فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۹۶۱ تا ۴٬۹۸۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین شاخص ها در توسعه سکونتگاه های روستایی، تمایل گسترده به مشارکت مستمر روستائیان در فعالیت های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است. در این راستا و در جوامع سنتی مشاهده می شود که مشارکت سیاسی افراد به ویژه روستانشینان منجر به آگاهی بالا و توسعه همه جانبه اقتصادی و اجتماعی روستاها نمی شود؛ بلکه علاوه بر ایجاد کشمکش و افزایش اختلافات درونی، عرصه ای برای سهم خواهی های اقتصادی و خدماتی است. در منطقه ی ممسنی از توابع استان فارس ملاک های مشارکت افراد بر اساس معیارهای جامعه باز نیست، بلکه اصل مشارکت سیاسی افراد بر پایه های طایفه ای و توقعات ایلی استوار است. در این مقاله تلاش شده است تا با واکاوی روند مشارکت سیاسی روستائیانِ منطقه با توجه به هویت طایفه ای، به اثر مشارکت روستائیان در خدمات رسانی اقتصادی و اجتماعی به روستاها پرداخته شود. در این راستا تعداد 90 نفر از سرپرستان خانوار چهار روستای بالاتر از 1000 نفر جمعیت، از طوایف منطقه به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شده است. به منظور تحلیل داده ها در یک حالت تطبیقی میزان مشارکت روستاییان در انتخابات و هم چنین رابطه ی بین هویت طایفه ای نمایندگان مجلس و خدمات متفاوت ارائه شده به روستاها مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج نشان داد بیش از 85 درصد از رأی دهندگان منطقه با تکیه بر هویت طایفه ای کاندیداها به انتخاب نماینده خود دست زده اند. هم چنین خدمات رسانی و توزیع منافع و منابع اقتصادی- رفاهی در روستاهای مورد مطالعه با انتخاب نماینده از یک طایفه ی خاص و نگاه ویژه ی نماینده به روستاهای هم طایفه عموماً ارتباط مستقیم و تنگاتنگی دارد.
شناسایی وتحلیل کانونهای جرمخیز در راستای دستیابی به امنیت پایدار(مطالعه موردی: مناطق شهرارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صحنه جرم در شهر یعنی همان مکانی که جرم در آن رخ میدهد و به عبارت دیگر، محدوده هایی که بزهکاری به لحاظ زمانی و مکانی در آن تجمع مییابد یا انجام جرم را آسان میسازد. این مقاله با هدف شناسایی کانونهای جرمخیز در مناطق شهر ارومیه به ارایه راهکارهایی برای رسیدن به امنیت پایدار در مناطق مختلف شهر ارومیه میپردازد. تحقیق پیش روی به لحاظ هدف «کاربردی» و به لحاظ ماهیت و روش «توصیفی – تحلیلی» است. جامعه آماری این پژوهش همه مجرمان دستگیر شده مناطق چهارگانه شهر ارومیه در سال 1389 بوده است. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای آمار استنباطی و مدل های پیشرفته آماری، ضریب همبستگی، ضریب رگرسیون، تحلیل واریانس چندمتغیره و تحلیل مسیر استفاده شده است. بررسی انواع جرمها در سطح مناطق شهر ارومیه در سال 1389 نشان میدهد منطقه دو و سه دارای بیشترین میزان ارتکاب انواع جرمها و منطقه چهار دارای کمترین میزان ارتکاب انواع جرمها هستند. همچنین بیضی انحراف معیار نشان میدهد توزیع جرمها و روند گسترش آن در مناطق این شهر، دارای جهتی شرقی به غربی است؛ به گونهای که منطقه چهار دارای کمترین میزان وقوع جرم است (توزیع متمرکز) و در سایر مناطق میزان ارتکاب انواع جرمها توزیعی پراکنده دارد. بررسی تحلیل مسیر اثرگذاری عوامل مختلف در شکلگیری کانونهای جرمخیز نیز نشان میدهد متغیرهای سرقت با میزان 504/0 و خرابکاری و اخلال در نظم جامعه با میزان 449/0 دارای بیشترین تأثیرها در شکلگیری کانونهای جرمخیز در شهر ارومیه بودهاند. در نهایت، راهکارهایی برای کاهش میزان جرمها و رسیدن به امنیت پایدار در سطح مناطق شهر ارومیه ارائه شده است.
تحلیل تناسب اراضی (LSA) برای توسعه شهری در محدوده مجموعه شهری تبریز با استفاده از روش تحلیل فرایند سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از موارد مهم و پیچیده برای برنامهریزان شهری تصمیم گیری در مورد مکانهای مناسب جهت گسترش آتی شهرها و تعیین اراضی مناسب توسعه میباشد. پیچیدگی و فراوانی عوامل مؤثر در تعیین مطلوبیت اراضی برای توسعه شهری لزوم به کارگیری فناوریهایی برای مدیریت بهینه و جلوگیری از رشد پراکنده شهری را میطللبد. هدف اصلی مقاله حاضر تشخیص و تعیین مکانهای مناسب جهت گسترش آتی فضاهای سکونت و فعالیت در محدوده مجموعه شهری تبریز است. بدین منظور از روشهای ارزیابی چند معیاره مبتنی بر تحلیل سلسله مراتبی برای تولید و تجزیه و تحلیل نقشهها و لایههای مختلف کاربری اراضی استفاده شده است. طی این فرآیند ابتدا شاخصهای طبیعی و انسانی مورد نیاز و تأثیرگذار در قالب 12 شاخص شناسایی، تهیه و مورد استفاده قرار گرفتهاند و در نهایت نقشه نهایی اراضی مناسب توسعه بر اساس مدل AHP تولید شده است. بر اساس یافتههای تحقیق، از کل مساحت 8/272761 هکتاری محدوده مورد مطالعه حدود 41 درصد اراضی مناسب و نسبتاً مناسب برای توسعه و 37/31 درصد، اراضی نامناسب و نسبتاً نامناسب برای توسعه تشکیل میدهند . همچنین از نظر توزیع مکانی اراضی مناسب توسعه بیشتر در قسمتهای مرکزی به طرف جنوب و اراضی نامطلوب در قسمتهای شرق و شمال به طرف شمال غرب قرار گرفتهاند.
تبارشناسی هنجارهای کیفی طراحی فضاهای شهری با تاکید بر میزان پدیداری آنها در عرصه های عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۳۲
۸۰-۵۷
حوزههای تخصصی:
امکان دهی به عرصه های عمومی در فضاهای شهری که موجب ایجاد ارتباط سازنده اجتماعی، تعاملات شهروندی مطلوب و افزایش گُفتمان فرهنگی، سیاسی و اجتماعی در شهر می شود؛ یکی از اهداف و رسالتهای طراحی شهری بشمار رفته و می رود. حوزه عمومی، حوزه ای واقع در میان جامعه مدنی و دولت است و فضای طرح آزاد مسائل عمومی و استدلال و تحقیق درباره آنها و نهایتا تکوین اراده عمومی را تشکیل می دهد. عرصه عمومی، حوزه ای است که افکار عمومی در آن با بکارگیری خرد انتقادی و قضاوت عقلانی شکل می گیرد و به تنها منبع مشروعیت بخش به قوانین حاکم بر حیات اجتماعی مبدل می شود. پرسشهایی از این قبیل که آزادی، عدالت، برابری، عقلانیت و جز آن، تنها در حوزه عمومی هر جامعه خاص ممکن است پاسخ داده شده و مورد پذیرش و باور قرار گیرد. از سویی دیگر، کیفیت محیط از مهمترین رسالتهای طراحی شهری بوده و هست و ایجاد التزام هنجاریابی بین مولفه های عام کیفیت محیط با پدیدار شدن آن در عرصه های عمومی نیز اهمیت مضاعفی در این میان دارد. این تحقیق در راستای دستیابی به تبارشناسی هنجارهای کیفی محیط در میزان پدیداری آنها در عرصه های عمومی شهر است. روش تحقیق «توصیفی و تحلیلی» و همچنین «روش استدلال منطقی» است که ابتدا با احراز شرایط عرصه های عمومی، مولفه هایی بدست آمده و سپس با سایر مولفه های کیفیت محیط تطبیق داده شدند. در پایان نیز نتایج این استنتاج در قالب جدولی مورد اشاره قرار گرفته است.
بررسی و تحلیل قابلیت پیاده مداری مسیرهای عابر پیاده شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسیرهای عابر پیاده به عنوان بخش جدایی ناپذیر سیستم حمل و نقل شهری و ارتباط دهنده مبدأ، مقصد با سواره رو می باشد. با توجه به مسائل و مشکلاتی که وسایل نقلیه موتوری درون شهری به وجود آورده، توجه جدی به پیاده ها می تواند با کاهش مصرف سوخت، آلودگی هوا، معضلات ترافیکی و هزینه خانوارها همراه باشد. همچنین سبب افزایش سلامتی جسمی و روحی شهروندان و خلق فضاهای شهری با کیفیتی مناسب خواهد شد. هدف از انجام این پژوهش سنجش قابلیت پیاده مداری مسیرهای عابر پیاده در خیابان های شهر اصفهان میباشد. روش پژوهش به صورت پیمایشی بوده، از بین عابران پیاده با استفاده از روش کوکران تعداد 400 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند و از طریق معیارهای مختلف به سنجش جنبه های مختلف کیفی و کمی پیاده روها پرداخته شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از مدل ارزیابی تاپسیس و برای طبقه بندی محورهای مطالعاتی از مدل تحلیل خوشه ای استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد، اختلاف خیلی زیادی در بین پیاده روههای شهر اصفهان از نظر میزان برخورداری از 54 معیار در نظر گرفته شده وجود دارد. محورهای استانداری و چهارباغ پایین نسبت به سایر محورها دارای قابلیت پیاده مداری بیشتری می باشند و محور قائمیه نسبت به سایر محورها از وضعیت بسیار نامطلوبتری برخوردار است.
سنجش سازگاری کاربری اراضی براساس مدل GIS_AHPدر محله عنصری مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دربرنامه ریزی شهری تحلیل چگونگی قرارگیری کاربری های مختلف در کنار هم اهمیت اساسی دارد .تأثیرات مثبت و منفی که کاربری های مجاور بر روی هم دارند، باعث سازگاری یا ناسازگاری آن ها در کنار یکدیگر می شود، که ممکن است در مواقعی باعث پایین آمدن سطح کیفیت زندگی وکاهش کارآیی کاربری های مختلف گردد. در محلة عنصری مشهد تقابل شهر زائر وشهر مجاور باعث تغییرات در کاربری اراضی، به خصوص در دو دهة گذشته شده است. شناسایی تغییرات و ارزیابی نوع سازگاری آن ها در جهت هدایت برنامه ریزی این محله به سوی توسعة پایدار، هدف این پژوهش می باشد. روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی– تحلیلی و از شاخة میدانی می باشد، به طوری که تغییرات کاربری اراضی محلة عنصری به صورت میدانی برداشت شده، سپس با استفاده از مدل تلفیقی ماتریس سازگاری وAHP به ارزیابی نحوه سازگاری اراضی وضع موجود در قالب نقشه های GIS پرداخته ونقشه نهایی خروجی این مدل ارائه شده است. در نهایت نتایج حاصل، نشان از تغییرات گسترده کاربری مسکونی به سایر کاربری ها از جمله اقامتی ومذهبی دارد. همچنین عدم سازگاری اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی کاربری های ایجاد شده با سایر کاربری های مسکونی محله مشهود است.
ارزیابی الگوهای مکانی زمانی محوطه های باستانی شهرستان سنقروکلیایی در GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو قصد دارد تا الگوهای مکانی زمانی محوطه های باستانی شهرستان سنقروکلیایی را در محیط GIS مورد ارزیابی قرار دهد. برای دست یابی به این مهم، نخست منطقه مورد نظر با روش بررسی عمومی از دید باستان شناختی مورد مطالعه قرار گرفت. نتیجه این بررسی شناسایی دویست وهشتادوشش محوطه باستانی مربوط به دوره های مختلف بود که مواد و جامعه آماری این پژوهش را تشکیل می دهند. پراکنش محوطه های باستانی شناسایی شده نسبت به متغیرهای ارتفاع، دوری و نزدیکی به رودخانه های اصلی، پوشش گیاهی مرتعی، شیب و جهت شیب و میزان بارش مطالعه شد. مطالعه به عمل آمده نشان داد که عوامل طبیعی مؤثر بر استقراهای انسانی و در پی آن، استقرارهای باستانی منطقه مورد مطالعه عبارتند از ناهمواری ها، منابع آب، پوشش گیاهی، نوع لندفرم و سازندهای زمین شناسی، شیب و جهت شیب که در این پژوهش به آنها پرداخته خواهد شد. همچنین بر اساس این پژوهش مشخص شد که عوامل طبیعی مختلف نقش متفاوتی را در توزیع محوطه های باستانی دوره های مختلف داشته اند و همه آنها از قانون مندی یکسانی پیروی نمی کنند. درنهایت پس از تجزیه وتحلیل توزیع فضایی محوطه ها، سه عامل ارتفاع، شیب و جهت شیب و نزدیکی به رودخانه، مهم ترین و مؤثرترین عوامل زیست محیطی در شکل گیری استقرارهای باستانی شهرستان سنقروکلیایی شناسایی شدند.
مقایسه تطبیقی رویکرد مدیریت سنتی و جدید شهری در ایران
حوزههای تخصصی:
امروزه مدیریت عامل اصلی و تعیین کننده موفقیت هر سازمان و تشکیلاتی شناخته می شود و هدف آن سیاست گذاری و اجرای برنامه ها است. شهرها نیز به عنوان یک سیستم و نظام اجتماعی پیچیده و متنوع نیازمند به مدیریت سازمان یافته ای (مدیریت شهری) برای تعیین و دستیابی به اهداف و هماهنگی فعالیت ها و... در ابعاد و عرصه های مختلف توسعه پایدار شهری هستند. در این مقاله ضمن شناخت و بررسی چگونگی، سیر تحولات سطوح مدیریتی شهری ایران در ادوار مختلف، و بیان وضعیت موجود، نقاط قوت و ضعف آن ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است و با استفاده از روش های توصیفی (مطالعات کتابخانه ای)، تحلیل داده های ثانویه (اسنادی) و تکنیک تحلیل محتوا به بررسی و مقایسه تطبیقی میان رویکرد مدیریت سنتی و جدید شهری پرداخته شده است. در پایان پیشنهاد هایی برای کارآمد سازی مدیریت شهری در راستای توسعه و مدیریت شهری غیر متمرکز در ایران با توجه به چالش ها و چشم اندازهای مدیریت نوین شهری در شهرها (مدیریت الکترونیکی و هوشمند، دانش محور، درونزا و ...) مطرح گردیده است.
بررسی روند تغییر سری های دمای شهر شیراز در ارتباط با برنامه ریزی توسعه شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه برنامه ریزی شهری پایه و اساس توسعه شهری محسوب می شود، لذا نقش عوامل و عناصر اقلیمی را نمی توان در آن نادیده گرفت. طی دهه های اخیر به دلیل توسعه سریع شهرنشینی و صنعتی شدن، تغییرات قابل ملاحظه ای در کمیت های هواشناختی و کاربری سطح زمین در شهرهای بزرگ به وجود آمده است. با توجه به این که امروزه محققین به علت ناکافی بودن اطلاعات اقلیمی نتوانسته اند آن گونه که باید تأثیرات اقلیم بر شهر و یا تأثیرات توسعه شهرنشینی بر شرایط اقلیمی را مورد مطالعه قرار دهند؛ لذا در پژوهش حاضر سعی بر آن شده تا به منظور بررسی این اثرات متقابل، روند عناصر دمایی و ارتباط آن با توسعة شهری به طور موردی بر روی شهر شیراز مورد ارزیابی قرار گیرد. در راستای این هدف از آمار دمای حداقل، دمای حداکثر، میانگین دما، حداقل مطلق دما و حداکثر مطلق دمای ایستگاه سینوپتیک شیراز طی دوره آماری 1389-1350 در مقیاس سالانه استفاده شد. پس از تست همگنی داده ها توسط آزمون های کالموگورف اسمیرنوف و کای اسکور و سنجش بهنجاری داده ها توسط نرم افزارهای Minitabو Ncss جهت محاسبه روند از آزمون های پارامتری t، وان نیومن و تابع خود همبستگی بهره گرفته شد. در نهایت مدل تحلیلی روند به روش کمترین مربعات بر روی داده ها صورت پذیرفت. نتایج حاصل بیانگر آن است که طی دوره مورد مطالعه پارامترهای دمای حداقل، دمای حداکثر، میانگین دما و حداقل مطلق دما دارای روند افزایشی و پارامتر حداکثر مطلق دما بدون روند بوده است. این آهنگ رشد افزایشی همزمان با توسعة شهرنشینی و صنعتی شدن در شیراز بوده و در نتیجه ارتباط معنی داری بین افزایش دما با توسعة شهرنشینی و صنعتی شدن به نظر می رسد. این روند افزایشی قابل ملاحظه، به ویژه در دمای حداقل، که ناشی از اثرات توسعة شهری و تغییر کاربری زمین است، می تواند اثرات مخرب زیست محیطی، تغییر اقلیم محلی و حاکم شدن خشکی را در پی داشته باشد. با توجه به چنین روندهای افزایشی ضروری است تا جهت احتراز از این پیامدها برنامه ریزان توسعه شهری تمهیدات لازم را در راستای مقابله با بحران افزایش گرمایی و به صورت مدیریت ریسک به کار گیرند.
بررسی کیفیت کالبدی و کارکردی کاربری های تفریحی-فراغتی در شهرهای گردشگری(نمونه مورد مطالعه: شهر بابلسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خدمات تفریحی و فراغتی از جمله عوامل موثر بر کیفیت تجربه گردشگران در مقاصد گردشگری محسوب می شود، امری که می تواند مستقیماً در مدت زمان اقامت آنان نیز تاثیر گذار باشد. هدف این تحقیق، بررسی وضعیت کمی و کیفی کاربری های تفریحی-فراغتی در نوار ساحلی بابلسر است. از نظر روش شناسی مقاله حاضر توصیفی-تحلیلی است. منابع مورد استفاده در این پژوهش شامل: مشاهده و چک لیست، برداشت میدانی، پرسشنامه، منابع کتابخانه ای و استفاده از متون علمی است. جامعه آماری تحقیق مبتنی بر روش کوکران برای تعیین حجم نمونه، شامل گردشگران حوزه، مالکان کاربری های خدمات تفریحی و فراغتی است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده مورد بررسی قرار گرفته اند. با استفاده SPSS، از روش های آماری توصیفی و استنباطی چون میانگین، فراوانی و همبستگی به منظور آنالیز داده ها نیز بهره گرفته شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد، کیفیت کالبدی و خدمات رسانی واحدهای تفریحی و فراغتی در شهر بابلسر در سطح نامطلوبی قرار دارد و در میان جامعه گردشگران بین طبقه اقتصادی-اجتماعی و میزان رضایتمندی آنان از کاربری های تفریحی-فراغتی نوار ساحلی بابلسر رابطه معنی داری وجود ندارد.
مخارج امنیتی و نظم عمومی، رشد اقتصادی و سرمایه گذاری بخش خصوصی یک مدل VAR با کاربردی برای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با استفاده از یک مدل خودتوضیح برداری (VAR)در دوره 1338 تا 1385 به بررسی روابط متقابل و پویای سه متغیر مخارج امنیتی و نظم عمومی، رشد اقتصادی و سرمایه گذاری بخش خصوصی در اقتصاد ایران می-پردازد. برآورد توابع واکنش آنی و نیز آنالیز تجزیه واریانس، نشان می دهند که بهبود وضعیت رشد اقتصادی، نیاز دولت به مخارج امنیتی و انتظامی را افزایش می-دهد. علاوه بر آن ، افزایش مخارج امنیتی و انتظامی، با ایجاد فضایی امن برای فعالیت های اقتصادی، سرمایه-گذاری بخش خصوصی را ترغیب می سازد. در نهایت نیز نتایج، وجود یک رابطه دو سویه برخاسته از علت ومعلول میان سرمایه گذاری و رشد اقتصادی را تبیین می کند.
سنجش درجه توسعه فضایی براساس میزان بهره مندی از تسهیلات بانکی (مطالعه موردی: مراکز شهری ایلام)
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از ملزومات توسعه پایدار شهری، برنامه ریزی جهت کنترل توسعه فضایی متعارف شهرها میباشد. ازعوامل موثر در توسعه کالبدی مراکز شهری توسعه شعبات بانکی وارائه خدمات مالی وتسهیلات بانکی در بخشهای مختلف خدماتی، صنعتی، مسکن، امورزیربنایی و... میباشد. بابررسی اثرخدمات بانکی و نقش آن در توسعه فضایی مراکز شهری و شناسایی عوامل موثر (مثبت ومنفی) میتوان برای آینده مراکز شهری برنامه ریزی دقیق تر وعلمی تری در جهت حفظ تعادلهای منطقه ای ارائه نمود. درمطالعه حاضر با استفاده از تکنیک تاپسیس وانتخاب شاخصهاو وزن دهی به آنها، نسبت به سطح بندی مراکز شهری ایلام از نظر میزان بهره مندی از تسهیلات و خدمات بانکی در راستای توسعه فضایی اقدام شده است. به همین منظور ابتدا بر اساس شاخص مالی و بانکی، میزان برخورداری مراکز شهری از نظر تسهیلات و خدمات بانکی مورد سنجش قرار گرفت و سپس به ارزیابی مراکز شهرها از نظر میزان توسعه فضایی پرداخته شد. تطبیق نتایج پژوهش در دو بخش اقتصادی و توسعه کالبدی حاکی از آن است که؛ تفاوت چشم گیری از نظر میزان توسعه فضایی بر اساس میزان برخورداری از تسهیلات و خدمات بانکی در بین مراکز شهری استان ایلام وجود دارد. به گونه ای که رابطه افزایش تسهیلات با توسعه فضایی در سه شهر ایلام، سرابله و دهلران مستقیم ومعنادار و همگام با توسعه فضایی این شهرها بوده است. در شهرهای دره شهر و آبدانان تسهیلات بانکی اثر کمتری در توسعه فضایی داشته اما در شهرهای مهران و ایوان تاثیر تسهیلات بانکی در توسعه فضایی، بیشتر از سایر شهرها میباشد.
تحلیلی بر عملکرد مدیریت شهری شهر مهاباد از منظر مشارکت و رضایتمندی شهروندی
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از ارکان اساسی برنامه ریزی شهری، توجه به مشارکت آگاهانه و فعالانه شهروندان در تمامی ابعاد توسعه می باشد؛ بنابراین آنچه که در حال حاضر ضرورت انکارناپذیری برای مدیریت شهری است، لزوم تغییر در جهت استفاده از رویکردهای مشارکتی و جلب رضایت شهروندان می باشد. در این راستا، تحقیق حاضر با هدف بررسی عملکرد مدیریت شهری از منظر مشارکت و رضایتمندی شهروندی به مطالعه شهر مهاباد پرداخته است. پژوهش حاضر از نوع ماهیت کاربردی بوده و روش تحقیق آن نیز توصیفی- تحلیلی می باشد. بر این اساس، پس از بررسی مفاهیم و مبانی مرتبط با موضوع پژوهش، جهت گردآوری اطلاعات از روش مطالعة میدانی استفاده شد. نتایج این تحقیق نیز که پس از آنالیز 384پرسشنامة توزیعی میان شهروندانی که به نحوی با شهرداری و عملکرد آنها در ارتباط بودند، نشان دهنده تمایل بسیار بالای شهروندان به مشارکت در مدیریت شهری است؛ هرچند بررسی ها نشان می دهد سابقه مشارکت مردم در زمینه مدیریت شهری چندان چشمگیر نبوده و بیشتر در زمینه مشارکت های فیزیکی بوده است، اما با این وجود، نتایج حاصل از آزمون همبستگی اسپرمن گویای وجود رابطه مستقیم و معناداری آماری بین میزان مشارکت شهروندان در مدیریت شهری و میزان رضایت مندی آنان می باشد. همچنین این تحقیق نتیجه گیری می کند که عوامل موثر بر میزان مشارکت شهروندان در مدیریت شهری در چهار بعد فردی، اقتصادی، اجتماعی و مدیرتی قابل تقسیم بندی است که در این میان تاثیرگذارترین شاخص در بعد فردی سلامت جسمی و روحی شهروندان، در بعد اجتماعی تعلق مکانی، در بعد اقتصادی سودآور بودن فعالیت مشارکتی و در نهایت در بعد مدیریتی اعتماد نهادی(اعتماد دوسویه بین مردم و مدیریت شهری) می باشد.
ارزش های جاوید و جهان گستر شهرسازی اسلامی (بازنمودی از نگرش های فرا کالبدی و فرازمانی شهر اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش کوشیده تا توان به کارگیری ارزش های شهرسازی اسلامی را در دوره ی امروزین و
برای گستره جهانی آشکار سازد. در پژوهش ها ی مشابه ، بیشتر به سوی ه های شکلی و
ریخت شناسی شهر اسلامی در دوران گذشته بسنده شده و سوی ه های دریافتی و پویا و
امروزین آن چندان بررسی نشده است. در این نوشتار ابتدا پژوهش های انجام شده بازبینی و
شناسایی شده است. پس از آشکارسازی گذشته نگر و « ناکالبدی » و « کالبدی » در دو لایه ی
شهر اسلامی که تا « فراکالبدی » کالبدی بودن بیشتر این پژوهش ها ، پنداره ها و سویه های
کنون پنهان مانده اند، با نگرش به انگاره های شهرسازی امروزین نمایان شده است. نمونه هایی
از شهرهای اسلامی کندوکاو شده و با بررسی های چندباره و ژرف، ویژگ ی های شیو ه ی
یگانگی با » ،« دادگستری » هم آمیزی کالبدی پاره های آن ها در چند شناسه ی هموند ، مانند
نهاده شده اند. گزینش این « سازش پذیری با خردورزی » و « پرمایگی با ناهمگونی » ،« گوناگونی
پنداره ها به گونه ای شده که دارای سرشت فراکالبدی باشند. سرانجام رویکردهای جدید در
انگاره های شهرسازی امروزین که از 1960 به این سو در جهان بازگو شده ، همچون
ساختاری و » و نیز رو ش های « بنیادی » و « جانشینی » ،« داد و ستدی » ،« شهرسازی فزاینده »
با رویکردهای گسترش شهر اسلامی سنجش شده است. یافته ی بنیادی این نوشتار « راهبردی
این است که ارزش های شهرسازی اسلامی فرای کالبد، جای و زمان است و می توان از آنها در
گسترش شهرهای جهانی امروز بهره برد. این شهرسازی، راهبردی و پویا بوده و ویژگی ها و
انگاره های درست امروزین شهرسازی را از زمانی بسیار پی ش تر دربرداشته است و توان
بسیاری در جهان گستر ی داشته و همچنان دارد.
تحلیل ریسک مخاطرات چندگانه شهری در اثر سیل و زلزله (مطالعه موردی: منطقه بیست تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با گسترش جامعه (شهری) و اقتصاد، به تدریج نیاز به کاهش دادن مخاطرات، اطمینان در ارتباط با کنترل ریسک مخاطرات و دیگر اقدامات مهم و مدیریتی در جهت تهیه برنامه ها و پیگیری طرح های بازدارنده از بروز آسیب پذیری های بیشتر، زیاد شده است. با توجه به توسعه شهرنشینی و تراکم بالای ساختمانی در شهرهای بزرگ، به خصوص شهر تهران، ریسک خسارت مالی و تلفات انسانی توسط سوانح طبیعی نظیر سیل و زلزله به طور چشم گیری بالا می رود. در این تحقیق به بررسی ریسک مخاطرات چندگانه ساختمان های منطقه بیست شهر تهران بر اساس نتایج تحلیل خسارت پرداخته شده است. در راستای به دست آوردن ریسک خسارت های چندگانه، احتمال وقوع دو مخاطره سیل و زلزله محاسبه گردید. همچنین با توجه به اینکه عمر مفید سازه ها 50 سال است، احتمال خرابی سازه ها در سطوح مختلف هم برای مخاطره سیل و هم برای مخاطره زلزله با در نظر گرفتن این عمر مفید محاسبه شده است. در ادامه با در نظر گرفتن روش های احتمالاتی تعیین ریسک مخاطرات چندگانه، میزان ریسک خرابی تعیین گردید و در نهایت با استفاده از محیط GIS نقشه های ریسک مخاطرات چندگانه تولید شد. در این تحقیق، میزان درصد خرابی در ساختمان ها مشخص گردید و با توجه به نتایج به دست آمده، میزان درصد خرابی در ساختمان ها با توجه به سطوح خرابی مختلف در مخاطرات مجزا و چندگانه بدست آمد و تعداد ساختمان های آسیب دیده بنایی، فولادی و بتنی به ترتیب به میزان 25/1، 26/1 و 5/1 برابر افزایش می یابد.
ارزیابی تعادل فضایی در سیستم شهری بوشهر و فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۲ شماره ۳۱
۲۶۸-۲۵۷
حوزههای تخصصی:
غالب برنامه ریزان شهری، بویژه در مکتب ساختارگرایی معتقدند که پدیده های گوناگون فضای زندگی را نمی توان جداگانه و بطور مستقل از یکدیگر مطالعه کرد؛ لذا پیوستگی اساسی تئوریهای سکونتگاهی شهری و ناحیه ای را می توان در «تئوری سیستم ها» مشخص ساخت. این پژوهش با اعتقاد به اینکه تعادل فضایی در سیستم شهری استان فارس و بوشهر چه وضعیتی دارد، انجام شده است. با عنایت به ماهیت تحقیق سؤال اصلی مقاله این است که آیا در سیستم شهری منطقه بوشهر و فارس، سلسله مراتب شهری دارای تعادل فضایی می باشند، بنابراین در این رساله هدف پژوهش ضمن غنا بخشیدن و انسجام دهی به مطالعات موجود در پی به دست آوردن شواهد عینی در خصوص بررسی تعادل سیستم شهری در محدوده مورد مطالعه می باشد تا براساس آن بتوان به ارائه یک الگوی مناسب سازمان فضایی سیستم شهری دست یافت. روش تحقیق انتخاب شده برای انجام پژوهش روشی نظری -کاربردی است که در آن از تئوری سیستم ها و روشهای آمار توصیفی، استنباطی و مدل های برنامه ریزی استفاده شده است. در جامعه آماری تحقیق برای سنجش روابط جمعیتی میان شهرها 8262 نفر به عنوان آزمودنیهای تحقیق مورد ارزیابی گرفتند. در نهایت مشخص گردید که با توجه به روابط مذکور در روابط فضایی جمعیت ورودی و خروجی مراکز شهری در طبقات مختلف میزان خی دو محاسبه شده کوچکتر از میزان خی دو در جدول نقاط بحرانی است و با احتمال 05/ =a فرض صفر (Ho) را می پذیریم و پذیرش فرضیه صفر دارای این معنی است که فرض وابسته بودن یا سیستمی بودن عناصر و مراکز شهری تأیید نمی شود، بلکه مراکز مذکور به طور مستقل از یکدیگر فعالیت می نمایند و از همپیوندی و انسجام سیستمی برخوردار نمی باشند.
تدوین چارچوب برنامه عملیاتی سرمایه ای شهرداری ها در راستای طرح های توسعه شهری ؛ نمونه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۳۲
۴۰-۲۳
حوزههای تخصصی:
برنامه های میان مدت، بخشی از چارچوب کلان برنامه ریزی و مدیریت شهرها محسوب می شوند که به عنوان ابزاری برای پیوند میان برنامه های بلند مدت (طرح های توسعه شهری و برنامه های راهبردی) با بودجه های سالانه مورد استفاده قرار می گیرند. در واقع ارتباط هم پیوند و مستحکم برنامه های توسعه شهری یکی از عواملی است که موجب توفیق این برنامه ها در عرصه عمل می گردد. در ایران، مطابق باماده 15 قانون نوسازی و عمران شهری (1347)، شهرداریها موظف به تهیه برنامه عملیات نوسازی و عمران و اصلاحات شهر برای مدت پنج سال بر اساس طرح جامع شهر واجرای آن پس از تصویب آن توسط شورای اسلامی شهر شده اند. بر همین اساس مقاله حاضر تلاش می نماید ضمن بررسی ضرورتها و شیوه های متداول برنامه ریزی میان مدت در جهان و ایران، به ارائه الگوی تدوین برنامه میان مدت شهرداری ها در ایران با تمرکز بر نمونه موردی تهران بپردازد. این مقاله نشان می دهد پیگیری تدوین برنامه میان مدت شهرداری تهران با تاکید بر رویکرد برنامه سرمایه ای شهر( CIP ) در تهران می تواند ضمن تامین انتظارات از برنامه، میان بودجه سنواتی شهرداری تهران و طرح های فرادست توسعه و عمران شهر (طرح جامع و تفصیلی) پیوند لازم را برقرار سازد، فعالیت کلیه واحدهای شهرداری تهران را در برگیرد و تصویر روشنی از نیازهای توسعه شهری به همراه شیوه های تأمین مالی آن ها ارائه نماید.
ارائه مدل راهبردی سنجش، مدیریت و ارزیابی عملکرد موثر شهرداری ها با تلفیق دو مدل BSC و EFQM؛ مورد پژوهی: مناطق 3 و 18شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جامعه شهری و شهرداری ها در هر کشوری در نظام شهری، دو جزء لاینفک و تفکیک ناپذیر هستند و بسیاری از دغدغه های عملکردی در نظام شهری در حوزه شهرداری ها و مناطق تحت امر شهرداری مرکز تبلور پیدا می کند. اصلاح جامعه شهری و ارتقاء عملکرد و مدیریت آن درشهرداری ها و مناطق آن بدون پرداختن به این مجموعه و نقش و جایگاه آن و بهبود و ارتقاء عملکرد آن مقدور نخواهد بود. بررسی های انجام شده نشان می دهد که مدل ارزیابی متوازن «BSC» و تعالی سازمانی «EFQM» در صورت تلفیق می توانند چارچوب مناسبی را برای ارزیابی عملکرد خصوصاُ در نظام های شهری و عملکرد مناطق شهرداری ها فراهم آورد؛ زیرا این دو مدل، صرف نظر از شباهت های مهمی که با هم دارند، دارای منشاء های متفاوتی هستند و می توانند هم پوشانی مناسبی را ایجاد نمایند. لذا الگوی ارایه شده در این تحقیق جهت ارزیابی و مدیریت عملکرد مناطق شهرداری تهران ،مبتنی براین دو مدل می باشد. با توجه به نوع تحقیق، تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت پیمایشی است. از طرف دیگر با توجه به این که الگوی تحقیق و معیار های استخراج شده از مبانی نظری، از طریق نظر سنجی از خبرگان مورد بررسی و تایید نهایی قرار گرفته اند، لذا روش تحقیق پژوهش حاضر مبتنی بر روش دلفی می باشد. در این تحقیق برای رسیدن به اجماع نظر بین خبرگان در مورد ابعاد و مولفه های ارزیابی عملکرد، اجماع نظر نهایی 32 نفر از خبرگان این امر حاصل شد. جامعه آماری این تحقیق را مدیران ارشد و خبرگان حوزه مدیریت شهری در شهرداری ها بودند تشکیل داده و افراد نمونه به صورت هدفمند انتخاب گردیده اند و سطح رضایتمندی عمومی شهروندان از عملکرد شهرداری نیز با مولفه های مختلف از پرسشنامه شهروندان در سطح مناطق به دست آمد. روایی محتوایی مدل و مولفه های آن با بهره از نظرات خبرگان حاصل شد و رابطه بین ابعاد و مولفه های آن با بهره برداری از نرم افزار SPSS، آزمون همبستگی همگرا- واگرا و آزمون اسپیرمن مورد محاسبه کمی قرار گرفت و برای رتبه بندی مولفه ها از آزمون تحلیل واریانس فریدمن استفاده شده است. در الگوی ارزیابی و مدیریت عملکرد شهرداری ها و مناطق در نظام شهری، همبستگی و رابطه بین ابعاد انگیزش سازمانی (با مولفه های تاریخچه، ماموریت، فرهنگ و سیستم پاداش) مدیریت منابع (با مولفه های مدیریت فرآیند، مدیریت منابع مالی و بودجه، مدیریت منابع مادی، تجهیزات و مدیریت سرمایه انسانی) عملکرد (با مولفه های عملکرد سطح کارکنان، عملکرد سطح برنامه و عملکرد سطح سازمان) و بعد رضایت مندی ذینفعان (با مولفه های شهروندان، جامعه شهری، کارکنان، سرمایه گذاران و عرضه کنندگان خدمات شهری) با سطح تعادل در عملکرد سازمان مورد تایید قرار گرفت و تعادل در عملکرد موجب رضایتمندی شهروندان آن سازمان (شهرداری) خواهد شد.
اولویت سنجش راهبردهای توسعه گردشگری فرهنگی در منطقه الموت قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری یکی از شاخص هایی است که روابط بین افراد را تنظیم می کند، در این میانگردشگری فرهنگی که به فرآیند بازدید از مکان ها و آثار فرهنگی و شناخت جوامع مختلف مربوطمی شود، بیش از انواع دیگر گردشگری در این موضوع مؤثّر است. الموت با داشتن قلعه ها، بناهایتاریخی و مذهبی و همچنین روستاهای تاریخی و گردشگری، همراه با تنوع اقوام و نژاد و هنرهایسنّتی، یکی از مناطق گردشگریِ فرهنگی کشور به شمار می آید. با توجه به آسیب پذیری منطقه بهلحاظ فرهنگی، پژوهش پیش رو سعی بر این داشت که با استفاده روش برنامه ریزی راهبردیضمن بررسی نقاط قوت و ضعف و فرصت و تهدید در بخش گردشگری QSPM و SWOTفرهنگی، بهترین راهبردها را برای مقابله با این تهدیدها و بهره گیری از فرصت ها تعیین کند.روش پژوهش توصیفی تحلیلی است و گردآوری اطلاعات با استفاده از روش های مشاهده یمستقیم و مصاحبه با کارشناسان و نخبگان دانشگاهی و تهیه ی پرسش نامه انجام گرفته است.در فرآیند جمع آوری پرسش نامه ی دلفی، جامعه ی نمونه در دو سطح مختلف مدیران، کارشناسانمرتبط با سازمان میراث فرهنگی الموت و متخصصان و صاحب نظران دانشگاهی، تقسیم بندیشد. در این بخش از روش گلوله ی برفی برای تعیین حجم نمونه استفاده شد. یافته های پژوهشنشان داد که بهترین نوع راهبرد برای وضعیت کنونی الموت، تدوین راهبردهای تنوع است کهباید برای بهره گیری از فرصت ها در آینده انجام گیرد. در اولویت بندی که با استفاده از ماتریسبرنامه ریزی راهبردی کمی انجام شد، راهبرد ثبت جهانی الموت و ایجاد تأسیسات در مجاورتمکان های تاریخی و راهبردهای تعیین ظرفیت تحمل مکان ها، هدایت گردشگران به امکانناشناخته، تحریک جامعه ی بومی برای مشارکت در فرآیند گردشگری و استفاده ی بهینه ازکاربری چشم اندازهای تاریخی، جذاب ترین راهبردها تعیین شدند.
تحلیل فضایی و سنجش سطح پایداری توسعه مناطق کلان شهرتبریز
حوزههای تخصصی:
شهر تبریز نمونه ای از مدل های کلیشه ای توسعه شهری (عمدتا"" متجدد) است که به رغم انسجام فضایی و فشردگی در مرحله پیدایش و رشد ارگانیک آن تا دوره پهلوی به ویژه قبل از اصلاحات ارضی اوایل دهه 40، در پی تحولات ناشی از شهرسازی دهه های اخیر به کلی متحول شده و در شرایطی که تا چند دهه پیش در فضایی محدود شکل گرفته و با برج و بارو محصور بود، گسترش زیادی یافته و امروز گرفتار ساختاری متخلخل و بیمار گونه شده است. فرضیه های این تحقیق عبارت هستند از؛ 1) با توجه به شاخص های پایداری در ابعاد اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، محیطی و کالبدی، توسعه شهر تبریز در جهت پایدار اتفاق نیفتاده است.2) میان مناطق شهر تبریز به لحاظ برخورداری از شاخص های پایداری شهری تفاوت وجود دارد. ابزار جمع آوری داده ها، آمارنامه های مرکز آمار ایران، اطلاعات حاصله ار نقشه های تحلیلی تولید شده در محیط GIS و اسناد موجود در شهرداری های مناطق و طرح های توسعه شهری تبریز بوده است. همچنین روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده که درآن از مدل ها و روش های کمی نظیر تحلیل عاملی، روشAHP، آزمون های ناپارامتریک فریدمن و ویلکاکسون، الگوی ترکیبی HDI، سیستم اطلاعات جغرافیاییGIS و ... استفاده شده است. ننتیجه حاصل از بررسی های انجام شده بیانگر آن است که در میان 10 منطقه شهری تبریز،3 منطقه محروم با ضریب متوسط توسعه یافتگی 27/0 در پایین ترین سطح برخورداری و توسعه یافتگی قرار گرفته است.