مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
الویت بندی
حوزههای تخصصی:
آنچه در این تحقبق به دنبال آن هستیم عبارت از این است که اصولا آیا این درجات نیازهاى غالب کارکنان حوزه ستادى وزارت راه و.ترابرى و درجات مشارکت آنها تناظر یک به یک برقرار است یا خیر؟ درجات نیازهاى غالب کارکنان بر اساس نظریه سلسله مراتب نیازهاى مازلو به پنج درجه نیازهاى فیزیولوژیکى، ایمنى، اجتماعى، احترام و خود یابى تقسیم گردیده و درجات مشارکت آنها بر اساس طیفى که از عدم مشارکت کامل آغاز و به مشارکت کامل منتهى میگردد به ترتیب به درجات عدم مشارکت، مشارکت لر مبناى پیشنهاد، مشارکت بر مبناى مشورت، تصمیم گیرى دو جانبه و بالاخره تیم هاى خود گردان تقسیم شده است. مشارکت بر مبنای پیشنهاد مشارکت بر کبنای مشورت تصمیم گیری دو جانبه و با لاخره تیم های خود گردلن تقسیم شده است . در راستلی انجام تحقیق حاضر ابتدا فرضیاتی تدوین گردیده و سپس با انجام مطالعاتی میدانی همسو با فرضیات و اهداف تحقیق به جمع آوری اطلاعات در مورد فرضیات پرداخته و پس از پردازش و تلخیص داده ها و اطلاعات موجود با استفاده از روش آزمون همبستگی رتبه ای اسپیرمن ( جمعا بیست و پنج آزمون فرعی ) به این نتیجه می رسیم ه دلایلی کافی برای اثبات برقراری رابطه تناظر یک به یک بین درجات نیازهای کارکنان با درجات مشارکت آنها برقرار است وجود ندارد. با استفاده از آزمون کای دو ( جمعا شش آزمون فرعی ) هب دنبال این هستیم که کارکنان با نیاز غالب میتوانند درجات مختلفی از مشارکت را ترجیح دهند لذا با عنایت به آزمونهای فوق استنتاج اینکه بین نیازهای غالب کارکنان و درجات مشارکت آنها روابط چند گانه حاکم است معتبر میباشد.
تحلیل مکانی سایت های امداد رسانی هوایی در مواقع بروز زلزله (مورد: شهر بابل)
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ همواره سوانح طبیعی محیط دست ساخت بشر را دگرگون ساخته و چه بسا تلفات قابل توجه جانی و مالی برجای گذاشته است. بیش از 200میلیون کشته و زخمی در دهه جاری خود به روشنی عمق آسیب پذیری سکونتگاه های بشر را در برابر این قبیل سوانح نشان می دهد. در این بین زلزله یکی از مخرب ترین سوانح طبیعی است. کشور ایران با توجه موقعیت آن نسبت به خطوط گسل، در طول قرن ها بطور مداوم با پدیده زلزله روبرو شده است. با وجود این ابعاد وسیع آسیب پذیری در طی دهه های اخیر در زمینه بلایای طبیعی و از جمله زلزله، دوره ای بسیار پرهیاهو را پشت سرگذاشته است. چنانکه حتی زلزله بم با بیش از 25هزار کشته، 30هزار نفر مجروح و 85درصد ویرانی به عنوان فاجعه ای کم نظیر، دارای بازتاب های وسیع بین المللی بوده است. بر این اساس تجهیز و آماده سازی برای مقابله با این فاجعه انسانی امری ضروری و حیاتی است. هدف این مقاله مکانیابی سایت های امدادرسانی هوایی بعد از سانحه و ارایه الگویی ساده در جهت روش مکانیابی سایت های امدادرسانی هوایی است. بنابراین از روش توصیفی و تحلیلی و نیز روش پیمایش استفاده شده است. در این مقاله از تکنیک MADM برای مقایسه زوجی شاخص ها و تعیین امتیاز هر یک استفاده شده و در نهایت از تکنیک آنتروپی و روش تحلیل چند معیاره SAW جهت مکانیابی سایت های امدادرسانی هوایی استفاده شده است. براساس نتایج بدست آمده میدان شهید کشوری به جهت دارا بودن بالاترین امتیاز بر اساس معیار های تعریف شده، حائز الویت نخست جهت تجهیز و آماده سازی برای امدادرسانی هوایی است. در عین حال، از میان معیارها دو معیار فضای باز ودسترسی به بافت های متراکم و آسیب پذیر از درجه اهمیت بیشتری برخوردارند.
تحلیل فضایی و سنجش سطح پایداری توسعه مناطق کلان شهرتبریز
حوزههای تخصصی:
شهر تبریز نمونه ای از مدل های کلیشه ای توسعه شهری (عمدتا"" متجدد) است که به رغم انسجام فضایی و فشردگی در مرحله پیدایش و رشد ارگانیک آن تا دوره پهلوی به ویژه قبل از اصلاحات ارضی اوایل دهه 40، در پی تحولات ناشی از شهرسازی دهه های اخیر به کلی متحول شده و در شرایطی که تا چند دهه پیش در فضایی محدود شکل گرفته و با برج و بارو محصور بود، گسترش زیادی یافته و امروز گرفتار ساختاری متخلخل و بیمار گونه شده است. فرضیه های این تحقیق عبارت هستند از؛ 1) با توجه به شاخص های پایداری در ابعاد اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، محیطی و کالبدی، توسعه شهر تبریز در جهت پایدار اتفاق نیفتاده است.2) میان مناطق شهر تبریز به لحاظ برخورداری از شاخص های پایداری شهری تفاوت وجود دارد. ابزار جمع آوری داده ها، آمارنامه های مرکز آمار ایران، اطلاعات حاصله ار نقشه های تحلیلی تولید شده در محیط GIS و اسناد موجود در شهرداری های مناطق و طرح های توسعه شهری تبریز بوده است. همچنین روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده که درآن از مدل ها و روش های کمی نظیر تحلیل عاملی، روشAHP، آزمون های ناپارامتریک فریدمن و ویلکاکسون، الگوی ترکیبی HDI، سیستم اطلاعات جغرافیاییGIS و ... استفاده شده است. ننتیجه حاصل از بررسی های انجام شده بیانگر آن است که در میان 10 منطقه شهری تبریز،3 منطقه محروم با ضریب متوسط توسعه یافتگی 27/0 در پایین ترین سطح برخورداری و توسعه یافتگی قرار گرفته است.
ارائه چارچوبی برای ارزیابی و الویت بندی فاکتورهای ریسک برون سپاری پروژه های فناوری اطلاعات: دیدگاه خبرگان طراحی سیستم های اطلاعاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فناوری اطلاعات دوره ۴ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
111 - 134
حوزههای تخصصی:
برون سپاری پروژه های فناوری اطلاعات دارای مزیت هایی مانند: کاهش هزینه ها، بهبود کیفیت سرویس دهی، ایجاد سودهای رقابتی و... است. عدم توجه به ریسک ها در هنگام برون سپاری این پروژه ها، باعث تحقق نیافتن منافع پیش بینی شده و در نتیجه شکست پروژه می شود. با توجه به روند رو به گسترش استفاده از برون سپاری پروژه های فناوری اطلاعات در ایران، هدف از انجام این پژوهش شناسایی ریسک های برون سپاری پروژه های فناوری اطلاعات و سپس الویت بندی آنها با استفاده از دیدگاه خبرگان طراحی سیستم های اطلاعاتی است. بدین منظور با مرور مقاله های کلیدی، لیست جامعی از دوازده فاکتور ریسک شناسایی شد. برای الویت بندی آنها ساختار فرآیند تجزیه وتحلیل شبکه ای فازی (F-ANP) تهیه و فاکتورهای ریسک در آن قرار گرفت. سپس با استفاده از پرسشنامه ، نقطه نظر سیزده خبره در این زمینه گردآوری شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد، فاکتور "تأمین-کننده" و زیرفاکتور "فقدان مهارت تأمین کننده در عملیات فناوری اطلاعات" دارای مهم ترین الویت در موفقیت و شکست برون سپاری پروژه های فناوری اطلاعات از دیدگاه خبرگان طراحی سیستم های اطلاعاتی محسوب می شوند.
شناسایی و الویت بندی مولفه های بازاریابی آموزشی با قابلیت اشتغال و درآمدزایی برحسب گروه های هدف در آموزش های فنی و حرفه ای (مورد مطالعه استان خراسان شمالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۸ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۲۹)
90-75
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف شناسایی و الویت بندی مشاغل با قابلیت اشتغال و درآمد پایدار و تعیین نیازهای آموزشی مهارتی متناسب با بازار کار بر حسب گروههای هدف مشتمل بر جوامع روستایی، مشاغل خانگی، جوامع عشایری، اصناف، زندان، جوار دانشگاهی، پادگان، سکونت گاه غیررسمی و شعب شهری در استان خراسان شمالی صورت گرفته است . این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام گرفت. جهت گردآوری داده ها، علاوه بر استفاده از اسناد و گزارشات، از دو ابزار دیگر یعنی مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسشنامه استفاده شده است. محورهای مصاحبه نیمه ساختار یافته معطوف به شناسایی الزامات، مشاغل و مهارت های با قابلیت اشتغال و درآمد پایدارتر در استان خراسان شمالی بوده است. اعتبار مصاحبه ها با استفاده از روش بازبینی توسط مشارکت کننده ها و روایی و پایایی پرسشنامه ها نیز به ترتیب با استناد به نظر متخصصان و ضریب آلفای کرونباخ مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش طیف مختلفی از کارشناسان مراکز آموزش فنی و حرفه ای استان، کارشناسان ادارت کل صنعت و معدن و تجارت، جهاد کشاورزی، تعاون، کار و رفاه اجتماعی، میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، اعضای هیات علمی، آموزش دیدگان سازمان فنی و حرفه ای و کارآفرینان و صاحبان مشاغل استان خراسان شمالی بوده اند. مهم ترین نتایج پژوهش دستیابی به الگویی مشتمل بر 58 شغل با ویژگی قابلیت اشتغال و درآمدزایی پایدار بر حسب گروه های هدف برنامه های آموزشی فنی و حرفه ای، می باشد.
الویت بندی روابط متقابل سهم منابع انرژی تجدیدپذیر در توسعه پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه درنتیجه افزایش جمعیت در سراسر جهان تقاضای انرژی افزایش یافته است. با توجه به محدود بودن منابع انرژی فسیلی و مشکلات ناشی از انتشار گازهای گلخانه ای، توجه بیش از پیش به انرژی های تجدیدپذیر ضرورت دارد، زیرا از این طریق می توان به اهداف توسعه پایدار دست یافت. بنابراین هدف پژوهش حاضر، ارزیابی مناسب از عملکرد تکنولوژی های انرژی های تجدیدپذیر و نیز بررسی روابط بین انرژی های تجدیدپذیر، انتشار دی اکسید کربن و توسعه پایدار در ایران و مقایسه با انرژی های تجدیدناپذیر است. به منظور رتبه بندی حامل های انرژی تجدیدپذیر و شناسایی بهترین نوع آنها جهت تولید برق در ایران از یک مدل تصمیم گیری چندمعیاره استفاده شده است. در این راستا با انجام مطالعات کتابخانه ای و جمع آوری نظرات خبرگان، مجموعه ای از معیارها در قالب چهار بعد فنی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی تعیین گردیده است. در ادامه با استفاده از رویکرد VIKOR به اولویت بندی انرژی های تجدیدپذیر متشکل از انرژی های بادی، برق آبی، خورشیدی، زیست توده و زمین گرمایی پرداخته شده است. یافته های پژوهش بیانگر اولویت بالای انرژی بادی بوده و انرژی های خورشیدی، برق آبی، زمین گرمایی و زیست توده در رتبه های بعدی جای می گیرند. نتایج حاکی از آن است که تأثیر ایجاد تکانه مثبت در سهم انرژی های تجدیدپذیر و تجدیدناپذیر بر توسعه پایدار در ایران مثبت است.
استفاده از روش های MCDM جهت الویت بندی گردشگری (مطالعه موردی: استان اردبیل)
امروزه گردشگری به عنوان یک صنعت مهم برای پیشبرد اقتصادی برای درآمد زایی و هم چنین به عنوان یک منبع مهم برای رسیدن به توسعه پایدار از طریق بکار گیری تمامی ملاحظات در بخش توسعه پایدار می باشد. توسعه گردشگری به عنوان مجموعه ای از فعالیت های اقتصادی، تأثیر بسزایی در تقویت بنیان های اقتصادی جوامع دارد. برای رسیدن به اینکه کدام مناطق از استان اردبیل دارای استعدادهای مختلف برای گردشگری می باشد در این مطالعه اقدام به الویت بندی شهرستان های این استان با استفاده از روش های تصمیم گیری چند معیاره پرداخته شد. برای این منظور از زیرساخت های گردشگری در این مناطق که به قصد ارایه خدمات وانتفاع توسعه خدمات به گردشگران و مسافران یا میهمانان طبق ضوابط ارایه می شود، استفاده شد. برای الویت بندی شهرستان های استان اردبیل از ترکیب مدل های تحلیل سلسله مراتبی و روش شباهت به راه حل ایده آل استفاده شد.نتایج حاصله از روش های تصمیم گیری نشان داد که زیرساخت های اقامتی و مناطق گردشگری بیشتر امتیازات را از لحاظ دید کارشناسان و اساتید دانشگاه و بالاخص گردشگران داشته است و اهمیت این دو تعیین کننده الویت شهرستان ها در جهت گردشگری بوده است. برای اثبات این حالت می توان دید که شهرستان های سرعین و اردبیل در مورد زیرساخت های اقامتی و مناطق گردشگری تعداد بیشتری دارا بوده و در نهایت به عنوان الویت های بالای دارای توان جذب گردشگر می باشند، در ضمن می توان به توانایی بالای روش های مورد استفاده اشاره داشت که توانسته اند به خوبی در مطالعه حاضر مفید باشند. هم چنین در این مطالعه جهت پیشبرد گردشگری در مناطق بدست آمده پیشنهاداتی نیز ارائه شده است.
الویت بندی راهبردهای ارتقاء دلبستگی کودکان به محله گلسار شهر رشت با استفاده از QFD(مقاله علمی وزارت علوم)
افرادی که در دوره کودکی فرصت ایجاد رابطه دلبستگی با محله را پیدا نکرده باشند در بزرگسالی نیز شانس کمتری برای ایجاد پیوندهای احساسی با محیط زندگی خود خواهند داشت. با توجه به اهمیت دوره کودکی در دلبستگی مکانی، مقاله حاضر به دنبال ساخت و الویت بندی گزینه های راهبردی در جهت افزایش میزان دلبستگی کودکان به محله گلسار شهر رشت است. لحاظ نکردن خواسته های ذینفعان در فرایند ساخت و الویت بندی راهبردها منجر به اتلاف هزینه و عدم حصول نتیجه می گردد. ابزارهای نوین برنامه ریزی راهبردی مانند (QFD) بر الویت بندی راهبردها بر حسب نیازها ی ذینفعان تاکید دارند. در این راستا، در ابتدا با استفاده از روش عکاسی توسط کودکان و مصاحبه عمیق با 30 کودک نیازهای آنان شناسایی شده و در مرحله بعد از 400 نفر از کودکان و والدین آنها خواسته شده اهمیت هریک از نیازها را رتبه بندی نمایند. سپس راهبردها با تکنیک گروه اسمی توسط متخصصین و با استفاده از اطلاعات مرحله اول، راهبردهای موجود در طرح تفصیلی منطقه و مباحث تخصصی در جلسه گروه اسمی تدوین می گردند. در پایان با استفاده از ماتریس روابط راهبردها الویت بندی شده و برنامه های اجرایی مربوط به آنها بیان می گردند. نتایج نشان می دهد، راهبردهایی که باعث تسهیل بازی کودکان در محله شده، ارتباط آنان را با طبیعت شکل می دهد و آنها را در رویداد های فرهنگی و خلاقانه در سطح محله درگیر می کند، بیشترین کارایی را در تبدیل محله گلسار به محله دوست داشتنی از نظر کودکان خواهد داشت.
شناسایی و اولویت بندی شرایط علی توسعه منابع انسانی در نیروی دریایی راهبردی ارتش جمهوری اسلامی با رویکرد ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف تحقیق حاضر شناسایی و اولویت بندی شرایط علی توسعه منابع انسانی در نیروی دریایی با رویکرد ساختاری تفسیری می باشد.روش شناسی:در این تحقیق در گام اول با استفاده از نظرات خبرگان مقولات و مولفه های مرتبط با موضوع تحقیق شناسایی و کدگذاری گردید. روایی و پایایی تحقیق با توجه به مشارکتی بودن تحقیق همزمان توسط مشارکت کنندگان براساس اعتماد پذیری، انتقال پذیری، و تعمیم پذیری با واقعیت مورد تایید قرار گرفت. در گام بعد با استفاده از یک متدولوژی تحلیلی تحت عنوان الگوسازی ساختاری- تفسیری روابط بین شرایط علل، و سطح بندی آنها به صورت یکپارچه مورد تحلیل قرار گرفت. با استفاده از این تکنیک و پرسشنامه(ماتریس خودتعامل)، راهبردها در 3 سطح، طبقه بندی شدند.یافته ها براساس نتایج تحقیق، اساسی ترین علل موثر در تحقق توسعه منابع انسانی در نیروی دریایی در شرایط علی توسعه ی منابع انسانی سه معیار عناصر ساختاری، فرهنگی و فراسازمانی مشخص گردید. و بر اساس تحلیل MICMAC متغیرها برحسب میزان نفوذ و وابستگی برگرفته از نظر خبرگان دسته بندی شدند. نتیجه گیری: نتایج حاصله از نظریه داده بنیاد و تفسیر ساختاری نشان دهنده تاثیر 7 مورد در توسعه منابع انسانی بوده که شامل عناصر ساختاری، عناصر فرهنگی، عناصر فراسازمانی، رهبری سازمان، کنترل سازمانی، اثربخشی سازمان و بهره وری سازمان می باشد. عناصر ساختاری، فرهنگی و فراسازمانی طبق تحلیل ساختاری تفسیری ISM و تجزیه و تحلیل سیستمی MICMAC بیشترین تاثیرگذاری را در بین راهبردهای احصاء شده دارند. از طرف دیگر اثربخشی و بهره وری سازمان بیشترین تاثیرپذیری را دارند. لذا برای حصول نتایج بهتر در امر توسعه منابع انسانی توجه ویژه به عناصر ساختاری، فرهنگی و فراسازمانی ضروری است.