مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
شهر مهاباد
حوزه های تخصصی:
امروزه یکی از ارکان اساسی برنامه ریزی شهری، توجه به مشارکت آگاهانه و فعالانه شهروندان در تمامی ابعاد توسعه می باشد؛ بنابراین آنچه که در حال حاضر ضرورت انکارناپذیری برای مدیریت شهری است، لزوم تغییر در جهت استفاده از رویکردهای مشارکتی و جلب رضایت شهروندان می باشد. در این راستا، تحقیق حاضر با هدف بررسی عملکرد مدیریت شهری از منظر مشارکت و رضایتمندی شهروندی به مطالعه شهر مهاباد پرداخته است. پژوهش حاضر از نوع ماهیت کاربردی بوده و روش تحقیق آن نیز توصیفی- تحلیلی می باشد. بر این اساس، پس از بررسی مفاهیم و مبانی مرتبط با موضوع پژوهش، جهت گردآوری اطلاعات از روش مطالعة میدانی استفاده شد. نتایج این تحقیق نیز که پس از آنالیز 384پرسشنامة توزیعی میان شهروندانی که به نحوی با شهرداری و عملکرد آنها در ارتباط بودند، نشان دهنده تمایل بسیار بالای شهروندان به مشارکت در مدیریت شهری است؛ هرچند بررسی ها نشان می دهد سابقه مشارکت مردم در زمینه مدیریت شهری چندان چشمگیر نبوده و بیشتر در زمینه مشارکت های فیزیکی بوده است، اما با این وجود، نتایج حاصل از آزمون همبستگی اسپرمن گویای وجود رابطه مستقیم و معناداری آماری بین میزان مشارکت شهروندان در مدیریت شهری و میزان رضایت مندی آنان می باشد. همچنین این تحقیق نتیجه گیری می کند که عوامل موثر بر میزان مشارکت شهروندان در مدیریت شهری در چهار بعد فردی، اقتصادی، اجتماعی و مدیرتی قابل تقسیم بندی است که در این میان تاثیرگذارترین شاخص در بعد فردی سلامت جسمی و روحی شهروندان، در بعد اجتماعی تعلق مکانی، در بعد اقتصادی سودآور بودن فعالیت مشارکتی و در نهایت در بعد مدیریتی اعتماد نهادی(اعتماد دوسویه بین مردم و مدیریت شهری) می باشد.
سنجش رضایتمندی گردشگران از شهر مهاباد با تأکید بر گردشگری خرید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه خرید، حدود 70 درصد از هزینه های گردشگران را به خود اختصاص می دهد و رضایتمندی گردشگران از محیط خرید، زمینه بازگشت مجدد آنها را به مقصد گردشگری، فراهم می کند. شهر مهاباد، به دلیل نزدیکی به مرز و حوزه نفوذ تجاری مناسب، به یکی از کانون های گردشگری خرید و فعالیت بازارچه های مرزی، تبدیل شده است. در این راستا هدف تحقیق حاضر، ارزیابی میزان رضایتمندی گردشگران وارد شده به شهر مهاباد مبتنی بر گردشگری خرید می باشد. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی می باشد و از روش های اسنادی و پیمایشی نیز استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش، شامل گردشگران ورودی به شهر مهاباد در نوروز سال 1393 به تعداد 58000 نفر می باشد. داده های تحقیق، براساس 120 پرسشنامه از گردشگرانی که در مهاباد اقامت داشته اند، گردآوری شدند که با نرم افزار SPSS و مدل تحلیل عاملی، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. در این پرسشنامه، از پاسخ دهندگان خواسته شد تا نسبت به 46 متغیر در مورد کیفیت و میزان رضایتشان از سفر به شهر مهاباد و جاذبه های آن با استفاده از طیف لیکرت، اظهارنظر نمایند. نتایج تحقیق نشان دادند دو عامل رفتار جامعه میزبان و کیفیت اسکان و نیز کیفیت محیط و جاذبه های آن، بیش از 56 درصد واریانس کل متغیرهای مورد بررسی را تبیین کرده اند که بیشترین تأثیر را در میزان رضایت گردشگران ورودی به شهر، داشته اند. در نهایت، با توجه به رابطه بین رضایتمندی گردشگران و بازگشت مجدد به منظور خرید، راهکارهایی برای افزایش میزان رضایت گردشگران ارائه شد
کاربرد تکنیک های دورسنجی و سیستم اطلاعات جغرافیایی با هدف شبیه سازی توسعه شهری (مطالعه موردی: شهر مهاباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با افزایش جمعیت و رشد سریع شهرنشینی تغییراتی اساسی در کاربری اراضی شهرها ایجاد شده است. که نیازمند مدیریت و برنامه ریزی برای توسعه شهری با توجه به تغییرات ایجاد شده در کاربری های شهری می باشد و شهر مهاباد از این قاعده مستثنی نمی باشد. در این مقاله سعی شده است با استفاده از مدل رگرسیون لجستیک میزان تغییرات کاربری اراضی شهری و توسعة آتی شهر مهاباد با در نظر گرفتن معیارهای خطوط انتقال نیرو، مخاطراتی (گسل، زمین لغزش)، سازندهای زمینةشناسی، رودخانه و شیب در بازه زمانی ۱۳۶۵-۱۳۹۳ و توسعة آن تا سال ۱۴۲۰ با استفاده از تصاویر ماهواره لندست ۸ و ۵ مورد بررسی قرار گیرد. برای این کار ابتدا اقدام به تهیة نقشه های کاربری اراضی برای دو دورة زمانی۱۳۶۵ و ۱۳۹۳ در محیط نرم افزاری اکوگنیشن کردیم و با بررسی نقشه های کاربری حاصل مقدار اراضی ساخته شدة شهر مهاباد در سال ۱۳۶۵ برابر ۹۸۹.۹۳۲ هکتار و در سال ۱۳۹۳ وسعت آن حدود دو برابر افزایش یافته و به وسعتی به مساحت ۲۰۰۰.۰۲ رسیده است. تحت تأثیر این عوامل، روند رشد و توسعة شهر از وسعت کاربری های غیرساخته شده به مساحت ۱۴۲۲.۳۵۴۵ هکتار کاسته و بر وسعت اراضی ساخته شده افزوده است به طوری که با استفاده از مدل رگرسیون و معیارهای در نظر گرفته شده، مقدار پیش بینی آن برای سال ۱۴۲۰ مساحتی به مقدار ۳۴۳۴.۰۲ هکتار می باشد. همچنین سناریوی اثرات توسعة شهر بر محیط زیست و تأثیرپذیری از مخاطرات با روش فازی در محیط آرک جی ای اس مورد بررسی واقع شد.
بررسی و ارزیابی جهات بهینه توسعه فضایی - کالبدی شهر مهاباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۲ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۶۶
45 - 66
حوزه های تخصصی:
امروزه یکی از موارد بسیار مهم و پیچیده برای برنامه ریزان شهری، تصمیم گیری در مورد مکان های مناسب جهت گسترش آتی شهر و تعیین اراضی مناسب توسعه می باشد که این مهم تنها با نگاهی جامع نسبت به تمام عوامل تأثیرگذار در جهت یابی توسعه ی فیزیکی شهر، محقق خواهد شد. شناخت و تعیین تناسب و استعداد زمین برای توسعه کالبدی و شهری از اقدامات اولیه در برنامه ریزی های فضایی و محیطی است. هدف از انجام پژوهش این بود که با توجه به عوامل موثر در توسعه کالبدی شهر، نواحی مناسب برای توسعه کالبدی در شهر مهاباد شناسایی و پراکنش فضایی آن مشخص گردد. معیارهای مورد استفاده شامل لایه های توپوگرافی، زمین شناسی، کاربری زمین، شیب، جهت شیب، حریم رودخانه، دسترسی به شبکه های ارتباطی و رعایت حریم گسل محدوده بودند. که تعیین تناسب زمین از طریق معیارهای مورد استفاده و مدل TOPSIS Fuzzy در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی صورت گرفت. تناسب زمین برای توسعه کالبدی به پنج طبقه خیلی مناسب، مناسب، متوسط، نامناسب و خیلی مناسب تقسیم شد و نقشه پهنه بندی آن تهیه گردید. نتایج حاکی از آن است که از کل محدوده مورد مطالعه، 11درصد خیلی مناسب و بدون محدودیت، 7/8 مناسب، 32/20 درصد متوسط، 02/29 درصد نامناسب و 96/30 درصد از کل مساحت محدوده مورد مطالعه خیلی نامناسب برای توسعه کالبدی– فضایی شهر می باشد
سنجش شاخص های توسعه پایدار در جهت شکل گیری توسعه پایدار محله ای در شهر مهاباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
27 - 40
حوزه های تخصصی:
ناکامی ها در دستیابی به اهداف توسعه پایدار در توسعه های شهری در دهه های اخیر موجب تغییر رویکرد برنامه ریزان به سطح محلی گردیده است و اطلاع از وضعیت پایداری محلات گونه های بافت شهری می تواند نقشی مؤثر در برنامه ریزی ها و جهت گیری های توسعه پایداری داشته باشد لذا این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی با هدف تحلیل وضعیت شاخص های توسعه پایدار و پایداری محلات واقع در بافت های گوناگون شهر مهاباد از حیث چهار نوع بافت قدیمی، میانی، بافت جدید و اسکان غیررسمی بر مبنای 5 شاخص اصلی (کالبدی، اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، خدماتی و زیست محیطی) و 44 شاخص فرعی مستخرج، صورت گرفته که شاخص های اصلی به عنوان متغیر اصلی و پایداری محلات به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده و آزمون پیرسون و تحلیل واریانس داده های بی مقیاس در محیط </strong> Spss</strong> و </strong> Excel</strong> نشان می دهد که بین سه شاخص اقتصادی، کالبدی و خدماتی، با شاخص تلفیقی همبستگی و رابطه معنی دار وجود داشته و همچنین تحلیل مسیر در نرم افزار </strong> Amos</strong> حاکی از ارتباط و تأثیر مستقیم و غیرمستقیم سه متغیر اصلی (شاخص های خدماتی، اقتصادی، کالبدی) بر روی متغیر وابسته پایداری محلات بوده است سپس بر اساس مدل موریس محلات موردمطالعه رتبه بندی شده و نتایج مشخص می سازد رتبه محلات شکل گرفته در بافت میانی و قدیمی به دلیل نزدیکی به مرکز شهر و برخورداری بهتر، مطلوب تر و رتبه محلات جدید و اسکان غیررسمی که در دهه های اخیر توسعه یافته اند در رتبه های پایین تری از لحاظ مقایسه قرارگرفته اند.</strong>
بررسی تصور کودکان پیش دبستانی شهر مهاباد در مورد خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی و شناسایی تصور کودکان پیش دبستانی شهر مهاباد در مورد خداوند است. نوع این پژوهش، کیفی و روش آن، پدیدار شناسی است. جامعه آماری این مطالعه، شامل کلیه کودکان پسر و دختر پیش دبستشانی شهر مهاباد است. حجم نمونه بر اساس منطق اشباع نظری تعیین شد. ابزار این پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته است. در این مطالعه، به منظور برآورد میزان روایی، از رویه های ویژه کدگذاری و تحلیل استفاده شده است. همچنین برای ارزیابی پایایی، از راهبردهای هدایت دقیق جریان مصاحبه برای گردآوری داده ها، ایجاد فرآیندهای ساختارمند برای اجرا و تفسیر مصاحبه های همگرا بهره گرفته شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، فرایند کدگذاری سه گانه باز، محوری و انتخابی به کاربرده شده است. یافته ها حاکی از آن است که کودکان پیش دبستانی شهر مهاباد، از حیث ذات، رویکردی تشبیهی و تجسدی به خداوند دارند و از حیث صفات، قایل به صفات جمال هستند.
اولویت بندی نواحی شهر مهاباد به لحاظ مؤلفه های خدمات شهری با تأکید بر عدالت فضایی
حوزه های تخصصی:
امروزه بحث نابرابری های فضایی در شهرها و لزوم برقراری عدالت اجتماعی در برخورداری کلیه شهروندان از خدمات عمومی به یکی از مباحث جدی پیش روی برنامه ریزان و مدیران شهری تبدیل شده است. از این رو هدف این مقاله، تحلیل و ارزیابی وضعیت نواحی شهر مهاباد به لحاظ مؤلفه های خدمات شهری با رویکرد عدالت فضایی است. روش پژوهش با توجه به هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی است. معیارهای مورد بررسی مشتمل بر یازده مؤلفه ی خدمات عمومی شهر می باشد که اطلاعات موردنیاز از طرح جامع و تفصیلی شهر مهاباد (1395) جمع آوری شده اند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و GIS بهره گرفته شد. شاخص ها با استفاده از روش آنتروپی وزن دهی شده و با استفاده از تکنیک وایکور رتبه بندی شده و جهت بررسی الگوی توزیع کاربری خدمات شهری تکنیک نزدیک ترین مجاورت یا همسایگی مورداستفاده قرار گرفت. بررسی نتایج حاصل از میزان برخورداری نواحی شهر مهاباد از امکانات و خدمات شهری حاکی از آن است که ناحیه ی دو با امتیاز 069/0 در رتبه ی اول و با اختلاف فاحشی از ناحیه ی هفت و هشت که به ترتیب با امتیازهای 589/0 و 867/0 در رتبه های هفت و هشت قرار گرفته اند. هم چنین بررسی الگوی توزیع کاربری های خدمات شهری در سطح نواحی نشان داد که اکثر کاربری ها براساس الگوی خوشه ای توزیع شده اند و از الگوی منظمی تبعیت نمی کند. در نهایت راهکارهایی در راستای دستیابی به عدالت فضایی در شهر مهاباد ارائه شده است.
شناسایی مؤلفه های آتی زیست پذیری شهری با رویکرد آینده پژوهی، مطالعه موردی: شهر مهاباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
99 - 113
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش با شناسایی پیشران های مؤثر بر چشم انداز آتی زیست پذیری شهر مهاباد است. پژوهش حاضر بر حسب هدف کاربردی، از حیث روش پیمایشی در سطح اکتشافی و مبتنی بر رویکرد آینده پژوهی صورت گرفته است. با توجه به ماهیت این تحقیق، نخست با استفاده از روش گلوله برفی افتراقی تعداد 24 نفر از متخصصان و مسئولان اجرایی سازمان های دولتی مرتبط با امور زیست محیطی که بایستی در بحث مشارکت داشته باشند را شناسایی و انتخاب نموده و سپس از روش دلفی و مطالعات اسنادی برای تعیین پیشران های کلیدی استفاده گردید. همچنین از روش تحلیل ساختاری و نرم افزار Mic Mac جهت وزن دهی و شناسایی مهم ترین پیشران های اثرگذار بر زیست پذیری شهر بهره گرفته شده است. نتایج ناشی از تحقیق نشان داد که با توجه به امتیاز بالای تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم از میان 40 متغیر، 10 پیشران کلیدی از جمله؛ کیفیت شبکه معابر، برخورداری از روشنایی کافی در معابر، دسترسی به حمل ونقل عمومی و پارکینگ، میزان سازگاری کاربری ها، دسترسی به پیاده راه ها و مسیرهای دوچرخه سواری، نسبت ساخت معابر پیاده رو به وسعت کل، درآمد کافی برای خانوارها، میزان سرمایه گذاری های دولتی، دسترسی کافی به تأسیسات شهری (اینترنت، برق، گاز و..) و میزان آلودگی هوا در آینده زیست پذیری شهر مهاباد تأثیرگذارند. مطابق نتایج ده پیشران در ستون اثرگذاری بیشترین سهم را در اثرگذاری مستقیم داشته اند که از این تعداد 8 متغیر در اثرگذاری غیرمستقیم هم با جابجایی های اندکی مجدداً تکرار شده اند و فقط متغیرهای " درآمد کافی برای خانوارها" از رتبه 7 به رتبه 12 و متغیر » و متغیر" میزان آلودگی هوا " هم از رتبه 10 به 14 منتقل شده است. در اثرپذیری، 9 پیشران از 10 پیشرانی که در ستون اثرپذیری مستقیم وجود دارند همان پیشران هایی هستند که با تغییراتی در رتبه بندی ها در اثرپذیری غیرمستقیم هم تکرار شده اند. علاوه بر این متغیر " کیفیت دسترسی به کاربری های اوقات فراغت و تفریحی" از رتبه 10 به رتبه 11 کاهش یافته و متغیر "کیفیت بصری خیابان" از رتبه 11 به 10 منتقل شده است.
رویکرد توسعه ی پایدار محله ای در شهر مهاباد مطالعه ی موردی محله ی استاد مجدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استادمجدی؛ محله ای با پیشینه ی هسته ی مرکزی شهر مهاباد به پردازد. نه بود مسیری مناسب برای حمل و نقل آسان در راستای هوای سالم و پاک که خود شاخصی مهم در امر توسعه ی پایدار می باشد،در عین حال باوجورد درست بودن این مطلب که موقعیت محله در بافت هسته ی مرکزی شهری است، که خود یکی از مزیت های حاکم بر محله است، اما با وجود فاصله ی کم محله به نقاط مرکزی شهر ولی نه بود پیاده راه های مناسب و همچنین نه بود مسیر امن برای دوچرخه متأسفانه با سیر عظیمی از ماشین های شخصی مواجه هستیم. همچنین به دلیل بافت و موقعیت محله از نظر اقتصادی نیز برای کثیری از ساکنین و از طرفی بافت ساختمان های نیمه کاره و فرسوده ی موجود هم می تواند فرصت باشد هم متأسفانه دارای مشکل هایی است.که البته تمامی مشکل ها و شرایط نامطلوب موجود ، با محوریت مدیریت و برنامه ریزان خلاق قابل حل و رفع می باشد. روش تحقیق مورد استفاده توصیفی، تحلیلی بوده که از طریق مطالعه های کتابخانه ای و پرسش نامه،اطلاعات جمع آوری شده و در نهایت با مدل SWOT اطلاعات تجزیه و تحلیل و مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به جمعیت ساکن در محله 700 نفر ، با لحاظ آمار نمونه ای ساکنین 300 پرسش نامه پخش شده و 246 عدد از پرسش نامه ها معادل 82% جمع آوری شده که با استفاده از مدل SWOT تجزیه و تحلیل آن بررسی شد و به نگارش در آمده است.
سنجش میزان پایداری و تحلیل عوامل موثر بر دستیابی به توسعه پایدار در محلات شهری (نمونه موردی: شهر مهاباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای دستیابی به شهرهای پایدار قبل از هر چیز محلات پایدار لازم است، بر این اساس پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با هدف تحلیل وضعیت پایداری ﻣﺤﻠﻪﻫﺎی شهر مهاباد بر اساس سطح مطلوب و ایده آل شاخص های توسعه پایدار و همچنین تبیین عوامل اثر گذار بر ارتقاء توسعه پایدار در محلات مورد مطالعه انجام شده است. در این پژوهش ابتدا به استخراج و تدوین مقادیر آیده آل شاخص های توسعه پایدار اقدام شده و سپس با استفاده از آزمون T.Test در نرم افزار SPSS، نسبت به سنجش وضعیت کلی پایداری شاخص های مورد مطالعه بر اساس مقادیر ایده آل اقدام شده است. در ادامه با استفاده از مدل تاپسیس، رتبه بندی و سطح بندی محلات از منظر توسعه پایدار انجام شده است و در گام آخر از طریق مدل تحلیل مسیر در نرم افزار PLS، اثرگذارترین عوامل مرتبط با ارتقاء پایداری در محلات شهر مهاباد سنجش و استخراج شده اند. نتایج پژوهش مشخص ساخت به طورکلی از بین 53 شاخص بکار رفته، تنها 16 شاخص در وضعیت پایدار قرار دارند. به طوریکه نتایج سطح بندی محلات در شاخص تلفیقی توسعه پایدار نشان داد ،22 محله از 26 محله شهری مطالعه شده در سطوح توسعه نیافته و کمتر توسعه یافته قرار می گیرند. این مساله فاصله زیاد شهر مهاباد را با یک شهر پایدار به خوبی مشخص می سازد. همچنین نتایج مدل تحلیل مسیر نشان داد تمامی متغیرهای اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، خدماتی، زیست محیطی و بهداشتی- درمانی، اثر مثبت و معنی داری بر ارتقاء توسعه پایدار محلات شهر مهاباد دارند که در این بین شاخص های اقتصادی بیشترین اثر را بر پایداری محلات شهر مهاباد دارا می باشند.
ارزیابی وضعیت شاخص های زیست پذیری در شهر مهاباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱۳ و ۱۱۴
۱۶۶-۱۳۵
حوزه های تخصصی:
زیست پذیری، گفتمان مهم در توسعه شهری است و کیفیت زندگی شهروندان را مورد توجه قرار می دهد. بررسی زیست پذیری در یک قلمروی مکانی، شناخت و ادراک بهتری را از مسائل، آسیب ها و توان های بالقوه آن در اختیار مدیران شهری قرار می دهد. هدف این پژوهش، ارزیابی سطح زیست پذیری شهر مهاباد و نواحی آن است. نوع تحقیق کاربردی است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه، نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن، طرح های جامع و تفصیلی شهر، همچنین از طریق اسناد، مجلات، کتب مرتبط با موضوع و سازمان های مختلف جمع آوری گردیده است. جامعه آماری شامل کلیه ساکنان شهر مهاباد بوده و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران به تعداد 384 نفر تعیین شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و GIS استفاده شده و در بخش آمار استنباطی آزمون های آماری T- test، تحلیل واریانس، مدل اراس(ARAS) و رگرسیون گام به گام به کاربرده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد؛ که شهر مهاباد به لحاظ شاخص اجتماعی در وضعیت متوسط به بالا، و به لحاظ شاخص های فیزیکی-کالبدی، زیست محیطی و اقتصادی در وضعیت متوسط به پایین و نامطلوب قرار دارد. نتایج حاصل از تکنیک ARAS نشان داد، تنها ناحیه یک، با اندکی اختلاف در سطح اول تربیت پذیری شهر مهاباد قرار دارد و دیگر نواحی تقریباً در یک پهنه قرار دارند.
ارزیابی و تحلیل برنامه ریزی کاربری زمین در طرح های توسعه شهری از منظر عدالت فضایی (نمونه موردی: طرح تفصیلی شهر مهاباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ناهمگونی فضایی که امروزه در شهرها قابل مشاهده است نتیجه فقدان طرح های توسعه مناسب و کارآمد قبلی و تحقق پذیری نامطلوب آنها است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و همبستگی، با بهره گیری از مطالعات اسنادی مربوط به طرح تفصیلی 1375 و وضع موجود شهر و استفاده از مدل های کمی، تحلیل های آماری و آمار فضایی در نرم افزارهای SPSS و Arc GIS، انجام گرفته است. هدف اصلی پژوهش تبیین و سنجش نحوه تدوین و میزان تحقق طرح تفصیلی 1375 شهر مهاباد بر اساس معیارهای عدالت فضایی می باشد. یافته های پژوهش نشان داد در مجموع میزان تحقق کاربری های پیشنهادی در طرح تفصیلی کم است که در این بین بیشترین کاربری تحقق یافته، کاربری مسکونی بوده و کاربری های خدمات شهری با تحقق پذیری ناچیزی روبرو بوده اند. همچنین در بخش هایی که تحقق کاربری-های پیشنهادی، به ویژه کاربری های خدمات شهری بیشتر بوده، شکاف میان نواحی مختلف شهر بیشتر شده است. به عبارت-دیگر، خدمات لازم در نواحی که محرومتر بوده اند ایجاد نشده اند این مساله ناشی از آنست که هم در تدوین طرح و هم در تحقق آن نواحی برخوردارتر بیشتر مورد توجه قرار گرفته اند. در بحث موارد عدم تحقق کاربری های پیشنهادی، می توان دریافت که موارد عدم تحقق در قسمت های حاشیه ای و پیرامونی شهر بیشتر است. نکته حائز اهمیت دیگر آنست که در طرح پیشنهادی تاکید بیشتر به توسعه بیرونی بوده و توجه چندانی به توسعه درونی شهر نشده است. در مجموع، می توان دریافت که فقدان پایه نظری و نگرش مبتنی بر تئوری ها و معیارهای عدالت فضایی در تهیه و تدوین طرح های توسعه شهری به ویژه در شهرهای کوچک و متوسط، به خوبی قابل مشاهده می باشد.
بررسی فاکتورهای تأثیرگذار در انتخاب سوخت و مصرف انرژی خانوارهای شهر مهاباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه، عوامل تاثیرگذار بر روی مصرف انرژی و انتخاب سوخت خانوار در شهر مهاباد مورد بررسی قرار گرفتند. با توجه به پیشینه تحقیقات قبلی مربوطه، این مطالعه با هدف شناسایی تجربی الگوی غالب انتخاب انرژی و مصرف انرژی در خانوارهای شهر مهاباد،انجام شده است. برای این منظور، تغییراتی را که الگوی انتخاب و مصرف انرژی ممکن است به طور پیوسته متحمل شود، در نظر می گیرد. برای این منظور، انواع منابع انرژی مورد استفاده گسترده در خانوارها مانند گاز نفتی مایع شده، برق و نفت سفید برای پخت و پز، گرمایش و سرمایش، روشنایی و لوازم خانگی مورد بحث قرار گرفته است. علاوه بر این، در انتخاب و مصرف انرژی خانگی، متغیرهای جمعیت شناختی شامل اندازه خانوار، جنسیت، سن خانوار، سطح تحصیلات و گروه درآمدی مورد بررسی قرار گرفتند. بدین منظور، تجزیه و تحلیل رگرسیون لجستیک برای به دست آوردن داده های کمی ارائه شده از 821 خانوار در مهاباد انجام شد. نتایج حاصل از داده های به دست آمده نشان داد که در صورت ثابت ماندن متغیرهای دیگر، سطح درآمد ممکن است منجر به تغییر در مصرف گاز نفتی مایع شده و برق شود. برخلاف سایر متغیرهای مستقل، سن سرپرست خانوار نتوانست تأثیر چشمگیری بر روی انتخاب و مصرف انرژی توسط خانوارها داشته باشد. این یافته ها می تواند به درک بهتر عوامل مؤثر در انتخاب و مصرف انرژی خانگی در شهرهای دیگر کمک کند، و می تواند برای حمایت از سیاست گذاران در الگوی مصرف آنها مفید باشد.
تبیین و تحلیل پایداری فضاهای جمعی و سنجش عوامل مؤثر برآن (نمونه موردی: پارک خانواده شهر مهاباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۱
203 - 230
حوزه های تخصصی:
اهمیت فضاهای عمومی شهری به عنوان یکی از ارکان اصلی توسعه پایدار در زندگی روزمره افراد غیرقابل انکار است، بااین وجود، به اصول و معیارهای طراحی در طرح های توسعه شهری توجه چندانی نشده است. دراین بین یکی از فضاهایی که بستری جهت انجام ملاقات های محله ای و گذران اوقات فراغت و مشارکت شهروندان و بهبود حیات اجتماعی شهر فراهم می آورد، پارک است. بر این اساس پژوهش حاضر که در سال 1397 در پارک خانواده شهر مهاباد به انجام رسیده است، با روش توصیفی- تحلیلی و گردآوری اطلاعات به روش پیمایشی، به بررسی میزان پایداری فضای مورد مطالعه بر اساس شاخص های پایداری فضای جمعی و همچنین سنجش مهم ترین عوامل اثر گذار بر ارتقاء پایداری در فضای مذکور پرداخته است. سنجش انجام شده توسط آزمون آلفای کرونباخ، پایایی پرسشنامه و نتایج آزمون های KMOو بارتلت، کفایت حجم نمونه و همچنین روایی درونی و ساختاری پرسشنامه را تأیید کردند. نتایج تحلیل های آماری، حاکی از وضعیت ناپایدار فضا در تمامی مؤلفه های بررسی شده (به جز در مؤلفه های اجتماع پذیری) می باشد. همچنین نتایج مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار PLS نیز مشخص ساخت که مؤلفه های مربوط به معیار آسایش و تصویر ذهنی که اشاره به آسایش، آرمش و امنیت فیزیکی و روانی کاربران فضا دارند، با اختلاف، بیشترین تأثیر را بر ارتقاء پایداری در فضای مورد مطالعه دارند. بنابراین جهت ساماندهی و ارتقای پایداری فضا، این دسته از مؤلفه ها می بایست در اولویت تحقق و اجرا قرار گیرند.
کاربرد استراتژی توسعه شهری(CDS) در ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی، مطالعه موردی: شهر مهاباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با آشکارشدن ضعف کارآمدی اجرای طرح های شهرسازی که بدون نگرش راهبردی و جامعه تهیه گردیده، ضرورت ایجاد تغییراتی در فرایند و روش های تهیه این طرح ها احساس گردید. برآیند چنین تغییراتی، تهیه و اجرای استراتژی توسعه شهری(CDS) می باشد که امروزه در بسیاری از شهرها درابعاد مختلف از جمله مقوله ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی استفاده می گردد. این سکونتگاه ها بویژه در کشورهای در حال توسعه از آن جا که توزیع فضایی شهرها و جمعیت در چارچوب یک برنامه جامع که مبتنی بر هماهنگی های بخشی و ناحیه ای باشد، صورت نگرفته است، مشکلات گسترده ای را برای مجموعه شهر بوجود آورده است. از همین رو امروزه کسی بویژه در نگاه برنامه ریزی جامع و سیستماتیک، نمی تواند تأثیرات خرد و کلان سکونتگاه های غیررسمی را که بر مجموعه خود(کل شهر)، را انکار کند. از این رو باتوجه به این که موضوع مورد پژوهش در بسیاری از کشورهای در حال توسعه از موضوعات چالش برانگیز در عرصه مدیریت شهری، امنیت و پایداری شهری به شمار می رود، پژوهش حاضر به مطالعه ابعاد مختلف سکونتگاه های غیررسمی شهر مهاباد می پردازد. روش مطالعه در این تحقیق بر مطالعات کتابخانه ای و میدانی استوار بوده و مبنای اصلی آن نیز، اجرای طرح مطالعات استراتژی توسعه20 ساله شهر و برنامه پنج ساله شهرداری شهر مهاباد است. نتایج این بخش از مطالعه، نشان از وضعیت نامناسب بخش های مختلف نقاط یازده گانه سکونت گاه غیررسمی شهر مهاباد در ابعاد مختلف اجتماعی، کالبدی، رفتارهای فرهنگی و آسیب ها، مسائل طبیعی، جمعیتی و ... دارد. براین اساس، در هر مرحله با توجه به این که در مطالعات پیمایشی، ویژگی ها و مشکلات مختلف محلات، شناسایی گردید، اهداف کلی، عملیاتی، راهبردها و راه حل های دستیابی به اهداف نیز بر اساس چارچوب تعیین شده در مطالعات استراتژی توسعه شهری(CDS) بیان گردید.
سنجش و تحلیل میزان آسیب پذیری بافت های شهری از منظر پدافند غیر عامل با تاکید بر الگوی پراکنش کاربری های حیاتی (مطالعه موردی: شهر مهاباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یکی از اصول پدافند غیر عامل که در رابطه با کاربری های حیاتی و حساس باید مورد توجه قرار گیرد نحوه پراکنش و استقرار این کاربری ها می باشد، لذا رعایت فواصل و حرایم مناسب و همچنین همسایگی با سایر کاربری های مورد تاکید می باشد. هدف پژوهش: تبیین الگوی پراکنش کاربری های حیاتی و به طبع آن شناسایی بافت های آسیب پذیر شهری، هدف اصلی پژوهش حاضر می باشد.روش شناسی تحقیق: پژوهش کاربردی حاضر با روش تحقیق توصیفی- تحلیلی، در ارتباط با شهر مهاباد (در سال 1399) به انجام رسیده است. در این پژوهش داده های مورد استفاده از نوع کمی (شیپ فایل ها) می باشند. جهت سنجش تراکم توزیع کاربری ها و همچنین الگوی توزیع آنها در سطح شهر مهاباد، از تکنیک های آمار فضایی در نرم افزار Arc GIS بهره گیری شده است.قلمرو جغرافیایی پژوهش: محدوده مورد مطالعه این پژوهش، شهر مهاباد است که در جنوب استان آذربایجان غربی واقع شده است.یافته ها و بحث: یافته های این پژوهش بیانگر آنست که الگوی توزیع مراکز حیاتی به صورت خوشه ای است به طوریکه ازدحام بیشتر کاربری های حیاتی در نواحی مرکزی و غربی شهر مهاباد مشاهده می شود. همچنین کانون هندسی و جغرافیایی در محدوده مرکزی شهر واقع شده و با جهت شمال شرقی به جنوب غربی امتداد یافته است. به عبارت دیگر استقرار مراکز مدیریتی و پشتیبانی درمحدوده مرکزی و همچنین مراکز نظامی عمده در محدوده غربی شهر مهاباد، چنین الگویی را سبب شده است، لذا بافت های واقع شده در این محدوده با بالاترین میزان آسیب پذیری همراه است. همچنین نتایج محاسبه شعاع آسیب پذیری کاربری های حیاتی مشخص ساخت در حدود 78 هزار نفر جمعیت، معادل تقریبی 53/0 کل جمعیت شهر و در حدود 887 هکتار، معادل 37/0 از کل مساحت شهر مهاباد در محدوده کانونی (بیضی انحراف معیار) آسیب پذیری شهر قرار می گیرند. این محدوده که محلات مرکزی و هسته اولیه و فرسوده شهر مهاباد را در خود جای داده است دارای تراکم جمعیتی بالایی نسبت به سایر محلات شهری می باشد به همین جهت بخش اعظم جمعیت شهری را شامل می شود. نتیجه گیری: مساله آسیب پذیری و ایمنی شهر در برابر حوادث و درگیری های نظامی احتمالی در شهر مهاباد بصورت بسیار جدی مطرح است.
مطالعه و شناخت منابع مالی و ارائه راهکارهایی برای بهبود پایداری درآمد شهرداری ها؛ مورد پژوهش؛ شهرداری شهر مهاباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۲ شماره ۳۱
۱۲۴-۱۰۷
حوزه های تخصصی:
امروزه اولین و مهم ترین محدودیت برای حل مسائل روز افزون شهری و ناکارآمدی خدمات رسانی بویژه در شهرهای ملل درحال توسعه از جمله ایران، فقدان منابع مالی پایدار و مستمر، نظام ناکارآمد مدیریت و برنامه ریزی هزینه است که در نهایت به عدم موفقیت چشم اندازهای پیش بینی شده شهری و نارضایتی شهروندان منتهی می شود. بنابراین ضرورت مطالعات بیشتر در این زمینه از اهمیت بالایی جهت پایداری درآمد و ایجاد کیفیت مناسب زندگی برای شهروندان برخوردار است که در این مسیر، نگاه نو به منابع درآمدی پایدار در شهرداریها، متضمن آینده روشن برای شهر ها جهت توسعه و تحقق شهر ایده آل می-باشد. درهمین ارتباط مقاله حاضر در نظر دارد به مطالعه و شناخت منابع مالی و راهکار های درآمدزایی پایدار برای شهرداری شهر مهاباد به عنوان یکی از شهرهای مهم استان آذربایجان غربی بپردازد. نوع تحقیق در پژوهش حاضر کاربردی و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی و پیمایشی می باشد و نتایج آن نشان می دهد که شهرداری مهاباد در بسیاری از جنبه ها با مشکلاتی مواجه می باشدکه ریشه آن به عدم وجود مکانیسم و راهبردهای درآمدزایی پایدار باز می گردد. در نهایت با توجه به مشکلات و مسائل موجود شهرداری، راهکارهایی جهت درآمدزایی پایدار شهرداری پیشنهاد شده است.
ارزیابی وضعیت ابعاد و مؤلفه های شهر اکولوژیک در مهاباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۴
89 - 110
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق ارزیابی وضعیت ابعاد و مؤلفه های شهر اکولوژیک در مهاباد است. نوع تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی است. جمع آوری داده ها از طریق مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و میدانی بوده است. مؤلفه های پژوهش با اقتباس از منابع معتبر شامل گویه های زیست محیطی، اجتماعی- فرهنگی، کالبدی و مدیریتی است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و از آزمون های آماری تی تک نمونه ای و رگرسیون گام به گام، همچنین برای تحلیل نقاط قوت و ضعف شهر مهاباد از روش سوات استفاده است. نتایج تحقیق نشان می دهد؛ در آزمون تی تک نمونه ای میانگین مؤلفه های اجتماعی (32/3) و زیست محیطی(18/3) بالاتر از حد متوسط(3) بوده اند اما به حد مطلوب نرسیده اند و میانگین مؤلفه های مدیریتی با(05/2) و کالبدی با (11/2) کمتر از حد متوسط بوده اند. بنابراین در شهر مهاباد باید به مؤلفه های مدیریتی و کالبدی بیشتر توجه شود. همچنین تحلیل رگرسیون نشان می دهد مؤلفه اجتماعی- فرهنگی، مدیریتی، کالبدی و زیست محیطی به ترتیب با شدت همبستگی808/، 848/، 853/؛ و 856/ اثرگذاری خود را بر متغیر وابسته (وضعیت اکولوژیکی شهر مهاباد) نشان می دهند. نتایج حاصل از مدل سوات نشان می دهد بهترین راهبردها، راهبردهای تهاجمی و محافظه کارانه است.