فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۴۶۱ تا ۶٬۴۸۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه افزایش آسیب پذیری و کاهش تاب آوری شهر و ساکنانش در برابر انواع مخاطرات انسانی، طبیعی، تکنولوژیک، بیولوژیک و حتی جنگ و ترور را می توان تهدید جدی و روزافزون برای امنیت و آسایش شهروندان دانست. ازاین رو ضروری است مدیریت شهری همسو با این تنوع مخاطرات، نوعی سازوکار هماهنگ، گسترده، کارا و جامع را برای کنترل، کاهش و تاب آوری شهر ارائه دهد. حکمروایی شهری یک استراتژی موفق مبتنی بر اصول پذیرفته شده جهانی است که برای مواجه و مدیریت چالش های ذکرشده به کار گرفته شده است. هدف پژوهش حاضر، مفهوم سازی و تحلیل ساختاری مؤلفه های حکمروایی در برابر مخاطرات شهری و تعیین میزان و نحوه اثر گزاری و اثرپذیری این مؤلفه ها برای تحقق چشم انداز حکمروایی خوب شهری است. پژوهش حاضر، به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی است. گردآوری اطلاعات به دو روش کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) بوده است. در بخش میدانی و به منظور بهره گیری از آراء خبرگان و مدل سازی ساختاری در نرم افزار میک مک، از 50 کارشناس و خبره متخصص دانشگاهی و مدیران شهری استفاده شده است. در نهایت، در بخش یافته ها، 34 مؤلفه مبتنی بر اصول جهانی حکمروایی خوب و منطبق با مدیریت مخاطرات شهری ایران، مفهوم سازی شد. از بین مؤلفه های منتخب، 10 پیشران کلیدی با بیشترین اثر در تحقق حکمروایی در مخاطرات شهری شناخته شدند. همچنین نتایج این تحلیل نشان داده است که بر اساس مجموع اثرگذاری مؤلفه ها، اصول اثربخشی و کارایی هر یک با سه مؤلفه بیشترین اثر را در تحقق حکمروایی در برابر مخاطرات شهری ایران داشته است.
تأثیر مؤلفه های چهارگانه دل بستگی به مکان بر رضایت مکانی دانشجویان از دانشگاه (نمونه موردی: دانشکده فنی دانشگاه آیت الله بروجردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۸
65 - 80
حوزههای تخصصی:
باوجود اهمیت دل بستگی به مکان برای دانشجویان دانشگاه، به دلیل تأثیرات آن بر کارایی تحصیلی، سلامت عاطفی و روابط بین فردی، تاکنون پژوهشی درباره تأثیر مؤلفه های چهارگانه دل بستگی مکانی (متغیر مستقل) بر رضایت از مکان (متغیر وابسته) در محیط دانشگاه انجام نشده است. این مقاله با در نظر گرفتن یک ساختار چهاربعدی برای دل بستگی به مکان شامل: هویت مکانی، وابستگی مکانی، علائق مکانی و پیوند اجتماعی با مکان، به بررسی متغیرهای دل بستگی و رضایت از مکان پرداخت و درنهایت به این سؤال پاسخ داد که آیا دل بستگی به مکان، رضایت از مکان را پیش بینی می کند. روش پژوهش پیمایش کمی بوده است و نمونه مورد بررسی 98 نفر از دانشجویان کارشناسی دانشکده فنی و مهندسی دانشگاه آیت الله بروجردی هستند که بین آن ها پرسش نامه استاندارد توزیع شده است. به منظور تحلیل داده ها؛ از رگرسیون خطی چندگانه برای پاسخ به سؤال های پژوهش و آزمون تی مستقل و آزمون تحلیل واریانس جهت بررسی ارتباط متغیرهای تحقیق با ویژگی های جمعیت شناختی بهره برده شد. نتایج حاکی از پیش بینی پذیری رضایت از مکان توسط دل بستگی به مکان در بستر موردنظر است و از بین متغیرهای مورد بررسی، به ترتیب علائق مکانی، هویت مکانی و وابستگی مکانی بیشترین اثر مثبت را در پیش بینی رضایت دارند و پیوند اجتماعی با مکان و رضایت از مکان، فاقد ارتباط معنادار هستند. نتایج این مطالعه می تواند به درک بهتر عوامل مؤثر بر رضایت دانشجویان از محیط دانشگاهی کمک کند.
بررسی عوامل محیطی و نگرشی تأثیرگذار بر رفتار ترافیکی شهروندان، مطالعه موردی: شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر رشت با وجود توسعه های کالبدی و ساختاری اخیر، همچنان با مشکلات و چالش های جدی در مدیریت ترافیک و رفتار ترافیکی شهروندان مواجه است در همین راستا این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر رویکرد، توصیفی - تحلیلی، متکی بر مطالعات کتابخانه ای و میدانی بوده است. هدف از این پژوهش شناسایی عوامل محیطی و نگرشی تأثیرگذار بر رفتار ترافیکی شهروندان شهر رشت است حجم نمونه آماری پژوهش با توجه به فرمول کوکران، 384 نفر از ساکنین شهر رشت بوده است. همچنین در مطالعات میدانی برای به دست آوردن اطلاعات و ارتباط بین متغیرها از پرسشنامه ای با طیف لیکرت 5 سطحی محقق ساخت استفاده گردید. سپس به منظور تجزیه وتحلیل داده ها و پاسخگویی به سؤالات پژوهش از نرم افزار spss و روش مدل معادلات ساختاری در نرم افزار (smart pls 4) با آزمون های مختلف استفاده شده است. در این پژوهش مشخص شد که بین عوامل محیطی (ساختاری و کالبدی) و عوامل نگرشی، ارتباط معنادار و مستقیمی برقرار است و این ارتباط نشان دهنده این است که تغییرات در محیط و ساختار شهری می تواند نگرش و دیدگاه شهروندان نسبت به رفتارهای ترافیکی را تحت تأثیر قرار دهد، از طرفی شهروندان شهر رشت، عوامل محیطی را تأثیرگذارتر از عوامل نگرشی می دانند.
قابلیت های محیطی مؤثر بر خودآگاهی در مجموعه های مسکونی منتخب شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به اعتقاد صاحبنظران، اگر قرار باشد نسخه ای جهت تغییر و بهبود کیفیت زندگی انسان نوشته شود، باید بر اساس خودآگاهی باشد که آشنایی با خویش و پیرامون خود را در پی دارد. یکی از منابع خودآگاهی، محیط است. محیط زندگی، توانایی به کارگیری مجموعه ای از قابلیت های محیطی جهت رسیدن به معیارهای خودآگاهی را دارد. از این حیث، مسکن که بیش از همه در ارتباط تنگاتنگ با زندگی درحال تحول انسان قرار دارد و متعاقبا مجموعه مسکونی، به علت ضرورت شناخت شیوه تفکر و تلقی از یک کل یکپارچه، با توجه به اجتماع پذیری بالای این گونه مسکونی مطرح می شود. این نوشتار به عنوان رویکردی علمی، به دنبال رابطه بین محیط مجموعه مسکونی و خودآگاهی، بر اساس ترکیبی از تحقیق بنیادی و اکتشافی است که در فرایند اجرا به صورت ترکیبی(کیفی وکمی) می باشد. تحقیق کیفی به صورت توصیفی-تحلیلی، به جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای پرداخته و سپس به صورت اکتشافی، از طریق مصاحبه است. توزیع پرسشنامه در میان ساکنین مجموعه های مسکونی شهر مشهد و تحلیل با استفاده از الگوسازی معادله های ساختاری و تحلیل عامل تاییدی مرتبه دوم با نرم افزار اسمارت پی ال اس، انجام گردیده است. نتایج حاکی از آن است که خودآگاهی در ارتباط با محیط، دارای پنج سطح (تمایز، موقعیت، شناسایی، ماندگاری و متا) بوده و گذر رازآلود، تداوم سناریوها، سازماندهی عملکردی، هویت پذیری و حضورطبیعت بترتیب بعنوان مؤثرترین قابلیت های محیطی در سطوح مذکور می باشند. در تعیین اهمیت سطوح، سطح ماندگاری که امکان تشخیص خود در شرایط و زمان های مختلف توسط محیط را فراهم می سازد، به عنوان مهمترین سطح خودآگاهی در مجموعه مسکونی تعیین گردید. در این میان، قابلیت های کالبدی بیش از سایر قابلیت ها در تامین سطوح خودآگاهی، مؤثر واقع شد و سایر قابلیت ها، به تنهایی امکان تامین سطوح خودآگاهی در مجموعه مسکونی را نداشتند.
عوامل مؤثر بر مدیریت مطلوب شهری در کلان شهر تهران مبتنی بر رویکرد نگاشت علّی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه فضای شهری سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۲۷)
153 - 168
حوزههای تخصصی:
مدیریت مطلوب شهری فرایندی است که براساس کنش متقابل میان سازمان ها و نهادهای رسمی اداره شهر از یک طرف و نهادهای غیررسمی جامعه مدنی و عرصه عمومی از طرف دیگر شکل می گیرد و هدف از انجام آن اداره بهتر سرزمین و عرضه خدمات بهتر و بیشتر به شهروندان است. با ایجاد الگوهای رایج مدیریت مطلوب شهری به عنوان جایگزینی برای مدل سنتی مدیریت شهری انتخاب گردید. برای این کار پس از مطالعه ادبیات پژوهش و شناسایی 12 عامل نقش آفرین در مدیریت مطلوب شهری در کلان شهر تهران مبتنی بر رویکرد نگاشت علّی و گنجاندن آن ها در پرسشنامه نیمه بسته مبتنی بر طیف لیکرت با استفاده از روش نمونه گیری نوعی، 31 نفر از خبرگان شناسایی و پرسشنامه میان آن ها توزیع شد. برای غربالگری داده ها از میانگین نظر خبرگان بر پایه منطق فازی استفاده شد. سپس پرسشنامه ای با ساختاری ماتریسی برای کشف روابط علّی میان عوامل تهیه شد. پس از حصول اطمینان از عدم وجود رابطه معنادار میان شاخص های خبرگی خبرگان و شاخص های پیچیدگی و دامنه نقشه های شناختی و نیز بررسی تشابه تقشه شناختی خبرگان که نشان می داد ویژگی های شخصی و عضویت خبرگان در سازمان های مختلف نتوانسته است میان نقشه های خبرگان تفاوت معناداری ایجاد کند، نسبت به استخراج نقشه مورد اتفاق خبرگان مبتنی بر روابط به نسبت قوی میان عوامل اقدام شد. نتیجه به یک مدل منجر شد که براساس آن عوامل مدیریت مطلوب شهری مبتنی بر رویکرد نگاشت علّی شامل: پاسخگویی مدیران، مشارکت شهروندان، برنامه ریزی، تمرکز زدایی، اثربخشی دولت، حاکمیت قانون، مبارزه با فساد، مدیریت یکپارچه، مسئولیت پذیری، کارایی و اثربخشی، شفافیت، عدالت محوری است.
واکاوی ناکارآمدی مداخله و زوال یافتگی در پهنه میراثی شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۸
1 - 21
حوزههای تخصصی:
پهنه های میراثی در بیشتر شهرهای ایران برخلاف ارزش های نهفته در آن پاسخ گوی نیازهای امروزی ساکنان اصلی خود نبوده و بدین سبب با پدیده ناکارآمدی و زوال مواجه اند. مدا خله های صورت پذیرفته با نام بهسازی، نوسازی و یا بازآفرینی نیز گاهی از طریق تخریب و رهاشدگی بناهای واجد ارزش، قرارگرفتن پهنه در خدمت سود و کالایی سازی فضا، جابه جایی های ناخواسته مردم، نارضایتی های گسترده باشندگان (مردم)، تضعیف و تخلیه اجتماعات محلی، ایجاد فضاهای رها شده و بلاتکلیف و بروز آسیب های اجتماعی این زوال را شدت بخشیده اند. افت وخیزهای پهنه میراثی 378 هکتاری شهر شیراز و آسیب های احتمالی وارد شده به آن ناشی از طرح های متعدد مرمت، نوسازی و بهسازی، برخلاف اهداف و سیاست های برنامه های فرادست، روند فرساینده تخریب ارزش های کالبدی و معنایی این مکان تاریخی-فرهنگی را سبب شده است. نوشتار حاضر بر آن است در پهنه میراثی شهر شیراز به عنوان نمونه مطالعاتی، به تبیین عوامل ناکارآمدی و زوال پهنه های میراثی بپردازد. در این پژوهش در چارچوب الگوواره پژوهش کیفی و رویکرد قیاسی، داده های موردنیاز با انجام مصاحبه های عمیق از منتقدان و پیروان این مداخله ها گردآوری و بر پایه تکنیک تحلیل مضمون، بر اساس رویکرد شش مرحله ای براون و کلارک کدگذاری و تحلیل شده است. بر پایه یافته های پژوهش، چهار پیشران و محرک اصلی شامل کالایی سازی و اعیانی سازی، وجود روابط و شبکه قدرت (تعارض منافع)، فساد و ضعف خودآگاهی و هویت مندی محلی (شهری) به مثابه عوامل اصلی تشدید زوال یافتگی پهنه میراثی و ناکارآمدی مداخله های صورت گرفته شناسایی شد. درنهایت مدلی سببی مشتمل بر ریشه ها و پیامدهای ناشی از پیشران های شناسایی شده به نام مدل تودرتوی زوال یافتگی و ناکارآمدی مداخله در پهنه های میراثی تدوین و پیشنهاد شد.
ارزیابی میزان رضایتمندی زنان از کیفیت فضاهای عمومی (نمونه موردی: شهرک گلستان سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: حضور اقشار مختلف از جمله زنان در فضاهای عمومی ، مستلزم توجه به انتظارات متفاوت آن ها از فضاهای همگانی در برنامه ریزی شهری است. لذا این پژوهش به دنبال دستیابی به شاخص های رضایت زنان از فضاهای عمومی در محدوده شهرک گلستان سمنان می باشد. داده و روش: روش پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی و هدف آن کاربردی است. جمع آوری داده ها بر اساس مطالعات کتابخانه ای و پیمایشی صورت گرفته و داده های منتج از توزیع 370 پرسشنامه با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی و نرم افزارهای SPSS و AMOSمورد بررسی قرار گرفتند. ضریب الفای کرونباخ بیش از 0.7 محاسبه شد که نشان از پایایی پرسشنامه دارد. روایی آن نیز طبق نظرات خبرگان تأیید شد. یافته ها: یافته ها نشان داد معیار "امنیت وایمنی" با ضریب رگرسیونی 0.803، بیشترین تأثیر را بر شاخص رضایتمندی زنان دارند. از طرفی معیار "اجتماعی" با مقدار ضریب رگرسیونی 0.349 اثرگذاری کمتری بر شاخص یادشده دارد. در سطح زیر معیارها "دلپذیری وجذابیت بصری"، "پاکیزگی محیط"، "فرصت های سرگرمی"، "تنوع کاربران"، "نظارت همگانی"، "غنای حسی" و "دسترسی به خدمات" به ترتیب بیشترین تأثیر را بر معیارهای هفتگانه پژوهش دارند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش بین امنیت وایمنی محیط و رضایت زنان از فضای شهری و در نتیجه حضور آنان در این فضاها بیشترین رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. بنابراین جهت ارتقای رضایتمندی زنان در محدوده مورد مطالعه، راهبردهای کلی در طرح ها و برنامه های شهری با تاکید بر افزایش ایمنی وامنیت اتخاذ شود. درسطح پروژه ها و طرح های موضعی نیز، بیشترین تمرکز بر پاکیزگی محیط، سرگرمی و... صورت پذیرد.
ارزیابی تأثیر کیفیت محیط ساخته شده بر سطح سلامت روحی و روانی بیماران مغز و اعصاب و روان در شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: علیرغم پیشرفت های علمی بشر امروزین، هنوز عوامل زیادی هستند که سلامت انسان ها، خصوصاً سلامت روانی آنان را تهدید می کنند. محیط کالبدی که توسط خود انسان ساخته شده است، می تواند یکی از همان عوامل تهدید کننده برای انسان باشد. در حالی که تمرکز عمده تحقیقات دانشمندان در قرن معاصر بر روی سلامت جسمی بوده، سلامت روان نسبتاً کمتر مورد عنایت قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر کیفیت محیط ساخته شده در سطح سلامت روحی و روانی بیماران مغز و اعصاب و روان در شهر اردبیل می باشد.
داده و روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش توصیفی- تحلیلی می باشد. اطلاعات مورد نیاز در این بررسی از طریق روش های میدانی و اسنادی گردآوری شده اند. جامعه آماری پژوهش منطبق بر بیماران مغز و اعصاب و روان در شهر اردبیل است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارSPSS و SMART PLS و آزمون های آماری تی تک نمونه ای و ضریب تاییدی مسیر در نرم افزار SMART PLS استفاده شده است.
یافته ها: با توجه به یافته های پژوهش براساس مدل ساختاری، آماره T-Value برای تمامی متغیرها بیشتر از (96/1) می باشد و در سطح اطمینان95/. معنادار است. و میزان واریانس تعدیل شده (AVE ) برای متغیر عناصر کالبدی (343/.)، متغیر هنر و زیبایی (321/.)، متغیر عناصر زیست محیطی و نظافت (416/.) و متغیر عناصر محیطی (332/.) می باشد و ارتباط معناداری بین کیفیت و طراحی محیط ساخته شده با سلامت روان بیماران مغز و اعصاب و روان در شهر اردبیل دارد که بیشترین تأثیر مثبتی که محیط طراحی و ساخته شده بر سلامت روحی و روانی بیماران مغز و اعصاب و روان گذاشته است مربوط به عناصر زیست محیطی و نظافت می باشد و بالاترین میانگین گویه مربوط به تمیزی و سالم بودن هوای شهر بوده است براین اساس هرچقدر کیفیت محیط بهتر و مطلوب تر باشد سلامت روان شهروندان بالاتر و بیشتر خواهد بود.
نتیجه گیری: براساس نظرات پاسخگویان کیفیت محیط ساخته شده در شهر اردبیل عناصر زیست محیطی و نظافت در سطح متوسط به بالا بوده و عوامل دیگر از قبیل (هنر و زیباشناختی، عناصر کالبدی و محیطی) در سطح استاندارد پایینی قرار دارد که نشان دهنده عدم مدیریت صحیح برنامه ریزان و مدیران شهری، در شهر اردبیل می باشد و باعث افزایش بیماری افسردگی در بین شهروندان و افزایش چند برابری بیماران مغز و اعصاب و روان گردیده است.
شناسایی و تحلیل پیشران های مؤثر بر انزوای شهری با رویکرد تحلیل ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
17 - 40
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تحلیل و شناسایی پیشران های مؤثر بر انزوای شهری با رویکرد تحلیل ساختاری انجام شده است. روش پژوهش تبیینی و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری شامل ادبیات علمی مرتبط با انزوای شهری و نظرات متخصصان این حوزه است. داده ها با استفاده از تکنیک دلفی جمع آوری و برای تحلیل و رتبه بندی عوامل، از روش میک مک استفاده شد. این روش، روابط پیچیده بین متغیرها را تحلیل و نمودارهایی مانند نمودار تأثیر-وابستگی ارائه می دهد. نتایج پژوهش نشان داد که بی ثباتی شغلی مهم ترین عامل مؤثر بر انزوای شهری است و به طور مستقیم و غیرمستقیم بر سایر متغیرها تأثیر می گذارد. عدم اعتماد به دیگران، افزایش نرخ طلاق، تجربه فرهنگ فردگرایانه و ارائه ناکافی خدمات اجتماعی از دیگر عوامل مهم شناسایی شدند. یافته ها با ادبیات موجود در مورد انزوای شهری همسو بوده و بر نقش عوامل شخصی، اجتماعی-اقتصادی و محیطی در شکل گیری انزوا تأکید دارند. برای کاهش انزوا و بهبود کیفیت زندگی در شهرها، باید به طور هم زمان به این عوامل پرداخته شود. یافته های این تحقیق می تواند به ارتقای دانش و آگاهی در مورد انزوای شهری، شناسایی عوامل مؤثر بر انزوای شهری و ارائه راهکارهای کاهش این پدیده کمک کند. این امر می تواند زمینه ساز اتخاذ سیاست ها و اقدامات مناسب برای مقابله با انزوای شهری و ارتقای کیفیت زندگی ساکنان شهرها شود.
تحلیل راهبردی بازیگران گردشگری شهری بافت تاریخی با رویکرد چند موضوع-چند بازیگر مطالعه موردی: بافت تاریخی شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
61 - 79
حوزههای تخصصی:
گردشگری تاریخی به عنوان یکی از ارکان اصلی توسعه اقتصادی و فرهنگی در شهرهای بافت تاریخی نظیر یزد، با پیچیدگی هایی در تعاملات و نقش های ذینفعان مواجه است. تعدد نهادهای دخیل در مدیریت شهری و به تبع آن تعدد در بازیگران مرتبط با بافت تاریخی و گردشگری شهری، یکی از عوامل دشواری و پیچیدگی سیاست گذاری گردشگری شهری است. بنابراین انبوه مسائل و موضوعات مرتبط گردشگری بافت تاریخی شهرها ازیک طرف و تعدد نهادها و بازیگران مرتبط، تبیین و تحلیل مسائل گردشگری بافت تاریخی را تبدیل به یک مسئله غامض و پیچیده کرده است. این پژوهش با روش مکتور (تحلیل چند موضوع-چند بازیگر) به تحلیل نقش ذینفعان مختلف در گردشگری بافت تاریخی یزد پرداخته است. روش مکتور (MACTOR) یک ابزار تحلیلی در مدیریت استراتژیک است که برای تحلیل مسائل پیچیده با محوریت چند موضوع و چند بازیگر به کار می رود. این روش با بررسی تأثیر متقابل بازیگران و موضوعات، هم گرایی و واگرایی اهداف آن ها را شناسایی کرده و برای طراحی استراتژی های هماهنگ و مؤثر کمک می کند. نتایج نشان می دهد که برخی بازیگران کلیدی مانند سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان، معاونت سیاسی و امنیتی استانداری، و نیروی انتظامی بیشترین تأثیر را در میان ذینفعان دارند. درعین حال، سه دسته ذینفعان شامل ساکنین بومی، کسبه، و فعالان بخش گردشگری، به عنوان بازیگران دو وجهی شناخته شده اند که ضمن تأثیرگذاری، تحت تأثیر سایر بازیگران نیز هستند و استقلال کمی در عملکرد خود دارند. نقش شهرداری، اداره کل میراث فرهنگی و خود گردشگران نیز به عنوان واسط تنظیمی در سیستم گردشگری بافت تاریخی تعریف شده است. تحلیل های همگرایی و واگرایی اهداف ذینفعان نشان می دهد که توافق بالایی بر اهدافی مانند جذب گردشگر و ارتقای امنیت وجود دارد، درحالی که اهداف اقتصادی کم تر موردتوافق قرارگرفته است. این یافته ها می تواند به سیاست گذاران در شناسایی ذینفعان همسو و طراحی استراتژی های مؤثر برای توسعه گردشگری پایدار کمک کند.
برنامه ریزی محلات دوستدار کودک با تأکید بر مشارکت پذیری؛ نمونه مطالعاتی محله پونک جنوبی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها با چالش های بسیاری روبرو هستند که یکی از این چالش ها بی توجهی به کودکان است و محلات به عنوان یکی از نطفه های حل مسائل شهر است که می توان از ظرفیت های آن بهره برد و کودکان به عنوان قشر آسیب پذیر باید نظر آن ها در رابطه با محیط زندگیشان مورد توجه برنامه ریزان قرار گیرد، به این دلیل که کودکان علایق بیشتری برای حضور در محله پیدا کند. بنابراین هدف پژوهش شناسایی راهکارهای برنامه ریزانه برای ایجاد محلات دوستدار کودک به منظور ارتقاء مشارکت پذیری در محله پونک جنوبی تهران است که در پژوهش های اخیر کمتر به آن توجه شده است. بنابراین این پژوهش سعی دارد شاخص های مطرح شده در ابعاد مختلف محلات دوستدار کودک را با توجه به مشارکت پذیری مطرح نماید. روش تحقیق توصیفی –تحلیلی و نوع پژوهش از نوع کاربردی است و برای تعیین حجم نمونه از روش کوکران استفاده شد که 380 پرسش نامه با توجه به جمعیت هر یک از بلوک ها به روش تصادفی ساده بین ساکنان محله با جامعه آماری 35408 نفر به دلیل اصل عدالت در انتخاب افراد در نمونه مطالعاتی برگزیده شده است و برای تحلیل پرسشنامه از تحلیل رگرسیونی استفاده شد یافته های تحقیق نشان داد که میزان انجام فعالیت های متنوع توسط کودکان در بعد کالبدی، ایمنی کودک در برابر اتومبیل در بعد حمل و نقل بیشترین امتیاز و توجه به رنگ های موردعلاقه کودکان در بعد کالبدی، تهویه مسکن در بعد مسکن کمترین امتیاز را کسب کرده اند. درنتیجه می توان با مشارکت کودکان محلات را به مکانی طبق میل و خواسته کودک تبدیل کرد که امنیت، حس تعلق، حضور پذیری در آن بالاست.
ارزیابی نقش حکمروایی خوب شهر بر تاب آوری محلات شهری، مطالعه موردی: محله شمیران نو تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
57 - 74
حوزههای تخصصی:
در بیشتر کشورهای درحال توسعه از جمله ایران، نظام برنامه ریزی و مدیریت توسعه شهری به صورت متمرکز است. مداخله قاطع دولت مرکزی در سیاست گذاری و برنامه ریزی های اجتماعی در این کشورها ضعف شدید مدیریت های محلی و نهادهای جامع مدنی را در شهرها به دنبال داشته است. تحقیق حاضر به بررسی رابطه دوسویه دو مفهوم نوین حکمروایی خوب شهری و تاب آوری و ارائه الگوی ساختاری برای محدوده موردمطالعه دارای نوآوری است. هدف این مقاله بررسی تاب آوری شهری با رویکرد حکمروایی خوب شهری در محله شمیران نو است. روش تحقیق حاضر از لحاظ هدف، کاربردی، از لحاظ ماهیت، توصیفی- تحلیلی است و ترکیبی از دو روش کیفی (پرسش نامه خبرگان) و کمی (پرسش نامه ساکنان) در محله شمیران نو می باشد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نتایج آزمون کلموگروف- اسمیرونف و نرمال بودن توزیع داده ها، از آزمون تی تک نمونه ای (T-test) استفاده شده است. نتایج یافته های پژوهش نشان می دهد که از بین متغیرهای حکمروایی مطلوب شهری به جز دو متغیر حاکمیت قانون و عدالت و انصاف بقیه متغیرها با متغیر وابسته رابطه معنی داری وجود دارد. برای بررسی ابعاد مختلف تاب آوری محله شمیران نو با توجه به خروجی نتایج آزمون کلموگروف- اسمیرونف و نرمال بودن توزیع داده ها، از آزمون تی تک نمونه ای (T-test) استفاده شده است که نشان می دهد تاب آوری در این محله وضعیت مطلوبی ندارد. به کارگیری اصول حکمروایی خوب شهری ضرورت انکارناپذیر حال و چشم انداز آینده مدیریت شهرهاست. مؤلفه هایی چون شفافیت، پاسخگویی، مشارکت طلبی، قانون مداری، کارآمدی، اجماع گرایی، عدالت، بینش راهبردی و تمرکززدایی می تواند به عنوان برون رفت از مشکلات فعلی و ترسیم مطلوب چشم انداز آینده نقش محوری در برنامه های مدیریت شهری ایران ایفا کند.
شهر چابک: مفهوم، اصول، ویژگی ها و چالش های پیاده سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای برنامه ریزی شهری دوره ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
119 - 133
حوزههای تخصصی:
شهر چابک طی دهه های اخیر در پاسخ به چالش های نوظهور ناشی از شهرنشینی و با هدف ارتقای کیفیت زیست، ارائه راه حل های بدیع، منعطف و در راستای رفع نیازهای انسانی و در نهایت افزایش کارایی خدمات شهروندی مطرح شد. هدف پژوهش معرفی مفهوم، اصول، ویژگی ها و چالش های پیاده سازی این رویکرد در شهرهای امروز است. این تحقیق به لحاظ هدف از نوع نظری و با بهره گیری از روش توصیفی، مبتنی بر مرور نظام مند ادبیات نظری در حوزه شهرسازی انجام شده است. منابع با روش کتابخانه ای و از طریق جستجوی کتب و مقالات مربوط به این مفهوم از پایگاه های علمی معتبر و شناخته شده گردآوری شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد، این مفهوم، در راستای تحقق توسعه پایدار شهری مطرح شده و بر مؤلفه هایی نظیر کیفیت هوای شهری، استفاده از انرژی های تجدیدپذیر، مدیریت منابع آب، فضای سبز و تنوع زیستی، حس تعلق اجتماعی و جذب سرمایه گذاری پایدار تأکید دارد. همچنین عواملی نظیر؛ بهبود هماهنگی بین نهادها، استفاده از فناوری های نوین، تدوین سیاست های حمایتی و مشارکت فعال شهروندان و توسعه زیرساخت های دیجیتال به طور قابل توجهی می تواند به ارتقای عملکرد و پایداری شهر چابک کمک کند. افزون بر این، چالش های مالی و فنی به عنوان موانع اصلی در پیاده سازی شهر چابک شناسایی شده اند که نیازمند سرمایه گذاری هدفمند و همکاری بین المللی هستند. این پژوهش می تواند به عنوان مبنایی جهت بهبود روش های طراحی و مدیریت شهری در ایران مورداستفاده قرار گیرد و راهکارهایی برای ایجاد شهرهای پایدار و چابک ارائه دهد.
واکاوی بی تفاوتی اجتماعی شهروندان نسبت به خط مشی های شورای اسلامی شهر تهران، مطالعه موردی: منطقه یک شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
17 - 35
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، موضوع مشارکت شهروندان، بی تفاوتی اجتماعی و سیاست های شهری به یکی از محورهای کلیدی تحقیقات اجتماعی و شهری تبدیل شده است. بی تفاوتی اجتماعی شهروندان نسبت به خط مشی های شورای اسلامی شهر تهران، پدیده ای پیچیده و چندبعدی است که کارآمدی و موفقیت سیاست های شهری را تحت تأثیر قرار می دهد. این بی تفاوتی ناشی از عوامل مختلف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و مدیریتی بوده و یکی از دلایل اصلی آن را می توان رشد سریع شهرنشینی، گسترش فردگرایی و افزایش دغدغه های شخصی شهروندان دانست. در چنین شرایطی، افراد توجه کمتری به امور عمومی و سیاسی نشان داده و میزان مشارکت اجتماعی کاهش می یابد. شورای اسلامی شهر، به عنوان نهادی کلیدی در حساس سازی شهروندان نسبت به امور شهری، تاکنون اقدامات مؤثری برای جلب مشارکت عمومی انجام نداده است؛ موضوعی که موجب تشدید بی تفاوتی اجتماعی در شهر تهران شده است. این پژوهش با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر بی تفاوتی اجتماعی شهروندان نسبت به خط مشی های شورای اسلامی شهر تهران و با استفاده از روش تحقیق آمیخته انجام شده است. در مرحله نخست داده ها از طریق پرسشنامه و مصاحبه با خبرگان جمع آوری و با روش کدگذاری تحلیل مضمون تحلیل شد. یافته های کمی پژوهش نشان داد که سطح بی تفاوتی اجتماعی شهروندان نسبت به خط مشی های شورای اسلامی شهر کمتر از حد متوسط است. همچنین نتایج بخش کیفی بیانگر آن است که ریشه های بی تفاوتی در هفت مضمون اصلی شامل عوامل مرتبط با شورا، سیاسی، روان شناختی، فرهنگی-اجتماعی، جمعیت شناختی، اقتصادی و مدیریتی قرار می گیرد که هرکدام دارای شاخص های مشخصی هستند
مدیریت بصری منظر رودخانه های شهری (نمونه موردی منظر رودخانه ای محدوده مرکزی شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکان یابی نامناسب سایت های بلندمرتبه می تواند لطمات جبران ناپذیری به مناظر شهری وارد کند. این موضوع به خصوص در شهر هایی با مناظر آبی که دارای با کیفیت ترین مناظر شهری هستند، اهمیت دوچندان دارد. منظر رودخانه ای بخش مرکزی اهواز، اخیرا مورد تعرضِ توسعه غیر اصولی قرار گرفته است؛ و به نظر می رسد با ادامه این روند، در آینده نه چندان دور ناهماهنگی ارتفاعی ساختمان ها چهره آشفته ای برای شهر به وجود آورد. بنابر این، هدف از پژوهش حاضر توسعه یک روش شناسی مؤثر برای هدایت منظر رودخانه ای در بخش مرکزی اهواز است. روش پژوهش ترکیبی از روش های کمی وکیفی است؛ که ابتدا انواع دیدها شناسایی، کد گذاری و تحلیل شده اند. سپس وضعیت مطلوب ارتفاعی با توسعه تکنیک ایزوویست سه بعدی (3D-isovist) و نمایش بصری دقیق (AVR) شبیه سازی شدند. نتایج نشان می دهد که علیرغم ناهماهنگی های ایجادشده فرصت توسعه موزون بصری رود کارون هنوز فراهم است. برای حفظ محصوریت فضایی جداره کارون آستانه ارتفاعی به صورت پلکانی پیشنهاد شده است. محاسبات صورت گرفته نشان می دهد که توسعه بلندمرتبه در فاصله کمی از جداره کارون امکان پذیر است. به عنوان مثال، ساختمان مسکونی 20 طبقه مجاور خیابان ساحلی اگر 4 بلوک عقب تر و در مجاورت خیابان آزادگان مکان یابی می شد آسیب بصری کمتری به منظر رودخانه وارد می شد. تفاوت این پژوهش با سایر پژوهش ها در حوزه منظر آن است که تلاش می کند تا چارچوب قائده مند و دقیق محاسباتی را برای تحلیل منظر پیشنهاد دهد؛ که قابلیت اجرا در سایر نمونه ها را دارد. نتایج فرآیند پیشنهادی در این پژوهش می تواند تحولی در نگرش به موضوع منظردر طرح های توسعه شهری ایجاد کند و تکمیل کننده آن باشد.
کاربست رویکرد انتقال حق توسعه در نواحی شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسائل و مشکلات ناشی از توسعه و گسترش فضایی شهرها و سیاست های تصمیم گیری با رویکردهای سنتی نه تنها سبب گردیده محلات مستعد توسعه از حقوق برابری برخوردار نباشند، بلکه باعث تخریب فضاهای میراث دار شهری شده اند. رویکرد انتقال حق توسعه تکنیک بازاری است جهت فراهم کردن سازوکارهای قانونی، اقتصادی، اجتماعی و غیره در راستای انتقال حقوق توسعه به سایر نقاط شهری است. از این رو پژوهش حاضر با تکیه بر رویکرد حاضر، درصدد کاربست این مفهوم در توسعه فضاهای شهری زنجان است. روش تحقیق پژوهش حاضر براساس نوع، توصیفی-تحلیلی بوده و براساس هدف کاربردی-توسعه ای است. سعی برآن است نواحی مناسب برای اجرای رویکرد انتقال حق توسعه شناسایی و نواحی مستعد نیز براساس مدل تصمیم گیری ویکور رتبه بندی گردد. حجم و تعداد نمونه براساس روش گلوله برفی انجام و 20 پرسشنامه تکمیل گردید. جهت اجرای مدل، تهیه و تحلیل نقشه های موضوعی از نرم افزارهای ArcGIS و Excel استفاده شد. نتایج نشان داد که پیش بینی های توسعه آتی شهر براساس ضوابط پهنه بندی متفاوت تر از وضعیت موجود بوده و پهنه های ارسالی توسعه در مرکز و جنوب شهر (منطبق بر نواحی 1-1، 2-1 و 3-1) قرار گرفته است. نواحی با رتبه مطلوبیت بالا برای دریافت توسعه شامل محلات گلشهرکاظمیه فاز 1 تا 8، شهرک کارمندان، کوی فرهنگ، شهرک آزادگان، شهرک رجایی و کوچمشکی حاصل شده که طبق ضوابط شهرسازی، مستعد توسعه با توجه به سیاست-های بلندمرتبه سازی هستند. می توان نتیجه گرفت که اجرای پروژه انتقال حق توسعه در درجه اول نیازمند تعریف تشکیلات اجرایی در بدنه مدیریت شهری و پیش بینی در طرح های توسعه شهری با رویکرد برابری اجتماعی است.
نگاهی به یک دهه پژوهش های حاشیه نشینی در ایران بر اساس روش مرور سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پس از انقلاب صنعتی ، مساله حاشیه نشینی به عنوان پدیده ای پیچیده، چندبعدی و پرکاربرد عمومیت یافت و نظریه پردازان گوناگونی به نظریه پردازی در این زمینه پرداختند تا پیامدهای گوناگون اجتماعی ، اقتصادی ، امنیتی و فرهنگی را فهم و کنترل کنند. در این راستا نظریات گوناگون ساختاری-کارکردی، تضادگرا و کنش گرا هر یک منطبق با پارادایم فکری خویش به مساله ورود پیدا کردند و راه حل های گوناگونی ارائه دادند. بنیادگرایان بر برخورد ریشه ای با توزیع نابرابر فرصت ها ، هدف گرایان بر ساماندهی ، بهینه سازی و توانمندسازی و مساله گرایان بر نقش مدیران شهری تاکید کردند داده و روش: این پژوهش منطبق با استراتژی کیفی و با تکنیک مرور سیستماتیک انجام شده است . برای انجام پژوهش تمامی پژوهش هایی که طی سال 1390 تا 1402 در زمینه حاشیه نشینی در ایران انجام شده اند و در نشریات مقالات علمی-پژوهشی معتبر در حوزه علم جامعه شناسی و برنامه ریزی شهری انتشار یافته اند مورد بررسی قرار گرفته اند و در نهایت 48 پژوهش حائز شرایط شناخته شد. یافته ها: پس از مرور کامل پژوهش های منتخب ، پنج دسته شامل علل ، پیامدها ، بررسی چندمتغیری حاشیه نشینی ، توصیف حاشیه نشینی از نگاه حاشیه نشینان و بیان ویژگی های حاشیه نشینی شناسایی شد و بالغ بر 80 یافته در پنج جدول به نمایش درآمد نتیجه گیری: استتفاده از یافته های پژوهشی در زمینه مدیریت شهری ، چشم اندازی تحول آفرین در زمینه مدیریت مساله پیچیده در اختیار پژوهشگران و مدیران شهری قرار میدهد و میتوانند در زمینه های گوناگونی به ویژه منطبق با روش های فرصت –تهدید و روش های کیفی گرا توسعه یابند .
تبیین عوامل تأثیرگذار در شکل گیری شهر هوشمند بر اساس تاب آوری زیرساختی، مطالعه موردی: شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
41 - 56
حوزههای تخصصی:
شهر هوشمند و تاب آور دو مفهوم متفاوت هستند، اما می توانند با یکدیگر ترکیب شوند تا بهبود زندگی شهروندان را در مواجهه با چالش های مختلف تسهیل کنند. استفاده از فناوری های پیشرفته در ساختار شهر هوشمند می تواند به تقویت تاب آوری شهر در مواجهه با چالش های مختلف کمک کند، لذا، در پژوهش حاضر عوامل تأثیرگذار در شکل گیری شهر هوشمند بر اساس تاب آوری زیرساختی موردبررسی قرار گرفت. جمع آوری داده ها به روش کتابخانه ای و پرسشنامه انجام گرفت. تجزیه وتحلیل داده ها به کمک تحلیل عاملی و آزمون رگرسیون چند متغیر در نرم افزار اس.پی اس. اس و مدل سازی معادلات ساختاری در محیط نرم افزار ایموس صورت پذیرفت. نتایج تحلیل عاملی نشان داد عامل بهره گیری از زیرساخت های انرژی محور هوشمند در جهت کاهش آسیب پذیری نخستین عامل شکل گیری شهر هوشمند بر اساس تاب آوری زیرساختی در شهر اهواز به شمار می آید. هم چنین، عواملی همچون؛ زیرساخت ها و سرمایه اجتماعی، مدیریت زیرساخت های هوشمند شهری و مدیریت هوشمند و یکپارچه زیرساخت های اطلاعاتی جهت تحقق شهر هوشمند تاب آور به ترتیب رتبه دوم تا چهارم را به خود اختصاص داده اند. نتایج همچنین نشان داد عوامل شش گانه استخراج شده تاب آوری زیرساختی 723/0 درصد از واریانس متغیر شهر هوشمند، سپس، زیرساخت تأسیساتی و انرژی به میزان 7/53 درصد بر تحقق شهر هوشمند، زیرساخت نهادی-مدیریتی 1/63 درصد بر تحقق شهر هوشمند و زیرساخت اجتماعی 27/3 درصد بر تحقق شهر هوشمند اثرگذار است. هوشمند سازی خدمات امداد و نجات مثل آتش نشانی، ساخت مسیرهای هوشمند جهت حرکت خودروهای ویژه و خدمات رسان، برنامه ریزی مطلوب محلات هوشمند بر اساس سرمایه اجتماعی و مدیریت هوشمند و یکپارچه زیرساخت های اطلاعاتی، انرژی و تأسیساتی از جمله پیشنهادهایی است که بر اساس نتایج پژوهش ارائه شده است.
شناسایی معیارهای مؤثر بر مکان یابی پارک ها و فضای سبز شهری در مقاله های ایرانی با روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکان یابی مناسب پارک ها و فضاهای سبز شهری همواره در برنامه ریزی های شهری و دستیابی به توسعه پایدار شهری اهمیت زیادی داشته است. هدف این پژوهش، شناسایی و طبقه بندی معیارهای مؤثر در مکان یابی پارک ها و فضای سبز شهری در مقالات علمی-پژوهشی ایرانی با استفاده از روش فرا ترکیب است. واحد تحلیل در این پژوهش، مقاله های علمی – پژوهشی فارسی زبان با نمونه مطالعاتی داخلی است که در پایگاه اطلاعاتی نظیر Noormags، Magiran، SID، ISC، پرتال جامع علوم انسانی و علم نت، در دوره زمانی 1401-1387 چاپ شده اند. با جستجو در پایگاه های اطلاعاتی فوق 93 مقاله یافت شد که با استفاده از برنامه مهارت های ارزیابی حیاتی (CASP)، میزان روایی این مقالات موردبررسی قرار گرفت و درنهایت به 65 مقاله کاهش یافت. برای تجزیه وتحلیل مقالات منتخب از الگوی هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که 81 معیار جهت مکان یابی پارک ها و فضاهای سبز شهری مورداستفاده محققان ایرانی قرارگرفته است که این معیارها به 35 معیار اصلی تبدیل و در 6 مؤلفه (دسترسی و فاصله از کاربری های شهری، کالبدی، زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی و حقوقی) طبقه بندی گردید. در بین معیارهای شناسایی شده، مهم ترین آن ها عبارت اند از فاصله از مراکز آموزشی، دسترسی به شبکه ارتباطی، فاصله از فضاهای سبز موجود، فاصله از مراکز فرهنگی- مذهبی، فاصله از مراکز مسکونی و تراکم جمعیت. یافته های این تحقیق می تواند راهنمای مناسبی برای پژوهشگران و برنامه ریزان و مدیران در زمینه مکان یابی پارک ها و فضاهای سبز شهری باشد
تحلیلی بر اهمیت و نقش فضاهای گردشگری در شخصیت شهروندی (مطالعه موردی: شهر شوش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شخصیت و هویت شهروندی به عنوان یک هویت اجتماعی درون یک بستر شکل می گیرد. فضاهای گردشگری به عنوان بخشی از محیط شهری، موجبات بروز الگوهای رفتاری خاص در این بستر است که در دو بعد احساسی و ذهنی شکل می گیرد. هدف از این تحقیق بررسی و تحلیل نقش فضاهای گردشگری در شخصیت شهروندی است. مؤلفه های رفتاری شامل: مؤلفه های شناختی-عاطفی و مؤلفه های ادراک محیطی که در دو متغیر کلی تحقیق شامل تعلق مکانی و مشارکت شهروندان است. تحقیق با روش کمی و از نوع توصیفی – تحلیلی و باهدف کاربردی از طریق توزیع پرسشنامه به صورت تصادفی بین شهروندان انجام گرفته و با روش همبستگی و رگرسیون در نرم افزار SPSS تحلیل شده است. یافته های تحقیق، میزان همبستگی و رابطه مستقیمی (مثبت) را باشخصیت شهروندی نشان می دهند. میزان این همبستگی برای متغیر تعلق مکانی 067/. و مشارکت شهروندان 074/. است. میزان تأثیر این متغیرها برای متغیر تعلق مکانی 045/. و مشارکت شهروندان 038/. است که نشان می دهد تعلق مکانی نقش مهمی در اهمیت فضاهای گردشگری دارد. نتایج نشان می دهند که فضاهای گردشگری نقش مؤثری در شخصیت شهروندی ایفا می کنند به طوری که متغیرهای شناخت فضاها، احساس مسئولیت، احترام به گردشگران، علاقه به توسعه فضای گردشگری و راهنمایی گردشگران بیشترین فراوانی و تأثیر را در شخصیت شهروندی داشته اند. می توان انتظار داشت با افزایش تعلق مکانی در شکل گیری شخصیت شهروندان نقش مهمی داشته باشد و در بهبود مهمان پذیری گردشگران، نظارت و مشارکت در حفاظت از فضاهای گردشگری، و فرهنگ شهروندی تأثیر بیشتری داشته باشد.