فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۲۱ تا ۱٬۳۴۰ مورد از کل ۲٬۵۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
ازجمله مخاطرات طبیعی وقوع زلزله است که وقوع آن در سکونتگاه های انسانی آسیب های جبران ناپذیری به همراه دارد. در این باره درراستای کاهش اثرات آن، توجه به رویکرد تاب آوری مطرح شده است. این اعتقاد وجود دارد که با آگاهی و شناخت از میزان تاب آوری، می توان با برنامه ریزی مناسب در زمینه کاهش صدمه ها و آثار مخرب گام برداشت. بر همین اساس در پژوهش حاضر میزان تاب آوری روستاهای واقع در دهستان شیروان دربرابر زلزله بررسی و تحلیل شده است. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن، توصیفی تحلیلی است. به منظور گردآوری داده های موردنیاز دو روش اسنادی و میدانی (ابزار پرسشنامه) به کاررفته است. در روش پرسشنامه ای ، داده های لازم در قالب پرسشنامه در سطح 9 روستای نمونه ، گردآوری و برای تحلیل داده ها از روش های آماری استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش، روستاهای واقع در دهستان شیروان و واحد تحلیل سرپرستان خانوارهای ساکن روستاهای نمونه است که براساس روش کوکران، تعداد 260 سرپرست تعیین و به صورت تصادفی انتخاب شده است. یافته ها نشان از آن دارد که وضعیت تاب آوری روستاهای مطالعه شده دربرابر زلزله پایین تر از سطح متوسط قرار و تفاوت معناداری در بین روستاها وجود داشت. نتایج نشان داد که در بین ابعاد اقتصادی، اجتماعی، زیرساختی و سرمایه اجتماعی نواحی روستایی بُعد سرمایه اجتماعی سهم و تأثیر بیشتری در میزان تاب آوری سکونتگاه های روستایی ایفا می کند.
بررسی نقش تسهیلات بانکی مسکن در توسعه روستایی (مطالعة: موردی: نواحی روستایی شهرستان اشنویه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: دراین تحقیق که از نوع کیفی است و از لحاظ روش، اقدام پژوهی می باشد، هدف اصلی برّرسی تأثیرات تسهیلات بانکی مسکن در توسعه روستایی است
روش: در این تحقیق، در نواحی روستایی شهرستان اشنویه که دارای ۱۳۵۰ بهره مند وام است، از میان جامعه ای با ۲۰۸ بهره مند وام از چهار مرکز دهستان، ۲۸ بهره مند وام با استفاده از روش دلفی با نظر استادان راهنما و کارشناسان بنیاد مسکن انقلاب اسلامی شهرستان اشنویه به عنوان نمونه انتخاب شده و با استفاده از روش کیفی- توصیفی (پیمایشی) و تحلیل محتوا برای شناخت نحوه و میزان تأثیرات ابعاد اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی حاصل از تسهیلات بانکی مسکن و نقش آن در توسعه روستایی با پرسش نامه ای که به روش دلفی طرّاحی شده بود، مورد مصاحبه عمقی پاسخ گویان قرار گرفت.
یافته ها: نتایج به دست آمده نشان می دهد که تسهیلات بانکی مسکن، به عنوان محرّک مالی توسعه روستایی با توجّه به وزن کمی در بخش های کالبدی (میزان برخورداری واحد مسکونی از فضا و بهداشت آن، میزان استحکام واحد مسکونی) با ۹۴. درصد، بیش ترین تأثیر را داشته و در مراتب بعدی در ابعاد زیست محیطی (میزان اثرگذاری واحد مسکونی در تخریب محیط زیست، میزان انطباق واحد مسکونی با محیط زیست، میزان اثرگذاری در صرفه جویی انرژی و استفاده از انرژی محیط) ۸۵. درصد، اجتماعی (اثرگذاری بر میزان تعاملات اجتماعی، اثرگذاری بر برخورداری از رفاه و آسایش، اثرگذاری بر وضعیت بهداشتی خانواده، اثرگذاری بر فرهنگ و رفتار و جایگاه اجتماعی شخص، میزان اثرگذاری در جمعیت و روند مهاجرت) با ۷۵. درصد، اقتصادی (میزان تغییر فضای معیشتی و مقاومت مصالح و هزینه آن، میزان تأثیرگذاری بر زمان ساخت و هزینه شخصی و استطاعت شخص، میزان تأثیرگذاری بر درآمد، میزان تأثیر مسکن بر بهروری تولید، تأثیرگذاری مسکن در اقتصاد خرد، میزان رضایتمندی از روند ساخت مسکن، میزان اثرگذاری واحد مسکونی در تخریب محیط زیست، میزان انطباق واحد مسکونی با محیط زیست، میزان اثرگذاری در صرفه جویی انرژی و استفاده از انرژی محیط) با ۵۰. درصد تأثیر داشته است.
بررسی عوامل اقتصادی و اجتماعی مؤثر بر تمایل کشاورزان به پذیرش کشت سیر ارگانیک در استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف کلی این تحقیق، بررسی عوامل اقتصادی و اجتماعی مؤثر بر تمایل کشاورزان به پذیرش کشت سیر ارگانیک در استان همدان می باشد.
روش: تحقیق حاضر از لحاظ هدف، جزو تحقیقات کاربردی است. جامعه آماری تحقیق را کشاورزان تولید کننده سیر در استان همدان تشکیل می دهند. در این تحقیق از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 163 کشاورز برآورد شده است. برای گردآوری داده-های مربوطه از پرسش نامه استفاده شده است. روایی محتوایی آن به کمک گروهی از اعضای هیأت علمی دانشکده کشاورزی، دانشگاه محقق اردبیلی مورد تأیید قرار گرفت. آزمون مقدماتی نیز برای به دست آوردن پایایی ابزار پژوهش انجام گرفت و ضرایب آلفای کرونباخ برای بخش های مختلف پرسش نامه بین 72/0 الی 83/0 محاسبه شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین متغیرهای میزان تقاضا برای سیر ارگانیک، میزان در دسترس بودن بذر برای تولید سیر ارگانیک، هزینه های تولید سیر ارگانیک و وجود بازار مناسب برای فروش سیر ارگانیک با تمایل کشاورزان به پذیرش کشت سیر ارگانیک، رابطه معنی داری وجود دارد و وجود روحیه محافظه کاری در بین کشاورزان بر تمایل به پذیرش کشت سیر ارگانیک تأثیر منفی می گذارد.
محدودیت ها: دسترسی به کشاورزان و کسب اطلاعات در راستای اهداف تحقیق، عمده ترین چالش تحقیق حاضر است.
راهکارهای عملی: با توجه به یافته ها ی تحقیق، فراهم کردن تسهیلات برای کشاورزان جهت تولید محصولات ارگانیک، برگزاری نمایشگاه ها و تیزرهای تلویزیونی و رادیویی و پخش بروشور در بین کشاورزان تا حد زیادی تمایل کشاورزان را برای پذیرش کشت سیر ارگانیک افزایش می دهد.
اصالت و ارزش: نو آوری این مقاله در شناسایی عواملی که می تواند پذیرش کشاورزی ارگانیک را در منطقه تسریع بخشد، می باشد. تا کنون چنین تحقیقی در این منطقه انجام نشده و نتایج حاصل می تواند راهگشای اتخاذ تصمیمات و اقدامات مسؤولان نهادها از جمله جهاد کشاورزی در سازمان دهی و حلّ مسائل مربوط به کشت سیر ارگانیک شود؛ به طوری که پیامدهای نهایی آن نصیب کشاورزان شود.
تأثیر تنوع اقتصادی بر پایداری نواحی روستایی (مطالعه موردی: نواحی روستایی شهرستان شهرکرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر در پی بررسی تأثیر تنوع اقتصادی بر پایداری در نواحی روستایی شهرستان شهرکرد، به عنوان رهیافتی برای بهینه سازی طرح ها و برنامه های آینده، کمک در تصمیم گیری ها و برنامه ریزی ها در جهت توسعه پایدار نواحی روستایی خواهد بود و نیز ارائه راهکارهای مناسب برای حفظ و تقویت پایداری در نواحی روستایی است.
روش: این پژوهش از نوع تحقیقات تحلیلی- پیمایشی است که در این پژوهش، از مجموع ۵۴ روستای شهرستان شهرکرد، ۲۷روستا از چهار بخش مرکزی، لاران، بن و سامان در سه سطح جغرافیایی (کوهستانی، درّه ای و دشتی) به عنوان روستاهای نمونه انتخاب شده اند و با استفاده از فرمول کوکران تعداد ۳۷۵ خانوار از ۱۷۰۳۲ خانوار به عنوان حجم نمونه خانوار تعیین شده است. آن گاه، برای هر روستا نسبت یا سهم جامعه نمونه، با توجه به نسبت هر روستا به کلّ جامعه از نظر تعداد خانوار محاسبه شده است. روش مورد استفاده در این پژوهش برای دست یابی به نمونه پژوهشی، نمونه گیری تصادفی طبقه بندی (طبقه ای) متناسب (نسبی) است. ابزار مورد استفاده، پرسش نامه می باشد که روایی آن از سوی اساتید گروه های جغرافیا و علوم اجتماعی مورد تأیید قرار گرفته و پایایی آن نیز با استفاده از ضریب آلفای کرنباخ برابر (۶۵۳/۰) به تأیید رسیده است.
یافته ها: در این پژوهش با استفاده از نرم افزارSPSS، تأثیر تنوع اقتصادی بر پایداری، مورد سنجش قرار گرفت. نتایج آزمون هم بستگی گویای آن است که بین دو متغیّر تحقیق، در سطح ۰.۷۶۵ در هم بستگی پیرسون رابطه وجود دارد و این رابطه در سطح خطای ۱ درصد معناداراست. همچنین، نشان دهنده هم بستگی مستقیم بین تنوع اقتصادی و ابعاد پایداری روستایی است؛ علاوه بر این، روستاها را از نظر پایداری اقتصادی، در سه سطح جغرافیایی « درّه ای (رودخانه ای)، دشتی و کوهستانی» نیز رتبه بندی کرده که روستاهای رودخانه ای به دلیل بهره مندی از تنوع درآمدی، دارای پایداری بالاتری نسبت به سایر نواحی می باشند.
راهکارهای عملی: در این راستا، بهترین راهکار برای ارتقای وضعیت درآمدی روستاییان از طریق تنوع بخشی به اقتصاد با تأکید بر توان محیطی آن ها به دست می آید.
بررسی تأثیر کیفیت زندگی روستاییان بر ارتقای کیفیت مسکن روستایی (مطالعه موردی: بخش شاندیز، شهرستان بینالود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهبود کیفیت زندگی در مکان و یا برای اشخاص و گروه های ویژه همواره کانون اصلی توجه برنامه ریزان بوده است. همچنین مسکن، برای هر یک از افراد جامعه پاسخگوی یکی از نیازهای حیاتی بوده و از این رو در دهه های اخیر، گرایش دولت ها به فراهم کردن مسکن روستایی برای نگه داشتن جمعیت در مناطق روستایی بسیار درخور توجه است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخص های تأثیرگذار متغیر کیفیت زندگی بر کیفیت مسکن و با به کارگیری روش پژوهش توصیفی - تحلیلی و تحلیل فضایی انجام شد. با توجه به مطالعات میدانی انجام شده، به طور تصادفی 8 روستا از 11 روستای دارای بیش از 100 خانوار بخش «شاندیز» انتخاب شدند. حجم نمونه با توجه به فرمول کوکران و خطای 065/0 درصد برای خانوارهای روستاهای نمونه برابر 217 نفر بود. در پژوهش حاضر، متغیر کیفیت زندگی با 10 شاخص و 3 بعد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی و متغیر کیفیت مسکن با 10 شاخص و 4 بعد کالبدی، زیست محیطی، معیشت و اقتصاد و آسایش و رفاه انتخاب شدند. واحد تحلیل در پژوهش حاضر، خانوار است. اطلاعات برگرفته از پرسش نامه های مدنظر با روش های تجزیه و تحلیل آماری در محیط نرم افزار SPSS و انجام تحلیل مسیر با نرم افزار EQSبررسی شدند. طبق نتایج پژوهش که با آزمون همبستگی اسپیرمن و رگرسیون حاصل شدند، از بین ابعاد کیفیت زندگی، تنها بعد اجتماعی با متغیر کیفیت مسکن و نیز بعد معیشت و اقتصاد در متغیر کیفیت مسکن با متغیر کیفیت زندگی رابطه معنادار ندارند و سایر ابعاد با متغیرهای پژوهش رابطه معنادار دارند. همچنین از بین 10 شاخص متغیر کیفیت زندگی، 5 شاخص عدالت اقتصادی، رضایت از دسترسی، بهزیستی فردی، کیفیت محیط و مسکن وارد الگو شدند و 46 درصد تغییرات مربوط به متغیر وابسته را تبیین کردند.
بررسی نقش و کارکرد تعاونی های دهیاری در توسعة روستایی استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: به کارگیری سازمان ها و نهادهای محلّی یکی از رویکردهای مدیریّتی در جوامع روستایی است که در برهه هایی از تاریخ توسعة روستایی کشور مورد توجّه واقع شده است. در این راستا تعاونی های دهیاری در بسیاری از نواحی تشکیل شده است و نقش بسیار مؤثّری در تسهیل خدمات دهیاری ها داشته است. این تحقیق با هدف بررسی نقش و کارکرد تعاونی های دهیاری در توسعة روستایی استان گلستان انجام شده است. روش: تحقیق حاضر بر مبنای راهبرد پیمایش پرسش نامه ای به انجام رسیده است. جامعة آماری تحقیق شامل دهیاران عضو شرکت تعاونی های دهیاری استان گلستان به تعداد ۸۳۰ نفر است. به روش فرمول کوکران تعداد نمونه ها ۱۱۸ نفر تعیین شد و از روش نمونه گیری خوشه ای در سطح ۹ شرکت تعاونی دهیاری جهت انتخاب نمونه ها استفاده شد. اعتبار پرسش نامه به عنوان ابزار گردآوری داده ها، از طریق سه نفر از کارشناسان شاغل در شرکت تعاونی دهیاری در استان گلستان و سه نفر از اعضای هیأت علمی دانشگاه و پایایی آن از طریق محاسبة آلفای کرونباخ برای کارکرد عمرانی، اقتصادی، خدماتی و فرهنگی-اجتماعی به ترتیب ۹۲۸/۰، ۸۴۰/۰، ۹۰۸/۰ و ۹۰۸/۰ محاسبه شد و مورد تأیید قرار گرفت. یافته ها: نتایج رتبه بندی مهم ترین کارکردهای شرکت های تعاونی دهیاری نشان داد که مواردی مانند «مشارکت در ساخت و بهینه سازی مسکن روستایی» در زمینة کارکرد عمرانی، «سرمایه گذاری در جهت بهبود تولیدات کشاورزی و صنعتی» در زمینة کارکرد اقتصادی، «تسطیح معابر روستا» در زمینة کارکرد خدماتی و «تربیت مدیران آشنا به شرایط روستا و سازمان های محلّی» در زمینة کارکرد فرهنگی-اجتماعی اولویّت بالایی داشتند. نتایج آزمون t تک نمونه ای نشان داد که کارکردهای مختلف این شرکت ها در توسعة روستایی در ناحیة مورد مطالعه کم تر از حدّ متوسط یا نامناسب است. نتایج آزمون فریدمن هم نشان داد که تأثیر کارکردها متفاوت نیست و از اولویّت یکسانی برخوردار هستند. نتایج آزمون t مستقل برای مقایسة کارکردهای تعاونی دهیاری در بین بخش ها نشان داد که کارکردهای تعاونی دهیاری در بخش مرکزی هر شهرستان وضعیّت بهتری داشتند. نتایج آزمون کروسکال والیس جهت مقایسه کارکردها بر حسب سابقة تأسیس نشان داد که کارکرد تعاونی های دهیاری برحسب قدمت آن ها تفاوت معنی داری داشتند. در هر چهار زمینة (عمرانی، اقتصادی، خدماتی و فرهنگی- اجتماعی)، تعاونی هایی که قدمت بالاتری داشتند، کارکردهای بهتر و مؤثّرتری نیز ارائه کرده اند. نتایج آزمون کروسکال والیس جهت مقایسة کارکردها در بین شهرستان ها نشان داد که در زمینة کارکردهای عمرانی و خدماتی شهرستان گرگان وضعیّت بهتری داشته است و در زمینة کارکردهای اقتصادی و فرهنگی- اجتماعی شهرستان کردکوی وضعیّت بهتری داشته است. محدودیّت ها/ راهبردها: تمرکز این تحقیق بر بررسی نقش و کارکرد تعاونی های دهیاری در توسعة روستایی بود. بنابراین، انتظار می رود پژوهش های آینده به شناسایی راه کارهای ارتقای عملکرد نقش و کارکردهای این تعاونی ها بپردازند. راه کارهای عملی: با توجّه به یافته ها، هم کاری بخشداری برای تأمین ماشین آلات مورد نیاز، واگذاری پروژه های عمرانی و تأمین نیروهای متخصّص، حمایت شورای بخش در تأمین مالی، هماهنگی همة شوراها و دهیاران با تعاونی دهیاران، تأسیس صندوق مالی، بیمه و غیره وابسته به تعاونی دهیاری، برنامه ریزی برای برقراری ارتباط مؤثّر و نشست های مشورتی بین تعاونی های دهیاران در سطح شهرستان، استان و کشور جهت بهبود نقش و کارکرد تعاونی های دهیاری مؤثّر است. اصالت و ارزش: شناخت نقش و کارکرد تعاونی های دهیاری در توسعة روستایی استان گلستان و ارائة پیشنهادهایی برای ارتقای عملکرد این نوع تعاونی ها، اصالت و ارزش اصلی این تحقیق است.
برّرسی عوامل اقتصادی و اجتماعی تغییرات کاربری اراضی (مطالعه موردی: شهرستان محمود آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش، شناخت میزان تغییر کاربری اراضی کشاورزی، جنگلی و اراضی ساخته شده به ترتیب سال های ۱۳۵۷، ۱۳۶۸، ۱۳۸۱ و ۱۳۹۴، شناخت پراکنش جغرافیایی تغییر کاربری اراضی کشاورزی شهرستان محمودآباد طی چهار دهه اخیر و شناخت عامل تغییر کاربری اراضی کشاورزی و جنگلی در شهرستان محمودآباد است.
روش: روش این تحقیق، تجربی- تحلیلی و از نظر هدف، کاربردی است. به منظور گردآوری داده های مورد نیاز از دو روش اسنادی و میدانی (از طریق تکمیل ۲۲۰ پرسش نامه) استفاده شد. روایی پرسش نامه توسّط جمعی از اساتید جغرافیای روستایی و شهری مورد تأئید قرارگرفته شد. هم چنین، مقدار آلفای کرون باخ ۰.۹ به دست آمد. به منظور ارزیابی میزان اثرات گویه ها، از آزمون کایاسکوئر و در نهایت، برای ارزیابی کلّی ابعاد از آزمون T تک نمونه ای استفاده شده است. هم چنین، پردازش تصاویر ماهواره ای شهرستان محمودآباد از سال ۱۳۵۷ تا ۱۳۹۴، با استفاده از نرم افزار Envi و GIS صورت گرفته است.
یافته ها: پردازش تصاویر ماهواره ای نشان داد که تغییرات کاربری اراضی جنگلی طی دوره های زمانی ۱۳۵۷، ۱۳۶۸، ۱۳۸۱ و ۱۳۹۴ به ترتیب ۶۶، ۲۲.۳، ۱۸ و ۱۴.۳ کیلومتر مربّع بوده است (مساحت شهرستان برابر است با ۲۶۲ کیلومتر مربّع). نتایج حاصل از تحقیقات میدانی نشان داد که مهم ترین عوامل اقتصادی تغییر کاربری عبارت اند از: قیمت پایین محصولات کشاورزی، مخارج بالای زندگی و به صرفه نبودن درآمد کشاورزی، تورّم بالا در جامعه و ارزش بیش تر خود زمین تا کشاورزی. هم چنین، در بعد اجتماعی عوامل مهم و مؤثّر عبارت اند از: افزایش جمعیت ساکنان بومی روستا، عدم تمایل جوانان به فعّالیت های کشاورزی، تغییر استانداردهای زندگی و تمایل به شهرنشینی.
اصالت و ارزش: اطّلاع از نسبت کاربری ها و نحوه تغییرات آن در گذر زمان یکی از مهم ترین موارد در برنامه ریزی ها هست. با اطّلاع از نسبت تغییرات کاربری می توان تغییرات آتی را پیش بینی کرده و اقدامات لازم را انجام داد. در همین راستا، این تحقیق به تحلیل عوامل اقتصادی و اجتماعی تشدید کننده تغییرات کاربری اراضی در شهرستان محمودآباد در سال ۱۳۹۴ پرداخته است. در نهایت، پیشنهاد هایی به منظور جلوگیری یا حدّاقل کندکردن روند موجود ارائه شده است.
شناخت و تحلیل عوامل مؤثر بر رکود صنعت قالی بافی در نواحی روستایی با استفاده از روش کیو (مورد مطالعه: شهرستان گنبدکاووس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنعت فرش دست باف یا به عبارتی قالی بافی از کهن ترین صنایع بومی نواحی روستایی ایران ازجمله استان گلستان شناخته می شود. این صنعت در چند دهه گذشته با دلایل گوناگونی که اغلب ناشی از تحولات پیشرفته در ساختار اقتصادی و اجتماعی کشور است، با در زمینه تولید مشکل و رکود مواجه شده است. در این پژوهش سعی بر آن شد تا با بهره گیری از روش شناسی کیو، بر پایه نتایج پژوهش های مرتبط با فرش دست باف ایران و تجزیه وتحلیل فضای گفتمانی موجود، شناخت جامعی از علل رکود صنعت فرش بافی در منطقه بررسی شده ارائه شد. پس ازآن با استفاده از مشارکت متخصصان دیدگاه های مختلف شناسایی و دسته بندی شد. بدین صورت گامی فراتر از مجموعه تحلیل هایی که تاکنون ارائه شده برداشته شد. در گام بعدی به روش نمونه گیری هدفمند 26 نفر از خبرگان فرش دست باف ترکمن برای انجام مرحله مرتب سازی کیو مشارکت کردند. پس از پایان مرتب سازی، ماتریس داده ها برای تحلیل در نرم افزار SPSS تشکیل شد. برپایه منطق روش شناسی کیو، از روش تحلیل عاملی کیو استفاده شد که اصلی ترین روش برای تحلیل ماتریس داده های کیو بود.یافته های پژوهش نشان می دهد از دیدگاه کارشناسان از میان مجموعه عوامل تأثیرگذار بر رکود صنعت قالی بافی در نواحی روستایی شهرستان گنبدکاووس دو عامل «عقب ماندگی فنی در تولید فرش دست باف» و «بهره وری کمتر فرش بافی در مقایسه با دیگر فعالیت های اقتصادی» تأثیر بیشتری داشت. براساس نتایج پژوهش به نظر می رسد چیرگی بر رکود فعالیت قالی بافی در منطقه مطالعه شده بیش از هر چیز به عواملی از این دست نیاز دارد: نگرش سیستمی به اقتصاد روستایی و برنامه ریزی راهبردی مبتنی بر جریان های متنوع و متناسب با شرایط متغیر آینده در بازار فرش دست باف.
کارکرد فضایی شهرهای کوچک در ارتباط با روستاهای پیرامون مورد: شهر سربیشه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کانون های کوچک شهری، اولین هسته های شهری در ارتباط با نقاط روستایی، به عنوان حلقه اتصال نواحی روستایی با شهرهای بزرگ قلمداد می شود که نقش مهمی در توسعه روستاها دارد. پژوهش حاضر به دنبال بررسی و تحلیل چگونگی نقش آفرینی سربیشه به عنوان یک کانون شهری کوچک در توسعه نواحی روستایی پیرامون بوده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش شهر سربیشه به عنوان یک کانون شهری کوچک در توسعه نواحی روستایی پیرامون است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت و روش به صورت توصیفی- تحلیلی است که با روش های اسنادی و مشاهدات میدانی به انجام رسیده است. حجم نمونه 350 پرسشنامه در 50 روستای شهرستان سربیشه بوده است. از آزمون T تک نمونه ای برای آزمون فرضیه ها استفاده شده است. انتظار بر این است که شهرهای کوچک، دارای نقش مثبتی در توسعه روستاها باشند اما طبق نتایج حاصل که در شهرسربیشه در چهار بعد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و بهداشتی صورت گرفت، مشخص شد این شهر کوچک در کاهش مهاجرت روستائیان به شهرهای بزرگ تر و تثبیت جمعیت روستایی خود و ارائه خدمات نقش بسیار کمی داشته و در واقع این مرکز شهری برای جذب مهاجران بالقوه و بالفعل این نواحی در شرایط موجود، فاقد توانایی لازم بوده است. نتایج نشان دهنده ی این است که رشد و توسعه شهرهای کوچک نظیر سربیشه به شرایط اجتماعی و اقتصادی حوزه نفوذ پیرامونی وابسته است و تثبیت جمعیت روستایی و تولیدات کشاوزی به واسطه کارآیی خدمات در این گونه شهرها، تحت تأثیر قرار گرفته اند؛ از سوی دیگر، توسعه شهرهای کوچک هم وابسته به تمرکززدایی این کارکردها از نواحی شهری بزرگ و هم توسعه حوزه نفوذ روستایی با یکپارچه کردن فعالیت های غیرزراعی روستایی خواهد بود.
تحلیل عوامل مؤثر در امنیت غذایی پایدار خانوارهای روستایی (مطالعه موردی: شهرستان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأمین امنیت غذایی پایدار در جامعه روستایی یکی از اهداف اساسی برنامه های توسعه روستایی محسوب می شود. در تحقیق حاضر به بررسی عوامل مؤثر در امنیت غذایی پایدار خانوارهای روستایی پرداخته شده است. پژوهش حاضر بر اساس هدف، از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق حاضر خانوارهای روستاهای شهرستان زنجان هستند. شهرستان زنجان در سال 1390، 97هزار و 225 نفر جمعیت روستانشین، 26هزار و 429 خانوار، 13 دهستان و 248 روستای دارای سکنه داشت. 54 روستا به عنوان روستاهای نمونه انتخاب شدند. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی(پرسش نامه) بود. به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون تی تک نمونه ای و رگرسیون خطی) استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد وضعیت امنیت غذایی پایدار خانوارهای روستایی مطلوب نیست و عوامل اقتصادی مهم ترین عامل مؤثر در پایداری امنیت غذایی خانوارهای روستایی است. براساس یافته های تحقیق پیشنهادهایی ازقبیل گسترش و تقویت فروشگاه های مصرف، ارائه سبد کالایی غذا برای خانوارهای تحت پوشش نهادهای اجتماعی ارائه می شود.
ارزیابی عملکرد نهادها و سازمان های مرتبط با پایداری روستاها مورد: بخش دهدز در شهرستان ایذه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه روستاها بخش مهمی از توسعه یک کشور را بر عهده دارند که بایستی همانند نقاط شهری به آن ها توجه و نگاه خاص شود. این توجه خاص مرهون عملکرد مناسب نهادها و سازمان های مرتبط با نواحی روستایی در راستای توسعه آنها است که نتیجه آن به برنامه ریزی و توسعه منطقه ای-ملی منجر خواهد شد. از این رو، هدف این پژوهش بررسی عملکرد نهادها و سازمان های مرتبط در پایداری روستاها در راستای توسعه منطقه ای به صورت مطالعه موردی در بخش دهدز شهرستان ایذه می باشد. روش تحقیق ازنظر ماهیت، توصیفی-تحلیلی و ازنظر هدف کاربردی است. جامعه آماری تحقیق را ازنظر مکانی روستاهای بخش دهدز شهرستان ایذه و ازنظر جمعیتی، افراد ساکن در این روستاها تشکیل می دهند. مجموع افراد این روستاها،13161 نفر بوده که با توجه به حجم جامعه آماری و عدم دسترسی به تمامی آنها، بر اساس فرمول کوکران نمونه آماری مناسب به تعداد 315 نفر انتخاب و داده ها از طریق پرسش نامه در سطح روستاها و افراد جمع آوری شد. نتایج پژوهش نشان داد که عملکرد نهادها و سازمان ها ازنظر اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی، زیست محیطی و کالبدی-فیزیکی در پایداری روستاها با سطح معناداری کمتر از 005/0، مناسب و در سطح متوسطی می باشد. تحلیل ناپارامتری همبستگی نیز نشان دهنده وجود رابطه مستقیم و معنی داری در سطح آلفای01/0 میان شاخص اقتصادی با شاخص های موردبررسی است؛ به گونه ای که با بهبود عملکرد نهادها و سازمان ها در هرکدام از شاخص های توسعه، دیگر شاخص ها بهبود و زمینه پایداری روستاها فراهم می شود.
تحلیل اثرات کالبدی و اقتصادی طرح های هادی روستایی مورد: روستاهای شهرستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در راستای سیاست کلی نظام پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به منظور محرومیت زدایی و توسعه روستاها یکی از برنامه هایی که در دستور کار قرار گرفته است، اجرای طرح هادی روستایی جهت تأمین عادلانه امکانات از طریق تحول کالبدی- فیزیکی روستا، ایجاد تسهیلات اجتماعی- تولیدی، تأمین خدمات عمومی و بهبود مسکن روستاییان بوده است. اثرات طرح های هادی محدود به تغییراتی در بافت کالبدی بوده و در اجرای آن به عامل اقتصادی کمتر توجه شده است. تحقیق حاضر با هدف ارزشیابی پیامدهای کالبدی و به تبع آن اقتصادی اجرای طرح هادی و تأثیر آن بر تحولات روستاهای شهرستان کرمانشاه انجام شده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و جمع آوری اطلاعات به صورت اسنادی و پیمایشی بوده است. با استفاده از فرمول کوکران از بین 2467 نفر سرپرست خانوار ساکن 10 روستای محدوده بررسی، 340 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیده است. ابزار تحقیق، پرسشنامه خانوار روستایی حاوی سؤالاتی با طیف لیکرت بوده که روایی آن توسط متخصصین موضوعی و پایایی آن از طریق آزمون آلفای کرونباخ تأیید شده است (مقدار آلفای بُعد کالبدی=882/0، مقدار آلفای بُعد اقتصادی=886/0). یافته ها نشان داد که اجرای طرح هادی به رغم برخی کاستی ها در توسعه فضای سبز، مکان یابی دفع فاضلاب و زباله، تاثیری نسبتاً مطلوب بر تحول کالبدی و به تبع آن اقتصادی روستاهای مورد بررسی داشته است. با این وجود در مواردی چون افزایش سرمایه گذاری و ایجاد اشتغال تحول چشمگیری مشاهده نشده است. تحلیل عوامل مؤثر بر اجرای طرح هادی نیز حاکی از این بوده است که روستاهای با موقعیت پایکوهی، جمعیت بیشتر و فاصله 20-10 کیلومتر از شهر کرمانشاه تحولات کالبدی و اقتصادی بیشتری داشته است. از این رو به منظور جبران مشکلات موجود در پیامدهای کالبدی و اقتصادی ضروری است قبل از اجرای طرح هادی، سازمان ها و نهادهای درگیر در توسعه روستایی طی تمهیدات قانونی ملزم به هماهنگی و ایفای نقش مؤثر در فرآیند اجرای طرح گردند.
بررسی پایداری محیطی گسترش سکونتگاه های انسانی در حوضه آبریز رودخانه زاینده رود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم پایداری ،تلاشی است برای دستیابی به بهترین نتایج در برنامه های محیط انسانی و طبیعی که برای حال و به صورت نامحدود برای آینده صورت می پذیرد. رودخانه زاینده رود مهم ترین رودخانه منطقه اصفهان به منظور توسعه کشاورزی، تأمین آب بخش شرب و صنعت و کلیه فعالیت های اقتصادی می باشد که از کوه های زاگرس- زردکوه بختیاری- منشأ گرفته و به تالاب گاوخونی سرازیر می شود. با گسترش سکونتگاه های انسانی (ازجمله ساخت وسازهای انسانی و کشاورزی) و توسعه منابع آبی جدید برای مصارف گوناگون، تغییراتی در محیط طبیعی حوضه ایجاد شده است. این دگرگونی ها باعث تغییرات کاربری اراضی در حوضه مورد مطالعه گردیده و از طرفی پایداری محیطی محدوده را تحت تأثیر قرار داده است. در این پژوهش تغییرات کاربری اراضی (land use) و پوشش های طبیعی و انسان ساخت مورد بررسی قرار گرفته و بر این اساس پایداری محیطی در ارتباط با گسترش سکونتگاه های انسانی در حوضه آبریز رودخانه زاینده رود برآورد می گردد. بازه زمانی کشف تغییرات کاربری زمین، دو سال ۲۰۰۲ و ۲۰۱۳ میلادی بوده و با در نظر گرفتن حوضه در قالب سه بخش (بالا، میانی و پایین) تحلیل و ارزیابی انجام گرفته است. بر اساس یافته های تحقیق، گسترش سکونتگاه های انسانی در قالب افزایش کاربری مسکونی و کشاورزی (زراعت و درختزار) در قسمت های مختلف حوضه رخ داده و بخش اعظمی از مراتع و اراضی بکر در حوضه مورد دست اندازی فعالیت های انسانی قرار گرفته است. داده های خام این مقاله از طرح ملی تهیه نقشه land use سازمان جنگل ها و مراتع کشور که در دو سال ۲۰۰۲ و ۲۰۱۳ میلادی انجام شده است، به دست آمده و در تمامی مراحل پژوهش از نظر کارشناسان مرتبط استفاده شده است.
تحلیل نقش کریدورهای ارتباطی بر ساختار فضایی جمعیت و فعالیت در استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه کرویدورهای ارتباطی یکی از اجزای مهم اقتصاد ملی محسوب شده و ازطرف دیگر، به دلیل نقش آن در تمرکز و توزیع جمعیت و فعالیت، نقش غیرقابل انکاری در شکل گیری ساختار فضایی مناطق برعهده دارند؛ از این رو، هدف این پژوهش، تحلیل نقش کریدورهای ارتباطی بر ساختار فضایی جمعیت و فعالیت (در اینجا صنعت و معدن) در استان خراسان رضوی است. روش تحقیق کمّی بوده و رویکرد آن توصیفی- تحلیلی است. به منظور جمع آوری داده ها از شیوه ی اسنادی و برای تحلیل داده ها، از روش های موران و رگرسیون وزنی جغرافیایی با استفاده از نرم افزار GeoDa و ArcGIS استفاده شده است. نتایج یافته ها نشان می دهد که بین تراکم شبکه ی ارتباطی و ساختار فضایی جمعیت و فعالیت در استان رابطه ی مستقیم و مثبتی وجود دارد. علاوه بر این، یافته ها نشان می دهد که استان خراسان رضوی باوجود ظرفیت های مختلف در فرایند توسعه ی خود، از الگوی فضایی قطبی پیروی کرده و تمرکز شدید فعالیتی و جمعیتی در مرکز استان آشکارا به چشم می خورد؛ بنابراین، ایجاد و تقویت کانون های توسعه در محورهای اصلی ارتباطی می تواند از شدت تمرکز آن کاسته و به تقویت تعادل فضایی آن کمک کند.
بررسی عوامل مؤثّر بر سبک زندگی در نواحی روستایی ایران (مطالعه موردی: نواحی روستایی شهرستان های خواف و رشتخوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تغییرات روزافزون شاخص های سبک زندگی در دهه های اخیر، گسترش حوزه نفوذ رسانه های جمعی و در پی آن، تشدید و تسهیل ارتباطات بین نواحی روستایی و شهری بزرگ تر و مهاجرت روزافزون افراد ساکن نواحی روستایی به دیگر مناطق، مسأله سبک زندگی در نواحی روستایی را به چالش کشانده است. از این رو، شناخت عوامل مؤثّر بر سبک زندگی افراد ساکن در نواحی روستایی، ضرورتی انکارناپذیر است. از آن جایی که سبک زندگی دارای شاخص ها و مؤلّفه های گوناگونی است و روش های مناسبی را برای بهبود محیط زندگی ارائه می دهد. شناخت تغییرات، افق نوینی در راستای دست یابی به توسعه پایدار روستایی فراهم می سازد. هدف از انجام این پژوهش، معرّفی الگوی نوینی از سبک زندگی در نواحی روستایی بر پایه سبک زندگی متناسب با محیط است. روش: این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از حیث روش، توصیفی- تحلیلی و رویکرد آن پیمایشی است. داده های مورد نیاز از مطالعات کتاب خانه ای و پیمایشی گردآوری شده اند. جامعه آماری، نواحی روستایی شهرستان های خواف و رشتخوار در استان خراسان رضوی است که ۳ روستا از روستاهای دارای جمعیت بالای ۲۰ خانوار و از این میان، ۱۵۰ نفر به روش کوکران انتخاب شده اند. برای سنجش فرضیه های تحقیق، از آزمون پیرسون و جهت تحلیل استنباطی از رگرسیون به کمک نرم افزار SPSS، استفاده شده است. یافته ها: نتایج حاصل از یافته های تحقیق، عوامل مؤثّر بر سبک زندگی روستائیان، با توجّه به مقدار بالای آزمون پیرسون و نیز آزمون مقایسه میانگین ها، حاکی از اثرگذاری زیاد عوامل فرهنگی در سبک زندگی مناطق روستایی مورد مطالعه است. به این ترتیب، عوامل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی قادرند به طور نسبی ۴۵ درصد از تغییرات سبک زندگی در نواحی روستایی را تبیین کنند. محدودیت ها/ راهبردها: دشواری در گردآوری اطّلاعات مربوط به عوامل مؤثّر بر سبک زندگی روستائیان، به خصوص در زمینه عوامل اقتصادی و فرهنگی، از جمله چالش های پژوهش حاضر هستند. راه کارهای عملی: جهت هدفمندکردن تغییرات سبک زندگی در نواحی روستایی، تولید و پخش برنامه های ویژه و متناسب با سبک زندگی روستایی، به-کارگیری دانش بومی، استفاده مناسب از فن آوری های پیشرفته ارتباطی و مشارکت ساکنان در طرح های فرهنگی و اجتماعی پیشنهاد شده است. اصالت و ارزش: با مشخص کردن سهم هر یک از عوامل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی مؤثّر بر سبک زندگی در مناطق روستایی می توان گام مهمّی در رفع معضلات مربوط به شاخص های مهم سبک زندگی مثل اوقات فراغت، تغذیه، نحوه پوشش افراد برداشت و برنامه ریزان روستایی را در این راه یاری کرد.
مهاج رت و اث رات آن ب ر ساخ تار کشاورزی (مطالعه موردی: بخش مرکزی شهرستان سردشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشاورزی یکی از مهم ترین بخش های اقتصادی است که از جهت تولید مواد غذایی و محصولات کشاورزی صنعتی، نقش بسیار مهمی در توسعه اقتصادی ایفا می کند. در این راستا نقش نیروی انسانی اهمیت بسیار دارد؛ به طوری که تغییرات کمی و کیفی نیروی انسانی و سرمایه انسانی، به تغییرات عمده در تولید محصولات کشاورزی منجر می شود و بر بهره وری کشاورزی کاملاً اثرگذار است. این پژوهش، با رویکردی توصیفی- تحلیلی است و با مطالعات اسنادی و نیز برداشت های میدانی و پیمایشی انجام شده است. جامعة آماری پژوهش شامل 169 روستای بخش مرکزی شهرستان سردشت است که به روش خوشه ای مکانی و به شیوه تصادفی ساده، از میان آن ها 32 روستا به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS انجام گرفت. مطابق نتایج، مهاجرت مهم ترین عامل تغییر جمعیت است که آثار آن به صورت تغییر ساختار شغلی در بخش کشاورزی نمایان می شود. همچنین نتایج نشان می دهد در دوره مورد مطالعه، میزان اشتغال در بخش کشاورزی کاهش یافته و در دیگر بخش های اقتصادی افزایش یافته است. نتایج آزمون تی نیز نشانگر آن است که تغییرات جمعیتی منطقه، در میان ساختارهای کشاورزی، بیشترین تأثیر را بر ساختار شغلی بخش کشاورزی ایجاد کرده است. بررسی ارتباط میان مهاجرت و نهاده های کشاورزی نیز نشان می دهد افزایش سرمایه، نیروی کار و سطح سواد موجب کاهش مهاجرت و افزایش سطح زیر کشت و افزایش ماشین آلات سبب افزایش مهاجرت می شود.
بررسی عوامل مؤثر بر موفقیت شرکت های تعاونی دهیاران در شهرستان های بویین میاندشت، فِریدَن و فریدون شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعاونی ها با داشتن عملکرد مناسب در کشورهای توسعه یافته سهم مهمی در توسعه مناطق روستایی داشته اند. باتوجه به اینکه تعاونی های دهیاران اهداف و مدیریت مناسب و مشارکتی دارند، به موفقیت هایی دست یافته اند؛ اما مشکلاتی نیز دارند. هدف کلی این مطالعه بررسی عوامل مؤثر بر موفقیت تعاونی های دهیاران شهرستان بویین میاندشت، فِریدَن و فریدون شهر (3 تعاونی) استان اصفهان و مقایسه دیدگاه های اعضا و ارکان تعاونی ها درباره عوامل مؤثر در موفقیت و میزات تأثیر هریک از عوامل است. جامعه آماری تحقیق تمام اعضا و ارکان تعاونی دهیاران شهرستان بویین میاندشت و فِریدَن (N=91) را شامل می شود که به صورت سرشماری مطالعه شدند. اطلاعات به دو روش کتابخانه ای و میدانی گردآوری و با استفاده از نسخه 22 نرم افزار SPSS تجزیه وتحلیل شد. پایایی پرسش نامه با استفاده از آلفای کرونباخ بررسی شد و مقدار آن 861/0 به دست آمد. روایی پرسش نامه نیز با استفاده از دیدگاه های هیئت مدیره تعاونی ها و استادان گروه مدیریت و توسعه کشاورزی دانشگاه تهران بررسی شد. برای مقایسه دیدگاه های اعضای تعاونی از آزمون من ویتنی استفاده شد. بررسی ها نشان داد به طورکلی چهار عامل (مشارکت، مدیریت، انگیزش و ساختار سازمانی) در موفقیت تعاونی های مطالعه شده تأثیر دارد؛ اما در این بین تأثیر مشارکت بیش از دیگر عوامل است و مشارکت تأثیر بیشتری بر موفقیت در تعاونی های شهرستان های مطالعه شده داشت.
تأثیرات پروژه های صنعتی بر توانمندسازی جوامع محلی (مطالعه موردی: پالایشگاه شازند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توانمندسازی از مؤلفه های الگوی جدید توسعه است که امروزه در گفتمان ها و اعمال توسعه ای مفهوم مرکزی شده است و بازگوکننده رویکرد توسعه ای پایین به بالا و درون زاست. پژوهش حاضر قصد دارد تأثیرات صنعت نفت و گاز را بر توانمندی شهرستان شازند بررسی کند. توانمندی با دو بُعد عاملیت و ساختار فرصت ها و با شاخص های ظرفیت اجتماعی، اقتصادی، انسانی، اکولوژیکی، کالبدی و ساختار فرصت ها با استفاده از روش توصیف و تحلیل کمّی و ابزار پرسش نامه سنجش شد. حجم نمونه براساس فرمول کوکران، 378 نفر با نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که ظرفیت اجتماعی با میانگین 51/2، اقتصادی 73/2، انسانی 49/2 بعداز احداث پالایشگاه در سطح متوسط و ظرفیت کالبدی با میانگین 06/2، اکولوژیکی 54/1 و ساختارفرصت ها 98/1 در سطح بسیارنامطلوبی قرار دارد. درمجموع میزان توانمندی جوامع تحت تأثیر پالایشگاه در سطح متوسط و رو به پایین است و تا سطح مطلوب فاصله بسیارزیادی دارد؛ به عبارت دیگر نبود تعامل مناسب بین صنعت نفت و جامعه محلی سبب بی تأثیربودن بر توانمندی جامعه محلی شده است.
تحلیل مشکلات و محدودیت های دامداران عشایر مورد: روستای توچال شهرستان پاکدشت در استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دامداری سهم مهمی در توسعه روستایی و کشاورزی ایفا می نماید. این بخش، تولیدکننده غذا، ارتقاءدهنده سطح تولیدات زراعی و فراهم کننده خدمات و کالاهای اقتصادی مازاد و درآمد نقدی است. معمولاً دام به عنوان منبع اصلی تأمین سرمایه خانوارهای کشاورزی به حساب می آید. بنابراین توجه به عشایر توجه به تولید، ایجاد اشتغال و پایداری زندگی سالم است. مرتع در زندگی عشایر دارای اهمیت حیاتی است که می بایست ضمن افزایش ظرفیت مراتع، تناسب میان مرتع و دام، به نحو مطلوبی حفظ شود. توجه به حل مسائل و مشکلات دامداران عشایر بسیار حائز اهمیت است؛ چراکه اگر دامداران به دلیل مشکلات عدیده ای مانند گرانی نهاده های تولید و علوفه های دامی از ادامه کار در این زمینه باز بمانند، زندگی روزمره همه اقشار جامعه با مشکلات بزرگ روبه رو می شود. در این تحقیق در صدد برآمده است تا با بهره گیری از پارادایم کیفی و نظریه بنیانی، به مطالعه مشکلات و محدودیت های دامدارای عشایری در روستای توچال شهرستان پاکدشت بپردازد. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه عمیق، مشاهده مستقیم، یاداشت برداری، تهیه عکس و فیلم، اسناد و مدارک کتابخانه ای و اینترنتی استفاده شده است. نتایج نشان داد که مشکلات و محدودیت های دامداران عشایر با استفاده از نظریه بنیانی در روستای توچال عبارت اند از موانع زیرساختی- نهادی، موانع مدیریت خانوادگی، موانع اقتصادی- مالی، محدودیت های ناشی از موقعیت اکولوژیکی- محیطی و زراعی، موانع حمایتی- پشتیبانی، موانع آموزشی- مهارتی، کمبود امکانات زیربنایی و رفاهی. مطابق بررسی به عنوان یک مبنای کلی روستاییان و عشایر نقش اساسی و مهمی در تحقق اقتصاد مقاومتی، حفظ استقلال اقتصادی کشور و رونق اقتصادی دارند، و رسیدگی به مسائل و مشکلات روستاییان و عشایر و بر طرف شدن مشکلات و محدودیت های آنان نقش مهمی در رشد تولید و توسعه اقتصادی کشور دارد.
تحلیل جایگاه فناوری ارتباطات و اطلاعات در توسعه پایدارکشاورزی مورد: بخش مرکزی شهرستان مینودشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانش و اطلاعات از عوامل اصلی تولید و فروش در کشاورزی مدرن هستند. فناوری اطلاعات و ارتباطات می تواند توسعه پایدار کشاورزی را از طریق تسهیل کردن مدیریت دانش در زمینه های مختلف تسریع بخشد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است که از طریق 319 نمونه تصادفی بهره برداران کشاورزی در فرآیند توسعه پایدار کشاورزی از طریق فناوری اطلاعات و ارتباطات در سکونتگاه های روستایی بخش مرکزی شهرستان مینودشت انجام شده است. برای سنجش متغیرهای سطح توسعه یافتگی کشاورزی تعداد 39 مؤلفه در چارچوب 3 معیار نظام محیطی، نظام اجتماعی و نظام اقتصادی سنجیده شده است. در ارتباط با مؤلفه اثرگذار فرآیند توانمندسازی از طریق فناوری اطلاعات و ارتباطات تعداد 36 مؤلفه در چارچوب 4معیار آموزش و اطلاع رسانی، دسترسی، شناخت و اعتماد سنجیده شده است. نتایج نشان داد فناوری اطلاعات و ارتباطات در شاخص و مؤلفه های اجتماعی- اقتصادی بیشترین اثر و در مؤلفه های زیست محیطی اثرات کمتری داشته است. همچنین بررسی مؤلفه های شناخت و اعتماد حاکی از آن است که شناخت و اعتماد نسبت به توانمندی فناوری های اطلاعات و ارتباطات قدیمی از جمله تلفن ثابت، موبایل و تلویزیون در توسعه پایدار کشاورزی بیشتر و در مقابل شناخت و اعتماد نسبت به توانمندی های فناوری نوین از جمله کامپیوتر و اینترنت در توسعه پایدار کشاورزی کمتر است که ناشی از تفاوت در میزان توانمندی اجتماعی و اقتصادی بهره برداران کشاورزی است.