جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال سوم پاییز 1392 شماره 8 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزههای تخصصی:
یکی از موارد مهم و پیچیده برای برنامهریزان شهری تصمیم گیری در مورد مکانهای مناسب جهت گسترش آتی شهرها و تعیین اراضی مناسب توسعه میباشد. پیچیدگی و فراوانی عوامل مؤثر در تعیین مطلوبیت اراضی برای توسعه شهری لزوم به کارگیری فناوریهایی برای مدیریت بهینه و جلوگیری از رشد پراکنده شهری را میطللبد. هدف اصلی مقاله حاضر تشخیص و تعیین مکانهای مناسب جهت گسترش آتی فضاهای سکونت و فعالیت در محدوده مجموعه شهری تبریز است. بدین منظور از روشهای ارزیابی چند معیاره مبتنی بر تحلیل سلسله مراتبی برای تولید و تجزیه و تحلیل نقشهها و لایههای مختلف کاربری اراضی استفاده شده است. طی این فرآیند ابتدا شاخصهای طبیعی و انسانی مورد نیاز و تأثیرگذار در قالب 12 شاخص شناسایی، تهیه و مورد استفاده قرار گرفتهاند و در نهایت نقشه نهایی اراضی مناسب توسعه بر اساس مدل AHP تولید شده است. بر اساس یافتههای تحقیق، از کل مساحت 8/272761 هکتاری محدوده مورد مطالعه حدود 41 درصد اراضی مناسب و نسبتاً مناسب برای توسعه و 37/31 درصد، اراضی نامناسب و نسبتاً نامناسب برای توسعه تشکیل میدهند . همچنین از نظر توزیع مکانی اراضی مناسب توسعه بیشتر در قسمتهای مرکزی به طرف جنوب و اراضی نامطلوب در قسمتهای شرق و شمال به طرف شمال غرب قرار گرفتهاند.
بررسی نقش سرمایه اجتماعی در نوسازی بافت های فرسوده شهری مورد شناسی: شهر جویبار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوسازی شهری به عنوان یکی از راهکارهای تدبیری در مواجه با فرسودگی پهنه بافتهای فرسوده میباشد که در پی نگاه صرفاً کالبدی نتایج کمابیش مشابه با سایر طرحهای توسعه شهری را حاصل مینماید. بر این اساس سرمایه اجتماعی با شامل شدن ارزشهایی چون اعتماد و مشارکت و همبستگی در پهنه سکونتی، مفهومی است که در فرآیند نوسازی شهری در دهههای اخیر اهمیتی ویژه یافته است. هدف این پژوهش بررسی ارتباط بین سرمایه اجتماعی با الگوی مداخلات کالبدی و انگیزه تداوم سکونت از یک سو و نوع و میزان رابطه میان سرمایه اجتماعی با افزایش مشارکت و سرعت در اجرای طرحهای نوسازی شهری میباشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بر مبنای راهبرد پیمایشی میباشد. اطلاعات حاصله از طریق پرسشنامه در بین 143 خانوار ساکن در کردمحله شهر جویبار گردآوری و با آزمونهای آماری کای اسکوئر و ضریب همبستگی پیرسون و کای دو (دو طرفه) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان میدهد که مداخلات کالبدی در محیطهای زندگی عاملی در جهت ارتقای سرمایه اجتماعی ساکنان است که با مقدار کای اسکوئر 056/63 در سطح معناداری 99 درصد رابطه مورد تأیید قرار گرفته و همچنین انگیزه تداوم سکونت نیز موجب افزایش سرمایه اجتماعی در بافت خواهد گردید که این رابطه با مقدار کای اسکوئر 083/67 در سطح معناداری 99 درصد به اثبات رسیده است. در این راستا پیشنهاد میگردد که متناسب با پتانسیلها و نیازهای محله، الگوهای مداخلات کالبدی اولیه و تقویت انگیزه تداوم سکونت صورت گیرد و در پی آن ارتقاء سرمایه اجتماعی که منجر به افزایش مشارکت و سرعت عمل در طرحهای نوسازی شهری میگردد، استفاده نمود.
بررسی الگوهای همدیدی سیلاب های رودخانه بوانات مروست در استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق الگوهای همدیدی مؤثر در ایجاد سیلابهای رودخانه بوانات مروست مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به خشک و بیابانی بودن منطقه 5 دوره سیلاب در دوره آماری 9 ساله (2007-1999) اتفاق افتاده که هر کدام مورد تحلیل سینوپتیکی قرار گرفت و تنها دو الگو از شدیدترین آنها (6 دسامبر 2003، 29 مارس 2007) به عنوان نمونه انتخاب و تحلیل شد. برای تحلیل این پدیده از آمار بارش روزانه ایستگاه مروست و ایستگاههای مجاور و برای تعیین شدت ناپایداریها، در مورد شاخصهای ناپایداری، Si، Ki، Li، TTi و Pw از ایستگاه شیراز استفاده شد. همچنین برای تحلیل الگوهای همدیدی بارش، نقشههای همدیدی سطح زمین و تراز 500 هکتوپاسکال و نقشههای امگا و وزش رطوبتی و چرخندگی در ساعت صفر و 12 تهیه شد. آرایش الگوهای همدیدی و روند آنها در نقشههای هوا 2 روز قبل از سیلاب تا روز سیلاب بررسی شد. نتایج تحقیق نشان دهنده 2 الگوی بارشی در منطقه میباشد: بارشهای سیلابی در 6 دسامبر 2003 به علت سامانه مدیترانهای است که به دلیل داشتن منبع غنی رطوبت و دمای بالا شرایط کسب رطوبت از آبهای جنوبی کشور را به بهترین شکل دارا میباشد و به همین دلیل باعث بارشهای شدید در این دوره شده است و عامل بارش 29 مارس 2007 استقرار پرفشار سیبری و تشکیل سیستم مانع، بر روی جنوب دریای خزر و مرکز ایران است. در همین زمان سامانههای ناپایدار غربی در برخورد با این سیستم مانع تغییر مسیر داده و با حرکت به سمت عرضهای پایین از آبهای جنوبی رطوبت کسب کرده و از سمت جنوب غرب به داخل کشور نفوذ نموده و بارشهای قابل توجهی را در مناطق جنوب غربی و مرکزی و منطقه مورد مطالعه ایجاد کردهاند.
تأثیر زیرساخت های اقتصادی و اجتماعی بر جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی و رشد اقتصادی در کشورهای منتخب شرق و غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرمایهگذاری مستقبم خارجی عامل مهمی در رشد و توسعه اقتصادی، رفع شکاف پس انداز-سرمایهگذاری، انتقال تکنولوژی، دانش فنی و شیوههای نوین مدیریتی محسوب میشود. تحقیق حاضر در صدد بررسی تأثیر متغیرهای کلان اقتصادی بویژه زیرساختها بر جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی و رشد اقتصادی در کشورهای منتخب شرق و غرب آسیا طی دوره زمانی2011-1980 میباشد، بنابراین تفکیک زیرساختها به دو بخش اجتماعی و اقتصادی مورد بررسی قرار گرفته است. مدلهای مورد استفاده در تحقیق با توجه به شرایط کشورهای منتخب آسیایی در چهار معادله طراحی شده در یک سیستم معادلات همزمان با استفاده از روش 2SLSبرآورد شدهاند. نتایج نشان میدهد که زیرساختهای اجتماعی و اقتصادی بیشترین تأثیر را بر جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی و رشد اقتصادی در کشورهای منتخب شرق آسیا در مقایسه با کشورهای غرب آسیا داشته است؛ به طوری که تأثیر ضرایب زیرساختهای اجتماعی و اقتصادی بر رشد اقتصادی کشورهای منتخب شرق آسیا به ترتیب70/0 و 60/0 میباشد و تأثیر ضرایب فوق نیز بر جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی در کشورهای مذکور به ترتیب 19/0 و 25/0 میباشد. این در حالی است که ضرایب تأثیرگذار زیرساختهای اجتماعی و اقتصادی بر رشد اقتصادی کشورهای منتخب غرب آسیا به ترتیب 26/0 و 10/0 و همچنین تأثیر ضرایب فوق بر جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی به ترتیب 07/0 و 05/0 بوده است.
توسعه مدل ارزیابی اثرات اختلاط کاربری های شهری بر پایه شاخص ها و تحلیل های مکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامهریزی کاربری اراضی شهری به چگونگی اختصاص نواحی به کاربریهای مختلف میپردازد. در طول چند دهه گذشته توسعه اختلاط کاربری، تبدیل به یک الگوی برنامهریزی مهم در کشورهای پیشرفته شده است و به عنوان یک جزء کلیدی در توسعه هوشمند و شهرسازی نوین مطرح گردیده است. اختلاط کاربریها، هنگامی به بهترین نحو کار میکند که تحت یک برنامه اندیشیده شده، توسعه یابد. در این زمینه سامانه اطلاعات جغرافیایی به علت دارا بودن قابلیت تجزیه و تحلیل بالا در حل مسائل مکانی میتواند به توسعه و فهم درست این مفهوم جدید کمک کند. در این تحقیق ضمن ارائه یک چارچوب مفهومی برای ارزیابی اثرات اختلاط کاربریهای شهری، یک مدل ارزیابی بر پایه شاخصها و تحلیلهای مکانی ارائه شده است. شاخصهای مورد توجه در این مدل عبارتند از: دسترسی پذیری، تراکم و سرانه کاربریهای اساسی شهری در ردههای مختلف شهر و همچنین میزان تنوع و خوشه بندی مربوط به کاربریهای مختلف؛ با توجه به مدل مفهومی ارائه شده، شاخصهای فوق برای بُعد افق در مقیاس محلات و نواحی شهری در منطقه هفت شهرداری تهران به کار گرفته شد. در نهایت با توجه به خروجی مدل حاصل از تلفیق معیارهای مختلفِ بررسی شده، به ارزیابی اثرات اختلاط کاربریهای منطقه مورد تحلیل پرداخته شد. نتایج حاکی از توانایی مدل فوق در شناسایی اثرات اختلاط کاربریها و همچنین تعیین میزان محدودیتها و تواناییهای هر محله و ناحیه در رابطه با هر کدام از شاخصهای ارائه شده، میباشد. با توجه به شاخصهای در نظر گرفته شده، در مقیاس محله، چهار محله شهید دکتر قندی، اندیشه، کاج و نیلوفر و در مقیاس ناحیه، نواحی چهار و سه از لحاظ اختلاط کاربریهای شهری در وضعیت مطلوبتری قرار دارند.
واکاوی و بررسی سازه های مؤثر در توسعه تعاونی های تولید روستایی استان خراسان رضوی از نظر کارشناسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق بررسی و واکاوی سازههای مؤثر در توسعه تعاونیهای تولید روستاییاستان خراسان رضوی است. بدین منظور عوامل مؤثر بر توسعه تعاونیها در سه بعد درون سازمانی، برون سازمانی و ساختاری با استفاده از مدل راهبردی سوات تجزیه و تحلیل شده است.در این بررسی 34 شاخص شناسایی و از طریق مصاحبه حضوری با کارشناسان و تکمیل پرسشنامه، با تکنیک آنتروپی وزن دهی و اولویت بندی شدند. در پژوهش حاضر هدف اصلی آن است که با به کارگیری فرایند برنامه ریزی استراتژیک، ضمن پی جویی توانمندیها به منظور توسعه تعاونیهای تولید، به ارائه راهکارها و تعیین استراتژیهای کاربردی پرداخته شود. نتیجه نهایی مبین آن است که استراتژیهای قابل قبول در توسعه تعاونیها، در اولویت نخست استراتژیهای تهاجمیاند و استراتژی محافظه کارانه در اولویت دوم قرار میگیرد. در واقع استراتژی SO4با امتیاز 19/1 به مثابه بهترین استراتژی در توسعه تعاونیها تلقی میگردد. استراتژی مذکور با کمکهای دولتی از طریق فراهم نمودن منابع مالی، زیرساختها و بستر قانونی عملی میگردد. در عین حال استراتژی محافظه کارانه WO1با امتیاز 17/1 مؤثرترین راهبرد پس از استراتژی تهاجمی قلمداد میشود که بر رفع مشکلات مالی و اعتباری و استفاده مؤثرتر از منابع مالی و انسانی تأکید دارد. یافتههای پژوهش در مجموع بیانگر عملکرد ضعیف تعاونیهاست و بدیهی است زمینهها و زیرساختهای لازم در زمینههایی چون بازنگری در قوانین و مقررات و اصلاح و ارائه سیاستهای صحیح توسط دولت میتواند زمینهای مناسب برای رفع محدودیتها و استفاده مطلوب از ظرفیتهای درونی و فرصتهای بیرونی فراهم آورد.
امکان سنجی کشت کلزا در شهرستان ایذه با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت و تعیین نواحی مستعد اکولوژیکی برای بسترسازی مناسب در برنامه ریزی منطقهای و بویژه بخش کشاورزی امری حیاتی و مهم است. متکی بودن اقتصاد مردم نواحی روستایی بر کشاورزی، قابلیت کشاورزی منطقه مورد مطالعه، اقلیم مناسب و چند فصلی، خاک مطلوب، تنوع محیطی و تعیین و تفکیک پتانسیلها و تنگناهای منطقه از لحاظ درصد تولید و بازدهی کشت کلزا، ضرورت تحقیق را بازگو می کند. هدف از انجام پژوهش این بوده که توان و پتانسیل کشاورزی شهرستان ایذه برای کشت کلزا با بررسی عوامل طبیعی و اقلیمی شناسایی و امکان سنجی شود و اثرگذاری هر یک از این عوامل مورد بررسی قرار گیرد.12 لایه مورد استفاده عبارت اند از لایههای ارتفاع، شیب، فرسایش، زمین شناسی، خاک، کاربری اراضی، پوشش زمین، تیپ اقلیمی، متوسط دمای سالانه، متوسط بارش سالانه، حداکثر دمای سالانه، حداقل دمای سالانه. برای انجام این پژوهش از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) بهره گرفته شده که وزن دهی به معیارها مطابق نظر کارشناسان مربوطه و منابع موجود در درون و همچنین بین لایهها انجام گرفت. سپس اراضی منطقه به پنچ طبقه تقسیم شد و نقشه پهنه بندی آن تهیه گردید. نتایج نشان داد که از 39/3779 کیلومتر مربع مساحت شهرستان ایذه، طبقه بسیار مناسب این نقشه15997/565 کیلومتر مربع معادل 95/14درصد، طبقه دوم یعنی مناسب 15997/963 کیلومتر مربع برابر 48/25 درصد مساحت منطقه میباشد یعنی بیش از 40 درصد مساحت محدوده مورد مطالعه برای کشت کلزا دارای شرایط ایده آل و مساعدی هستند. پهنههای اکولوژیکی دیگر نقشه یعنی طبقه متوسط، ضعیف، نامناسب نیز به ترتیب 49/22، 34/20، 02/16 درصد از مساحت شهرستان را در بر میگیرند. در نقشه نهایی پهنه مناسب با رنگ سبز در مرکز منطقه و پهنه نامناسب برای کشت کلزا با رنگ نارنجی در چهار چهت اصلی مشخص میباشند.
معرفی ژئومورفولوژی کارستی سنگ های کربناته منطقه آهنگران (شمال شرق بیرجند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرآیند کارستی شدن باعث ایجاد اشکال زمین ریخت شناسی خاصی میشود که معمولاً با تشکیل شکافها، کانالها و حفرات بزرگ انحلالی همراه است. در این تحقیق منطقه آهنگران واقع در شمال شرق بیرجند (استان خراسان جنوبی) که دارای درجه حرارت کم و بارش بیش از 200 میلیمتر در سال میباشد، به منظور شناسایی این عوارض مورد مطالعه قرار گرفته است. طبقات آهکی متعلق به کرتاسه پایینی عمدهترین سنگهای کربناته این منطقه را تشکیل میدهد. تودههای آهکی کارستی نسبتاً گستردهای در ارتفاعات آهنگران وجود دارد که تحقیق و بررسی بر روی آنها میتواند به لحاظ شناسایی اشکال کارستی، آبخوانهای آهکی و ارتباط فرمهای کارستی با سیستم آبی منطقه حائز اهمیت باشد. توده کارستی آهنگران از نوع کارستهای مناطق گرم و خشک و بیابانی بوده که دارای چشمههای متعددی میباشد. آب شرب روستاهای این منطقه از طریق چشمههای دائمی و فصلی تأمین میگردد. علاوه بر چشمهها، از جمله دیگر اشکال زمین ریخت شناسی که در این منطقه مشاهده میشود، میتوان به کارنها، چالههای باران و درههای خشک اشاره نمود. توسعه یافتگی تخلخل ثانویه به صورت شبکهای از درز و شکستگیها و عملکرد فرآیندهای کارستی در سنگهای کربناته منطقه از جمله مهمترین عوامل مؤثر در کارستی شدن منطقه میباشند.