهبردی، بین دو کشور امضا شده است. هدف از این تحقیق، مطالعه بر روی مؤلفه های مهمی است که بر استقرار روابط راهبردی میان دو کشور هند و جمهوری اسلامی ایران در درون ساختار نظام بین الملل نقش دارند، تا از طریق تعیین و اولویت بندی آنها، چگونگی شکل گیری روابط راهبردی میان دو کشور معین گردد. این تحقیق براساس نظریه نئوریالیسم که معتقد بر اهمیت ساختار نظام بین الملل و نقش آن به عنوان پیش تعیین کننده رفتار کشورها است، به مطالعه روابط ایران و هند می پردازد. نوع تحقیق مطالعه مقطعی با رویکردی کمی است که اطلاعات آن از طریق پرسشنامه، از جامعه آماری شامل کارشناسان حوزه های سیاسی، اقتصادی و امنیتی هر دو کشور، جمع آوری شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که روابط بین دو کشور مکمل یکدیگر در حوزه های اقتصادی و امنیتی است. کریدور شمال - جنوب، امنیت، انرژی و ثبات در افغانستان از مهمترین مؤلفه های مثبت مؤثر بر روابط راهبردی بین دو کشور محسوب می گردند. لیکن سیاستهای آمریکا در غرب آسیا بویژه با ایران به گونه ای است که بر روابط دو کشور تأثیر معکوس دارد.
سیاست آبی اسرائیل ؛تهدید امنیت خاورمیانه در رهیافتی واقع انگارانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خاورمیانه یکی از خشک ترین و کم آب ترین مناطق جهان است و کاهش منابع آب شیرین در این منطقه و شمال آفریقا ، به عنوان یکی از چالش های عمده و منابع مهم تنش های آتی بشمار می رود. کارشناسان راهبردی مسایل خاورمیانه ، کمبود منابع آب درکشورهای خاورمیانه بویژه فلسطین اشغالی را یکی از عوامل مهم بروز جنگ در آینده این منطقه می دانند. چه آن که رژیم حاکم بر سرزمین فلسطین طی نیم قرن گذشته تا کنون ،به دلیل کمبود آب و عدم تکافوی منابع داخلی برای تأمین نیازهای فزاینده آن کشور به اقدامات تنش زایی چون آب دزدی از رودخانه های این منطقه روی آورده است. برخی کارشناسان پا را از این نیز فراتر نهاده و معتقدند که اقدام نظامی اسراییل برای جلوگیری از دستیابی کشورهای منطقه به منابع آبی ، دور از انتظار نیست. در چشم انداز نظریه های امنیتی بویژه دیدگاه نو رئالیست ها محیط زیست به عنوان یک دیدگاه ابزاری تا آن حد اهمیت دارد که می تواند به عنوان یک سلاح به کار رود، زیرا نبود منابع می تواند توانایی بالقوه و بالفعل دولتها را تضعیف کند، از آن جا که اسرائیل ثبات و بقای خود را در کمبود آب در معرض تهدید و زوال جدی می بیند،لذا به هر شکل ممکن می کوشد تا این محدودیت را جبران نماید هر چند که این تلاش،امنیت منطقه را به خطر انداخته و به ضرر و زیان همسایگان عرب آن تمام شود. این نوشتار با کاربست روش توصیفی_ تحلیلی و با مفروض انگاشتن آب به مثابه یکی از ارکان امنیت ملی اسرائیل،بر آن است تا با بهره گیری از نظریه های مطرح در حوزه امنیت و از جمله مکتب نئو رئالیسم،نقش و جایگاه محوری آب به عنوان یک عامل زیست محیطی تعیین کننده در ساختار امنیتی آن رژیم را مورد بررسی و واکاوی قرار دهد.
تبیین نظری بسترهای شکل گیری رقابت های ژئوپلیتیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم رقابت در جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک، یکی از بنیادهای اساسی این دانش است که پویایی و تحرک ژئوپلیتیک با توجه به این مفهوم خواست های متفاوت و متعارضی را نمایش می دهد. به نظر می رسد خواسته ها و نیازهای انسان سیری ناپذیر است؛ بنابراین، برای تأمین قدرت و منزلت ژئوپلیتیکی به اقدامات رقابتی دست می زند؛ همچنان که فلسفة قانون رقابت، استیلا، برتری و دست یابی به فرصت هاست. رقابت که مقیاس های متفاوتی از محلی، ملی، منطقه ای و جهانی به خود می گیرد، سبب دسترسی حکومت ها و گروه ها به منابع فضایی (اعم از مادی و معنوی) می شود. از سوی دیگر، منافع مشترک مادی و معنوی در رقابت ژئوپلیتیک جای خود را به منافع تقابلی می دهد. همانطور که از منافع مشترک، همکاری، پیمان و ژئوپلیتیک صلح حاصل می شود، اما از منافع تقابلی، رقابت، منازعه و جنگ شکل می گیرد. این پژوهش با رویکرد تفسیری- تحلیلی به دنبال تبیین بنیادهای نظری مفهوم پایه ای رقابت در جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک است. بنیاد پژوهش کنونی بر این پایه قرار گرفته است که عوامل مفهومی (بسترهای) مؤثر در شکل گیری رقابت های ژئوپلیتیک کدام اند؟ فرضیه ای که به ذهن متبادر می شود این است که هرچند رقابت بین دولت ها در امتداد ابعاد زمان و موقعیت جغرافیایی شکل های متفاوتی به خود می گیرد، اما مسائلی از قبیل مسائل سرزمینی، تغییر ساختار ژئوپلیتیکی، آمادگی های نظامی، پیمان ها و راهبرد کلان می تواند بسترساز رقابت، و پایداری رقابت های ژئوپلیتیکی شود.
اختلافات راهبردی آمریکا و عربستان در جهان عرب (2010-2017)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
62 - 83
حوزههای تخصصی:
به لحاظ تاریخی روابط آمریکا و عربستان بر مبنای نفت در مقابل امنیت استورا بوده است که بر اساس آن عربستان سعودی از حفظ ثبات بازار جهانی انرژی حمایت کرده و در مقابل آمریکا نیز امنیت این کشور در مواجه با تهدیدهای منطقه ای را تضمین کرده است. با وجود این، تغییراتی در دهه دوم قرن جدید اتفاق افتاده است. در واقع، روابط عربستان سعودی و آمریکا در دنیای عرب طی دوره ریاست جمهوری باراک اوباما دچار گسست هایی شد. در این زمینه، راهبرد دو کشور برای مواجهه با بی ثباتی های جهان عرب که از آن به بهار عربی یاد می شود، بویژه در مصر، در مرکز اختلافات فی مابین دوکشور قرار داشت که منجر به ایجاد چالش هایی بین آنها شد. از این رو، با استفاده از روشی تبیینی، در این پژوهش تلاش بر این است تا عواملی که منجر به اختلافات راهبردی عربستان و آمریکا در دنیای عرب بین سالهای 2010-2017 شده است، شناسایی شود. فرض مورد نظر این است که تلاشهای آمریکا برای انطباق با تغییرات ژئوپلیتیکی نظام بین الملل منجر به ایجاد اختلافات راهبردی بین آنها در دنیای عرب از سال 2010-2017 شده است.
ژئواکونومی به عنوان مفهوم و چارچوب اجرایی در سیاست خارجی، مطالعه موردی: چین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
209 - 232
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که اقتصاد یک عامل تعیین کننده در سیاست خارجی چین به شمار می رود و با توجه تغییر ماهیت رقابتها در ساختار رقابتی جهان کنونی حول محول مناسبات اقتصادی این مقاله به دنبال تجزیه و تحلیل سیاست خارجی چین بر اساس تحولات جدید از منظر ژئواکونومیکی می باشد. از زمان آغاز دوره اصلاحات، این عامل نیروی محرکه رشد و توسعه چین به شمار می رود. در نتیجه، سیاست مشارکت سازنده با دنیای خارج، به ویژه پیشرفته، به نقطه تمرکز سیاست خارجی چین تبدیل شده است. با این حال، با کاهش رشد اقتصادی چین از آغاز سال های 2010، رهبران کشور به منظور حفظ رشد اقتصادی و جلوگیری از تله "درآمد متوسط"، "وابستگی به مصرف داخلی" بر "مدل سرمایه گذاری خارجی" تأکید کردند. این تحولات پیامدهای مهمی برای سیاست خارجی داشته چین در بر داشته است. مهمترین بازنمودهای سیاست خارجی اقتصاد پایه را می توان در گزاره های ذیل خلاصه کرد: حفظ و حتی تقویت تعهدات چین به موسسات مالی موجود؛ تاکید بر نقش بازار؛ تمرکز بر آسیا؛ تقویت روابط اقتصادی با شرق و غرب جغرافیایی آسیا؛ ایجاد موسسات و طرح های چندجانبه اقتصادی جدید و همچنین تلاش برای حفظ و تقویت روابط اقتصادی با ایالات متحده که توسط دونالد ترامپ با فشار مواجهه بوده است. روش به کار گرفته شده در مقاله توصیفی – تحلیلی بوده و منابع مورد استفاده نیز بیشتر ماهیت کتابخانه ای و اینترنتی دارند.
تبیین مفهومی ژئوپلیتیک شیعه (ارئه تعریفی جدید)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال چهاردهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
58 - 81
حوزههای تخصصی:
یکی از مفاهیمی که در دو دهه گذشته بهشدت مورد توجه و علاقه محققان و نویسندگان حوزه جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک به خصوص در ایران قرار گرفته مفهوم ژئوپلیتیک شیعه است. حجم مقالات، مطالب و کتب منتشر شده در این زمینه بهگونه جالب توجهی رو به افزایش است. این در حالی است که بسیاری از این مطالب یا تعریف مشخص و روشنی از ژئوپلیتیک شیعه ارائه نکرده و یا برداشتهای نامرتبط و گاه ضد و نقیضی از آن داشتهاند. به نظر میرسد عدم شفافیت و ثبات نسبی در این اصطلاح، روز به روز بر ابهام آن افزوده و سرگردانی ها و مشکلاتی را در آینده بهوجود خواهد آورد. بنابراین تبیین مفهومی و ارائه تعریفی نسبتاً جامع که بتواند به هویت علمی آن کمک کند ضرورتی غیرقابل انکار است. در این مقاله نگارنده با روش توصیفی تحلیلی، ضمن بررسی تعاریف و دیدگاههای ارائه شده از سوی صاحبنظران و نویسندگان درباره ژئوپلیتیک شیعه، تعریف جدیدی را بر پایه واقعیتهای علمی و جغرافیایی ارائه میدهد که نسبت به دیگر تعاریف از جامعیّت بیشتری برخوردار است. بر این اساس در تعریف جدید، ماهیت پویای تحولات سیاسی و نسبت اثرگذاری و اثرپذیری آنها با واقعیتهای جغرافیایی اصالت داشته و مورد توجه بیشتری قرار گرفته است.