فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۶۱ تا ۱٬۲۸۰ مورد از کل ۲٬۵۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش توصیفی- پیمایشی حاضر تحلیل کیفیت خدمات الکترونیک ارائه شده به روستاییان در دفاتر فناوری اطلاعات و ارتباطات
( روستایی استان اصفهان بود. جامعه آماری خانوارهای ساکن در روستاهای دارای این دفاتر بودند. حجم نمونه با استفاده از رابطه کوکران برابر با 368 برآورد شد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه سروکوال بود که با اعمال تغییراتی با شرایط منطقه متناسب شد. پایایی و روایی پرسشنامه با آلفای کرونباخ و آماره KMO مورد تأیید قرار گرفت. داده ها نیز با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که در هر پنج بُعد کیفیت خدمات، انتظار مشتریان بیشتر از وضعیت موجود خدمات الکترونیک است، اما دو بُعد «همدلی» و «ملموسات» با کمترین مقادیر منفی، تا حدی جلب رضایت مشتریان را فراهم کرده اند؛ ابعاد «قابلیت اطمینان»، «پاسخ گویی» و «ضمانت» نیز نامطلوب ترین ابعاد خدمات از لحاظ کیفیت می باشند
ارزیابی تأثیرات اجتماعی- اکولوژیکی احداث سدّ فدامی بر توسعه ی کشاورزی منطقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرآیند ارزیابی تأثیرات طرح های توسعه ای قبل از اجرای آن ها راهی است برای پیش بینی، شناخت و تجزیه و تحلیل جزئیات تمام آثار مثبت و منفی طرح ها تا از این طریق منافع حاصله حداکثر و آثار منفی حداقل گردد. در واقع ارزیابی آثار اجتماعی- زیست محیطی هر طرح، فرایندی است که تعیین کننده مسیری مقبول برای مدیریت و دستیابی به اهداف توسعه ی پایدار ناشی از اجرای آن طرح است. افزون بر این، بهره گیری از مطالعات ارزیابی آثار زیست محیطی برای طرح های توسعه ی منطقه ای یک ابزار مهم تصمیم گیری و نشانه ای از مقبولیت و یا عدم مقبولیت اجرای طرح در منطقه به شمار می رود.هدف پژوهش حاضر ارزیابی آثار اجتماعی- اکولوژیکی احداث سدّ فدامی بر توسعه ی کشاورزی منطقه در استان فارس بوده است. در این تحقیق از روش ماتریس ICOLD استفاده شد. در این روش اثر هر یک از فعالیّت های طرح بر مؤلفه های زیست محیطی در دو مرحله احداث و بهره برداری سنجیده شد. یافته ها نشان داد که پیامدهای وارد شده ی طرح بر کل محیط زیست مثبت بوده است (268+ امتیاز). با توجه به یافته های به دست آمده، احداث سدّ فدامی در استان فارس با رعایت استانداردها توجیه پذیر است. در پایان با توجه به نتایج به دست آمده از این مطالعه، پیشنهادهایی ارائه شده است.
بررسی اثرات مختلف گردشگری در توسعه روستایی: مطالعه موردی شهرستان رامسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش گردشگری در توسعه روستایی در شهرستان رامسر انجام شد. جامعه آماری مورد نظر شامل دو گروه بودند که به روش نمونه گیری تصادفی از طریق جدول کرجسی و مورگان انتخاب شدند، یک گروه شامل گردشگرانی که به شهرستان رامسر سفر کرده بودند (120 خانوار از مجموع 250 خانوار) و گروه دیگر شامل ساکنان محلی شهرستان که به گردشگران خدمات رسانی می کردند (130 خانوار از مجموع 240 خانوار). پرسشنامه ابزار اصلی جمع آوری اطلاعات بود. بر پایه یافته های پژوهش، اکثریت افراد محلی (2/86 درصد) و گردشگران (1/92 درصد) تأثیر عوامل اقتصادی را در توسعه روستایی در حد متوسط تا خیلی زیاد عنوان کردند. نتایج آزمون t نشان داد که بین نقطه نظرات دو گروه در زمینه اثرات اقتصادی و اجتماعی، و فرهنگی گردشگری تفاوت منفی و معنی دار در سطح یک درصد وجود دارد؛ به دیگر سخن، به طور کلی، میانگین های اثرات یادشده را گردشگران بالاتر از افراد محلی گزارش کردند، ولی در خصوص عوامل زیست محیطی بین دیدگاه های این دو گروه تفاوت معنی دار وجود نداشت. اکثریت گردشگران (67/80 درصد) و افراد محلی (70 درصد) تأثیرات زیست محیطی گردشگری در جوامع روستایی را در حد متوسط تا خیلی زیاد عنوان کردند.
سنجش و تحلیل عوامل موثر بر مشارکت مردم در فرایند مدیریت روستایی با تاکید بر شوراها (مطالعه موردی: شهرستان تالش (دهستان اسالم))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایجاد نهادهای محلی و تشکل های مردمی، سازوکاری برای جلب مشارکت مردم در فرایند مدیریت سکونتگاهی است. با تشریح اهمیت مشارکت در مدیریت روستایی و تجلی آن از طریق نهادهای اجتماعی باید گفت به طورکلی، گردآمدن و برانگیخته شدن روستاییان به مشارکت در نهادهای محلی، با فرایندهای ساختاری، نهادی، اجتماعی و اقتصادی قابل تبیین است. ضمن اینکه، متغیرهای سطح خرد، نظیر ویژگی های فردی و ذهنی نیز در تبیین مشارکت های مردمی اثرگذارند.از این رو، ارتقا و کارایی مشارکت در مناطق روستایی، نیازمند تقویت زمینه های مشارکت و شناسایی عوامل مؤثر بر جلب مشارکت مردم است. این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات به صورت میدانی و از طریق پرسشنامه جمع آوری شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از نرم افزار SPSS و به منظور سنجش میزان مشارکت، از آزمون t تک نمونه ای استفاده شد که نشان می دهد میانگین مشارکت در جامعه نمونه متوسط است. میانگین مشارکت در زنان 926/2 و در مردان 493/3 است. براین اساس، می توان گفت تفاوت معناداری میان میانگین مشارکت بین زنان و مردان وجود دارد. از بین شاخص های فردی، شاخص های مکانی و اقتصادی، جنسیت، سن و درآمد با مشارکت همبستگی دارند. نتایج رگرسیون نشان می دهد که بیشترین تأثیر بر شکل گیری مشارکت را اعتماد اجتماعی با میزان بتای 6/34 دارد. به عبارت دیگر، اعتماد اجتماعی بر 6/34 درصد از تغییرهای مشارکت اثر می گذارد.
نقش تنوع معیشتی در تاب آوری خانوارهای روستایی پیرامون دریاچه ارومیه در برابر خشکسالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با بحرانی شدن هرچه بیشتر وضعیت خشکسالی دریاچه ارومیه و آسیب پذیری روزافزون سکونتگاه های روستایی در برابر این بلای طبیعی، اهمیت رویکرد مقابله با این تهدید را بیش ازپیش آشکار ساخته است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تنوع معیشتی به عنوان یکی از رویکردهای مناسب برای کنار آمدن با شرایط خشکسالی دریاچه ارومیه می پردازد. روش تحقیق در این پژوهش به صورت کمی پیمایش بوده است، بنابراین از روش های توصیفی، تحلیلی و روابط همبستگی استفاده شده است. برای این منظور 43 روستا از مناطق مختلف شش شهرستان واقع در کرانه شرقی دریاچه ارومیه با درجات مختلفی از در معرض خشکسالی بودن و همچنین در سطوح مختلف از نظر برخورداری از امکانات توسعه با روش تصادفی ساده انتخاب گردیده و بر اساس فرمول کوکران 380 نفر از سرپرستان خانوارها به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. روایی پرسشنامه توسط پانل متخصصان مورد تأیید و سطح پایایی پرسشنامه با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ 893/0 به دست آمده است. نتایج به دست آمده نشان می دهند که اتخاذ رویکرد معیشتی منجر به تاب آوری بیشتر خانوارها در شرایط خشکسالی دریاچه ارومیه شده است. در روستاهایی که در معرض خشکسالی شدیدتری قرار داشتند، این تنوع معیشتی بیشتر بوده است. در نهایت با توجه به نتایج پژوهش، پیشنهادات کاربردی درزمینه راهکاری عملی تنوع معیشتی و تاب آوری روستایی ارائه شده است.
تحلیل روند تحوّلات ساختار اجتماعی- فرهنگی روستاهای پیراشهری (مطالعه موردی: شهر سقز- استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: برّرسی روند تحوّلات روستاهای پیرامونی شهر سقز، به منظور شناخت تغییرات ایجادشده در زمینه ساختار اجتماعی– فرهنگی روستاها از جنبه های مختلف از اهداف این پژوهش بوده است. در این پژوهش، سعی شده تا از روش های آماری با بهره گیری از نرم افزار آماری SPSS برای یافتن ارتباط بین متغیّرها استفاده شود. روش: شیوه جمع آوری داده ها و اطّلاعات به روش میدانی و کتاب خانه ای انجام شده است. در روش میدانی با مراجعه به روستاهای نمونه به مصاحبه و تکمیل پرسش نامه ها و تصویربرداری از موارد مورد نظر و در روش کتاب خانه ای نیز با مراجعه به سازمان های مربوطه، کتاب خانه و مطالعه آمارنامه ها و نقشه ها به گردآوری داده ها و اطّلاعات پرداخته شده است. یافته ها: نتایج این تحقیق نشان می دهد که گسترش کالبدی شهر علاوه بر تأثیرگذاری های اقصادی،کالبدی بر روی فرهنگ و آداب و رسوم روستاهای پیرامونی، در زمینه های مختلف نوع پوشش روستاییان، گذران اوقات فراغت، مراودات اجتماعی و غیره اهالی نیز تأثیرگذار بوده است. راه کارها: تغییرات اجتماعی– فرهنگی در روستاها تابعی از شرایط عمومی در سطح ماکرو هم چون اقتصاد جهانی، سیاست های بین المللی، ملّی و غیره است که میزان پذیرش این تغییرات در نقاط مختلف متفاوت و با سرعت های متغیّر صورت می پذیرد؛ امّا نباید این تغییرات موجب فراموشی آداب و رسوم سنّتی که تحکیم کننده روابط انسانی به شمار می روند، شده و فرهنگ مصرف گرایی را در جامعه روستایی پررنگ کند، تا هنجارها و ارزش هایی که در جوامع روستایی وجود دارند، دست خوش تلاطم و ازبین رفتن فرآیند شهرگراشدن روستاها نشوند. از این رو، تعیین یک الگوی مناسب با رویکرد برنامه ریزی از بالا و اجرا از پایین به منظور مقابله با بخش منفی تغییرات، منطقی به نظر می رسد که برای روستاهای واقع در پیرامون شهرهای میانه اندام، براساس مدل حومه (که از مدل های کارکردی روابط شهر و روستا است) برنامه یک پارچه توسعه با عنوان طرح جامع توسعه روستاشهری به جای طرح های جامع و تفصیلی شهری و هادی روستایی پیشنهاد شود تا ضمن کاهش خلأهای قانونی برای فضاهای حدّ فاصل دو سکونت گاه در راستای مدیریت یک پارچه بخش، عمده ای از مشکلات را به صورت ناحیه ای حل کند. در این طرح با توجّه به ناحیه جفرافیایی، شرایط محیطی، اجتماعی– فرهنگی و اقتصادی و تأکید بر تقویت هویت فرهنگی و داشته های فرهنگ ملّی، قومی و محلّی، شرح خدمات متفاوت تعریف می شود. اصالت و ارزش: برّرسی روند تحوّلات روستاهای پیرامونی شهر سقز پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به منظور ارائه راه کارهای پیشنهادی بهینه جهت آشنایی با تغییرات و تحوّلات اجتماعی در روستاها از جنبه های نو و جدید تحقیق حاضر به شمار می رود.
فرآیند و الگوی مهاجرت معکوس روستایی و عوامل مؤثّر بر آن (مطالعه موردی: دهستان حاجیلو- شهرستان کبودرآهنگ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مهاجرت معکوس در ایران به عنوان یک پدیدة نسبتاً نو که به مرور به یک جریان تأثیرگذار بر جامعة روستایی تبدیل می شود، نیازمند بررسی از ابعاد مختلف اسنادی و میدانی است. تحقیق حاضر در پی آن است که فرآیند مهاجرت معکوس از شهر به روستا و عوامل مؤثّر بر آن را مورد بررسی قرار دهد. روش: در این پژوهش مسألة مهاجرت معکوس در سطح یک منطقة روستایی که به شکل آشکاری با این پدیده رو به رو است به صورت پیمایش موردی و بررسی میدانی مورد مطالعه قرار گرفته است. چهار عامل سطح توسعه در روستاها، شرایط زندگی شهری، میزان درآمد مهاجران و تعلّق قومی و محلّی به عنوان عوامل احتمالی مؤثّر بر مهاجرت معکوس شناسایی و رابطة آن با مهاجرت معکوس بررسی شد و در چهارچوب تحلیل هم بستگی مورد آزمون قرار گرفت. جامعة آماری این تحقیق دهستان حاجیلو واقع در بخش مرکزی شهرستان کبودرآهنگ است. همة ۹ روستای دهستان مذکور به عنوان مورد مطالعه انتخاب شدند. در این پژوهش در پیمایش میدانی از ابزار پرسش نامه استفاده شده است. داده های به دست آمده از پرسش نامه ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی مورد تحلیل قرار گرفته اند. چهارچوب نظری این تحقیق از تلفیق و ترکیب دو دسته از نظریات مربوط به مهاجرت موسوم به دیدگاه اقتصادی و رویکرد اقتصاد جدید مهاجرت کار۱ شکل گرفته است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که میان متغیّرهای سطح توسعه، شرایط نامساعد شهری، میزان درآمد افراد و تعلّقات قومی و بومی از یک طرف و مهاجرت معکوس از طرف دیگر رابطة مستقیم وجود دارد. محدودیت ها و راهبردها: فقدان آمار کارگاه های تولیدی تازه تأسیس و به دست آوردن آمار دقیق آن ها از جمله محدودیت های تحقیق پیش رو بود. راه کارهای عملی: هرچه سطح توسعه در روستاها افزایش یابد، مشارکت فردفرد روستاییان در امر توسعه دخالت داده شود و تولیدات متناسب با محلّ و منطقة بومی شود، رشد منابع انسانی در روستاها بیش تر خواهد شد.
پهنه بندی اراضی شهرستان گناباد برای دفن پسماند روستایی به روش تحلیل شبکه ای (ANP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حفظ محیط زیست ازجمله ضرورت های توسعه پایدار، به ویژه توسعه پایدار روستایی، محسوب می شود. یکی از مسائلی که محیط زیست روستاها را تهدید می کند عدم توجه به نحوه جمع آوری و دفن زباله ها در محیط روستایی است. برای اطمینان از رعایت ضوابط محیط زیست و رعایت اهداف توسعه پایدار و نیز جلوگیری از آلودگی زیست محیطی، پهنه بندی اراضی برای دفن بهداشتی زباله و دستیابی به اهداف توسعه پایدار امری ضروری به نظر می رسد. این تحقیق سعی دارد اراضی شهرستان گناباد را برای دفن پسماند نقاط روستایی مورد بررسی قرار دهد. ازاین رو برای انجام این پژوهش مهم ترین شاخص های بکار گرفته شده جهت پهنه بندی عبارت اند از: فاصله از منابع آب، پوشش گیاهی، بافت خاک، ارتفاع، شیب، فاصله از جاده، فاصله از گسل و فاصله از نقاط جمعیتی. لایه ها و داده ها براساس فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP) وزن دهی شده و با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) محل های مناسب دفن پسماند سکونتگاه های روستایی مشخص گردید. روش تحقیق بر اساس ماهیت توصیفی- تحلیلی و بر مبنای هدف کاربردی و تحقیقاتی می باشد و برای جمع آوری اطلاعات از دو روش اسنادی و میدانی- پیمایشی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد از بین 8 محل موجود دفن پسماند روستایی تنها 3 محل با معیارهای محیطی منطبق بوده و در پهنه کاملاً مناسب قرار دارد و 1 محل در پهنه مناسب، 3 محل در پهنه نسبتاً مناسب و 1 محل در پهنه نامناسب قرار دارد.
شناسایی و رتبه بندی عوامل حیاتی موفقیت اجرای طرح دفاتر فناوری اطلاعات و ارتباطات روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توسعه دفاتر فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) روستایی در سال های اخیر، تحلیل چگونگی و علل رشد بیشتر برخی استان ها در توسعه این دفاتر به منظور برنامه ریزی برای آینده از اقدامات ضروری به شمار می رود. تحقیق حاضر به جست وجو و تجزیه وتحلیل عوامل حیاتی موفقیت توسعه این حوزه در بخش روستایی پرداخت. برای اهمیت سنجی عوامل مؤثر، از آزمون مقایسه میانگین و دوجمله ای و برای رتبه بندی عوامل، از مدل تحلیل سلسله مراتبی فرایند ( AHP ) استفاده شد. نتیجه پژوهش (در سال 1391) حاکی از مؤثر بودن تمام عوامل اصلی (سازمانی، انسانی، فنی و فرایندی) در اجرای موفقیت آمیز طرح فناوری اطلاعات و ارتباطات بود؛ همچنین، رتبه بندی عوامل نشان داد که عامل فنی اجرای طرح فاوا روستایی دارای بالاترین تأثیرگذاری و زیرعوامل آمادگی سازمان مخابرات از نظر برخورداری از زیرساخت های مناسب در بعد سازمانی، برگزاری دوره آموزشی برای کارگزاران در بعد انسانی، رشد مناسب و گستردگی فیبر نوری در بعد فنی، و سهولت استفاده از سامانه در بعد فرایندی بالاترین اولویت ها را دارند.
بررسی وضعیت مشارکت روستاییان در مدیریت منابع طبیعی جنگلی در بخش بندپی شرقی شهرستان بابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی «بالا به پایین»، بخشی نگری و کم توجهی به توسعه جامع و یکپارچه روستایی از موانع اصلی توسعه پایدار روستایی به شمار می رود، که از ویژگی های بارز آن کم توجهی به مردم و مشارکت روستاییان در کارهای مربوط به خود آنهاست. تحقیق حاضر با هدف تبیین عوامل مؤثر بر میزان مشارکت روستاییان منطقه بندپی شرقی در مدیریت منابع طبیعی جنگلی انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل سرپرستان خانوارهای روستایی بخش جنگل نشین منطقه بود که از آن میان، بر اساس رابطه کوکران، 328 سرپرست خانوار به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه، مشاهده و مصاحبه با روستاییان و تحلیل داده ها با بهره گیری از آزمون های آماری توصیفی (فراوانی، میانگین، و درصد فراوانی) و استنباطی (همبستگی) صورت گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که مشارکت روستاییان در فعالیت های حفاظتی، احیایی و اجرایی کنونی پایین است، در حالی که ساکنان روستاهای مناطق جنگلی تمایل بسیار بالایی برای مشارکت دارند. همچنین، بررسی همبستگی بین متغیرها نشان داد که رابطه میزان مشارکت روستاییان در فعالیت های منابع طبیعی در وضعیت موجود با عوامل اجتماعی، اقتصادی و نهادی- ساختاری معنی دار است.
عوامل مؤثّر بر توسعه کسب وکار صنایع دستی (مطالعة موردی: کلاش، گیوه کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در سده بیست و یکم، دولت ها در چارچوب برنامه ریزی ملّی و راهبردهای توسعه به صورت هدف مند، مطالعات و اقداماتی را طرح ریزی و ترویج می کنند که باعث حمایت و تسهیل توسعه صنایع فرهنگی و خلّاق به عنوان موتور جدید رشد اقتصادی می شود. با توجه به این که صنایع دستی در زمره صنایع فرهنگی و خلّاق قرار دارد، این تحقیق با هدف بررسی راه های توسعه صنایع دستی، با نظریه مبنایی صنعت دستی گیوه کلاش را که علی رغم کیفیت بالای آن، در حدّ استفادّ محلّی باقی مانده، مورد بررسی قرار داده است.
روش تحقیق: مطالعه موردی همراه با نظریه مبنایی یا زمینه ای بوده که با مصاحبه باز از مطّلعان کلیدی؛ یعنی سه دسته اساتید دانشگاه ها، کارشناسان سازمان میراث فرهنگی و صنایع دستی، تولید کنندگان و فعّالان حوزه صنایع دستی و همچنین، با مشاهده و بررسی فرآیند ساخت، اطلاعات گردآوری شده و سپس، با تحلیل گفتمان و تجزیه و تحلیل داده ها به صورت کدگذاری باز و کدگذاری محوری، گزاره های مفهومی و پس از آن، گزاره های مقوله ای استخراج و در نهایت، با کدگذاری انتخابی، روابط بین مقوله ها مشخص و الگوی آن به دست آمد.
یافته ها: در این الگو، پدیده اصلی و محوری به روزنبودن محصول بوده و برای این که بتوان به رفع این مشکل و توسعه این محصول کمک کرد، باید بین محیط خرد و کلان با دخالت مداخله گرها، پلی برای رفع مشکل زد که این پل، مراکز خدمات کسب وکار و خوشه هایی هستند که با سلسله اقدامات حساب شده نه تنها در توسعه کلاش؛ بلکه برای موارد مشابه نیز می توانند مؤثّر باشند.
محدودیت ها: کمبود منابع قابل استناد و معتبر، از محدویت های اصلی این مقاله به شمار می رود.
راهکارهای عملی: هم کاری هدف مند دانشگاه و صنعت و کمک به توسعه خوشه ها، راهکاری عملی برای توسعه کسب وکار در حوزه صنایع دستی محسوب می شود.
اصالت و ارزش: نوآوری این مقاله در جامع نگری و نگاه به موضوع از زوایای مختلف است و تمام افراد، نهادها و سازمان های ذی نفع در امور توسعه روستایی، میراث فرهنگی و نهادهای مسؤول اشتغال به نوعی از نتایج طرح بهره مند خواهند شد.
تحلیل پایداری رابطه میان نظام بهره برداری خانوادگی و امنیت غذایی در نواحی روستایی دهستان غنی بیگلو، زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقق اهداف کشاورزی از جمله تأمین امنیت غذایی جامعه و ایفای نقش مؤثر آن در تقویت استقلال ملی، نیازمند گذر سریع و صحیح از مرحلة تولید معیشتی و سنتی به مرحلة تولید صنعتی و تجاری است. از طرفی امروزه کشاورزی پایدار، به مثابة رویکردی است که نیل بخش کشاورزی به مرحلة تولید صنعتی و تجاری و تأمین امنیت غذایی خانوارهای روستایی را امکان پذیر می سازد. در پژوهش حاضر، به تحلیل رابطه پایداری نظام بهره برداری خانوادگی و امنیت غذایی در هشت روستای دهستان غنی بیگلو از توابع شهرستان زنجان پرداخته می شود. جامعة آماری این پژوهش، شامل کل بهره برداران خانوادگی در روستاهای مورد مطالعه است (1324N=) و براساس فرمول کوکران، 300 نفر برای تکمیل پرسشنامه محاسبه و به روش تصادفی سادة دردسترس انتخاب شدند. نوع پژوهش کاربردی و روش آن تحلیلی- همبستگی است و به صورت پیمایشی-میدانی انجام شده است. روش گردآوری اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای (اسنادی) و میدانی (پرسشنامه، مصاحبه و مشاهدة عمیق) است. تجزیه و تحلیل اطلاعات گردآوری شده با نرم افزار SPSS 21و آزمون های آماری T تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل خوشه ای و جدول توافقی کای دو انجام گرفته است. براساس یافته ها، روند کشاورزی در روستاهای مورد مطالعه ناپایدار است و امنیت غذایی خانوارهای بهره برداران این روستاها وضعیت مطلوبی ندارد (52 درصد). همچنین براساس نتایج، بین امنیت غذایی با میانگین درآمد، وسعت قطعات اراضی کشاورزی و تنوع شغلی بهره برداران، رابطة معنادار مستقیمی وجود دارد.
فعالیت های کشاورزی دهستان ماهیدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف شناسایی آسیب های پیش روی کودکان کار روستایی در فعالیت های کشاورزی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل سه گروه کودکان کار 5 تا 18 سال (934نفر) و والدین کودکانی که در مزارع کار می کنند و کارشناسان ادارات مرتبط با کار کودکان است. روش نمونه گیری در بخش کودکان به صورت طبقه ای با انتساب متناسب حجم صورت گرفت و اعضای نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان (1970) 272 نفر تعیین شد. در بین والدین به دلیل نبود آمار دقیق در این زمینه از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. کارشناسان مربوطه 30 نفر بودند که به صورت تمام شماری بررسی شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه ساختاریافته استفاده شد. به منظور تعیین روایی از تأیید متخصصان بهره گرفته و. برای تعیین پایایی ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد (88/0=α). برای تجزیه وتحلیل داده ها از نسخه 18 نرم افزار SPSS استفاده شد. هرسه گروه، مشکلات بدنی (مشکلات پوستی و کمردرد و زانودرد) را به عنوان مهم ترین مشکلات عنوان کردند و بعداز آن به ترتیب مشکلات روان شناختی (عصبی و خشن شدن کودک و ازبین رفتن خلاقیت و احساس حقارت)، اجتماعی و فرهنگی (ادامه یافتن چرخه کار کودکان برای نسل های پی درپی، یادگیری کلمات توهین آمیز، عملکرد ضعیف تحصیلی) و اقتصادی (افزایش هزینه های تحصیل، افزایش هزینه های درمان خانوار) در اولویت قرار گرفتند. اگرچه نمی توان پدیده کار کودکان در محیط روستایی را حذف کرد، اما رعایت اصول ارگونومی مربوط به محیط کار می تواند میزان آسیب های وارده بر کودکان را کاهش دهد.
بررسی نقش عوامل روان شناختی بر کاربرد راهبردهای تولیدی زراعی مدیریت ریسک توسط گندم کاران (مطالعه موردی: گندم کاران شهرستان بناب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدون شک انواع بلایای طبیعی زندگی انسان را در طول تاریخ تهدید کرده و گاه تمدن های بشری را منقرض نموده است. این پدیده ها در هر زمانی از سال، روز و یا شب ممکن است رخ دهد، مهم ترین ویژگی های آن ها غیرقابل پیش بینی و ناگهانی بودن وقوع آن و هم چنین کوتاه بودن زمان برای عکس العمل در مقابل آن هاست. هدف این مقاله شناسایی عوامل مؤثر بر کاربرد راهبردهای تولیدی زراعی مدیریت ریسک توسط گندم کاران شهرستان بناب می باشد. جامعه آماری این پژوهش گندم کاران شهرستان بناب با ۵۶۹۵ بهره بردار و در قالب سه تعاونی فعال است. بر اساس جدول گرجسی و مورگان ۴۰۰ نفر به عنوان نمونه مورد بررسی، تعیین گردید. بر اساس مشخصات جامعه روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. این تحقیق از نوع کاربردی و از لحاظ روش تحقیق توصیفی- همبستگی و تحلیلی از نوع علّی- ارتباطی است. مطالعه راهنما در منطقه مشابه جامعه آماری با تعداد ۵۰ پرسش نامه صورت گرفت و با داده های کسب شده و استفاده از فرمول ویژه کرونباخ آلفا، پایایی بخش های مختلف پرسش نامه تحقیق ۸۷/۰ الی ۸۹/۰ به دست آمد. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش حاضر در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی و با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد. بر اساس نتایج حاصل ۱۵/۵۷ درصد از گندم کاران شهرستان بناب در گروه متوسط از لحاظ کاربرد راهبردهای تولیدی زراعی مدیریت ریسک قرار داشتند. هم چنین یافته های تحقیق نشان داد که بین تمامی متغیرهای سرمایه روان شناختی و مدیریت ریسک در بین گندم کاران رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. بنابراین بهتر است که دوره های آموزشی جهت توانمندسازی و ظرفیت سازی به منظور به کارگیری مدیریت ریسک در بین گندم کاران مدنظر مسئولان قرار گیرد.
تحلیل عملکرد اقتصادی- اجتماعی دهیاری فهلیان شهرستان ممسنی از منظر روستائیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دهیاری ها به عنوان اولین نهاد مدیریت قانونی از سال 1377 به این سو به منظور انجام وظایف متعدد مدیریتی، نظارتی و تثبیت امور عمومی- محلی در کانون های روستایی بالای 20 و بعدها 400 خانوارِ کشور شکل گرفتند. با توجه به گسترده بودن ابعاد فقر محیطی و انسانی در روستاها و پایین بودن قدرت اقتصادی و مالی خانوارهای روستایی که در بسیاری از موارد موجبات ناپایداری، مهاجرت و نابودی این دسته از سکونتگاه های جمعیتی را فراهم ساخته است، نقش مدیریت روستایی در زمینه سازی به منظور توسعه و بهبود وضعیت معیشتی و اقتصادی روستائیان بسیار مهم می باشد. در این راستا رضایت مندی ساکنین سکونتگاه های روستایی از عملکرد این نهاد نوپای مدیریتی می تواند ضمن دستیابی به اهداف برپایی این سازمان، زمینه ساز افزایش سرمایه اجتماعی درون روستاها، بهبود وضعیت اقتصادی و به تبع توسعه پایدار این گونه مراکز جمعیتی باشد. پژوهش حاضر با هدف سنجش و ارزیابی میزان رضایت مندی ساکنین روستای فهلیان از توابع شهرستان ممسنی از مجموعه عملکرد اقتصادی و اجتماعی دهیاری این روستا انجام گرفته است. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی و جمع آوری داده ها مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و تهیه پرسشنامه است. جامعه آماری شامل کلیه ساکنین روستای فهلیان است که تعداد 140 نفر با روش نمونه گیری تصادفی به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. به منظور سنجش داده ها و ارزیابی رضایت مندی افراد پاسخ گو از مدل کانو در قالب تحلیل سه دسته از نیازهای اساسی، عملکردی و هیجانی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد روستائیان از عملکرد دهیاری در زمینه تأمین نیازهای هیجانی خود همچون ارائه خدمات فرهنگی و ورزشی و صیانت از میراث فرهنگی با ضریب (611/0) و بهبود و تجهیز شبکه ارتباطی به منظور جذب گردشگری و سرمایه گذار بیشترین رضایت مندی داشته اند. همچنین کمترین رضایت روستاییان از عملکرد دهیاری روستا مربوط به تأمین نیازمندی های اساسی آنان مثل بهبود در عرصه کالبدی و بهداشتی و نظارت بر ساخت و ساز درون روستا با ضریب رضایت (425/0)، زمینه سازی به منظور تشکیل شرکت های تولیدی و تعاونی و رفع نیازهای عملکردی روستاییان در زمینه حل و فصل امور اجتماعی و نظارت اجتماعی درون روستا با ضریب رضایت (523/0) و جذب سرمایه گذاری اقتصادی از طریق بخش های دولتی و خصوصی بوده است.
بررسی قضایی شدن مناقشات روستاییان و عوامل مؤثر بر آن (مطالعه موردی: دهستان رشتخوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی قضایی شدن مناقشات روستاییان و عوامل مؤثر بر آن است. به طور کلی قضایی شدن مناقشات در روستا به طور بلافصلی با موضوع تحول روستاها از اصلاحات ارضی به بعد پیوند دارد. بنابراین، انتظار می رود بخش عمده ای از این گونه تحولات در روستاها موجبات قضایی شدن مناقشات روستاییان را در سطح روستاها به دنبال داشته باشد.
روش: در این مطالعه، روش تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از حیث روش، توصیفی- تحلیلی است. برای تجزیه وتحلیل داده-ها از نرم افزار SPSS، ArcGIS، Expert choice استفاده شده است که با استفاده از این نرم افزار از دو آزمون t تک نمونه ای و کروسکال-والیس استفاده شده است. داده ها بر اساس مطالعات میدانی و با روش نمونه گیری کوکران، از سطح ۳۵۰خانوار نمونه ناحیه، جمع آوری شده اند.
یافته ها: یافته های به دست آمده حاکی از آن است که در آزمون t تک نمونه ای، تفاوت معناداری بین ابعاد در نظر گرفته شده (اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، کالبدی- فیزیکی) وجود دارد (۵ /۰>p)؛ ولی در آزمون کروسکال- والیس این تفاوت در بعد کالبدی- فیزیکی قابل مشاهده نیست (۵/۰
پیشران های توسعه روستاهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش و جایگاه روستاها در فرایندهای توسعه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در مقیاس محلی، منطقه ای، ملی و بین المللی و پیامدهای توسعه نیافتگی مناطق روستایی چون فقر گسترده، افزایش فاصله طبقاتی، بیکاری، مهاجرت و ... موجب توجه به توسعه روستایی شده است. در این راستا، پژوهش حاضر بر آن است تا با رویکرد آینده پژوهی، پیشران های تاثیرگذار در توسعه روستاهای ایران را ارائه نماید. روش تحقیق مبتنی بر روش دلفی است. در ابتدا، با استفاده از رویکرد تحلیل پنج نیروی پورتر[1] برای محیط خرد و تحلیل STEEP (اجتماعی، تکنولوژیکی، اقتصادی، محیط زیست و سیاسی) برای محیط کلان، عوامل کلیدی، رویدادها و پیشران های مؤثر در توسعه روستایی توسط کارشناسان گروه دلفی انتخاب شدند سپس برای تعیین پیشران های اصلی از نظر اهمیت، میزان تأثیرگذاری و فقدان قطعیت از تحلیل تاثیر متقابل پیشران ها و مدل تحلیل سلسله مراتبی استفاده شده است. براساس نتایج بدست آمده مهم ترین فاکتورهای کلیدی به ترتیب اهمیت؛ مشارکت، سرمایه گذاری و کارآفرینی، تربیت نیروی انسانی متخصص، منابع طبیعی، درآمدزایی، طرح هادی روستایی، مالکیت منابع، تکنولوژی، خدمات و گردشگری است. بر اساس نظر کارشناسان پنج عامل اول در توسعه روستایی از اهمیت زیادی برخودار می باشند که قطعیت و عدم قطعیت پیشران های آنها به بحث گذاشته شده تا اقدامات مناسب برای کنترل و هدایت آن ها در راستای توسعه روستایی ایران برنامه ریزی گردد. *
ارزیابی تغییرات کاربری اراضی زراعی با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی (مطالعه موردی: روستای دستجرده-شهرستان طارم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه سامانه اداره زمین با محوریت ثبت مالکیت ها، ارزش گذاری زمین و کاربری اراضی برای اهداف توسعه پایدار مورد استفاده قرار می گیرند. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر، بررسی چگونگی روند تغییرات کاربری اراضی کشاورزی در محدوده مورد مطالعه و روشن شدن دلایل تقطیع اراضی که موجب کاهش راندمان تولیدات محصولات کشاورزی می باشد، است.
روش: روش تحقیق در این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی تحلیلی است و با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) تغییرات کاربری اراضی زراعی در روستای دستجرده از دیدگاه های مختلف مطالعه و بررسی شود.
یافته ها: نتایج نشان دادند که در این محدوده، طی دوره آماری (1390-1377) حدود 4/21 درصد از کلّ اراضی (614/216 هکتار) تغییر کاربری داده است که 76/23 درصد از کلّ قطعات (394 قطعه) را شامل می شود و بیش ترین تغییرات در محدوده راه ارتباطی اتفّاق افتاده است. همچنین، بیش ترین تغییرات کاربری به تغییرات کاربری های زراعی به تاکستان مربوط است که 9/9 درصد از مساحت کل اراضی را به خود اختصاص داده است.. ارزیابی تغییرات نقشه های کاداستر محدوده مورد مطالعه نشان دادند که 72/48 در صد از کلّ قطعات این روستا تغییر مالکیت داده و همچنین، 3/11 در صد از کلّ قطعات به دو یا چند قطعه تقسیم شده و 7/2 در صد از کلّ قطعات از دو یا چند قطعه به یک قطعه تبدیل شده اند
راهکارهای عملی: افزایش امنیت اجتماعی و اقتصادی به سبب روشن شدن حقّ تصرف و مالکیت در روستا، کاهش تعارضات و سوءاستفاده های احتمالی از منابع ملّی و شخصی، ترفیع جایگاه مالکیت و اهمیت ثبت اسناد در میان روستاییان کشور، شناسنامه دار کردن اراضی کشاورزی فاقد نقشه-های کاداستر و شناسنامه ثبتی و در نهایت، تغییر کاربری اراضی کشاورزی به آسانی صورت نگیرد.
اصالت و ارزش: بسیاری از پدیده های محیط پیرامون ما در حال تغییر و تحوّل هستند؛ ولی این تغییرات در همه جا یکسان نبوده؛ بلکه به صورت احداث جاده ها و راه ها از میان مزارع کشاورزی، توسعه زمین ها ی کشاورزی یا کاهش آن ها، توسعه شهرها، ازبین رفتن جنگل ها و مراتع، توسعه زمین های حاشیه شهر برای مقاصد مختلف دیده می شود.
چندگانگی روستابودگی و بازنمایی هویت های جنسیتی در بخش کشاورزی (مطالعه موردی: روستاهای بخش قوشخانه، شهرستان شیروان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر تحقیقات بسیاری بر این نکته اتفاق نظر دارند که با تحولات جهانی اقتصاد کشاورزی و چندکارکردی شدن فعالیت ها، ارتباطات جنسیتی در روستاها رو به تعادل است. درمقابل این پس زمینه فکری برخی از مطالعات هنوز به این معتقدند که هویت فعلی زنان روستایی به بازنمایی هایی از سنت درونی جوامع محلی برمی گردد. درواقع با هویت متکثر جنسیتی مبتنی بر چندگانگی محیط سکونتگاه های روستایی روبه رو هستیم. هدف تجربی مقاله انعکاس هویت های متفاوت فعالیت زنان و ابعاد پیچیده مرتبط با آن در 30 سکونتگاه روستایی بخش قوشخانه از توابع شهرستان شیروان است. قاعدتاً باید رویکردی کیفی با هدف بسط مدل سه گانه فضای هالفاکری در دستور کار قرار گیرد: شناخت رخدادهای اجتماعی برای استخراج گفتمان های متنوع جهانی و ملی، تبادل اطلاعات با 90 نفر از زنان محلی از طریق مصاحبه نیمه ساخت یافته و با اصول مندرج در روش شناسی کیو برای استخراج گفتمان های محلی و درادامه دخالت دادن هستارهای موقعیتی و طبیعی در تغییرات هویتی زنان. نتایج به دست آمده جایگاه متفاوت زنان قوشخانه را در گفتمان مردسالاری به عنوان عامل اول و گفتمان مزارع خانوادگی را به عنوان عامل دوم نشان می دهد؛ چیزی که باوجود تحولات جهانی اقتصاد کشاورزی و چندکارکردی شدن، بیانی از تداوم سنت پیشین ارتباطات جنسیتی در اذهان مردم است. همچنین کار زنان بیشتر با سازوکارهای درون خانوادگی مرتبط است تا جریان های بیرونی. ضمن اینکه عوامل موقعیتی و طبیعی نیز در به کار واداشتن زنان قوشخانه بی تأثیر نبوده است.
بررسی میزان اثرگذاری فعالیت های غیرکشاورزی در توسعة ابعاد اقتصادی و اجتماعی سکونت گاه های روستایی (مطالعة موردی: معادن فیروزه خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تک بخشی بودن اقتصاد روستایی و تأکید بر فعالیت های بخش کشاورزی در نواحی روستایی یکی از مشکلات پیش روی پایداری اقتصاد روستایی است؛ زیرا در نواحی روستایی کشور بخش کشاورزی با بحران های زیست محیطی، محدودیت فرصت های اشتغال و افزایش نرخ مهاجرت روستا به شهر مواجه است. با این حال، امروزه در بین محققان این موضوع مطرح است که نواحی روستایی مجدداً به عنوان کلید پیش برندة توسعه اقتصادی و اجتماعی مطرح شوند و چنین امری عمدتاً از طریق تمرکز بر رونق بخشیدن اقتصاد غیرکشاورزی امکان پذیر است. به این منظور، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش معادن فیروزه به عنوان یک فعالیت غیرکشاورزی در پایداری شاخص های اقتصادی و اجتماعی در دهستان فیروزه، شهرستان فیروزه می پردازد. جامعة آماری شامل روستاهای دهستان فیروزه است. شهرستان فیروزه دارای 3205 نفر جمعیت و 948 خانوار می باشد. حجم جامعة نمونه 250 نفر از شاغلان فعالیت های معدنی و غیر معدنی در دهستان فیروزه است که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه بندی و تصادفی ساده و با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شدند. روش گردآوری داده ها؛ میدانی و با استفاده از ابزار پرسش نامه است.
روش: تحلیل داده ها با استفاده از آزمون T تک نمونه ای، آزمون تحلیل واریانس فیشر (Anova) و آزمون Tukey می باشد.
یافته ها: نتایج حاصل از آزمون تی تک نمونه ای بیان گر تأثیر مثبت معادن بر رشد شاخص های اقتصادی و اجتماعی در دهستان فیروزه می باشد، اگرچه بر اساس نتایج حاصل از آزمون (Anova) در رابطه با میزان بهره مندی از شاخص های اقتصادی و اجتماعی درخانوارهایی که صرفاً در فعالیّت های کشاورزی فعالیّت می کنند با خانوارهایی که در معادن فعال هستند و یا خانوارهایی که به صورت هم زمان درهر دو بخش فعالیّت می کنند، تفاوت معناداری وجود دارد.
راهکارهای عملی: یکی از راهکارهای عمده در این زمینه، توجه به خوشه سازی فعالیت های معدنی و تجمیع آن ها در قالب خوشه است. با تجمیع فعالیت های معدن فیروزه امکان استفاده از تجربیات و امکانات یک دیگر، امکان ایجاد امکانات مشترک و انجام امور به صورت اشتراکی به وجود می آید. از این رو، می توان گفت که ایجاد خوشه های معدنی در حوزه های مختلف، باعث توسعة این منطقه می شود.