مطالب مرتبط با کلیدواژه

حاشیه


۱.

عدالت فضایی در فضاهای دوگانه شهری (تبیین ژئوپلیتیکی الگوهای نابرابری در حاشیه کلانشهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: متن عدالت فضایی حاشیه نابرابری فضایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۰۰ تعداد دانلود : ۱۶۳۲
حاشیه نشینی به مثابه یک فرآیند محلی، ملی و فراملی بازتاب فضایی عدم تعادلهای موجود در روند سیاستگذاری های ملی و مختصات و مقیاس عملکردی ژئوپلیتیک سرمایه از یکسو و علل و عوامل درون منطقه ای و محلی از سوی دیگر است و حاشیه نشینان با احتساب این موارد در حقیقت بازنده و معلول شرایط اجتناب ناپذیر فوق الذکر هستند که بویژه در کشورهای در حال توسعه، نقطه تلاقی متنهای فضایی روستایی و شهری یعنی نواحی حاشیه را به عنوان مکان ادامه حیات اجتماعی خویش اختیار می کنند.اینان نه حاشیه نشینان بلکه حاشیه راندگان جامعه و محکومین به تحمل آلام و مشتقات زندگی در حاشیه اند که در فرجام تضادهای گوناگون اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، هویتی و حتی انسانی به امید تحقق نسبی آرمان عدالت فضایی، خود را در تقابل و چالش با فرامتن شهری یافته اند. مقاله حاضر مبتنی بر تبیین بنیانهای اصلی نابرابری فضایی و اشارت درون منطقه ای به چالشهای حاکم بر مناسبات متن و حاشیه در کلانشهر مشهد و فراسوی نگرشهای تسکینی و ترحم آمیز یا بالعکس نگرشهای ابزاری و فن محور، در پی صورت بندی و پردازش مفهومی دیگری از حاشیه نشینی و دلایل ناظر بر آن است تا بدین طریق شاید در ایجاد زمینه های لازم برای ساماندهی شرایط نابسامان حاشیه مفید فایده واقع گردد.
۲.

بررسی تاثیر عناصر اجتماعی بر امنیت اجتماعی در شهر سنندج(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: امنیت امنیت اجتماعی هنجارهای اجتماعی حاشیه نشینان مرکزنشینان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۷۳ تعداد دانلود : ۱۳۷۲
هدف این مطالعه بررسی تاثیر عناصر اجتماعی بر امنیت اجتماعی در شهر سنندج است. در این مطالعه از روش¬های کیفی (مصاحبه عمیق) و کمی (پرسشنامه خوداجرا) برای جمع¬آوری اطلاعات استفاده شده است. جامعه آماری کلیه جوانان بالای 18 ساله ساکن شهر سنندج می¬باشد که حجم نمونه آن در روش کیفی بر اساس نمونه¬گیری نظری 60 نفر و در بخش کمی با استفاده از فرمول کوکران 382 نفر بود که برای اطمینان بیشتر از 400 نفر اطلاعات جمع¬آوری شد. از روش نمونه¬گیری خوشه¬ای چندمرحله¬ای برای دسترسی به حجم نمونه¬ها استفاده شده است. چارچوب نظری برای بررسی این مساله ترکیبی از نظریات مکتب کپنهاگ و میتار است. ضریب همبستگی اسپیرمن برای سنجش رابطه بین دو شاخص هنجارهای اجتماعی و امنیت اجتماعی، همبستگی متوسط و مستقیمی (456.) را نشان می-دهد. درباره حاشیه نشینان با خاستگاه روستایی، خانمها مزاحمت¬های خیابانی را مهم¬ترین عامل تهدید دانسته¬اند. بین جنسیت و مزاحمت خیابانی رابطه معنی¬داری در سطح 99% وجود داشته و شدت آن متوسط (520/.) می¬باشد. عناصر موجود در حوزه اجتماعی، تأثیر منفی بر امنیت اجتماعی گروه دوم حاشیه¬نشینان (قاچاقچیان کالا) دارد. زنان و دختران گروه دوم حاشیه یعنی قاچاقچیان منابع تهدید امنیت شان را از سوی حوزه اجتماعی و عوامل آن می دانند. اما مردان قاچاقچی امنیت اجتماعی شان از سوی حوزه اجتماعی مورد تهدید قرار نمی گیرد بلکه منابع تهدیدشان را در حوزه های دیگر (اقتصادی) تشخیص می دهند. گروه اول مرکزنشین (بازاریان) سرقت منزل و مغازه را منبع عمده تهدید امنیت اجتماعی شان می¬دانند. 40% پاسخگویان از اینکه به مدت طولانی خانه را ترک کنند، از دزدی می¬ترسند. گروه رسمی و فرهنگی شهر سنندج (گروه دوم مرکز) بر عکس گروه های دیگر، امنیت اجتماعی شان از سوی حوزه اجتماعی و مؤلفه¬های آن در معرض تهدید واقع نمی شود. بلکه منابع تهدیدشان را در حوزه های دیگر (اقتصادی، فرهنگی و ..) تشخیص می¬دهند. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون لجستیک نشان می¬دهد که شش متغیر جرایم اجتماعی، جنس، حجم خانواده، تحصیلات، عملکرد قانون و هنجارهای اجتماعی توانسته¬اند تا 82.5% پاسخگویان را به درستی بین دو وجه متغیر وابسته از هم تفکیک کنند.
۳.

بررسی میزان رضایت حاشیه نشینان از عملکرد مدیریت شهری و نقش آنان در توسعه فضایی و کالبدی حاشیه شهر بابل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت شهری حاشیه مشارکت شهروندان توسعه فضایی و کالبدی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری فضا و محیط شهری
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری مدیریت شهری
تعداد بازدید : ۱۱۸۲ تعداد دانلود : ۶۲۲
یکی از مهمترین پیامدهای رشد شتابان شهرنشینی در کشورهای در حال توسعه، معضل ساخت و سازهای غیررسمی در محلات پیرامونی و حاشیه شهرها می باشد، که چالش عدم امکان پاسخگویی به نیازهای جدید ناشی از این رشد را برای مدیریت شهری به وجود آورده است. هدف از این پژوهش شناسایی مهمترین عوامل مؤثرمؤثر بر توسعه بی رویه محلات حاشیه شهر می باشد که در این راستا مؤلفه های کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر آن مورد بررسی قرار گرفته اند. روش پژوهش در تحقیق حاضر، به صورت توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است و جامعه آماری شامل ساکنین مناطق حاشیه ای شهر بابل می باشند. تعداد نمونه در جامعه مورد مطالعه براساس فرمول کوکران 250 نفر تعیین شد که به روش نمونه گیری، منظم یا سیستماتیک انتخاب شده اند و سپس با استفاده از نرم افزار SPSS، داده ها مورد تجزیه و تحلیل آماری و سنجش قرار گرفته اند. نتایج بدست آمده از تحلیل های همبستگی حاکی از آن است که بین عملکرد مسئولان شهرداری در تهیه و اجرای برنامه های عمرانی و خدمات رسانی، با افزایش میزان رضایت شهروندان در سطح 99 درصد، رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج حاصل از آزمون کای اسکوئر نشان می دهد که بین ساخت و سازهای غیراصولی با مناسب بودن قیمت زمین در حاشیه شهر، پایین بودن درآمد حاشیه نشینان و عدم نظارت کافی شهرداری در زمینه ساخت و سازها، رابطه معنی داری وجود دارد. براین اساس باید علت ناموزون بودن و ساخت و سازهای غیراصولی در حاشیه شهر مورد مطالعه را در پایین بودن درآمد مردم و ارزانی زمین و مسکن نواحی حاشیه ای نسبت به نواحی مرکزی شهر و همچنین کم توجهی مسئولان شهرداری جستجو نمود. نتایج بدست آمده از آزمون اسپیرمن نیز حاکی از آن است که شهروندان به تبع افزایش رضایت از عملکرد مدیران و مسئولان، میزان مشارکتشان بیشتر می شود. آزمون کروسکال والیس به منظور مقایسه میزان مشارکت شهروندان در محلات هدف نشان می دهد که در محله های حاشیه ای کتی غربی و شرقی، میزان مشارکت نسبت به محله های موزیرج بیشتر است و از میانگین رتبه ایی بالاتری برخوردارند. از این رو نظارت کافی و وافی مسئولان در امر ساخت و سازها به ویژه در نواحی حاشیه ایی، تشویق و ترغیب شهروندان در أخذ مجوز ساخت و پروانه کسب مبتنی بر اصول و ضوابط شهرسازی، ارائه بهینه و مطلوب خدمات از سوی مسئولان و مدیران شهری و جلب مشارکت شهروندان در راستای تهیه و اجرای طرح های توسعه شهری امری اجتناب ناپذیر است.
۴.

مقوله «مرکز» و «حاشیه»، تبیین انگاره مفهومی از مواجهه «خود» و «دیگری» در حیات شهر با تأکید بر رویکرد توسعه درون زا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حاشیه خود دیگری شهر مرکز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۷ تعداد دانلود : ۵۸۲
یکی از مفاهیم عمده در نگاه مدرن و پست مدرن به پدیده ها، دوگانه «خود» و «دیگری» است. در علوم اجتماعی، هنگامی که صحبت از دیگری می شود، بحث این است که اقلیت و اکثریت جامعه چگونه شکل می گیرد؛ بنابراین در اندیشه جامعه شناختی، اقلیت ها معمولاً دیگری را تشکیل می دهند. چراکه «اکثریت» در چارچوب جامعه، واجد قدرت می شوند و همین قدرت، زمینه ساز معنای «دیگری» در چارچوب «بازنمایی» خواهد شد. در شهرهای ایران، حاشیه نشینی و یا به تعبیری دیگر کانون های خودانگیخته بخش جدایی ناپذیری از زندگی شهری را شکل می دهند. پرسشی که مطرح می شود آن است که چگونه حاشیه به عنوان «دیگری» می تواند توسعه یافته، در خود ریشه کند و در جامعه تبدیل به نیروی «مولد» شود؟ بدین منظور مقاله حاضر، بر آن است تا با بررسی نحوه مواجهه و تعامل «خود» و «دیگری»، زمینه ای مناسب را برای طرح دکترین معتقدین به توسعه درون زا فراهم آورد. این تحقیق به لحاظ «ماهیت» پژوهش، از گونه تحقیقات «کیفی» از نوع «بنیادی» و به لحاظ «قصد» از پژوهش، «تحلیلی» است که به درک شیوه مواجهه خود و دیگری در حیات شهر می پردازد. منطق پژوهش، «قیاسی» است. در پایان، این مطالعه نشان می دهد که اصلاح در نحوه توزیع خدمات به حاشیه جهت مولد نمودن دو حوزه صنعت و کشاورزی و متعاقب آن کوچک نمودن بخش مصرف، تقویت نهادهای محلی در فرایند توانمندسازی حاشیه، بازنگری قلمروی مالکیت، تقویت بنیان های اقتصاد درونی با مشارکت مردم و عدم تزریق امکانات از بیرون، ازجمله عواملی هستند که می تواند در مولد نمودن حاشیه، تأثیرگذار باشند.
۵.

سازوکار «بازی زبانی» ویتگنشتاین به مثابه نقد اجتماعی قدرت در نمایش آیینی – سنتی سیاه بازی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ویتگنشتاین بازی های زبانی انتقاد اجتماعی حاشیه مرکز نمایش سیاه بازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۴ تعداد دانلود : ۵۹۴
ویتگنشتاین متأخر عقیده دارد که زبان در شکلی نامحدود دارای انواعی است که این عدم محدودیت می تواند به بازی های زبانی منجر شود. از منظر ویتگنشتاین متأخر، در یکی از این شکل های بازی با زبان، زبان کلامی در بازشناسی ارتباط، نه تنها عامل بازنمایی اندیشه که در تعاریف گسترده تر و اجتماعی می تواند به نشانه ای برای بیان تسلط قدرت به شمار آید. بازتاب این تفکر را می توان در گفت و گوی میان نیروهای مسلط در جامعه جست و جو کرد. در این گفت و گو قدرتی که از عامل زبان کلامی سود می جوید، به منزله مرکز بازشناسی شده و می کوشد تفکر خود را بر حاشیه ها تحمیل کند؛ اما در راستای همین بازی زبانی، مرکز همیشه ثابت نمی ماند و حاشیه ها به تناوب با جای گیری در مرکز سبب ساز واسازی آن می شوند. یکی از اشکالی که می توان بازتاب این نظریه را در آن جست و جو کرد، شکل نمایشی تخت حوضی به مثابه یکی از گونه های نمایش های آیینی سنتی ایرانی است. در این شکل از نمایش ارباب نماینده و کنشگر جایگاه قدرت (مرکز) است که برتری قدرت مدارانه خود را در گفت و گو با سیاه شکل می دهد. سیاه نیز به منزله تیپ حاشیه ای جامعه سنتی، با تمهیداتی زبانی در مقابل مرکز/ ارباب مقاومت می کند. این مقاله قصد دارد با مطالعه نمایش نامه بازی سلطان و سیاه، اثر علی نصیریان با روش توصیفی تحلیلی پس از تعریف و تبیین نظریه بازی های زبانی ویتگنشتاین متأخر، با پرداختن به کنش زبانی موجود در نمایش تخت حوضی نشان دهد که چگونه انتقاد اجتماعی به واسطه این انگاره شکل گرفته است و از سوی بازی حاشیه و مرکز در زبان کلامی بازنمایی می شود.
۶.

ادوارد براون در حاشیه سنّت شرق شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شرق شناسی حاشیه گسست فوکو براون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۱ تعداد دانلود : ۳۷۶
شرقی ها در آثار شرق شناسان اغلب مردمانی نابالغ، ناتوان از اداره کردن خود و نیازمند قیّم به تصویر کشیده شده اند. بازنمایی این تصاویر برای مشروعیت دادن به قدرت غرب است و شرق (بر اساس رابطه دیالکتیک دانش / قدرت از منظر فوکویی) به صورت انسانی فاقد عقلانیت مدرن نشان داده می شود؛ به همین دلیل نیازمند قیم و هدایتگر است. این نوع تصاویر از گزاره های بدیهی در سنّت مسلّط شرق شناسی به شمار می رود؛ اما در کنار این تصاویر، برخی شرق شناسان، تصویری مبتنی بر بیداری و بلوغ ایرانیان ارائه کرده اند. این تشتت تصاویر از تعدّد سنّت های شرق شناسی (و نه یکدستی آن) نشان دارد. هدف این پژوهش به چالش کشیدن تصویر شرق در سنّت شرق شناسی مسلّط است. یکی از راه ها، به متن آوردن نگاه شرق شناسانی است که در حاشیه سنّت حاکم شرق شناسی قرار گرفته اند. این امر اعتبار تصویر در گفتمان مسلط را مخدوش و در نتیجه، سنّت شرق شناسی را از یکدستی خارج می کند. از کسانی که به گزاره های بدیهی سنّت شرق شناسی در آثارش نپرداخته، ادوارد براون است. بازنمایی تصویر ایران در رویکرد براون، آن تصویر کلیشه ای مبتنی بر فقدان عقلانیت مدرن ایرانیان در گفتمان شرق شناسی را بر هم ریخته است. از دیدگاه براون، روحیه و افکار ایرانی ها در عصر مشروطه، در اندک زمانی، پیشرفت های برجسته ای کرد. او ترقّی فکر ایرانیان را در زدودن تحمیل های ستمگرانه غربیان و قاجاریه و بیداری نسبت به مسؤولیت تاریخی خود که آغاز حرکتی خردمندانه است ستایش کرده است.
۷.

بررسی انواع حاشیه در قالی های دوره صفوی

کلیدواژه‌ها: طرح حاشیه قالی صفوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۲ تعداد دانلود : ۳۷۸
از عوامل شکل دهنده یک قالی خوب ، طراحی آن است که بسیار تنوع پذیر و قابل گسترش می باشد. تقریباً همه ی قالی های امروزی بر اساس طرح و نقشه بافته می شوند بنابراین نیاز گسترده و سلیقه های مختلف ، بازنگری و تجدید نظر بر طرح ها و نقشه های موجود را لازم می نماید . حاشیه از عناصر ثابت ، سنتی و اصیل فرش و جزء لاینفک آن محسوب می شود و نقش بسزایی در ایجاد فضای بصری مناسب از نظر زیبایی شناسی در طرح قالی دارد.تنوع نقوش حاشیه در دوران های تاریخی فرش ایران بررسی و طبقه بندی آن ها ضروری می سازد .از این رو قالی های دوره صفوی که از درخشان ترین دوره های هنر قالی بافی ایران محسوب می شود مورد توجه قرار گرفت تا با مطالعه نمونه های برجسته آن به شناخت انواع نقوش حاشیه و عناصر به کار رفته در آن ها بپردازیم . پژوهش به روش تحلیلی و توصیفی به گردآوری اطلاعات با استناد به منابع کتابخانه ای پرداخته و نتایج حاصل از آن در جدول ونمودار ارائه شده است. در بررسی انجام شده بر روی نمونه آماری مورد نظر (56 تخته قالی) مشخص شد که حاشیه های این دوره اکثرأ به صورت حاشیه های سه گانه اند با نقش هایی کاملا متفاوت ، حاشیه ها به نسبت متن پهن ترند ، حاشیه کوچک بیرونی پهن تر از حاشیه کوچک درونی است . همچنین کاربرد نقش های کتیبه ای بیشتر از سایر نقش هاست .
۸.

سبک شناسی حاشیه قالی های ایران قرن دهم ه. ق. بر اساس مراکز قالیبافی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قالی صفویه حاشیه ساختارهای تزئینی سبک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۰ تعداد دانلود : ۱۸۵
بیان مسئله: حاشیه قالی چهارچوبی از نظام های تزئینی مستقل از زمینه قالی و حاصل تکرار مجموعه نقوش، با ظرفیت های بصری قابل تأمل است؛ حضور پایدار حاشیه با خصایص متمایز در قالی های صفویه می تواند مُبیّن ارائه سبک هایی باشد که در چارچوب تولیدات منطقه ای تعریف شوند. بنابراین تمایزات حاشیه ها در هر گونه ای می تواند شناسه تولیدات قلمداد شود. در این راستا به دو پرسش پاسخ داده شده است: آرایه های تزئینی حاشیه قالی های قرن دهم ه. ق. نمایانگر چه سبک هایی در تولیدات مناطق مختلف هستند؟ موقعیت فرهنگی-هنری مناطق بافندگی چگونه با سبک های حاکم بر حاشیه قالی ها ارتباط می یابند؟ هدف پژوهش: با درنظرداشتن کم توجهی به حاشیه ها در طبقه بندی قالی ها، هدف اصلی از سبک شناسی قالی های قرن دهم ه. ق. براساس تمایزاتِ حاشیه، ارائه الگوهای اصیل حاشیه هر منطقه به طراحان معاصر در زمینه طراحی قالی های منطقه ای است. روش پژوهش: این پژوهش کیفی و به روش تحلیل محتوای ساختاری برپایه داده های کتابخانه ای و اینترنتی است. پنجاه و هفت قالی صفویه متعلق به قرن دهم ه. ق. (دوره شاه اسماعیل و شاه طهماسب) به شیوه هدفمند و غیرتصادفی از منابع اسنادی استخراج شدند. برپایه پرتکرارترین ساختارهای خطی مستخرج (سی وهشت نمونه) از حاشیه ها، سبک های مرتبط با آن ها تعریف شد. نتیجه گیری: با تحلیل نظام های بصری حاکم بر حاشیه قالی ها، سبک های غالب براساس نقوش غالب (اسلیمی گل دار، اسلیمی ماری و تقابل های حیوانی) و ترکیب بندی غالب (قلمدانی، تصویری و مایگان هراتی) معرفی شدند. مداومت یک نگاره یا ساختار تزئینی با اشکال متنوع در تولیدات مناطق مختلف این گمان را قوت بخشید که نظام های بصری، شناسه های متأثر از پیشینه های فرهنگی (مذهب، سیاست و هنر) مناطقی هستند که محصول هنری در آن ها تکوین یافته است.
۹.

پدیدار شناسی ناامنی و سنخ بندی زنان حاشیه نشین از مسأله امنیت(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۷۹ تعداد دانلود : ۱۶۶
دامنه ی وسیع مسایل، مشکلات و آسیب های اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی در محله حاشیه نشین «مرتضی گرد» اهمیت مطالعه پدیده ی امنیت زنان و بازنمایی تجربه های ناامنی آنها را در این منقطه حاشیه ای ضروری می سازد. واکاوی روایت های این زنان حاشیه نشین از مساله ناامنی و صورت بندی و سنخ شناسی مواجهه آنان با مقوله ناامنی،محور موضوعی مطالعه حاضر بوده است. ا در برابر این مساله چند دسته از زنان حاشیه نشین را می توان سنخ شناسی نمود. نمونه های پژوهش حاضر، بر اساس نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و محقق با 29 نفر از زنان 16 تا 65 سال و دارای تجربه زیسته حاشیه نشینی، مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته انجام داده است. یافته ها حاکی از آن است که زنان مرتضی گرد ناامنی را در مضامینی شامل: در معرض آسیب های اجتماعی بودن، به مثابه نگرانی و به مثابه فقدان و کمبود امکانات معنا نموده اند.همچنین در مساله مواجهه با ناامنی، سنخ های متنوعی از بانوان حاشیه نشین شامل: زنان مطالبه گر امنیت ، زنان تاب آور، زنان ناامن انگار، زنان مترصد فرار، زنان قربانی ناامنی و زنان ناامن ساز شناسایی شدند .